#امیرکبیر، میرزا تقی خان🌷
(۱۲۶۸_۱۲۲۰ه.ق.)
نخستین صدر اعظم ناصرالدین شاه
✅ فرزند کربلایی قربان، آشپز خانواده ی قائم مقام فراهانی بود. در هزاوه ی فراهان متولد شد دوره ی نوجوانی را در خانه ی قائم مقام در تهران سپری کرد و با توجه به #استعدادشگرفش مورد #حمایت او قرار گرفت.
✅ در #جوانی وارد دستگاه ولی عهد (ناصرالدین شاه) در #تبریز شد. در تبریز همراه ولی عهد، برای ملاقات با #تزارروس به اوچ کلیسا در #ارمنستان اعزام شد. اندکی بعد نیز به ریاست قشون آذربایجان منصوب شد و به #امیرنظام مشهور گردید.
✅ فرستادن #امیرکبیر از سوی محمدشاه به ارزوم عثمانی برای حلِ #اختلاف میان دو کشور، که با #کاردانی امیرکبیر #حل شد #لیاقت و کاردانی او را بیش از پیش #آشکار ساخت.
✅ پس از #مرگ محمد شاه، جانشین او ناصرالدین شاه، میرزا تقی خان را #صدراعظم خود کرد و لقبِ #امیرکبیر به او داد.
✅ #امیرکبیر در مدت کوتاهی به #اصلاحات_مهمی در کشور دست زد؛ بسیاری از حاکمانِ #نالایق را #برکنار کرد و افراد شایسته ای به جای آنها گمارد. #قشون را منظم کرد؛ #مالیتهای عقب افتاده را گرفت؛ شهرها و راه ها را #امن کرد؛ #حقوق نابجای درباریان را دیگر نپرداخت؛ #تولیدکنندگان اقتصاد و صنعت را تشویق و #حمایت کرد؛ از #دخالتهای بی جای شخصیتهای #بانفوذ در امور #جلوگیری و فتنه ی بابیّه را نیز با #اعدام سید علی محمد باب، #سرکوب کرد و.....
✅ در زمینه ی #فرهنگی نیز امیرکبیر #دارالفنون را تاسیس کرد که که پس از #مرگش افتتاح شد و منشاء #پیشرفتهای بعدی کشور گردید. علاوه بر این، روزنامه ی #وقایع_اتفاقیه را منتشر و چاپ خانه ای نیز تاسیس کرد؛ #سیاست_خارجی_کشور را براساسِ #دوستی با کشورها #قرارداد.
✅ #اقدامات امیرکبیر با مخالفت عده ای از #درباریان منفعت جو رو به رو شد. #سرانجام ناصرالدین شاه پس از سه سال او را #برکنار و به کاشان #تبعید کرد. چندی بعد مخالفانِ امیر، #دستورقتل او را از شاه گرفتند و در کوتاه ترین مدت، حکم در #حمام_فین_کاشان اجرا کردند و با زدن #رگهای_دست_امیرکبیر، به زندگی ۴۴ ساله ی این مرد بزرگ #خاتمه دادند. جسد او را به #کربلا بردند و به خاک سپردند.
✅ از امیرکبیر #دودختر باقی ماند که بعدها یکی از آنها همسر مظفرالدین شاه شد و محمدعلی شاه از او متولد گردید.
✅ #امیرکبیر با #بیسمارک صدر اعظم #آلمان، معاصر بود از این رو پاره ای به او لقب بیسمارکِ #ایران داده اند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد....
📚 فرهنگ نامه ی نام آوران
(آشنایی با چهره های سرشناس ایران و جهان)
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
🍃و این جمله را نیز یادگار از #امیرکبیر داشته باشیم که می فرمایند: ابتدا فکر می کردم که مملکت وزیر دانا می خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا می خواهد اما اکنون می فهمم #ملت_دانا می خواهد.
@zarrhbin
🔘 دلگرمی دلهای یخزده
#جلسه_دادگاه ⚖
📌 داستان به اینجا رسید که دکتر ابوالحمد به مهری گفت به زودی جلسهی دادگاه آقارضا برگزار میشود، باهم بخوانیم ادامهی داستان را...
▪️مهری فکر کرد وقتی #عدالت نیست و یک فرد همهکارهی مملکت است، آدمها دچار توهم میشوند. #مالیخولیایی میشوند. حاکم مستبد و ظالم نه تنها خودش دچار توهم میشود، بلکه زمینهی توهم دیگران را هم فراهم میکند. #توهمی که گاه منجر به جنگ و خونریزی میشود.
▫️او فکر کرد، یا باید سعی کند امکانات خود را در حد ایدههایش افزایش دهد و یا ایدههایش را در حد امکانتش نگه دارد. #مهری صدتا لعنت به شاه فرستاد. دوباره فکر کرد آدم بیتوهم هم یک ماشین است. خیال روحِ انسان را به تعادل میرساند. اما اگر انسان دائماً #خیالپرداز و خیالپرور شود، تعادل روحیاش را از دست میدهد. برای خودش و مردم مزاحمت ایجاد میکند.
▪️مهری تکانی به خودش داد و پرسید: "من کجا هستم؟" دید در خانه است. باید آماده بشود و به #دادگاه برود. لباس پوشید. از شدت اضطراب نتوانست صبحانه بخورد. دلشورهی عجیبی داشت. بیشتر از روزی که آقارضا ناپدید شده بود. بیشتر از روزی که او را کتکخورده و بیحال در زندان دیده بود. اضطرابش بیش از روزی بود که قرار بود پدرش بیاید و طلاقش را بگیرد (روزی که آقارضا به او عرق خورانده بود و مادرش بر سر پدرش فریاد میزد که باید طلاق دختر مرا از این پاسبان بگیری!) حالا او اضطرابی ویژه داشت؛
▫️مثل اضطراب مادرانی که فرزندشان پای چوبهی دار است. این #اضطراب را چه کسی میتواند وصف کند؟ حتی آن مادران هم نمیتوانند احوال خود را توصیف کنند. خدا کند همه چوبههای دار در دنیا بسوزد! هر چند حالا اهرمهای جرثقیل جای چوبههای دار را گرفتهاند. کسانی که فکر میکنند با #اعدام، آن هم در ملأ عام کاری از پیش میرود، سخت در اشتباه هستند. در بین جمع ده هزار نفری تماشاگر، اگر فقط دو جوان از آن حالت اعدامی لذت ببرند، تبدیل به #جانیانی میشوند که خانواده و جامعهی خود را میسوزانند.
▪️در عصری که فیلمهای جنگی با کشتارهای وحشتناک، طرفداران بسیار دارد، فکر میکنید عدهای از دیدن صحنهی اعدام لذت نمیبرند؟ آیا با نشان دادن این صحنهها، #ژنخشونت را در آنها تقویت نمیکنیم؟ باید از تجربیات دنیا استفاده کنیم. من با اعدام در ملأ عام مخالفم. دلیلش را هر چه میخواهد، باشد. من از بچگی اعتماد به نفس دارم. حرفهایم را میزنم، نظریاتم را میگویم. #پس_با_اعدام_مخالفم.
▫️باید اضطراب مهری شبیه اضطرابِ #داستایوفسکی بوده باشد. وقتی چشمهای داستایوفسکی را برای اعدام (تیرباران) بسته بودند، وقتی افسر جوخهی تیرباران گفت "تفنگها آماده"، وقتی سربازان جوخهی اعدام گلنگدن را کشیدند. داستایوفسکی در آن حالت چه اضطرابی داشت! حتی نویسندهی توانایی چون او نتوانسته است آن حالت را طوری شرح دهد که آدم درک کند. داستایوفسکیِ توانا نتوانسته اضطرابِ خود را جلوِ جوخهی اعدام چنان تشریح کند که خواننده اضطراب او را درک کند.
▪️ از منِ معلم چگونه بر میآید که اضطراب و دلشورهی مهری را بیان کنم. طوری بیان کنم که شما به عمق مسأله پی ببرید. آدم حس میکند کاش بر سرِ تفنگِ همهی جوخههای اعدام دنیا گُل بزنند! کاش بر سر همهی تفنگها، توپها و موشکهای دنیا گُل بزنند! کاش تمام موشکها و تفنگهای دنیا خود به خود نابود شوند! کاش همهی موشکهای قارهپیما و #کروز تبدیل به موشکهای آتشبازی و نمایش نور و رنگ بشوند. اگر دولتها بگذارند، اصلاً #ملتها حوصلهی جنگ ندارند. این دولتها و سیاستمداران و سرمایهداران عظیم بینالمللی هستند که به خاطر قدرت و ثروت و شهوت، جنگ میآفرینند. #ملتها_باهم_خیلی_مهربانند
▫️ #مهری لباس پوشید. نمیدانست باید لباس روشن و قشنگ بپوشد یا لباس تیره و تار. دو سه بار لباسهایش را عوض کرد. موهایش را شانه زد. صورتش را آرایش کرد. میخواست برای دیدن رضا شاد باشد. میخواست دلِ رضا را #شاد کند. دوباره میگفت: "اگر آنها رضا را محکوم کنند، لباس شاد و صورت سرخاب و سفیداب کرده به چه درد میخورد؟" حداقل سه بار صورتش را آرایش و دوباره پاک کرد. سرانجام یک چیزی پوشید و رفت داخلِ خیابان....
👇👇👇👇
❌بابک زنجانی به #اعدام محکوم شد
سخنگوی قوه قضائیه: #بابک_زنجانی به اعدام و رد مال محکوم شده و از بدو بازداشت تاکنون در زندان است و اقدامات رد مال وی بدون وقفه در حال انجام است و حتی از یک روز مرخصی هم استفاده نکرده است
@zarrhbin🕊