eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.5هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی مدیریت کانال @Haditaheriardakani آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اندیشه‌ های ناب... 💠 سخت است....⁉️ ✅ است را نفهمند، این است که حرفت را بفهمند؛ حالا می‌فهمم که چه می‌کشد، وقتی این همه حرفش را که هیچ، هم فهمیده اند. @zarrhbin
🔘 دلگرمی دل‌های یخ‌زده 💡 📌 قصه به اینجا رسید که آقارضا در اعتصابات دانشجویی دستگیر شد که به همین دلیل، مهری ناراحت بود و عذاب می‌کشید، بخوانیم ادامه‌ی داستان را... ▫️کاش می‌دانستند وقتی کسی را می‌کنند، چه به اطرافیانش می‌دهند. آن وقت بیخودی کسی را بازداشت نمی‌کردند. آن وقت خودشان هم بیخودی روزی بازداشت نمی‌شدند. اگر می‌دانستند وقتی کسی به زندان محکوم می‌شود، چه زجری به خانواده‌اش وارد می‌شود، بخشی از را می‌بخشیدند. نهادهایی را برای دلداری و حمایت خانواده‌ها تشکیل می‌دادند. ▪️شاید هم می‌دانند که با و بازداشت‌های بی‌جهت، چه را می‌آفرینند. عملاً این زجرها را به تحمیل می‌کنند. این "زندان" خود داستانی است. "میشل فوکو" را می‌خواهد تا فلسفه‌ی زندان را تشریح کند. باید در فلسفه‌ی زندان تجدیدنظر کرد. باید در فلسفه‌ی قوانینی که منجر به زندانی شدن آدم‌ها می‌شود، تجدید نظر کرد. چقدر قانون‌های سطحی وجود دارد که بر مبنای آن آدم‌ها راهیِ می‌شوند؟ باید جرم‌زدایی و زندان‌زدایی کرد. ▫️در سراسر دنیا بسیاری از جرم‌ها، واهی است. فقط برای ترساندنِ و پر کردن زندان‌هاست. دزدی و زندان هم بخشی از اقتصاد کشورهاست. "زندان" حتی نقش مهمی در دارد. "میشل فوکو" این قسمت از مسئله را ندیده است. من حتم دارم، اگر دزدها (همه رقم دزد) از جیب‌بُر گرفته تا دزد اداری که اختلاس می‌کند، به مدت ده سال کار خود را تعطیل کنند، حداقل چهارصد‌ هزارنفر در کشور بیکار می‌مانند. از پلیس و زندانبان و قاضی گرفته تا قفل‌ساز و زنجیرساز و نرده‌ساز، دوربین‌ساز، فروشنده‌های تلویزیون مدار بسته، نصّاب، قاضی دادگستری، زندان‌ساز، آشپز زندان و غیره و غیره همه می‌مانند و باید کار دیگر پیدا کنند. ▪️تازه، برای اینکه دزدی اداری انجام نشود، چه تعداد از افراد اسناد اداری و مالی را کنترل می‌کنند؟ برای ساختِ اتاق‌هایشان، ساختمان‌هایشان، چقدر تجهیزات و مواد و مصالح ساختمانی لازم است؟ میلیاردها خرج می‌شود تا معدن آهن کشف شود. میلیاردها خرج شود تا سنگ آهن، تبدیل به آهن و میلگرد شود. هزاران نفر کار کنند تا میلگرد به پنجره و حفاظ‌های سرنیزه‌ای برای لبه دیوارها تبدیل شود و دزدها نتوانند داخل خانه‌ی مردم شوند. این دزدی و داستانی است بسیار طولانی. ▫️در دنیای فعلی حدس زده می‌شود دست کم ۲۵ درصد اقتصاد جهان بر محور دزدی، قاچاق، اعتیاد، جرم و جنایت، ترور و عوامل بازدارنده‌ی این جرایم می‌چرخد. شما فکر می‌کنید همین سیستم نه چندان پیچیده‌ی دزدگیر ماشین و اعلام خطر سرقت در بانک‌ها، طلافروشی‌ها و فروشگاه‌ها نصب است، سالانه چقدر چرخش مالی دارد؟ در این دنیای مادی که همه چیز بر مدارِ می‌چرخد، چه کسی می‌تواند جرم‌زدایی کند؟ حتی برای رفع این مسائل، به یک اقتصاد مبدّل شده است. یک جور کاسبی است. که از ذهن و قلبِ بیرون رفت، جایش پاسبان، قاضی، زندان، زندان‌ساز، دوربین مداربسته و... می‌نشیند. را با فرهنگِ تربیت کنیم. شاید یک اقتصاد صحیح‌تر و کم‌هزینه‌تر جایگزین این اقتصادِ افسار گسیخته‌ی پرهزینه شود. ▪️حدود ۳۶ ساعت بود لب به چیزی نزده بود. حتی پلک‌ هم در این مدت روی هم نگذاشته بود. وقتی نمازش را سلام داد، یاد حرفِ افتاد: "در هر مشکلی حکمتی هست و در هر حکمتی، نعمتی" چند بار این جمله را تکرار کرد. چهره‌ی مادربزرگش پیش چشمش آمد. خنده‌ی پیره‌زن را می‌دید. با خودش گفت: "آن دفعه که مشکل پیش آمد، حکمتش را دیدم." داشت اعتماد به نفسش باز می‌گشت. احساس کرد دارد او را می‌نگرد. احساس کرد دارد خداوند را می‌بوید. احساس کرد همسرش پیش اوست. احساس کرد بر پیروز شده است. احساس کرد تاریکی در حال نابودی است. ▫️وقتی به خود آمد، دید هوا روشن شده است. هنوز آفتاب طلوع نکرده بود. چشمانش از شدت بی‌خوابی تار می‌دید، اما داشت روشن می‌شد. با یک استکان چای پشت سرش ایستاده بود. آن زنِ مهربانِ شمالی، با لهجه‌ی شیرینش گفت: "مهری‌جان! بیا یک چیزی بخور. حتماً امروز شوهرت آزاد می‌شود!" دلشوره‌ی اندکی کاهش یافت. احساس کرد دیگر نگران هیچ چیزی نیست. با صدای بلند گفت: "در این مشکل هم حکمتی است و در این حکمت، نعمتی." ▪️ با دهان باز به مهری زُل زده بود. در یک لحظه گفت: "مهری! چهره‌ات درست شبیه مادربزرگت شهربانو شده است. از پیشانی‌ات نور می‌تابد!" مهری استکان چای را برداشت و نوشید. گلناز شاد شد! در خانه‌شان دو عدد مرغابی داشتند. هنوز خیلی از خانه‌های تهران به آپارتمان تبدیل نشده بود. هنوز تهران به آلونک‌نشینی(!) آراسته نشده بود. هنوز خانه‌های ویلایی دارای حوض آب، فراوان بود. جمعیت تهران بسیار متعادل و مطلوب بود. 👇👇👇👇