🍃 یک نفرشان #تسلیم مادر و خواهرش شد و زن دیگری گرفت. ولی هرگز آن زن را رها نکرد و تا آخر عمر آن زن با او بود. جالب است که سه نفر از این زنها هر کدام چند سالی از شوهرانشان بزرگتر بودند. آنها مردهایِ #وفاداری بودند و تا آخر عمر به زنهایشان وفادار ماندند. من سه نفر از آن #زنها را از نزدیک می شناختم آنها هم وفادار، خانه دار و بسیار #بانزاکت بودند. دو نفر از این مردان #بچه_دار نشدند، ولی سه نفر بچه دار شدند. گاهی آن #بچه_ها نیز مورد عتاب و خطاب، حرفهای #زشت این و آن واقع می شدند. یکی از همین بچّه ها در سن بیست و چند سالگی شهر را به خاطر همین حرف ها #ترک کرد.
🍂 من با عباس آقا بیشتر آشنا و #رفیق بودم. وقتی سی و پنج ساله بودم از او پرسیدم چرا بچّه دار نشدی؟ او گفت: راستش خیلی دلم بچّه می خواست ولی در دروازه را می شود بست در دهان مردم را نمی شود بست. دیدم آن بچّه از دستِ #زبان این مردم #عذاب خواهد کشید، از #خیر بچّه دار شدن #گذشتم.
🍃 من که نمی توانم این مردان را توصیف کنم، #شما خودتان کار بزرگ آنها را توصیف کنید #ازدواج آنها در مقطعی کوتاه تحت تاثیر احساسات یا عشق یا رحم و شفقت یا هر چیز دیگری انجام شده بود یک #بحث است، ولی آن مقاومت جانانه در طول نزدیک به نیم قرن #حرف_دیگری است کار در حد شاهکارِ #شاهکار است. آری در #گاراژ اگر کسانی بودند که زن و بچّه ی مردم را منحرف می کردند، اشخاصی هم بودند که #آب_توبه بر سر #منحرفین می ریختند و تا آخر عمر با آنها زندگی می کردند. آنها همه رقم متلک و #ناسزا را شنیدند ولی لحظه ای در کار خود #تردید نکردند.
🍂 بالاخره ماشین و گارژداری و مشاغل وابسته، شغل های جدیدی است که در مملکت پیدا شده است. اینها مشاغل سنتی هزار ساله نیستند. این مشاغل ریشه در تحولات تکنولوژیکی دارند و نوعی نو آوری اند و باید منشاء #تحولات فکری و اداری می بودند. ولی ما ماشین را گرفتیم و نوعی #فرهنگ خاص بر آن حاکم کردیم. فرهنگی که نه ایرانی و نه اسلامی و نه اروپایی است. گاراژ داری و ماشین داری نشانه ی آن است که ما در زمینه ی کسب تکنولوژی پیشرفت داشتیم ولی در زمینه ی فرهنگی دچار مشکل شدیم. همراه ماشین #فرهنگی پیدا شد که #زادگاهش ناکجا آباد است.
📚 شازده حمام/ ج ۱/دکتر محمد حسین پاپلی یزدی
📩 سمیّه خیرزاده اردکان.
📌 #دکترپاپلی با گفتن بعضی از قصّه ها در کتاب شازده ی حمام که البته همه ی این قصّه ها واقعی و حاصل حضور ایشان در لایه های مختلف اجتماع بوده است؛ فکر مخاطب را به #چالش می کشد؛ و لایه هایی را در مقابل دیدگانِ او به تصویر می کشد که عده ای از ترس بدنام شدن حتی از #ورود به این حوزه ها خودداری کرده و واهمه دارند و متاسفانه مشکلات به قوت خود همچنان باقی است.
@zarrhbin