eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 برگرفته از حوادث خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است. نویسنده : فاطمه ولی نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت36 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه می‌سرود
🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»... ✍️نویسنده:   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌹 🌹 🌹 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی اوقات خودمون بالهای خودمون رو از بین میبریم با حسادت و حسرت با تنبلی و سطحی نگری با بی هدفی و نداشتن رویا با ... دوست خوبم.... لذت پـرواز رو از خودت نگیر! از متوقف كردن خودت دست بردار   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
هرچه زمان می گذرد مردم افسرده تر می شوند، این خاصیٺ دل بستن بہ زمانه اسٺ، خوشا به حال ڪسی ڪہ بہ جاے زمان به صاحب الزمان دل می بندد. شبتون آروم یاعلی   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من ز خود هیچ ندارم که به آن فخر کنم هر چه دارم همه از نوکری خانه توست جز در خانه تو هیچ کجا خیری نیست هر چه خیر است حسین جان به در خانه توست ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام اهالی زندگی عاشقانه😊 دوشنبه تون بخیر امروز تا میتونید خوب باشید و خوبی کنید ببخشید و گذشت کنید و در ضمن با نیت نذری برای امام حسن و امام حسین (ع) با ذکر یا ودود و یا واجد و تلاوت ایه 35 سوره نور برای اهالی خونه آشپزی کنید یاعلی   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاید خیلی ها باشن که سال های زیادی از زندگیشون گذشته باشه و حرمت ها بینشون به کلی شکسته شده باشه متاسفانه....😔 اما اصلا نگران نباشید😊 ماهی را هروقت از آب بگیری تازه ست... 👈از همین لحظه شروع کنید که به تعمیر رابطه تون... شاید اولش جوابی نگرفتید از همسرتون یا حتی مورد تمسخر هم واقع شدید ✅ولی خودتونو نبازید ✅همچنان ادامه بدید... یه کم زمان میبره 👈ولی درست میشه....   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت35 "سوء استفاده از خوب بودن" 🔶 همسرت اگه پُررو شد و اذیتت کرد، خدا به ح
✅ اصلا دنیا طوری طراحی شده که طبیعتا خیلی وقتا ممکنه حق مؤمن خورده بشه. 🌺 بالاخره آدم باید یه چیزایی داشته باشه که خدا روز قیامت بی حساب بهش ببخشه یا نه؟😊👌 ✔️ بذار دیگران روشون زیاد بشه، همین که شما سعی کنی خوب باشی، کم کم دیگران هم خوب میشن. ☺️ 🌷 تو سعی کن آرامش بدی و نیش نزنی، آتیش نزنی، مچ نگیری، ندید بگیری و...   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
خانواۀ نمونه 🔹ما در این بحث به دنبال این نیستیم که صرفا کاری کنیم که زندگیمون پر از مشکل نباشه! 😒 ✅ بلکه ما دنبال ساختن یه خانوادۀ نمونه هستیم. ✔️ما باید دنبال این باشیم که یه خانوادۀ نمونه داشته باشیم و یا حداقل در خانوادمون "یه فرد نمونه" باشیم. 🌺 💢 متاسفانه در جامعۀ ما باب شده که مردم و مسئولین فرهنگی به دنبال این نیستن که خانواده های عالی داشته باشین، ⭕️ بلکه تا بحث خانواده میشه میخوان سمینار و همایش بذارن و راه کار های کاهش مشکلات خانوادگی رو بررسی کنن! 😒💢 ⛔️ فقط دنبال این هستن که خانواده ها صبح تا شب با هم دعوا نکنن! 🔶 خب عزیز من شما بیا یه فرهنگ قوی در زمینۀ داشتن خانوادۀ عالی رو بین مردم رواج بده، به طور خودکار بسیاری از مشکلات هم حل میشن. ✅ در واقع باید زمینۀ مشکلات رو از بین برد...   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
"شوهر هنرمنـد!!!" 🔹 یک آقای هنرمند می‌داند که همسر محترمش هم از صبح مشغول خانه‌داری و بچه‌داری بوده و حسابی خسته است. 👈 پس هنگام ورود به منزل علی‌رغم اینکه خودش هم خسته است، با چهره‌ای بشاش و بانشاط با همسر و فرزندان احوالپرسی می‌کند و به آنها انرژی مثبت می‌دهد. او با این کارش خستگی همسرش را رفع می‌نماید...   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_بانو 🧕🏻 این روزها بانویِ مردی شدن سخت است! از آن سخت تر بانوی مردی ماندن است.. این روزها مردِ 🧔🏻زنی شدن سخت است! مردِ زنی ماندن سخت تر است.. در عصرِ مُدرنیته و اِبتذال ، باید بشویم آدمِ چند دهه قبل .. باید یکی پیدا شود شبیه آدم هایِ چند دهه قبل .. تا بشود که ما شویم! بانو ؛ باید رُمان هایِ عاشقانه را دوباره مرور کنیم باید قیدِ دنیایِ مجازی را بزنیم.. بنشینیم پایِ حرف هایِ مادربزرگ ها .. دوباره نوجوان شویم باید جورِ دیگری بزرگ شویم.. خانه می خواهد ، نه مُدل! زندگی می خواهد ، نه یک حجمِ پف کرده ! و عشق باید دوباره تعریف شود.. جوری که آویزه یِ گوش ها شود نه اینکه زیرِ دست و پا بیفتد و با هوس ، اشتباه شود.. باید به حالِ این ترسِ از -ما- شدن که افتاده به جانِ دل ها ، فکری کرد باید آشتی کرد . باید حواسمان به کانون خانواده هایمان باشد.... 💥 بانو امروز وظیفه سنگینی بر دوش داری مراقب باش☺️ لطفا   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
خانم گلم 😊 🔴 💠 وقتی یک دل سیر با شوهرت حرف زدی می‌توانی بعد از صحبت، ! 💠 مثلا بگویی "ممنونم كه گوش دادی" "حالم خيلی بهتر شد"، "ممنونم كه كمكم كردی! و گذاشتی حرفم را بزنم!" 💠 این تشکر باعث می‌شود تا مرد دفعه بعد نیز بخاطر موثر بودنش خوبی برایت باشد!   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
💥 برگرفته از حوادث خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است. نویسنده : فاطمه ولی نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت37 🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_وهفتم 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود،
💠 شاید اگر این پیام را جایی غیر از مقام (علیه‌السلام) خوانده بودم، قالب تهی می‌کردم و تنها پناه امام مهربانم (علیه‌السلام) جانم را به کالبدم برگرداند. هرچند برای دل کوچک این دختر جوان، ترسناکی بود و تا لحظه‌ای که خوابم برد، در بیداری هر لحظه کابووسش را می‌دیدم که از صدای وحشتناکی از خواب پریدم. 💠 رگبار گلوله و جیغ چند زن پرده گوشم را پاره کرد و تاریکی اتاق کافی بود تا همه بدنم از ترس لمس شود. احساس می‌کردم روانداز و ملحفه تشک به دست و پایم پیچیده و نمی‌توانم از جا بلند شوم. زمان زیادی طول کشید تا توانستم از رختخواب جدا شوم و نمی‌دانم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندم. در را که باز کردم، آتش تیراندازی در تاریکی شب چشمم را کور کرد. 💠 تنها چیزی که می‌دیدم ورود وحشیانه به حیاط خانه بود و عباس که تنها با یک میله آهنی می‌خواست از ما کند. زن‌عمو و دخترعمو‌ها پایین پله‌های ایوان پشت عمو پناه گرفته و کار دیگری از دست‌شان برنمی‌آمد که فقط جیغ می‌کشیدند. از شدت وحشت احساس می‌کردم جانم به گلویم رسیده که حتی نمی‌توانستم جیغ بزنم و با قدم‌هایی که به زمین قفل شده بود، عقب عقب می‌رفتم. ✍️نویسنده:   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو می‌کوبید تا نقش زمین شد و دیگر دست‌شان را از روی ماشه برداشتند که عباس به دام افتاده بود. دستش را از پشت بستند، با لگدی به کمرش او را با صورت به زمین کوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود که حتی زبانم نمی‌چرخید تا التماس‌شان کنم دست از سر برادرم بردارند. 💠 گاهی اوقات تنها راه نجات است و آنچه من می‌دیدم چاره‌ای جز مردن نداشت که با چشمان وحشتزده‌ام دیدم سر عباسم را بریدند، فریادهای عمو را با شلیک گلوله‌ای به سرش ساکت کردند و دیگر مانعی بین آن‌ها و ما زن‌ها نبود. زن‌عمو تلاش می‌کرد زینب و زهرا را در آغوشش پنهان کند و همگی ضجه می‌زدند و به دل این حیوانات نبود که یکی دست زهرا را گرفت و دیگری بازوی زینب را با همه قدرت می‌کشید تا از آغوش زن‌عمو جدایشان کند. 💠 زن‌عمو دخترها را رها نمی‌کرد و دنبال‌شان روی زمین کشیده می‌شد که ناله‌های او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند. با آخرین نوری که به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند که زیر پایم خالی شد و زمین خوردم. همانطور که نقش زمین بودم خودم را عقب می‌کشیدم و با نفس‌های بریده‌ام جان می‌کَندم که هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد. در تاریکی اتاق تنها سایه وحشتناکی را می‌دیدم که به سمتم می‌آمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود. ✍️نویسنده:   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت39 💠 چند نفری عباس را دوره کرده و یکی با اسلحه به سر عمو می‌کوبید تا نقش زمین
لطفا چون این داستان حاوی صحنه های دلخراشه عزیزانی که ناراحتی قلبی دارند و یا استرس براشون خوب نیست و خانمهای باردار این داستان رو دنبال نکنند ما برای نشون دادن نقش خطیر امثال سردار دلها حاج قاسم ناگزیریم خباثت داعش رو با این داستان واقعی به تصویر بکشیم تا همگان بدانند که نقش حیاتی مدافعان حرم چیست ؛ اما لطفا عزیزانی که خودشون شرایط روحی خودشون رو میشناسند این مستند داستان رو دنبال نکنند❌❌❌❌❌
🌹 🌹 🌹 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به ۵ شهید ناشناس که آخرین نفرهایی بودند که روی پل خرمشهر بودند😔   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🍂هنـــوزم دل به سينه بی‌قــــرار است 🍂هنـــوزم انتـــــظارم انتـــــظار اســــت 🍂هنـــوزم خواب می‌بينیم به شــــــب‌ها 🍂همان مـردی که بر اسبی سوار است 🍂همان مــــردی که آيـــــد جمعه روزی 🍂و ايـــن پايان خـــوب انتــــظار اســـت... شبتون پر نور   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا