سلام سلام 😍😍😍😍
صبح روز آخر هفته تون بخیر و شادی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
انشالله روز خوبی رو تا آخر شب سپری کنیم💪💪💪💪💪💪
ثواب کارهامون از کوچیک تا بزرگ امروزمون هدیه میکنیم به #شهید_علی_جمشیدی😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
حواسمون باشه به کارهامون 👌👌👌👌👌
کارهایی انجام بدیم تا اونها هم راضی باشند 💪💪💪💪💪💪
موفق باشید تلاشگران روی زمین 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
التماس دعا از همه بزرگواران
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #ماهواره استاد #عباسی_ولدی #قسمت42 📡 پیامدهای ماهواره در خانواده ⁉️چه ش
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
استاد #عباسی_ولدی
#قسمت43
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل4️⃣ : همرنگ جماعت شو؟! (جوزدگی)
⛔️مدیریت زندگی بر اساس حرف مردم!
🔰یکی از آفاتبزرگ زندگی، سپردن مدیریت آن به دست معیارهای متغیّر است.
یکی از معیارهای متغیّری که متأسّفانه😔 در بسیاری از زندگیها وجود دارد، همین حرف مردم🗣 است.
✅اصلیترین راه مبارزه با حرف مردم هم ایمان🕌 به خداست. اگر کسی جز نظر خدا، دغدغۀ دیگری در زندگی داشته باشد، نمیتواند به سعادت حقیقی برسد.
❎ کسانی که عزّت و شخصیت خود را در نوع نگاه مردم👀، جستجو میکنند، نمیتوانند در زندگی موفّق باشند. چنین کسی در مواجهه با مردم، احساس حقارت 🙇♂️میکند؛ بویژه وقتی میشنود که دیگران از برنامهها و سریالهایی حرف میزنند که روح او از آنها خبردار نیست و آنها هم با طعنه و کنایه به او میفهمانند که تو بهروز نیستی که ماهواره نداری، عقبماندهای که هنوز از برنامهها و سریالهای ماهواره، بیاطّلاعی! او هم برای غلبه💪 بر این احساس حقارت، به سراغ ماهواره📡 رفته، خود را بهروز میکند!
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 176
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
استاد #عباسی_ولدی
#قسمت44
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل4️⃣ : همرنگ جماعت شو؟! (جوزدگی)
🤔تفکر
✋این جا باید کمی متوقّف شد و فکر 🤔کرد. ما بر اساس حرف کدام مردم، به سراغ ماهواره رفتهایم؟
🗣چه کسانی بودهاند که ما را به جهت نداشتن ماهواره، تحقیر کردهاند؟ کسانی که برای دینشان، ناموسشان، خانوادهشان، عفاف و غیرتشان، ارزش آنچنانی قائل نیستند.
برخی از اینها، 👨پدرانی هستند که پس از خریدن ماهواره، میبینند چگونه دخترشان از حجاب، فاصله گرفته👩 و همسرشان با مردهای غریبه، چهقدر راحت شده 💑و وقتی به خودشان باز میگردند، میبینند که دیگر مثل گذشته روی ناموسشان حسّاس نیستند.
⁉️آیا عاقلانه است که با حرف چنین کسانی، زندگی خود را مدیریت کنیم؟
⁉️آیا منطقی است نگاه این افراد ــ که خانوادهشان هم برایشان اهمّیت چندانی ندارد ــ ، برای ما اهمّیت داشته باشد؟
⁉️چه چیزی به من اضافه میشود اگر چنین فردی به من «احسنت» و «آفرین» بگوید؟
⁉️چه چیزی از من کم میشود اگر چنین انسانی، مرا تحویل نگیرد و مرا عقبمانده به حساب بیاورد؟
⁉️او به قدری فرهنگش پایین آمده که به همراه دختر و پسرش، فیلمهای مبتذل تماشا میکنند و این را نشانۀ فرهنگ بالا میداند! آیا توجّه به حرف چنین کسی، خُرد کردن شخصیت خویش و بیاحترامی به خود نیست؟
‼️چشم به دهان دوختن، بد نیست. ببین چشم به دهان چه کسی دوختهای؟ بعضی از دهانها وقتی باز میشود که چشم، بسته میشود. حیف نیست تو چشم👁 به دهانی بدوزی که با چشم بسته حرف🗣 میزند؟
💡عبادتِ تفکّر🤔 را وارد زندگیمان کنیم. ما از سرِ بیفکری به بسیاری از بلاها دچار شدهایم. مگر ما چند بار فرصت زندگی پیدا میکنیم که مدیریت عمرمان را به دست انسانهایی دادهایم که برای عمرشان، هیچ ارزشی قائل نیستند؟
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 176
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ویژه_مجردها
#خواستگاری، محرمانه باشد
مراسم خواستگاری اولیه، در حد ممکن، باید خصوصی و محرمانه باشد؛ بدین معنی که غیر از دو خانوادة پسر و دختر، افراد دیگری، نباید از موضوع خواستگاری مطلع شوند و به قول معروف، بهتر است از ابتدا قضیة خواستگاری را جار نزنند و بر سر زبانها نیندازند؛ تا اگر - به هر دلیلی - توافقی حاصل نشد، یا طرفین همدیگر را نپسندیدند و ازدواج پا نگرفت، افراد به گمانه زدنهای بیمورد و بیدلیل نپردازند؛ زیرا گاهی با مطرح شدن احتمالات بیاساس و غیرواقعی و تهمت زدنهای مختلف، زمینة کاهش اعتبار فردی و خانوادگی یکی از دو طرف به وجود میآید و باعث لطمه زدن به آبروی اجتماعی افراد و خانواده ها میشود؛ مثلاً میگویند: لابد در دختر یا پسر عیبی بوده که او را نپسندیدهاند و ازدواج سر نگرفته است و با تبدیل کردن کاه به کوه و بزرگنمایی موضوعی فرعی آینده یکی از دو طرف را خراب میکنند و چه بسا شایعهسازیهای دیگری را به دنبال داشته باشد و زمینة توافقهای موارد بعدی را نیز از بین ببرد و به طور کلی، به اعتبار و آبروی حداقل یکی از دو خانواده، لطمه وارد میشود.هنگام خواستگاری فقط پدر و مادر و پسر با هم بروند ( یا جایگزین پدر و مادر و قیم پسر اینکار را در غیاب والدین انجام می دهند.)❤️
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#آقایان_بخوانند
✅آقای_خونه_باید_بدونه
❣شده تا حالا به همسرت زنگ بزنی بگی؛ خانمم امشب دوست دارم با هم شام بریم بیرون بعدشم قدم بزنیم؟
👈 شده حرفاتو تو یه نامه با دست خطت بنویسی و بذاری تو یه پاکت و بهش بدی؟
👈 شده شبها براش قصه بگی یا برایش کتاب بخونی؟
👈 شده بگی دوست دارم همین الان بغلت کنم؟
👈 شده بعد ده سال زندگی تو چشماش نگاه کنی بگی هنوزم عاشقتم؟
👈 اینا سادهاست اما برای زنان یه دنیا ارزش داره. خرید طلا لوازم سفر و امثالهم فقط موقتا نیاز به توجه خانم هارو جواب میده!
👈 زنها نیاز به احساسات و توجه عمیق دارن با کارای ساده و کم هزینه هم میشه همه دنیاش بشی....
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
1917460225_-214002.mp3
8.77M
#ویژه_مجردها
بهترین دوره انتخاب همسر مخصوص #دختران
یه کلاس بینظیر برای #انتخاب_همسر توسط استاد خانم #همیز
#قسمت1
#صوتی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ازجهنم_تابهشت #قسمت47 _ به این نتیجه رسیدم که با حجاب امنیتم بیشتره. دیگه کمتر بهم تیکه میندازن ،
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت48
به روایت حانیه
.........................................................
مانتو رو گرفت و رفت حساب کنه و منم مشغول وارسی بقیه مانتوها شدم. همشون خوشگل بودن ولی نه برای کسی که میخواد با حجاب باشه. نمیدونم ولی انگار این چند روزه معنای حجاب رو درک کرده بودم ، دیگه نه از تیکه ها خبری بود و نه از چشمک و کارای چرت و پرت مسخره. احساس میکردم منی که از حجاب متنفر بودم الان دوسش دارم ولی هنوز هم با خیلی از کارای دین مشکل داشتم. اصلا حجابم ربطی به دینم نداشت.
امیرعلی _ بریم ؟
_ اوهوم
امیر علی _ راستی مبارکت باشه.
_ ممنون. امیر میشه چند تا سوال بپرسم ؟
امیرعلی_ بیابریم حالا اینجا وایسادیم زشته تو راه بپرس.
_ اوخ. راست میگی بریم.
از مغازه که اومدیم بیرون بی مقدمه گفتم _ چرا تو مثله بقیه نیستی؟
برگشت طرفم و با تعجب نگام کرد _ یعنی چی مثله بقیه نیستم؟
_ خب چرا تو به دخترا تیکه نمیندازی ؟ چرا بهشون گیر نمیدی؟ چرا همش چشمت دنبال دخترای مردم نیست ؟
امیرعلی_ باشه؟
_ نه ولی میخوام دلیل این نبودنش رو بدونم.
امیرعلی_ خب ببین ، دلایلش خیلی زیاده که مهمترین و سر منشا همش توصیه دینمه. حالا چرا چون دین من به من یاد داده که زن والاست و ارزشش خیلی بیشتر از اینه که هرروز زیر نگاهای شهوت آلود له بشه. از طرفی دینه من میگه هرچه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند ؛ همونطور که من دوست ندارم که کسی به تو یا مامان نگاه چپ کنه خودمم حق ندارم حرمت ناموس دیگران رو بشکنم.
_ ولی دیگران این حرمتی رو که میگی شکستن.
_ دلیل نمیشه هرکس هرکاری کرد درست باشه یا من دنبال انتقام از اون باشم که. خواهر گل من هم میخواد لطف کنه از این به بعد بیشتر رعایت کنه که ارزش و احترام خودش حفظ بشه.
به روی امیرعلی لبخند زدم اره قصدم همین بود . ارزشم بیشتر از این بود که بزارم دیگران هرجور دوست دارن باهام برخورد کنن و درموردم فکرکنن . اگه همه طرز فکر امیرعلی رو داشتن اوضاع خیلی بهتر بود و منم مجبور به حجاب داشتن نبودم. هرچند الان با این اوصاف از حجاب بدم نمیاد......
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
بین تو و چشمان من صد فاصله غوغا شده
آقابیا که منتظر جای دگر پیدا شده
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت49
به روایت امیرحسین
.....................................................
محمد_وعلیکم السلام برادر
_ تو دوباره صبح زود زنگ زدی به من؟
محمد _ اولا که بچه بسیجی جواب سلام واجبه ، دوما که پدر مادر من به من یاد ندادن که 12 ظهر صبح زوووده.
_ چییییییییییییی؟ 12 ظهر ؟؟؟؟؟ وای خاک بر سرم دانشگاه😱😱😱😱
با این حرف من محمد زد زیر خنده
_ وای بدبخت شدم تو میخندی ؟ ساعت 8 کلاس داشتم.
محمد_ حقته . تا تو باشی انقدر نخوابی.
_ راستی مگه تو کلاس نداشتی؟
محمد_ بله. تموم شد. استاد ضیایی هم عرض کردن سلام برسونم خدمتتون شاگرد خرخون کلاس.
_ تا چشات دراد.
محمد_ خب حالا. زنگ زدم بگم امشب هئیت دیر نکنی دوباره گوشات رو بکشن. یه وقت دیدی دوروز دیگه به عنوان رفتگر گوش دراز ثبت نامت کنن راه بری با گوشات زمینو تمیز کنی 😂.
_ خوشمزه. مزه نریز 😒
محمد_ باش. چون تو گفتی 😂
_ دیگه مصدع اوقات نشو میخوام بخوابم
محمد_ کم نیاری از خواب؟
_ تو نگران نباش. یاعلی
محمد_ ان شاالله خواب داعش ببینی. علی یارت
خدایا این دوست منم شفا بده.
.
.
.
ساعت 6 با آلارم گوشی بیدار شدم ، سریع حاضرشدم و رفتم دم اتاق پرنیان ، در زدم و منتظر جواب شدم.
پرنیان_ بله؟
_ ابجی حاضری؟
پرنیان _ امیر داداش توبرو من با ریحانه سادات میام.
_باشه. مواظب خودت باش.
.
.
.
_ سلااام علیکم
حاج آقا _ سلام . آفتاب از کدوم طرف در اومده اقا زود تشریف اوردید؟ هفته پیش که ماشالا گذاشتی لحظه آخر.
_ خوب هستید حاج آقا؟ میگما .... چیزه ..... چه خبرا؟
با این حرف من محمد,و سجاد و علی و محمد جواد که تو حسینیه بودن با حاج آقا زدن زیر خنده .
حاج آقا_ الحمدالله . نپیچون منو بچه . 😏.
بعد خطاب به بچه ها گفت
_ من برم تا جایی کار دارم میام تا ساعت 8 .
محمدجواد_ بفرمایید شما حاج آقا خیالتون راحت .
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══