رقیبم شانه خواهد زد،
ولی آشفته خواهد ماند
که موهایت فقط عادت
به انگشتان من دارند....
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
شاید
باید آنچه در دل داریم را جایی بنویسیم و
چند بار بخوانیمش...
بعضی چیزها را باید پررنگ تر کنیم
و بعضی چیزها را حذف!
و این بار
طور دیگری بنویسیمش
بر کاغذ و بر دل!
[یک روزهایی هم بایست!
☕️👇
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من عاشقِ همان
"دوستت دارم" هایی هستم،
که نمی گویی!
که با نگاهت
دلم میلرزد؛
که فقط میگویی
"مواظب خودت باش"
🦋
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_توحید
#ناامیدی_ممنوع
#پارت_پنجاه_شش
من توحید هستم…..متولد سال ۴۳یکی از روستاهای شمالی کشورمون…….
توی همون روزها امید هم درسش تموم شد و وارد بازار کار شد..با یه دختری هم در ارتباط بود اما تصمیم گرفت تا خدمت سربازی نرفته ازدواج نکنند..منو هما هم به نظرش احترام گذاشتیم و حرفی نزدیم….لعیا همچنان با شوق و ذوق درس میخوند و چون من میبرد و میاوردم با دوستاش و هم کلاسیهاش آشنا بودم..یه روز که رفتم دنبال لعیا بهش گفتم:لعیا!!باباامروز چطور بود؟لعیا با خنده گفت:دوست داری شفاف بگم؟؟گفتم:معلوم که میخواهم…لعیا گفت:راستش امروز یکی از بچه های دوره ی تخصص اطفال ازم خواستگاری کرد…ته دلم خوشحال شدم چون هیچ وقت فکر نمیکردم بخاطر شرایط جسمیش کسی ازش خواستگاری کنه اما به روی خودم نیاوردم و با تعجب گفتم: خب!!شما چی جواب دادید؟؟لعیا گفت:بهش گفتمکه باید بیشتر در این باره حرف بزنیمچون کسی که قراره با من ازدواج کنه باید خیلی چیزهارو در مورد من بدونه.از جواب لعیا احساس شعف کردم که دخترم چقدر پخته شده و خوب حرف میزنه…برای همین گفتم:درسته بابا جان!!!هر تصمیمی که فکر میکنی درسته همونو انجام بده…..
ادامه در پارت بعدی 👇
🖌#کانال _زندگی_زیباست❤️
💫@zendgizibaabo💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿--
#سرگذشت_توحید
#ناامیدی_ممنوع
#پارت_پنجاه_هفت
من توحید هستم…..متولد سال ۴۳یکی از روستاهای شمالی کشورمون…….
لعیا گفت:فقط یه چیزی هست که باید بدونید….گفتم:چی؟گفت:اون پسر هم یه پاشو بخاطر تصادف از دست داده و پاش مصنوعیه….. البته میدونم که در برابر معلولیت من چیزی نیست که به چشم بیاد چون نه ویلچریه و نه حتی عصا دستش میگیره اما لازم دونستم که شما هم در جریان باشید….
وقتی لعیا این حرف رو زد یه کم از نگرانیم کمتر شد و گفتم:باشه….هر جور که راحتی اگه دوست داری باهاش بیشتر آشنا بشی بگوبیاد خونه یا هر جا که دوست داری خودم میبرم…لعیا لبخند زد و برگشتیم خونه….به دو روز نرسید که همون پسر (محمد)با هماهنگی لعیا همراه پدر ومادرش اومدند خونمون برای خواستگاری شب خواستگاری هما حسابی به لعیا رسید و لباسهای مرتب براش پوشوند و من هم گذاشتمش داخل ویلچر تا راحت تر باش و پدر و مادر محمد هم در جریان وضعیتش باشند…خانواده محمد تا لعیارو دیدند حسابی خورد به ذوقشون…کاملا از رفتار و حرفهاشون متوجه شدیم،ولی محمد از من اجازه گرفت تا با لعیا تنهایی حرف بزنه…..
ادامه در پارت بعدی 👇
🖌#کانال _زندگی_زیباست❤️
💫@zendgizibaabo💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_توحید
#ناامیدی_ممنوع
#پارت_پنجاه_هشت
من توحید هستم…..متولد سال ۴۳یکی از روستاهای شمالی کشورمون…….
لعیا رو بردم داخل اناقش و بعد محمد رو راهنمایی کردم تا بره پیشش…..تقریبا دو ساعتی حرف زدنشون طول کشید…..طی این دو ساعت مادر وپدرش مرتب ساعت رو نگاه میکردند و به ما کنایه میزدند……معلوم بود که هما از رفتارشون ناراحت شده بود اما من برعکس هما اروم بودم و با مهربونی و لبخند ازشون پذیرایی میکردم…..لعیا به محمد از اول زندگیش گفته بود تا به اینکه الان هم نیاز به کمک داره و تنهایی نمیتونه روی پای خودش بایسته و این مشکل شاید برای همسر اینده اش مشکل ساز باشه…..کلی حرف زده بودند که حرف آخر لعیا این بود که :اقا محمد خوب فکراتونو بکنید چون مشخصه که خانواده ی شما راضی نیستند و همین یه مشکل روی مشکلات من میشه…..محمد گفته بود:شما جواب مثبت رو بدید ،،راضی کردن خانواده با من…..من عاشق سیرت زیبای شما شدم هر چند صورتتون هم بسیار زیباست……(حق داشت لعیا از نظر چهره خوشگل بود و ظریف اما مشکل جسمیش مانع دیده شدن چهره اش میشد)…...
ادامه در پارت بعدی 👇
🖌#کانال _زندگی_زیباست❤️
💫@zendgizibaabo💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_توحید
#ناامیدی_ممنوع
#پارت_پنجاه_نه
من توحید هستم…..متولد سال ۴۳یکی از روستاهای شمالی کشورمون…….
محمد کاملا به سیرت و صورت زیبای لعیا پی برده بود و نمی خواست براحتی اونو از دست بده...اون شب حرفهای زیادی بین لعیا و محمد رد و بدل شد. هر چی لعیا از مشکلاتش گفت محمد یه راه حل جلوش گذاشت….معلوم بود که خیلی لعیا رو دوست داره…بالاخره خواستگارا رفتند…… چند وقت که گذشت محمد خانواده اشو راضی کرد و قرار عقد گذاشته شد….ما همه راضی بودیم چون محمد هم شغل خوبی داشت و هم پسر خوبی و هم عاشق لعیا بود…عقد خودمونی گرفتیم تا درسشون تموم شه و بعد عروسی کنند…اون روزها هر چند لعیا سعی میکرد خودش سوار ویلچر بشه و به من میگفت بابا خودم میتونم از اطراف بگیرم و سوار ویلچر یا ماشین بشم اما من تا ۲۶سالگی خودم بغلش کردم و بردم و اوردم آخه وقتی بغلش میکردم خیالم راحت تر بود…لعیا بالاخره تخصصشو گرفت هر چند هیچ وقت نتونست مطب بزنه و کار کنه چون شرایط جسمیشو نداشت………..
ادامه در پارت بعدی 👇
🖌#کانال _زندگی_زیباست❤️
💫@zendgizibaabo💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
♥️🍃
یه جملهی بینظیر خوندم
که حیفم میاد با شما قسمتش نکنم
بعضی وقتا که در شرایط سخت هستی،
فکر میکنی که دفن شدی
اما در واقع تو کاشته شدی🌱
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست ♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
بعضی چیزها درجهان؛
خیلی مهم تر از دارایی هستند.
یکی از آنها؛
توانایی خوش بودن
با چیزهای ساده است...
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبت،
تنها چیزیست
که با بخشیدن
زیادتر می شود،
وهمیشه لازم نیست
چیزهای باارزشی ببخشی،
تا محبت کرده باشی
گاهی لبخند تو😊
بهترین محبت است♡
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
از حکیمی پرسیدند:
چرا هیچ از عیب
مردم سخن نمیگویی ؟
حکیم گفت:
هنوز
از محاسبه
عیب های خــودم
فارغ نشدم تا
به عیب های دیگران بپردازم˝
خوشا به حال آن کس که عیب خودش، اورا از پرداختن به عیب دیگران، باز می دارد...
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
آدمی را امتحان به کردار
باید کرد
نه به گفتار
چه بیشتر مردم
زشت کردار و نیکو گفتارند
فیثاغورث*
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
✨الهـی
✨تو این
✨شب زیبـا
✨هیـچ قـلبى
✨گرفته نباشه
✨وهرچى خوبیه
✨خداست براى همه
✨خـوبان رقم بخوره
✨آرامـــــش مهمـــــون
✨همیشــــگى دلاتـــــون
✨امشب بهترینها را براتون آرزو دارم
شبتون بخیر✨
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
.
🖍 با خودت تکرار کن
🔅 امروز همه چيز به واسطه عشق الهی به موقع و بجا انجام می شود همه چيز كامل است و من احساس خوبی دارم .
"خدایا سپاسگزارم"🙏
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
انسانهای خوب
خوشبختی را تعقیب نمی کنند...
زندگی می کنند....
و خوشبختی پاداش مهربانی،
صداقت،درستکاری و گذشت آنهاست!
خوب بودن را تمرین کنیم...
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
« زندگی » و « زمان » معلم های
شگفت انگیزی هستند.
« زندگی » به ما می آموزد از
« زمان» درست استفاده کنیم.
و « زمان » به ما ارزش
« زندگی » را می آموزد.
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کاش یادت نرود
روی این نقطهی پررنگ زمین
بین بیباوری آدمها
یک نفر میخواهد
که تو خندان باشی
نکند کنج هیاهوی زمان غم بخوری
تو بخند
غم دنیا با من :)
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_توحید
#ناامیدی_ممنوع
#پارت_شصت
من توحید هستم…..متولد سال ۴۳یکی از روستاهای شمالی کشورمون…….
روزی که لعیا فارغ التحصیل شد جلوی همه ی استادها و دوستاش دست منو بوسید و گفت:باباجون!!شما نه تنها یه پدر مهربون برای من بودید بلکه از نظر من شما یه فرشته اید….یه فرشته ی زمینی که توی همه ی شرایط پشتم بودید….بعداز اینکه فارغ التحصیلشدند به اصرار لعیا و محمد یه جشن سنتی توی روستا داخل حیاط خونه ی بابااینا براشون گرفتیم…کل فامیلها و اکثر اهالی روستا دعوت بودند…..بابا ومامانم هم بودند هر چند سنشون بالارفته بود و زیاد توانایی نداشتند…..با دیدن حیاط خونه و پدر و مادرم یاد دوران نوجوونی و هما و اسب و غیره افتادم..وی همین رویا و افکار بودم که لعیا رو در حالیکه لباس عروس تنش بود و روی ویلچر نشسته بود محمد اورد….صورت لعیا مثل ماه شده بود……وقتی دیدمش دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم و نشستم جلوی پاهاش و زار زار گریه کردم….فقط خدا میدونست که چقدر خون دل خورده بودم تا اون روز رو ببینم…..یاد مادر هما افتادم که دست منو توی دست هما گذاشت و ارزوی خوشبختی برامون کرد…..
ادامه در پارت بعدی 👇
🖌#کانال _زندگی_زیباست❤️
💫@zendgizibaabo💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_توحید
#ناامیدی_ممنوع
#پارت_آخر
من توحید هستم…..متولد سال ۴۳یکی از روستاهای شمالی کشورمون…….
همون لحظه بلند شدم ودست لعیا رو توی دست محمد گذاشتم و به محمد گفتم:دختری که با هزارمکافات بزرگ کردم رو الان به دست تو میسپارم…ازت میخواهم مثل چشمات ازش مراقبت کنی…محمد با دستش اشکمو پاک کرد و گفت:خیالت راحت بابا جون!!قول میدم اب توی دل لعیا تکون نخوره…محمد لعیا رو برد خونه اش و براش یه پرستار گرفت تا زمانی که خونه نبود ازش مراقبت کنه…هنوز بچه دار نشدند و منتظر نظر پزشکشون هستند تا خدایی نکرده برای لعیا یا بچه مشکلی پیش نیاد…لعیا همچنان هوش بالایی داره و توی زندگی برای محمد مشاور خیلی خوبی هست…خداروشکر بچه ها خوشبخت شدند و منو هما هم برگشتیم روستا خونه ی خودمون…
الان ۵۹سالمه….با بازگو کردن سرگذشتم فقط خواستم بگم اگه خدا یه دری رو ببنده حتما یه در دیگه رو به روتون باز میکنه پس ناامید نباشید…آخر هر تاریکی مطمئنا روشنایی هست……
پایان
🖌#کانال _زندگی_زیباست❤️
💫@zendgizibaabo💫
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
سلام عزیزانم ❤️😍
⭕️پایان رمان توحید امید وارم از این رمان هم لذت کافی رو برده باشید و قرار که به زمانه بهتر و عالی تر و پارت های زیاد جاش بیاد از همراهی شما خانواده بزرگم تشکر میکنم امیدوارم که همیشه کنار ما بمانید دوستون دارم زیادی ❤️
سلام وقت زیباتون بخیر انشالله از فردا رمان گذاشته بشه بهتره چون یک پارت تایپ کردم فردا تایپ بعدی براتون گذاشته میشه فردا هم رضایت های زیباتون از کانال و رمان رو میزارم هم آنکه پیام هاتون که به من انرژی داده 😍❤️
و اینکه من عاشقتونم مرسی که کنارم هستید امید وارم یه روزی به خواسته هاتون برسید 😍❤️
امشب فقط جواب دادن به شما گلان❤️😍
سلام سلام بر تمام عاشقان و خانواده عزیزم در کانال زندگی زیبا رسیدیم به قسمت پایانی رمان که الان براتون میزارم و امید وارم که از رمانمون لذت برده باشید و انشالله از امشب یه رمان جدید و بهتر قراره جایگزین رمانمون بشه که واقعا عالی و زیباست امید وارم که همیشه در کنارمون باشید و بدرخشید و همیشه در زندگی سر فراز باشید من ازتون تشکر میکنم به نوبه خودم بابت اینکه همیشه کنارمون هستید انشالله قراره که کانال رو رشد بدیم و قوی ترش بکنیم دوستون دارم زیادی عشقای منید 😍
این تشکر از طرف مدیر کانال به تمام اعضای عزیز درون کانال ❤️♥️
آیدی مدیر کانال جهت پرسیدن سوالات شما بابت کانال و انتقادات شما به همه شما جواب میدم فقط صبور باشید پاسخ خواهم داد و اینکه هرچیزی بود بگید کمی و زیادی کانال رو بگید بهم که اصلاح بکنم شماها هم بیشتر حال بکنید با 💞کانال زندگی زیباست💞 عاشقتونم ❤️
💞@zendgizibaabo💞
#زندگی_زیباست ♥️
آیدی ادمین عزیز کانال عزیزان جهت پرسش و پاسخ سوالات شما و انتقادات شما 👇👇👇👇👇👇👇👇
@Samera5857
@Samera5857
دوستان عزیز دوست دارم هرکسی این پیام رو میخونه کمی و کاستی کانال رو بگه که زیباترش بکنیم برای خانوادمون❤️
دوس دارم همه داخل این نظر سنجی شرکت کنن همگی پیام بدید منتظر پیام های زیبا و درخشانتون هستم ❤️
دوستان همگی در نظر سنجی شرکت کنین که بتونیم مشکلات رو بفهمم شما به ادمین بگید ادمین هم به من میگه منتظرم ❤️