eitaa logo
🍃 زندگی زیبادرمسیر زیبایی🌱
9.6هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1 فایل
به کانال زندگی زیبا🌱خوش اومدید😍 کپی‌حرام❌ ارتباط با مدیریت 👇🫀 @parto_ad تعرفه تبلیغات مجری تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3065512305Cc102ae0465 پست های تبلیغاتی از نظر ما ن تایید و ن رد می‌شود🔴
مشاهده در ایتا
دانلود
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم………. چند وقت هم گذشت تا اینکه مامانی(مادر بابا)از آلمان برگشت…..مامانی بخاطر زایمان عمه رفته بود پیشش آلمان تا بهش رسیدگی کنه ،،،،…وقتی مامانی اومد همگی باهم رفتیم پیشش برای دیدنش…..اونجا بابا به مامانی گفت:مامان…!!!حالا چی میشه یه مدت هم بیای خونه ی ما و مراقب بچه ها باشی…..مامانی قیافه ی حق به جانبی به خودش گرفت و گفت:والا من دیگه جوون نیستم ک….!!؟اصلا توان و حوصله ی سه تا بچه مخصوصا پسر رو ندارم و نمیتونم مراقبت کنم..،..بنظر من بهتره ازدواج کنی تا هم خودت از تنهایی در بیای و هم یه سر و سامونی به بچه ها و زندگیت بدی….. تا این حرف رو شنیدم گریه ام گرفت و اشکهام سرازیر شد ،آخه هیچ کسی رو نمیتونستم جای مامان ببینم…..بابا و مامانی بدون توجه به گریه ی من داشتند حرف میزدند که در نهایت بابا گفت:نمیدونم والا………بعدش جوری که من متوجه نشم به مامانی چشمکی زد و بلند شد و رفت بیرون تا ما تنها باشیم….. ادامه در پارت بعدی 👇 🖌-زندگی_زیباست♡ 💫@zendgizibaabo💫
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم………. بابا تصور کرد من متوجه نشدم اما من تمام این حرکات و رفتارهارو روی هوا میگرفتم و هیچ چیزی از نظر من نمیتونست مخفی بمونه…..تا تنها شدیم زود به مامانی گفتم:من دوست ندارم بابا ازدواج کنه…..مامانی با مهربونی گفت:پاییز جان ..!!!تو که الان درس میخونی و یه سال بعد هم صددرصد کنکور قبول میشی و میری دانشگاه…..خب تو بری کی میخواهد از پسرا مراقب کنه…؟؟؟گفتم:حالا تا سال بعد یه فکری میکنم….مامانی گفت:اصلا بچه ها هیچ….بابات خیلی جوونه ‌و احتیاج به یه زن داره….راستش دیروز عموت میگفت هم دیر میره مغازه و هم زود از مغازه در میاد……خودت هم میدونی از مغازه مستقیم نمیاد خونه….پس کجامیره؟؟؟؟؟میترسم آبروریزی بشه….زن بگیره بهتره تا قبل از اینکه گیر رفیق‌های ناباب بیفته و اموالشو بالا بکشند…..با این حرفهای مامانی اروم شدم و به بابا حق دادم و با سکوتم رضایتمو اعلام کردم…..از فردا مامانی شروع کرد به دوست و آشنا سپردن تا یه خانم خوب برای بابا پیدا کنند…… ادامه در پارت بعدی 👇 🖌-زندگی_زیباست♡ 💫@zendgizibaabo💫
📚 💎یغمای جندقی ؛ از شاعران معروف و بذله گو دوران قاجاریه بود. هنگامی که فتوای قتلش صادر شد، فرار کرد و به طور ناشناس خود را به کاشان رساند و در خانه ی یکی از علمای بزرگ پناهنده شد تا به این وسیله از خطر مرگ و کشته شدن رها شود. پس از مدتی آن عالم بزرگ دختر خود را که زشترو و تند خو بود به نکاح یغما در آورد و به عبارتی یغما داماد سرخانه شد. روزی عالم سرزده به اتاق داماد آمد و دید یغما به عیال خود شرعیات و آداب و احکام دینی می آموزد. عالم خوشحال شد و وقتی برای تدریس می رفت به شاگردانش گفت: "یغما برعکس آنچه درباره ی او می گفتند آدم بدی نیست و به آداب مذهبی دلبستگی دارد." چون این خبر به گوشم یغما رسید گفت :"به آقا بگویید اشتباه فرموده اند علت اینکه من به عیال شرعیات می آموزم از این جهت است که یقین دارم من خودم در روز قیامت به جهنم خواهم رفت خواستم با این کار عیالم به بهشت رود و لااقل در آخرت از او جدا شوم و در آنجا از دست تندخویی او در امان باشم 💫@zendgizibaabo💫 ♥️
❤🍃 خودت را بهتر کن؛ این تمام کاری است که می‌توانی برای بهتر کردن جهان انجام دهی... 📕 ویتگنشتاین و حکمت 👤 💞@zendgizibaabo💞 ♥️ ‌
♥️🍃 ‏۵ قانون برتر دنیا که دوسشون دارم: ۱- قانون مورفی: از هرچی بیشتر بترسی، بیشتر اتفاق میفته. ۲- قانون کیدلین: اگه بتونی یه مشکل رو به طور واضح رو کاغذ بنویسی، اون وقت اون موضوع نصفش حل شده. ۳- قانون گیلبرت: بزرگترین مشکل در محل کار اینه که کسی بهت نمیگه که چیکار باید بکنی. ‏۴- قانون ویلسون: اگه اطلاعات و هوش رو همیشه در درجه اول قرار بدی، اون وقت پول همین‌جوری میاد. ۵- قانون فالکْند: وقتی مجبور نیستی که تصمیمی بگیری، پس تصمیمی نگیر. 💞@zendgizibaabo💞 ♥️ ‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم………. شرطی که مامانی گذاشته بود این بود که طرف بچه نداشته باشه یا اصلا بچه دار نشه……اما در کمال تعجب هر کی رو به بابا معرفی میکردند روش یه عیب و ایراد میزاشت و قبول نمیکرد……بالاخره مامانی و عمو گفتند:انگار هنوز دل بابات پیش مامانته و عشقش توی دلش نمرده و زنده است……هر چند من متوجه شده بودم که بابا داره بهانه میاره و زیر سرش یکی رو خوابونده و به وقتش میخواهد رو کنه اما با حرف عمو و مامانی خیلی خوشحال شدم و از این همه عشق و عاشقی لذت بردم…….حدسم درست بود و بابا عاشق شده بود……اونم عاشق کسی که جای دخترش بود و فقط ۶سال از من بزرگتر بود…..یه روز بابا زودتر اومد خونه و به من گفت:آماده شید ،،میخواهم ببرمتون رستوران و اونجا شمارو با یه نفر آشنا کنم…..متوجه شدم که قصد بابا چیه اما نمیدونستم که اون خانم تا این حد جوون و خیلی از بابا کوچیکتر باشه….. ادامه در پارت بعدی 👇 🖌-زندگی_زیباست♡ 💫@zendgizibaabo💫
اسم من پاییزه…..الان که دارم سرگذشتمو تعریف میکنم وارد ۲۸سالگی شدم………. به درخواست بابا،برادرامو آماده کردم و بعدش خودم هم مثل همیشه ساده و مرتب حاضر شدم و رفتیم سوار ماشین شدیم….محمد و رضا خیلی خوشحال بودند آخه از وقتی مامان فوت شده بود رستوران نرفته بودیم…..ما زودتر از اون خانم رسیدیم رستوران و پشت میزی نشستیم……چند دقیقه بعد یه خانم خیلی جوون با لبخند نزدیک میز ما شد…..بابا تا اون خانم رو دید سریع به احترامش از جاش بلند شد و بهش لبخند زد ….اون خانم خودشو رویا معرفی کرد و با ما دست داد و بالافاصله روبروی بابا روی صندلی نشست……از حق نگذریم از قشنگی و زیبایی توی چهره چیزی کم نداشت….یه آرایش ملایم کرده بود و بوی ادکلنش هم فضای محدوده ی مارو پر کرده بود……قبل از دیدن رویا همیشه فکر میکردم اینجور دوستیها و عاشق شدنها توی کتابها و فیلمها اتفاق میفته اما اون روز فهمیدم که میتونه واقعی هم باشه... ادامه در پارت بعدی 👇 🖌-زندگی_زیباست♡ 💫@zendgizibaabo💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ وقت آدمی که بهتون میگه حالم خوش نیست روبه حال خودش رها نکنین . . . آدم به هرکسی نمیگه حالم خوش نیست ! 💫@zendgizibaabo💫 ❤️