eitaa logo
بصیرت و تشکیلات اسلامی
507 دنبال‌کننده
435 عکس
778 ویدیو
130 فایل
ارائه محتوای تشکیلاتی و مباحث مهدوی... 🏷🏷🏷🏷🏷 #امام_زمان (ارواحنافداه) #تشکیلات_اسلامی #تربیت_اسلامی سایت رسمی: 🌐 ziaossalehin.ir #️⃣ کانال و صفحه ویراستی: @ziaossalehin @sardabir313
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 روایتی از رفاقت چهل ساله ✉️ برایشان نامه می‌نویسم... نسبت به بچه‌هایش حساس بود، تلاش می‌کرد بچه‌ها در فراگیری مسائل عمیق شوند. سخنران، طوری تنظیم می‌کرد که بچه‌ها وارد گفت‌وگو با سخنران شوند و حرف زدن یک‌طرفه نباشد. پس از آن روضه خوانده می‌شد. همگی مثل باران اشک می‌ریختند. می‌خواست زن و بچه‌اش را با توسل به اهل‌بیت علیه‌السلام بار بیاورد. ، افزودن ایمان و تقوای بچه‌هایش را وظیفهٔ خودش می‌دانست. به من می‌گفت: «گاهی که می‌خواهم در مورد مسائل عبادی و مذهبی به بچه‌هایم تذکری بدهم، «برایشان نامه می‌نویسم.» 📗برگرفته از کتاب «حاج قاسمی که من می‌شناسم» 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
✅تربیت به سبک دیوار کشی متربی شما چند سالشه؟ ۱۰ یا ۱۵ یا ۲۰؟ قطعا متربی شما که در سن ۱۵ سالگی است با متربی ای که در سن ۱۷ سالگی است باهم تفاوت هایی دارند؛ موضوع بحث ما نیازهای هر فرد است... البته تمام افرادی که به کار تربیتی مشغولند بر این امر واقفند که " یکی " از معیارهای تعیین نیاز هر شخص " سن " اوست. عوامل دیگری همچون خانواده ، محیط زندگی ، سبک ارتباطی او با محیط اطراف ، فاصله او با سن بلوغ و حتی تک فرزند بودن یا نبودن نیز در این مورد مهم است. اما بحث امروز ما " سن " است که شاید بتوان گفت یکی از مهمترین و دم دست ترین شاخص ها برای تعیین نیاز افراد است... خب ؛ بریم سر اصل ماجرا ... همانطور که می دانید نیاز یک نوزاد با نیاز یک کودک 5 ساله باهم فرق می کند... و به همین منوال نیاز فرد 5 ساله با ده ساله ! خیلی اوقات در مدارس و یا در مجموعه های فرهنگی تربیتی "جداسازی سنی" صورت نمی گیرد و خیلی از همکاران ما به دلایلی چون ( غفلت یا عدم حضور مربی به تعداد مورد نیاز ) از این اصل غافلند. باید بدانیم که هر فردی در هر سنی یک نیاز دارد و البته قسمت مهم داستان اینجاست که معمولا نیاز ها به " ضمیر ناخود آگاه " ما بر میگردند و دانستن یا ندانستن ما تاثیری در آنها ندارد... وقتی من گرسنه ام می شوم و نیاز به غذا دارم دیگر مهم نیست من یک پزشک هستم و سرشار از آگاهی یا یک فردی در اوج غفلت ... وقتی شما یک نوجوان کلاس هشتم را با یک نوجوان کلاس نهم یا دهم در یک محیط جمع کردید و زمینه های دوستی آنان را فراهم کردید طبیعی است که تداخل نیاز به وجود می آید. به داستانواره زیر توجه کنید : سینا و رضا دو دوست هستند. سینا در کلاس دوم دبیرستان (متوسطه دوم) و رضا در کلاس نهم (مقطع متوسطه اول) مشغول به تحصیلند. یکی از نیازهای حیاتی و مهمِ سینا ( بدون آنکه خود بداند ) نیاز به محبت و دوستی است در صورتیکه رضا فعلا در این وادی نیست و بیشتر توجه او به بازی های رایانه ای و فوتبال است. هر دوی آن ها در ضمیر ناخودآگاهشان نیازهایی دارند و مغزشان نیز دستور میدهد که تو باید "شکل" دوستت شوی... طبیعی است که سینا چون سنی از او گذشته نمی تواند شبیه رضا با زیرشلواری در خیابان بیاید یا در خانه پای رایانه بشیند و بازی کند... اینجاست که رضا نقش بیشتری را در تطابق با محیط اجرا می کند و سعی می کند شبیه دوست بزرگترش شود. و از همان لحظه است که شما رفتارهایی را از این دو دوست می بینید که کمی عجیب است : مثلا علی ( به خاطر نیاز شدیدش به محبت و دوستی) به شدت به رضا وابسته می شود و رضا هم با اینکه سیستم شخصیتی اش (فعلا) نیازی به محبت شدید " ندارد "سعی می کند با سینا همدردی کند... . سینا همیشه ناراحت است چون هرگز رضا نمی تواند نیازهایش را تأمین کند و از طرفی هم شدیداً به او وابسته شده است. رضا هم چون نیازهای کاذب را برای خود ایجاد کرده است رفتارهای غیر منطقی از خودش نشان می دهد... و این یعنی اول مشکلات "مربی " مشکلاتی همچون : جداسازی آنها از یکدیگر که باید بدون مسایلی همچون غیبت و ... اینگونه موارد شکل گیرد! قطع کردن رابطه عاطفی آنها جلوگیری از سرایت این ویروس به بقیه متربی ها و... می بینید؟ عدم رعایت یک اصل مهم تربیتی به نام جداسازی، مشکلات زیادی را به همراه می آورد که ما چون اصل را بر خوش بینی می گذاریم " خوش بینانه ترین " حالت را برای شما ذکر کردیم... تأثیر این دو دوست بر یکدیگر می تواند بسیاری از فعالیت های شما را خنثی کند. اینکه معمولا در این دوستی ها فرد "کوچکتر" بیشترین آسیب را می بیند یک امر بدیهی است... فقط آنچه مهم است این است که این دیوار کشی سنی نباید به گونه ای شکل بگیرد که متربی ها را حساس تر کرده و بشود مصداق روایتی که می فرماید (انسان بر آنچه که بر او منع شده است حریص تر است...) ؛ مخصوصاً اگر زمان طولانیست که این امر در متربی های ما رواج دارد باید سبک تدریجی را پیش بگیریم که نوجوانان گیج نشده و در مقابل این تصمیم ما جبهه نگیرند... مطمئناً مربی های خوش سلیقه و آگاه جامعه ما از پس این امر مهم به خوبی برخواهند آمد. پس یادمان باشد زمینه دوستی و رفاقت را برای افراد غیر هم سن آماده نکنیم تا زمینِ آماده یِ زراعتِ نوجوانان که همانا " دل پاکشان " است ؛ همیشه گوش به زنگ مربی باشد برای " تغییر ". 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نقطه شروع تربیت نیاز سنجی تربیتی 🔻 تعيين حدود و استعدادهاي رشد تربيتي افراد به منظور برنامه‌ريزي جهت تربيت آنها ضروري بوده و با انجام استعدادسنجي، نقطه شروع تربيت فرد مشخص مي‌گردد. همانطور كه وقتي باغبان قصد دارد نهالي را پرورش دهد، لازم است ابتدا شرايط و ويژگي‌هاي خاص آن نهال را بداند و بر اساس آن پرورش نهال را آغاز كند؛ در امر تربيت نيز لازم است حدود و توان افراد سنجيده شده و بر اساس توان و استعداد فرد، رشد تربيتي وي توسط سرگروه صورت پذيرد. در انجام نيازسنجي بايد نيازهاي واقعي فرد شناسايي شده و تنها به نظرسنجي اكتفا نشود. مثلا يك بيمار به غذايي علاقه دارد كه براي وي ضرر دارد؛ اما پزشك دارويي براي وي تجويز مي‌كند كه به ذائقه فرد سازگاري ندارد. البته هميشه نتيجه نيازسنجي با نظرسنجي متفاوت نبوده و در مواردي نيز با هم مشترك خواهند بود. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 تربیت کلامی و غیرکلامی 🔻 تربیت کردن و راهنمایی کردن این نیست که متربی را به آنچه که خود تعیین کرده‌ایم و آن مسیری که خود انتخاب کرده‌ایم هدایت کنیم؛ بلکه تربیت طبیعی و فطری و هدایت تکوینی و درونی، یعنی همراهی کردن و راه رفتن در کنار کودکی که به سبک خود و با نیاز و اقتضای سن خویش، در حال شناسایی و کشف جهان خویشتن است. هیچ یک از مراحلی که در زنجیره‌های تربیت غیرکلامی هستند، از طریق شیوه‌های کلامی و پند و اندرزهای زبانی قابل انتقال نیستند و همه آن‌ها در ابعاد عملی، حسی، ذوقی و عاطفی تجلی می‌یابند. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «العلم علمان علم مطبوع و علم مسموع و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع» اگر علم مطبوع نباشد، علم مسموع فایده‌ای ندارد. 🔹 تفاوت تربیت کلامی و غیرکلامی باید اذعان داشت تربیت کلامی و غیرکلامی، هر دو تأثیرگذاری مناسب و درخور و در امر تربیت را دارا هستند و نمی‌توان تأثیر یکی را دیده و دیگری را نادیده انگاشت؛ ولی باید گفت تربیت غیرکلامی در تأثیرگذاری، تفاوت‌هایی با تربیت کلامی دارد که همیشه مورد توجه ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، علما و بزرگان بوده و به آن توصیه شده است. امام علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «کونوا دعاة الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم» مردم را با رفتار خود ارشاد و تربیت کنید نه (فقط) با زبان‌های خود. البته این به معنای عدم تأثیر کلام در تربیت نیست؛ چرا که تربیت کلامی نیز تأثیرات شگرف خود را دارد. باید بدانیم چنانچه مربیان بخواهند صرفاً از طریق کلام و نصیحت، معنای زندگی را به متربیان آموزش دهند، بدون تردید ریشه و بنیاد زندگی معنادار را از همان ابتدا سست و ناپایدار کرده‌اند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
مربی باید چگونه باشد.pdf
حجم: 177.8K
🚨 مربی باید چگونه باشد؟ 🔻 وقتی پا به عرصه انسان‌سازی و و آموزش می‌گذاری اولین چیزی که باید بیاموزی این است که تو در مقام یک چه ویژگی‌های را باید در خود داشته باشی. آن‌وقت دیگر فرقی نخواهد کرد که در پایگاه فرهنگی باشی یا مدرسه یا دانشگاه یا ... شنیدن بعضی از این ویژگی‌ها از زبان استاد راه رفته‌ای که خود به آنچه می‌گفت عمل می‌کرد خالی از لطف نیست؛ استاد مرحوم علی صفایی حائری که همه چیزش را وقف خدا و خلق او کرده بود... ✔️ ادامه مطلب در قالب فایل PDF 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 اخلاق فرماندهی 🔻 رسول اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به اخلاقى آراسته بود كه خداوند او را چنين مى‌ستايد: «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُق عَظيم». 🔹 موصوف بودن به اين اخلاق، از او يك فرمانده موفّق ساخته بود كه می‌توانست او را به مقصود رسانده و در بسيارى از جنگ‌ها پيروزى را براى او به ارمغان آورد. 🔸 آن حضرت به تمامى مردم مهربان بود و در همه شرايط با لشكريان و مردم خود مدارا مى‌كرد، راست‌گويى امين، وفادار به عهد و پيمان خود بود، هنگام غضب خشم خود را فرو مى‌برد و هنگام قدرت از مجازات چشم پوشيده و مى‌گذشت. 🔹 او بين مردم «صلح و دوستى» برقرار مى‌ساخت و از آنان كينه، دشمنى و فتنه را دور مى‌كرد و هر كسى را در جايگاه خود قرار مى‌داد. برجسته‌ترين صفات عقلى آن حضرت عبارت بود از: تدبير، تفكّر و دورانديشى. 🔸 اين صفات در عملكردهاى او كام نمايان است. 🔹 با تفكّر و انديشه در مورد وضع قوم او مى‌توان فهميد كه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) عاقل‌ترين مردم جهان بوده است؛ زيرا قومى را به‌رغم خشونت و تندى اخلاق و فخرفروشى و سخت‌خويى‌اى كه داشتند، چنان و كرد كه، با همه اين اوصاف، از حاميان جدّى او گشتند و همراه با او پرچم اسلام را برافراشتند و به جهاد برخاستند. 🔸 رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، روش‌هاى جديدى را در جنگ، حكومت، مديريت، سياست، اقتصاد و مسائل اجتماعى به‌وجود آورد. 🔹 در جنگ احزاب به كندن خندق پرداخت، در غزوه حديبيّه با قريش مذاكره كرد و با انعقاد پيمانى به نتايج عملى آن، كه بعدها نمايان شد، دست يافت و به همين‌گونه در هر ميدان جنگى به ابتكارى جديد دست مى‌زد كه او را در پيروزى بر دشمن يارى مى‌كرد و آنان را از اقدامات و تاكتيك‌هاى خود در بُهت و سرگردانى فرو مى‌برد. 🔸 رسول اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) موفّق گرديد حاكميّتى از هر جهت با شكوه و محترم برپا دارد تا همه مردم از زعامت و رهبرى او بهره‌مند گشته و به اوامر او، پس از رهايى از طاعت رهبران مختلف، گردن نهند. 🔹 دعوت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به اسلام، مبتنى بر صلح و سلامت بود و جنگ را جز هنگامى كه قساوت دشمن و سخت‌گيرى آنان بر مسلمانان زياد شد، مورد توجّه قرار نمى‌داد. 🔸 در حقيقت، براى دفعِ زور، به زور متوسّل مى‌شد. 🔹 از اين رو، جنگ‌هاى او از آغاز بر اساسى ثابت و استوار قرار داشت كه لشكر اسلامى از آن غفلت نمى‌كرد، از جمله: دعوت مردم به دين جديد، انعقاد پيمان صلح و پرداخت جزيه يا فتح سرزمين آنان، و نبرد با كسانى كه با او دشمنى كنند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 روش‌هاى تربیتى ↩️ براى سازندگى و تربيت روش‌هايى هست: ۱. با شعارها داغ کردن و با تلقين حرارت دادن ۲. شاخ و برگ دادن و در سطح کاويدن ۳. به دوش کشيدن و بغل کردن ۴. کليدها و ملاک‌ها و روش‌ها را به‌دست دادن و روشنى دادن و ريشه دادن و زنجيرها را باز کردن. و اين پيداست که با اين روشِ آخر زودتر به نتيجه می‌رسيم و بهره‌هاى عظيم‌ترى به‌دست می‌آوريم. براى سازندگى و تربيت بايد از اعماق شروع کرد. هنگامى که می‌خواهيم رفتار و گفتار کسى را عوض کنيم، هنگامى که می‌خواهيم لباس کسى را دگرگون کنيم بايد پيش از اين مرحله، عشق‌ها و علاقه‌هايش را عوض کنيم و ناچار شناخت‌هايش را و ناچار فكرهايش را، که ادامهٔ تفكّر، شناخت است و ادامهٔ شناخت، عشق و ادامهٔ عشق، عمل. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 نکته ناب تربیتی 🔹آقا مجتبی تهرانی رحمه الله: 💢در روایاتمان داریم که علی(علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: 💠 إنَّما قَلبُ الحَدَث کَالأَرضِ الخَالیةِ ما ألقِیَ فیها مِن شَئٍ قَبِلَتهُ فَبادَرتُکَ بِالأَدَبِ قَبلَ أَن یَقسُوا قَلبُکَ 💠 ⚜️قلب بچّه مانند زمین خالی است که هر چه در آن ریخته شود آن را قبول میکند، پس من به تربیت تو مبادرت ورزیدم، پیش از آنکه قلبت سخت شود. این بچّه، هیچ چیزی در او نیست، هر چیزی در آن بریزی، مثل زمین میماندکه درآن بذری، درختی، بنشانی قبول میکند. این زمین صاف است. 🔵 حضرت فرمود من قبل از آنکه این دل تو سخت بشود شروع کردم. قبل از اینکه این زمین چیزی قبول نکند، تو را ادب کردم. فرزند ابتدا که می آید، پاک و تمیز است. فطریاتی هم همراه خودش آورده است چه در بُعد معنویاش، چه در بُعد انسانیاش. خدا در او نهاده، آمده است اینجا. تو هستی که الآن میخواهی پایه ریزی کنی. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 تربیت از مسیر میانبر آشنایی با اهل‌بیت و تربیت ولایی 🔻 متأسفانه هنوز معنا و مفهوم و توجه به ولایت در میان شیعیان به‌طور روشن تبیین نشده است؛ به‌ویژه درعرصۀ تعلیم و تربیت و مدارس و برنامه‌های درسی و آموزشی دینی، هیچ‌گاه، آن‌گونه که در اصل دین و اعتقادات ما، بیان شده است، به این مسئله اهمیت داده نشده است. همین مسئله نیز باعث جداانگاری حوزۀ علم و دانش از دین و مذهب شده است؛ زیرا هر محصلی، خود را در دو محیط جداگانه‌ احساس می‌‌کند که رابطه‌ای با هم ندارند. درحالی‌که همۀ حقیقت دین، به تربیت انسان برای دریافت علم و معرفت و عبادت و بندگی خدا در راستای آن می‌پردازد. آشنایی و شناخت اهل‌بیت(علیهم السلام) آثار فراوان روحی و معنوی برای متربی دارد که از نظر تربیتی درخور توجه است. معرفت اهل‌بیت(علیهم السلام) موجب پرورش روحیۀ ایثار، فداکاری، عزت نفس، کمک به محرومان و نظایر آن می‌شود که در هر وضعیتی برای مسلمان لازم است. شناخت اهل‌بیت(علیهم السلام) عامل تشویق انسان به خداشناسی، عبادت، دعا و مناجات است و درواقع منشأ همۀ خوبی‌ها و زیبایی‌هاست. آشناسازی کودکان و نوجوانان با اهل‌بیت(علیهم السلام) مستلزم آشنابودن والدین، معلمان و مربیان آنان است. دوران کودکی، فصل تربیت دینی و تربیت ولایی کودکان است و محبت اهل‌بیت(علیهم السلام) هم یکی از شاخه‌های همین تربیت دینی است. حضور کودک و نوجوان در جلسات ائمه و اشک ‌ریختن در سوگ اباعبدالله(علیه السلام) و شنیدن حرف و حدیث امامان و اهل‌بیت، در روح او تأثیرگذار است. ریشه‌های حب اهل‌بیت، در دوران خردسالی و شیرخوارگی نیرو می‌گیرد و در جوانی و بزرگ‌سالی میوه و برگ و بار می‌دهد. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: «أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ ‌بیته و قرائۀ القرآنِ؛[۱] فرزندان‌تان را با محبت من و محبت خاندان من و محبت قرآن تربیت وتأدیب کنید.» اساس و مبنای دین، پذیرش ولایت است که باطن دین است و اگر کسی آن را قبول نکند، ارتباط حقیقی با خدا برقرار نمی‌شود. نماز کسی که ولایت را قبول نکند، اگر همۀ قواعد نماز را نیز داشته باشد، اثری ندارد. بر اساس روایات، اگر انسان بدون ولایت از اول عمر تا آخر آن، بین رکن و مقام عبادت کند، پذیرفته نیست. نتیجۀ جریان امامت، جریان نور، حیات، معرفت و هدایت است. انسان تا به چیزی معرفت نیابد، محبت پیدا نمی‌کند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 اول - تربيت، «تغيير دادن» نيست! 🔷🔹تغيير دادن بيرونی، مانع تغيير يافتن درونی است. به طور كلی طرح‌های تربيتی دو گونه‌اند: الف: طرح‌هاي مبتني بر يك سلسله مقصدها كه قبلاً انتخاب شده‌اند و انسان صرفاً به عنوان ماده و شييء كه بايد مطابق آن طرح‌ها ساخته شود در نظر گرفته مي‌شود. بر حسب اين طرح‌ها انسان بايد تربيت و ساخته شود. آن چنانكه كه پارچه بايد طبق طرح قبلي دوخته شود. ب: طرح‌هايي مبتني بر واقعيت انسان و اقتضاي فطري و سرشتي او و يافتن راهي براي تقويت و تكميل آنها. اين طرح‌ها، طرح‌هايي است كه بايد با واقعيت انسان تطبيق داده شود و راه رشد دادن او كشف شود و مقصدها از انسان بايد كشف گردد. آنچنانكه يك باغبان طرح‌هاي خود را از روي مطالعه گلها تهيه مي‌كند و هدفش رشد دادن گلهاست و براي اين منظور، علل رشد، موانع رشد و آفات رشد را كشف مي‌كند. تربيت بايد معطوف به قابليت‌ها و درون‌هايه‌هاي منحصر به فرد متربي باشد و نه خواسته‌هاي خود مدارانه مربي. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 دوم - تربيت، «عادت دادن» نيست! 🔷🔹از نظر علماي تربيتي قديم بخشي از اخلاقيات و فضايل را بايد به صورت ملكات در انسان ايجاد كرد و از نظر اين افراد، آدم تربيت شده كسي است كه آنچه فضيلت ناميده مي‌شود در او به صورت خوي و عادت پايدار درآمده باشد. انسان آن هنگام داراي اخلاق فاضله است كه در عالم خواب هم ضد آن فعل اخلاقي از او صادر نشود، تا حدي كه گفته‌اند: تربيت چيزي جز فن تشكيل عادت نيست. همين تعبير و تعريف را به شكلي ديگر و با زباني تازه‌تر و ابزاري نوتر مي‌توان در نظريه‌هاي جديد روان‌شناختي به ويژه در مكتب رفتارگرايي و شرطي‌سازي كلاسيك و كنشگر به خوبي مشاهده كرد. عاداتي كه با فكر و تأمل ملازم باشد شخص را به تازه‌جويي و ابتكار سوق مي‌دهد ولي عادات انفعالي كه به منظور ما همين مفهوم است جريان رشد و ابتكار را قطع مي‌كند. 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir
🚨 من یک مربی هستم؟ 🔻 امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟! به هر حال، در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت: اول آنکه متاسفانه امروزه اکثر مربیان مسجدی نوعا از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود. این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم. بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، ناآگاهی و کجروی آنان را به رخشان نکشد، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد، 👈منتظر تغییر آنی و دفعی در مخاطبانش نباشد، گاه خود را به تغافل بزند، از خطاهای قابل اغماض آنها در اولین برخورد چشم پوشی کند، اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب. مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش موعظه در پیش می گیرد، گاهی به کسی هشدار می دهد، گاهی مستقیم و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را هدایت می نماید. مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید. مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه اول باید طرحی نو در اندازد، شالوده ای جدید پایه ریزی کند، نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند. بنابراین و در این راه، همواره باید یازمان باشد که رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرارویش ترسیم نماید. ✍️م.انصاری 🏷 👇 🆔 @ziaossalehin_ir