eitaa logo
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
5.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
557 فایل
فعالیت کانال نشانه های ظهور اشعار مهـدویت حوادث آخرالزمان #رمان های مذهبی و شهدایی 👇👇 @Malake_at مدیر @Yahosin31 مدیر تلگرام ,ایتا,سروش eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran sapp.ir/zohoreshgh #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سر راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بنشینیم... #امام_زمان(عج) #هدایت 🎤 #حجت_الاسلام_ماندگاری http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
⭕️🔶🔸🔶⭕️🔶🔸🔶 🔸⭕️🔸⭕️🔶 ⭕️🔶🔸🔶 🔶⭕️ 🔸 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔴 #رجعت ⬅️ #ر
⭕️🔶🔸🔶⭕️🔶🔸🔶 🔸⭕️🔸⭕️🔶 ⭕️🔶🔸🔶 🔶⭕️ 🔸 @zohoreshgh ❣﷽❣ 🔴 🔴 بعد از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کسانی که به دنیا باز میگردند ..... 2⃣ 📝 ابو بصير روايت كرده كه گفت: حضرت صادق عليه السّلام بمن فرمود: آيا مردم عراق را ميكنند؟ عرضكردم: آرى. فرمود: آيا اين آيه را در نخوانده اند: 🗞وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً؟ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کَأَنِّی بِحُمْرَانَ بْنِ أَعْیَنَ وَ مُیَسِّرِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ یَخْبِطَانِ النَّاسَ بِأَسْیَافِهِمَا بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ. ⬅️از بكير بن اعين از حضرت صادق عليه السّلام كرده كه فرمود: گويا حمران بن اعين و ميسر بن عبد العزيز را مى بينم كه با خود مردم (بيدين) را در بين و بخاك مياندازند. 📝 جابر جعفى گفت: از حضرت صادق عليه السّلام تفسير آيه وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ...يعنى اگر در خدا كشته شديد يا مرديد... سؤال شد، فرمود: اى جابر آيا ميدانى راه خدا كدام است؟ عرضكرد نه بخدا اينكه از شما بشنوم. فرمود: كشته شدن در راه و اوست. 📌هر كس در محبت او كشته شود، در راه كشته شده است و كس نيست كه ايمان باين آيه داشته باشد، مگر اينكه كشته شدن و مرگى در پيش دارد، باين معنى كه اگر كشته شود برانگيخته مى شود تا بميرد، و اگر مرد، مى شود تا اينكه كشته شود. ⬅️مزبور از فيض بن ابى شيبه روايت مى كند كه گفت: شنيدم حضرت صادق عليه السّلام آيه وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ... را تلاوت نمود و سپس فرمود: پيغمبران برسول اكرم ايمان مى آورند و على عليه السّلام را يارى مينمايند و بعد فرمود: آرى و اللَّه خداوند از آدم تا پيغمبر هر پيغمبرى را كه مبعوث گردانيد دوباره برميگرداند، تا در امير المؤمنين عليه السّلام جهاد كنند. 📝جابر بن يزيد جعفى از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام نقل كرده كه در تفسير يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ قُمْ فَأَنْذِرْ فرمود: از «مدثر» محمد صلّى اللَّه عليه و آله و آمدن آن حضرت در رجعت است كه مردم را از نافرمانى خدا ميدارد. و در آيه ديگر كه خدا ميفرمايد: ⬅️إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ نَذِيراً لِلْبَشَرِ نيز مقصود پيغمبر است كه در بدنيا بازگشته بشر را از خدا برحذر ميدارد، و هم در آيه ديگرى كه مى فرمايد: وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاس مقصود آن حضرت است كه او را در رجعت براى و حوائج تمام مردم برانگيخته مى گرداند. 📕سوره النمل ۸۳سورت ال عمران ۱۵۷و۸۱ سوره المدثر ۱_۲_۳۶بحار الانوار ج۵۳_ص۴۱_۴۲مختصر البصایر ص۱۰۹_۱۱۰ 🔴 ✅ادامه دارد ... 🌏 📡لطفا نشر دهید ✨🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸✨ http://eitaa.com/joinchat/3843096576Cf7a42801db ♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🔸 🔶🔸 🔸 ⭕️🔶 ⭕️ 🔶🔸🔶 🔸 ⭕️ 🔸 ⭕️ 🔶 ⭕️🔶🔸🔶 ⭕️ 🔶🔸🔶
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ هفتم 🌀یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ با راهنمایی جاهلین🌀 ♦️ و افراد نادان و اعم است از آن كه در و باشد یا در و ،‌ و آن بر چند قسم است: 👇 🖊قسم اول با 🔹مثل این كه به نادان آموزش دهیم تا رفع از او شود، یا و تمایل در او ایجاد كنیم كه با رفتن در محافل جهالت و نادانی خود را برطرف كند. 🖊قسم دوم با 🔸اینکه و به گونه‌ای باشد كه افراد نادان هم به آن‌گونه اعمال تمایل پیدا كنند. و این قسم بهترین نوع و است.. 🖊قسم سوم با : 🔹مثل آن‌كه با صرف مقداری از مال خود، آن‌ها را به طرف مذهبی متمایل كنیم، یا آن كه در امر آن‌ها كمك كنیم تا آن‌ها به آموختن احكام و اقدام نمایند، یا آن كه را جهت مذاكره علم منعقد نماییم، و وسایل پذیرائی برای آن‌ها فراهم كرده، تا آن‌ها به آمدن تشویق شوند. و تأیید بر این مطلب آن است كه خداوند متعال سهمی از را در مورد تألیف قلوب كفار مقرر نموده، تا آن‌ها به سوی اسلام رغبت پیدا كنند. 📚همچنین در روایات نقل شده ‌است كه: وقتی پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ خواستند خویشان خود را به دین مبین اسلام دعوت كنند، به امیرالمۆمنین ـ علیه السلام ـ فرمودند كه طعامی مهیا كند،‌ و ایشان بعد از پذیرائی از آن‌ها، دعوت خود را اظهار نمود، و در حدیث است كه تا سه روز این عمل را تكرار كرد. 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ هفتم 🌀یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ با راهنمایی جاهلین🌀 💠یكی دیگر از راه‌های و دیگران، و احادیث به همراه مطالب و دلائل و براهین است. 🍃و این كیفیت ، یعنی راهنمائی افراد نادان. با كه در اقسام آن ذكرشد، برای همه امكان دارد. 🎋بنابراین، هر شخص به هر شكلی كه برای او ممكن است، ‌باید در راهنمائی افراد گمراه و نادان تلاش كند، كه این از بهترین و باعث به پروردگار است، و مقصود از زنده كردن درآیه شریفه: «وَ مَنْ أَحْیاها فَكَاَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً» «هركسی نفسی را زنده كند، گویا تمام مردم رازنده نموده است.» (سوره مائده، آیه 32) همین هدایت است، و در تأویل این آیه شریفه امام باقر ـ علیه السلام ـ فرموده است: 👈«مراد راهنمائی اشخاص و نجات آن‌ها از ضلالت و گمراهی است» و در احادیث، فضائل زیادی برای آن نقل شده است. 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ هفتم 🌀یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ با راهنمایی جاهلین🌀 💠مسأله بندگان یكی از امام ـ علیه السلام ـ است، پس هركس به الهی بتواند وسیله گروهی شود، در واقع آن حضرت را در امر ترویج و آن كرده‌ است و با این عمل، محقق شده است، و طبق وعده‌ای كه فرموده: « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْكُمْ » خداوند او را یاری خواهد نمود. 💠ولی این تكلیف بیشتر متوجه علماء است و این آیه كریمه: «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (سوره‌، نحل آیه 125) به این مطلب اشاره دارد كه و باید اشخاص و را به مقتضای حال آن‌ها، به یكی از سه گانه هدایت و راهنمائی فرمایند. 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ هفتم 🌀یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ با راهنمایی جاهلین🌀 👈وجه اول با بیان و نهفته در ، آن‌ها را به مستقیم هدایت كنند. 👈وجه دوم با بیان آثار فوائد و اعمال و نیز و خطرات اعمال ، در دل‌های آن‌ها ایجاد كنند. 👈وجه سوم با بیان روش‌های و را اظهار كند، به شكلی كه انكار آن ممكن نباشد، و كوشش گران را از بین ببرند. ♦️این‌ها روش‌های مختلف و بود، ولكن نكته مهم در این امر داشتن و است، تا آن غرض اصلی یعنی و امام ـ علیه السلام ـ تحقق پیدا كند. زیرا می‌دانیم مسأله هدایت بندگان یكی ازشۆونات امام ـ علیه السلام ـ است، ♦️پس هركس به الهی بتواند وسیله گروهی شود، در واقع آن حضرت را در امر ترویج و آن یاری كرده‌ است و با این عمل، الهی شده است، و طبق وعده‌ای كه فرموده: « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْكُمْ » خداوند او را یاری خواهد نمود. ♦️همانطور كه امیرالمۆمنین ـ علیه السلام ـ در ضمن نامه‌ای به مالك اشتر ـ بعد از این كه او را به و از فرامین الهی سفارش نمودند ـ فرمودند: «خدا را با و و خود یاری ‌كن، زیرا او شده هر كس او را یاری كند، یاریش فرماید، و هركه او را عزیز بدارد، و به او بخشد.» 📚(نهج البلاغه فیض، ص 991، نامه 53) 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولا
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ 🌀🌀 ♦️وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ»(سبا/23) اگر بنا باشد كه متعال به كسی در روز قیامت بدهد، در مرتبة اوّل پیامبر اكرم(ص) و (ع) طاهرینش می‌باشند و گرامی اسلام(ص) و ، قدر متیقّن از اذن در برخوردار می‌باشند، همان‌طور كه قبول آن بزرگواران، اقتدا و تأسی به آنها در مقام ، تنها راه رسیدن به سعادت و رستگاری می‌باشد و تنها در این راه است. ♦️مگر نه اینكه متعال در قرآن مجید فرموده است: «َوَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَة؛ یعنی برای رسیدن به و تقرّب به درگاه او وسیله بجویید» (مائده/35). ♦️ چه و واسطه‌ای مهم‌تر و اساسی‌تر از اكرم(ص) و معصومین(ع) می‌باشد؟ به آن ذوات مقدسه نه تنها در میان این امّت و علما و اصحاب ائمّه، امری رایج بوده، بلكه نزد سابق هم مورد بوده است؛ چنان‌كه از روایاتی كه در حضرت آدم در ذیل آیه شریف: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ»(بقره/37) وارد شده و غیر از این مورد، از متعدد در مورد به دست می‌آید. 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ #کوتاه_اما_مفید #چگونگی_یاری_امام_زمان_عج⁉️
🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⁉️ 🌀🌀 ♦️بنابراین، و التجا به آن بزرگواران و شفیع قرار دادن آنها در پیشگاه متعال، جهت آن حضرات در نتیجه عبودیت و نهایت و در درگاه خداوند، ثابت است. ♦️خواندن دعای یا و امثال آن از مصادیق: «وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَة» و موجب و خلاصی از ناگواری‌ها و دشواری‌ها و ایجاد [كننده] زمینه از و مواهب می‌باشد. ♦️همان‌طور كه آنها در آخرت موجب نجات و رهایی از آخرت است و به شفاعت آن بزرگواران امید دارند و خداوند متعال هم آنها را می‌پذیرد، بر اساس آیه شریف: «وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنلَهُ»(سبا/23) اگر بنا باشد كه متعال به كسی در روز اذن بدهد، در مرتبة اوّل اكرم(ص) و اهل بیت(ع) طاهرینش می‌باشند و گرامی اسلام(ص) و ، قدر متیقّن از اذن در برخوردار می‌باشند، همان‌طور كه قبول آن بزرگواران، اقتدا و تأسی به آنها در مقام ، تنها راه رسیدن به و می‌باشد و تنها در این راه است. 📝منبع🔰 سایت بیتوته(beytote) قسمت مهدویت 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼⭐️🌼
4_5882222994822006939.mp3
36.17M
🔈 * معرفی پیامبر ص در سوره احزاب * ۵ رکن حیاتی رسالت * آیا تمایل به سمت خدا امری فطری است؟ * محور، اجزا و ارکان دعوت پیامبر ص * وظیفه ما در قبال دعوت پیامبر ص چیست؟ * راه هدایت و ضلالت بشر * ساختار مهندسی دین با محوریت دعوت * تعریف دین از آزادی بیان * اساس شکل‌گیری نظام لیبرال - دموکراسی * کاربرد هوای نفس! * دموکراسی در سیره پیامبر ص * تعریف دینی و عرفی از عقل * بیان تفاوت عقل نظری و عقل عملی در قالب مثال * راه تشخیص هوای نفس 📅99/08/18 ⏰ مدت زمان: ۱:۲۶:۰۶ 🔰 دریافت مستقیم از سایت، از طریق لینک زیر👇 🔗 https://aminikhaah.ir/?p=2059 @zohoreshgh ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۱۷۵ با تعجب پرسیدم: _یعنی اون دوتا رو پلیس گرفت؟ او آهسته پشت دستم
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۱۷۶ با حسرت گفتم: _حاج کمیل من فکر میکردم میتونم نسیم رو کمک کنم فکر میکردم شاید او هم مثل من شانسی برای هدایت داشته باشه. حاج کمیل سری با تاسف تکون داد: _واقعیت اینکه که همه در دنیا نمیشن.بعضی مورد قرار میگیرند و بعضی نه!البته این به این معنی نیست که خداوند نمیخواد اون یک عده رو هدایت کنه بلکه اونها خودشون در درونشون یک چیزی رو کم دارند.و اون هم انسانیته! پرسیدم: _حاج کمیل پس شما چطور به من اعتماد کردید؟ خندید وگفت: _دختر خوب بالاخره مشخصه کی اهل حرف راسته کی نیست.کی دوست داره آدم باشه کی نه!نباید هرکسی رو به سرعت باور کرد.کسی با پیشینه ی نسیم که لاقیدی و بی اخلاقی رو سرمنشأ زندگیش کرده بعیده دنبال هدایت باشه.شما نباید بهش اعتماد میکردید. من چندبار به طور غیر مستقیم بهتون گفتم ولی متاسفانه.. حرفش رو قطع کردم: _کاش بهم مستقیم میگفتید. او آهی کشید: _نمیشد.بعضی چیزها رو باید خود فرد درک کنه اگه من بهتون میگفتم همیشه با اون عذاب وجدان و حسرت که مبادا نسیم هدایت میشد ومن کمکش نکردم رو به رو میشدید.از طرفی من زیاد این دختر رو نمیشناختم.فکر میکردم حتما در ایشون چیزی دیدید که من بی اطلاعم. البته گمونم من هم کوتاهی کردم.باید به نصیحت پدرم گوش میکردم. لبخند تلخی زد: _در حیرتم از این دنیا که هرچه جلوتر میری میبینی کم تر میدونی و بیشتر اشتباه میکنی! حاج کمیل پرسید: _ببینم راسته که شما خودت بازوت رو به این روز انداختی نگاهی به بازوم انداختم و لبخند رضایت آمیزی به لب آوردم! تو دلم گفتم:این همون بازویی بود که دست نامحرم بهش خورد.شاید فقط خون پاکش میکرد!گفتم: _اگه این تنها راه بود برای جلوگیری از دست درازی اون نامرد حاضر بودم خودمو شرحه شرحه کنم. خندید! از همون خنده ها که دیوانه م میکنه ریز و محجوب! من هم از خنده اش خنده م گرفت!میون خنده گفتم: _حاج کمیل من معنی معجزه رو فهمیدم! معجزه یعنی یقین قلبی به اینکه خدا قادر مطلقه و میتونه همه کاری برات انجام بده.من امروز با همین یقین نجات پیدا کردم.دعا کنید این یقین ذره ای ازش کم نشه! او پیشونیم رو بوسید. _الهی امین! زیر لب خدا روشکر کردم ونفس راحتی کشیدم.یاد این آیه افتادم( و یدالله فوق ایدیهم..)حاج کمیل بلند شد و برام آبمیوه ریخت و با عشق بهم خورانید! چند وقتی بود که آرامش نداشتم.حالا چقدر آروم بودم.انگار یک بار سنگین از رو دوشم برداشته شده بود..دوباره اون صدای خوش یمن و زیبا در درونم بهم نوید داد:دیگه در آرامش هستی! خدا تو رو از ایستگاههای تاریک و خطرناک پروازت داده و از حالا میفتی تو مسیر جاده های سبز و روشن!چشمهام رو بستم و در زیر نوازشهای حاج کمیل با خدا حرف زدم  و شکرش گفتم. 🍃🌹💞🍃🌹💞🍃🌹💞🍃🌹 تا اذان مغرب یک ساعتی زمان باقی بود. پیاده روی و دنبال« آقا مهدی» دویدن حسابی خسته ام کرده بود.این ماههای آخر بارداری واقعا سنگین شده بودم.وارد میدان قدیمی شدم و چشمم افتاد به اون نیمکت همیشگی! رو کردم به آقا مهدی و گفتم: _مامان بریم اونجا بشینیم که هم من یک خستگی در کنم هم شما آقا مهدی با زبان کودکانه گفت: _نه مامانی من میخوام با فواره هابازی کنم و دستم ورها کرد وبه سمت حوض میدون دوید. دختری هفده هجده ساله روی نیمکت نشسته بود و با صورتی پکر و بغض آلود سرش گرم گوشیش بود. تا منو دید خودش رو کنار کشید و با احترام گفت: _بفرمایید بنشینید. لبخندی دوستانه به صورتش زدم و کنارش نشستم.چقدر چهره ی معصوم و دوست داشتنی ای داشت.دوست داشتم باهاش هم کلام شم.گفتم: _عجب هوا گرم شده.! او به سمتم چرخید و به زور لبخند غمگینی به لب آورد و گفت:_بله. گفتم: _اوووف! البته من چون باردارم هستم دیگه گرما خیلی اذیتم میکنه.. 🍃🌹🍃 او انگار حوصله ی حرف زدن نداشت. دستش رو زیر چونه ش گذاشت و با چهره ای غمگین به گلدسته های مسجد نگاه کرد.👈یاد خودم افتادم که شش سال پیش با حالی خراب روی این نیمکت مینشستم و به گذشته ام فکر میکردم. هر از گاهی چشمم به آقا مهدی میفتاد که  با دوپای کودکانه ش در کنار حوض می دوید و میخندید! دوباره صورت دختر جوان رو نگاه کردم که با نوک انگشش اشک گوشه ی چشمش رو پاک کرد.نمیدونستم مشکلش چی بود؟ نمیدونستم دلش از کجا پر بود ولی واقعا دلم براش سوخت.از ته دلم براش طلب خیر و آرامش کردم.او خبر نداشت که من در سکوت، دارم براش آهسته دعا میکنم.کسی چه میدونه؟ شاید شش سال پیش هم یک رهگذر با دیدن اشک من روی این نیمکت برام دعای خیر کرد و الان از تاریکی گذر کردم. آقا مهدی به طرفم دوید. _مامانی من تشنه مه.از همین آب حوض بخورم؟ گفتم:_نه نه مامان. .اینکارو نکنی ها.اون اب کثیفه. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
🍄رمان جذاب #رهایی_ازشب🍄 قسمت ۱۷۵ با تعجب پرسیدم: _یعنی اون دوتا رو پلیس گرفت؟ او آهسته پشت دستم
🍄رمان جذاب 🍄 قسمت ۱۷۶ با حسرت گفتم: _حاج کمیل من فکر میکردم میتونم نسیم رو کمک کنم فکر میکردم شاید او هم مثل من شانسی برای هدایت داشته باشه. حاج کمیل سری با تاسف تکون داد: _واقعیت اینکه که همه در دنیا نمیشن.بعضی مورد قرار میگیرند و بعضی نه!البته این به این معنی نیست که خداوند نمیخواد اون یک عده رو هدایت کنه بلکه اونها خودشون در درونشون یک چیزی رو کم دارند.و اون هم انسانیته! پرسیدم: _حاج کمیل پس شما چطور به من اعتماد کردید؟ خندید وگفت: _دختر خوب بالاخره مشخصه کی اهل حرف راسته کی نیست.کی دوست داره آدم باشه کی نه!نباید هرکسی رو به سرعت باور کرد.کسی با پیشینه ی نسیم که لاقیدی و بی اخلاقی رو سرمنشأ زندگیش کرده بعیده دنبال هدایت باشه.شما نباید بهش اعتماد میکردید. من چندبار به طور غیر مستقیم بهتون گفتم ولی متاسفانه.. حرفش رو قطع کردم: _کاش بهم مستقیم میگفتید. او آهی کشید: _نمیشد.بعضی چیزها رو باید خود فرد درک کنه اگه من بهتون میگفتم همیشه با اون عذاب وجدان و حسرت که مبادا نسیم هدایت میشد ومن کمکش نکردم رو به رو میشدید.از طرفی من زیاد این دختر رو نمیشناختم.فکر میکردم حتما در ایشون چیزی دیدید که من بی اطلاعم. البته گمونم من هم کوتاهی کردم.باید به نصیحت پدرم گوش میکردم. لبخند تلخی زد: _در حیرتم از این دنیا که هرچه جلوتر میری میبینی کم تر میدونی و بیشتر اشتباه میکنی! حاج کمیل پرسید: _ببینم راسته که شما خودت بازوت رو به این روز انداختی نگاهی به بازوم انداختم و لبخند رضایت آمیزی به لب آوردم! تو دلم گفتم:این همون بازویی بود که دست نامحرم بهش خورد.شاید فقط خون پاکش میکرد!گفتم: _اگه این تنها راه بود برای جلوگیری از دست درازی اون نامرد حاضر بودم خودمو شرحه شرحه کنم. خندید! از همون خنده ها که دیوانه م میکنه ریز و محجوب! من هم از خنده اش خنده م گرفت!میون خنده گفتم: _حاج کمیل من معنی معجزه رو فهمیدم! معجزه یعنی یقین قلبی به اینکه خدا قادر مطلقه و میتونه همه کاری برات انجام بده.من امروز با همین یقین نجات پیدا کردم.دعا کنید این یقین ذره ای ازش کم نشه! او پیشونیم رو بوسید. _الهی امین! زیر لب خدا روشکر کردم ونفس راحتی کشیدم.یاد این آیه افتادم( و یدالله فوق ایدیهم..)حاج کمیل بلند شد و برام آبمیوه ریخت و با عشق بهم خورانید! چند وقتی بود که آرامش نداشتم.حالا چقدر آروم بودم.انگار یک بار سنگین از رو دوشم برداشته شده بود..دوباره اون صدای خوش یمن و زیبا در درونم بهم نوید داد:دیگه در آرامش هستی! خدا تو رو از ایستگاههای تاریک و خطرناک پروازت داده و از حالا میفتی تو مسیر جاده های سبز و روشن!چشمهام رو بستم و در زیر نوازشهای حاج کمیل با خدا حرف زدم  و شکرش گفتم. 🍃🌹💞🍃🌹💞🍃🌹💞🍃🌹 تا اذان مغرب یک ساعتی زمان باقی بود. پیاده روی و دنبال« آقا مهدی» دویدن حسابی خسته ام کرده بود.این ماههای آخر بارداری واقعا سنگین شده بودم.وارد میدان قدیمی شدم و چشمم افتاد به اون نیمکت همیشگی! رو کردم به آقا مهدی و گفتم: _مامان بریم اونجا بشینیم که هم من یک خستگی در کنم هم شما آقا مهدی با زبان کودکانه گفت: _نه مامانی من میخوام با فواره هابازی کنم و دستم ورها کرد وبه سمت حوض میدون دوید. دختری هفده هجده ساله روی نیمکت نشسته بود و با صورتی پکر و بغض آلود سرش گرم گوشیش بود. تا منو دید خودش رو کنار کشید و با احترام گفت: _بفرمایید بنشینید. لبخندی دوستانه به صورتش زدم و کنارش نشستم.چقدر چهره ی معصوم و دوست داشتنی ای داشت.دوست داشتم باهاش هم کلام شم.گفتم: _عجب هوا گرم شده.! او به سمتم چرخید و به زور لبخند غمگینی به لب آورد و گفت:_بله. گفتم: _اوووف! البته من چون باردارم هستم دیگه گرما خیلی اذیتم میکنه.. 🍃🌹🍃 او انگار حوصله ی حرف زدن نداشت. دستش رو زیر چونه ش گذاشت و با چهره ای غمگین به گلدسته های مسجد نگاه کرد.👈یاد خودم افتادم که شش سال پیش با حالی خراب روی این نیمکت مینشستم و به گذشته ام فکر میکردم. هر از گاهی چشمم به آقا مهدی میفتاد که  با دوپای کودکانه ش در کنار حوض می دوید و میخندید! دوباره صورت دختر جوان رو نگاه کردم که با نوک انگشش اشک گوشه ی چشمش رو پاک کرد.نمیدونستم مشکلش چی بود؟ نمیدونستم دلش از کجا پر بود ولی واقعا دلم براش سوخت.از ته دلم براش طلب خیر و آرامش کردم.او خبر نداشت که من در سکوت، دارم براش آهسته دعا میکنم.کسی چه میدونه؟ شاید شش سال پیش هم یک رهگذر با دیدن اشک من روی این نیمکت برام دعای خیر کرد و الان از تاریکی گذر کردم. آقا مهدی به طرفم دوید. _مامانی من تشنه مه.از همین آب حوض بخورم؟ گفتم:_نه نه مامان. .اینکارو نکنی ها.اون اب کثیفه. 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
عوامل جاری شدن بلا.mp3
1.42M
🎙️عوامل جاری شدن بلا 🔖واجبات و محرمات قطعاً علم هستند. 📌برگرفته از جلسات «رحمت واسعه» عج @zohoreshgh 🖤تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم🖤