eitaa logo
زلال احکام
1.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
ارسال سوالات طلبه اقا @talabehpasokhgo9 طلبه خانوم @Zendegi_zahedi ارتباط با مدیریت: @talabehpasokhgo9 راهنمای حرز امام جواد(ع) @talabehpasokhgo9 تعرفه و رزرو تبلیغات: @talabehpasokhgo9 لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/1815478276C831c83d258
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾 نظر هفت مرجع تقلید درباره مبلغ زکات فطریه سال ۱۳۹۹ در تصویر 👆 ┏━✨🌹✨🌸✨━┓      کانال زلال احکام🌸 لطفا حداقل به یک نفر بفرستین @zoolaleahkam 🕊 💫🕊
💎 معنی روزه چیه ⁉️ 💠 روزه یعنی: چیزی که بتونه جلوت یه دیواری درمقابل حرام‌های خدا و حرام‌های دیگران اعم از مال و ناموس اون‌ها بکشه 💯 💠 روزه یعنی: چیزی که در مقابل دروغ گفتن حفظت کنه 👌 💠 روزه یعنی: از غیبت و سخن‌چینی و بحث و جدل خبری نباشه ⛔ 💠 روزه یعنی: هروقت مقصری، احساس پشیمونی داشته باشی و عذرخواهی برات سخت نباشه 🎯 💠 روزه یعنی: آرزوت سعادت دیگران باشه و شادی و خوشبختی خودتو با بقیه تقسیم کنی 😊 💠 روزه یعنی: از چیزی که داری انفاق کنی حتی اگر خودت مشکل داری 💰💳 💠 روزه یعنی: دلت سرشار از یقین باشه و احساس نزدیکی به خدا داشته باشی 😌 ✅ و در نهایت روزه یعنی: اخلاقت رو خدایی کنی و یا حداقل تو این مسیر نهایت تلاشت رو انجام بدی ... 💎 کانال زلال احکام🌸 لطفا حداقل به یک نفر بفرستین @zoolaleahkam 🕊 💫🕊
🔴 حکم روزه ماه هنگام شیوع بیماری ⁉️سؤال: در شرایط کنونی که بیماری کرونا شیوع پیدا کرده است، روزه گرفتن در ماه رمضان چه حکمی دارد؟ ✅پاسخ مقام معظم رهبری: 🔹 روزه به عنوان یک الهی در حقیقت نعمت خاص خداوند بر بندگان است و از پایه های تکامل و اعتلاء روحی انسان به شمار می رود و بر امت های پیشین نیز واجب بوده است. 🔸 از آثار روزه پدید آمدن حالت معنوی و صفای باطن، تقوای فردی و اجتماعی، تقویت اراده و روحیه مقاومت در برابر سختی هاست و نقش آن در سلامت جسم انسان نیز روشن است و خداوند اجر عظیمی برای روزه داران قرار داده است. 🔹روزه از ضروریات دین و ارکان شریعت اسلام است و ترک روزه ماه مبارک رمضان جایز نیست مگر آنکه فرد، گمان عقلایی پیدا کند که روزه گرفتن موجب: ایجاد بیماری و یا تشدید بیماری و یا افزایش طول بیماری و تأخیر در سلامتی می شود. در این موارد روزه ساقط ولی قضای آن لازم است. بدیهی است در صورتی که این اطمینان از گفته پزشک متخصص و متدین نیز به دست آید، کفایت می کند. بنابراین اگر فردی نسبت به امور یاد شده خوف و نگرانی داشته و این خوف منشأ عقلایی داشته باشد، روزه ساقط ولی قضای آن لازم است. 📣ما را در نشر احکام الهی یاری کنید. 🌸🦋🌸🦋☘🦋☘🦋 https://eitaa.com/zoolaleahkam
1️⃣ جدول وظیفه بیماران نسبت به روزه ماه مبارک لینک کانال زلال احکام 👇 https://eitaa.com/zoolaleahkam لطفا نشردهنده احکام باشید… سوالات خود را به آیدی ما بفرستید👇🌸 @talabehpasokhgo9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان بر شما مبارک باد🌹 التماس دعا ازتک تک شما خوبان لینک کانال زلال احکام 👇 https://eitaa.com/zoolaleahkam
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرازهایی روحنواز از یک تلاوت زیبا از جزء ششم توسط استاد حاج مهدی فروغی جزء خوانی مسجد مقدس جمکران یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ لینک کانال زلال احکام 👇 https://eitaa.com/zoolaleahkam
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴نماهنگ ویژه ولادت امام حسن مجتبی(ع) با عنوان یا حسن یا مولا اجرای حسن کاتب ویژه ولادت ‍ 🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لینک کانال زلال احکام 👇 https://eitaa.com/zoolaleahkam
💬 حکم کشیدن سرمه برای روزه‌دار لینک کانال زلال احکام 👇 https://eitaa.com/zoolaleahkam
😁 صحبت از سختیهای ماه رمضان شد . دوستی از روی مزاح گفت : « این سفره های ماه و صفر است که ما را زنده نگه داشته ، وگرنه ماه ، کلک همه را کنده بود !!» 😂😂😂 🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌹🌷 👇 🌷🌹🌷🌷🌹 پرداخت فطره بر کسی که فقیر است واجب نیست. و کسی است که و درآمدی که با آن خرج سال خود و خانواده اش را دربیاورد ندارد.☘️ با این حساب بسیاری از مردم که مخارج سالشان راندارند هستند 👌 احکام لینک کانال زلال احکام 👇 https://eitaa.com/zoolaleahkam
خانه من   رئیس تعمیرگاه حقوقم رو بیشتر کرد … از کار و پشتکارم خیلی راضی بود … می گفت خیلی زود ماهر شدم … دیگه حقوق بخور و نمیر کارگری نبود … خیلی کمتر از پول مواد بود اما حس فوق العاده ای داشتم …  زیاد نبود اما هر دفعه یه مبلغی رو جدا می کردم … می گذاشتم توی پاکت و یواشکی از ورودی صندوق پست، می انداختم توی خونه حنیف … بقیه اش رو هم تقسیم بندی می کردم … به خودم خیلی سخت می گرفتم و بیشترین قسمتش رو ذخیره می کردم … . هدف گذاری و برنامه ریزی رو از مسلمان ها یاد گرفته بودم … اونها برای انجام هر کاری برنامه ریزی می کردند و حساب شده و دقیق عمل می کردند … . بالاخره پولم به اندازه کرایه یه آپارتمان کوچیک مبله رسید …  اولین بار که پام رو توی خونه خودم گذاشتم رو هرگز فراموش نمی کنم … خونه ای که با پول زحمت خودم گرفته بودم … مثل خونه قبلی، یه اتاق کوچیک نبود که دستشوییش گوشه اتاق، با یه پرده نصفه جدا شده باشه … 🏡خونه ای که آب گرم داشت … توی تخت خودم دراز کشیده بودم … شاید تخت فوق العاده ای نبود اما دیگه مجبور نبودم روی زمین سفت یا کاناپه و مبل بخوابم … برای اولین بار توی زندگیم حس می کردم زندگیم داره به آرامش میرسه …  توی تختم دراز کشیدم و گوشی رو گذاشتم روی گوشم … چشم هام رو بستم و دکمه پخش رو زدم … و اون کلمات عربی دوباره توی گوشم پیچید … اون شب تا صبح، اصلا خوابم نبرد …  کم کم هم از راه رسید … رمضانی که فصل جدیدی در زندگی من باز کرد …
رمضان   زندگی سراسر ترس و وحشت من تموم شده بود … یه آدم عادی بین آدم های عادی دیگه شده بودم …   کم کم سال 2010 میلادی از راه رسید … مسلمان ها برای استقبالش جشن گرفتن … برای من عجیب بود که برای شروع یک ماه گرسنگی و تشنگی خوشحال بودند …  توی فضای مسجد میز و صندلی چیده بودن … چند نوع غذای ساده و پرانرژی درست می کردن … بعد از نماز درها رو باز می کردن … بدون اینکه از کسی دینش رو بپرسن از هر کسی که میومد استقبال می کردن …  من رو یاد مراسم اطعام و شکرگزاری کلیسا می انداخت … بچه که بودم چندباری برای گرفتن غذا به اونجا رفته بودم … تنها تفاوتش این بود که اینجا فقیر و غنی سر یک سفره می نشستن و غذا می خوردن … آدم هایی با لباس های پاره و مندرس که مشخص بود خیابان خواب هستند کنار افرادی می نشستند و غذا می خوردند که لباس هاشون واقعا شیک بود … بدون تکلف … سیاه و سفید … این برام تازگی داشت … و من برای اولین بار به عنوان یک انسان عادی و محترم بین اونها پذیرفته شده بودم … این چیزی بود که من رو اونجا نگه می داشت و به سمت مسجد می کشید … . بودن در اون جمع و کار کردن با اونها لذت بخش بود … من مدام به مسجد می رفتم … توی تمام کارها کمک می کردم … با وجود اینکه به خدا اعتقادی نداشتم و باور داشتم خدا قرن هاست که مرده … بودن در کنار اونها برام جالب بود …  مسلمان ها برای هر کاری، قانون و آداب خاصی داشتند … و منم سعی می کردم از تمام اون آداب و رفتار تبعیت کنم …
رمان به سوی خوشبختی ❣ بودن یا نبودن   از نیمه گذشته بود … اونها شروع به برنامه ریزی، تبلیغ و هماهنگی کردن …  پای بعضی از گروه های صلیب سرخ و به باز شده بود … توی سالن جلسات می نشستند و صبحت می کردند … یکی از این دفعات، گروهی از ها با لباس ها و کلاه های عجیب اومده بودند … .  به شدت حس کنجکاویم تحریک شده بود … رفتم سراغ پسر جوانی بود که توی مسجد با هم آشنا شده بودیم … خیلی خونگرم و مهربان بود و خیلی زود و راحت با همه ارتباط برقرار می کرد … به خاطر اخلاقش بود و من بیشتر رفتارهام رو از روی اون می کردم .. رفتم سراغش … اینجا چه خبره سعید؟ …  همون طور که مشغول کار بود … هماهنگی های روز قدسه… و با هیجان ادامه داد … امسال مجمع یهودی های ضد صهیون هم میان .  چی هست؟ .. چی؟ .. همین که گفتی. چیه؟ .  با تعجب سرش رو آورد بالا … شوخی می کنی؟ … .  . … بعد از کلی توضیح، با اشتیاق تمام گفت: تو هم میای؟ … سر تکان دادم و گفتم: نه …