eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
898 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
از آغاز تاکنون. جلد اول. صفحه ۷۵.
💡مالکان صهیونیست شرکت دریم ورکز 🔦هر سه مالک شرکت انیمیشن دریم ورکز، یعنی (جفری کاتزنبرگ)، (دیوید گفن) و (استیون اسپیلبرگ) یهودیان صهیونیست هستند. از میان این سه نفر، شخصیت اسپیلبرگ، شاخص‌تر است؛ چرا که از بزرگترین حامیان صهیونیست ‌هاست و در (صنایع فرهنگی) آمریکا و اروپا، حامیان بسیار قدرتمند مالی و سرمایه‌گذاری دارد. 🔦او ابتدا فیلم‌های حادثه‌ای می‌ساخت، اما امروزه بیشتر به فیلم‌هایی با مضامین هولوکاست و مظلومیت نمایی برای یهودیان و صهیونیست‌ها شناخته می‌شود. فیلم (فهرست شیندلر) را به کارگردانی (اسپیلبرگ) می‌توان از بهترین آثار وی و حتی سینمای جهان درباره حادثه هولوکاست دانست؛ تا جایی که بسیاری از افتخارات و اعتبار کنونی وی، از همین فیلم به دست آمده که نوعی ابراز ارادت به صهیونیسم است. نکته دیگز، ترویج اهداف صهیونیسم بین الملل در بسیاری از آثار شرکت دریم ورکز است. 📓دین، انیمیشن و سبک زندگی، صفحه ۶۳ و ۶۴ 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
✅ بچهِ شیشه شکن!! 🔹 سیاه‌نمایی هنر نیست؛ اینکه برداریم همین‌طوری بی‌هوا، این دستگاه را، آن دستگاه را، این قوّه را، آن قوّه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم؛ خب هر کسی، هر بچّه‌ای هم میتواند سنگ دستش بگیرد شیشه‌ها را بشکند، اینکه هنر نیست. هنر این است که انسان، منطقی حرف بزند، منصفانه حرف بزند، برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرت‌یابی حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد. ۱۳۹۶/۱۰/۰۶ 🔸 مقام معظم رهبری @s_a_razavi
من در عمیق ترین نقطه‌ی جانم معنی"خاک انسان ساز" را نمی‌فهمم. این یک اعتراف است! اعتراف به نقص روح و درک نکردن ... اینکه قدر یک رَحِم قدرتمند مکانی را نمیدانم. جایی که درهای ملکوت تا ابد به روی زائرانش باز است. اما خوب می‌دانم گاهی خاک می‌تواند آدمی را نمک گیر کند. من این را از اعماق وجودم درک کردم. همان شبی که از راهیان نور برگشتیم و متحیرانه اشک‌هایی که بی وقفه از گونه‌هایم سرازیر بود را پاک کردم. نمی‌دانستم چه اتفاقی برایم افتاد. فقط حس کردم چیزی با خود جا گذاشتم. چیزی شبیه یک رایحه یا یک خاطره. خاطره‌ی اروند کنار، قدم زدن با پای برهنه روی خاک شلمچه، نشستن پای روضه‌ی شهدا در منطقه‌ی طلاییِ طلاییه و نماز خواندن در مسجد دوکوهه، و حتی شاید چیزی شبیه به جا گذاشتن یک تکه قلب در گوشه‌ای از سرزمین خاکی ... شب اول، توقفمان در اندیمشک بود. ساعاتی مهمان فرزندان روح‌الله شدیم. بعد از خواندن نماز مغرب و عشا، کنار مقبره‌ی خضرای شهیدان گمنام نشستم. نسیم ملایم گهگداری شاخ گل‌های سرخ را می‌نوازید. غرق در اندیشه و سکوت مبهم فضا که با سیاهی شب آمیخته شده بود؛ به سر می‌بردم که با صدای فاطمه به خود آمدم. دستش را دور گردنم حلقه کرد و انگشت اشاره‌اش را سمت آسمان برد و گفت: ببین ماهو چقدر خوشگل و نقره‌ای تر شده. انگار داره بهمون لبخند می‌زنه! نگاهی به ماه انداختم. راست می‌گفت. آن شب ماه لبخند می‌زد. و بعد از آن نگاه کردن به ماه کامل مرا دلتنگ می‌کند ...
Abozar Roohi - Salam Farmande (320).mp3
7.34M
سلام فرمانده.... دنیا بدون تو معنایی نداره... عشق روزگارم سید علی دهه نودیهاشو فراخوانده... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ