eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
449 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
187 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
💚❤️ به ساحت (ع) و (ع) دو پسر ................. بودند پس از آن دو پسر، شاه خورشیدتر از منظره و ماه تر از ماه خورشید، است و ، ماهِ شبِ تار ، همان ماهِ زمین خورده ی در چاه ما سایه ی تاریک و نبی، چشمه ی نور است با نام علی، سنگ...؛ شد آیینه ی شد اشکِ خُم از غربت و اندوه ، خشک شد ...! با لبِ تاول زده گفت: آه چشمان شما قطب نما بود و دل ما در موجِ پریشانِ جهان، ماند در این راه شما بود به یک چیز، ! او در پی آمد و تو در پی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚❤️ به ساحت (ع) و (ع) دو پسر ................. بودند پس از آن دو پسر، شاه خورشیدتر از منظره و ماه تر از ماه خورشید، است و ، ماهِ شبِ تار ، همان ماهِ زمین خورده ی در چاه ما سایه ی تاریک و نبی، چشمه ی نور است با نام علی، سنگ...؛ شد آیینه ی شد اشکِ خُم از غربت و اندوه ، خشک شد ...! با لبِ تاول زده گفت: آه چشمان شما قطب نما بود و دل ما در موجِ پریشانِ جهان، ماند در این راه شما بود به یک چیز، ! او در پی آمد و تو در پی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 پیشکش به حضرت .............. غرّش را در نگاه دید آمد و دور سر آن گردید مست از آن شد که ، در دلش می گفت نوری از گذر کرد و به دشت مرده تابید آینه در آینه با غرق خدا شد که رویش را غزل می کرد خورشید شد جهانی روشن از برق نگاه آن شب نور او بر سایه تا که تابید او که بود و زائرهای مکه، تشنه ی او با به دنیا داد را وُ... بارید! این دو مثل و ، شفیع عالمینند هستند و در تقویم شمسی چون سفره ی عقد ، را مژده می داد از دهان آن شب فقط گل می تراوید شد آماده ی مهمان‌نوازی از مرادش دور هفت باری با چرخید تا تبر زد بر بت خود، شد گریبان‌چاکِ با آمد می لرزید چون جز ، را نوشتند آسمان ها از چشمش، خوشه خوشه چید دست در دست ، یا گفت روز میلاد ، شد خود سبز و جاوید آن که در ازل، خودش را ساخت با او آن که منبرش برپاتر است از آن که در دل ، شد در پر قصه از توهین و تهدید آن که در از جان گذشت و زنده تر شد خلق را کرد! آن شب که در آن خانه از نفس می گیرم از ، شهادت هردو، در جهانِ مرگ و تبعید یک برای اُمّتی بس باشد آری باید اما از ، بسیار ترسید ای ، شرک است مثل موریانه دینتان را از بپرسید! - این که می آید پس از نام را کنیه ای تنها نبینید، این همان نور است و امّید یک کافیست تا شأن و مقامش را بدانیم است آنکه در کند یک لحظه تردید عده ای بی‌مایه گفتند او بوده یا نه!؟ غافل از اینکه دمادم دم زد او از و کلید قفل ها توست عده ای در پی‌ات، دنبال تقلید - عده ای که قبر تو را ویرانه کردند تا که از ارباب خود گیرند بلکه مُهر تایید ، و از است ی ما در هست و نمی خواهد روادید خوش به حال هرکه بِن سلمان نبود و مثل با ماند و را آنچنان که بود فهمید قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 پیشکش به حضرت .............. غرّش را در نگاه دید آمد و دور سر آن گردید مست از آن شد که ، در دلش می گفت نوری از گذر کرد و به دشت مرده تابید آینه در آینه با غرق خدا شد که رویش را غزل می کرد خورشید شد جهانی روشن از برق نگاه آن شب نور او بر سایه تا که تابید او که بود و زائرهای مکه، تشنه ی او با به دنیا داد را وُ... بارید! این دو مثل و ، شفیع عالمینند هستند و در تقویم شمسی چون سفره ی عقد ، را مژده می داد از دهان آن شب فقط گل می تراوید شد آماده ی مهمان‌نوازی از مرادش دور هفت باری با چرخید تا تبر زد بر بت خود، شد گریبان‌چاکِ با آمد می لرزید چون جز ، را نوشتند آسمان ها از چشمش، خوشه خوشه چید دست در دست ، یا گفت روز میلاد ، شد خود سبز و جاوید آن که در ازل، خودش را ساخت با او آن که منبرش برپاتر است از آن که در دل ، شد در پر قصه از توهین و تهدید آن که در از جان گذشت و زنده تر شد خلق را کرد! آن شب که در آن خانه از نفس می گیرم از ، شهادت هردو، در جهانِ مرگ و تبعید یک برای اُمّتی بس باشد آری باید اما از ، بسیار ترسید ای ، شرک است مثل موریانه دینتان را از بپرسید! - این که می آید پس از نام را کنیه ای تنها نبینید، این همان نور است و امّید یک کافیست تا شأن و مقامش را بدانیم است آنکه در کند یک لحظه تردید عده ای بی‌مایه گفتند او بوده یا نه!؟ غافل از اینکه دمادم دم زد او از و کلید قفل ها توست عده ای در پی‌ات، دنبال تقلید - عده ای که قبر تو را ویرانه کردند تا که از ارباب خود گیرند بلکه مُهر تایید ، و از است ی ما در هست و نمی خواهد روادید خوش به حال هرکه بِن سلمان نبود و مثل با ماند و را آنچنان که بود فهمید قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚🪴 پیشکش به و مولا امیرالمومنین خواهد شد ................. دستی بجنبان ای دیر خواهد شد از مست شو، تبخیر خواهد شد او که بزرگی می‌کند بر عده‌ای کوچک با رونمایی از تحقیر خواهد شد لبیک‌گویانند اینجا حاجیان با تو با نام ذکرشان تکبیر خواهد شد هرچند بعد از تو «» نزد این مردم با سوءنیّت، «دوستی» تعبیر خواهد شد بالا ببر را پیش چشم خلق با اینکه بعد از تو شغالی شیر خواهد شد در دست تو، این صحنه‌ی زیبا در قاب چشمان همه، تصویر خواهد شد « کُنتُ مَولا» را بزن فریاد در این دشت آواز تو در آسمان، تحریر خواهد شد و ، بال پروازند و این در باور یک عده، دامن‌گیر خواهد شد بر تو می‌بندند در بستر حرف تو جور دیگری تفسیر خواهد شد پس از مرگت هزاران بار می‌میرد اندازه‌ی هفت آسمان، دلگیر خواهد شد برگ گلت یک روز با شلاقِ هر شعله در جنگلی طوفان‌زده، درگیر خواهد شد به درب کلبه و مطبخ می‌اندازند طوری که مردِ خانه از خود سیر خواهد شد با این‌همه دست از برنمی‌دارند در جاده‌ها دستانشان زنجیر خواهد شد با ، او را می‌زنند اما نمی‌دانند آیینه‌ای که بشکند خواهد شد وقتی که غرق دریای زر و زور است هم سائلِ تزویر خواهد شد آتش بیار معرکه آزاد، می‌گردد هرکس که بود آن روز، بی‌تقصیر خواهد شد که از نگاهش خوشه می‌چیند با تهمت ، تکفیر خواهد شد یک روز در جمع مسلمانان به در سجده، فرقش ضرب در خواهد شد هنگام ، دستی که بیعت کرد آلوده بر و بر خواهد شد دردانه‌ات را می‌کُشند ای «» جوری که با پیر خواهد شد با این همه می‌ماند، هم! مکرِ ، بی‌تأثیر خواهد شد می‌آید و شر می‌رود با شرم روزی، جهان با تسخیر خواهد شد در انتظارِ راضی به هرچه، هرچه که تقدیر خواهد شد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🙏🏻🌷 پیشکش به حضرت .............. غرّش را در نگاه دید آمد و دور سر آن گردید مست از آن شد که ، در دلش می گفت نوری از گذر کرد و به دشت مرده تابید آینه در آینه با غرق خدا شد که رویش را غزل می کرد خورشید شد جهانی روشن از برق نگاه آن شب نور او بر سایه تا که تابید او که بود و زائرهای مکه، تشنه ی او با به دنیا داد را وُ... بارید! این دو مثل و ، شفیع عالمینند هستند و در تقویم شمسی چون سفره ی عقد ، را مژده می داد از دهان آن شب فقط گل می تراوید شد آماده ی مهمان‌نوازی از مرادش دور هفت باری با چرخید تا تبر زد بر بت خود، شد گریبان‌چاکِ با آمد می لرزید چون جز ، را نوشتند آسمان ها از چشمش، خوشه خوشه چید دست در دست ، یا گفت روز میلاد ، شد خود سبز و جاوید آن که در ازل، خودش را ساخت با او آن که منبرش برپاتر است از آن که در دل ، شد در پر قصه از توهین و تهدید آن که در از جان گذشت و زنده تر شد خلق را کرد! آن شب که در آن خانه از نفس می گیرم از ، شهادت هردو، در جهانِ مرگ و تبعید یک برای اُمّتی بس باشد آری باید اما از ، بسیار ترسید ای ، شرک است مثل موریانه دینتان را از بپرسید! - این که می آید پس از نام را کنیه ای تنها نبینید، این همان نور است و امّید یک کافیست تا شأن و مقامش را بدانیم است آنکه در کند یک لحظه تردید عده ای بی‌مایه گفتند او بوده یا نه!؟ غافل از اینکه دمادم دم زد او از و کلید قفل ها توست عده ای در پی‌ات، دنبال تقلید - عده ای که قبر تو را ویرانه کردند تا که از ارباب خود گیرند بلکه مُهر تایید ، و از است ی ما در هست و نمی خواهد روادید خوش به حال هرکه بِن سلمان نبود و مثل با ماند و را آنچنان که بود فهمید قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚❤️ به ساحت (ع) و (ع) دو پسر ................. بودند پس از آن دو پسر، شاه خورشیدتر از منظره و ماه تر از ماه خورشید، است و ، ماهِ شبِ تار ، همان ماهِ زمین خورده ی در چاه ما سایه ی تاریک و نبی، چشمه ی نور است با نام علی، سنگ...؛ شد آیینه ی شد اشکِ خُم از غربت و اندوه ، خشک شد ...! با لبِ تاول زده گفت: آه چشمان شما قطب نما بود و دل ما در موجِ پریشانِ جهان، ماند در این راه شما بود به یک چیز، ! او در پی آمد و تو در پی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚❤️ به ساحت (ع) و (ع) دو پسر ................. بودند پس از آن دو پسر، شاه خورشیدتر از منظره و ماه تر از ماه خورشید، است و ، ماهِ شبِ تار ، همان ماهِ زمین خورده ی در چاه ما سایه ی تاریک و نبی، چشمه ی نور است با نام علی، سنگ...؛ شد آیینه ی شد اشکِ خُم از غربت و اندوه ، خشک شد ...! با لبِ تاول زده گفت: آه چشمان شما قطب نما بود و دل ما در موجِ پریشانِ جهان، ماند در این راه شما بود به یک چیز، ! او در پی آمد و تو در پی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
💚❤️ به ساحت (ع) و (ع) دو پسر ................. بودند پس از آن دو پسر، شاه خورشیدتر از منظره و ماه تر از ماه خورشید، است و ، ماهِ شبِ تار ، همان ماهِ زمین خورده ی در چاه ما سایه ی تاریک و نبی، چشمه ی نور است با نام علی، سنگ...؛ شد آیینه ی شد اشکِ خُم از غربت و اندوه ، خشک شد ...! با لبِ تاول زده گفت: آه چشمان شما قطب نما بود و دل ما در موجِ پریشانِ جهان، ماند در این راه شما بود به یک چیز، ! او در پی آمد و تو در پی قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15