eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
449 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
187 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
✋🏻😭 برای حال و هوای کربلایی این روزهای و نزدیک ..................... مرز میان دوست و دشمن چه باریک است وقتی باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک است و در خون خود غلتید «فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است ، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق ، لبریز تبریک است ، بازیِ هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، است هر ماه در ، برج می سازند این سو ولی ، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد ! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهپادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این ، چشمان همه در می گردد این روزها آقا به ما بسیار است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✊🏻برای 🇵🇸 و 🇱🇧 که روی پای خود ایستاده اند .............. چقدر بی کسی ام من، چقدر شانه منم! میان این همه دلواپسی، ترانه منم برای آنکه به دنبال شعر و شاعری اَست غزل ترین سفر سبز عاشقانه منم به رغم این همه آتش، تنم نمی سوزد که آسمانم و دریای بی‌کرانه منم اگر که آب شوم، ریشه می زنم از نو اگر که خاک شوم در پی جوانه منم هزار زخم نهفته به دامنم دارم عروسکی که نشسته ست بی بهانه، منم خراب شد به سرم لانه ی پرنده ای اَم ولی هنوز عقابی در آشیانه منم اگرچه بال و پرم را شکسته ترکش ها هنوز هم سر پایم که مرد خانه منم غمم ستاره ی دنباله دار بوده و هست ادامه دارترین گریه شبانه منم گدازه ام! که از آتشفشان سرازیر است به سمت درّه ی تاریکِ شب، روانه منم بگو به هرکه مرا کرده از خونم نگاه آبی و گرم منم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻🙏🏻 تقدیم به ............... فرستادند را تا به دمید امّید تا که بخشد به چه دارد در سر و دل یک نبی، جز شور آگاهی که سررسیده تا نگردد آدمی گمراه همان که در «» بود و مشتاقِ رسیدن بر ، و با لبی خندان، جهان را ترک می گویند ولی از رفتن آنها نصیب ماست تنها آه ، روشنی‌بخش شبند و ما کویری ها فقط دلخوش به عکس ماهشان هستیم بین چاه ، رودخانه ست و نگاه ، که آخر می کند خود را رها از دست این سینه خود را سپر کرده برای حق و با خود می کند را همدل و همراه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻😭 برای حال و هوای کربلایی این روزهای و نزدیک ..................... مرز میان دوست و دشمن چه باریک است وقتی باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک است و در خون خود غلتید «فردا»، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است ، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق ، لبریز تبریک است ، بازیِ هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، است هر ماه در ، برج می سازند این سو ولی ، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد ! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهپادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این ، چشمان همه در می گردد این روزها آقا به ما بسیار است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
برای ✊🏻 ....................... پیروزی مطلق، از آنِ و است جریانِ باطل در مسیر خویش، ناکام است چشم جهان باز است و لب‌های جهان بسته این‌روزها حال ، روضه‌ی شام است سرگرم دجّالند آدم‌ها و حوّاها دنیا به دست عده‌ای شیطانِ خودکامه ست در غزه بهشتی می‌شوند اما حوّا حوالی‌های اقیانوس آرام است در غزه افتاده در طوفان بی‌رحمی روز و شب خاورمیانه، حال خیّام است در غزه در آتشِ خشمند در مکه، حاجی همچنان دنبال اِحرام است در غزه در گهواره را کشتند این منطق فرعونیان بی‌سرانجام است در غزه از صلیب زخم بالا رفت تاوان آن، خونِ یهودا در دل جام است در غزه به خون خویش می‌غلتند اما زلیخای عرب در قصر و بر بام است در غزه ترور را خواب می‌بینند حیدر ولی احیاگر قرآن و اسلام است در غزه لگد خوردند از موشک اما نگاه خیسشان بر دست «صمصام» است صهیون نباید در جهانِ سبزِ ما باشد صهیون که نام نحس او، همواره دشنام است ما همصدا با ، مرگت را طلب کردیم ـ ای باطلِ قاتل که حقّت، حکم اعدام است تو را از روی نقشه پاک خواهد کرد با این همه، دیگر چه جای عرض‌اندام است!؟ بازی نکن ای موش ترسو با دُم این شیر وقتی حریفت «فتح» و «حزب‌الله» و «قَسّام» است پایان اسرائیلیان، نابودی مطلق پایان این مردیکه‌‌ی دیوانه، صدّام است قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻👌🏻 به ساحت رفیع و پیروان مکتب او بقا و فنا ............... ، مرگی پر از جاده ست، مرگی سرد و طوفانی ، خوابی پر از باده ست خوابی گرم و طولانی از آن روزی که له کردند تو را با اسب درگیر است و نبردی غیرانسانی از آن روزی که گیسویت، به دست نی، شد جهان، تنها به ما داده ست آشوب و پریشانی از آن روزی که گُل کردی، میان نبوده سهم ما از خاک، جز تخریب و ویرانی نباید رد شد از به آسانی که پایانش نخواهد بود جز رنج پشیمانی! خدا لعنت کند آن را که آتش زد به خدا لعنت کند بیگانگان را بالاخص ثانی چه ها که سر زد از آن روز چه بت ها جان گرفتند و شدند اصحاب ایمانی! چه ها که سر زد از آن روز که شد در آتشِ گودال، قربانی! خدا را شکر، با حالمان خوب است اخیرا هم که بر پا کرده ای در شهر، به امّید دل بر بستند سلام آورده اند از ، شکوه پرچمِ سرخت به اهل کذب، ثابت کرد که تو و به غیرِ تو همه فانی تمام رودها اشکند، اشک کوه های سخت که از داغ تو لبریزند و می بارند عرفانی اگر این است پاداشِ کسی که بر تو می گرید چه توفیقی ازین بهتر که خَلقی را بگریانی ۱ به قربان تمام بانیانِ خرد و سنگینت که می زنند و نذرها دارند پنهانی دلم دریاست و دستم کویر، آقا نگاهم کن که از دستم نمی آید به جز و در این یک ساعتی که این غزل را مشق می کردم هزاران افتادند از پا در دبستانی دوباره حرمله می زند بر مشک کجایی ای !؟ کجایی ای !؟ دوباره شمر در دارد می کُشد را ، شد! مسلمانان، مسلمانی! ۲ قم المقدسه ............................................‌.‌........ ۱. محمد خرمشاهی سال‌ها جزو نویسندگان ثابت برنامه معروف فکاهی رادیویی “صبح جمعه با شما” بود. بعضی از شعرهای او معروفیت بسیاری پیدا کردند؛ از جمله این بیت او: ز حق توفیق خدمت خواستم، دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی. ۲. بیتی از حکیم سنایی مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 اِنّا فَتَحنا به زعم خویش تا پایان دنیا زنده می‌ماند ولی این شب فقط تا صبح فردا زنده می‌ماند برای قدس خوابی دیده‌اند ابلیس‌ها اما به رغم این همه کابوس، رویا زنده می‌ماند میان باد و باران، سیل و طوفان، ترکش و موشک دلم قرص است این سرو شکیبا زنده می‌ماند تمام کودکان را هم اگر کشتند باکی نیست برای کشتن فرعون، موسی زنده می‌ماند اگر مکر خدا مکر است، خواهی دید ای شیطان یهودا می‌شود مصلوب و عیسی زنده می‌ماند فرو می‌پاشد آری هیبت پوشالی صهیون کماکان غیرت طوفان‌الاقصی زنده می‌ماند شهادت را نمی‌فهمند، کورند و نمی‌بینند فلسطین دم به دم می‌میرد اما زنده می‌ماند به قعر گور خواهد برد ابلیس آرزویش را بر اوج قله‌ها "اِنّا فَتَحنا" زنده می‌ماند @alisalimian_poem
😭🖤 برای که در خون می تپد و هنوز زندگی می کند آتش گرفته❤️‍🔥 ................... شب شده چون روز روشن، نیست دیگر ماه آسمان آتش گرفته، بومِ خون است... آه بر تخت، خوابِ مرگ می دیدند موشکی آمد به استقبال درمانگاه خودخوری خوب است اما شعر باید گفت هر که با هر آنچه دارد می شود همراه! انتظاری نیست از و بلکه با این زخم، شوند مرگ بر هر کس که نان در خون مردم زد مرگ بر هر کس که شد همسفره با اشباح ماهند و شب، موهای یلداشان مرگ بر هر کس که زندان کَردشان در چاه دفترم شد یک کبوتر، نامه شد شعرم نامه ای از جنس آه و آه و آه و آه... را دیدم که حین راهیِ و بودند و و است ، این شب ها «» شد و... جهان، مداح ، سیراب از خونِ خودند اینجا... می شود آیا بخوانم روضه ای کوتاه!؟ دست و پا زد کودکی در خون و... یک نفر با حضرتِ دریا نشد همراه! ساحران، این بار از قوم خودت هستند کو عصا و اژدهایت ای کلیم الله!؟ امتحان تو یهودا بود و در اسلام بود مثل او، جهانگیری چنین بدخواه او که غاصب بود و حق آسمان را خورد او که پیشِ دشت مولا بود کوهی کاه ای یهودی های افراطی کجا هستید!؟ موش ها...! رفتید در سوراخ و مخفیگاه!؟ انگلستان است وقتی که پدرخوانده می شود فرزند او از بیخ و بن، گمراه گربه ی ایران شده شیری تنومند و... پوزه ات را می کِشد بر خاک، ای روباه دست از دیوانگی بردار اسرائیل می شوی لِه زیر پای قدس و حزب الله! تا سقوطت آنچنان چیزی نمانده ست و صاحب ما می رسد با ذوالفقار از راه می رسد با ذوالفقار و با تو خواهد کرد آنچه که با هند، روزی کرد نادرشاه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭✊ در حمایت از یهودا ................. جهان فهمیده پیش از این یهودا را چنان که کشت با کارش مسیحا را مسیحا چیست جز انسانیت، جز عشق یهود، آگاه کرده از خودش ما را همان قومی که با هر بمب و هر موشک میان گور، لرزانده ست موسی را همان قومی که با افکارِ ماسونی به خاک و خون کشیده کل دنیا را عروسک ها نمی دانند این شب ها که می بینند آیا صبح فردا را...! چه ساراها که زیر خاک خوابیدند که این کودک کُشِ جانی شود دارا تویی آنکه خیانت کرد و رسوا شد دریده... جامه ی یوسف، زلیخا را! از این نامردمی ها، هتک حرمت ها بزن عیسی، بزن زنگ کلیسا را مسلمانان لب ساحل نشستید و نمی گیرید در آغوش، دریا را!؟ شنیدم آب را بستند بر بخوانم روضه ی جانسوز را... همان آب آوری که تشنه بود و رفت همانکه محو خود کرده تماشا را همان که با مشک پر از سوراخ - وُ اشک چشم... داده آب، صحرا را کجایی ای ... ای که پرچم را برافرازی و حیفا را... دلم از شعله ها آتش گرفت آتش میان دود دیدم باز را می گفت پاشو... می میرم یکی فریاد زد از ترس، را سری از تن جدا افتاده بود ای وای دوباره شد...! است و است و اینجا ببین که می گذاری بر کجا پا را! که شد با ، با ولی با پر کرد هرجا را به دل «» می گفتند دواتِ خون او جان داد نی ها را همان نی ها که شد موشک، فرود آمد به هم زد خوابِ لاد و یِبنه، عکّا را ستاره نیست اینها...! برقِ امّید است ببیند آسمان، را نمی شد باورم حمله به زخمی ها یکی انگار کشته تک تکِ ما را به دوش دولت و شهرک نشینان است نمی فهمیم این دیوار حاشا را...! چرا نطق و بیانیه!؟ یکی باید بخواباند غبار جنگ و دعوا را خدا صبرش دهد هر کس که زخمی شد یکی باید کند آرام، صبرا را هنوز اما روی پایش هست هنوز اسلام دارد دستِ بالا را بیا ای اصل و فرع دین، که می خواهم ببینم ذوالفقارِ در تبرّی را زمین، حالش خراب است و پر از ابهام بیا ، بیا و این معما را...! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15