#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
آه ای وطن، ای داغ تو در سینۀ من
هم دوست به تو زخم زده، هم دشمن
با حضرت احمد بن موسی، امشب
از خون دلی که خوردهای حرف بزن!
#شادی_جودکی
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
وقت آن است قلم برداری
شاعرا تیغ دو دم برداری
وقت آن است که در معرکهها
واژه در واژه عَلَم برداری
مثل عباس تو هم از قلبِ
پسر فاطمه غم برداری
بنویسی و نقاب از رویِ
چهرهی شومِ ستم برداری
تیغ برداشته دشمن وقتی
جای دارد که تو هم برداری
سفرهی زخم به هرجا پهن است
هان مبادا که تو کم برداری
همهی عمر به راه شهدا
با سر ای کاش قدم برداری
خاک ایران حرم است و گامی،
کاش در حفظ حرم برداری
#حسن_زرنقی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
غم است و هرچه بگویم از این قضیه کم است
نگو دروغ که راوی کبوتر حرم است
به بال خونی گلدستۀ حرم بنگر
از این شهادت صادق چه شاهدی بهتر
شکسته آینهکاری، عزا گرفته حرم
به دوش پیکر زوار را گرفته حرم
کجاست آنکه تسلی دهد دل ما را؟
که غم گرفته دل احمد بن موسی را
تفألی زدم و گریه کرد دیوان، گفت
شکسته سینۀ حافظ ز داغ ایران گفت:
«ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است»
در این عزا دل حافظ غمین و محزون است
چه کردهاند که امروزِ ما پر از درد است
چه کردهاند که رخسارِ لالهها زرد است
در این زمانۀ سفله دگر دلی خوش نیست
و کام سعدی شیرینسخن، پر از تلخیست:
«دل شکسته که مرهم نهد دگر بارش؟
یتیم خسته که از پای بر کَنَد خارش؟»
حریم دوست همیشه محل احرام است
گلوله خورده ببین کودکی که بینام است
گلوله خورده خدایا سرور و سبزی باغ
گرفته شاهِ خراسان عزای شاهِ چراغ
و خادمی که از این داغ شعلهور شده بود
شهید بود و در آن دم شهیدتر شده بود
گلوله خورده در این بین نخبۀ ایران
آهای نخبهپرستان کجاست غیرتتان؟
گلوله خورده زن مهربانِ آبادی
کجاست مدعی حُقّۀ «زن... آزادی»
گلوله میزند و سینه منفجر شده است
دوباره درد در این خِطّه منتشر شده است
مباد مرثیه ما را اسیر غم سازد
حماسۀ شهدا را مباد کم سازد
و روی سرخ شقایق مباد زرد شود
و خون گرم شهیدان مباد سرد شود
به دشمنان قسم خورده حرف ما این است
که ضرب سیلی مردم مهیب و سنگین است
#سیده_فرشته_حسینی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
شکسته بالِ نوپروازها، زخمی شده پرها
بمیرم من، چه بهتی هست در چشم کبوترها!
گلوله رد شده بی اِذن، هنگام اَذان از صحن
ترک خوردهست آیینه، پریده رنگ مرمرها
ببین! روی مفاتیح پدرها لاله روییده
ببین! بوی شقایق میدهد مُهر برادرها
سر سجاده، جایی در میان سجدۀ آخر
هوای گریه دارد چادر زخمی مادرها
چه بی لالایی و بی سرصدا خوابیدهاند آرام
عروسکهای خونآلود در آغوش دخترها
یکی سقا شده، آبی رسانده دست مجروحین
یکی تنها شده، روضه گرفته بین پیکرها
چه زیبایند این پروانههای شمعدرآغوش
چه آرامند روی دامن مولایشان سرها
تو شاعر! از علیاکبر بخوان در گوش اشعارت
تو مداح! از علیاصغر بگو بالای منبرها
اگر فتنه، اگر غوغا، اگر آشوب، اگر بلوا
بمان در قلعۀ ایمان و در باروی باورها
خدایا! از تو و پیغمبرت در مکتب تکفیر
برای قتل ما پاداش میخواهند کافرها
شهادت سیب سرخی بود روی شاخۀ تقدیر
که افتاد از قضا در دامن باآبروترها
#فاطمه_عارفنژاد
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
هنگام مغرب بود
وقت نماز دستهجمعی با درختان شد
گنجشکها از راه،
میآمدند و شور بسیاری نمایان شد
فواره قامت بست
تکبیر او تلقین او بود و نمیدانست
گلدستهها مبهوت
گلها همه حیران و ناآرام... طوفان شد
صحن حرم خونین
حالا صدای نحس رعد و برق میآید
جمع کبوترها
ناگاه پاشید از هم و دنیا پریشان شد
یکبار دیگر آه
دارد صدای بغض گوهرشاد میآید
آیینهها ماتاند...
نمنم غزل بارید در شیراز و باران شد
اینجا چراغی هست
این شاه با خود نور امید فرج دارد
با هر شهید آری
دلهای ما ثابت قدم در راه ایمان شد
#عاطفه_جوشقانیان
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
خون، گل شد و خاک لالهکاری شده است
جوشیده و یک چشمۀ جاری شده است
این خاکِ همیشه سبز را میبینی
با خون شهید آبیاری شده است
#سیدعلی_نقیب
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
چشمان تو دید، هر چه این شهر ندید
شاگرد حسین! دانشآموز شهید!
ای شهد لبِ تو از عسل شیرینتر
برخیر ببین که قاسم از راه رسید
#فائزه_امجدیان
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
سلام داغ بزرگ نشسته بر سینه
سلام گرمی خونهای صحن آیینه
سلام سرخی چادر نمازِ یاسِ سپید
سلام صحنِ پر از نورِ لالههای شهید
چه کردهاند چه شد روزهایمان مولا؟
کدام بغض، غزل میشود صدایم را؟
بخند، قهقههایت، شعار، آمریکا
دروغ و دشمنیات آشکار، آمریکا
چقدر بوی اسارت از این صدا پیداست
چقدر، زندگی از دیدهٔ تو بیمعناست
تو با صدای جنایت و جَنگها، شادی
و حقٓههای زن و زندگی و آزادی
زنی که تبلیغِ خرده جنسهاتان شد
فساد و نیرنگت در جهان، نمایان شد
سکوت کن، چقدَر حقّههای تو پوچ است
و چشم های تو پیش جهانیان، لوچ است
وطن! تو مایهٔ فخری، همیشه آبادی
شکوهِ چادرِ یک زن و صحن آزادی
#هدیه_ارجمند
@Aftabgardan_ha
#برای_شهید_آرمان_علیوردی
به گریه تا که نبیند دو چشم هموطنش را
به خون نشسته نبیند شقایق چمنش را
برای زن که نبیند سر بریده به دامن
سر بریدهٔ همسر وَ طفل پارهتنش را
برای مرد که روزی مباد آنکه ببیند
به چنگ داعشیان گیسوی رهای زنش را
به عزم رزم به میدان قدم گذاشت و یوسف
به مقتل آمد و گرگی درید پیرهنش را
کنون چه پاسخی آید به چشم مادر او که
در انتظار نشسته نوید آمدنش را؟
کنون چگونه پدر را که دیده اش به جوان است
بگویمش که بیاور برای من کفنش را؟
#امیرحسین_کمالزارع
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
آیینه شکست و باز، زیباتر شد
دریا که به صخره خورد، دریاتر شد
هر زخم که با تبر به این سرو زدند
آن زخم جوانه زد، شکوفاتر شد
#فائزه_امجدیان
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
مثل گل لاله، شعلهور از بادم
چون گل شیپوری، زادۀ فریادم
جوشش خونم من، شعرم و پر دردم
کو قلم سرخی تا کند ایجادم؟
سینه سپر کردم، باز شهیدم کن
تا که ببینم در معرکه جان دادم
منتظر سنگم، تا که شوم تکثیر
تا که ببینی با آینه همزادم
خون مرا دشمن چونکه به ناحق ریخت
پاک شدم همچون لحظۀ میلادم
اسلحۀ دشمن، جهل خودیها شد
جهل خودیها آه، کی رود از یادم
مرثیۀ شیراز، مرثیۀ مشهد
روضه همان روضهست، زخمی الحادم
حرف شهادت شد، حاجت من را داد
من که دخیلی بر پنجره فولادم
آه پر از درد شاهچراغم من
در دل این مجلس اشک گوهرشادم
قلب پدر مجروح، جسم پسر خونین
ناله بلند است آه، شاخۀ شمشادم
چادر خونین را، کاش نمیدیدم
روضه چه سنگین شد، از نفس افتادم
این شب پاییزی، میرود اما من
منتظر صبحِ نیمه خردادم
#عباس_همتی
@Aftabgardan_ha
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🚩 ای وطن
ای بیقرار، ای غم سرشار، ای وطن
ای زخمخورده از در و دیوار، ای وطن
چادرنمازِ خونیِ گلدار، ای وطن
شمشیرِ در نیام گرفتار، ای وطن
تاریخِ موبمو شده تکرار، ای وطن
این شعر نیست، این غم آتش گرفتهای است
این اشک نیست، زمزم آتشگرفتهای است
این شکوه نیست، پرچم آتشگرفتهای است
این خیمهی محرّم آتش گرفتهای است
آتش تو را مباد سزاوار، ای وطن
ابلیس را تصوّر ادریس کردهاند
این است خدمتی که به ابلیس کردهاند
از آن زمان که حیله و تَلبیس کردهاند
شلوارهای بیشتری خیس کردهاند!
ای دشمنت زبون و زیانکار، ای وطن
در عین سرو بودنِ خود، سایهافکن است
در اوج سربلندی و عزّت، فروتن است
کاری که در رشادت مردان میهن است،
چیزی شبیه حضرت عباس بودن است
برخیز پا به پای علمدار، ای وطن
گاهی اگر به دشت، نسیم ملایمیم
مانند کوه در شب طوفان مقاومیم
تا زندهایم، ریشهکَنِ ظلم و ظالمیم
یک انتقام سخت، بدهکار قاسمیم
ای داغدارِ قافلهسالار، ای وطن
معشوق را شکفته و خندان که دیده است
خندان میان خیل سواران که دیده است
از سمت جادههای خراسان که دیده است
اینقدر کوچههای چراغان که دیده است
چشمانتظارِ لحظهی دیدار، ای وطن
#مهدی_جهاندار
#برای_ایران
#مخمس
@mehdi_jahandar
مزن به خواب خودت را، صدا صدای اذان است
مبین سیاهی شب را، ببین سپیدهدمان است
مباد اسیر سکوت و سکون شب شده باشی
که زندگی هیجان و حیات در ضربان است
قبول! رد شدن از نیل، ترس و واهمه دارد
کسی که پیرو موساست پس چرا نگران است؟
عصای حضرت موساست دست حضرت خاتم
خدای او که همین و هدایتی که همان است
اسیر ترس شده شهر وقت حملۀ احزاب
نگاه کن که نگاه نبی به فتح جهان است
نترس و بگذر از این سقف بیاساس تکیده
جهان بدون سقیفه، جهان امن و امان است
غدیر خاطرهای نیست در تورق تاریخ
غدیر دست هدایت در آستین زمان است
#راضیه_جبهداری
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
برای خاک، برای شرف، برای وطن
برای خون شهیدی که ریخت پای وطن
برای عزّت ایران، برای ایرانی
که خطّ و خال نیفتد به جایجای وطن
برای آن همه خونی که ریخت بر این خاک
برای آن همه جانی که شد فدای وطن
برای «گریۀ هر روز مادران شهید»
برای حسرت بابای بچههای وطن
برای «فرّخی» و «عشقی» و «نسیم شمال»
برای بلبل مست غزلسرای وطن
برای ترک، عرب، لر، بلوچ، گیلک، کرد
برای هرکه دلش میتپد برای وطن
برای هرکه وطن را رها نکرد و نرفت
که گرد و خاک نگیرد پر قبای وطن
برای جملۀ «حُبُّ الوَطَن مِنَ الایمان»
چه بیش از این بنویسیم در ثنای وطن؟
برای اینکه بدانیم اوج خوشبختیست
که میشود ریههامان پر از هوای وطن
برای رقص جنون در میان آتش و خون
برای رد شدن از خویش در اِزای وطن
برای اینکه اگر خسته شد، زمین نخورَد
که شانههای من و ما شود عصای وطن
برای شاهرگ زیر تیغ رفتۀ ما
اگر که خون بشود ضامن بقای وطن
برای اینکه اگر تن به تن کفن بشویم
مباد بر تن ما جامۀ عزای وطن
برای آن که میآید به یاری ایران
برای آخر شیرین ماجرای وطن
#مجتبی_خرسندی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
من از ریشه دواندن در دل این خاک خرسندم
از این تقدیر خوشحالم، ثناگوی خداوندم
خدا بذر وجودم را میان دشت ایران کاشت
به لطفی بیکران در خاک حاصلخیز افکندم
مرا رویاند و روییدم، چه رشد حیرتانگیزی
که من، آن بذر کوچک، شد درختی که تنومندم
تمام برگهایم سبز و تازه، سیبهایم سرخ
چه خوشبختم! چه سرسبزم! از این احساس میخندم
زنی ایرانیام، در سرزمین خویش آزادم
به روی خاک حاصلخیز ایران نقش میبندم
#فاطمه_سادات_پاد
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
به رخت شعر که دارم به تن بدهکارم
به واژه واژه تن بیکفن بدهکارم
به روضههای عجیب حسین مدیونم
به روضههای غریب حسن بدهکارم
حسین گفتن من هم اگر حماسی نیست
به این دیار، به این مرد و زن بدهکارم
سریست روی تنم سبز، خوب میدانم
به خون سرخ شهید وطن بدهکارم
همانقَدَر که دم از شعر بیهدف زدهام
به غزه، سوریه، لبنان، یمن بدهکارم
به روز حشر چه خاکی به سر کنم، وقتی
که هر شهید طلبکار و من بدهکارم
#علی_سلیمیان
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
غیر از آهنگ شادی شیطان، همهٔ نغمهها حزین هستند
گُر گرفتند در گلوهامان، بغضهایی که آتشین هستند
ای وطن ای صلابت یکدست، به کدامین گناهِ ناکرده است
که تو را تکه تکه میخواهند، گرگهایی که در کمین هستند
کوهی از افتخارهایت را دشمنانت ندیده میگیرند
مشتی از سنگریزهها اما دائما زیر ذرهبین هستند
در هیاهوی شبهه و تردید، در دل فتنه میتوان فهمید
از کسانی که لاف دین زدهاند، چه کسانی به فکر دین هستند
در حرم بین مهر و سجاده، تن چندین شهید افتاده
و گروهی که نعل تازه زدند، باز امروز روی زین هستند
عدهای که صدای قهقههشان، همصدا با خشاب تکفیر است
نکند لحظهای خیال کنند، ایمن از آه «آرتین» هستند
آخر ماجرا قشنگتر است، قصه ختمِ به نور خواهد شد
تا که روشن شود کدام گروه، وارث اصلی زمین هستند
#محمدحسین_مهدویان
@Aftabgardan_ha
ابَر ذلّت! ابر خفّت! ابر ظلمت! ابر نکبت!
کدامین ناقصالعقلی تو را خوانده ابر قدرت؟!
مگر نه کدخدای این دِهِ آشفته بودی تو!
چه شد پس آن همه صولت؟! کجا رفت آن همه شوکت؟!
تمام هیبت پوشالیات از دست رفت امروز
شدند آری! همه سرمایهداران تو بیقیمت
تو از این باتلاق تلخ بیرون میزدی بیشک
اگر میشد برایت قصهی عینالاسد عبرت
خلیج خوکها را میشناسی؟! خانهات آنجاست!
به سوی خانهات برگرد، ای دیوانه با سرعت!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود احمق!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود نکبت!
#سیدعلیرضا_شفیعی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهید_آرمان_علیوردی و همهٔ بسیجیهایی که این روزها مظلومانه شهید میشوند.
نه دلشکسته و خسته، نه ناامید شدی
زدی به قلب سیاهی و روسپید شدی
«به رغم مدعیانی که منع عشق کنند»
به پای عشق خودت ماندی و شهید شدی
همان سری که به پاهای مردمش افتاد
همان دلی که برای وطن تپید شدی
چه عاشقانه به تاریخ کربلایی ما
تو ای حماسه ی غم، صفحهای جدید شدی
خوشا به حال تو، بین تمام نوکرها
کسی که حضرت ارباب ما خرید شدی
به فتنه خانهنشین بودم آه اما تو
برای خاطر من رفتی و شهید شدی
به لطف سرخی خونت که ریخت، برگی سبز
میان باور این کهنه سررسید شدی
#حسن_زرنقی
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
به رغم شایعهسازی و قارقار کلاغ
از اغتشاش خزان دور باد ساحت باغ
و خواستند که آتش زنند مزرعه را
به فکر یونجۀ خویش است این میانه الاغ
شب است و در دل آشوب، کودکان شلوغ
میان سنگپرانی شکستهاند چراغ
مباد از بد ما اجنبی شود قاضی
که حکمِ ریختن خونمان شود ابلاغ
نشان مردم ما را اگر نمیدانی
ز کربلای حسین علی بگیر سراغ
من الغریب برای که نامه آوردند؟
کبوتران شهید حریم شاهچراغ
#محمدمهدی_خانمحمدی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه صبر کنم این عمود باز بیفتد؟
#میلاد_حبیبی
هیئت خادم الشهدای اصفهان
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
نگاه کن!
دوباره اتّفاقِ تازهای
-که تازه نیست-
شرارهای فکنده بر وجود شهر
دوباره دستِ اژدهای رنگرنگِ قهر
پیالهٔ شرنگِ زهر
نگاه کن!
رسانههای شبمرام، بیدرنگ، بیتفنگ، بیفشنگ، با سلاحِ پرهیاهویی به اسمِ شایعه،
گلولههای چند تکّهٔ دروغ،
سیاهجامگانِ جبههٔ فریب،
صداقتِ چراغِ صبح را نشانه رفتهاند
نگاه کن!
نگاهِ تازهای به روزگارِ هم سپید و هم سیاه کن!
نگاهی از عمیقِ روشنی
به سوی ماه کن!
نگاه کن!
من و تو در میانهٔ نبردِ واپسین عصر ایستادهایم
نشانِ تیرهای زهربارِ مکر و حیلهایم
من و تو همتبار و همنژاد و همعشیرهایم
من و تو ریشهدار در وجودِ خاکِ پاکِ این قبیلهایم
نگاه کن!
که در کدام جبهه ایستادهایم؟
که دل به صحبتِ کدام دادهایم؟
نگاه کن!
به پرچمی که باشکوه و باوقار و استوار و جاودان
عَلَم شدهست در جهان
عَلَم شدهست در زمین و آسمان
نگاه کن!
به پیشرفتِ لشکرِ خدا به قلبِ سرزمینِ کفر و کین
به نوجوانههای هستیآفرین
به صبرِ سرخِ آرمان و آرتین
به آرمانِ کودکانِ این بلندْسرزمین
نگاه کن!
به مادری که سالهاست
نگاه میکند به در
که شاید از عزیزِ او کسی بیاورد خبر
ولی...
نگاه کن!
به دخترِ شهیدِ امنیت که سایهٔ سرش
برای انقلاب و کشورش
مسیرِ آسمانِ عشق را -به اعتقاد- انتخاب کرد و رفت...
فرشتهٔ عروج را مجاب کرد و رفت...
که انقلاب کرد و رفت...
نگاه کن!
به سینهٔ تباهِ غرب
به کشتیِ به گل نشستهاش
به خندههای زهربارِ این فرشتهٔ پلید
به مشتهای محکمِ گرهگره
که بر سر سیاه ابرهای سرد و سایهآوری فرود
که آسمانِ زندگی شود سپید
نگاه کن!
که چشمِ آفتاب سوی کیست؟
نگاه کن که پرچمِ امید،
به دست کیست؟
نگاه کن که روشنِ امید بردمید!
زمانِ دیگری رسید
نگاه کن!
شُکوهِ جاودان از آنِ ماست
زمان، زمان ماست
غرورِ بیکران از آنِ ماست
زمان، زمانِ ماست
وطن...
وطن...
وطن...
همیشه سربلند،
همیشه سرفراز،
همیشه پرچمِ سهرنگِ تو در اهتزار
همیشه پُرشکوه
همیشه برقرار
همیشه نامِ نامیِ تو غرقِ افتخار!
#مرتضی_کریمی_قهفرخی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
عجب! یعنی تو چیزی از منِ سرگشته یادت نیست؟
زمستانهای گرمِ چای و آش رشته یادت نیست؟
به نامِ مهربانی رشتهای بر گردنِ ما بود
رفیقِ من! گمانم چیزی از این رشته یادت نیست
کدامین حیله ما را اینچنین بیگانه میخواهد؟
از این نیرنگ چیزی در خبر ننوشته یادت نیست
«خبر» یادش بخیر، این واژه معنا داشت یک روزی
تو میدانی، ولی حالا ورق برگشته یادت نیست
غروبی پانزدهتا دستهگل بر خاک افتادند
چرا چیزی به جز عکسی به خون آغشته یادت نیست؟
چرا مهسا و نیکا نامشان در ذهن ما ماندهست
ولی نامِ یکی از پانزده تا کشته یادت نیست؟
چه دستی دستکاری میکند اندیشهٔ ما را؟
که میخواهد بخشکاند تمامِ ریشهٔ ما را؟
#محمد_میرزایی_بازرگانی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
تازگی ها در پیِ سود و زیان افتاده بود
او که حالا ناامید و ناتوان افتاده بود
من به جان پروردمش از هیچ تا بالندگی
بعد حالا او به فکر آب و نان افتاده بود
ریشه زد در جان من در آب و خاک من ولی
میوههایش در حیاط دیگران افتاده بود
نابرادرشاخهٔ امروز همدست تبر
پیشتر از چشمهای باغبان افتاده بود
«بر درخت زنده بی برگی چه غم»، دلمردگی
سهم برگی بود که دست خزان افتاده بود
شکوه از دشمن ندارم، دوست اما... دوست، دوست
دشنهٔ دشمن به دست دوستان افتاده بود
#احمد_کریمی_لیچائی
@Aftabgardan_ha
#برای_شهدای_حرم_شاهچراغ
تیر خلاص میزد بال کبوترم را
تق تق گلوله خون کرد سرتاسر حرم را
در فتنهبازی شهر، بازیچهٔ مجازی
همبازی مرا کشت _تنها برادرم را_
ای روسریپریشان، بر باد رفته دینت
تو دل به فتنه دادی، من سایه ی سرم را...
آغوش رایگانت، با یک حساب سنگین
از من گرفت آن شب آغوش مادرم را
دیدم به چشم خونبار یک آسمان پرستو
دیدم ستارههای در خون شناورم را
هر چهارشنبه مغرب در لالهزار قلبم
میجویم عطر و بوی گلهای پرپرم را
پروانههای عاشق تا اوج پر کشیدند
تا آسمان رساندند الله اکبرم را
من یادگار زخمم، یک مرد ۴ ساله
با خط خون نوشتم فردای کشورم را
محکمتر از همیشه، مردانه ایستادم
پیمان پایداری پر کرده سنگرم را
#زن_زندگی_شهادت، تصویر مادرم بود
با زخم چادرش خواند تکبیر آخرش را
#زهرا_غلامزاده_مهرآبادی
@Aftabgardan_ha