#شوق به عبادت
❇️ آیت الله بهاءالدینی(ره)
🔹️ بنده از نوجوانی به #روزه و #نماز شب علاقهمند بودم، سالهای بسیاری با آنها انس داشتهام که منشأ آثار و خیرات فراوانی برایم بودهاند؛
🔹️ اولین باری که ارواح #علمای_بزرگ به سراغ ما آمدند هنگامی بود که از شدت روزه، فشار سختی را تحمل میکردم حتی افرادی چون #امام_خمینی توصیه به ترک روزه میکردند؛ اما آثار و برکات آن بسیار بود و علاقه فراوانی به آنها نشان میدادم.
🔹️ به #تهجد و #نماز_شب نیز عشق و علاقهای زیاد در خود احساس میکردم بهطوریکه #خواب_شیرین در برابر آن بیارزش بود؛ این شور و عشق بهحدی بود که گاهی خودبهخود هنگام اقامه نماز بیدار میشدم و در شبهایی که خسته بودم تصدیق غیبی مرا بیدار میکرد.
🔹️ یادم هست در سال هزار و سیصد و شصت و پنج شمسی که بیمار بودم و در اثر کسالت ضعف شدیدی پیدا کردم بر آن شدم که در آن شب تهجد را تعطیل کنم؛ چون توان آن را در خود نمیدیدم اما در #سحر همان شب حاجآقا روحالله خمینی را در خواب دیدم که میگوید بلند شو و مشغول تهجد باش! در آن شب بهخاطر سخنان ایشان مشغول نماز شب شدم؛
🔹️البته تأثیر روزه و نماز شب با دست کشیدن از گناه و دوری از محرمات حاصل میشود.
📚 آیت بصیرت، ص۹۷
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
☘️ نماز اول وقت ☘️
🔹️ آیت الله بهجت(ره):
🔹️ اگر کسی مقید باشد مطلق نماز را در اول وقتش بخواند. #تکویناً روز به روز بالاتر رفته و به نماز عالی می رسد.
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
شیخ رجبعلی خیاط - شیرین کاری برای خداوند-عالی.mp3
1.49M
💠 قضیه شیخ رجبعلی خیاط...
🎙استاد عالی
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ #تواضع_آیت_الله_صافی(ره)
🔹روزی از روزها، چند نفر از جوانان دانشجوی متدیّن از کرج آمده و به اتاق حقیر - که توفیق داشتم سالها بهعنوان مسئول استفتائات و اجازات دفتر آیت الله العظمی #صافی_گلپایگانی، در خدمت معظم له باشم- وارد شدند.
🔹️ اوراقی حدود ۱۵۰ برگ به همراه داشتند و میگفتند که اینها حدود ۱۹۰ #شبهه از طرف #وهابیت است که در کرج منتشر شده و هیچ کسی جواب نداده است که بعداً متوجه شدم این سؤالات، متن کتابی بنام «أسئلة قادت شباب الشیعة الی الحق» است که توسط وهابیها نوشته شده بود.
🔹️ حقیر گفتم چون استفتائات از داخل و خارج کشور بسیار زیاد است و معظمله خودشان مقید هستند که آنها را ملاحظه کنند، بعید است فرصت رؤیت و پاسخ به این سؤالات را داشته باشند.
🔹️ با اصرار زیاد آنها، قبول کردم که آن اوراق را عصر که حسبالمعمول خدمت آقا شرفیاب میشدم تقدیم کنم.
🔹عصر که مشرّف شدم و به آقا این قضیه را عرض کردم. فرمودند: حالا بگذارید تا نگاهی کنم.
آن شب گذشت. فردا صبح که برای درس تشریف آوردند، سررسیدی در دستشان بود و قضیه این سؤالات را سر درس مطرح نمودند.
🔹️ آقا فرمودند چون دیدم این شبهات بیپاسخ مانده است، از دیشب بعد از #نماز_عشا شروع به پاسخ دادن به اینها کردم و وقت و ساعت را با شنیدن صدای اذان صبح متوجه شدم!
🔹️ بعد از درس، سررسید را به حقیر دادند تا کارهای آن انجام شود. دیدم در آن شب، به سی و سه سؤال از آن اوراق، جوابهای مستدلّ و تحقیقی داده بودند. حتی بعضی جاها در متن، دستشان خط خورده بود و حاشیه زده بودند که #اینجا_داشت_خوابم_میبرد.
⬅️ چند روز دیگر هم بقیّه سؤالات را سریع و دقیق پاسخ دادند و پس از انجام کارهای شکلی، کتاب با عنوان «صراط مستقیم» چاپ شد.
✅ببینید یک عالم و فقیه غیور حتی در کهولت سن و عمر بیش از ۹۰ سالگی، چگونه با #غیرت_دینی و #نشاط_علمی، این چنین شب تا صبح را بیدار میماند و برای خدا انجام وظیفه مینماید. این، برای همه ما، روحانی و غیر روحانی، درس است.
📚 محضرِ آفتاب، نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره) /محسن اکبری شاهرودی @varesoon_safi
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ #ادب مرحوم آخوند نسبت به استاد؛
🔹️ مرحوم #آخوند_خراسانی تدریس خود در نجف را از سال ۱۲۹۰ ق شروع کرد. در زمان مرجعیت #میرزای_شیرازی ، آخوند مشهورترین مدّرس نجف بود ، ولی مرحوم آخوند تا سال ۱۳۱۲ ق هیچگاه در مجلس درس، روی منبر نرفت!
🔹️ میفرمود : تا وقتی استادم زنده است روی منبر نمیروم. این در حالی بود که میرزای شیرازی دو دهه آخر زندگی خود را ساکن سامرا بود.
📚سیری در سیره علمی و عملی آخوند خراسانی،پژوهشگاه علوم و فرهنگ. اسلامی
به نقل از کانال 👈 @hadithedoost
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
#زندگی_مرحوم_آخوند (مولف کفایه الاصول)
🔹️ آخوند خراسانی رحمة الله عليه:
🔹️ چهل سال نه گوشت خوردم و نه آرزوی گوشت داشتم و تنها خوراک من #فکر بود و با این زندگی راضی و قانع بودم و هیچگاه نشد که سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگانی خود ناراضی هستم.
🔹️ پولی برای خرید یک شمع به من می دادند ولی من در تاریکی میگذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم می دادم و شب ها #کتاب خود را برداشته و به مبرز مدرسه میرفتم تا در برابر چراغ مبرز مطالعه کنم طلاب هیچ اعتنایی به من نمیکردند مگر معدودی که مانند خود من یا فقیرتر از من بودند.
🔹️ #خواب من بیش از شش ساعت نبود و چون با شکم خالی خواب آدم عمیق نمی شود بیشتر شبها را بیدار بودم و با ستارگان آسمان مصاحبت و مساهرت داشتم.
🔹️ سی سال تمام ، داغی و گرمی نان تنها خورش من بود.
📚سیری در سیره علمی و عملی آخوند،پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
@hadithedoost
"زندگانی عالمان"
➡️ https://eitaa.com/Alemin
#توکل_حقیقی
❇️ آیت_الله_بهاءالدینی(ره):
🔹️ شبی در روستای #خور_آباد مهمان بودم، عصر که وارد روستا شدم تپه باصفایی دیدم. بنده گفتم برنامه پذیرایی ما را بالای #تپه قرار دهید؛ بالای تپه رفتیم نزدیک غروب بود که دوستان و برخی از اهل ده آمدند و گفتند که به منزل برویم تا شب را آنجا استراحت کنیم؛ چون هوا ملایم بود و نسیم لذتبخشی میوزید گفتم شما بروید بنده میمانم. شب را اینجا میخوابم و صبح به خانه میآیم.
🔹️ تعجب کردند و گفتند اینجا عقرب بسیاری دارد! گذشته از آنها، #حیوانات خطرناکی هم هستند که از دور صدایشان به گوش ما میرسد...
🔹️ چون بنده اعتقاد داشتم که بدون اذن #خداوند به کسی آسیب نمیرسد و اذیت برخی انسانها بیشتر از اذیت حیوانات است؛ تصمیم به ماندن گرفتم. از طرفی من میدانستم که لطف خدا همیشه شامل حال ما بودهاست، شب را ماندم و همانجا به استراحت مشغول شدم.
🔹️ هیچ اذیتی از #عقربها بما نرسید، تنها دو سه مرتبه از صدای #پلنگ، بیدار شدم و دوباره خوابم برد؛ سحر که برای #تهجد و #نماز شب بیدار شدم مشاهده کردم که این حیوان با اصرار زیادی میخواهد بهطرف ما بیاید!! اما مانعی دارد که نمیگذارد قدم به جلو بردارد!!
🔹️ ما نمازمان را خواندیم و او همچنان ایستاده بود، هوا که روشن شد و هنگام صبح فرارسید گفتند بچهای از روستا برداشته و با خود برده است.
📚 آیت بصیرت، ص۱۰۲
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره)
🔹️ «علت آمدن من به قم این بود که پدرم #سیدمحمود_مرعشی_نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم #حضرت_امیر_علیه_السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید.
◾️شبی در(حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان می فرماید: سید محمود چه می خواهی؟
🔹️ عرض می کند:می خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را #زیارت کنم.
🔹️ حضرت فرموده بود:من که نمی توانم«برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم.
◽️عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟
◾️حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت #حضرت_زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت #فاطمه_معصومه علیها السلام.»
📚 بر ستیغ نور، (شرح حال آیت الله مرعشی نجفی)
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
#فاطمیه
◼️ عزاداری ایام فاطمیه از أفضل قربات إلی الله است
🔹️ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
عزاداری #فاطمیه_اول_و_دوم، از سابق بین مؤمنان مرسوم بوده است و عزاداری در این ایام از مصادیق #تعظیم_شعائر و از أفضل قربات إلی الله است که باید محفوظ بماند، و سعی افراد هم باید بر این باشد که حرمت ایام عزا را نگه دارند.
🔰@zanjani_net
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ وزانت #آیت_الله_بروجردی(ره)
🔹️ آیت الله شبیری زنجانی:
🔹 #آسید_جمال( آیت الله سید جمال گلپایگانی) میگفت: آقای بروجردی در همان اصفهان هم که بود، در میان طلبهها آدم خیلی وزینی بود و وزانت خاصی داشت.
من از آسید جمال شنیدم که گفت: «آقای بروجردی بر همه ما مقدّم است». آقای #آسید_مصطفی_خوانساری هم از آسید جمال نقل کرد که آسید جمال گفت: «اگر قرار بود تقلید کنم، از آقای بروجردی تقلید میکردم».
🔹️ با اینکه آسید جمال خودش اهل سلوک و این رشتهها بود و شاگرد آسید #احمد_کربلایی بود، آقای بروجردی را کاملا قبول داشت.
نقل از کانال: @joreeiaazdarya
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ آیت الله #ملاعلی_معصومی (آخوند همدانی):
🔹️ برادر؛ از نظر #خدا افتادن سخت است، مثل اینکه فرزندت وقتی خیلی از فرمانت سرپیچی میکند دیگر کاری به او نداری و او را به حال خودش وامیگذاری...
و بهاصطلاح از نظرت می افتد.
🔹️ اگر بخواهی خانهای بخری قبلاً میروی و آن را میبینی؛ پس چرا منزل #قبر را نمیروی ببینی؟
لازم است عالم و جاهل در مجلس موعظه حضور یابند؛ جاهل بهمنظور فراگرفتن و عالم برای یادآوری و #تذکر.
📚 فروغ #فقاهت.
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث_زندگی
🔹️ از #تنبلی و بیحوصلگی بر حذر باشید...
🔺 شرح حدیث توسط #رهبر_معظم_انقلاب
🔻اگه بنظرت برای دیگران هم مفیده، براشون بفرست🔻
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ خاطره آیت الله بهاءالدینی(ره):
🔹️ در #چهارده_سالگی مبتلا به بیماری سختی شدم که مرتب خونریزی داشتم حالم سخت بود. از خدا خواستم که با لطف و عنایتش مرا شفا دهد بحمدالله شفا یافتم.
🔹️ از همین سال بود که توجه و اعتماد بسیاری به دستگاه خداوند پیدا کردم به طور جدی، اما #معقول و #منطقی شروع به #تهذیب کردم، در کنار درس و بحث که تمام ساعات روزانهام را فرامیگرفت لحظهای از خدا #غافل نمیشدم، خود را در برابر خداوند هیچ میدانستم از آن روز تحت تأثیر تشویق تعریف و یا #شهرت قرار نمیگرفتم.
🔹️ روزها به درس و روزه و شبها به #مطالعه، #تفکر و #تهجد اشتغال داشتم، در خود امید عجیبی به خدا و قطع امید از غیر خدا احساس میکردم ازاین رو سعی فراوانی در راز و نیاز در شبها و یاد خدا در روزها داشتم.
اوضاع حوزههای علمی در آن روز نیز چنین بود، به یاد دارم بیشاز شانزده سال نداشتم که یک ساعت قبلاز اذان صبح در فیضیه قدم میزدم و گاهی که نگاهم به حجرهها میافتاد تمام چراغهای آنها روشن میدیدم بهطوریکه بجز یک حجره همه #طلاب_مشغول_تهجد و شبزندهداری بودند آنچنان با نشاط بودند که گویی اصلاً فشار فقر را متوجه نمیشوند.
🔹️ در آن روز بیشترین وقت طلاب صرف مسئله تهذیب نفس میشد برای آنان ملاک خوبی و بدی علم قدرت خدمت سخنوری و دم از ولایت زدن و اینگونه چیزها نبود بلکه تمامی همت و هدف آنان #تهذیب_نفس بود و بس با تهذیب نفس علم به بار مینشیند و ثمر میدهد.
📚 آیت بصیرت، ص۷۳
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ آیت الله #ملا_علی_معصومی (آخوند همدانی)
🔹️ مرحوم #حکیم_هیدجی ماه #رجب و #شعبان را روزه میگرفت، به ایشان عرض کردم روزه مستحب با کهولت و ضعف شما چندان سازگاری ندارد!
مرحوم هیدجی فرمود: چقدر ماههای رجب و شعبان بیایند و بگذرند که هیدجی نباشد...
📘فروغ فقاهت.
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
#تقوای فوق العاده مرحوم خوانساری
🔹️ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
🔹️ آقای حاج #سید_احمد_خوانساری خیلی از «من» گفتن پرهیز داشت و وقتی مطلبی از وی میپرسیدند، رأی و نظر خودش را با عبارتی از بزرگان بیان میکرد. مثلاً میفرمود:
شیخ مرتضی انصاری چنین میفرماید، صاحب جواهر چنین عقیدهای دارد و ...، و از تعبیری که «من» در آن بود، مجتنب بود.
🔹️ حتّی از معارف معاصر خودش نقل قول میکرد، مثلاً: آقای #بروجردی چنین نظری دارد، یعنی من هم همین عقیده را دارم. شنیدم در درس خودش از کتاب مصباح الهدی تألیف حاج شیخ #محمد_تقی_آملی استفاده میکرد با اینکه خودش از آقای آملی ادقّ نظراً بود.
📚جرعهای از دریا؛ ج3؛ ص 625
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ توجه به #محضر_امام در تمام مسیر
🔹️ آیت الله العظمی بهجت(ره):
🔹️ شیخ #علی_بهجت نقل میکنند که پدرشان میفرمودند:
از همان لحظهای که به #قصد زیارت راه میافتی، با #ذکری مناسب باید بدنت را تطهیر نمایی و مغز جانت را شستشو دهی و بدان که از همانجا امام علیه السلام در حال #مشاهده تمام رفتار و تصمیمگیریهای تو هستند.
🔹️ باید بدانیم که در #مسیر_زیارت هم در حضور امام رضا علیه السلام هستیم و این حضور تنها منحصر به بودن در حرم مطهر نیست.
#آداب_زیارت
منبع: https://mfeb.ir/home/?p=20179
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
✅ سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم؛
⬅️ سعی ما اینه که هر روز بیشتر از #یک_پیام در کانال گذاشته نشود؛ (مگر در موارد خاص) دلیلشم اینه که #وقت افراد اهمیت زیادی داره و باید از بین نکات مختلف، گزینش کرده و یکی را انتخاب کنیم.
⬅️ هدف ما آشنایی با زندگی علمای عامل در مکتب تشیع بوده و از خدای متعال خواستاریم در این هدف ما رو یاری کند... 🤲
نکته مهم اینکه؛
مطالبی که بیان میشه معمولا #مستقیم از کتابها #مطالعه میکنیم، و اگر از کانالهای دیگه استفاده بشه با ذکر لینک منبع خواهد بود.
#اخلاق_در_کلام_علماء
❇️ اسیری چاه و قرب موسی...
🔹️ آیت الله #حق_شناس رحمه الله:
🔹️ حالا طوری نباشد که ما تصور کنیم برای خودمان مقامی تحصیلکردهایم و به خودمان امیدوار باشیم.
🔹️ شخصی گفت: رفتم خدمت ثامن الحجج علیه السلام، درحالیکه خودم را صاحبمقامات میدانستم، عرض کردم: #موقعیت_من را به من نشان بدهید.
از اختصاصات #ثامن _الحجج علیه السلام این است که زود معلوم میکند.
🔹️ این شخص خودش را خیلی بالا فرض میکرد. گفت: وقتی تقاضا کردم که موقعیتم را به من نشان بدهند، در خواب این #شعر را برایم خواندند:
👈 هستی اسیر چاه طبیعت چگونه باز
قرب و مقام موسی عمرانت آرزوست
🔹️ ای برادر من! ته چاه هستی؛ اما قرب و مقام موسی عمرانت آرزوست!
میگوید: چرا وقتی من حرف میزنم، خدا جواب من را نمیدهد؟!
👈 ای داد و فریاد! هستی اسیر چاه طبیعت.
از جان برون نیامده، جانانت آرزوست
🔹️ هنوز امیال نفسانی را کنترل نکرده، جانانت آرزوست؟
منبع: https://mfeb.ir/home/?p=20158
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ نشاط عبادی #آقا_بزرگ_تهرانی (صاحب الذریعه)
🔹️ استاد شیخ جعفر ناصری:
🔹️ ابوی (آیت الله #حاج_شیخ_محمد_ناصری)
میفرمودند:
من پانزده سالم بود که در #نجف بودم. ماه مبارک رمضان، هوا خیلی گرم بود با این که من جوان بودم ولی خیلی #ضعف گرفته بودم. قبل از ظهر از منزل بیرون آمدم. به نظرم آمد که مسجد کوفه بروم. از نجف به طرف #مسجد_کوفه رفتم.
🔹️ به قدری ضعف مرا گرفته بود که میخواستم از داخل مسجد کوفه بروم بیرون به حرم حضرت مسلم علیه السلام توان نداشتم؛ بالاخره به هر صورت بود رفتم و زیارت حضرت مسلم علیهالسلام را خواندم. بعد از ظهر بود وقتی به مسجد کوفه برگشتم، دیدم در این هوای گرمِ روز ماه مبارک رمضان، #پیر_مردی هشتاد و چند ساله دستمالی را خیس کرده و روی سرش گذاشته و عبایش را تا کرده، عمامه روی دستش، دارد از مقامی به مقامی برای انجام عبادت و نماز های اعمال مسجد کوفه می رود!!
🔹️ میگفتند: نزدیک رفتم دیدم که مرحوم #حاج_آقا_بزرگ_تهرانی اند. ایشان میگفتند آن قدر این جریان مرا #منقلب کرد، نشستم به گریه کردن که یک پیرمرد هشتاد و چند ساله با زبان روزه، ظهر و هوای گرم دارد اعمال سنگین مسجد کوفه را انجام میدهد ولی ما در خودمان احساس #نشاط و توان نمیکنیم. این فضایی بوده که بزرگان حوزه هم خودشان این راه را میرفتند و هم طلاب را میبردند.
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ #خدمت به مادر
🔹️ عالم بزرگ شیخ #محمد_حسین_زاهد مادر پيرى داشتند كه ايشان مراقبت ايشان را بر عهده داشت. #مادر به حدى پير بود كه نمى توانست براى قضاى حاجت به دستشويى برود؛ لذا شیخ محمدحسین هنگام قضاى حاجت براى مادر لگنى قرار مى داد. وقتى مادر چند ضربه به لگن مى زد، يعنى وقت برداشتن لگن است.
🔹️ روزى به در منزل آقاشیخ محمدحسین رفتم، آقا در را باز نكرد؛ خيلى طول كشيد تا آقا بيايد. وقتى آقا در را باز كرد، ديدم #لباسشان خيس است. از آقا سؤال كردم چرا لباستان خيس است؟ فرمود: موقعى كه مادرم ضربه به لگن زده بود، من متوجه نشدم و كمى دير رفتم، همين كه نزد مادر رفتم، از عصبانيت لگدى به لگن زد و لباس من نجس شد.
🔹️ گفتم: مادرتان چيزى نگفت؟ آقا فرمود: چرا، وقتى مادرم ديد كه لباس مرا نجس كرده است گفت: ننه، حسين، نجست كردم؟ جواب دادم چيزى نشده ؛ اين همه من شما را در #كودكى نجس كردم، شما چيزى نگفتيد؛ حالا هم چيزى نشده و عيبى ندارد.
📕منبع: کتاب شیخ محمدحسین زاهد(حمیدرضا جعفری) صفحه۵۳
نقل از eitaa.com/ghesasolama
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ #اطلاع_از_غیب
🔹️ آیت الله بهاءالدینی(ره)
🔺️ پساز ایام #تبلیغ ماه مبارک رمضان وارد قم شدم و قبل از آنکه به خانوادهام سربزنم، به #حرم_کریمه_اهل_بیت حضرت معصومه(س) مشرف شدم تا پس از زیارت و عرض سپاس به پیشگاه آن بانو به خانه بروم.
🔺️ زیارت تمام شد هنوز از حرم خارج نشده بودم که یکی از #دوستان را دیدم درحالیکه چهرهای گرفته و غمگین داشت، پساز سلام و احوالپرسی علت ناراحتی او را جویا شدم؛ گفت بهخاطر #احتیاج شدید به فاطمهی معصومه متوسل شدهام تا بهوسیلهی دعای آن بانو مشکلاتم برطرف شود.
🔺️ چون وضعیت او را چنین دیدم، مبلغی که در ایام تبلیغ به من داده بودند به وی دادم و از او جدا شدم، چون وارد صحن شدم به خود گفتم خوب است سلامی هم خدمت حضرت #آقا_بها(آیت الله بهاءالدینی) داشته باشم، بنابراین به منزل معظمله حرکت کردم چون به در خانه ایشان رسیدم اجازه ورود خواستم و آقا با بزرگواری خاص خود اجازه دادند خدمت ایشان رسیدم و از محضرشان استفاده بردم.
🔺️ چون اجازهی مرخصی خواستم فرمودند صبر کن از جا برخاست به اتاق دیگر رفتند و چند لحظه بعد #مبلغی پول به بنده دادند و فرمودند کار امروز شما کار بسیار پسندیدهای بود! تشکر کردم و از ایشان خداحافظی نمودم راهی منزل شدم، پساز مدتی مبلغی را که آقا داده بودند شمردم ناگهان متوجه شدم به #_اندازهی همان پولی است به آن فرد داده بودم!!
📚 آیت بصیرت، ص۵۸
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
❇️ شفقت و مهربانی آخوند خراسانی (ره)
🔹️ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
📝 در شرح حال مرحوم آخوند، حکایت طلبهای نقل شده که سابقاً شنیدم مرحوم آقای میرزا علی اکبر نوقانی بوده است.
ایشان میگوید: با همسرم به نجف رفتیم. تازه وارد شده بودیم و دو روز از ورودمان به نجف گذشته بود. هیچ جا و هیچ کسی را نمیشناختیم. همسرم حامله بود. من خدا خدا میکردم که وضع حملش تأخیر بیفتد. دردش گرفت و من هیچ راهی بلد نبودم. نه منزل قابله را بلد بودم و نه کسی را میشناختم که بروم و از او بپرسم که کجا بروم. فقط منزل مرحوم #آخوند_خراسانی را بلد بودم.
از باب ناچاری با خود گفتم که آنجا بروم تا یکی از گماشتههای مرحوم آخوند راهنمای ما شود تا منزل قابله را پیدا کنیم. به حکم ضرورت، بعد از نصف شب با کمال خجالت – که الآن وقت رفتن به خانه مرجع تقلید نیست– رفتم و در زدم. صدا آمد که: کیستی؟ فهمیدم کسی بیدار است. گفتم: عرضی دارم. قدری زمان گذشت. یکی با چراغ از پلّهها بالا آمد. دیدم خود مرحوم آخوند است. میگفت: من خشکم زد. حالا به مرحوم آخوند چه بگویم؟ مرحوم آخوند وقتی دید که من اینطور ماندهام، دست مرا گرفت و گفت: فرزندم! بیا ببینم چه گرفتاری و مشکلی داری؟ خیلی با محبّت و عطوفت با ما مشی کرد و من زبانم باز شد. گفتم: من تازه وارد شدهام و جایی را بلد نیستم. میخواستم یکی از گماشتگان شما با من بیاید و منزل قابله را به من نشان بدهد.
مرحوم آخوند اسم ما و خصوصیات جای ما را هم پرسید و گفت برویم. درست یادم نیست که رفت و لباس پوشید یا نه. خودش آمد و چراغ را خودش دست گرفت. خواستم چراغ را از ایشان بگیرم، گفت: نه چراغ را خودم میآورم. خودش جلو افتاد و من پشت سرش بودم. درِ منزل ماما رفتیم. ایشان در زد و مرد جوانی آمد. وقتی دید که مرحوم آخوند است، فوری گفت که آقا بفرمایید تو. آخوند فرمود: نه، برو به ننه بگو بیاید. عجله دارم. زود بگو بیاید.
قدری گذشت، پیرزن چابکی آمد. ایشان فرمود که: ننه! الآن عیال این آقا میخواهد وضع حمل بکند. تو خدمت این آقا به منزل برو و تا وقتی که خوب نشده و به کارهای خودش نرسیده، پیشش باش. وقتی که توانست به کارهای خودش برسد، آن موقع بیا. گفت: با هم آمدیم. رسیدیم به جایی که مرحوم آخوند باید به منزل خودش برود و ما هم به منزل برویم. آخوند به ماما گفت که شما ایشان را تا فلان محل میبری و چراغ را هم به ما داد و گفت: من راه را بلدم، احتیاج به چراغ ندارم. آن وقتها (بیش از صد سال پیش) چراغ نبود. همه جا تاریک بود، و فرمود: من تا صبح بیدارم. نتیجهی وضع حمل هر چه شد، به من خبر بدهید. یک وقت خیال نکنید که من خوابم. پولی را هم به من داد. من گفتم که من احتیاج ندارم. ایشان فرمود: نه این را بگیر، داشته باش. به ماما گفته بود که این #مریض_ماست و تا آخر هم به حساب ما.
گفت: سحر بچه به دنیا آمد و پسر بود. ایشان میگفت: من خجالت کشیدم به #مرحوم_آخوند خبر بدهم. فردا طرف غروب آسید ابوالقاسم که پیش ایشان بود، آمد و گفت که آقا نگران وضع شما بود که فلانی جریانش چطور شد؟ خدمت مرحوم آخوند رفتم. پرسید که از آن وقت نگران شما بودم. چرا خبر نیاوردی؟ او هم عذرخواهی کرده بود. آخوند گفت: نو قدم چی بود؟ گفتم: پسر. گفت: خُب. پس اسمش را «#محمد_کاظم» بگذارید، یادگاری از ما باشد.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص521
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin
✅ #رسالت_حوزه
#قداست_حوزه
🔹️ بعضی از فضلا و علمای حوزه علمیه در خدمت ایشان(آیت الله #بهاءالدینی(ره)) بودند سخن از #قداست_روحانی و #رسالت_حوزه به میان آمد؛ آنگاه صحبت به آثار علم و دانش در انسان کشیده شد...
🔹️ معظمله با دوراندیشی ظرافت توجه و هوشمندی بسیار فرمودند ملاک رشد و سلامت روحانی در تحقق #اهداف و آرمانهای حوزه است؛ هرگاه افرادی که به حوزه آمدهاند پساز مدتی تحصیل به مرحله #تهذیب رسیدند و با دوری از مال دوستی و تجمل پرستی متخلق به اخلاق ائمه اطهار علیهمالسلام شدند این دلیل تحقق اهداف حوزه است.
🔹️ اما اگر در منطقهای، مدرسهای و یا حوزهای فرد سالمی وارد شد و پس از مدتی یک هوا پرست مالدوست گردید که در #منجلاب سیاسیکاری و شیطنت غرق شده است از طرف دیگر همه محرمات را مباح میداند، این حوزه مقدس نیست!! بلکه باید از آن پرهیز کرد مبادا انسان به آثار فاسد آن مبتلا شود..
📚 آیت بصیرت، ص۷۵
#پیام_آخر از کتاب آیت بصیرت...
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ #آیت_الله_خامنه_ای( حفظه الله):
🔹️ ملاک بودن مراقبات و سلوک عملی...
و توصیه به #نماز_شب برای طلاب
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2211447209Cc704661bd7
❇️ #علامه_حلی وبوسه بر خاك پای #امام_زمان علیهالسلام.
🔹️ علامه حلی از رجال برجسته وعلمای بزرگوار شیعه، كسیست كه دربارهاش نوشتند: «در حالی كه كودك بود، بدرجه #اجتهاد رسید ومردم منتظر بودند كه بتكلیف برسد تا از او تقلید نمایند».
🔹️ علامه حلی، هر هفته از حله با پای پیاده بسوی كربلا راه میافتاد تا فضیلت #زیارت امام حسین علیهالسلام را در شب جمعه درك نماید.
آن بزرگوار، طی سفری از حله بكربلا، به محضر نورانی امام عصر عجل الله فرجه میرسند، اما، حضرت را نمیشناسند.
🔹️ در طول مسیر، #عصا از دست علامه بزمین میافتد. امام زمان ارواحنافداه خم میشوند، عصای علامه را برمیدارند وبدست ایشان میدهند. در همین هنگام سؤالی در ذهن علامه القا میشود واز محضر امام روحی فداه میپرسد:
- آیا در این عصر و زمان كه #غیبت_كبریاست، میتوان حضرت صاحب الامر عجل الله فرجه الشریف را دید یا نه؟
🔹️ حضرت در پاسخ علامه میفرمایند:
- چگونه صاحب الزمان را نمی توان دید وحال آن كه دست او هم اكنون در دست توست؟!
بمحض اینكه علامه این پاسخ را میشنود، بیاختیار خود را بزمین میاندازد تا پای مبارك حضرت را ببوسد كه در این هنگام از كثرت شوق مدهوش میشود.
📚 قصص العلماء ، ص۱۲۳.
زندگانی عالمان | عضو شوید👇
https://eitaa.com/Alemin