eitaa logo
AmirIzadiHamedani14
439 دنبال‌کننده
82 عکس
387 ویدیو
6 فایل
نشر آثار و اطلاع رسانی جلسات امیر ایزدی همدانی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه... 🔹 علیه السلام 🔸 علیه السلام 🔹 🔸 🔹 بگشای گوش جان و بشنو این روایت از «ابن شهرآشوب»آن صاحب درایت فرموده نقل اینگونه از یعقوب سـرّاج کز حُبِّ اهل البیت بر سر داشتی تاج روزی رسیدم خدمت کان حقایق مولا امام صادق آن قرآن ناطق دیدم، ستاده در کنار گاهواره بر روی موسی، دارد از رحمت نظاره انگار با طفل عزیزش راز می گفت با کودکش اَسرار حق را باز می گفت آمد چو با فرزند گفتارش به پایان آن قُلزُم احسان، به مهمان داد فرمان فرمود شو نزدیک بر این گاهواره مهپاره را در گاهواره کن نظاره برگو به مولایت سلام و بین کرامت بشناس او را چونکه می باشد امامت از این عنایت خُرّم و مسرور گشتم بحر خروشانی ز شوق و شور گشتم نزدیکتر رفتم به پاس احترامش ز امر رئیس مذهبم، گفتم سلامش دل از کف من بُرد رخسار ملیحش دادی جوابم را بدان لحن فصیحش فرمود آن شیرین زبان انجم افروز از آنچه در کاشانه ام بگذشته دیروز از غیب بودش آگهی موسی بن جعفر کز لطف و رحمت حق مرا داده است دختر فرمود: ده تغییر نام دخترت را خشنود از خود کن خدای اکبرت را نامی که بنهادی بر آن فرزند دلبند بس ناخوشایند است در نزد خداوند پس صادقم فرمود: کز صدقِ دل و جان انجام ده هر آنچه بر تو داد فرمان برحُکم موسای زمان گر سر سپاری بنهاده ای پا در مسیر رستگاری یعقوب گوید: این سخنها چون شنیدم راه سعادت را برای خود گُزیدم من دل به مِهر دختر خود داده بودم نام «حُمیرا» را بر او بنهاده بودم گردن به حکم حجّت سرمد نهادم آن نام را با امر او تغییر دادم (1) ای «ایزدی» این داستان را رمز و راز است این رشته دارد ماجرایی بس دراز است باید که شیعه ز این روایت درس گیرد از صاحبِ امر ولایت، درس گیرد نامی گزیند بهر فرزند نکویش کاندر صفِ محشر نریزد آبرویش نامی که یاد آرد رسول و خاندانش نامی که افزاید به رِزق و قدر و شأنش نامی که نام دشمن قرآن نباشد نامی که سود مشرکان در آن نباشد نام حمیرا یاد می آرد از آن زن کز فتنه اش یکدم نماند اسلام ایمن آن زن که رفتارش نبی را سخت آشفت سِرِّ مگو را در برِ نامحرمان گفت آن کو مذمّت گشته در آیات تحریم بر امر پیغمبر نشد یک لحظه تسلیم آن زن که همچون همسران لوط و نوح است در دین چه بدعتها نهاد و عهد بشکست آن زن که بر زهرای اطهر طعنه می زد بـر اُمِّ سبطیـن پیمبـر طعنه می زد آن زن که در بغض علی ضرب المَثَل بود پایـه گُـذار جنـگ خونین جَمَـل بود آن زن که گِرد خیمه اش سگهای «حَوئَب» گشتند گرم پارس کردن در دل شب آن زن که از شرم و حیا، بویی نبرده وز قتل حیدر شاد گشته، سجده کرده او داد حکم تیر بارانِ حسن را با تیر زد پیوند، تابوت و کفن را این زن، مُلَقَّب بر حُمیرا بود آری او شادمان در سوگ زهرا بود آری ما از حمیرا کینۀ دیرینه داریم از خردسالی بغض او در سینه داریم ما جرعه نوش چشمه سار جود هستیم چشم انتظار مهدی موعود هستیم داریم اُمّیدی که در روز ظهورش گردد نصیب ما دمی فیض حضورش بلکه ببینیم آن عزیز حیّ باری بر این حمیرا حدّ شرعی کرده جاری تا صبح محشر بر حمیرا باد لعنت تعداد برگی کز درخت افتاد، لعنت همدان ـ جمعه 8/بهمن/1395 1)منابع: ـ ابن شهرآشوب، منماقب آل ابیطالب ـ شیخ کلینی، الکافی ج 1 ص 310 ـ طبری، دلائل الامامه ص 327 ـ شیخ مفید، الارشاد ج 2 ص 219 ـ ابن حمزه، الثاقب فی المناقب ص433 ـ علامۀ طبرسی ، اعلام الوری ج 2 ص 14 ـ علامۀ مجلسی، بحارالانوار ج 48 ص 19 ح 24 ـ ترجمه مناقب، ج 6 ص 3271 🔸 باتشکر از جناب آقای علی وطنی 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا نور الله فی ظلمات ارضه... 🔹 علیه السلام 🔸 علیه السلام 🔹 🔸 🔹 موسی جعفر ، آن امام هُمام قبلۀ حاجت خواص و عوام هفتمین اختر سپهر شرف ششمین یادگار ِ میر نجف پنج تن را عُصاره ، درجانش چار عنصر ، برند فرمانش شامگاهان به صحن ِ بارگهش می توان دید جلوه گر سه مهش دو مهش ، آن دو گنبد زرّین روشنی بخش آسمان و زمین و آن یکی ماه آسمان باشد که مر او را مدیح خوان باشد زادۀ صادق و ز صدّیقین که ستاید وِرا کتاب ِ مبین پنج خورشید را سپهرِ طلوع سجدتینش یمِ خضوع و خشوع هر نمازش ، نماز را معراج آفرینش همه بر او محتاج هست دریای بی کران ، کرمش قبله ، مایل بُوَد سوی حرمش روح بخشِ جهان ، مناجاتش خَلق ، خوانند باب حاجاتش عبد صالح ، خدای را مظهر کاظم خاندان پیغمبر معدن علم و حلم ، منشاء خیر آگهی باشدش ز منطق طیر وامدارِ جمالش ، اخترها پُر ز مِهرش ، دل کبوترها می کند گاوِ مُرده را زنده تا یتیم آوَرَد به لب خنده نقش پرده به حکم او شد شیر تا دَرَد ، دشمنانِ زشت ضمیر کنج زندان ، به واژگانِ عرب شیر، بر او نماید عرضِ ادب کند اقرار، بر امامتِ او کوشد از بهرِ حفظِ حُرمتِ او اوست نورِ خدا به ظلمتِ ارض که بُوَد طاعتش به عالم ، فرض دستِ سرمد ، در آستینش بود نورِ ا...، در جبینش بود داشت همواره ، روی پیشانی اثرِ سجده های طولانی سخنش را نفوذ، در دل بود گرچه آن دل ، اسیر باطل بود یک کلامش دلیل  کافی شد بُشرِ سرمست ، بُشرِ حافی شد کوفت بر خاکِ تیره ، ساغرِ می پا برهنه ، دوید در پیِ وی پشت پا بر تمامِ دنیا زد بوسه بر جای پای موسی زد موسی کاظم است و این برکات بر جمال و جلالِ او ، صلوات همۀ حاصلم به قربانش جان ناقابلم به قربانش کاظمینش مراست قبلۀ جان روضه اش ، رشک روضۀ رضوان گشته در صحنِ بارگاهش فرش شهپرِ طائرانِ سدره و عرش در رواقش ، فرشته ، جاروکش زائرانش حرام ، بر آتش حرمش عطر کربلا دارد در ، سوی مشهد الرضا دارد هر که در آن به صدق ، پای بهشت سرِ دستش بَرَند سمتِ بهشت کی توان است نظم و ناظم را که ستاید امام کاظم را؟! مدحِ او گفتن ، از خدا آید از رسولان و اولیا آید وای بر من ، که آن دُرِ مکنون گشت دلخون به محبسِ هارون خصمِ او در بر خدا ، مبغوض ساقِ پایش ز کُنده شد مرضوض رنجِ زندان کشید بی تقصیر شاهد غربتش ، غل و زنجیر بس که خصم زبون ، عذابش کرد مثل شمعی بسوخت ، آبش کرد ذکر یارب ! چو نیمه شب می کرد مرگ خود را ز حق ، طلب می کرد "ایزدی" در غمش بُوَد محزون لعن گوید به " سندی و هارون " 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
▪️مقام والای حضرت ابوطالب علیه‌السلام در فرمایش امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مفضّل از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کند که حضرت فرمودند: روزی اميرالمؤمنين صلوات‌الله‌عليه در مسجد نزول اجلال فرموده و مردم گرد ایشان نشسته بودند؛ ناگهان مردى بلند شد و گفت: اى اميرالمؤمنين! چطور می‌شود كه خداوند متعال برای تو چنین جایگاه رفیعی قرار داده باشد، در حالى كه پدرت ابوطالب در آتش جهنّم معذّب است؟! حضرت فرمودند: 🔴 ساکت باش! خدا دهانت را بشکند! قسم به خدايى كه محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به پيامبرى مبعوث فرمود، اگر پدرم تمام گنهكاران زمين را شفاعت كند، خداوند شفاعتش را مى‌پذيرد؛ مگر می‌شود كه پدرم به آتش در عذاب باشد، در حالی که فرزندش تقسيم کنندۀ (بهشت و) جهنّم است؟! قسم به آنكه محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به رسالت برگزید، بدون شک نور پدرم در روز قيامت، نور همۀ خلایق را خاموش می‌کند (کنایه از برتری ایشان بر جمیع مردم، حتی انبیای الهی است)، جز پنج نور: نور محمّد، نور من، نور فاطمه، نور حسن و حسين و نُه فرزند از اولاد حسین (صلوات‌الله‌علیهم‌أجمعین)؛ چرا که نور او از نور ماست، خداوند آن را دو هزار سال قبل از خلقت حضرت آدم آفريده است. 📜 الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۷۰۲ احتجاج (أبومنصورطبرسی)، ج۱، ص۲۲۹ ۲۶ رجب، سالروز رحلت حضرت ابوطالب علیه‌السلام بر شیعیان تسلیت باد. { @AyatollahBahrololom }
🚩 سالروز رحلت مؤمن قریش، حضرت ابوطالب، پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علیهماالسلام و بزرگ مدافع رسول‌خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و همه‌ی شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ▪️مثَل حضرت ابوطالب، مَثَل اصحاب كهف است كه (برای نصرت دین و بخاطر عمل به تقیّه) ايمان خود را مخفى كردند و اظهار شرک نمودند؛ پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد. 💠 «عَن أَبِي‌عَبدِاللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: إِنَّ مَثَلَ أَبِي‌طَالِبٍ مَثَلُ أَصحَابِ الكَهفِ أَسَرُّوا الإِيمَانَ وَ أَظهَرُوا الشِّركَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ‌ أَجرَهُم مَرَّتَين.» 📜 کافی (شیخ‌کلینی)،ج۱،ص۴۴۸،ح۲۸ مرآةالعقول (علامه‌مجلسی)،ج۵،ص۲۵۳ { @AyatollahBahrololom }
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 گذر داشت روزی رسول اله ز جایی تهی از درخت و گیاه فرود آمدی ، خاتم المرسلین به همراه یاران در آن سرزمین بفرمود : رو ، سوی صحرا کنید یکی تلّ هیزم مهیّا کنید شنیدند حرف رسولِ اله به حیرت فکندند بر هم نگاه بگفتند : کای خسرو حق پرست در این دشت هیزم نیآید به دست نباشد در اینجا نشان از درخت نروییده خاری از این خاکِ سخت چه سان سر به امرت فرود آوریم برت تلّ هیزم وجود آوریم بفرمود : هر کس به هر سو شتافت بیارد به همراه ، هر چیز یافت به فرمان پیغمبر راست گوی نمودند اصحاب او جستجوی یکی یافت خاشاک را بی درنگ یکی تکه ای چوب در پشت سنگ یکی شد ز پستی به جایی بلند به کف خار کند و رسیدش گزند غرض دست پر هر کس از آن گروه برِ مصطفی آمد از دشت و کوه ز هیزم به قدر توان ، هر یکی به کف داشتی ، دستة کوچکی همه بر زمین بار بگذاشتند به میدانگی هیزم انباشتند برِ چشم اصحاب و ختم رسل همان جزء ها پیش هم گشت کل تعجب نمودند آن مردمی که گفتند در دشت کو هیزمی ؟ پیمبر که جانم فدایش شود دل آرام از گفته هایش شود لب شکّرین بر سخن باز کرد به اصحاب ، این نکته ابراز کرد گناهان همی جمع گردد چنین به صحرای محشر ، دمِ واپسین نمایید پرهیز از هر گناه اگر چه بُود کوچک آن اشتباه گنه دامن پاک ، ننگین کند حذر کن که بار تو سنگین کند 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین (علیه‌السلام) 🔸 باز از لطفِ خالق منّان جلوه گر شد طلیعة شعبان شهرِ شادیّ احمد و آلش ماهِ پر فیضِ رحمت و غفران ماه میلاد پنجمین معصوم آنکه اعمال را بُود میزان سبط دوّم ، سِوُم امام ، حسین کاوست مرجان به قلب اَلرَّحْمان شبلِ شیر خدا ، علیّ ولی در صفِ طف ، دلاورِ میدان گل باغ رسول و جان بتول پدرِ نُه ولیِّ عالی شان من چه گویم از آن خجسته صفات ؟ به صفاتِ الهی اش ، صلوات سوّمین روزِ ماه شعبان است شوق و شوری به مُلک امکان است زاده شد کودکی به خانة وحی که از او نور حق ، نمایان است پسری را بتول ، مادر شد کاو پدر را عصارة جان است خُفْت بر رویِ سینة یا سین جای او رویِ جای قرآن است اوست مقصود حق ، ز ذبح عظیم در رهِ دوست ، تشنه قربان است تربتِ پاک او ، عجین به شفاست دارویِ دردِ دردمندان است هر که خواهد ز تربتش برکات هدیه بر جدّ او کند صلوات آیتِ محکمِ ظفر آمد نورِ چشمِ پیامبر آمد از دو دریا ، عیان شده مرجان از یمِ لطفِ حق ، گهر آمد او که شمسِ ولایتش ، پدر است برجِ اسلام را قمر آمد چشمة جود و ابرِ رحمتِ حق نخل اُمّید را ثمر آمد اوست از هر فرشته والاتر گر چه در کسوتِ بشر آمد مژده ! مژده ! که بهر « دردائیل » شبِ غم طی شد و سحر آمد او دهد خلق را ، ز غُصّه نجات به کراماتِ حضرتش ، صلوات باز مرغِ دلم ، هوایی شد اوج بگرفت و کربلایی شد گِرد گنبدْ طلایِ ثار الله آنقدر گشت ، تا خدایی شد به اجابت ، قرین بُود بی شک تحتِ آن قُبّه ، گر دعایی شد هر که زد گام ، در مسیرِ حسین به رهِ راست ، رهنمایی شد من از اوّل ، گدایِ او بودم بی نیازیم ، ز این گدایی شد شیر خوردن به روضه و جشنش علّتی بهرِ آشنایی شد سائل اوست ، صاحب درجات به دو دستِ کریم او صلوات حجت کبریا ، حسین آمد گلِ اهل کسا ، حسین آمد مژده بر خیلِ انبیا دادند وارث انبیا ، حسین آمد در رگش ، خونِ حق بُود جاری پورِ خون خدا ، حسین آمد کربلایش ز کعبه ، دل بُرده خسروِ کربلا ، حسین آمد ای که در کارت ، اوفتاده گره مَهِ عقده گشا ، حسین آمد ای گنه کارها ، بشارت باد شافعِ جُرم ها ، حسین آمد شافعِ شیعه اوست در عرصات به مقامِ شفاعتش صلوات چونکه این اخترِ خجسته دمید بر جهان و جهانیان ، تابید همرهِ جبرئیل ، نزد رسول فطرسِ خسته ، با امید رسید عقلِ کُل ، در حَقَش ، دعا فرمود حالِ زار و ندامتش چون دید ز امرِ احمد ، سوی حسین آمد بالِ خود را به مهدِ او مالید حق به یُمنِ حسین در آن شب پر و بالِ دوباره اش ، بخشید گفت فطرس : منم عتیق حسین پر گشود و به بام عرش ، پرید فطرس آرد خبر به فُلکِ نجات هر کسی گفت بر حسین ، صلوات سینة او ، تهی ز کینه بُوَد علمِ دادار را خزینه بُوَد چهرة تابناک و زیبایش اخترِ مکّه و مدینه بُوَد او چراغِ هدایتِ بشر است در یمِ فتنه ها ، سفینه بُوَد تحتِ فرمانِ او بُوَد خورشید در برش بندة کمینه بُوَد یاد او می دهد صفا بر دل ذکر او ، قلب را سکینه بُوَد بُوَد این نازدانه ، نبضِ حیات هدیه بر باب و مادرش ، صلوات میر و سالارِ من ، حسین بُوَد دل و دلدارِ من ، حسین بُوَد در هجوم غم و گرفتاری یار و غمخوارِ من حسین بُوَد آنکه دست خدایی اش بگشود گره از کارِ من ، حسین بُوَد در دلم نیست خوفی از دشمن تا هوادارِ من ، حسین بُوَد بهتر از صحّت است بیماری گر پرستارِ من ، حسین بُوَد در حیات و ممات ، در عرصات همه جا یار من ، حسین بُوَد اوست احیاگرِ زکات و صلات به روانِ مطهّرش ، صلوات نخلِ اُمّیدِ ما ، ثمر دارد او ز احوالِ ما ، خبر دارد به علی اکبرش قسم که حسین بر محبّینِ خود ، نظر دارد هر کسی یا حسین می گوید پیشِ تیرِ بلا ، سپر دارد هر کسی پیروِ رَهَش گردد در کَفَش ، رایت ظفر دارد اوست خورشید و در کنارِ خودش یک برادر ، چنان قمر دارد بیشتر مَحرمِ حسین شود هر که اخلاصِ بیشتر دارد تا اَبَد شرمگین از اوست فرات به لب خشک اصغرش ، صلوات من ز نامش ، قرار می خواهم فرج از بهرِ کار می خواهم دیدنِ رویِ ماهِ مهدی را پس از این انتظار می خواهم حاجتم بی شُمار کرده روا باز هم بی شمار می خواهم همچو لاله ، به یادِ داغ دلش سینه ای داغدار می خواهم تا کنم گریه بر مصائب او دیده ای اشکبار می خواهم دلِ من سخت ، تنگِ شش گوشه است بوسه از آن مزار می خواهم به اُمیدِ قبولِ این ابیات «ایزدی» را بُوَد به لب ، صلوات 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین (علیه‌السلام) 🔸 🔹 روایت است چنین از ششم امامِ مبین کتابِ ناطق ، صادق ز نسلِ صدّیقین در آن زمان که خداوندگارِ لَمْ یَزَلی نمود عرضه به خیلِ ملک ، ولایِ علی بجز یکی ز ملائک که داشت فطرس ، نام که بود از حَمَلْة عرش و بس بلند مقام فرشتگان ، همه این امر را پذیرفتند ز صدقِ دل ، به ولای علی ، بلی گفتند غضب نمود به فطرس ، مُهیمنِ متعال گرفت رتبة وی را ، شکست از او یک بال به اختیار پذیرفت عذابِ دنیا را نداشت چونکه تحمّل ، عِقابِ عقبا را چو هفت قرن ، خدا در جزیره ای سوزان ز پلکهایِ دو چشمش نمود آویزان در آن جزیر که حق از غضب ، وِرا افکند همیشه بوی بَد و دودِ تیره بود بلند در اوجِ غم ، نَه پیِ شکوه گرم طاعت بود که هفت قرن ، شب و روز در عبادت بود شبی بدید که با جبرئیل از سویِ عرش فرشتگانِ زیادی شدند راهیِ فرش بگفت روحِ امین را کجا رَوی دل شب ؟ جواب داد : برِ عقلِ کُل ، به عرضِ ادب خدا به دخترِ پیغمبرش ، پسر داده از آنچه وصف توان کرد ، خوبتر داده به حکمِ سرمد ، سویِ سرآمدِ ثقلین رَویم و گوییمش تهنیت برای حسین به عجز گفت که همراهِ خود مرا ببرید مریض را به شفاخانه ، از وفا ببرید مرا اُمید بُوَد کز دعایِ پیغمبر شَوَم غریق ، به دریایِ رحمتِ داور ز راهِ مهر ، به اذن خدای جلّ جلال سوار کرد وِ را جبرئیل بر سرِ بال به نزد احمدش آوَرْد ، تهنیت گویان نمود بهرِ پیمبر ، قضیّه را عنوان بگفت : بینِ من و او ، اُخوّتی باشد مرا ز درگهت ، اُمّیدِ رحمتی باشد دعا نما که خداوندِ قادر و متعال به فطرس از رهِ احسان ز نُو دهد پر و بال رسولِ حق چو شنیدی ، مصائبِ فطرس نگه ز لطف و کرم کرد جانبِ فطرس نخست عرضه نمودش نبی ، ولایِ علی بلادرنگ بلی گفت و داد دل به علی سپس رسول بفرمود : رُو ، به سویِ حسین بخواه حاجتت از حق به آبرویِ حسین بمال بال و پرت را به گاهوارة او که مشکلِ تو شود حل به یک اشارة او فرشته رفت به سویِ حسین و می نالید به مهدِ خونِ خدا بالِ خویش را مالید ز فیضِ او ، به رگش خونِ تازه شد جاری گرفت بال و پر ، از لطفِ حضرت باری به سوی عرش روان گشت و گفت با دلِ شاد مرا ز بندِ بالایا ، حسین کرد آزاد دوباره فطرسِ والا به عرش یافت حضور در آسمان به عتیق الحسین شد مشهور نمود عهد به جبرانِ این عنایتِ او هر آنکسی ز وفا رفت بر زیارتِ او وَ یا به زادة زهرا ، درود گفت و سلام نماید این همه ، ابلاغ بر امامِ همام سلامِ ما به حسین و به خونِ حنجرِ او به جدّ و مادر و باب و به نسلِ اطهرِ او به دهر « » از او زیارتش طلبد به آخرت ز عنایت ، شفاعتش طلبد 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
بسم رب الحسین 🔹 علیه‌السلام باد بر خیلِ رسولانِ معظَّم صلوات خاصه بر خاتم و بر آل مکرم صلوات مژده ای اهل ولا سوم شعبان آمد آنکه مرجانِ دو دریاست به قرآن آمد پسرِ فاطمه ، سر حلقة خوبان آمد آنکه از جان گذرد در ره یزدان آمد  بر وِی از موسی و از عیسی مریم صلوات جان به قربان حسینی که امام شهداست اُسوة مردم آزاده ، عزیز زهراست مکتبش مکتب جانبازی و ایثار و وفاست جلوة مکتب او واقعة عاشوراست بر چنین مکتب و استاد معظم صلوات جبرئیل است که از امر خداوند مبین همرهِ خیل ملائک شده نازل به زمین بهر تبریک به پیغمبرِ والای امین همه با دیدنِ شمسِ رخِ آن ماه جبین هدیه کردند به پیغمبر اکرم صلوات بین آنها ملکی بود ، پرش سوخته بود آتش خشمِ خدا ، کار وی افروخته بود لیک نادم شده غمها به دل اندوخته بود چشمِ اُمّید به الطافِ نبی دوخته بود در دلش شوق به لب داشت دمادم صلوات گفت جبریل ؛ الا ! ختم رسل ، نور جلی آن زمانی که خدای ابدیّ و ازلی عرضه بر خیل ملک کرد تولای علی این ملک امر ولایت نپذیرفت ولی حال گشته سخنش ناد علی ، هم صلوات آن ملک چونکه تولای علی کرد قبول احمدش کرد شفاعت ، بر حق شد مقبول گفت با فطرسِ دلسوخته از لطف ، رسول متبرک پرِ خود ساز به فرزند بتول این عمل کرد و به لب داشت مسلّم صلوات بُرد چون سوی حسین بن علی دست نیاز حق به او داد پرِ تازه برای پرواز کرد با ناز ، پرش باز ، نمود این آواز که عطا کرد به من بال ، حسین از اعجاز کرد تقدیم به سردارِ محرّم صلوات پر سوی عرش زد و کرد به عالم اعلام شدم آزاد من از رنج و عذاب و آلام همه اینها بُود از مرحمت سوّم امام می رسانم به حسین هر که به او داد سلام هر کجا بشنوم این معجزه گویم صلوات این بُود مظهر حق ، خامس اصحاب کساست معنی ذبح عظیم است و به محبوب فداست تحت آن قبّه که بر روی مزارش بر پاست مستجاب است دعا ، ضامنِ این امر خداست خاصه گر بهر دعا بود مقدّم صلوات این حسین است کز او پایه دین شد محکم گشت قنداقة او زینت عرش اعظم زده بر قلّة ایثار و شرف ، او پرچم می زند روز قیامت ، کفِ افسوس به هم هر که بر حضرتِ او هدیه کند کم صلوات چه حسینی که بُود در رگِ او خون خدا ساکن کرب و بلا ، فاتح ملک دلها تربت اطهرِ او هست به هر درد ، دوا مجلس روضة او بحرِ خروشانِ سخا به امیدی که شوی غرق در این یم صلوات رهبرِ مردم آگاه حسین است حسین صاحبِ عِزّ و فر و جاه حسین است حسین اُسوة سیرِ الی الله حسین است حسین بر حسینی که بُود عزّت آدم صلوات 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
1402.11.12(6).mp3
18.96M
روضه سیداالشهداء علیه السلام ۱۲بهمن۱۴۰۲ (تهران)