eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
212 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
✨یادِ خوبــان نہ حساب است ڪہ فراموش شود نہ چـــراغ است ڪہ خاموش شود و نہ سـال است ڪہ بہ آخر برسد ✨جویباریست ز محبّتـــ ڪہ همیشہ جاریستـــ 🌷 🌷 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ
‏یکی از داعشیا تو مجلس گفت: آمدیم که بمانیم. ‏عراقیا هم رو دیوار خرمشهر نوشته بودن، آمدیم که بمانیم. شهید ‏بهروز مرادی بعد آزادی خرمشهر زیرش نوشت: آمدیم نبودید... 🌹
خدایا... از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست، معنایش این نیست که تنهایم... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت... با تو تنهایی معنا ندارد... مانده ام تو را نداشتم چه میکردم...! دوستت دارم ، خدای خوب من... 🌹
یک دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهـه نبود، بهش گفتند: « با یک دست که نمیتونی بجنگی برو عقب.» میگفت: « مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود : « والله ان قَطعتَمو یَمینــی، اِنی اُحـــامی ابـداً عن دینــــی »... عملیات والفجر 4 مسئول محور بود، حمیدباکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل(ع) رو از محـاصره دشمن نجات بـده با عـده ای از نیـروهاش رفت به سمت منطـقه مأموریـت، لحظه‌های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بـود: «مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظه‌ی شهـادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید کہ شد هم تشنه‌لب بود هم بی‌دست .. ✍ راوی : همرزم شهیـــد 🌷شهید شاپور برزگر گلمغانی فرمانده‌محورعملیاتی‌لشکر۳۱عاشورا 🕊🕊🕊 @Ammar_noghtezan
✨﷽✨ سرما پسرک را کلافه کرده بود سر جایش درجا می‌زد ته تفنگ می‌خورد زمین و قرچ قرچ صدا می‌داد: ماشین تویوتا جلوتر ایستاد، احمد پیدا شد و گفت:  تو مثلاَ نگهبانی این جا؟ این چه وضعشه؟ یکی باید مراقب خودت باشه می‌دونی این جاده چقدر خطرناکه؟ دست هایش را توی هوا تکان می‌داد مثل طلب کارها حرف می‌زد و می‌آمد جلو، ببینم تفنگتو، تفنگ را از دست پسر بیرون کشید، چرا تمیزش نکرده‌ای؟ این تفنگه یا لوله بخاری؟! پسر تفنگ را پس گرفت و مثل بچه ها زد زیر گریه، تو چطور جرئت می‌کنی به من امر و نهی کنی، می‌دونی من کی‌ام؟ من نیروی برادر احمدم اگه بفهمه حسابتو می‌رسه، بعد هم رویش را برگرداند و گفت: اصلاَ اگه خودت بودی می‌تونستی توی این سرما نگهبانی بدی؟ احمد شانه هایش را گرفت و محکم بغلش کرد، بی صدا اشک می‌ریخت و می‌گفت: تو رو خدا منو ببخش، پسر تقلا می‌کرد شانه هایش را از دست های او بیرون بکشد، دستش خورد به کلاه پشمی احمد، کلاه افتاد و احمد را شناخت، سرش را گذاشت روی شانه‌اش و گریه کرد. 🌷 🌷 ❤️ ❤️ @Ammar_noghtezan
بر بالین استجابت آنی دعا:   شهید موحد دانش یکی از خاطراتش را برای یکی از همرزمانش اینگونه تعریف کرده است: "بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا ما که توفیق نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبه‌ات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم» مشغول دعا و درخواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید پیچک آمد دستی به شانه‌ام زد و گفت: «حاج علی، مکه می‌روی؟» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگه؟» خندید و ادامه داد: «برام یک سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمی‌تونم بروم با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید» سر به آسمان بلند کردم دلم می‌خواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت»" ❤️ ❤️ @Ammar_noghtezan
🌹 اگر  زندگی کنی شهادت خودش  میکند لازم نیست به دنبالش بگردی!!! ❤️ حالا چه جوان  ساله دهه هفتادی باشی چه سردار شصت و اندی ساله ی موی  ی جنگ 🌹 🌹 ✨✨✨✨🍃🕊🍃✨✨✨✨ @Ammar_noghtezan
مادر شہید کبیرے مے گفت : پسرم در نامہ اش نوشتہ بود وقتے پیکرم رو براے طواف دور ضریح مقدس امام رضا علیہ السلام آوردند همان جا یک برایم بخوانید . شہید را برای طواف کنار ضریح آوردیم و خواندن زیارت عاشورا خدّام ندادند . در حالے که ب#ا خدام صحبت می کردیم که اجازه بگیریم متوجہ شدیم از شہید جارے شده خدام که این صحنہ را دیدند رفتند تا شستشو را بیاورند تا خون را پاک کنند و دیگر با ما بحث نکردند ما هم از خدا خواستہ فرصت را شمردیم و شروع کردیم زیارت عاشورا خواندن خواندیم و شد تا خدام لوازم شستشو و غیره را آوردند با کمال تعجب هر چه نگاه کردیم اثرے از ندیدیم انگار که اصلا وجود نداشتہ آنجا بود  فہمیدم که . 🌷🌷🌷 ✨✨🍃🕊🦋🕊🍃✨✨ @Ammar_noghtezan