eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
321 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهشت من حسین 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 بهشت  من حسین  و  آل طاهاست همه چشمم  به او در  روز عقباست منم    عاشق      ببینم      کربلایش که    آنجا    قبله   عشاق   مولاست همه    عالم    فدای     نام     عباس علمدارش  خدا   داند   که   آقاست بهشت   این   جهان  باشد  حریمش جهانی در جهانی شور  و غوغاست ز   هر   جای  جهان   مهمان   پذیرد عجب  جایی  صفا  دارد دل آراست خداوندا   تو    قسمت   کن   زیارت که آنجاساحل عشق است ودریاست حسین جان (بیقراران) را تو دریاب که این دلهای ما  سرگشته شیداست 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 بیقرار  اصفهانی
1_11911872798.mp3
4.15M
نوحه شهادت امام باقر عليه السلام منم كشته درد و ماتم شدم زخمي بارش غم منم يادگار غروب محرم من پنجمين شمس روشنگر عالمينم از غصه كربلا غرق در شور و شينم من شاهد حلق عطشان و زخم حسينم آه از غريبي امان از غريبي شدم پابپاي رقيه شنيدم صداي رقيه نشد كه بميرم براي رقيه دارم من از كودكي شكوه ها از زمانه مانده به روي تنم جاي صد تازيانه برجسم من مانده جاي لگدهاي دشمن نشانه آه از غريبي امان از غريبي به خاك بيابان دويدم زاوج غريبي بريدم زروي ابالفضل خجالت كشيدم ذكر امان العطش ناله و ذكرما شد قلب عمو پاره از ناله ء بچه ها شد دست علمگير ساقي سر تشنه كامان جداشد
. مناجات حالا که غیر گریه مرا راه چاره نیست.. در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست حالا که توشه از رمضان برنداشتم.. جز خانه ی تو خانه دیگر نداشتم امروز داد میزنم از درد بارها.. شاید نظر کنند به من سفره دارها بشکن مرا دوباره دلم را ز نو بساز این روح کهنه را تو خدایا ز نو ساز موی سرم یکی یکی آری سپید شد هی نوبت گناه و گناهی جدید شد من پست و روسیاه.. ولی دوست دارمت! باور کن ای خدای علی دوست دارمت! دست مرا بگیر گرفتارم این غروب حال و هوای صبح نجف دارم این غروب از آن زمان که نام علی را شنیده ام از هرکسی به غیر علی دل بریده ام گر قصدتان مدارج توحید گفتن است. توحید ما فضایل مولا شنفتن است کاری برای خویش نکردم خدای من! چیزی نمانده تا به محرم خدای من! هرچند حال من وسط بزم عالی است جایم چقدر پیش حسینِ تو خالی است! حجش چه شد؟!غریب و پریشان چه میکند؟ حاجیِ ما میان بیابان چه میکند؟! حجِ حسین رنگ هُم الغالبون گرفت صحرا هم از تشرّف او بوی خون گرفت اینقدر با شتاب کجا میرود حسین؟! با زینب و رباب کجا میرود حسین؟! دیدی خلیل؟! خون خدای کریم کیست دیدی خلیل؟! حضرت ذبح عظیم کیست این شاه سرجداست سلام علی الحسین ذبحش من القفاست سلام علی الحسین زیر هزار نیزه به فکر شفاعت است جسمش هزار و نهصد و پنجاه قسمت است! یک عده می‌کِشند از آن تن لباس را نیزه مزاحم است بگوید غیاث را ✍ .
زمزمه روز عرفه🏴 عرفه روز مناجات،عرفات درگهِ حاجات عرفه روز رهایی،روز وصل و آشنایی سیّدی الهی العفو" " " " " " " " عرفه روزیه که دل،میشه بی قرار دلبر نامِش و به لب میاریم،دم به دم با چشمای تر سیّدی الهی العفو " " " " " " " عرفه خوبه دل ما،پُرِ از لطف و عطا شه از میونِ این مناجات،راهیِ کرببلا شه سیّدی الهی العفو" " " " " " " " عاشقا با سوز و ناله،همدمِ اشکِ دو عِینَن عده ای تو عرفات و،عده ای صحن حسینن سیّدی الهی العفو" " " " " " " " توی این دعای زیبا،به نامِ غریب مادر وا میشه راهِ گُریزِ،روضه ی امامِ بی سر یا حسین غریب مادر" " " " " " " " اون آقا که لبِ تشنه،سرش از بدن جدا شد سرِ پاکِش پیش زینب،ماهِ روی نیزه ها شد یا حسین غریب مادر..............
زمزمه مناجات روز عرفه روز عرفه آمده مهمان تو هستم شرمندهٔ جود تو و احسان تو هستم یا سیدی العفو... روز عرفه آمده و بر تو پناهم یارب کرمی، خسته ام از بار گناهم یا سیدی العفو... روز عرفه کن نظری بر من مسکین از لطف و کرم دردِ مرا هم بده تسکین یا سیدی العفو... روز عرفه آمده با روی سیاهم شرمنده ام از جرم خود و عمرِ تباهم یا سیدی العفو... روز عرفه آمده برسفرهء عامت از شرم، بریزم ز بصر اشک ندامت یا سیدی العفو... یارب به حقِ پهلوی بشکسته ی زهرا یارب ز کرامت ،گنه من تو ببخشا یا سیدی العفو... یارب به حق سید و سالار شهیدان سوز عطش کرب و بلا ناله ی طفلان یا سیدی العفو... یارب به حق پیکر چاک علی اکبر یارب به حق خون گلوی علی اصغر یا سیدی العفو... یارب به حق فاطمه و باغ گل یاس یارب به حق دست قلم گشته ی عباس یا سیدی العفو... یارب به حق زینب و آن اشک دو عینش یارب به حق پیکر در خون حسینش یا سیدی العفو... یارب به حق صورت نیلی رقیه رخسار کبود گشته ز سیلی رقیه یا سیدی العفو... یارب به حق مهدی زهرا گل حیدر از جرم و گناه من دلخسته تو بگذر یا سیدی العفو...
. 📋 چه خوش بود زندگی در هوای تو حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو بوی بهشت می‌وَزد از کربلای تو چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی که جان دهد پای تو و روضه‌های تو تا خون‌بهای تو، باشد خدای تو درمان هر غم‌ است، اشکِ عزای تو اشکِ از داغ حسین نزد خدا می‌ماند خانه‌ی دوست تو را سوی خودش می‌خواند خانه‌ی دوست کجاست؟! کربلا کربلا مقصد انبیاء مرد این جاده‌ای؟! ای رفیق پا‌به‌پای شهیدان بیا «کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا» چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو عالمیان فِتْيه‌ی ذبح عظیم تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق اکسیر تربتت، آدم‌ربای عشق عشق را زائر مَشّایه فقط می‌داند وادیِ عشق تو را سوی نجف می‌خواند وادیِ عشق کجا؟! جز نجف نجف آن شهر مولا علی مبداء عاشقان؟! اربعین از مسیر نجف یا علی « یا علی یا علی یا علی، یا علی یا علی یا علی» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌👇
. 📋 ای وای پر از زخمی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای وای پُر از زخمی، ای وای پُر از خونی عطشان اگه بودی، عریان نمی‌مونی نترس اگه غارت شده پیرهنت چادرم و می‌ندازم رو بدنت منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم خدای من؛ خدای من، عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من، ببین چقد تنهان بچه‌های من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» دیدم توی مقتل، سینه‌ت پُر از تیره شمر از سنان داره، خنجر رو می‌گیره تیرا رو از سینه‌‌ت بیرون می‌کِشه می‌شینه روی سینه‌ تا آماده شه با خنجرش ضربه‌ی محکم می‌زنه رگای نامرتبت سهم منه خدای من؛ خدای من، کشتن بچه‌م و جلو چشای من خدای من؛ خدای من، به‌ هیچ‌ کسی‌ نمیرسه‌ صدای‌ من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» گودال پُر از خونه، خیمه توو آتیشه رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه با اینکه ریختن سرِ تو قبیله‌ای ولی تو فکر خواهرت عقیله‌ای زجر که دخترا رو هر بار می‌زنه سرِ تو روی نیزه‌ها زار می‌زنه خدای من؛ خدای من، سر بریدن بچه‌م و روی‌ پای‌ من خدای من؛ خدای من، قهقهه می‌زنن به ناله‌های من خدای من؛ خدای من، عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من، ببین چقد تنهان بچه‌های من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 ساربون اومده حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ساربون، اومده گودال خواهرت، داره می‌بینه چشمای، تو چقد تاره سینه‌ی، تو چه سنگینه می‌زنند، تو رو با نیزه پیکرت، دیگه بی‌حاله از تنت، یه چیزی برده هر کسی، توی گوداله «سَیِّدی، ابی عبدالله» نیزه‌ها، که میان پایین نفست، نمیاد بالا سر تو، به روی نیزه پیکرت، میون صحرا پاشو که، علم افتاده حَرَمت، شده آواره تو بگو، چه کنه زینب با غم، گلوی پاره «سَیِّدی، ابی عبدالله» مرکبا، رسیدن از راه تنت و، به زمین دوختن می‌دیدی، از توی گودال خیمه‌هات، چجوری سوختن نکنه، توی این صحرا بسوزه، چادرِ زینب پاشو که، پیش جسم تو کعب نی، نخوره زینب «سَیِّدی، ابی عبدالله» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 تو رو که تنها دیدن حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو رو که تنها دیدن، همه باهم دویدن هنوز تو زنده بودی، سرِ تو رو بُریدن هجوم آودن به تنت سه ساعته می‌زننت نمی‌دونم چی کار کنم؟! نیزه شکوندن توو تنت برا خدا می‌کُشتنت نمی‌دونم چی کار کنم؟! آخه چقدر نیزه و تیر، لازمه واسه کُشتنت هزار و نهصد جای زخم، چیزی نذاشته از تنت نمی‌بُره سرت رو، تابونده تنت رو نمی‌بوسیدم ای کاش، گلوی اطهرت رو زانو رو بدنت پا نمیشه از رو تنت خودت بگو چی کار کنم؟! مادر و پیش تو ندید خنجرِ کُندش رو کشید خودت بگو چی کار کنم؟! پیش منو و مادرمون، جسمت و چرخونده به پشت دوازده ضربه به تو زد، ما رو دوازده دفعه کُشت «جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌👇
. 📋 مائیم و همین حسرت در خون نتپیدن حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مائیم و همین حسرت در خون نتپیدن ماندن وسط راه و به مقصد نرسیدن آنان که دویدند رسیدند به مقصود مائیم و زمین خوردن و دیگر ندویدن بازار غریبی است، ضرر کرده‌ام ای عشق از آمدن و دیدن و یوسف نخریدن شمعی‌ست شهادت که به سوسو زدن افتاد از پیله خوشا! لحظه‌ی پروانه پریدن زنده‌ست شهادت که پیاپی شده کارش در کالبد مُرده‌ی ما روح دمیدن هرجا که شهیدی‌ست همان جا وطن ماست تا کِی سرِ این شاخه و آن شاخه پریدن از شمع و گل و ناله‌ی پروانه بیاموز افروختن و سوختن و جامه دریدن آزادگیِ بی‌تنِ بر نیزه چگونه است؟! برخیز که حیف است چنین قد نکشیدن قد قامتِ ظهرِ عطش از پا نَفِتاده‌ست ای سرو! خوشا پا شدن و قد نَخَمیدن مائیم و همین دست توسل به شهیدان محتاج شهیدیم به وَاللّٰه، شدیداً مائیم و قراری که قرار است بیاید مائیم و همین حسرت دلدار ندیدن *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 ما نباشیم بقیه هستند حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما نباشیم بقیه هستند کارِ تو لَنگ نمی‌مونه همه کربلا رو می‌بینند هیچکی دلتنگ نمی‌مونه دور و برت شلوغه/ همیشه/ ماشاءالله دور و برِ تو خلوت/ نمیشه/ ماشاءالله ماشاءالله ابا عبدالله راه ابا عبدالله ماه ابا عبدالله شاه ابا عبدالله «ابی عبدالله، ابی عبدالله ابی عبدالله حسین، ابی عبدالله» صد هزار سالِ دیگه بازم روضه‌هات تازه‌ترین داغه صد هزار جای دیگه‌م باشم باز حرم وعده‌ی عُشاقه قول و قرارمون با/ رفیقا/ ان‌شاءالله همدیگه رو ببینیم/ کربلا/ ان‌شاءالله ان‌شاءالله درِ این خونه نوکرت می‌مونه قلبِ من مجنونه به عشقِ آقامونه ماشاءالله ابا عبدالله راه ابا عبدالله ماه ابا عبدالله شاه ابا عبدالله «ابی عبدالله، ابی عبدالله ابی عبدالله حسین، ابی عبدالله» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 پرچمدار اومد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرچمدار اومد به نظر که حیدر کرّار اومد یه نفر که نمیشه تکرار اومد اون که زیرِ دستِ حیدر بار اومد چقدر با جگر میره/ با هنر میره دشمن از مقابلش/ داره در میره زمین پیش پاش برخاست/ پرچمش بالاست میرسه سر میزنه/ از چپ و از راست میگه یاعلی/ میره با غضب مجموعه‌ای از/ غیرت و ادب تا جلو میره/ هی قدم قدم دشمنش میره/ هی عقب عقب «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» نام‌آور عباس اون که رو کعبه میره منبر عباس یه سپاهن با علی‌اکبر عباس یه کلام ختم کلام، حیدر عباس تاکه، قد عَلَم می‌کرد/ قلع و قمع می‌کرد با یه ضربه شر چند/ تا رو کم می‌کرد چقدر، صف‌شکن میزد/ سر و تن میزد ضربه‌هاش و مثل/ امام حسن میزد هم سمت یمین/ هم سمت یسار شد همهمه‌ی/ شد گرد و غبار سردارِِ بنی/ هاشم اومده اخماش و ببین/ تیغش به کنار «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 📋 دلی که با تو نیست، بمیره بهتره حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلی که با تو نیست، بمیره بهتره دستِ تو دستم و، بگیره بهتره دل رو چی کار کنه؟!/ از کی فرار کنه؟!/ اون که اسیر تو شد می‌رسه کربلا/ هرکی از هرکجا/ وقف مسیر تو شد هرکسی وقف شما نباشه اسیر بازیه روزگاره اما کسی که بمونه با تو آقاییِ روزگار و داره «حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم» مسیر عاشقی، راهی مشخصه رفتن از این مسیر، کاری مقدسه آی اگه سادگی/ جاده‌ی عاشقی/ خونت و می‌طلبه حد و حدود تو/ شرط و ورود تو/ معرفت و ادبه اگه دَم از معرفت زدیم ما یه نمونه‌ش مادر وهب بود یه تنه زد لشکر و بهم ریخت سلاح دستش سر‌ِ وهب بود «حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم» موندنِ با حسین، دعامه شب به شب راه نجاتمه، دست ابا الادب ساقیِ کربلا/ از دل هر بلا/ ما رو بیرون میاره هرکی مؤدبه/ نوکرِ زینبه/ سقا هواش و داره ادبِ مرده که چاره‌سازه با ادبی، عاقبت بخیری از ادبت میشه این و فهمید که تو زبیر هستی یا زهیری «حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم» شاعران: ، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 سر نخواهم کرد خم پیش کسی الا حسین حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر نخواهم کرد خم، پیش کسی اِلا حسین قلب من خورده به نامِ، نامیِ مولا حسین در رَهَش امروز هرکس یک قدم برداشته خوب می‌داند تلافی می‌کند فردا حسین آه از آن روزی که خلوت می‌شود دورِ مزار بعد می‌بینی که مانده پیش تو تنها حسین بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم از همه عالم کفایت می‌کند ما را حسین شک ندارم نوکران را، از صف یوم الحساب می‌کشد بیرون ملک، می‌گوید: اینها با حسین ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست لحظه‌ای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین کوله‌باری از گناه آورده‌ام، چون گفته‌اند با دو قطره اشک، پاکش می‌کند یکجا حسین رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست کَلْمَهُ الحُسنیٰ حسین و عُرْوَة الْوُثْقَی حسین بس که بخشیده‌ست می‌ترسم میان قتلگاه شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین مادرم می‌گفت اگر شوق حرم داری بگو بعد تسبیحات بی‌بی حضرت زهرا …حسین هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین! *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. یا صاحب الزمان عج الله من گریه میکنم که تماشا کنی مرا مانند طفل گمشده پیدا کنی مرا حجت قبول دلبر احرام بسته ام ای کاش در دعای خودت جا کنی مرا با گریه کردن این دل من زنده می شود دل مرده آمدم که تو احیا کنی مرا اسباب زحمت تو شده اين گدا ولي هرگز مباد از سر خود وا كني مرا تو سفر دار گریه ي ماه محرمی چشمی پر اشک میشود اهدا کنی مرا؟ بيت الحرامِ سينه زنان ؛ خاک كربلاست دارم اميد ، مُحرم آنجا كني مرا همراه خویش زائر شش گوشه ام کنی خاک قدوم اکبر لیلا کنی مرا اي روضه خوانِ تنگِ غروب منا بيا پرچم به دوش ماتم كرب و بلا بيا
. بهار زندگی اش را نفس به گریه کشید کسی که روضه ی مکشوفه را به چشمش دید گریست آنکه شنید از حدیث کرب و بلا شکست آنکه به چشمان خویش دید و چشید به چشم دید یلی رفت و اربا اربا شد به تیر و نیزه زمین خورد عاقبت خورشید درون خیمه ی آتش گرفته بود و چقدر به روی خار مغیلان کنار عمه دوید به نیزه دید سر بهترین عالم را و پای عصمت کبری رسیده بزم یزید چگونه می شود از داغ این بلا نشود تمام موی سر کودک سه ساله سپید صبور در غم عظمی کشید قد اما به یاد کرب و بلا قلب او همیشه تپید کسی به یاد ندارد میان مردم شهر کجا و کی ؟پس از آن سیل گریه ها،خندید شکافت قلب علوم و حدیث معرفتش به جان شیعه ی عالم دوباره جان بخشید نداشت طاقت خورشید را زمانه ی ظلم خبر رسید که شد باقر العلوم شهید حرم ندارد و یک روز شیعه خواهد ساخت برای حضرت خورشید بارگاه جدید .
. علیه السلام علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیدا که شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم ✍ .
55727_1398515123431_332469.mp3
401.2K
▪️نوحه شهادت امام محمد باقر (ع) می سوزد جگر امام مظلوم می گرید بقیع بر باقرالعلوم کشته شد مسموم بی جرم و گناه یا صاحب الزمان آجرک الله با اشک ملائک، شسته شد تنش پیراهن نمازش شد کفنش می سوزد خورشید بر سر زند ماه یا صاحب الزمان، آجرک الله ده سال از داغ او، منا بگرید بر وارث کرب و، بلا بگرید کعبه پوشیده جامه ی سیاه یا صاحب الزمان، آجرک الله ✍ميثم مؤمنی نژاد