eitaa logo
• الشَغَف •
103 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
92 فایل
بـسـمـ ربـــ یوسف الــزهـرا♥ شـروعــ مــونـ : ¹¹'⁹'¹⁴⁰⁰ "الشَغَفْ" یعنی نهايتِ مرحله‌ىِ عشق؛ نفوذِ عشق تا پرده‌یِ دل { یا منجی }♥️ کانال وقف صاحب الزمان♥️ کــپــی؟ فقط از پست هایی که کپی ممنوع نیست حلالت رفیق😉 کانال همسایه @BarayeAgaahi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رَب الشهدا...✨ به قلم:سارا بانو❤️🍃 -------------------- داشتم موضوع رو توضیح میدادم که گوشیم زنگ خورد نگاهم رو به صفحه گوشی دادم و بادیدن اسمی که روی گوشی بود خوشحال شدمو سریع تماس و وصل کردم. دنیا:سلام به برادر گرامی داوود:سلام بر خواهر مهربانم دنیا:چطوری داوود:موتوری دنیا:من جدی ام داوود:خب من جدی نیستم دنیا:عه داوود آدم باش دیگه داوود:باشه چشم.دیگه چه خبر دنیا:هیچی.با ریحانه رفتیم خونه داوود:حالش خوبه؟؟ دنیا:آره خوبه فقط خیلی نگرانشم داوود:چراا دنیا:همش تو فکر اون پسرس داوود:بهش بگو نگران نباشه به رسول نمیگم این موضوع رو با گفتن اسم رسول یادش افتادم یعنی الان تو چه وضعیتیه دنیا:باشه مواظب خودت باش من برم ریحانه صدام میکنه داوود:باشه ....... 🌼یک روز بعد🌼 --------------------- صبح زود بیدار شدم و صبحونه رو خوردم راه افتادم به سمت آزمایشگاه ------------------ سلام خانم اومدم جواب آزمایش رو بگیرم پرستار:اسمتون عطیه: شمسی....عطیه شمسی پرستار: بله آماده است(برگه رو میده بهش) عطیه:خب مثبت یا منفی؟ پرستار: مثبت خانم عطیه: مرسی آنقدر ذوق کردم که سریع دویدم سمت در و از آزمایشگاه خارج شدم و به سمت خونه حرکت کردم........ --------------------- کم کم نور رو میدیدم اما تار از درد نمیتونستم تکون بخورم ..نور مستقیم توی چشمم می‌تابید چشم هامو بستم تا نور اذیتم نکنه که دیگه نوری دیده نشد.... ------------------- فکر م درگیر بود که موبایلم به صدا در اومد.جواب دادم. -:خب خب میبینم که چه فرمانده بیخیالی هستی‌..... این جوجه مامور داره جون میده و تو به فکر خودتی.....(گوشی قطع شد) باشنیدن این حرفا پاهام سست شد باید برم باید برم پیششون.... سمت اتاق آقای عبدی حرکت کردم تا این موضوع رو در میون بزارم....... ادامه دارد🙂 @dokhtaranmahdavi1