❤حضرات معصومین(ع) :
#حضرت_رسول_اکرم(صلّی الله علیه و آله)
#امام_علی_علیه_السلام
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_جواد_علیه_السلام
#امام_هادی_علیه_السلام
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
🏳مخدّرات :
#حضرت_آمنه_سلام_الله_علیها
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه_بنت_اسد_سلام_الله_علیها
#فاطمه_بنت_الحسین_سلام_الله_علیها
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
🏴امامزادگان :
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_محسن_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#عبدالله_بن_علی_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
#جعفر_بن_علی_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
#عثمان_بن_علی_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
🚩 #از_شهدای_کربلا :
#انصار_الحسین_علیه_السلام
#انصار_المهدی_علیه_السلام
#زهیر_بن_قین_رحمه_الله
#جون_بن_حوی_رحمه_الله
#بریر_بن_خضیر_رحمه_الله
#عمرو_بن_جناده_رحمه_الله
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#عبدالله_بن_یقطر_رحمه_الله
#حبیب_بن_مظاهر_رحمه_الله
#حر_بن_یزید_ریاحی_رحمه_الله
#نافع_بن_هلال_جملی_رحمه_الله
#اسلم_بن_عمرو_ترکی_رحمه_الله
#عبدالله_بن_عمیر_کلبی_رحمه_الله
#سعید_بن_عبدالله_حنفی_رحمه_الله
#قیس_بن_مسهر_صیداوی_رحمه_الله
#مسلم_بن_عوسجه_اسدی_رحمه_الله
#طفلان_حضرت_زینب_علیهم_السلام
#طفلان_حضرت_مسلم_علیهم_السلام
#اسرای_کربلا
👥برخی اصحاب :
#ابوذر_غفاری_رحمه_الله
#بلال_بن_رباح_رحمه_الله
#عمار_بن_یاسر_رحمه_الله
#حضرت_حمزه_رحمه_الله
#حضرت_سلمان_رحمه_الله
#حضرت_ابوطالب_رحمه_الله
#محمد_بن_ابی_بکر_رحمه_الله
#حضرت_عبدالمطلب_رحمه_الله
#جعفر_بن_ابی_طالب_رحمه_الله
#میثم_بن_یحیی_تمار_رحمه_الله
#هانی_بن_عروه_مرادی_رحمه_الله
#مالک_بن_حارث_نخعی_رحمه_الله
#عبدالله_بن_عفیف_ازدی_رحمه_الله
#جابر_بن_عبدالله_انصاری_رحمه_الله
#مختار_بن_ابی_عبید_ثقفی_رحمه_الله
🏴☠️ #اشقیاء :
#یزید_بن_معاویه_لعنه_الله
#عبیدالله_بن_زیاد_لعنه_الله
#عمر_بن_سعد_لعنه_الله
#شمر_بن_ذی_الجوشن_لعنه_الله
#شبث_بن_ربعی_لعنه_الله
#حصین_بن_نمیر_لعنه_الله
#خولی_بن_یزید_لعنه_الله
#سنان_بن_انس_لعنه_الله
#حرمله_بن_کاهل_لعنه_الله
#عمرو_بن_حجاج_لعنه_الله
⚠️ #شبهات :
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مراسم_شاه_حسین_گویان
#مراسم_عروسی_قاسم
#مراسم_عید_الزهراء
#مراسم_شیر_و_فضه
#مراسم_عمر_کشون
#مقتل_ابی_مخنف
#مراسم_قمه_زنی
#اربعین_حسینی
#علم_عزاداری
#زعفر_جنی
♻️ #شباهتها :
#شباهت_حضرت_ابراهیم_ع_با_امام_حسین_ع
#شباهت_حضرت_عیسی_ع_با_امام_حسین_ع
#شباهت_حضرت_یحیی_ع_با_امام_حسین_ع
#شباهت_امام_علی_ع_با_امام_حسین_ع
#شباهت_حضرت_فاطمه_س_با_امام_حسین_ع
#شباهت_حضرت_فاطمه_س_با_حضرت_زینب_س
#شباهت_امام_حسین_ع_با_امام_رضا_ع
#شباهت_امام_حسین_ع_با_امام_زمان_عج
#شباهت_امام_علی_ع_با_حضرت_علی_اکبر_ع
⁉️ #پرسش_و_پاسخ
👤 #زیارت :
#روایات_کربلا
#فضیلت_عزاداری
#فضیلت_گریه
#فضیلت_زیارت
#آداب_زیارت
👌ویژه :
#ویژه_عرفه
#ویژه_غدیر
#ویژه_ماه_محرم
#ویژه_ماه_صفر
#ویژه_ماه_شعبان
#ویژه_ماه_رمضان
#ویژه_شب_جمعه
#ویژه_ماه_ذی_الحجه
🔎اصطلاحات :
#روضه_مکشوف
#شعائر_حسینی
#روضه_خوانی
#مقتل_خوانی
#علم_عزاداری
#دهه_سازی
#زبان_حال
#قمه_زنی
#تباکی
🎤 #آداب_روضه_خوانی :
#باید_و_نباید_های_مداحی
#آسیب_شناسی_مداحی
#تحریفات_عاشورایی
#روضه_های_بی_سند
#روضه_های_جعلی
#خرافات_عزاداری
#ابتذالات_مداحی
#مولودی_خوانی
#روضه_شماره
#آداب_مداحی
#آداب_منبر
#تصوف
#غلات
#غلو
🎙 #سخن_علماء :
#امام_خمینی
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_عندلیب_همدانی
#استاد_یوسفی_غروی
#استاد_میرزا_محمدی
#روضه_خوانی_علماء
#استاد_حامد_کاشانی
#شهید_مطهری
#سیره_علماء
#خطبای_عالم
#پیر_غلامان
📚کتاب :
#دسته_بندی_منابع_غیر_معتبر
#دسته_بندی_منابع_معتبر
#مقتل_شناسی
#معرفی_کتاب
#نقد_کتاب
📅روز شمار :
#روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین
#روز_شمار_شهادت_پیغمبر
#روز_شمار_فاطمیه
#روز_شمار_عاشورا
#وقایع_کوفه
#وقایع_شام
📝اسناد :
#اسناد_افضلیت_خدیجه
#اسناد_شهادت_پیغمبر
#اسناد_ایمان_ابوطالب
#اسناد_دفن_مخفیانه
#اسناد_محسنیه
#اسناد_صدمات
#اسناد_هجوم
#اسناد_غدیر
☢متفرقه :
#داستان_اهلبیت_علیهم_السلام
#شاعران_اهلبیت_علیهم_السلام
#از_سقیفه_تا_عاشورا
#عبرتهای_عاشورایی
#نکته_های_کربلا
#دو_خط_روضه
#تشیع_انگلیسی
#دشمن_شناسی
#اربعین_حسینی
#جعل_روایت
#جعل_حدیث
#نقدی_بر
#عکسینه
#مناجات
#نماهنگ
#تلنگر
@AsnadolMasaeb
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا رَسُولَ اللّهِ(ص)، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا خَاتَِمَ النَّبِیینَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ》🔷🔹
✅درباره لحظات آخر عمر شریف حضرت رسول اکرم(ص) آمده است که؛
حضرت(ص) در بستر افتاده بودند و حال ایشان رو به وخامت بود، تا جایی که مکرر بیهوش می شدند و لحظاتی بعد به هوش می آمدند و تمام زنان و كودكان می گریستند.
گروهى از یاران آن حضرت(ص) علاقه مند بودند که از نزدیک رهبر عالى قدر خود را زیارت کنند، ولى وخامت وضع رسول خدا(ص) اجازه نمىداد در اتاقى که ایشان در آن بسترى شده بود، جز اهل بیت ایشان، کسى رفت و آمد کند.
حضرت(ص) داشت آخرین وصایای خود را به امام علی(ع) می کرد و حضرت فاطمه(س) نیز گریان بودند و به شدت بی تابی می کردند.
در این باره از عایشه نقل شده است که؛
📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَهَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ!
فَقالَتْ : أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ!》
♦️هنگامى که رسول خدا(ص) مریض شد، رسول خدا(ص) در ساعات آخر عمرش حضرت فاطمه(س) را به حضورش فراخواند و لحظاتی به نجوا و صحبت محرمانه پرداخت، من از دور دیدم که فاطمه(س) نخست گریه کرد و سپس خندید.
دخترش فاطمه(س) را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت.
فاطمه(س) گریه کرد، مجدّداً رسول خدا(ع) با او نجوا کرد، فاطمه(س) این بار خندید.
من از این کار تعجب کرده و از دختر رسول خدا(ص) پرسیدم:ای فاطمه(س)! با پیامبر خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟
او از فاش کردن موضوع مذاکره خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول خدا(ص) چون از ایشان دوباره خواستم که آن را بگوید، فرمود : پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود :
اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱)
لحظاتی گذشت، و در این هنگام که سر مبارک حضرت رسول اکرم(ص) در دامن امام علی(ع) بود، جان سپرد.
امیرالمؤمنین(ع)، در یکى از خطبههاى خود به این مطلب تصریح کرده و مىفرماید :
📋《وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللّهِ(ص) وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِی وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کَفِّی، فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِی وَ لَقَدْ وُلِّیتُ غُسْلَه وَ الْمَلاَئِکَةُ أَعْوَانِی》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) در حالى که سرش بر سینه ام قرار داشت، قبض روح شد، نفس او در دستم روان گشت و سپس آن را به چهره کشیدم و من عهده دار غسل او بودم، در حالى که فرشتگان مرا یارى مى کردند.(۲)
صدای ناله و گریه زنان و کودکان بالا گرفت و على(ع) شيون كنان، رحلت رسول اکرم(ص) را اطرافيان خبر داد.
«فضه» کنیز فاطمه(س) می گوید :
📋《لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهُ(ص) افْتَجَعَ لَهُ الصَّغِيرُ وَ الْكَبِيرُ وَ كَثُرَ عَلَيْهِ الْبُكَاءُ وَ قَلَّ الْعَزَاءُ وَ عَظُمَ رُزْؤُهُ عَلَى الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَحْبَابِ وَ الْغُرَبَاءِ وَ الْأَنْسَابِ وَ لَمْ تَلْقَ إِلَّا كُلَّ بَاكٍ وَ بَاكِيَةٍ وَ نَادِبٍ وَ نَادِبَةٍ》
♦️وقتی رسول خدا(ص) از دنیا رفت، کوچک و بزرگ در مرگ او اندوهگین شدند؛ گریه، بسیار و شکیبایی، اندک شد. مصیبت از دست دادن او بر خویشان، اصحاب، دوستان و غریبه هم سنگین بود و مرد و زنی را نمیدیدی، مگر در حالت گریه و زاری!
📋《وَ لَمْ يَكُنْ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَحْبَابِ أَشَدَّ حُزْناً وَ أَعْظَمَ بُكَاءً وَ انْتِحَاباً مِنْ مَوْلَاتِي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(س)》
♦️در میان زمینیان، اصحاب، خویشان و دوستان کسی غمزدهتر و گریه و ناله کنندهتر از سرورم حضرت فاطمه(س) نبود.(۳)
در قسمتی از فرمایشات حضرت صدیقه طاهره(س) پس از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) آمده است که ایشان می فرمود :
📋《يَا أَبَتَاهْ! مَا أَعْظَمَ ظُلْمَةَ مَجَالِسِكَ!
فَوَا أَسَفَاهْ عَلَيْكَ إِلَى أَنْ أَقْدِمَ عَاجِلًا عَلَيْكَ وَ أُثْكِلَ أَبُوالْحَسَنِ الْمُؤْتَمَنُ أَبُووَلَدَيْكَ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَخُوكَ وَ وَلِيُّكَ وَ حَبِيبُكَ وَ مَنْ رَبَّيْتَهُ صَغِيراً وَ وَاخَيْتَهُ كَبِيراً وَ أَحْلَى أَحْبَابِكَ وَ أَصْحَابِكَ إِلَيْكَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ سَابِقاً وَ مُهَاجِراً وَ نَاصِراً وَ الثُّكْلُ شَامِلُنَا وَ الْبُكَاءُ قَاتِلُنَا وَ الْأَسَى لَازِمُنَا ثُمَّ زَفَرَتْ زَفْرَةً وَ أَنَّتْ أَنَّةً كَادَتْ رُوحُهَا أَنْ تَخْرُج》
♦️پدر جان! آن مجالسى كه تو داشتى با رفتن تو دچار ظلمت شده اند.
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
ابوالحسن(ع) تو را از دست داد، همان ابو الحسنى كه مؤتمن، پدر دو فرزند تو حسن(ع) و حسین(ع)، برادر تو دوست تو و محبوب تو مى باشد.
همان على(ع) كه تو او را از زمان كودكى پرورش دادى در زمان بزرگسالى اش با او برادر شدى.
همان على(ع) كه محبوبترین دوستان و اصحاب تو بود.
همان على(ع) كه در اسلام آوردن و هجرت نمودن و یارى كردن تو بر همه سبقت گرفت.
ما تو را از دست دادیم، گریه ی قاتل ما خواهد بود و تأسف همراه و مونس ما گردید.
سپس آن بانو فریادى زد و ناله اى كرد كه نزدیك بود روح از بدنش مفارقت نماید.(۴)
به نقل مشهور رحلت آن حضرت(ص) در روز دوشنبه اتفاق افتاده است.
و امام رضا(ع) درباره این روز می فرماید :
📋 《..وَ یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ یَوْمُ نَحْسٍ قَبَضَ اللهُ فِیهِ نَبِیَّهُ وَ مَا أُصِیبَ آلُ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَّا فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ..》
♦️دوشنبه روزى نحسى است كه خدا در آن روز پیامبر خود را قبض روح كرد و آل محمّد(ص) دچار مصیبت نشدند مگر در روز دوشنبه!(۵)
🏴امام سجاد(ع) درباره رحلت حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید :
📋《لَمَّا كَانَ قَبْلَ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) ثَلَاثَةَ أَيَّامِ هَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ :
يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ إِكْرَاماً وَ تَفْضِيلًا لَكَ وَ خَاصَّةً يَسْأَلُكَ عَمَّا هُوَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْكَ يَقُولُ :
كَيْفَ تَجِدُكَ يَا مُحَمَّدُ(ص)؟
قَالَ النَّبِيُّ(ص) :
أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَغْمُوماً وَ أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَكْرُوباً!》
♦️سه روز از عمر با برکت حضرت رسول اکرم(ص) باقی مانده بود که، جبرئیل بر آن حضرت(ص) نازل شد و گفت :
یا احمد! همانا خدای متعال بر اثر گرامی داشتن و فضیلت تو و خصوصیتی که با تو داشته مرا بسوی تو فرستاده است و از موضوعی می پرسد که خود او، نسبت به آن از تو، داناتر است.
و آن سؤال این است که میفرماید، چگونه خود را می یابی؟
پیامبر اکرم(ص) در پاسخ فرمود :
ای جبرئیل! خود را اندوهناک و دلگیر مشاهده میکنم.
📋《فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ وَ مَعَهُمَا مَلَكٌ يُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِيلُ فِي الْهَوَاءِ عَلَى سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ!
فَسَبَقَهُمْ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ :
يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ إِكْرَاماً لَكَ وَ تَفْضِيلًا لَكَ وَ خَاصَّةً يَسْأَلُكَ عَمَّا هُوَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْكَ!
فَقَالَ : كَيْفَ تَجِدُكَ يَا مُحَمَّدُ؟
قَالَ : أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَغْمُوماً وَ أَجِدُنِي يَا جَبْرَئِيلُ مَكْرُوباً!》
♦️روز سوم، جرائیل مجدد به حضور مبارک شرفیاب شد.
در این روز، جبرئیل به اتفاق عزرائیل و فرشتهای به نام اسمائیل همراه با هفتاد هزار فرشته دیگر به حضور مبارک شرفیاب گردیده بود.
جبرئیل، که پیش از عزرائیل و اسمائیل به حضور مبارک رسول خدا(ص) شرفیاب شده بود، از ایشان پرسید :
یا احمد! همانا خدای تعالی بر اثر گرامی داشتن و فضیلت تو و خصوصیتی که با تو داشته مرا بسوی تو فرستاده است و از موضوعی میپرسد که خود او، نسبت به آن از تو، داناتر است.
و آن سؤال این است که میفرماید، چگونه خود را مییابی؟
حضرت(ص) در پاسخ فرمود :
خود را اندوهناک و غمناک مشاهده میکنم.
📋《فَاسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ!
فَقَالَ جَبْرَئِيلُ : يَا أَحْمَدُ!
هَذَا مَلَكُ الْمَوْتِ يَسْتَأْذِنُ عَلَيْكَ لَمْ يَسْتَأْذِنْ عَلَى أَحَدٍ قَبْلَكَ وَ لَا يَسْتَأْذِنُ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَكَ!》
♦️سپس عزرائیل، اجازه ورود گرفت.
سپس جبرائیل عرضه داشت :
ای احمد! این عزرائیل ملک الموت است که اذن ورود به خدمتتان را دارد.
با اینکه پیش از شما از احدی اذن ورود نخواسته و پس از شما هم، از کسی اجازه نخواهد خواست!
📋《قَالَ : ائْذَنْ لَهُ!
فَأَذِنَ لَهُ جَبْرَئِيلُ فَأَقْبَلَ حَتَّى وَقَفَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ :
يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ وَ أَمَرَنِي أَنْ أُطِيعَكَ فِيمَا تَأْمُرُنِي إِنْ أَمَرْتَنِي بِقَبْضِ نَفْسِكَ قَبَضْتُهَا وَ إِنْ كَرِهْتَ تَرَكْتُهَا》
♦️رسول خدا(ص) به جبرئیل گفت :
به وی اجازه ورود بده!
عزرائیل بهحضور مبارک شرفیاب شد و در برابر رسول اکرم(ص) توقف کرد و گفت : ای احمد(ص)! خدای متعال مرا بسوی تو اعزام کرده است و دستور داده، هر چه بفرمائی، اطاعت کنم؛ اگر دستور دهی، جان تو را قبض کنم، قبض میکنم. و اگر دستور دهی، تو را به حال خود واگذارم، از تو اطاعت کرده و قبض روحت نخواهم کرد.
📋《فَقَالَ النَّبِيُّ(ص) :
أَ تَفْعَلُ ذَلِكَ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ؟
قَالَ نَعَمْ بِذَلِكَ أُمِرْتُ أَنْ أُطِيعَكَ فِيمَا تَأْمُرُنِي.
فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ : يَا أَحْمَدُ!
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدِ اشْتَاقَ إِلَى لِقَائِكَ》
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
♦️رسول خدا(ص) فرمود :
هر وظیفهای که نسبت به من داری، انجام بده.
عزرائیل گفت : وظیفه من بسته به فرمان شماست.
جبرئیل گفت : یا احمد! خدای تعالی اشتیاق دیدار تو را دارد.
رسول خدا(ص) فرمود : ای عزرائیل! ماموریت خود را بجای بیاور.
📋《فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) :
يَا مَلَكَ الْمَوْتِ امْضِ لِمَا أُمِرْتَ بِهِ.
فَقَالَ جَبْرَئِيلُ : هَذَا آخِرُ وَطْئِيَ الْأَرْضَ إِنَّمَا كُنْتَ حَاجَتِي مِنَ الدُّنْيَا》
♦️جبرئیل نزدیک به قبض روح پیغمبر(ص)، گفت :
درود خدا بر تو، ای رسول خدا(ص)!
اینک آخرین گامی است که بر روی زمین میگذارم و از این پس، به زمین نخواهم آمد؛ زیرا منظور من، از آمدن به زمین، وجود مقدس تو بود.(۶)
اما در مورد اینکه حضرت رسول اکرم(ص) به شهادت رسیده است، ابتدا باید بگوییم که؛
امام حسن مجتبی(ع) می فرماید :
📋《مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُومٌ》
♦️هیچ یک از ما اهل بیت(ع) نیست، مگر اینکه کشته شود یا مسموم شود.(۷)
در کتب شیعه و اهل سنت به شهادت حضرت رسول اکرم(ص) تصریح شده است.
شیخ مفید می گوید :
📋《وَ قُبِضَ بِالْمَدِينَةِ مَسْمُوماً يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ لِلَيْلَتَيْنِ بَقِيَتَا مِنْ صَفَرٍ سَنَةَ عَشَرَةٍ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثٍ وَ سِتِّينَ سَنَةً》
♦️رسول خدا در روز دوشنبه بیست و هشت صفر سال ده هجری در مدينه در سن شصت و سه سالگی در حالى كه مسموم شده بود، از دنيا رفت.(۸)
شیخ طوسی نیز دقیقا همین نقل را می آورد.(۹)
داود بن يزيد می گويد :
از شعبى شنيدم كه مى گفت :
📋《وَاللهِ لَقَد سَمَّ رَسُولُ اللهِ(ص)》
♦️به خدا قسم که رسول خدا(ص) مسموم از دنیا رفته است.(۱۰)
بخاری و مسلم و بسياری ديگر از بزرگان اهل سنت نوشته اند که؛
📋《قالت عَائِشَةُ : لَدَدْنَاهُ في مَرَضِهِ فَجَعَلَ يُشِيرُ إِلَيْنَا أَنْ لَا تَلُدُّونِي فَقُلْنَا كَرَاهِيَةُ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فلما أَفَاقَ قال أَلَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُدُّونِي قُلْنَا كَرَاهِيَةَ الْمَرِيضِ لِلدَّوَاءِ فقال لَا يَبْقَي أَحَدٌ في الْبَيْتِ إلا لُدَّ وأنا أَنْظُرُ إلا الْعَبَّاسَ فإنه لم يَشْهَدْكُمْ》
♦️عايشه گفته است در دهان رسول خدا(ص) در زمان مريضي ايشان به زور دوا ريختيم، پس با اشاره به ما فهماندند كه به من دوا نخورانيد، ما با خود گفتيم اين از آن جهت است كه مريض از دوا بدش مي آيد و وقتي حضرت(ع) بهتر شد، فرمودند :
آيا من شما را از اين كه به من دوا بخورانيد نهي نكردم؟
پس فرمودند : بايد در دهان هر كسی كه در اين خانه است، در جلوی چشم من دوا ريخته شود؛ غير از عباس كه او شاهد ماجرا نبوده است.(۱۱)
همچنين بسياري از بزرگان اهل سنت همين مطلب را از «عبدالله بن مسعود» نقل كرده اند که گفته است :
📋《لِأَنْ أَحْلِفَ تِسْعاً ان رَسُولَ اللَّهِ(ص) قُتِلَ قَتْلاً أَحَبُّ الي من أَنْ أَحْلِفَ وَاحِدَةً انه لم يُقْتَلْ وَذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ نَبِيًّا وَاتَّخَذَهُ شَهِيداً》
♦️اگر نُه بار قسم بخورم كه رسول خدا(ص) كشته شده است برايم محبوب تر است از اين كه يك بار قسم بخورم كه او كشته نشده است؛ زيرا خداوند او را پيامبر و شهيد قرار داده است.(۱۲)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📝شعر :
شهر مدینه صحنه ی صحرای محشر است
باور کنیم عمر جهان رو به آخر است
ملک خدای عزوجل خیمه ی عزاست
کی صاحب عزاست؟ خداوند اکبر است
در بیت وحی آمده در می زند اجل
این لحظه ی یتیمی زهرای اطهر است
جاری است اشک دیده ی شیرخدا علی
انگار آب غسل نبی اشک حیدر است
عترت غریب گشته و قرآن به زیر پا
دست امین وحی خداوند بر سر است
باور کنید بر جگر شیر حق علی
داغ نبی فقط نه که داغ برادر است
رکن علی شکسته و از بس شده غریب
از غصه گشته مثل همایی که بی پر است
یارب بر او تو فاطمه اش را نگاه دار
زهرا برای شیرخدا رکن دیگر است
مویی مباد کم ز سر فاطمه شود
کو دست و تیغ و بازوی سردار خیبر است
👤سازگار
📚منابع :
۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰
۲)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۳۷۹
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۵
۴)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۷۹۳
۵)تهذیب الاحکام طوسی، ج۴، ص۳۰۱
۶)امالی شیخ صدوق، ص۲۷۴
۷)بحارالانوار مجلسی، ج۲۷، ص۲۱۷
۸)المقنعه شیخ مفید، ص۴۵۶
۹)تهذیب الاحکام طوسی، ج۶، ص۲
۱۰)المستدرک حاكم نيشابوری، ج۳، ص۶۱
۱۱)صحيح بخاری، ج۴، ص۱۶۱۸
۱۲)المصنف صنعانی، ج۵، ص۲۶۹
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا امینَ اللهِ فی اَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبادِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ(علیه السلام)》🔶🔸
✅طبق نقل تاریخ، امام علی(علیه السلام) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند.
اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است.
چون امام علی(ع) در بخشی از نامه ای که به «عثمان بن حُنیف»، حاکم بصره نوشته بود، فرمود :
📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی
لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》
♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱)
امام علی(ع) با این یک جمله، معرفی شد!
اما باید این دو جائی که حضرت(ع) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(ع) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است.
اما آن دو جا؛
1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(ع) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(ع) زد، که تاریخ می نویسد :
📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》
♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(ع) فرود آورد.(۲)
📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》
♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(ع) را تا سجده گاهِ آن حضرت(ع) شکافت.
پس در این هنگام، امام(ع) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد.
اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳)
2⃣دومین جا، اونجایی است که «اسماء بنت عمیس» بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(س) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(علیهما السلام) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت :
📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(ص) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید.
در این هنگام، حسنین(ع) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(ع) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید :
📋《مَا الخَبَرُ؟》
♦️چه اتفاقی افتاده است؟
آنان گفتند :
📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》
♦️مادرمان فاطمه(س) از دنیا رفته است.
وقتی امام علی(ع) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛
📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》
♦️علی(ع) با صورت بر زمین افتاد.(۴)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📝شعر :
داغ تو بُرد تاب پدر را وگر نه صد
لشگر حریف فاتح خیبر نمی شود!
👤احمدی
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴
۲)اعلام الوری طبرسی، ج۱، ص۳۰۹
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹
۴)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۵۰۰
@AsnadolMasaeb
🔹🔷《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّة النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَهَ الزَهرَاء(سلام الله علیها)》🔷🔹
✅در تاریخ آمده است که عروسی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و امام علی(علیه السلام) بسیار با شکوه برگزار شد.
جابر بن عبدالله انصاری می گوید :
ما در عروسی علی(ع) و فاطمه(س) حاضر بودیم.
📋《فَمَا رَأَينَا عُرسَاً أَحسَنَ مِن عُرسِ فَاطِمَةَ(س)》
♦️ما هیچ مجلس عروسی را بهتر از عروسی حضرت فاطمه(س) ندیده بودیم.(۱)
از ابن عباس نقل شده است که؛
📋《لَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الَّتِي زُفَّتْ فِيهَا فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ النَّبِيِّ(ص) إِلَى عَلِيٍّ(ع) كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) قُدَّامَهَا، وَجِبْرِيلُ عَنْ يَمِينِهَا، وَمِيكَائِيلُ عَنْ شِمَالِهَا، وَسَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ مِنْ خَلْفِهَا يُسَبِّحُونَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ، وَيُقَدِّسُونَهُ حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ》
♦️هنگامی که حضرت فاطمه(س)، دخت گرامی حضرت رسول اکرم(ص)، را به خانه امام علی(ع) می بردند، پیامبر اکرم(ص) پیشاپیشِ مرکب و جبرائیل سمت راست و میکائیل سمت چپ و هفتاد هزار فرشته از پی مرکب ایشان حرکت می کردند که تا طلوع فجر خداوند عزوجل را تسبیح و تقدیس می کردند.
ابن شهر آشوب نقل می کند؛
📋《أَمَرَ النَّبِيُّ(ص) بَنَاتَ عَبدِالمُطَلِّبِ وَ نِسَاءَ المُهَاجِرِينَ وَ الاَنصَارِ أَن يَمضِينَ فِي صَحبَةِ فَاطِمَةَ(س) وَأَن يَفرَحنَ وَ يَرجَزُونَ وَ يُكَبِّرنَ وَ يَحمَدنَ وَ لَايَقُلنَ مَا لَا يَرضَى اللهُ》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار دستور داد تا در معیت و مصاحبت با حضرت فاطمه(س) باشند و ایجاد سرور و خوشحالی کنند و رجز بخوانند و تکبیر بگویند و خداوند را حمد و سپاس گویند و چیزی که رضایت خداوند متعال در آن نیست را به زبان نیاورند.(۲)
جابر می گوید :
📋《فَأَركَبَهَا عَلَى نَاقَتِهِ وَ أَخَذَ سَلمَانُ زَمَامَهَا وَ حَولَهَا سَبعُونَ أَلفَ حَورَاءَ وَ النَّبِيُّ(ص) وَحَمزَةُ وَ عَقِيلُ وَ أهلُ البَيتِ يَمشُونَ خَلفَهَا مُشَهِّرِينَ سُيُوفُهُم وَ نِسَاءُ النَّبِيِّ قُدَّامُهَا》
♦️پس حضرت رسول اکرم(ص) فاطمه(س) را سوار بر ناقه نمود و سلمان نیز زمام مرکب را گرفت و حرکت کرد که در اطراف ناقه هفتاد هزار حوری و ملک در حال مشایعت بودند.
خود حضرت رسول اکرم(ص) و حمزه و عقیل و افراد دیگری از اهل بیت، در حالی که شمشیرهای خود را برهنه کردند بودند، به دنبال ناقه ی عروس به راه افتادند و همسران پیامبر اکرم(ص) نیز پیشاپیش قافله و مرکب عروس حرکت می کردند.(۳)
هنگامی که کاروان به درب خانه حضرت امیرالمومنین(ع) رسید، حضرت رسول اکرم(ص) دستِ امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را گرفت و بین این دو بزرگوار ایستاد و سپس؛
📋《كَشَفَ الرِّداءَ عَن وَجهِها حَتَّى رَآها عَلِيٌّ(ع) ثُمَّ أخَذَ يَدَها فَوَضَعَها في يَدِ عَلِيٍّ(ع)》
♦️حضرت(ص) پرده از چهره فاطمه(س) برداشت و علی(ع) چهره فاطمه(س) را دید، سپس دست دخترش را در دستان امام علی(ع) گذاشت.(۴)
سپس فرمود :
📋《يَا عَلِيُّ(ع)! بَارَكَ اللهُ لَكَ فِي اِبنَةِ رَسُولِ اللهِ(ص)!
نِعمَ الزَّوجَةُ فَاطِمَةُ(س) وَ يَا فَاطِمَةُ(س) نِعمَ البَعلُ عَلِيُّ(ع)!》
♦️ای علی(ع)! مبارک باد بر تو، فاطمه دختر رسول خدا(ص)! نيکو زنی است فاطمه(س)!
سپس روی به فاطمه(س) کرده و فرمود : ای فاطمه(س)! نيکو شوهری است علی(ع)!(۵)
سپس خطاب به امام علی(ع) فرمود:
📋《اَبَاالْحَسَن!ِ وَللهِ هذِهِ وَدیعَةُ اللهِ وَ وَدیعَةُ رَسُولِهِ عِنْدَکَ!
يَا عَلِيُّ(ع)! هَذِهِ وَاللهِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهلِ الجَّنَّةِ مِن الَاوَّلِينَ وَ الآخَرِينَ》
♦️ای علی(ع)! به خدا قسم، فاطمه(س) امانت خدا و امانت رسول خدا(ص) در نزد توست.
ای علی(ع)! به خدا قسم، فاطمه(س) سرور زنان اهل بهشت است، از اولین و آخرین آنها!(۶)
🏴اما طولی نکشید که اول مظلوم عالم، با اینکه کوهی از صبر و استقامت بودند اما در فراق زهرای مرضیّه تاب و توانش به سر آمد و با آهی جانکاه، هنگام دفن فاطمه(س) خطاب به رسول خدا(ص) عرضه داشت:
📋《وَ لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ(س)》
♦️ای رسول خدا(ص)! امانتی كه به من سپرده بودی، برگردانده شد و به صاحبش رسید، و آنچه در گرو من بود، از من ربوده شد.(۷)
﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾
📝شعر :
بدون یار شدم، رفت آن که یارم بود
همان که وقت غم و غصّه غمگسارم بود!
👤طالبی
📚منابع:
۱)سنن النبی(ص) ابن ماجة، ج۱، ص۶۱۶، ح۱۹۱۱
۲)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۱۵
۳)كتاب مولد فاطمة(س) شيخ صدوق، ج۱، ص۱۸۶
۴)امالی شیخ طوسی، ص۴۲
۵)مناقب علی بن ابیطالب(ع) ابن مردويه، ج۱، ص۱۹۹
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، ص۴۸۴
۷)الکافی کلینی، ج۱، ص۴۵۹
@AsnadolMasaeb
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ یابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ(علیه السلام) اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(سلام الله علیها) اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔶🔸
✅بعد از صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه، امام حسن(ع) از کوفه به مدینه رفت، اما امام(ع) همچنان برای معاویه خطری بزرگ محسوب می شد.
معاویه تصمیم گرفت، حضرت(ع) را به واسطه همسر امام(ع)، یعنی «جعده بنت اشعث بن قیس کندی» به قتل برساند.
معاویه برای جَعده پیغام فرستاد که :
📋《أَنِّی مُزَوِّجُکِ یَزِیدَ ابْنِی عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ(ع)》
♦️من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه حسن بن علی(ع) را مسموم کنی و او را به قتل رسانی.
و هزار درهم نیز برای او فرستاد.
جعده نیز با وساطت و پافشاری پدرش اشعث پذیرفت.
تا اینکه روزی که امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ایشان ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام(ع) مقداری از آن را نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود :
«إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»!
از آن پس، امام(ع) پیوسته لختههای خون بالا میآورد.
طولی نکشید که آثار زهر در بدن امام(ع) ظاهر شد و زمانی که لحظه شهادت امام حسن(ع) نزدیک شد، آن حضرت(ع) برادرش امام حسین(ع) را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به ایشان فرمود :
📋《یَا أَخِی! إِنِّی مُفَارِقُکَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ》
♦️اى برادر! به زودى از تو جدا مى شوم و به دیدار پروردگار خود، نائل مى گردم.
مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد؛ می دانم چه کسى این جفا را بر من کرده و این ظلم از کجا سرچشمه گرفته؛ من در پیشگاه خدا با وى دشمنى خواهم کرد؛ ولی سوگند به حقى که بر تو دارم از تو می خواهم که این پیشآمد و مرتکب آن را تعقیب مکن و منتظر قضای الهی درباره من باش.
📋《فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَهَ بِنْتِ أَسَدٍ(س) فَادْفِنِّی هُنَاکَ》
♦️هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و کفن کن و بر تخته ای(تابوتی) گذارده؛ کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر تا تجدید عهدى کنم.
سپس مرا به سوی قبر جده ام فاطمه بنت اسد[مادر امام علی(ع)] منتقل کن و در آنجا به خاک بسپار.
سپس فرمود :
به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که مى خواهى مرا در کنار قبر جدم به خاک بسپاری براى جلوگیرى گرد هم مى آیند و مقابلتان می ایستند.
اکنون به تو سفارش مى کنم که؛
📋《وَ بِاللَّهِ أُقْسِمُ عَلَيْكَ أَنْ لَا تُهْرِقَ فِي أَمْرِي مِحْجَمَةَ دَمٍ》
♦️تو را به خدا قسم مىدهم كه به خاطر من، هيچ خونى حتی به قدر خون حجامت ريخته نشود!
سرانجام امام حسن(ع) در روز بیست و هشتم صفر سال ۵۰ قمری، به شهادت رسید.
امام حسین(ع) طبق وصیت، برادر را غسل داد و کفن کرد و بر روى سریری گذارد تا براى آخرین وداع، بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول اکرم(ص) ببرد.
مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند، بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارند.
از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند.
📋《فَلَمَّا تَوَجَّهَ بِهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) إِلَى قَبْرِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِیُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً أَقْبَلُوا إِلَیْهِمْ فِی جَمْعِهِمْ وَ لَحِقَتْهُمْ عَائِشَهُ عَلَى بَغْلٍ وَ هِیَ تَقُولُ مَا لِی وَ لَکُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُدْخِلُوا بَیْتِی مَنْ لَا أُحِبُّ》
♦️همین که امام حسین(ع) بدن مبارک را به سوی مزار شریف حرکت دادند، تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا(ص) کرده باشد؛ طرف مقابل در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند.
در این هنگام، عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالی که می گفت : ما را با شما چه کار؟!
می خواهید کسی را وارد خانه من کنید که محبتی و ارادتی نسبت به او ندارم؟
مروان که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت :
📋《أَ یُدْفَنُ عُثْمَانُ فِی أَقْصَى الْمَدِینَهِ وَ یُدْفَنُ الْحَسَنُ مَعَ النَّبِیِّ؟!!》
♦️عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن(ع) در کنار پیامبر(ص)؟!
چنین چیزی نشدنی است.
و بعد با جمله ی «وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ» تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد.(۱)
ابن شهر آشوب در مناقب نقل می کند که؛
📋《وَ رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّى سَلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلَاً》
♦️در این هنگام، جنازهی آن حضرت(ع) را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبهی تیر به تابوت آویخته شد.(۲)
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
نزدیک بود فتنه ای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت :
📋《ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ》
♦️ای مروان! برگرد به همان جایی که بودی!
ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا(ص) شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه بنت اسد(س) به خاک می سپاریم.
بعد از ایراد سخنانی، سپس رو به عایشه کرد و گفت :
📋《وَا سَوْأَتَاهْ! یَوْماً عَلَى بَغْلٍ وَ یَوْماً عَلَى جَمَلٍ تُرِیدِینَ أَنْ تُطْفِئِی نُورَ اللَّهِ وَ تُقَاتِلِینَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ ارْجِعِی》
♦️این چه رسوائى است؟
عایشه! روزى بر استر و روزى بر شتر!(اشاره به جنگ جمل) می خواهى نور خدا را خاموش کنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد!
از آنچه می ترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمی کنیم، خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى؛ ولی خدا هرگاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت(ع) را از دشمنانشان خواهد گرفت.
در این هنگام امام حسین(ع) فرمود :
📋《وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ(ع) إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَهَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ کَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْکُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْکُمْ لِأَنْفُسِنَا》
♦️به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که در پاى جنازه او خونی ریخته نشود، می دیدید که چگونه شمشیرهاى الهى از نیام بیرون مى آمد و دمار از روزگار شما درمی آوردند.
شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید و شرائط آن را باطل ساختید. آنگاه جنازه مظلوم امام مجتبى(علیه السلام) را به طرف بقیع برده و در کنار قبر جده اش فاطمه بنت اسد(س) به خاک سپردند.(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
یاسی به رنگ سبز ز گلخانه می رود
یا رب خدای درد ز کاشانه می رود
پیچیده بین چادر خاکی مادرش
بر دست ها، غریبه ای از خانه می رود
اینجا هزار تیر به تشییع آمده
تا کس نگوید از چه غریبانه می رود
خون می چکد به دوش اباالفضل از کفن
گویی دوباره فاطمه بر شانه می رود
فریاد خواهری پی تابوت می رسد
مادر ندارد این که غریبانه می رود
👤حسن لطفی
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۷_۱۸
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۹
@AsnadolMasaeb
🔹🔷《أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلِیبِ》🔷🔹
✅نقل است که؛
📋《إنَّ النَّبِیَّ(ص) صَنَعَ لَهَا قَمِيصَاً جَدِيدَاً لَيلَةَ زَفَافِهَا وَ كَانَ لَهَا قَمِيصُ مُرَقَّعُ وَ إِذَا بِسَائِلِِ عَلَى البَابِ يَقُولُ : أَطلُبُ مِن بَيتِ النُّبُوَّةِ قَمِيصَاً خَلَقَا!》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) در شب عروسی برای حضرت فاطمه(س) پيراهن نويی تهيه كرد و جامه ی كهنه و وصله دار نيز نزد خانم دو جهان بود، در اين هنگام سائلی در زد و گفت : از خانه ی رسول خدا(ص) جامه كهنه ای می خواهم، فاطمه(س) خواست كه جامه وصله دار را به او بدهد، ولی فرموده خدای تعالی به يادش آمد كه می فرماید :
📋《«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»(آل عمران ۹۲)》
♦️هرگز به خوبي ها نمی رسيد مگر اينكه از چيزهايی كه دوست داريد در راه خدا انفاق بكنيد.
سپس آن حضرت(س) جامه ی نو را به سائل داد.
📋《فَلَمَّا قَرُبَ الزُّفَافُ، نَزَلَ جِبرَئِيلُ وَ قَالَ : يَا مُحَمَّدُ(ص)! إِنَّ اللهَ تَعَالَى يُقرِؤُكَ السَّلامُ وَ أمَرَنِي أَن أُسَلِّمَ عَلَى فَاطِمَةَ(ع) وَ قَد أَرسَلَ لَهَا مَعِي هَدِيَّةُ مِن ثِيابِ الجَّنَةِ مِن السُّندُسِ الأَخضَرِ》
♦️وقتي كه هنگام زفاف نزديك شد جبرئيل به محضر رسول اکرم(ص) آمد و عرض كرد : يا رسول الله(ص)! پروردگارت سلام می رساند و مرا نيز فرمان داده كه به فاطمه(س) سلام برسانم و برای فاطمه(س) توسط من جامه ديبايی سبز، از جامه های بهشتی فرستاده است.(۱)
رسول اکرم(ص) تحت تأثیر محبت و خلوص دخترش فاطمه(س) قرار گرفت و قطره ای اشک از چشمانش سرازیر شد، فاطمه(س) را به نشانه محبت به سینه اش چسبانید.
🕌اما کربلا؛
«لا یَومَ کَیَومِکَ یَا ابَاعَبدِاللهِ(ع)!»
در کربلا هم پیراهنی را از تن بدنی بی سر، غارت نمودند و با خود بردند.
در مقاتل هست که؛
امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگام وداع با اهل خیام، درخواست کرد که پیراهنی را برایش بیاورند و فرمود :
📋《اِئْتُونِی بِثَوْبٍ لَایُرْغَبُ فِیهِ، اَلْبِسُهُ غَیْرَ ثِیابِی، لَااُجَرَّدُ، فَاِنِّی مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ》
♦️برایم جامه کهنهاى بیاورید که کسى به آن رغبت نکند، تا آن را زیر لباسهایم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نکنند، زیرا مىدانم پس از شهادت لباسهایم ربوده خواهد شد.
📋《فَلَبِسَهُ ثُمَّ وَدَّعَ النِسَاءَ》
♦️پس امام(ع) آن لباس را پوشید و از زنان خیام خداحافظی کرد.(۲)
بعد از اینکه امام حسین(ع) شهید شد و بدن مطهرش در قتلگاه افتاد.
محمد بن جریر طبری سنی می نویسد :
📋《وَ سُلِبَ اَلْحُسَيْنُ(ع) مَا كَانَ عَلَیهِ》
♦️هر آنچه با حسین(علیه السلام) بود، از او ربوده شد.(۳)
و به نقل سید بن طاووس آمده است؛
📋《وَ تُرِكَ الْحُسَیْنُ(ع) مُجَرَّدَاً》
♦️حسین(ع) در قتگاه، عریان رها شد.(۴)
در زیارت ناحیه مقدسه، امام زمان(عج) به جدّ غریبش این گونه سلام می دهد :
📋《أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلِیبِ》
♦️سلام بر آن کسی که جامه تنش را به غنیمت بردند.(۵)
در مقاتل آمده است که؛
📋《فَأَخَذَ قَمِيصَهُ إِسْحَاقُ بْنُ حَيْوَةَ الْحَضْرَمِيُّ وَ أَخَذَ سَرَاوِيلَهُ أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ وَ أَخَذَ عِمَامَتَهُ أَخْنَسُ بْنُ مَرْثَدٍ》
♦️پيراهن شريفش را «اسحاق بن حَيْوَة حَضْرَمى» برداشت و رویین پوشش را «ابجر بن کعب» و عِمامه حضرت سيدالشهداء(ع) را «اَخْنَس بن مَرْثَد» به غارت برد.(۶)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
👤جوادی
📚منابع :
۱)نزهة المجالس صفوری، ج۲، ص۲۲۶
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۳)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳
۴)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۲۴
۵)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۰
۶)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۲۹
@asnadolMasaeb
🔸🔶《السَّلامُ عَلیَکِ یَا بِنتَ سَیِّدِ الأَنبیَاءِ السَّلامُ عَلیَکِ یا بِنتَ صَاحِبَ الحَوضِ واللِّواءِ، ألسَّلامُ عَلَیکِ یَا زِینَبَ الکُبری(سلام الله علیها)》🔶🔸
✅هنگامی که غاصبین فدک به خانه حضرت فاطمه(س) یورش بردند و حضرت(س) را بین در و دیوار قرار دادند، فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدّی بود که در همان لحظه حضرت محسن(ع) سقط شد و به شهادت رسید.
در این حال، حضرت(س) خطاب به قبر مطهر حضرت رسول اکرم(ص) فرمود:
📋《یَا أَبَتَاهُ! یَا رَسُولَ اللهِ(ص)! أَ هَکَذَا کَانَ یُفْعَلُ بِحَبِیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ؟》
♦️پدر جان! ای رسول خدا(ص)! [نظاره کن، ببین] اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می کنند؟(۱)
🏴اینجا اولین درس را، زینب کبری(س) از مادر گرفت.
وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(ع) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(ع) داخل قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به قبر مطهر حضرت رسول اکرم(ص) عرضه داشت :
📋《وامُحَمّداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ، مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَاء، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》
♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده و سرش را از پشت گردنش جدا شده و عمامه و لباسش را به يغما برده شده است!(۲)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
این کشته ی فتاده به هامون حسین(ع) توست
وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین(ع) توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین(ع) توست
این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین(ع) توست!
👤محتشم کاشانی
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۳
@AsnadolMasaeb
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِىَّ بنِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ》🔷🔹
✅امام صادق(علیه السلام) می فرماید :
هنگامی که جنازه ای را، نزدیكان و خانواده ی میّت به خاک می سپارند، همین که قصد بازگشت می کنند؛
📋《إِنَّ مَلَكاً مُوَكَّلًا بِالْمَقَابِرِ! أَخَذَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابٍ فَرَمَى بِهَا فِی آثَارِهِمْ》
♦️فرشتهاى از سوى خداوند در قبرستانها گمارده شده است که در آن لحظه، مشتى از خاك بر میدارد و در پى آنها می ریزد و میگوید :
📋《أَنْسَوْا مَا رَأَیْتُمْ》
♦️آنچه را که دیدید را فراموش كنید!
بعد حضرت(ع) فرمود :
📋《فَلَوْ لَا ذَلِكَ، مَا انْتَفَعَ أَحَدٌ بِعَیْشٍ》
♦️اگر چنین نبود؛ هیچ كس نمیتوانست از زندگى سود ببرد.(۱)
🏴اما امام سجاد(علیه السلام) صاحب عزایی بود که حدود بیست سال برای مصیبت پدرش، امام حسین(ع) گریست و جزء بکائین عالم شد.
امام صادق(علیه السّلام) در این باره می فرماید :
📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)》
♦️گريه كنندگان -معروف تاريخ- پنج نفرند :
آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(ع)!
امام صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود :
📋《فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》
♦️حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر امام حسين(ع) گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى گذاشتند، مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت :
📋《جُعِلْتُ فِدَاكَ! إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ!》
♦️اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!
حضرت(ع) می فرمود :
📋《﴿ قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾
إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》
♦️چاره اى نيست، جز اينكه از غم و اندوه خود به خداوند شكايت كنم.
من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.(۲)
در روایتی دیگر از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که از على بن الحسین(ع) درباره کثرت گریه اش سؤال شد؟
حضرت(ع) می فرمود :
📋《فَلَا تَلومُونِى، فَاِنَّ یَعقُوبَ(ع) فَقَدَ سِبطَاً مِن وَلَدِه فَبَکَى حَتَّى أَبیَضَّت عَینَاهُ مِن الحُزنِ وَ لَم یَعلَم أَنَّهُ مَاتَ!
وَ قَد نَظَرتُ إلَى أَربَعَةِ عَشَرَ رَجُلَاً مِن أَهلِ بَیتِى یَذبَحُون فِی غَدَاةِِ وَاحِدَةِِ، فَتَرَونَ حُزنَهَم یَذهَبُ مِن قَلبِى أَبَدَاً؟》
♦️مرا ملامت نکنید! زیرا یعقوب پیغمبر(ع) یکى از اولاد خود را گم کرد، و آن قدر گریست تا دو چشمانش از حزن سفید شد، در حالى که نمى دانست که از دنیا رفته است(یا زنده است)!
این در حالى است که من مشاهده نمودم چهارده نفر از اهل بیتم را که در صبح یک روز سر بریدند.
حال شما گمان کرده اید که هرگز این حزن از قلبم بیرون مى رود؟!(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
يك پسر گم كرد يعقوب، از فراقش گریه کرد
چون نگريم من كه يك عالم گُهر گم كرده ام؟
👤مدرسی
📚منابع :
۱)مَن لایحضرُه الفقیه صدوق، ج۱، ص۱۷۵
۲)امالی شیخ صدوق، ص۲۰۴
۳)کشف الغُمّه اربلی، ج۲، ص۱۰۲
@AsnadolMasaeb