فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙روضه #امام_حسین_علیه_السلام در شب جمعه با نوای #استاد_میرزا_محمدی در مسجد مقدس جمکران🕌
❤️شب های جمعه می گیرم هواتو❤️
🚩 «اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا عَبْدِاللهِ(ع)
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ
عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ
اَبَداً مَا بَقيتُ
وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ
وَ لا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع)
وَعَلى عَلِيِّ(ع) بْنِ الْحُسَيْنِ(ع)
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ(ع)
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ(ع)»
#ویژه_شب_جمعه
@AsnadolMasaeb
اسناد المصائب
✍برخی از روضه ها و مرثیه هایی که گاهی از برخی مادحین شنیده می شود، ولی در عین حال دارای سندی ضعیف یا
✍برخی از روضه ها و مرثیه هایی که گاهی از برخی مادحین شنیده می شود، ولی در عین حال دارای سندی ضعیف یا بی سند هستند!
#روضه_های_بی_سند
#روضه_های_جعلی
3️⃣ #قسمت ⬅️ سوم :👇
@AsnadolMasaeb
1️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«هنگامی که عبدالله بن جعفر به خواستگاری حضرت زینب(س) آمد، ایشان این ازدواج را با سه شرط پذیرفت :
شرط اول؛ آن که حضرت زینب(س) روزی یک بار به دیدار برادرش امام حسین(ع) برود.
شرط دوم؛ آن که هرگاه حسین(ع) خواست به سفر برود، عبدالله اجازه دهد زینب(س) هم با حسین(ع) همراه شود و مانع او نگردد.
شرط سوم؛ من چون شبیه حسین(ع) هستم، نمی خواهم از این شکل و شمائلم فاصله بگیرم، پس من به صورتم دست نمی زنم و آرایش نمی کنم!»
✍این یک ماجرای ساختگی است و هر سه شرط آن دروغ است و حتی در منابع ضعیف هم به این ماجرا اشاره نشده است.
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
2️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«در شب آخر عمر امام علی(ع) وقتی همه فرزندان ایشان دور ایشان جمع شده بودند، یک دفعه حضرت(ع) فرمود؛ همه بروند فقط بچه های فاطمه(س) بمانند.
یک دفعه عباس(س) آرام و بی صدا از جمع بلند شد و سر را به زیر انداخت و بیرون رفت و امام(ع) در این هنگام فرمود : عباس جان! تو بمان! با تو کار دارم!»
✍این داستان یکی دیگر از جریانهای ساختگی که بیشتر برای تحریک احساسات مخاطب گفته می شود و در منبعی حتی ضعیف، به آن اشاره نشده است.
اما در نقلی هرچند ضعیف آمده است که؛ امام علی(ع) وصیت هایی به همه فرزندان خود نمود.
سپس رو به حضرت عباس(ع) کرد و او را به آغوش کشید و به سینه چسباند و فرمود؛ پسرم! عزیز دلم! به زودی در روز قیامت به وسیله تو چشم من روشن می گردد. سپس فرمود :
«عَلَیکَ بِالحُسَینِ(ع) فَاِنَّهُ اَمَانَةُ فَاطِمَةُ(س) عِندَکَ»
بر تو باد در مورد حسین(ع) که او امانت فاطمه(س) نزد توست.
«کُن عَضدَاً لَهُ وَ افدِ نَفسَکَ لَهُ»
کمک کار و فدایی او باش!(۱)
📚منبع :
۱)شعشعة الحسینی یزدی، ج۲، ص۶۰
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
3️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«بعد از حادثه ی کربلا وقتی اسرای کربلا وارد مدینه شدند، اهالی مدینه به استقبال آنان آمدند.
در این میان، یکی از آن افراد عبدالله بن جعفر بود که با مواجه شدن با زینب کبری(س) او را نشناخت!
و دیگری حضرت ام البنین(س) بود که برای دیدن زینب کبری(س) آمد و دنبال ایشان می گشت که خیمه ایشان را نشان دادند، که وارد خیمه ایشان شد و بیرون آمد و مجدد داخل شد و باز بیرون آمد و این کار یازده مرتبه تکرار شد، تا اینکه امام سجاد(ع) فرمود؛ که آن زن داخل خیمه زینب کبری(س) است!
سپس ام البنین(س) تعجب کرد که چرا قامتت خم و تمام موهایت سپید است؟!!»
✍این روضه هم یک جریان جعلی است و در در منبعی معتبر به آن اشاره نشده است.
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
4️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) مهاجمین سقیفه، امام علی(ع) را با دستان بسته به سمت مسجد بردند، در این حین یک شخص یهودی به محض دیدن این صحنه، یاد خیبر و رشادت امام علی(ع) افتاد و به خاطر مظلومیت امام علی(ع) مسلمان شد!»
✍اینکه به امام علی(ع) بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) جسارت شد و ایشان را دست بسته به مسجد می بردند، در برخی منابع به آن اشاره شده و صحت دارد که مرحوم طبرسی(۵۴۵ق) می نویسد :
«فَكَثُرُوا عَلَيْهِ فَضَبَطُوهُ وَ أَلْقَوْا فِي عُنُقِهِ حَبْلًا أَسْوَدَ»
پس آنان به سوی امام علی(ع) حمله ور شدند و ایشان را دستگیر و ریسمانی سیاه بر گردن مبارک حضرت(ع) انداختند، در حالی که او را می کشیدند.(۱)
ولی از ادامه ی مطالب از قبیل مسلمان شدن شخص یهودی، در جایی ذکری به میان نیامده است.
📚منبع :
۱)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
5️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«در شب عاشورا هنگامی که امام حسین(ع) به اصحاب خود، اجازه رفتن داد و بیعت خود را از آنان برداشت، آنان بلافاصله پراکنده شدند و تنها خویشاوندان و اصحاب خاص امام حسین(ع) در کربلا باقی ماندند!»
✍این یک ادعای بی سندی است و در شب عاشورا طبق منابع معتبر، هیچ کس از یاران امام حسین(ع)، ایشان را ترک نکرده و تنها نگذاشتند.
ابوحمزه ثمالى در روايتى از امام سجّاد(ع) ماجراى وفادارى ياران و خاندان حضرت(ع) را در شب عاشورا بازگو مى كند، تا آنجا كه امام حسین(ع) یاران را مورد خطاب قرار می دهد و می فرماید :
«يَا أَهْلِي وَ شِيعَتِي! اتَّخِذُوا هَذَا اللَّيْلَ جَمَلًا لَكُمْ وَ انْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ فَلَيْسَ الْمَطْلُوبُ غَيْرِي وَ لَوْ قَتَلُونِي مَا فَكَّرُوا فِيكُمْ فَانْجُوا بِأَنْفُسِكُمْ رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَأَنْتُمْ فِي حِلٍّ وَ سَعَةٍ مِنْ بَيْعَتِي وَ عَهْدِ اللَّهِ الَّذِي عَاهَدْتُمُونِي»
ای یاران من! این شب است که سیاهی و تاریکی آن را فرا گرفته، پس چون شتری راهوار از آن بهره ببرید و خودتان رو نجات دهید.
مقصود اين گروه ستمکار من هستم و غير از من کسی را نمی خواهند.
اگر مرا بکشند، به فکر کشتن شما نمی افتند، پس خودتان را نجات دهید، خداوند شما را مورد رحمتش قرار دهد. من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود و پیمان خداوند، که با من بسته بودید را از گردن شما برداشتم.
در این هنگام؛ برادران و یاران امام(ع) به یک بار گفتند : ای مولای ما! به خدا سوگند! هرگز تو را ترک نخواهیم کرد که مردم در مورد ما زبان که کنایه باز کنند و بگویند که آنها افراد بی وفایی بودند که امامشان و آقایشان و رهبرشان رو تنها گذاشتند تا اینکه کشته شد.
و آن روز بین ما و خدایمان عذری نخواهد بود و تو را رها نمیکنیم تا آنکه در کنار تو کشته شویم.
امام(ع) وقتی وفاداری یاران را دید، فرمود :
«فَاِنّي لَا أََعلَمُ أَصحَابَاً أَوفَي وَ لَا خَيرَاً مِن أَصحَابِي، وَ لَا أَهلَ بَيتِِ أَبَّرَ وَ لَا أَوصَلَ مِن أَهلِ بَيتِي؛ فَجَزَاکُمُ اللهُ خَيرَاً»
به راستی که من اصحابی را بهتر و با وفاتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بيتی نيکوتر و صله کننده تر از اهل بيت خود نمی دانم، پس خدای متعال شما را جزای خير دهد.
سپس فرمود :
«يَا قَوْمِ! فَإِنِّي غَداً أُقْتَلُ وَ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ أَحَدٌ»
من فردا کشته میشوم، و همه ی شما نیز با من کشته خواهید شد و کسی از شما نمی ماند.
و همگی بابت این بشارت، خدا را شکر گفتند.(۱)
📚منبع :
۱)الهدایه الکبری خصیبی، ص۲۰۴
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
6️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«امام حسین(ع) وقتی به سرزمین کربلا رسید، اسب امام حسین(ع) قدم از قدم بر نداشت و حضرت(ع) بر هفت اسب سوار شد و فرود آمد تا اینکه آنها نیز حرکت نکردند و امام(ع) متوجه شد که به کربلا رسیده است!»
✍برای اولین بار این نقل در کتاب «مقتل الحسین(ع)» ابی مِخنف(۱۵۷ق) یافت شده است که برخی علمای رجال از جمله؛ «یحیی بن مَعین»(۲۳۳ق) درباره ابی مخنف می گوید : «لَيْسَ بِثِقَةٍ»(۱)
#استاد_یوسفی_غروی، مصحح این کتاب در اینباره می نویسد : «این نقل، یک خبر نامعتبر است که در مقتل نامعتبری به نام ابومخنف آمده که هیچ اعتباری ندارد.»
📚منبع :
۱)أرشيف ملتقى أهل الحديث، ج۷۱، ص۳۰۳
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
7️⃣2️⃣نقل شده که؛
«شمر بن ذی الجوشن دایی حضرت عباس(ع) بود و روز تاسوعا آمد نزد اردوگاه امام حسین(ع) و گفت؛ خواهر زاده های من کجایند؟ و اینجا بچه های ام البنین(ع) بابت این دایی شان پیش امام حسین(ع) خجالت زده شدند و سرشونو پایین انداختند.»
✍این نقل در جریان امان نامه که در روز نهم محرم سال ۶۱ توسط شمر به خیمه امام حسین(ع) آورده شد، آمده است و در کتب معتبر از جمله الارشاد شیخ مفید و اللهوف سید بن طاووس به آن اشاره شده است.(۱)(۲)
اما نسب حضرت ام البنین(س) یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است؛
«فاطمة بنت حزام بن خالد بن ربيعة بن عامر بن صعصعة الكلابية»
در حالی که نسب شمر چنین است؛
«شمر بن شُرَحبیل(ذی الجوشن) بن اَعْوَر بن عمرو بن معاوية بن کِلاب بن ربیعة بن عامر بن صَعصعة الكلابية»
با توجه به این مطلب، هر دو، در نسب متفاوتند و آخر الامر به کلاب می رسند.
اما این که شمر فرزندان ام البنین(س) را خواهر زادگان خود خطاب می کند، منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا خواهر ما باشد!
و رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد، حتی اگر چند نسل می گذشت، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند.
📚منابع :
۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۸
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۹
@AsnadolMasaeb
ادامه مطالب :👇
8️⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا، با اهل خیام وداع کردند، حضرت رقیه(س) از امام حسین(ع)، درخواست کرد که از اسب پیاده شود.
وقتی امام(ع) پیاده شد، رقیه(س) یادآور خاطره ای شد که وقتی، خبر شهادت مسلم(ع) را آوردند، امام(ع) بلافاصله دخترش را به آغوش گرفت و دست نوازش بر سر او کشید.
رقیه(س) در این هنگام از پدر درخواست کرد که؛ او را همانند یتیمان نوازش کند که حضرت(ع) نیز پذیرفت و از مرکب پیاده شد و او را در میان خیمه گاه در آغوش گرفت و نوازش کرد!»
✍این داستان جعلی حتی در منابع ضعیف هم ذکر نشده است.
فقط در هنگام وداع آن هم با حضرت سکینه(س) آمده است که؛
وقتی امام حسین(ع) قصد وداع با اهل حرم کرد، حضرت سکینه(س) به امام حسین(ع) عرض کرد : «یَا اَبَتَاهُ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا»
پدر جان! ما را به مدینه برگردان!
امام(ع) فرمود : «لَو تُرِکَ القَطَا لَنَامَ»
اگر مرغ قطا را آزاد می گذاشتند می خوابید.[این مردم مرا رها نمی کنند، من دیگر نمی توانم شما را برگردانم.]
حضرت سکینه(ع) شروع به گریه کردن نمود و امام حسین(ع) در این حین به دخترش فرمود : دخترم!
«لَاتُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِکِ حَسْرَةً، مَادَامَ مِنِّى الرُّوحُ فِى جُثْمَانِى!»
این قَدر در برابر من اشک نریز، گریه ی تو دل مرا آتش می زند.
پدر راهی میدان نبرد شد و دل دختر نازدانه اش نیز همراه بابا به میدان رفت؛ او با ناله هاى جانسوز و قطرات اشک، پدر را بدرقه کرد.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
9⃣2️⃣نقل شده که؛
🎤«در روز عاشورا، چهار هزار جنّ به رهبری زعفر جنّی، آمادگی خود را برای یاری امام حسین(ع) اعلام کردند، ولی حضرت(ع) نپذیرفتند!»
✍پیشتر در مورد «زعفر جنی» بحث شد و برای مطالعه به لینک زیر مراجعه کنید.👇
https://eitaa.com/AsnadolMasaeb/4120
┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈
0️⃣3️⃣نقل شده که؛
🎤«هنگامی که امام سجاد(ع) برای دفن شهداء به کربلا آمد، هنگام دفن امام حسین(ع) دو دست شبیه دست پیامبر اکرم(ص) از درون قبر بیرون آمد و بدن مطهر را تحویل گرفت!»
✍در ابتدا باید گفت که از این نقل، در منابع معتبر ذکری به میان نیامده است.
و اتفاقا این حالت را «ابن شهر آشوب(۵۸۸)» در روایتی، در هنگام دفن حضرت فاطمه(س) توسط امیرالمومنین(ع) نقل می کند و می نویسد :
«وَ رُوِیَ أَنَّهُ؛ لَمَّا صَارَ بِهَا إِلَى الْقَبْرِ الْمُبَارَکِ خَرَجَتْ یَدٌ فَتَنَاوَلَهَا وَ انْصَرَفَ»
روایت شده است که؛ هنگامی که فاطمه(س) را در قبر گذاشتند، دستی بیرون آمد و بدن مطهر را گرفته، درون قبر نهاد و ناپدید گشت.(۱)
در مورد دفن شهدای کربلا اختلاف هست و آنچه مشهور است اینکه، امام سجاد(ع) خود تدفین شهدای کربلا را برعهده گرفته است.
و اینکه هنگام دفن شهدای کربلا به نقل از مرحوم مقرم آمده است که امام سجاد(ع) در جواب بنی اسد که خواستند در دفن امام حسین(ع) کمک کنند، فرمود : «إنَّ مَعِيَ مَن يُعِيُننِي!»
همانا همراه من کسانی هستند که مرا در این امر یاری دهند و شما کنار بروید.(۲)
که این نقل هم ضعیف است، زیرا مقرم آن را از کتاب «کبریت احمر بیرجندی» و «اسرار الشهاده دربندی» نقل کرده است.
📚منابع :
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۶۵
۲)مقتل الحسين(ع) مقرم، ص۳۲۱
@AsnadolMasaeb
3️⃣ #موضوع_مطلب : «جایگاه منبر و علماء در مراسمات حسینی»
👤 #علامه_جوادی_آملی
#آداب_منبر
#سخن_علماء
#مطالبه_سند
#آداب_مداحی
#آداب_روضه_خوانی
#باید_و_نباید_های_روضه_خوانی
@AsnadolMasaeb
🎙«تا[جایی که] برای شما ممكن است، منبر را ترك نكنید و جریان سیدالشهداء(ع) شرف دنیا و آخرت ما است.»
🎙«مبادا كسی خدای ناكرده خیال بكند كه این منبرها آدم را كوچك میكند، كه اگر خدای ناكرده این فكر باشد، اینجا هم متأسفانه نظیر پاكستان می شود، كه كار به دست «ذاكرین» میافتد كه علمای آنجا مهجورند و كسی حرف علماء را گوش نمیدهد.»
🎙«شما ببینید در بعضی از روستاها یا شهرهای حتی خود مركز، متأسفانه بعضی از حسینیهها را مداح ها دارند اداره میكنند نه علماء!»
🎙«وقتی كسی كه اهل سخن باشد و اهل استدلال باشد فاصله بگیرد و منبر را رها بكند، مردم كه جریان عزاداری را كه ترك نمیكنند.»
🎙«اگر یك عالم بزرگواری یك تحصیل كردهای یك جوان فاضلی یك سخنران دینی متعهد و متدینی اداره نكند، بالاخره با همین خوابها اداره میشود.»
🎙«مسائل دیگر قابل تدبیر و اداره كردن صحیح است، ولی جریان كربلا رو به دست هركسی ندهید.»
🎙«با مداح هم در نیفتید؛ اینها را توجیه كنید. كم كم هم مردم عاقلتر می شوند هم هیئت امناء متفكرتر می شوند هم اینها روشنتر می شوند.»
🎙«با خواب و قصه های غیر صحیح نمی شود دین را حفظ كرد.»
🎙«در جریان قمیین، بعضی از علمای بزرگوار قم به جرم اینكه بخشی از روایات ضعیف رو نقل میكردند همین علمای قم تبعیدشان كردند كه این بزرگان قم، این را از اینجا بیرون كردند كه چرا روایات ضعیف را نقل میكنی. چه رسد به اینكه انسان بیاید شرف دنیا و آخرت كه سیدالشهداء است با خواب و با یك چیزهایی كه معتبر نیست.»
🎙«مگر مقتل كم است؟ مگر مصیبت كم است؟ مگر حرفهای گدازنده كم است؟ مگر اشعاری كه ترجیع بند گونه بعد از مرحوم محتشم كاشانی، سرایندگان فخرآور ما گفتند كم است؟
همین ترجیع بندی كه مال مرحوم محتشم كاشانی است خیلیها هم به همان وضع شعر گفتند؛ آنها پوست و استخوان آدم را میسوزاند، اگر كسی اهل معرفت باشد، دیگر لازم نیست كه حتماً آن حرفهایی كه معقول نیست، مقبول نیست، منقول نیست، آنها را آدم نقل بكند.»
#سخن_علماء
🎙بیانات حضرت علامه جوادی آملی در درس تفسیر به مناسبت آغاز ماه محرم
@AsnadolMasaeb
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
🔍جایگاه اهمیت نقل حدیث در گذشته :
✅در تاریخ آمده است که؛
«احمد بن محمد بن عیسی اشعری» از محدثین امامی مذهب قرن سوم و از شاگردان امام جواد(علیه السلام) و امام هادی(علیه السلام) بود.
او در شمار بزرگان اهل قم بود، به گونهای که «نجاشی» و «شیخ طوسی» از او با عنوان «شیخُ القُمّییّن و وجهِهم و فقیّهِهم» یاد کرده اند.(۱)(۲)
او در عقاید بسیار سختگیر بود و با غالیان به شدت برخورد میکرد.
و در مقابل،
«سهل بن زیاد آدمی رازی»(متوفی ۲۵۵ قمری) از محدثان شیعه که روایات بسیاری نقل کرده است.
او مدتی در قم زندگی می کرده، اما «احمد بن محمد بن عیسی اشعری» او را به خاطر نقل روایات و احادیث ضعیف، کذّاب و دروغگو و غالی خوانده و او را از قم بیرون راند و او از آن پس تا زمان مرگ، در شهر ری ساکن می شود.
#جعل_حدیث
#جعل_روایت
📚منابع :
۱)رجال نجاشی، ص۸۲
۲)الفهرست شیخ طوسی، ص۶۸
@AsnadolMasaeb
#پرسش_و_پاسخ
سوال5️⃣ : جایگاه «خواب و رویا» در #روضه_خوانی کجاست؟
آیا می توان به هر خوابی در مراثی استناد کرد؟👇
@AsnadolMasaeb
✍پاسخ :
حجّیت یا عدم حجیّت رویا و خواب، از جمله بحثهایی است که در محافل فقها مورد بحث و بررسی قرار می گیرد که آیا می توان از طریق خواب، احکام شرعی را استنباط کرد؟
که در اینجا؛ بسیاری از روایات ما دلالت بر عدم حجیت خواب در استنباط احکام شرعی دارند و فقها به روایات مشابهِ روایت ذیل استناد می کنند و آن را حجت نمی دانند.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید :
📋«إِنَّ دِینَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یُرَى فِی النَّوْم»
♦️دین خداوند عزوجل عزیزتر از آن است كه در خواب دیده شود.(۱)
اما این موضوع در اینجا محل بحث ما نیست.
موضوعی که محل بحث ماست این است که؛
مثلا؛
فلان عالم و عارف، یکی از معصومین(ع) یا یکی از اولیای خدا را در خواب دیده است و آن را در جلسات خود بیان کرده و امروزه در جلسات روضه، توسط مادحین و حتی منبری ها به آن استناد می شود!
که از این قبیل خوابها در محافل و مجالس لاتُعدّ و لاتُحصی است.
حال سوال اینجاست که، چقدر این اطمینان آور است و برای ما حجت می باشد؟
مثلا به عنوان مثال، که خود بنده در این جلسه حضور داشتم؛ خطیبی نقل می کرد که؛
«مرحوم سید مرتضی فیروز آبادی زمانی که در نجف اشرف بود، یک شب در عالم رؤیا می بیند که در منزل شخصی خود، مجلسی اقامه کرده و در آن مجلس حضرت فاطمه(سلام الله علیها) با چادر نشسته است.
افرادی از مؤمنین به صف ایستاده، یکی یکی آمده عرض ادب می کنند و می رفتند، وقتی همه رفتند، حضرت(سلام الله علیها) چادر را کنار زد، و از این عمل ایشان متوجه شدم که من به آن حضرت(س) محرم هستم.
چه جمالی! در عالم رؤیا گفتم : صورتش شبیه به صورت رسول اکرم(ص) است.
سپس جلوتر رفته و عرض کردم : مادر! آیا این که قریب به هزار و چهارصد سال است خطبا می گویند، شوهرت علی(علیه السلام) را با سر بی عمامه و دوش بی رداء و ریسمان به گردن به مسجد بردند، صحت دارد؟
حضرت(س) فرمود : علی(علیه السلام) را بعد از رسول خدا(ص) تحقیر کردند!
عرض کردم : مادر! قریب هزار و چهارصد سال است که خطباء گفته اند که آن نانجیب به بازوی شما تازیانه زد و سیاه شده است.
حضرت(ص) فرمود : بلی! آنگاه دست راست را از آستین بیرون آورد، دیدم هنوز بازوی ایشان سیاه و کبود است.»
حال؛ شاید نقل این خواب و از این دسته خوابها، توسط خطیب یا مادح و شنیدن آن توسط مستمع، هیچ یک از معادلات دینی و مذهبی و شرعی آنها را به هم نریزد و اصلا کسی در این زمینه کنجکاوی به خرج ندهد که چگونه و چرا و برای چه؟
و شاید آن مداح یا منبری این خواب را نقل می کند که گریزی به روضه ی خود زده باشد و دل ها را برای گریستن آنان نرم نماید.
اما اینکه ناقل کیست؟
چه کسی آن خواب را دیده است؟
کسی که آن خواب را دیده چقدر قابل اعتماد است که احتمال کذب در او نباشد.
معنویت او در چه حدی بوده است؟
و آیا این امر از آن شخصی که به خواب دیده شده، ممکن است؟
آیا با روایات و آیات ما سازگاری دارد؟ و غیره، اینها نکاتی است که شاید اصلا به ذهن نرسد.
👤 #علامه_جوادی_آملی درباره عدم حجیت خواب در مباحث علمی و اعتقادی می فرماید :
«شاید سرّش آن باشد كه در آن صورت حدّ و مرزی برای رویا و مكاشفات عرفانی وجود نمی داشت و هر كس هرچه می خواست در عالم رویا می دید یا در عالم مكاشفه مشاهده می كرد؛ از امور ساده ای مثل اینکه فلانی باید فلان مبلغ را به فلان كس بدهد؛ فلانی باید فلانی را به عقد خود درآورد یا به عقد فلانی درآید یا غیره گرفته تا امور مهمی مانند ادعای نیابت و سفارت از حضرت بقیةالله(عج)!
در نتیجه بسیاری از امور، واجب و بسیاری دیگر حرام می شدند و الزامات و التزامات فراوانی پدید می آمدند و راهی برای نفی و اثبات آنها نبود و خلاصه، سنگی روی سنگی بند نمی شد؛ در حالی كه معیار الزامات و التزامات فقهی در عصر غیبت آن است كه دیگران راه عالمانهای برای اثبات یا نفی آن داشته باشند و این، راهی جز استناد و اتكا به ادله اربعه (كتاب، سنت، عقل و اجماع) در استنباطات فقهی ندارد.»
📚مخلص کلام اینکه؛ در مورد رویا و خواب باید به چند مبنا توجه نمود :
1⃣مبنای اول : چه کسی این خواب را دیده است؟
نکته : هر مقدار معنویت آن شخص بالاتر باشد طبیعتا خواب او مهمتر است و قابل اعتماد تر!
2⃣با چه سندی این خواب از آن مرد معنوی نقل می شود؟
نکته : آن منبری و یا مادح این خواب را از چه کسی نقل می کند، که آن هم از قبلی شنیده!
چون در اینجا احتمال جعل و دروغ کم نیست.
3⃣متن خواب چیست؟ آیا با موازین قطعی قرآنی و روایی هماهنگ است یا نه؟!!
اگر سه مطلب فوق تمام شد، تازه باید بدانیم که اساس منبر برای نقل آیات قرآن و حدیث است نه خواب!
📚منبع :
۱)الکافی کلینی، ج۳، ص۴۸۲
@AsnadolMasaeb
✅دو جمله منسوب به امام حسین(ع)!
۱)جمله اول :
📋«إنْ كَانَ دينُ مُحَمَّدٍ(ص) لَمْ يَستَقِمْ إِلَّا بِقَتلِي، يَا سُيُوفُ خُذِينِي»
♦️اگر دین پیامبر(ص) بر پا نمی گردد مگر با کشتن من، ای شمشیرها مرا بگیرید!
۲)جمله دوم :
📋«إنَّ الحَيَاةَ عَقِيدَةٌ وَ جِهَادٌ»
♦️[ارزش و حقیقتِ] زندگی، عقیده داشتن و جهاد [در راه آن عقیده] است!
✍این دو جمله علیرغم آنچه مشهور است که به عنوان سخنانی از امام حسین(علیه السلام) به ایشان نسبت داده می شود پ، اما در واقع بریده هایی از دو شعر، از دو شاعر متأخر می باشد.
1⃣جملۀ اول بیت شعری است از مرحوم ملّا محسن أبوالحَب کربلایی یکی از خطبای منبری که معاصر حاج سید مهدی بحرالعلوم بوده و دیوان اشعارش هم چاپ شده است.
مرحوم حاج سید محسن امین عاملی در «الدرّ النضيد في مراثي السبط الشهيد» که اشعاری از ۱۵۰ دیوان در آن گلچین کرده این قصیدۀ مرحوم ابوالحبّ را نیز آورده است.
در کتاب «مَعالي السبطين» اثر شیخ محمد مهدی حائری مازندرانی نیز بسیاری از اشعار میرزا محسن أبوالحَب کربلایی آورده شده است.
در این قصیده تصویری از امام(علیه السلام) ترسیم می شود که انگار نفس امام(ع) آمادۀ معرکه و قتال نبوده و امام(ع) با خود کلنجار می رفته است.
به همین خاطر بعضی از علماء به معنای این شعر اشکال نمودهاند.
ابیات منتهی به جملۀ مشهور، چنین است :
📋«فِي يَومِ أَلقَى لِلمهالكِ نَفسَه
كَيمَا تَكُونُ وَقَايةً لِلِّدينِ
وَ بِيَومَ قَالَ لِنَفسِهِ مِن بَعدَ مَا
أدَّى بِهَا حَقُّ المَعَالِي بِينِي
أَعطَيتُ رَبِّي مُوَثِّقَاً لَا يَنقَضِي
إلِّا بِقَتلِي فَاصعَدِي وَ ذرِّينِي
إِنْ كَانَ دينُ مُحَمَّدٍ(ص) لَمْ يَستَقِمْ
إِلَّا بِقَتلِي، يَا سُيُوفُ خُذِينِي»
2⃣و اما جملۀ دوم نیز مصرعی است از یک بیت از یک شاعر سنی مصری، بنام احمد شوقي.
بیت کاملش اینست :
📋«قِفْ دُونَ رَأيِكَ فِي الحَیَاةِ مُجَاهِدَاً،
إِنَّ الحَیَاةَ عَقِیدَةٌ وَ جِهَادٌ»
♦️بر سر رأی و عقیدۀ خویش مجاهد و رزمنده بایست که [ارزش و حقیقتِ] زندگی، عقیده داشتن و جهاد [در راه آن عقیده] است!
در پایان کتاب «سُموُّ المعنی في سمو الذات أو أشعةٌ من حياة الحسين(ع)» اثر شیخ عبدالله العلايلي نیز چند قصیده در رثای امام حسین(علیه السلام) [و بعنوان زبان حال ایشان] آمده است که یکی از آنها همین قصیده است.
🎙مجموعۀ مصاحبههای استاد
@AsnadolMasaeb
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
8️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «مقتل الحسین(ع) فی منابع اهل السّنة» گردآوری مطالب مختلف در فضیلت و شهادت امام حسین(علیه السلام) در منابع اهل سنت به زبان عربی اثر؛ محمد علی حیدری✍📚👇
@AsnadolMasaeb
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
🌐برای خرید یا مطالعه این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇
🆔 https://pdf.lib.eshia.ir/95317/1/1
@AsnadolMasaeb
1⃣تعریف :
اگر بخواهیم به زبان ساده تعریفی از جعل حدیث داشته باشیم باید بگوییم که؛ جعل حدیث یعنی ساختن حدیث و روایت و نسبت دادن آن به رسول اکرم(ص) یا ائمه اطهار(علیهم السلام)!
2⃣انواع جعل :
این عمل به صورتهای مختلف انجام می شود.
گاهی به صورت ساختن صفر تا صد یک حدیث و گاه با افزودن عبارتی به حدیث یا تغییر عبارات آن صورت می گیرد که امروزه هر دو صورت توسط برخی منبریان و مادحین صورت می گیرد.
3⃣پیشینه :
پیشینه آن هم به عصر حاضر مربوط نمی شود، بلکه آغاز جعل حدیث به دوران حیات حضرت رسول اکرم(ص) می رسد.
و اوج آن بعد از رحلت ایشان است.
4⃣غرض از جعل :
گاهی برای ترغیب، تشویق و ترهیب(ترساندن) صورت می گیرد و خود آنان یا به این کار جاهل هستند و یا آگاهانه این کار را انجام می دهند.
واعظان و معلمان اخلاق با این هدف توجه کمتری در جهت تصحیح روایات کرده و نسبت به آن تساهل ورزیدهاند. حتی برخی، چون هدف را که هدایت مردم است نه گمراه ساختن، آن را سودمند دانستهاند، از این هم فراتر رفته و گاه دست به جعل حدیث زدهاند، با این توجیه که حدیث را به خاطر خدا جعل کردهاند، و این گونه دروغ گفتن را برای خدا روا داشتهاند، و گفتهاند : برای پیامبر خدا است نه علیه او!
عدهای هم احادیث عجیب و غریب جعل میکردند تا نظر مردم را به خود جلب کنند؛ همچون داستانسرایان (قصّاصون) که بیشترین سهم را در جعل حدیث داشتند.
احادیثی با ظاهری آراسته و دلپسند جعل میکردند که در کتب صحاح، چنین احادیثی کمتر یافت میشود.
بدون شک اینان انسانهایی فرومایه اند که از چشم خلق افتادهاند و نه دنیا دارند و نه آخرت!
گروهی از این افسانه فرومایهاند که از چشم خلق افتادهاند و نه دنیا دارند و نه آخرت.
گروهی از این افسانهسرایان بهغایت نیرنگ باز بودند؛ چون حدیث را میپرداختند و به هر کس که میخواستند بهویژه شخصیتهای جاافتاده و دارای منزلت اسناد میدادند.
امام رضا(علیه السلام) درباره جعل حدیث می فرماید :
«إِنَّ مُخَالِفِينَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِي فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ :
أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِيهَا التَّقْصِيرُ فِي أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِيحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا»
مخالفين ما سه نوع خبر در فضائل ما جعل كرده اند :
۱)غلوّ
۲)كوتاهى در حقّ ما
۳)تصريح به بدى هاى دشمنان ما و دشنام به آنان!(۱)
📝توضیح :
هدف آن ها از جعل حدیث در قسم اول، این است که با جعل حدیث غلوّآمیز، شیعیان را تکفیر کرده و بگویند : چون این ها کافرند، خونشان هدر است!
هدف جعل در روایات دسته دوم از سوی دشمنان اهل بیت(ع)، این است که شیعه با شنیدن چنین روایاتی باور کند که نعوذ بالله، امامان آن ها دارای عیب و نقص بوده اند؛ مثلاً به امام حسن(ع)، مِطلاق می گفتند. یعنی کسی که زیاد زنان را طلاق می دهد!!
از اهداف جعل حدیث در قسم سوم که سبّ و دشنام به بزرگان اهل سنّت را به امامان نسبت می دهند، این است که ادعا کرده و بگویند : وقتی ائمه ی شما به اسم، به مقدّسات ما توهین می کنند، ما هم به اسم، به مقدّسات شما توهین می کنیم!!
در تاریخ، خوارج و نواصب از کسانی بودند که به اسم، اهل بیت(ع) را سبّ کردند و احادیثی از قول شیعه ساختند که شیعه به اسم، به مقدّسات اهل سنّت نیز اهانت کرده است!!
⚠️ #تلنگر :
در مورد جایگاه اهمیت نقل حدیث در تاریخ آمده است که؛
احمد بن محمد بن عیسی اشعری از محدثین امامی مذهب قرن سوم و از شاگردان امام جواد(ع) و امام هادی(ع) بود.
او در شمار بزرگان اهل قم بود، به گونهای که نجاشی و شیخ طوسی از او با عنوان «شیخُ القُمّییّن و وجهِهم و فقیّهِهم» یاد کرده اند.(۲)(۳)
او در عقاید بسیار سختگیر بود و با غالیان به شدت برخورد میکرد.
و در مقابل؛
سهل بن زیاد آدمی رازی(متوفی ۲۵۵ قمری) از محدثان شیعه که روایات بسیاری نقل کرده است.
او مدتی در قم زندگی می کرده، اما احمد بن محمد بن عیسی اشعری، وی را به خاطر نقل روایات و احادیث ضعیف، کذّاب و دروغگو و غالی خوانده و او را از قم بیرون راند و او از آن پس تا زمان مرگ، در شهر ری ساکن می شود.
واقعا باید با امثال این افراد، کاری که احمد بن محمد اشعری انجام داد، انجام شود!
ابا ربیع شامی می گوید :
امام محمد باقر(علیه السلام) خطاب به من فرمود :
«وَیْحَكَ یَا أَبَا الرَّبِیعِ! لَاتَقُلْ فِینَا مَا لَانَقُولُ فِى أَنْفُسِنَا فَإِنَّكَ مَوْقُوفٌ وَ مَسْئُولٌ لَا مَحَالَةَ فَإِنْ كُنْتَ صَادِقاً صَدَّقْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ كَاذِباً كَذَّبْنَاكَ!»
واى بر تو اى ابا ربیع! درباره ما آنچه خود نگفته ایم مگو!
زیرا ناچار تو در قیامت بازداشت و بازخواست شوى، پس اگر راست گو باشى تصدیقت كنیم، و اگر دروغگو باشى تكذیبت می كنیم.(۴)
📚منابع :
۱)عيون أخبار الرضا(ع) صدوق، ج۱، ص۳۰۳
۲)رجال نجاشی، ص۸۲
۳)الفهرست شیخ طوسی، ص۶۸
۴)الكافى شیخ کلینی، ج۳، ص۴۰۶
@AsnadolMasaeb