eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مرجفون و مأموریت آنها در بهم ریختن امنیت روانی جامعه(1) 🔺«»، یعنی دچار نکردن مردم، دچار و نکردن مردم، این خیلی مهم است. بعضی‌ها با خبری که میدهند، با تحلیلی که میکنند که چه بسا از روی باشد، با تفسیری که از وقایع میکنند، در مردم تردید ایجاد میکنند، ترس ایجاد میکنند. 🔺این از نظر خدای متعال مردود است. مراد قرآن کریم از ، همین ها هستند، یعنی کسانی که در دل مردم و ترس ایجاد میکنند، میکنند؛ اگر چنانچه اینها از این کارشان دست برندارند، خدای متعال به پیغمبر میفرماید تو را مأمور میکنیم که به سراغ اینها بروی و کنی. 🔺هر چه به ذهن انسان میرسد را در فضای مجازی نبایستی منتشر کرد؛ ملاحظه کنید چیست؛ ببینید روی مردم، روی ، روی چه تأثیری میگذارد. 🔺آن کسانی هم که درباره‌ی فضای مجازی میخواهند و کنند، به این بُعد قضیّه توجّه کنند. 🔺در بحث امنیّت، مسئولان کشور همچنان که موظفند امنیّت اجتماعی و امنیّت کوچه و بازار و امنیّت مرز و خانه‌های مردم را حفظ کنند، امنیّت روانی مردم را هم موظّفند حفظ کنند؛ این جزو وظایف آنها است. 🔺دشمنان هم از این استفاده میکنند. امروز، دشمن فقط با سلاح گرم، با جنگ گرم و سخت وارد نمیشوند، با وارد میشوند. یکی از بخشهای جنگ نرم، همین ناایمن‌سازی روانی جامعه است. 📚 بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای امنیت، 6/8/1403، با کمی تلخیص. 💢آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 «نعیم بن مسعود»های امروز را میشناسیم؟ ▪️جنگ «بدر الموعد» و عبرت های آن 🔺 پس از اتمام ، روبه لشکریان اسلام گفت، یک سال بعد در منطقه دوباره بیاییم و با هم به نبرد بپردازیم. این رسمی بین اعراب بود و پیامبر نیز پذیرفت. 🔺سال بعد که موعد قرار رسید، پیامبر، لشکری 1500 نفره برای این نبرد آماده کرده بود، اما ابوسفیان به چند دلیل بنا نداشت به این جنگ برود ولی میخواست فضا به نحوی باشد که از سمت لشکریان اسلام این جنگ لغو بشود، نه از سمت خودشان، چون اگر مسلمانان بیایند و قریش نباشد، مسلمانان را میکند. به همین جهت، ابوسفیان و را پیوست کار خود کرد. 🔺مثلا هر كس نزد او می آمد و قصد رفتن به مدینه را داشت، ابوسفیان در ظاهر به او میگفت: ▫️ما تصميم داريم با سپاهى بزرگ به جنگ با محمد برويم. ▫️این افراد نیز وقتی به مدینه میرسیدند و مى‌ديدند كه اصحاب پيامبر هم مشغول آماده ساختن خود براى جنگ هستند، مى‌گفتند: ▫️ما وقتى ابوسفيان را ترك كرديم، مشغول جمع کردن سپاهی عظیم بود و ميان هم پيمانان عرب خود به راه افتاده بود كه آنها را به جنگ با شما بياورد. این دست از خبرها، و میان مسلمانان ایجاد کرده بود. 🔺از طرفی، با تحریک امثال «» و عجیب مالی، او را به میان مسلمانان فرستاد تا با و بزرگنمایی قدرت مشرکان مکه، آنان را از این جنگ پشیمان کند. 🔺نعیم بن مسعود سرها را تراشیده و به بهانه به مدینه رفت تا ماموریت جدیدش را دنبال کند. او به مسلمانان میگفت: ▫️من تازه از مکه آمده ام، قریش سپاهی بزرگ برای نبرد با شما آمده کرده که شما به هیچ وجه نمیتوانید مقابل آنها کنید. ▫️به نظرم اگر شما همين جا بمانيد و از خانه‌هاى خود بيرون نرويد، به سود خود شماست. آنها دفعۀ قبل به خانه و سرزمين شما آمدند ولى فقط تعداد كمى از شما سالم مانديد و ديديد كه (مانند حمزه) هم كشته شدند و خود محمد هم به سختى زخمى شد، حالا مى‌خواهيد از شهرتان بيرون رفته و در سرزمين ديگرى با آنها نبرد كنيد؟ این تصمیم شما بسیار عجیب و خطرناک است. به خدا قسم، گمان نمى‌كنم حتى يك نفر از شما به سلامت بازگردد. 🔺سخنان نعیم، بسيارى از اصحاب پيامبر را و حداقل نتیجه آن این بود که نسبت به خروج از مدینه برای جنگ، یک حس اکراه و ناراحتی و درون مسلمانان ایجاد کرد و به مرور این حس اکراه و ناخوشی، در گفتار مسلمانان نیز هویدا شد و عملا نگاه نعیم را تصدیق کرده و یا هرکه چنین حرفی میزد، او را تایید میکردند. 🔺 و از این اتفاق بسیار خوشحال بودند. وقتی اين اخبار به اطلاع پیامبر رسيد، حضرت به حدی تحت فشار اجتماعی بودند که میترسیدند کسی همراه ایشان به این جنگ نیاید. اما تصمیم حضرت، مقاومت در مقابل جریان نفاق بود لذا با سلسله اموری، به تقابل با آنها پرداختند. 🔺پیامبر وقتی شاهد تردید و ترس عده ای از مردم شد، خطاب به مردم تاکید کرد: حتی اگر یک نفر هم همراهش نباشد، به این جنگ خواهد رفت. نتیجه این اقدامات، و مسلمانان شد. 🔺از نقل است كه مى‌گفت: قبلا در دل هاى ما ترس افكنده بودند، به نحوی كه هيچ كس بنای رفتن به جنگ را نداشت، تا اينكه خداوند چشمان مسلمانان را روشن كرد و ترسى را كه در دل ها انداخته بود، بزدود و مسلمان ها بيرون آمدند. 🔺خداوند نیز پیرامون همین حادثه آیه 173 آل عمران را نازل فرمود که عده ای[=نعیم بن مسعود] به دنبال ایجاد ترس در بین مسلمانان بودند اما نتیجه نهایی اقدام آنها، افزایش ایمان مسلمانان و اتکای به خدا بود. 🔺ابوسفیان نیز با اینکه بنای جنگ نداشت، اما در یک ، با لشکری دو هزار نفره، از مکه خارج شد تا مسلمانان بدانند که قریش قصد جدی برای جنگ دارد، اما لشکر را به منطقه ای غیر از محل قرار هدایت کرد. 🔺اما در نهایت، وقتی مسلمانان به محل قرار آمدند، خبری از لشکریان قریش نبود لذا این جنگ، بدون درگیری به سود مسلمانان، پایان یافت. قریش بواسطه آن، متهم به ترس و خلفه وعده شد لذا مجبور شدند برای اعاده حیثیت، را طراحی کنند. 📚 المغازی، واقدی، ص384؛ (مطالعه خلاصه متن) 📌 پ.ن: آیا «نعیم بن مسعود»های امروز را میشناسیم؟ کسانی که با استفاده از همین حربه، به دنبال گفتمان سازی و تئوریزه کردن اندیشه ترس و ناامیدی و رخوت و سستی در بین مسلمانان اند. کسانی که با شعار «»، ترس خود را توجیه کرده و را بهم میریزند. ای کاش از این حوادث عبرت گرفته و دچار ، در چنین موقعیت حساسی نشویم... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 استفاده از برچسب «سنتی» و «مدرن»، شگرد جبهه باطل 🔺، مردمی عرب تبار در سرزمین «احقاف» از جزیرة العرب بوده و دارای و سرزمینی آباد بودند. ملتی که برای بر مکان های مرتفع و بلند، بنایی تفریحی میساختند. 🔺حضرت به آنها میگفت: «أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ؟»(شعرا:128) چرا شما بر هر مکان بلندی، به غرضی و بدون نیاز، اقدام به ساخت برج هایی عظیم میکنید؟ 🔺ظاهرا قوم هود در بالای کوه ها و نقاط بلند، ساختمان هایی به بلندی کوه بنا میکردند تا برای گردش و تفریح به آنجا بروند، بدون اینکه غرض دیگری در کار باشد، بلکه مسئله اصلی صرفاً برای و پیروی از هوی و هوس بوده است. در این آیه خداوند آنها را برای این کار میکند. 🔺حضرت هود، ضمن یادآوری نعمتهای الهی، مانند حیوانات اهلی، زمینهای مزروعی و چشمه سارها، مردمان را به دعوت میکرد و از شیوه و منش «» برحذر میداشت. 🔺اما این قوم به سبب افراط در خوی و هزینه کردن ثروت ملی برای ساخت تفرج گاه های برون شهری به جهت تفاخر نسبت به یکدیگر و نیز که آنها را گرفته بود، مستحق فروپاشی و میشوند. 🔺آنها قومی بودند که ندای هود(ع) را پس زده و توصیه او مبنی بر دست برداشتن از خوی را نپذیرفتند، بلکه افزون بر آن، با و خرافه گرایی، هود(ع) را در جامعه تخریب میکردند. 🔺آنجا که خطاب به هود(ع) گفتند: «إِنْ هٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ»(شعرا:137). آنها نسبت به معارف و توصیه های هود نبی میگفتند که این حرف های تو قدیمی و سنتی است، چیزی نیست جز همان سنت پیشینیان، همان عادت و گذشتگان. 🔺در موارد متعدد قرآن کریم به نقل از کفار گزارش میکند که در مقابل معارف الهی از برچسب « و » استفاده میکردند: «إِنْ هٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ»(مؤمنون: 83) یعنی این معارف چیزی نیست جز اسطوره، افسانه و خرافه. 🔺جالب اینکه برخی اقوام مانند (ع)، این رفتار انحرافی خود را، «» خویش می نامیدند و به بقای آن استدلال میکردند، درحالیکه (ع)، خوی اشرافی خویش را «» تلقی کرده و معارف پیامبرشان را «» معرفی میکردند. 🔺برچسب هایی که امروزه علیه اسلام و انقلاب اسلامی بکار میرود، مانند «سنتی»، «»، «»، «» و...، همه سابقه داشته و امری جدید نیست بلکه جبهه باطل در گذشته نیز علیه جبهه حق استفاده میکردند. 🔺هدف از این کار نیز به حاشیه راندن اسلام ناب است. آنها با استفاده از این برچسب ها میخواهند یک و رسانه ای علیه مسلمین ایجاد کرده و آنها را تحت فشار قرار دهند تا هیچ کس دیگر نیز جرئت اسلام آوردن نکند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 چرا پاسخ به یاوه‌گویی‌های دشمن در جنگ، واجب است؟ 🔺در بحبوحه جنگ صفین، مشاور زیرک معاویه، نامه ای به نوشت. این نامه، که در انتهای خود، قصیده‌ای نغز و فریبنده داشت، نه فقط پیامی سیاسی، بلکه تلاشی مذبوحانه بود برای فریب و جذب ابن عباس به سوی اردوگاه معاویه. ابن عباس، که ظاهراً در ابتدا قصد پاسخگویی به این تحریک را نداشت، نامه را به محضر امیرالمؤمنین(ع) آورد. 🔺حضرت شعر عمروعاص را خوانده و خندید و سپس به ابن عباس فرمودند: خدا او را بکشد، چه چیز او را چنین شیفته تو کرده و مثلا نامه نوشته که تو را جذب خودش کند؟ بی‌تردید و حتما باید پاسخش را بدهی، اما در سرودن اشعار پایانی، خودت دخالت نکن؛ بلکه این مهم را به برادرت، ، واگذار، که او بی‌گمان و خوش‌قریحه است! (فَلَمَّا قَرَأَ اِبْنُ عَبَّاسٍ‌ اَلْكِتَابَ أَتَى بِهِ عَلِيّاً فَأَقْرَأَهُ شِعْرَهُ فَضَحِكَ وَ قَالَ‌: «قَاتَلَ اَللَّهُ اِبْنَ اَلْعَاصِ‌ مَا أَغْرَاهُ بِكَ يَا اِبْنَ اَلْعَبَّاسِ أَجِبْهُ وَ لِيَرُدَّ عَلَيْهِ شِعْرَهُ اَلْفَضْلُ بْنُ اَلْعَبَّاسِ‌ فَإِنَّهُ شَاعِرٌ») 📚 وقعة صفین، ص۴۱۲ / أنساب الأشراف، ج٢، ص٣٠٨. 📌پ.ن: ▫️اینکه حضرت میگویند حتما پاسخ بده، از این جهت بود که نامه و شعر در آن عصر، نه تنها یک هنر، بلکه یک بود که می‌توانست احساسات را برانگیخته و را تحت تاثیر قرار دهد. ▫️لذا در کنار نبرد نظامی، این مدل کارها، در و رسانه ای محسوب میشود که نقشی کلیدی و تعیین کننده در جنگ و حوادث اجتماعی دارد. ▫️مضافا اینکه این نامه ها پخش میشد و به گوش همگان میرسید لذا کارکرد آن بیشتر میشد و عدم پاسخ به آن، آثار متعددی را میتوانست به دنبال داشته باشد. ▫️بنابراین، گاهی یک پاسخ به موقع، درست، کوتاه و کوبنده، میتواند سرنوشت یک عرصه را تغییر بدهد، چرا که عامل تعیین کننده، فقط میدان جنگ نیست بلکه از آن مهمتر، ای آن است، اینکه از میدان نبرد چیست... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9