علل گرایش به مادیگری.pdf
1.68M
📚نام کتاب: نامه شهید مطهری به امام خمینی
📝مولف: شهید مطهری
📒 تعداد صفحات: 194 صفحه
@SHmotahari
الگوی همیشه جاوید
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 ناصر قیلاوی زاده
🔹 شهید مطهری در آثار مختلفی در مورد #ایمان و ضرورت کسب آن و همچنین در مورد #ثمرات آن بحث می کنند. اخیرا در «کانال جامع اندیشه های شهید مطهری» مطالبی با هشتگ #آثار_ایمان_به_خدا در این موضوع منتشر شده است
🔸 نکته مهمی که در مورد ایمان وجود دارد، ارتباط آن با علم و تفاوت آن با علمِ تنها است. این مسئله را به بیان زیبای حضرت امام خمینی(ره) با هم می خوانیم.
🎁 حتما نظرات و پیشنهادات و نکاتتون رو در این موضوع ارسال کنید، خصوصا اگر مطلبی از #امام_خامنه_ای در این موضوع داشتید حتما ارسال کنید. @GHILAVI
🔰 امام خمینی (ره)
🔷 بدان كه ايمان غير از علم و ادراك است؛ زيرا كه علم و ادراك، حظّ #عقل است و ايمان حظّ #قلب است. انسان به مجرَّد آن كه علم پيدا كند به خدا و ملائكه و پيغمبران و يوم القيامه، او را نتوان مؤمن گفت؛ چنانچه #ابليس تمام اين امور را علماً و ادراكاً مى دانست و حق تعالى او را كافر خواند.
💠 متن کامل حضرت امام خمینی (ره) در پست بعدی کانال قرار دارد.
📚شرح حديث جنود عقل و جهل، متن، ص: 89-88
#در_مکتب_خمینی #جنود_عقل_جهل #یادداشت
#آثار_ایمان_به_خدا #آثار_ایمان_مذهبی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 امام خمینی (ره)
🔆 ایمان غیر از علم و ادراک است.
🔷 بدان كه ايمان غير از علم و ادراك است؛ زيرا كه علم و ادراك، حظّ #عقل است و ايمان حظّ #قلب است. انسان به مجرَّد آن كه علم پيدا كند به خدا و ملائكه و پيغمبران و يوم القيامه، او را نتوان مؤمن گفت؛ چنانچه #ابليس تمام اين امور را علماً و ادراكاً مى دانست و حق تعالى او را كافر خواند.
🔶 چه بسا باشد فيلسوفى به برهان هاى فلسفى، شعَب توحيد و مراتب آن را مُبرهن كند و خود، مؤمن باللَّه نباشد؛ زيرا كه علمش از مرتبه عقل و كليّت و تعقّل، به مرتبه قلب و جزئيّت و وجدان نرسيده باشد.
👌🏼براى نزديك كردن مقصود به فهم، مثالى ياد كنيم:
✅ ما به حسب برهان و ادراك عقلى، همه مىدانيم كه #مردگان به انسان نمى توانند آزارى دهند، و همه مرده هاى عالم به قدر مگسى حركت ندارند، و مى دانيم كه در تاريكى، مردگان زنده نمى شوند؛ با اين وصف، در شب تاريك از مردگان وحشت داريم، و #وهم ما غلبه بر عقل مى كند. براى آن است كه به اين #حقيقت_عقليّه، قلب ايمان نياورده و اين ادراك عقلى به قلب نرسيده. ولى آنها كه با تكرّر عمل و كثرت اقدام و زيادت مراودت در شبهاى تار در قبرستانها، اين مطلب علمى را به قلب رساندند، از مردگان وحشت نكنند؛ بلكه در قبرستانها منزل كنند، و با وادى خاموشان مأنوس شوند.
❇️ دسته اوّل و دوم، در علم به اينكه از مردگان به كسى آزار نرسد شريك بودند، ولى در ايمان به اين مطلب با هم مختلف بودند. از اين جهت، علم آنها در آنها اثرى نكرد، ولى ايمان دسته دوم آنها را از وحشت خيالى موهوم بيرون آورد.
✳️ پس معلوم شد كه علم غير از ايمان است و اين مطلب به حسب لغت نيز مناسب با معنى ايمان است؛ زيرا كه ايمان در لغت به معنى وثوق و تصديق و اطمينان و انقياد و خضوع» است در فارسى به معنى گرويدن است. و پر واضح است كه گرويدن غير از علم و ادراك است.
📚شرح حديث جنود عقل و جهل، متن، ص: 89-88
#در_مکتب_خمینی #جنود_عقل_جهل
#آثار_ایمان_به_خدا #آثار_ایمان_مذهبی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶 کتاب شریف «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی» در بخش انسان و ایمان مطالب بسیار عمیق و سهل ممتنعی دارد که حتما و حتما نیاز به تدریس دارد.
🔷 در این اثر استاد شهید با عنایت به اندیشه های عمیق اسلامی چند مطلب اساسی را بیان می کنند. اولا به نقد اندیشه های دانشمندان غربی در مواجهه با انسان می پردازند، ثانیا به بیان برخی مطالب انسان شناسی (البته انسان شناسی اولیه) می پردازند و در انتها با نگرشی انسان شناسانه به اثبات ضرورت نیاز انسان به دین و مکتب می پردازند.
🔶 استاد شهید برای اثبات این مطالب به هیچ اندیشه دینی بعنوان یک حدوسط و دلیل اصلی اکتفا نمی کنند.
🔷 صوت تدریسی که در ادامه منتشر می شود، صوتی است که در مدرسه دارالهدی در خدمت طلاب خوب و جدید الورود این مدرسه بودیم.
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید
هدایت شده از المرسلات
#یادداشت
📝 اجتهاد، رکن رکین شناخت معارف اسلامی
❗️یک آسیب ریشه دار در باب کیفیت مواجهه با منابع نقلی اسلام و بیان الگوی عملی صحیح از نگاه شهید مطهری
🔰حجت الاسلام ناصر قیلاوی زاده @ghilavi
🔷 یکی از اصول مهم اسلامی شناسی که متخذ از فرامین شریعت نبوی است، این است که در هنگام مواجهه با معارف و منابع اصیل اسلامی یا باید دارای قوه استنباط و اجتهاد باشیم یا اینکه از استنباطات و اجتهادات فقهای اسلامی بهره برداری کنیم.
🔶 این دستور در مذهب تشیع در دو بخش اجرایی می شود، هم در بخش منابع معارفی و هم در مباحث فقهی یعنی هم برای فهم روایات و آیات معارفی و هم در حوزه مباحث فقهی باید از نظرات متخصصین بهره مند شد و از مراجعه مستقیم - هرچند ثمراتی داشته باشد - پرهیز کرد. این دستور دو علت مهم دارد، علت اول این است که برداشت غیر مجتهد حجیت در مقام عمل ندارد و در ثانی اگر با مقدماتش هم انجام نگیرد، مایه انحراف و کج فهمی خواهد شد.
🔷 این کج فهمی ها گاهی اوقات در طول تاریخ باعث ایجاد مکاتب فکری و دنباله های اجتماعی غلط و دامنه داری شده اند که نمونه تام و بارز آن را می تواند در جریان فکری #خوارج یا ظاهری گری های اهل حدیث مشاهده کرد. البته این جریانات بیشتر در میان اهل سنت رواج داشته است لکن در اعصار اخیر هم در میان شیعیان اتفاقات و انحرافات غلطی از این قبیل رخ داده است. جریانات شیعی تا کنون هیچگاه عموميت پیدا نکرده و این مقدار شدید نشده اند که علاوه بر یک تفکر و مبنای علمی، تبدیل به یک جریان اجتماعی اثر گذار گردند، اما كم و بيش تا آن اندازه كه آزار اهل تحقيق را فراهم كند در قرون اخیر وجود داشته و دارد.
🔶 دامنه این کج فهمی و کم فهمی به آنجا می رسد که معارف و دستورات والا و مترقی اسلامی را در حد فهم ظاهری از روایات و آیات پایین می آورد و باعث می شود یک تفسیر غلط و ناقص در مواجهه با منابع اسلامی برای خواننده خود به همراه داشته باشد.
✅ دو ثمره سلوک بر مسیر صحیح
🔷 اصلاح این رویه دو ثمره مهم و اساسی دارد، اولین ثمره آن فهم دقیق و موثر از معارف اسلامی است به نحوی که عالمِ عامل به آنها را بصیرتی #فرقان ساز می بخشد و باعث می شود در مسیر حق خواهی و حق طلبی انسان به نجاح و پیروزی برسد.
🔷 دومین ثمره سلوک بر طریق صحیح، در ابلاغ رسالت الهی در عصر کثرت دنیاگرایی و خروج عباد از حیرت به هدایت روشن می گردد. در عصر حاضر که به دلایل مختلف، بسیاری از مخاطبین تبلیغ اسلامی بجای چیستی احکام و معارف به دنبال چرایی آن هستند، تنها و تنها این رویه است که ما را به سر منزل مقصود می رساند و پاسخ بسیاری از چرایی های اصیل بشری را ارائه می دهد.
💠 برای اینکه این نوشتار بیش از این امتداد نیابد به همین میزان اکتفا می کنیم و منشا این نوشتار را که روح حاکم بر یک مطلب کوتاه از استاد شهید مرتضی مطهری است را با هم مرور می کنیم. البته کل آثار استاد شهید یکپارچه از این جنس است و اگر به چنین عینکی خوانده شود ثمرات و برکات فراوانی به دنبال خواهد داشت.
🔷 استاد شهید در کتاب عدل الهی چنین می فرماید:
📖 آنچه در حساب خدا مايه ارزش اعمال است كيفيت است نه كميت. توجه نكردن به اين نكته سبب شده گروهى از مردم در برخى از اعمال فوق العاده با ارزش اولياء خدا وقتى كه حجم اجتماعى آنها را كوچك ديده اند افسانه سازى كنند. مثلًا درباره انگشترى كه امير المؤمنين على (ع) در حال ركوع به فقير دادند و آيه درباره اش نازل گشت گفته اند ارزش آن معادل خراج سوريّه و شامات بوده است؛ و براى اينكه مردم باور كنند، شكل روايت به آن داده اند.
📖 به نظر اينان شگفت بوده است كه درباره انفاق يك انگشتر حقير، آيه اى عظيم از قرآن نازل شود؛ و چون نتوانسته اند اين معنى را باور كنند افسانه سازى كرده بهاى مادى آن را بالا برده اند؛ فكر نكرده اند انگشترى كه معادل خراج سوريّه و شام باشد، در مدينه فقير و بيچاره، زينت بخش دست على (ع) نخواهد بود. فرضاً چنين انگشترى در دست على (ع) مى بود او آن را به يك گدا نمى داد بلكه با چنان انگشترى مدينه را آباد مى كرد و همه بينوايان شهر را نجات مى داد.
📖 #عقل افسانه سازان درك نكرده است كه عمل بزرگ در نزد خدا حسابى غير از حسابهاى مادى دارد؛ گويى ايشان پنداشته اند كه گرانقيمت بودن انگشتر چشم خدا را- معاذ اللّه- خيره كرده و او را وادار به تحسين كرده است كه آفرين به على، چه كار بزرگى انجام داد!
📖 نمى دانم اين كوته فكران، درباره قرصه هاى جوينى كه على (ع) و خاندانش انفاق كردند و سوره «هل اتى» در شأن آنان نازل شد چه فكرى كرده اند؟ لابد در آنجا هم مى گويند آرد آن نانها از جو نبوده مثلًا براده طلا بوده است!
📖 نه، چنين نيست. اهميت عمل على (ع) و خاندانش از جنبه مادى كه نظرهاى ما را جلب مى كند نيست؛ اهميت عمل آنان در اين است كه عملى پاك و صددرصد خالص براى خدا بوده است، در آن حدّ از اخلاص كه براى ما قابل تصوّر هم نيست، اخلاصى كه در ملكوت اعلى انعكاس يافته و عكس العمل تمجيد و تحسين به وجود آورده است. به قول شيخ فريد الدين عطّار نيشابورى:
گذشته زين جهان وصف سنانش/ گذشته ز آن جهان وصف سه نانش (*)
🔷 همانگونه که در کلام استاد شهید واضح است، مراجعه به منابع اسلامی و توصیف آنها بدون اتکا بر یک مبنای اسلام شناسی قوی، در حوزه معارف اسلامی باعث می شود هم سطح معارف و جایگاه انسان تنزل پیدا کند و هم به مرور زمان به انحراف در فهم و کج فهی منتهی می شود.
🔶 در انتها پیشنهاد می کنم برای آشنایی بیشتر با این منظر یکبار دیگر کتاب شریف #داستان_راستانِ استاد شهید مرتضی مطهری را با این نگاه بخوانید. سفارش به این کتاب نه به این خاطر است که مطالبش ساده و آسان ترین کتاب شهید مطهری است بلکه به این خاطر باید باشد که حکایاتی عبرت آموز که از یک فیلتر اجتهادی و انسان شناس عبور کرده است را در بردارد.
🔷بهترین روش القا نوع نگاه صحیح به مسائل اسلامی در مراحل پایین تربیت این است که یک مربی به مخاطب خود بیاموزد که در مواجهه با مسائل چگونه باید عبرت آموزی داشته باشد و استاد شهید مرتضی مطهری در این کتاب به صورت ناخودآگاه این عینک دید را برای خواننده بوجود می آورد، اگر به این مسئله التفات باشد!
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج1، ص 302
#اندیشه_مطهر #اجتهاد
۹۹/۶/۱۳
@almorsalaat
بسم الله الرحمن الرحیم
❎ با این دو جلسه ای که هم اکنون بارگزاری شد ، صوت جلسات تدریس کتاب انسان و ایمان به پایان رسید.
♻️ هدف این تدریس بیان اعتقادات برای یک جوان مومن در تراز انقلاب اسلامی است. مخاطب این جلسات طلاب جدید الورود مقطع سیکل بودند و در طول تدریس با لحاظ مخاطب، مطلب به نحوی بیان شده است که برای طلاب، دانشجویان و جوانان مسجدی نیز قابل استفاده است.
✅ ان شاء الله از روزهای آینده صوت تدریس سایر کتاب های استاد مطهری رو هم بارگزاری خواهیم کرد.
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید
بینات || ناصر قیلاوی زاده
#یادداشت 📝 اجتهاد، رکن رکین شناخت معارف اسلامی ❗️یک آسیب ریشه دار در باب کیفیت مواجهه با منابع نقل
#کامنت و #پاسخ
یکی از اعضای محترم کانال، در مورد #یادداشت فوق👆 از حجت الاسلام قیلاوی زاده @ghilavi، سوالی را مطرح کرده اند، که سوال و جواب آن را در ادامه می خوانید.
⁉️#سوال: در مورد متن منتشر شده حضرتعالی سوالی دارم، بفرمایید نسبت مطلق شخص مسلمان با ملکه اجتهاد چیست؟ هر فرد مسلمان چه وظیفه ای نسبت به ملکه اجتهاد دارد؟ اساسا آیا کسب ملکه اجتهاد شرط در تکامل مطلق انسان است یا یک تکلیف کفایی اجتماعی است؟
✅ #پاسخ: در مورد ارتباط افراد مسلمان با مسئله ملکه اجتهاد و جهتی که فرمودید، دو بحث وجود دارد:
1️⃣ بحث اول در مورد اجتهاد و حیثیت تکالیف اجتماعی متفرع بر آن است. اجتهاد ابزار اسلامی شناسی و کشف مسائل جدید از دل منابع اسلامی است. در این مورد خود استاد شهید مطالب بسیاری دارند که نمونه بارز آن در مقاله «اصل اجتهاد در اسلام» و «الهامی از شیخ الطائفه»، مباحث اسلام و مقتضیات زمان موجود است.
🔷 البته خود استاد شهید در تبیین و تشریح نقش اجتهاد در اسلام و جایگاه آن در ایدئولوژی اسلامی به مقاله #ختم_نبوت ارجاع می دهند. شهید مطهری در این مقاله در مورد اجتهاد چنین می نویسند:
➖ اهمّ وظايف و #مسؤوليّت_هاى_علماى_امّت، «اجتهاد» است. اجتهاد يعنى كوشش عالمانه با متد صحيح براى درك مقرّرات اسلام با استفاده از منابع: كتاب، سنّت، اجماع، عقل.
➖كلمه «اجتهاد» اوّلين بار در احاديث نبوى به كار رفته و سپس در ميان مسلمين رايج گرديده است. اين كلمه در قرآن نيامده است. كلمهاى كه از لحاظ روح معنى مرادف اين كلمه است و در قرآن آمده است «تفقّه» است. قرآن صريحاً به تفقّه و فهم عميق دين دعوت كردهاست.
➖ اجتهاد يا تفقّه، در دوره خاتميّت وظيفه بسيار حسّاس و اساسى بر عهده دارد و از شرايط امكان جاويد ماندن اسلام است. اجتهاد را به حق نيروى محرّكه اسلام خواندهاند. #ابن_سينا فيلسوف بزرگ اسلامى با روشن بينى خاصّى اين مسأله را طرح مى كند، مى گويد:
➖ «كلّيّات اسلامى، ثابت و لا يتغيّر و محدود است و امّا حوادث و مسائل، نامحدود و متغيّر است و هر زمانى مقتضيات مخصوص خود و مسائل مخصوص خود دارد. به همين جهت ضرورت دارد كه در هر عصر و زمانى گروهى متخصّص و عالم به كلّيّات اسلامى و عارف به مسائل و پيشامدهاى زمان، عهدهدار اجتهاد و استنباط حكم مسائل جديد از كلّيّات اسلامى بوده باشند.»
🔶 بنابرمطلبی که استاد شهید فرموده اند و تقریبا تمام علمای اعلام بر آن تصریح دارند، اجتهاد وظیفه ای اجتماعی و یک واجب کفایی است که باید علمای امت عهده دار آن باشند تا بتوانند مسائل و نیازهای هر عصر و مصر را بر اساس این شاخصِ اسلامی بسنجند و احکام اسلامی را از دل منابع اسلام، استخراج کنند. طبیعتا با حصول نتیجه این تکلیف از دوش بقیه ساقط است.
نکته جالب توجه این است که در شرایط فعلی فقدان مجتهدین به شدت حس می شود و این مهمترین تکلیف بر زمین ماندۀ حوزه علمیه است، که متوجه تمامی طلاب است.
2️⃣ جهت دوم ، اجتهاد و کمال فردی انسان ها: بیان حق مسئله در مورد این بخش کار دشواری است که باید اهل آن در موردش نظر بدهند. اما از باب تجمیع و اشاره به مسئله به چند نکته اشاره می کنیم.
🔹 نکته اول: راه رسیدن به کمال نهایی انسان ها انجام تکالیف شرعیه است. در این مسیر هرکس بهتر به تکالیف خود عمل کند، به مقام قرب نزدیک تر شده است.
🔹 نکته دوم: اگر کلمات امامین انقلاب را محور و مبنا بدانیم و تشخیص آنها را در سیر و سلوک صائب بدانیم، می بینیم که در کلماتشان در مورد شهدای جنگ تحمیلی تعابیر دارند که نشان می دهد حداقل، برخی از شهدای جنگ تحمیلی به کمال نهایی خویش رسیده اند.
🔹نکته سوم: تعابیری است که از حضرت امام در مورد کیفیت سلوک (خصوصا برای اهل علم) بیان شده است که ایشان ابتدا دستور به کسب مقدمات علمی دارند.
✅ جمع بندی :با توجه به اینکه انسان های مختلف در شرایط مختلف تکالیف مختلفی دارند، و با توجه به اینکه ملاک اسلامی در رشد و کمال انسان ها، عمل به تکالیف شرعیه است، باید گفت که مسیر عادی و عمومی که وجود دارد این است که از طریق کسب علم (که در برخی جاها نیازمند اجتهاد هم می شود) باید به کمال رسید البته این طریق منحصر نیست همانطور که مسئله شهدا این مسئله مصداق پیدا کرده است.
🎁 تمام مطالبی که در قسمت دوم بیان شد، در کلمات استاد فرحانی با تبعیت از اندیشۀ #اعلام_اربعه موجود است. لینک برخی از ارجاعات مطلب را اضافه می کنم تا به اصل مطلب هم مراجعه بفرمایید.
eitaa.com/almorsalaat/1300
eitaa.com/almorsalaat/811
eitaa.com/almorsalaat/544
eitaa.com/almorsalaat/1128
eitaa.com/almorsalaat/813
eitaa.com/almorsalaat/862
*انسان و ایمان ص 62
مجموعه آثار شهيد مطهرى ج3ص198
#اندیشه_مطهر #اجتهاد #یادداشت
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@almorsalaat
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید
🔰خاطرات استاد شهید مرتضی مطهری از سال های اول طلبگی / روح قدس الهی
🔷 تا آنجا كه من از تحوّلات روحى خودم به ياد دارم از سنّ سيزده سالگى اين دغدغه در من پيدا شد و حسّاسيت عجيبى نسبت به مسائل مربوط به خدا پيدا كرده بودم. پرسشها- البتّه متناسب با سطح فكرى آن دوره- يكى پس از ديگرى بر انديشهام هجوم مى آورد.
🔶 در سالهاى اوّل مهاجرت به قم كه هنوز از مقدّمات عربى فارغ نشده بودم، چنان در اين انديشهها غرق بودم كه شديداً ميل به «تنهايى» در من پديد آمده بود. وجود هم حجره را تحمّل نمى كردم و حجره فوقانى عالى را به نيم حجرهاى دخمه مانند تبديل كردم كه تنها با انديشههاى خودم بسر برم. در آن وقت نمى خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع ديگرى بينديشم، و در واقع، انديشه در هر موضوع ديگر را پيش از آنكه مشكلاتم در اين مسائل حل گردد، بيهوده و اتلاف وقت مى شمردم. مقدّمات عربى و يا فقهى و اصولى و منطقى را از آن جهت مى آموختم كه تدريجاً آماده بررسى انديشه فيلسوفان بزرگ در اين مسأله بشوم.
🔷 به ياد دارم كه از همان آغاز طلبگى كه در مشهد مقدّمات عربى مى خواندم، فيلسوفان و عارفان و متكلّمان- هر چند با انديشههايشان آشنا نبودم- از ساير علما و دانشمندان و از مخترعان و مكتشفان در نظرم عظيمتر و فخيمتر مى نمودند تنها به اين دليل كه آنها را قهرمانان صحنه اين انديشهها مى دانستم. دقيقاً به ياد دارم كه در آن سنين كه ميان 13 تا 15 سالگى بودم، در ميان آن همه علما و فضلا و مدرّسين حوزه علميّه مشهد، فردى كه بيش از همه در نظرم بزرگ جلوه مى نمود و دوست مى داشتم به چهرهاش بنگرم و در مجلسش بنشينم و قيافه و حركاتش را زير نظر بگيرم و آرزو مىكردم كه روزى به پاى درسش بنشينم، مرحوم «آقا ميرزا مهدى شهيدى رضوى» مدرّس فلسفه الهى در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد، زيرا آن مرحوم در همان سالها (1355 قمرى) در گذشت.
🔶 پس از مهاجرت به قم گمشده خود را در شخصيّتى ديگر يافتم. همواره مرحوم آقا ميرزا مهدى را بعلاوه برخى مزاياى ديگر در اين شخصيّت مى ديدم؛ فكر مىكردم كه روح تشنهام از سرچشمه زلال اين شخصيّت سيراب خواهد شد. اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدّمات» فارغ نشده بودم و شايستگى ورود در «معقولات» را نداشتم، امّا درس اخلاقى كه وسيله شخصيّت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته مى شد و در حقيقت درس معارف و سير و سلوك بود نه اخلاق به مفهوم خشك علمى، مرا سرمست مى كرد. بدون هيچ اغراق و مبالغهاى اين درس مرا آنچنان به وجد مى آورد كه تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شديداً تحت تأثير آن مى يافتم.
🔷بخش مهمّى از شخصيّت فكرى و روحى من در آن درس- و سپس در درسهاى ديگرى كه در طىّ دوازده سال از آن استاد الهى فرا گرفتم- انعقاد يافت و همواره خود را مديون او دانسته و مى دانم. راستى كه او « #روح_قدسى_الهى» بود.
#هدف_زندگی #هدف_حوزه
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید
🔰 خاطرهاى خوش و جاويد از دوران تحصیل استاد شهید مرتضی مطهری
🔷 يادم هست، در زمانى كه در قم تحصيل مى كردم، يك روز خودم و تحصيلاتم و راهى را كه در زندگى انتخاب كردهام ارزيابى مى كردم؛ با خود انديشيدم كه آيا اگر بجاى اين تحصيلات، رشتهاى از تحصيلات جديد را پيش مى گرفتم بهتر بود يا نه؟
🔶طبعا با روحيّهاى كه داشتم و ارزشى كه براى ايمان و معارف معنوى قائل بودن اولين چيزى كه به ذهنم رسيد اين بود كه در آن صورت وضع روحى و معنوى من چه مىشد؟
🔷 فكر كردم كه الان به اصول توحيد و نبوّت و معاد و امامت و غيره ايمان و اعتقاد دارم و فوق العاده اينها را عزيز مى دارم؛ آيا اگر يك رشته از علوم طبيعى و يا رياضى يا ادبى را پيش گرفته بودم چه وضعى داشتم؟
✅ به خودم جواب دادم كه اعتقاد به اين اصول و بلكه اساساً روحانى واقعى بودن وابسته به اين نيست كه انسان در رشتههاى علوم قديمه تحصيل كند. بسيارند كسانى كه از اين تحصيلات محرومند و در رشتههاى ديگر تخصص دارند، اما داراى ايمانى قوى و نيرومند هستند و عملًا متّقى و پرهيزكار و احياناً حامى و مبلّغ اسلاماند و كم و بيش مطالعات اسلامى هم دارند؛ احياناً ممكن بود من در آن رشتهها بر زمينههايى علمى براى ايمان خود دست مى يافتم بهتر از آنچه اكنون دست يافتهام.
🔷 آن ايّام، تازه با حكمت الهى اسلامى آشنا شده بودم و آن را نزد استادى- كه برخلاف اكثريّت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراى يك سلسله محفوظات نبود، بلكه الهيّات اسلامى را واقعا چشيده و عميقترين انديشههاى آن را دريافته بود و با شيرينترين بيان آنها را بازگو مى كرد، مى آموختم. لذّت آن روزها و مخصوصاً بيانات عميق و لطيف و شيرين استاد از خاطرههاى فراموش ناشدنى عمر من است.
🔶 در آن روزها با همين مسأله كه آن ايّام با مقدّمات كامل آموخته بودم آشنا شده بودم، قاعده معروف «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» را آن طور كه يك حكيم درك مىكند درك كرده بودم (لااقل به خيال خودم)، نظام قطعى و لا يتخلّف جهان را با ديده عقل مى ديدم، فكر مى كردم كه چگونه سؤالاتم و چون و چراهايم يكمرتبه نقش بر آب شد؟
🔷 و چگونه مى فهمم كه ميان اين قاعده قطعى كه اشياء را در يك نظام قطعى قرار مى دهد، و ميان اصل «لا مؤثّر فى الوجود الّا اللّه» منافاتى نديده آنها را در كنار هم و در آغوش هم جا مى دهم، معنى اين جمله را مى فهميدم كه «الفعل فعل اللّه و هو فعلنا» و ميان دو قسمت اين جمله تناقضى نمى ديدم، «امر بين الامرين» برايم حل شده بود، بيان خاصّ صدر المتألّهين در نحوه ارتباط معلول با علت و مخصوصاً استفاده از همين مطلب براى اثبات قاعده «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» فوق العاده مرا تحت تأثير قرار داده و به وجد آورده بود
⬅️ خلاصه يك طرح اساسى در فكرم ريخته شده بود كه زمينه حلّ مشكلاتم در يك #جهان_بينى گسترده بود؛ در اثر درك اين مطلب و يك سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامى اعتقاد پيدا كرده بودم، معارف توحيدى قرآن و نهج البلاغه و پارهاى از احاديث و ادعيّه پيغمبر اكرم و اهل بيت اطهار را در يك اوج عالى احساس مى كردم.
🔶 در اين وقت فكر كردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين استاد را درك نمى كردم همه چيز ديگر چه از لحاظ مادّى و چه از لحاظ معنوى، ممكن بود بهتر از اين باشد كه هست، همه آن چيزهايى كه اكنون دارم داشتم و لااقل مثل و جانشين و احياناً بهتر از آن را داشتم، اما تنها چيزى كه واقعاً نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين طرح فكرى بود با نتايجش؛ الآن هم بر همان عقيدهام.
📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج1، ص 124
#عدل_الهی #خاطره_خوش_جاوید
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
@shmotahari
الگوی همیشه جاوید