eitaa logo
بانو امین
279 دنبال‌کننده
297 عکس
51 ویدیو
6 فایل
تقاطع علوم انسانی و جنسیت از منظر پژوهشگر علوم اجتماعی صفورا سادات امین‌جواهری دانشجوی دکتری دانش اجتماعی مسلمین @Safoora_AminJavaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰مرکز آموزش پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق (علیه السلام) برگزار می کند: ▫️سلسه کارگاه های آموزشی در حوزه روش شناسی علوم انسانی اسلامی 2⃣ دومین کارگاه آموزشی: الگوی تحول علوم انسانی(جلسه دوم) ▪️مدرس: حجت الاسلام والمسلمین (مسئول مرکز تحقیقات بنیادین فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو هیئت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی) ⏱ زمان : شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۳ تا ۱۴:۴۵ 📍مکان: پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(علیه السلام)، سالن شهید تهرانی مقدم 🔗حضور مجازی: https://www.skyroom.online/ch/isri/neshast فرهنگستان علوم اسلامی قم @foeq_ir
📌قدّیس‌سازی از رئیسی یا الگوسازی از او؟ قدّیس نه، اما صدّیق بود. در مقابل مردم خفض جناح داشت، نه استیلا. اهل تکلیف بود، نه تکلّف. برای ولیّ خدا بسط ید می‌آورد، نه دغدغه‌ی خاطر. بجای سرگرمی با حاشیه‌سازی، به حاشیه‌نشینان می‌پرداخت. بجای پاسخ به تمسخر آدم‌های تعطیل، بدون تعطیلی خدمت می‌کرد. آدم‌های خلاص زیاد دیده‌ایم، اما رئیسی اخلاص داشت. در مقابل آنها که انگ ساده‌لوحی به او می‌زدند، زیرک بود که با سکوت رواداری می‌کرد. دوقطبی‌های کاذب را دور می‌ریخت و دیپلماسی را به خدمت میدان می‌آورد تا ایران را در چشم دنیا بزرگ کند. شاید انگلیسی‌اش ضعیف بود، اما زبان دنیا را خوب می‌فهمید که نیمی از مردم کره‌ی خاکی به سوگش نشستند و احترامش کردند. دیگر کسی نمی‌تواند با بی‌آبرو کردن رئیس‌جمهور قبلی رأی بیاورد. این اولین ثمره‌ی سیاست‌ورزی اخلاق‌مدارانه‌ی اوست. زین‌پس هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند در دفتر کارش بنشیند و مملکت را ریموتی مدیریت کند. این نتیجه‌ی «گفتمان خدمت» اوست. به برکت شخصیت ریاگریز و اخلاق‌گسترش، محبوبیت‌های کاذب سیاست‌بازان ماکیاولی، با خزیدن در پوستین اپوزیسیون، دیگر رنگ باخت. اینها میراث رئیسی شهید است که باید پاس داشت و پاسبانی کرد. هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است و انقلاب زاینده‌ی اسلامی ظرفیت بازتولید رئیسی‌ها را دارد، همانطور که حاج‌قاسم ققنوس‌وار سربرآورد و تکثیر شد و مسیر آزادی قدس را هموارتر کرد. بلی سید ابراهیم قدّیس نبود، اما قداستِ جایگاه خدمتگزاری در جمهوری اسلامی را به ما یادآوری کرد. رئیسی را اگر درست روایت کنیم، نیاز به درشت روایت کردن ندارد. https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هدایت شده از کافه کتاب بانو امین
کافه کتاب بانو امین برگزار می‌کند: 🔰جمع‌خوانی متون کلاسیک زبان فارسی با حضور سرکار خانم حسنیه شالبافیان در «محفل قند» فرصتی مغتنم برای تفرج در گلستان زبان فارسی، گسترش دایرۀ واژگان اصیل فارسی، آشنایی با ساختارهای درست زبان و سیراب‌شدن از معانی بلند و دل‌انگیز ادبیات. دورۀ نخست گلستان‌خوانی و آشنایی با میراث سعدی، «زندگی بر مدار عشق و دوستی» 🎊با گلستان تشریف بیاورید🎊 جلسه چهارم: ۶ خرداد، یکشنبه، ساعت ۱۶:۳۰ مکان: کافه‌کتاب بانوامین خیابان امام‌سجاد، کتابخانۀ بانو مجتهدۀ امین. ➡️https://nshn.ir/36sbZaTVGxnIcW @banooaminBcafe
🔰سلسله رویدادهای تخصصی 🔸نشست هفتم واکاوی شاخصه‌های حیات عاطفی در الگوی سیاست‌ورزی انقلابی شهید جمهور و تاثیر آن بر مردم با حضور پژوهشگران و کنشگران حوزه زنان ما بر این باوریم که حضور پروشور مردم در قیام برای تشییع پیکرهای شهدای خدمت ربط وثیقی با شاخصه‌های حیات عاطفی دارد. در این نشست می‌خواهیم با واکاوی الگوی سیاست‌ورزی انقلابی شهید ابراهیم رئیسی در طول مدت مسئولیتشان در دولت سیزدهم، قوه قضائیه و تولیت آستان قدس این شاخصه‌ها را بیابیم و گامی در جهت فهم این رفتار اجتماعی مردم ایران داشته باشیم. 🔹زمان: سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ 🔸مکان: اصفهان، خیابان شهید کیانی، کافه کتاب بانو امین‌. 🔹حضور خود را به این شماره اطلاع دهید 09394276422 🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه @gesostu_ir www.GESOSTU.ir
هدایت شده از مجتمعنا
دربارۀ خاص‌بودنِ حضور گستردۀ مردمی در مراسم درگذشت شهادت‌گونۀ سیدابراهیم رئیسی [قسمت اول] 1. «آژانش شیشه‌ای» ابراهیم حاتمی‌کیا بیانگر دقیقه‌ای تاریخی در تاریخ انقلاب اسلامی بود که در آن، دوگانه‌ای به رخ کشیده می‌شد که بعضاً از آن به دوگانۀ نهضت-نظام یا انقلاب-نظم تعبیر می‌شود. به‌تعبیر دیگر، حاج کاظم، نماد شرایطی است که اگرچه ایثارگونه، خارج از قواعد عقل ابزاری مرسوم و با روحیۀ معنویت بسیار زیاد دورۀ دفاع مقدس رقم خورده، اما نمی‌تواند با نظم مبتنی بر عقل ابزاری حاکم بر شهر و جامعه تعامل کند و به‌تعبیر دیگر، لحظۀ پایان آژانش شیشه‌ای، ناکامی انتقال نظم هتروتوپیایی دفاع مقدس به نظم شهری مبتنی بر عقلانیت ابزاریِ روزمره است. 2. مسئلۀ آژانش شیشه‌ای در سه دهۀ اخیر همواره در سطح کلان تعاملات اجتماعیِ جامعۀ ایرانی حضور داشته است. مردم همواره از یک‌سو درگیر مناسبات سفت و سخت عقلانیتِ ابزاری زندگی روزمره‌اند؛ تعاملات آنها بر اساس قراردادهای منفعت‌طلبانه تنظیم می‌شود؛ اختلاس روی می‌دهد، بی‌عدالتی می‌شود، تضاد طبقاتی بعضاً بی‌داد می‌کند؛ اما همین مردم، در مواقعی، گویی به‌شکلی غیر قابل پیش‌بینی و حتی ناخودآگاه و غیر قابل توضیح توسط خودِ همان مردم، ناگهان در «رویداد»‌ها یا «رخداد»‌هایی، همۀ این مناسبات منفعت‌طلبانه، لذ‌ت‌طلبانه، قدرت‌طلبانه را کنار می گذارند و به‌تعبیری فضایی اتوپیایی شکل می‌گیرد. رفت و آمد میان این دو فضا یا دو جهان، در سه دهۀ اخیر جزو امور ثابتۀ حیات اجتماعی یا سیاسی جامعۀ ایرانی شده است. رویدادها زیادند؛ ... https://eitaa.com/mojtamaona
هدایت شده از مجتمعنا
دربارۀ خاص‌بودنِ حضور گستردۀ مردمی در مراسم درگذشت شهادت‌گونۀ سیدابراهیم رئیسی [قسمت دوم] رویدادها زیادند؛ فارغ از رویداد‌های مناسبتی مانند راهپیمایی 22 بهمن، روز قدس، پیاده‌روی اربعین و حتی اخیراً مراسم جشن روز غدیر در تهران یا مراسم مربوط به ولادت امام رضا (ع) در مشهد و نظایر آنها، رویدادهای خاصی همچون حضور عجیب و تا حد زیادی غیر قابل توضیح مردم در تشییع پیکر شهدای قواص، شهید حججی، شهید حاج قاسم سلیمانی و نظایر آنها حاکی از غلیانِ این شور و احساسات معنوی و مذهبی یا حتی ملی است. 3. در مواجهۀ با این رویدادها یا رخدادها، دستکم دو دسته تحلیل مختلف، مخصوصاً از سوی اصحاب علوم اجتماعی وجود دارد. در یک‌سو این رویدادها محصول دستکاری عظیم قدرت و حکومتِ سیاسی جمهوری اسلامی برای تامین بار ایدئولوژیک خویش است که توانسته، برخلاف حرکتِ اصلیِ جامعه که ناظر به پذیرش عقلانیت ابزاری حیات اجتماعی و سیاسی است، بخشی از جامعه را به‌نحوی ایدئولوژیک، وارد میدان کند. اما در سوی دیگر، چارچوبی تحلیلی مدعی است تحلیل مذکور، ناشی از نادیده‌گرفتنِ نقصانی معرفت‌شناختی در فهم تحولات جامعۀ ایرانی و لایه‌های عمیق مقاومتِ تاریخی آن در مواجهه با جهانِ مدرن یا سکولارِ غربی است. این مواجهه که نزدیک به دو قرن از آغاز آن می‌گذرد، چه پیش از انقلاب و پس از آن، همواره با چنین واکنش‌هایی از عمق لایه‌های هویتیِ مردم ایران روبرو بوده است. بر اساس این چارچوب تحلیلی، جامعۀ ایرانی بر اساس انباشت هزارسالۀ خود از ترکیب عناصر هویت اسلامی و ایرانی، تا پیش از مواجهۀ با جهانِ مدرن غربی، به یک ترکیب نسبتاً متلائم، در قالب یک مرکب حقیقی رسیده بود؛ هرچند این مرکب حقیقیِ هویتی، ادوار افول و زوال داشته است. از قضا در دورۀ مواجهۀ با تمدنِ غربی، این ترکیب هویتی در دورۀ انحطاط و افول خویش بوده و به همین جهت، حداقل تا دورۀ وقوع انقلاب اسلامی، اگرچه همواره شاهد جنبش‌های مقاومتی پراکنده بوده، اما تاب و توان مواجهه‌ای جدی با تمدن مدرنِ غربی را نداشته است. از این منظر، اصل وقوع انقلاب اسلامی، نقطۀ اوج این جنبش‌های مقاومتی است که توانسته است امکان خروج از چارچوب مواجهۀ استعماری را فراهم آورده و با اتکای به انباشت تاریخی و هویتیِ خود، امکان مواجهه‌ای فعال و متصرفانه در تمدن مدرن و سکولار غربی را فراهم کند. با این‌حال به دلیل حضور ساختارهای مدرنی که عمدتاً در دورۀ مواجهۀ استعماری، مخصوصاً در دورۀ پهلوی در ایران، جایگیر شده و به‌تبع ایدۀ توسعۀ غربی، در شرایط بعد از انقلاب گسترش نیز یافته است، جامعۀ ایرانی، خودآگاه یا ناخودآگاه، در میانۀ این دو جهان در کشاکش است یا به تعبیر دقیق‌تر، در مواجهۀ فعال و متصرفانۀ خویش، در کشاکش با عناصر هویتیِ ناشناختۀ غربی قرار می‌گیرد و واکنش‌های مذکور را از خود نشان می‌دهد. https://eitaa.com/mojtamaona
هدایت شده از مجتمعنا
دربارۀ خاص‌بودنِ حضور گستردۀ مردمی در مراسم درگذشت شهادت‌گونۀ سیدابراهیم رئیسی [قسمت سوم] 4. یکی از آخرین واکنش‌های جامعۀ ایرانی، مربوط به حضور عجیب و پر تراکم مردمی در مراسم تشییع پیکر شهید حاج‌ قاسم سیلمانی بود. در این مراسم یا مراسم مشابه، شهید حججی، هرچند در فهم کاملِ آن، دشواری‌های نظری بسیاری وجود دارد، اما می‌توان بعضی از نیروهای محرک را توضیح داد. تاثیر مستقیم و موثر دشمن متخاصم در این شهادت‌ها و سَرَیانِ نیروی تخاصم با دشمن ملی و مذهبی و نیز برجستگیِ شخصیتیِ شخصیت‌های اصلی در زندگیِ ماقبل شهادت‌شان، مخصوصاً در موضوع شهید حججی و شهید حاج قاسم سلیمانی، از نیروی های محرکِ این حضور مردمی است. فارغ از اینکه خودِ نحوۀ شهادت آنها نیروی برانگیزانندۀ موثری ایجاد کرده است، این شخصیت‌ها، در قبل از شهادت‌شان، چه از حیث حقیقی و چه از حیث حقوقی، شخصیت‌هایی مردمی، فراجناحی و حتی در یک معنای خاص، غیر سیاسی و غیر حکومتی بودند و این، به‌خودِی خود، می‌توانست نیرویِ محرکی برای حضور نیروهای متنوع از طیف‌های بسیار گسترده و متکثر مردمی را فراهم سازد. از این حیث، شاید بتوان مولفه‌های تحلیلیِ اولیه‌ای برای تحلیل این حضور گستردۀ مردم، فراهم کرد. 5. درگذشتِ شهادت‌گونۀ آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی در سانحۀ بالگرد ایشان، در 30 اردیبهشت 1403، دوباره رویدادی مشابه با رویداد حاج قاسم سلیمانی و موارد مذکور دیگر را در ایران رقم زد و به‌نظر می‌رسد دوباره موجی از هر دو چارچوب تحلیلی بروز و ظهور کرده و خواهد کرد. با این‌حال این رویداد، علیرغم مشابهت با رویدادهای فوق‌الذکر، واجد حداقل سه خصوصیت معماگونه و خاصِ به‌خود است. اولاً در این رویداد، حداقل با بررسی‌هایی که تا زمان حضور گستردۀ مردمی اعلام شده و می‌توانست بر این حضور تاثیرگذار باشد، خبری از تاثیر نیروی دشمن متخاصم دیده نمی‌شود و بنابراین این حضور مردمیِ گسترده، نمی‌تواند تحت تاثیر نیروی برانگیزانندۀ ملی یا مذهبی در تقابل با دشمنِ متخاصمی همچون آمریکا، اسرائیل و حتی منافقین و داعش و نظایر آنها باشد. ثانیاً شخصیت حقوقیِ آیت‌الله رئیسی در یکی از سیاسی‌ترین، جناحی‌ترین و دسته‌بندی‌ترین مناصبِ حقوقی یعنی ریاست جمهوری، مخصوصاً با روایتِ سه دهۀ اخیر بوده است. در سه‌ دهۀ اخیر، ریاست جمهوری همواره یک منصبِ سیاسی و حتی جناحی بوده و به این‌معنا همواره منصبی غیر مردمی یا کمتر‌مردمی شناخته می‌شود و از این جهت، تفاوت معناداری میان شخصیت حقوقیِ آیت‌الله رئیسی و حاج قاسم سلیمانی یا شهید حججی و نظایر آنها است. ثالثاً نحوۀ درگذشتِ شهادت‌گونه ایشان در سانحۀ تصادف بالگرد، فارغ از مبهم‌بودن علت سانحه و به لحاظ رسانه ای، نبود تصاویر برانگیزاننده احساسات، نظیر آتش گرفتنِ اتومبیل حاج قاسم یا اسارت شهید حججی، امری طبیعی و محصول یک تصادف بسیار طبیعی است، در حالی‌که در ماجرای مربوط به حاج قاسم سلیمانی و حتی شهید حججی، هم نحوۀ وقوع حادثۀ شهادت، آشکار و عیان بوده و هم، تاثیر نیرویِ غیر طبیعی و و دخالت نیروی انسانی در کشته‌شدن در میدانِ نبرد دربارۀ آنها موثر بوده است. از این حیث، حضور گسترده و متراکم و همراه با شور و احساسات مردمی در ماجرای درگذشت شهادت‌گونۀ آیت‌الله رئیسی، واجد وجوه معماگونۀ بیشتری از حیث علت‌یابی و تحلیل این حضور است. حضوری که شاید به نحوۀ سیاست‌ورزیِ آیت‌الله رئیسی در منصب ریاست‌جمهوری بازگردد و شاید مقدمات تعریف جدیدی از دولت اسلامی در شرایط مابعد انقلاب اسلامی را فراهم سازد. در یادداشت دیگری، به این مقدمات اشاره خواهد شد. https://eitaa.com/mojtamaona
ستایش هپروتی رئیسی! مزیتهای رئیسی را هپروتی و معایبش را انضمامی و آماری روایت نکنید. به بیان دیگر مزیت‌های اخلاقی و ایمانی را به معادلات غیرواقعی و خارج از دسترس حواله ندهید و نیز در مقابل ناکارآمدی‌ها را متریک و کمیت‌محور تشریح نکنید. خروجی این صورت‌بندی این روایت است که رئیسی فی الواقع دولتمرد بدی بود اما چون خوش‌اخلاق بود و نماز شب می‌خواند و سفرهای استانی می‌رفت پس از شهادت با اقبال مردمی مواجه شد. این به جز خلاف‌گویی حتی توهین به شعور مردم هم هست. طبیعی است که رئیسی و هر کس دیگری ده‌ها ضعف، خطا، ناکامی و شکست داشته باشد اما رئیسی معیارهای کارآمدی را در دولت اسلامی توسعه داد و به معیارهای اصیل ارتقا بخشید. حتما دولت سه ساله‌ی او به اندازه‌ی سه سالش از منظر معیشت و سرعت اینترنت و بسیاری سنجه‌ها قابل ارزیابی است اما دقیقاً به همان ترتیب از منظر معیارهای اساسی دیگرِ یک دولت انقلابی آنهم در روزگار تحقق دولت اسلامی (نه معیارهایی متصلب و ازپیش‌تعیین‌شده) هم قابل بررسی است. کارآمدی برآیند همه‌ی این سنجه هاست. پیشاپیش واضح است که این معیارها هم صفر و یکی نیستند اما فی‌الجمله احیای ارتباط قلبی و پیوند مردم و حاکمیت، احیای گفتمان مردم‌سالاری، احیای تصویر استکبارستیز از جمهوری اسلامی در دیپلماسی، احیای اخلاق و منش اسلامی در سیاست‌ورزی، احیای ادبیات خدمت به مردم و محرومین، احیای توجه به داخل، توسعه روابط خارجی، رشدهای اقتصادی و موارد بسیاری دیگر از جمله مزیت‌های رئیسی است که کاملاً با ویژگی‌های معنوی و اخلاقی او مطابقت و هماهنگی داشت. این‌ها در یک ترکیب به هم‌پیوسته گفتمان رییسی بود. حتی اگر بگویید رئیسی اساسا شخصیت ریاست جمهوری نداشت نمی‌توانید دستاوردهای واقعی او را نادیده بگیرید و شخصیت حقیقی او را به تنهایی ستایش کنید. مگر اینکه خودتان در هپروت تحلیل کنید و تاریخ ایران اسلامی را از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ انتزاعی ببینید. @Mahdi_Takallou
بانو امین
🔰سلسله رویدادهای تخصصی #حیات_عاطفی_زن 🔸نشست هفتم واکاوی شاخصه‌های حیات عاطفی در الگوی سیاست‌ورزی
فردا عصر درباره خاص بودن حضور گسترده مردم ایران و ستایش‌های هپروتی از شهید جمهور از منظر شاخصه‌های حیات عاطفی گفت‌وگو می‌کنیم.
هدایت شده از ایران آینده🇮🇷
🔸سلسله نشست‌های ایران آینده🔸 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 🔍 دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید 📍 نشست حضوری 🗓 سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ ⏱ ساعت: ۱۵ الی ۱۹ 📍قـــــم ، بلوار نیایش سالن جلسات پژوهشکده باقرالعلوم (ع) 📌پخش از طریق: 🌐 www.skyroom.online/ch/pajooh/neshast 👇🏻 🌐https://eitaa.com/joinchat/4069130343Cba3978c77a
جنسیت خداحافظ رفیق‌ها ... فیلم خداحافظ رفیق با وجود دور بودن از جذابیت‌های سینمایی و ساختارنیافتگی اپیزودهای سه‌گانه‌اش، همچنان توان این را داشته است که از اوایل دهه هشتاد تا همین امروز یکسره انسان را پای خود بنشاند و چشمان او را غرق آب کند. این فیلم فراتر نقد و بررسی‌های فنی تکنیک‌های سینمایی، مخاطب را مجذوب جذبه فرامادی امتداد دفاع مقدس در زندگی مردم عادی می‌کند و آنان را با جذبه دفاع مقدس پیوند می‌دهد و قدرت پیوند دادنش را در طول زمان از دست نداده است. اما امروز با نگریستن از منظر جنسیت به این فیلم پرسش من از تولیدکنندگان این فیلم پر جاذبه این است که چرا دو اپیزود اول به محوریت شخصیت مردان، قصه‌ای پرافتخار و حامل معنایی از تلاش آگاهانه و مرگی متعالی دارد، اما اپیزود سوم که به محوریت شخصیت زن و دختر یک شهید مذکر است، محتوایی توهمی و غیر متعالی دارد. خوب به خاطر دارم در همان سنین نوجوانی که این آثار سینمایی را می‌دیدم اساسا دفاع مقدس را امر مقدس مردانه می‌فهمیدم و برای زن هیچ جایگاهی جز سوختن در غم این مردان مقدس متصور نبودم. گویی مقام شهادت مقامی مختص جنس مرد است و زن را راهی به این مقام نیست، جز مویه و سوگواری برای مذکرِ مقدس. گویی جنس مونث راهی به مقام قدسی ندارد، جز سوگ و انتظار مذکر مقدس. جذبه معنویت جاری در روایت‌های فرامادی از دفاع مقدس، انسان را فارغ از جنسیت جذب می‌کند، اما فارغ از جنسیت بر انسان اثر نمی‌گذارد و فارغ از جنسیت جامعه را متاثر نمی‌کند و آینده را رقم نمی‌زند. @BanooAmin