بصیـــــــــرت
#شهیدی که بوی عطر از مزارش میآید 👇👇👇👇👇 @khamenei_shohada
#شهیدانه 😍
#شهید_سید_احمد_پلارک
( *همون که از مزارش بوی عطر میاد* )
از زبان مادرش:
در 13 سالگی تا به هنگام #شهادت 23 سالگی نماز شبش ترک نشده بود.
شبهای بسیاری سر بر #سجده عبادت با خدای خود نجوا می کرد و اشک می ریخت...
مادرش اینطور نقل کرده که پسرش در مدت عمرش #چهارکار را هرگز ترک نکرد:
1. #نماز_شب
2. غسل روز #جمعه
3. زیارت عاشورای هر صبح
4. ذکر 100 صلوات
اشکهای شهید سید احمد پلارک امروز رایحه معطری است که انسانها را تسلیم محض اراده و قدرت آفریدگارش میکند.
. مرحوم آیت الله العظمی #بهجت رحمة الله علیه در وصف این شهید والامقام فرمودند:
🌿🌿«یکی از نهرهای #بهشت از زیر قبر مطهرشان رد میشود».🌿🌿
خیلی ها او را با نام شهید عطری می شناسند. میگویند خودش به مادر #وصیت کرده که بعد از شهادتم از مزارم بوی حسین علیه السلام به مشامتان می رسد. حقیر که توفیق #زیارت قبر مطهر این شهید را پیدا کردم واقعاً نتوانستم بوی عطری که از #قبر ایشان به مشامم رسید را با عطرهای دنیوی مقایسه کنم بوی عطرش خیلی خاص است. رایحه دلپذیر و مشام نواز معطری که از خاک شهید سید احمد #پلارک که پایانی ندارد نظر همگان را به خود جلب می کند. کسانی که زیاد بهشت زهرا میروند، به او میگویند #شهید_عطری خیلیها سر مزار شهید سید احمد #پلارک نذر و نیاز میکنند و از خدای او حاجت و شفاعت میخواهند؛ او معجزه خداوند است. از سنگ #قبرش همیشه عطر ترشح میکند، همیشه نمناک است و هم بوی گلاب و #گلهای_معطر دارد. هیچ وقت روز سر مزار #شهید سید احمد پلارک خالی نیست همیشه میهمان دارد.
🌿🌿🌿🌿
آدرس مزار: بهشت زهرای تهران، قطعه ۲۶، ردیف ۳۲، شماره ،۲۲
📺 #برای_شهدا_رسانه_باشیم
🌹 شادی روحش فاتحه و #صلوات ...
اللهم صلی علی محمد
وال محمدو عجل فرجهم
دوستانی که مشرف شدن #التماس_دعا 😔
@khamenei_shohada
سلام #شہدا..
گوئے #سماوات
از شوق وصــلتان
بہ #سجده اى مےافتاد،
از جنس #سجود_ملائڪةاللہ!
ڪہ شما بہ حق،
"خلیفةاللہ" بودید
#سلام_صبحتون_شهدایی
#سلام_بر_شھدا
گوئے #سماواٺ
از شوق وصلٺان
بہ #سجده اى مےافٺاد
از جنس #سجود ملائڪةاللہ!
ڪہ شما بہ حق
"خلیفةاللہ" بودید
#شهید_چمران
#صبحتون_شهدایی
#سلام_بر_شھدا
گوئے #سماواٺ
از شوق وصلٺان
بہ #سجده اى مےافٺاد
از جنس #سجود ملائڪةاللہ!
ڪہ شما بہ حق
"خلیفةاللہ" بودید
#شهید_چمران
#سالروز_شهادت
#صبحتون_شهدایی
╭─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╮
@khamenei_shohada
╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
وقتے زیارٺ نامہ ے تو #سجده دارد
یعنے تو #اربابے و باقے بنده هستند #حسین
صلے الله علیڪ یٰا أبٰا عَبْدِاللّٰه (ع)
#صبحتون_حسینی
ــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💐🍃🌸 🍃💖 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_سی_و_دوم(الف) ✍در همهمه ی فکری خودم و مادر،راهی هتل شدیم. ذ
💐🍃🌸
🍃💖
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_سی_و_دوم(ب)
با یان تماس گرفتم
آرامش چهره اش را از اینجا هم میتوانستم ببینم
- کجایی دختر ایرونی؟
جمله اش کامل نشده بود که صدای عصبی عثمان گوشم را آزار داد
- هیچ معلومه کدوم گوری هستی؟😡آخه تو کی میخوای مث بقیه آدما زندگی کنی؟؟؟؟
هیچ وقت،اگر هم میخواستم،خدای این آدمها بخیل بود!
حوصله ای برای پاسخگویی نبود،پس گوشی را قطع کردم.
چندین بار گوشیم زنگ خورد عثمان بود جواب ندادم.
ناگهان صدایی عجیب در حیات پیچید،
صوت داشت آهنگ داشت،🎼چیزی شبیه به کلمات سجاده نشینِ مادر
انگار خدای این مسلمانان،سوهان به دست گرفته بود برای شکنجه ام.
درد به معده و سرم هجوم آورد حالم خوب نبود و انگار قصد بدتر شدن داشت.
کاش گوشهایم نمی شنید.
منبع این صداها از کدام طرف بود؟
بی حس و حال،جمع شده در معده،روی یکی از پله ها نشستم.
یکی از کارگران که مردی میانسال بود در حالیکه آستینش را بالا میزد به سمت حوض رفت.
شیر آب کنارش را بازکرد.
آب با فشار و رنگی زرد از آن خارج شد.
مرد چه میکرد؟
یعنی وضو بود؟
اما مادر و یا عثمان که به این شکل انجامش نمیدادند😳
روبرویم ایستاد:
- خانووم نمیدونید قبله کدوم طرفه؟
مزحکترین سوال ممکن را پرسید،آن هم از من!
مسیر خانه ی خدایش را از من میخواست!
پسر جوانی که همراهش بود صدایش زد.
- مشتی این فارسی بلد نیست.
حالا مجبوری الان نماز بخوونی؟برو خونه بخوون
مرد سری تکان داد
- نمازو باید اول وقت خوند.
پسر جوان سر از تاسف تکان داد.
یعنی مسلمان نبود؟
دختری جوان از خانه خارج شد
- مشتی قبله اینوره
سجاده تو یکی از اتاقا پهن بود،اون خانومه هم رفت روش وایستاد واسه نماز.
پیرمرد تشکری پر محبت کرد
- ممنون دخترم.
ببین میتونی یه #مهر واسم پیدا کنی؟
دختر ایستاد
- نه ظاهرا از #اهل_تسنن هستن.
اون خانومه نه مث ما #وضو گرفت،نه مث ما #نماز خوند.
#مهر هم نداشت.
پیرمرد با چشمانی مهربان به سمت باغچه رفت،چیزی را در آن جستجو کرد.
سپس با سنگی کوچک در گوشه ای از باغ ایستاد.
سنگ را روی چمن ها قرار داد و روبرویش ایستاد
نماز خواند.
تقریبا شبیه به مادر با اندکی تفاوت.
#سجده رفت اما به روی سنگ.
خدای این مردمان در این سنگ خلاص میشد
چقدر حقیر!
صدای گوشی بلند شد اینبار یان بود.
- دختر ایرونی هم انقدر کم حوصله؟
اون دیوونه که گذاشت رفت
برای کنترل درد معده نفسهایی عمیق کشیدم.
صدایش نگران شد
- سارا حالت خوبه؟
نه خوب نبود،سکوت کردم
- سارا ما با هم دوستیم پس بگو چی شده مشکل کجاست؟
حال مادر چطوره؟
چشمم به نماز خواندن پیرمرد کارگر بود.
- از اینجا بدم میاد
باز هم صدایش نرم شد و حرف هایش پر از آرامش!
⏪ #ادامہ_دارد...
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید #عباس_بابایی 📅تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶ 🥀مزا
عباس بابایی
نامش که به گوش آسمان می خورد، از #داغ_شهادتش، بغض می کند . ابرها به یاد شجاعتش می بارند.ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند.
زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از #شوق_پروازش.
اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم ، جز کلمه #بزرگ_مرد چیزی به ذهنمان نمی آید.
عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در #سجده هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین #ایران.
#خلبان قصه در #آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود.برای رضای خدا، خدمت کرد و #فرشته_نجات شد برای درماندگان و محتاجان.
سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات.نه #نظارت کرد و نه پشت میز نشست.حتی از سفر مکه اش گذشت تا #امنیت را برقرار کند .نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از #وصیت_نامه اش درس بزرگی است برای همه. " به انقلاب خیلی بدهکاریم
این روزها جای خالی #بابایی ها به شدت حس می شود.آنان که خالصانه و #صادقانه کار کردند ، #خون_شهدا و آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود.
راستی چقدر #به_انقلاب_بدهکاریم؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟
#تولدت_مبارک.....
✍نویسنده:#طاهره_بنایی منتظر
ــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــ
@khamenei_shohada