" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
•{#قشاع🖤🤍}•• #قلم_N #part_322 ولو شد رو مبل و خیره شد به سقف ! نشستم روبروش و عصبی گفتم ...: +این
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_323
#آرام
باحس راه رفتن چیزی روی دستم ؛ سریع بلند شدم که دیدم خدمتکار عمارته !
+چی میخوای دخترجون؟
سری به علامت هیچی تکون داد که گفتم:
+بیا بشین کنارم ..!
با ترس نشست روبروم ..
+اسمت چیه دخترخوشگل؟
_م..ماهک !
+چ...چه اسم زیبایی ...
معنی اسمتو میدونی؟
_ن...نه خانوم!!
+ماهک یعنی ماه کوچیک !!
"الف" و "ک" ای که به ماه چسبیده نشونه دوست داشتنی بودنه !
که خیلی با چهرت تطابق داره !
جمع شد تو خودش و گفت:
_ممنون خانوم ! لطف دارین !
چهره ساده و ملیحی داشت که به زیباییش افزوده شده بود...!
+مامانت هم اینجا کار میکنه؟
_ن...نه خانوم ! مادرم خیلی ازمن دوره !
+چرا؟
نگاه استرس بارشو به در دوخت که لبخندی زدم...!
درو قفل کردم و برگشتم سر جام...
+خب عزیزم... میشنوم!
_راستش حاج حسین تموم تلاششو کرد که منو به عقد آقاارسلان دربیاره !
با شنیدن این جمله ؛ ابروهام بالا رفت !
چیزی نگفتم که ادامه داد..:
_خب منم ۱۵ سال بیشتر ندارم !...
بخاطر همین پدرم مخالفت کرد ...!
اما ارباب نقطه ضعف رعیتی هارو از حفظه !
+ا...ارباب؟
_اوهوم !
+ب..ببین من گیج شدم !
میشه بیشتر توضیح بدی؟
نگران هیچی نباش !
همه حرفات همینجا خاک میشه !
_خانوم قول میدید دیگه؟
+آره عزیزم !قول!
_خب باشه ...
حاج حسین پدر آقا ارسلانه ...
که ارباب روستامونه !
+روستاتون؟
ینی...اینجا؟
_آره دیگه !
روستای آلاشت !
حرفاش باورنکردنی بود!
+یعنی الان ما شمالیم!!!!! مازندران؟؟
_بله خانوم ! خوش اومدید!
+یاخدا !!!
سرمو تو دستام گرفتم که صدای لرزونش بلند شد:
_خانوم؟ چیشد؟؟؟
+هیچی تو ادامه بده!
_بعداز فوت همسر حاج حسین ؛ آقا ارسلان بدجور افسردگی گرفت ...
طوری که طرف هیچکس نمیرفت و حرف نمیزد !
برای همین حاج حسین که از قبل منو توی زمین پدرم که کار میکردم، دیده بود ؛ خواستگاری کرد !
پدر و مادرم خیلی مقاومت کردن !
آهی کشید که تو چشماش اشک جمع شد :
_اما ارباب درکمال بی رحمی گفت که یا من بیام عمارت کار کنم ... یا مارو از روستا میندازه بیرون و زمینمونو ازمون میگیره !
•{#قشاع🖤🤍}••
#قلم_N
#part_324
_برای همین مجبور شدم بیام اینجا برای کار!
+خ...خب،؟
_آقاارسلان فعلا نقشی نداره توی اداره روستا !
اما خب جانشین حاج حسینه...
بالاخره پسرشه دیگه!
+هوم!!!
عاشق لحن حرف زدن دختره شدم!
لهجه ریزی داشت که لحنشو زیباتر میکرد!
_آقا ارسلان از روستا اصلا خوشش نمیاد!
بخاطر همین کلا رفت شهر !
+منظورت تهرانه؟
_بله خانوم !
رفتن شهر و دیگه پیداشون نشد ...
اما اینم بگما ...
بااینکه اداره روستا به دست آقاارسلان نیس اما همه اهل روستا از یه اخمشم میترسن!
وقتایی که عصبی میشه خیلی ترسناک میشه !
خنده ریزی کرد که
لبخندی به افکار بچگونش زدم ...
_تازه ..۲۴ ساعته اینجا دعواست ...
+چرا؟
_چون ارباب زاده اصلا باعقاید و کارای ارباب کنار نمیاد !
خنده ریزی کرد که سری تکون دادم ...
_خانوم اسم شما چیه؟
+آرامم عزیزم !
_اسم شماهم خیلی قشنگه ها!
+مرسی عزیزم!
_خانوم من برم ...
الاناست که صدام بزنن !
+صبر کن !
نگران نباش من هستم!
بشین کارت دارم !
_چشم !
نشست سر جاش که سمت پنجره رفتم ..
خواستم چیزی بگم که گفت:
_خانوم بچتون اسمش چیه؟
لبخندی زدم ..
+تابان ..!
_خدا حفظش کنه ...!
خانوم یه سوال بپرسم ناراحت نمیشی؟
+نه عزیزم بپرس!
_شما همسر ارباب زاده اید؟؟؟
+نه نه ! حتی فکرشم عذاب آوره!!
خنده کوتاهی کرد که رفتم تو فکر ..!
نباید اطلاعات میدادم بهش!
آب دهنمو قورت دادم که گفت:
_خانون کاری داشتید صدام کنید !!!
+ماهک صبر کن !
سرجاش خشک شد که دودل سمتش رفتم ...
گفتن فکری که تو ذهنم بود برابری میکرد با نابود شدنم!
اما دلمو به دریا زدم ..
+گوشی داری؟
_گوشی؟
+آره ! باید به داداشم زنگ بزنم که بیاد دنبالم !
چشماشو ازم دزدید و بااسترس سری تکون داد ..
_نه خانوم ندارم !
+ماهک !!
- #انگیزشی #پروف🤍🥺
- لازم نیست بـہ ساز دنیـا
برقصی؛جورے براے خودت
زنـدگے کن که دنیـا مجبور باشه
بــه ساز تو برقصـــه..🧡🧃
@CafeYadgiry🍓
بدون اینکه مامان باباهامون چیزی بفهمن چه ضربههای روحی و چه شبایی رو پشت سر گذاشتیم، ولی اونا فک میکنن ما بیخیالِ بی مسئولیتیم.!
#توییت #حق #دلی
@CafeYadgiry🔥
چرا انگیزه هیچیو ندارم؟!🦋☔️
🌿 زیاد گشتن تو فضای مجازی
بی هدف گشتن تواینستا تلگرام ، يوتيوب و باعث مقایسه ی زندگیمون بابقیہ والکی حسرت خوردن میشه و در نتیجه حال و حوصله ی هیچیو نداریم...
🪴 بی برنامگی قاتل انگیزه ست!
نگو حسش نیست برنامه بنوسم! شروع کن به نوشتن و عمل کردن، انگیزه خودش میاد
🌵 آدم های سمی!
سعی کنین نسبت به آدم هایی که مدام فاز منفی میرن بی اهمیت باشین همین:)
#انگیزه #کاربردی #توصیه
@CafeYadgiry🥺🤍
" دلاࢪامــ ᴅᴇʟᴀʀᴀᴍ "
چرا انگیزه هیچیو ندارم؟!🦋☔️ 🌿 زیاد گشتن تو فضای مجازی بی هدف گشتن تواینستا تلگرام ، يوتيوب و باعث م
بیشتر دوستانی که میومدن پیوی ، مشاوره میخواستن ، مشکل اصلیشون نداشتن انگیزه بود!
دوزتان انگیزه خیلی مهمه ها ..
دست کم نگیرید!!
نداشتن انگیزه یعنی عقب افتادن کاراتون ... افت تحصیلی .. و ...
گفتم این پستو بزارم که بدردتون بخوره 🍓🤘🚶.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پ.ن:من توی حساب کردن سن بچه و پدر بزرگترین مشکل رو داشتم ...!😂.
پ.ن: کبریت توکلی🤣.
#سوگنگ
《 @CafeYadgiry 》