#مطالعات_تکمیلی
#كاد در قرآن
برای درک بهتر پیام سابق، به کتب ادبی و ترجمه و تفسیر آیات ذیل مراجعه کنید، خصوصا آیاتی که به شکل #ماضی یا #مضارع #منفی به کار رفته اند:
1 - من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم [9: 117]
2 - إن القوم استضعفوني وكادوا يقتلونني [7: 15]
3 - كادوا يكونون عليه لبدا ... [72: 19]
4 - لقد كدت تركن إليهم شيئا قليلا [17: 74]
5 - إن الساعة آتية أكاد أخفيها [20: 15]
6 - تكاد السموات يتفطرن منه [19: 90]
7 - تكاد السموات يتفطرن من فوقهن [42: 5]
8 - تكاد تميز من الغيظ [67: 8]
9 - يكاد البرق يخطف أبصارهم [2: 20]
10 - يكاد زيتها يضيء [24: 43]
12 - يكادون يسطون بالذين يتلون عليهم آياتنا [22: 72]
13 - إن كاد ليضلنا عن آلهتنا [25: 42]
14 - إن كادت لتبدي به [28: 10]
15 - وإن كادوا ليفتنونك عن الذي أوحينا إليك [17: 73]
16 - وإن كادوا ليستفزونك من الأرض [17: 76]
17 - تالله إن كدت لتردين [37: 56]
18 - وإن يكاد الذين كفروا ليزلقونك بأبصارهم [68: 51]
19 - فذبحوها وما كادوا يفعلون [2: 71]
20 - يتجرعه ولا يكاد يسيغه [14: 17]
21 - ولا يكاد يبين ... [43: 52]
22 - لا يكادون يفقهون حديثا [4: 78]
23 - لا يكادون يفقهون قولا [18: 93]
24 - إذا أخرج يده لم يكد يراها [24: 40]
با ذکر #آدرس #کپی شود.
#نحو_تکمیلی (#نحو_الشباب)
https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
#اصطلاحات_ادبی
#اختلافات_بصریین_و_کوفیین
#گزارش_نمونه_ها:
گوشه ای از اختلافات کوفی و بصری
1- #بصریین فعل #سه_گونه می دانند: #ماضی، #مضارع، #امر
در حالی که #کوفیین، آن را به دو قسم #ماضی و #مضارع دانسته و اما فعل #امر را نوعی #مضارع می دانند. (الإنصاف في مسائل الخلاف لابن الأنباري 2: 524 - 525 وهمع الهوامع: للسيوطي 1: 7، وشرح الحدود في النحو: للفاكهي، ص 97.)
2- #بصریین به حروفی که عمل جر انجام می دهند #حروف_جرّ می گویند در حالی که #کوفیین به آنها #حروف_خفض یا #حروف_صفات می گویند. (شرح المفصل: لابن يعيش 4: 74 و 8: 7، وهمع الهوامع: للسيوطي 2: 19، وشرح الحدود في النحو: للفاكهي ص 277، والمصطلح النحوي: عوض القوزي ص 118.)
3- به عقیدۀ #بصریین، یکی از شروط کلمه ای که جمع مذکر سالم بسته می شود این است که خالی از #تاء باشد. در حالی که #کوفیین جمع مذکر سالم بستن چنین کلمه ای را جایز می دانند. (الإنصاف: لابن الأنباري 1: 40 - 44 وشرح الألفية:لابن الناظم ص46، والهمع 1:45.)
4- اصطلاح #ضمیر و #مضمر، از تعبیرات #بصریین است در حالی که #کوفیین از اصطلاح #كناية یا #مكنى استفاده می کنند. (همع الهوامع: للسيوطي 1: 56: والمصطلح النحوي: عوض القوزي ص 174.)
5- #بصریین معتقدند فعل #امر، #مبنی است در حالی که #کوفیین آن را #معرب و #مجزوم می دانند. (الإنصاف في مسائل الخلاف: لابن الأنباريّ 2: 524.)
6- #بصریین یکی از اقسام توابع را #بدل می نامند در حالی که #کوفیین به جای این اصطلاح از اصطلاح #ترجمة یا #تبيين یا #تكرير استفاده می کنند. (الهمع 2: 125.)
7- به عقیدۀ #بصریین، #اعرف معارف، #ضمیر است در حالی که کوفیین #اسم_اشاره را #اعرف_معارف می دانند. و این اختلاف و شرح آن در کتابی به خوبی الإنصاف ابن انباری نیامده است. (الإنصاف في مسائل الخلاف: لابَن الأنباريِّ 2: 707.)
8- #کوفیین فعل مضارع بعد از #کی را منصوب به خود #کی می دانند در حالی که #بصريين معتقدند می توان #کی یا #أن_مقدّر را #ناصب_مضارع دانست زیرا #کی حرف مشترکی است که برای عمل جر و به معنای لام نیز، به کار می رود. (شرح ألفية ابن معطٍ: لابن القوَّاس 1: 340 - 341، وهمع الهوامع: للسيوطي2: 4 - 5.)
9- اصطلاح #نعت خاستگاه #کوفی دارد در حالی که #بصریین از اصطلاح #وصف یا #صفت استفاده می کنند. (همع الهوامع 2: 116.)
10- اصطلاح #عطف_نسق نیز از ویژگی های مکتب #کوفیین است در حالی که #بصریین از اصطلاح #عطف_به_حروف یا #شرکت استفاده می کنند. (شرح المفصل: لابن يعيش 3: 74، وهمع الهوامع 2: 128.)
#بارگذاری مطالب با ذکر #آدرس_کانال
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#صرف واژۀ #أمیر #نظر_علامه_مجلسی: مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج4، ص: 370 «الميرة» بالكسر ط
#اشتقاق
#اشتقاق_کبیر
توضیح عبارت #علامه_مجلسی
در روایت است چرا به حضرت علی علیه السلام امیر المومنین گفته اند؟
ائمه (امام باقر، امام صادق، امام رضا) (علیهم السلام) فرموند:
«لانه یمیر المومنین بالعلم»
✅یعنی: زیرا ایشان مؤمنین را با علم، اطعام می کند.
❓سؤال: که بین واژۀ #یمیر که از #مور است، و واژۀ #أمیر که از ریشۀ #أمر است، چه ارتباطی وجود دارد؟!
#علامه_مجلسی در #مرآة العقول می فرماید:
در این مسأله سه احتمال متصوَّر است:
۱. #قلب_مکانی و #ابدال . یعنی (مار یمیر) در اصل (أمر یأمر) بوده ولی همزه به عین الفعل منتقل شده و تبدیل به یاء شده است.
البته علامه خودشان این احتمال را بر خلاف قواعد صرفی و واضح البطلان می داند.
۲. #علم_منقول از #جمله . یعنی: در اصل #أمیر فعل #مضارع صیغه ۱۳ بوده و #المؤمنین مفعول به است. (یعنی: مؤمنین را طعام می دهم.)
پس بنابر این احتمال، جملۀ فعلیه مضارعیۀ «أمیرُ المؤمنینَ» #علم شده است همان طور که «تأبّط شرّاً» علم گردیده است.
❌اشکال این وجه:
در جملاتی که علم می شوند، اعراب اجزای جمله ثابت می ماند. (مراجعه کنید به #باب_الحکایة). در حالی که اعراب «أمیر» به حسب عوامل مختلف تغییر می کند.
۳. #اشتقاق_کبیر
مقدمه:
♻️ مور: موج خروشان را گویند.
♻️راهی که رفت و آمد زیادی در آن صورت می گیرد نیز #مور نامیده می شود.
♻️أمیر (از ریشۀ أمر) کسی است که سرکشی دائم دارد
♻️مار زیدٌ فلاناً. یعنی عهده دار تأمین غذای فلانی شد. و لذا امام فرمود مگر ندیده ای که در سوره یوسف می فرماید «نمیر أهلَنا».
🔅اشتقاق کبیر شامل دو نوع است:
الف- کلماتی که حروف اصلی آنها متحد است ولی ترتیبش فرق می کند مانند: سلم، لمس، ملس، .... .
ب- کلماتی که اکثر حروف اصلی آنها متحد و برخی قریب المخرج است مانند: أمر و مور.
***چون بین کلماتی که از دو گونۀ فوق باشند، قرابت معنایی وجود دارد. نامش را #اشتقاق_کبیر نهادند.
پس:
🔆امیر المومنین یعنی کسی که دائما متکفل علم و معرفت مؤمنین است.
#أمیر_المؤمنین
#وجه_تسمیه
#نقش_لغت و #صرف و #اشتقاق_کبیر در فهم معارف دینی
#بارگذاری مطالب، با ذکر #آدرس_کانال، مانعی ندارد.
#دروس_الشباب
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB