eitaa logo
دروس الشباب
400 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
به معنای : در آیه 4سوره تحریم،خطاب به دو نفر می گوید: «إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا» با اینکه مخاطب این آیه دو نفر از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند، چرا«»به شکل جمع آمده است؟ : کتاب مشکل إعراب القرآن/ص387: هرگاه درباره عضوی از بدن إنسان سخن گفته شود که تک است و جفت ندارد؛در هنگام تثنیه به لفظ جمع إستعمال می شود. باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
به معنای عبارتی از درباره پیام اخیر: جسم الإنسان- و غيره- ذو أعضاء، و أجزاء، و أشياء أخرى تتصل به، - : ما يلازمه و يتصل به دائما، فلا ينفصل عنه فى وقت، ثم يعود إليه فى وقت آخر؛ كالرأس؛ و الأنف، و الظهر، و البطن، و القلب ... - و : ما يتصل به حينا، و ينفصل عنه حينا، و يعود إليه بعد ذلك؛ كالثوب، و الأدوات الجسمية الأخرى و أشباهها ... فإذا كان فى الجسم ‏ء_واحد_لا_يتعدد، و لا ينفصل عنه، كالرأس؛ و القلب- ضممت إليه مثله جاز فيه ثلاثة أوجه: : الجمع: و هو الأكثر. نحو: ما أحسن رءوسكما. و منه قوله تعالى: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما». و إنما عبروا بالجمع مع أن المراد ، لأن التثنية فى الحقيقة جمع لغوى؛ و لأنه مما لا يقع فيه لبس، و لا إشكال؛ فمن المعلوم ألا يكون للإنسان إلا رأس واحد، أو قلب واحد ... : التثنية على الأصل و ظاهر اللفظ؛ نحو: ما أحسن رأسيكما، و أطيب قلبيكما. : الإفراد؛ نحو؛ ما أحسن رأسكما، و أطيب قلبكما. و هذا جائز لوضوح المعنى، إذ كل فرد له شى‏ء واحد من هذا النوع، فلا يشكل، و لا يوقع فى لبس. فجى‏ء باللفظ المفرد، للخفة. أما ما يكون فى الجسد منه ؛ كاليد، و الرجل؛ فإنك إذا ضممته إلى مثله لم يكن فيه إلا التثنية؛ نحو: ما أكرم يديكما، و ما أسرع رجليكما. أما قوله تعالى: «السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما ...» فإنه جمع؛ لأن المراد الأيمان: (جمع يمين، أى: اليد اليمنى). با تشکر از محترم بابت ارسال این متن باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
: الجدول في إعراب القرآن، ج‏26، ص: 182 الفوائد الأحوال التي لا يكون فيها الفعل إلّا لازما. ورد في هذه الآية قوله تعالى وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي فجاء الفعل «أصلح» لازما لأنه بمعنى (بارك). و قد ذكر النحاة التي يكون فيها و هي: 1- إذا كان على وزن فعل: مثل شرف- ظرف 2- إذا كان على وزن فعل أو فعل، و وصفهما على فعيل، مثل: ذلّ و قوي. 3- أن يكون على وزن أفعل، بمعنى صار ذا، مثل: أحصد الزرع أي صار ذا حصاد. 4- أن يكون على وزن افعللّ مثل: اقشعرّ- اشمأزّ. 5- أن يكون على وزن افعنلل، بأصالة اللامين، مثل احرنجم (اجتمع). 6- أن يكون على وزن (افعنلى)، كاحرنبى الديك، إذا انتفش. 7- أن يكون على وزن انفعل مثل: انطلق و انكسر. 8- أن يضمّن معنى فعل لازم، كقوله تعالى: أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي بمعنى (بارك) كما ورد في هذه الآية التي نحن بصددها. 9- أن يكون رباعيا مزيدا مثل: تدحرج- اطمأنّ. 10- أن يدل على سجيّة، كلؤم و جبن و شجع، أو على عرض (حالة عارضة) كفرح و حزن، أو ما دلّ على طهارة أو دنس مثل طهر و نجس، أو على لون كأحمرّ و أخضر، أو حلية: كدعج- و كحل- و سمن- و هزل. و معنى: إن البغاث بأرضنا يستنسر. أي إن الطير الضعيف يصبح قويا كالنسر. و هذا مثل يضرب للذليل يصير عزيزا. باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
: 1- ترتیب اهل مشرق (مشهور امروزی نیز همین است) : الالف ، الباء ، التاء ، الثاء ، الجیم ، الحاء ، الخاء ، الدال ، الذال ، الراء ، الزای ، السین ، الشین ، الصاد ، الضاد ، الطاء ، الظاء ، العین ، الغین ، الفاء ، القاف ، الکاف ، اللام ، المیم ، النون ، الواو ، الهاء ، الیاء ، اللاء 2- ترتیب اهل مغرب (أندلس) : الالف ، الباء ، التاء ، الثاء ، الجیم ، الحاء ، الخاء ، الدال ، الذال ، الراء ، الزای ، الطاء ، الظاء ، الکاف ، اللام ، المیم ، النون ، الصاد ، الضاد ، العین ، الغین ، الفاء ، القاف ، السین ، الشین ، الهاء ، الواو ،الیاء .... ادامه دارد باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
تأثیر صنعت در : استخدام صنعتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر إذا نزل السماء بأرض قوم‏ رعيناه و إن كانوا غضابا مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» می‌باشد. همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود ‏که طبق قرائن خاص، این ضمیر به بعضی از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ‏‏﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، ‏باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) ‏سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸) ‏در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده عموم مى‏ كند. ‏پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه‏ اى كه طلاق آنان رجعى باشد، ‏و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى‏ گردد كه طلاق رجعى ‏گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است. بنابراين درصورتىكه ضمير ‏‏«بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص ‏مى‏ خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به‏ طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام ‏بيان عده جميع زنان مطلقه است. بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارض‏اند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به ‏استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- ‏همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در ‏نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود. باز ارسال مطالب با ذکر کانال () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
پیام: تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية (ط - الحديثة)؛ ج‌1، ص: 39 / نوشته علامه حلی: الفصل السابع [في أن العلم لا يختصر بما في الكتب بل أخذه العلماء] و لكلّ علم أسرار لا يطلع عليها من الكتب، فيجب أخذه من العلماء، و لهذا قال صلّى اللّه عليه و آله و سلم: «خذ العلم من الرجال» و نهى عن الأخذ ممّن أخذ علمه من ، فقال: «لا يغرّنكم » (صحفیّ: کسی که علمش را از مطالعۀ کتاب ها به دست آورده نه از راه شاگردی پیش بزرگان علم) و أمر عليه السّلام بالمحادثة في العلم و المباحثة فإنها تفيد النفس استعدادا تامّا لتحصيل المطالب و استخراج المجهولات. و قال صلّى اللّه عليه و آله و سلم: «تذاكروا و تلاقوا و تحدّثوا، فانّ الحديث جلاء القلوب، لأنّ القلوب لترين كما يرين السيف و جلاؤه... الحديث». ____________________________________ حلّى، علامه، حسن بن يوسف بن مطهر اسدى، تحرير الأحكام الشرعية على مذهب الإمامية (ط - الحديثة)، 6 جلد، مؤسسه امام صادق عليه السلام، قم - ايران، اول، 1420 ه‍ ق
کتاب تحفه احمدیه در شرح الفیه دقیق ترین و ادبی ترین ترجمه الفیه با رعایت نقش های ترکیبی واژگان
نظر کاشف الغطاء دربارۀ خودخوانی علوم: منبع: النور الساطع في الفقه النافع؛ ج‌2، ص: 584 [الخامس و العشرون) أخذ العلم من أفواه الرجال لا من الكتب و الأقوال] (الخامس و العشرون) ان يأخذ العلم من أفواه الرجال و يستفيده من الحضور عند الاساتذة المهرة فيه و ليحترز من أخذه من بطون الكتب من غير قراءة على أربابه من مشايخ عصره خوفا من وقوعه في التصحيف و الغلط و التحريف قال بعض من تقدم من الأصحاب من تفقه من بطون الكتب ضيع الاحكام‌ [ذم الصحفيين] و قال آخرون إياكم و الصحفيين الذين يأخذون علمهم من الصحف و الكتب فان ما يفسدون أكثر مما يصلحون و عن غوالي اللئالي عن النبي (ص) خذوا العلم من أفواه الرجال و انه قال (ص) و إياكم و أهل الدفاتر و لا يغرنكم الصحفيون و في علل الشرائع في حديث تضمن أعابه أبي حنيفة لجعفر الصادق (ع) بأنه‌ النور الساطع في الفقه النافع، ج‌2، ص: 585‌ صحفى و لما بلغ ذلك الامام (ع) قال صدق قرأت صحف إبراهيم و موسى و بهذا ظهر لك وجه الجمع بين ما ورد من الحث على طلب كتابة العلم كما تقدم ص 578 و بين ما ورد من الإعابة على الصحفيين و أهل الدفاتر. ________________________________________ نجفى، كاشف الغطاء، على بن محمد رضا بن هادى، النور الساطع في الفقه النافع، 2 جلد، مطبعة الآداب، نجف اشرف - عراق، اول، 1381 ه‍ ق () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سنگین ترین جنگ نرم تاریخ علیه جبهه حق ⏪ایجاد خطای محاسباتی و اغواگری و حرام خوار کردن خواص و مسئولین توسط شبکه های نفوذی دشمن و شیاطین واژگان عجیب و جدید حضرت آقا در مورد حرام خواری خواص!!! " حیوان جلّال"
آشنایی با بلاغت اسلامی شامل: علت پیدایش مباحث بلاغی در بین مسلمین علت تقسیم آن به سه علم منابع علوم بلاغی فایده نقش آن در فهم نصوص دینی ....
ج1.mp3
44.5M
آشنایی با بلاغت اسلامی جلسه1 https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
ج2.mp3
49.29M
آشنایی با بلاغت اسلامی جلسه2 https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
ج3.mp3
42.96M
آشنایی با بلاغت اسلامی جلسه3 https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
هدایت شده از با نهج البلاغه
بسم الله 🔵معاویه و اهل تسنن بیش از نیمی از مسلمانان جهان را حنفی‌های سنّی تشکیل می‌دهند که ابوحنیفه را امام خود می‌دانند. ابوحنیفه بیش از پنجاه سال از عمرش را در عصر حکمرانی بنی‌امیه سپری کرد و با بنی‌امیه بویژه شخص معاویه مخالف بود. 🔻او در دوگانه علوی ـ اموی از موضع علی بن ابیطالب دفاع می‌کرد و معتقد بود هیچ کس با علی نجنگیده مگر آنکه حق با علی بوده است. آروز می‌کرد که کاش در صفین بودم و به سپاه علی می‌پیوستم و با معاویه مبارزه می‌کردم! در پاسخ به سؤالی درباره جنگ صفین گفته است: «خون‌های لشکریان معاویه، شمشیرهای ما را تطهیر کرد، پس چرا زبان‌هایمان را با بازگویی فضاحتها و رسواییهای آنان، تطهیر نکنیم»؟! او از فرزند معاویه نیز بیزار بود و برای شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش اشک می‌ریخت. حنفیان هنوز با تأسّی به او است که برای ابی‌عبدالله‌ع عزاداری می‌کنند (کتاب النقض عبدالجلیل قزوینی ص401 و 402.) و یکی از نخستین مقتلهای عاشورایی در زبان فارسی (روضة الشهداء) را عالم سنّی حنفی، ملاحسین کاشفی نوشته است! 🔻از قیامهایی که علیه بنی‌امیه شکل می‌گرفت حمایت می‌کرد. قیام زیدبن علی علیه بنی‌امیه را به جنگ پیامبر بامشرکان بدر تشبیه می‌کرد و ده‌هزار درهم به انقلاب زید کمک کرد تا در مبارزه بر علیه دودمان معاویه مورد استفاده قرار بگیرد! آنقدر از دودمان معاویه بیزار بود که تصمیم داشت به قیام زید بپیوندد اما چون امانتهای مردم در نزد او بود و از نظر فقهی معتقد بود هر کس زیر بار امانت مردم بمیرد به مرگ جاهلیت مرده، نتوانست به قیام زید بپیوندد! برای شهادت زید می‌گریست! در قیام یحیی بن زید بر علیه بنی‌امیه نیز، آشکارا مردم را به یاری او فرا می‌خواند. 👈امویان برای جذب او منصب قضا را به او پیشنهاد کردند اما وقتی با امتناع او مواجه شدند، او را زندانی کرده و یکصد تازیانه به او زدند! جلاد آنقدر ابوحنیفه را زده بود که وقتی نزد حاکم رفت، به او گفت ابو حنیفه مرد! (إن الرجل میّت) آثار شکنجه و داغ و شلاق آنچنان بر چهره ابوحنیفه وجود داشته، که احمد حنبل هرگاه به یاد آن فاجعه می‌افتاد می‌گریست! پ ن: البته دیدگاه ابی حنیفه، از نظر سیاسی و کلامی (امامت و خلافت اسلامی) با دیدگاه زبدیه مطابق است؛ یعنی ضمن پذیرش خلافت خلفای راشد و اعتقاد به افضلیت امام علی ع نسبت به عثمان، پس از ایشان خلافت معاویه را قبول نداشت و به امامت و خلافت امام حسن مجتبی ع معتقد بود و بعد از ان حضرت نیز امامت و خلافت را حق فرزندان فاطمه می دانست. با این حال وی برای خود استقلال در نظریه پردازی قائل بوده است و نمی توان وی را در اندیشه های فقهی و کلامی اش تابع اهل بیت ع دانست. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 📚مناقب الامام الاعظم ابی‌حنیفه، مکی 📚ابوحنیفه حیاته و عصره، محمد ابوزهرة 📚جایگاه اهل بیت علیه السلام از دیدگاه ابوحنیفه (پایان نامه)، محمدشفق خواتی. ، شماره 74 https://eitaa.com/banahjolbalaghe لینک کانال↙️ https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
یادداشت آیت الله طبسی در مورد معاویه در خبرگزاری حوزه : https://hawzahnews.com/xbRyS و سایت امامت: https://emamat.org/?p=2853
هدایت شده از اصول و فقه شیعه
نظر_استاد_معظم_حاج_آقای_شوپایی_پیرامون_تغییر_کتب_درسی.docx
18.7K
💠استاد معظم حاج آقای شوپایی در ابتدای درس خارج امروز نکاتی پیرامون تغییر کتب درسی حوزه بیان فرمودند: جایگزین کردن این کتب به کتبی که از استحکام و عمق در متن برخوردار نیستند و قابلیت پروراندن روحیه اجتهاد را ندارد، تغییر و تبدیلش وجهی ندارد. •┈••✾••┈• کانال اصول فقه شیعه : @halgheysaniye
رابطه و روایت (علینا إلقاء الأصول و علیکم التفریع) را با الفاظ و تعبیرات مشابهی شنیده ایم و در کتاب های درسی و مباحث مربوط به مشروعیت اجتهاد و رد اخباری گری دیده ایم. به قول (رحمةالله علیه) یکی از اجتهاد امامیه بر اجتهاد در و اتباع بدعت گذار آنان همین است که : عامه با توسل به فهم و رای شخصی فقیه و قیاس و... شروع به اجتهاد و فهم دین خدا کردند ولی طائفه امامیه ابتدا در محضر امامان معصوم، زانوی شاگردی بر زمین ادب و ولایت زده و سپس با راهنمایی آنان شروع به تفکر و اجتهاد و صدور فتوا کردند. چونان طفلی که زیر نظر مادری مهربان و بعد از اینکه روزها و ماه ها راه رفتن مادر و پدر را دیده حالا می خواهد خودش راه رود. آری زانوی ادب زدن در محضر استاد و یاد گیری کامل قواعد تفکر صحیح و موافق مذهب، شرط اجتهاد سالم و گرفتار نشدن در اوهام و خیالات باطل است. کانال : https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
درس رسائل پایه٧ از ابتدای کتاب مکان: مدرس آیت‌الله تبریزی، طبقه2 اتاق 209 زمان : 7 صبح (به ساعت مهر) شروع از ٩ مهرماه یادآوری می کنم که چند صفحه از ابتدای کتاب را قبل از اربعین خوانده ایم.
اسباب و الفاظ دال بر معنا: اعراب و غیر اعراب مثل ماده کلمه یا وزن آن معانی اعرابی نظیر فاعلیت و مفعولیت و... این معانی بر حروف عارض نمی شود و لذا حروف مبنی بالاصاله اند.