eitaa logo
دروس الشباب
400 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
به پیشنهاد دوستان برای اینکه مطالب کانال دربارۀ سایر نیز سخن بگوید، نام کانال از به تغییر داده شد. لطفا با ما همراه باشید. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
آيۀ 222 سورۀ بقره: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّسٰاءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لٰا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّٰى يَطْهُرْنَ ...» 1- به اجماع فقهای امامیه و عامه، این آیه بيانگر وجوب کناره گیری از زن، در دوران حيض است. 2- عبارت «حَتّٰى يَطْهُرْنَ» دو گونه، با تشديد «طاء» () و بدون تشديد «طاء» () قرائت شده است، امّا بيشتر قاريان آن را بدون تشديد قرائت كرده‌اند. 3- با توجه به اختلاف معنایی و ، دربارۀ زمان حرمت آميزش‌ با زن، اختلاف شده است: الف- بنا بر قرائت نخست، تنها پس از انجام غسل حیض، می-توان به زن نزدیک شد. ب- بنا بر قرائت دوم، به محض قطع شدن خون حیض، می توان به او نزدیک شد. 4- فتواى مشهور، طبق قرائت دوم است. 5- برخى از واژۀ «أذى» استفاده كرده‌اند كه خون حيض نجس است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: جرجانی: ترادف عبارتست از: ورود الفاظ گوناگون بر یک معنی به اعتبار واحد . (التعریفات ص31) در البرهان ج2 ص107 استعمال آن را در قرآن، پذیرفته است. در حالی که در الفروق اللغویه ص13 و محمد بن زیاد معروف به این الأعرابی و ابوالعباس ثعلب و احمد بن فارس قزوینی و ابن درستویه، استعمال واژگان مترادف در قرآن را مردود می داند. اینان معتقدند همان طور که استعمال یک لفظ در بیشتر از یک معنی جایز نیست، استعمال دو لفظ نیز در یک معنی جایز نمی باشد. ابوالفتوح رازی در روض الجنان و ابوعبیده معمر بن مثنی در مجازات القرآن «» و «» و «» را به معنای جستجو کردن و مترادف دانسته اند ولی ابوهلال عسکری بین آنها گذاشته است او می گوید: در مورد جستجوی در پی چیز خوب و برای جستجوی در پی چیز بد است. : قرآن، تحسس را در مورد یوسف و برادر وی به کار برده که امر خوبی است: « يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ » (یوسف/87) (پدر به فرزندانش امر می کند به دنبال یوسف و برادرش بگردید) و تجسس را نهی کرده است: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا » (حجرات/12). https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: گوشه ای از اختلافات کوفی و بصری 1- فعل می دانند: ، ، در حالی که ، آن را به دو قسم و دانسته و اما فعل را نوعی می دانند. (الإنصاف في مسائل الخلاف لابن الأنباري 2: 524 - 525 وهمع الهوامع: للسيوطي 1: 7، وشرح الحدود في النحو: للفاكهي، ص 97.) 2- به حروفی که عمل جر انجام می دهند می گویند در حالی که به آنها یا می گویند. (شرح المفصل: لابن يعيش 4: 74 و 8: 7، وهمع الهوامع: للسيوطي 2: 19، وشرح الحدود في النحو: للفاكهي ص 277، والمصطلح النحوي: عوض القوزي ص 118.) 3- به عقیدۀ ، یکی از شروط کلمه ای که جمع مذکر سالم بسته می شود این است که خالی از باشد. در حالی که جمع مذکر سالم بستن چنین کلمه ای را جایز می دانند. (الإنصاف: لابن الأنباري 1: 40 - 44 وشرح الألفية:لابن الناظم ص46، والهمع 1:45.) 4- اصطلاح و ، از تعبیرات است در حالی که از اصطلاح یا استفاده می کنند. (همع الهوامع: للسيوطي 1: 56: والمصطلح النحوي: عوض القوزي ص 174.) 5- معتقدند فعل ، است در حالی که آن را و می دانند. (الإنصاف في مسائل الخلاف: لابن الأنباريّ 2: 524.) 6- یکی از اقسام توابع را می نامند در حالی که به جای این اصطلاح از اصطلاح یا یا استفاده می کنند. (الهمع 2: 125.) 7- به عقیدۀ ، معارف، است در حالی که کوفیین را می دانند. و این اختلاف و شرح آن در کتابی به خوبی الإنصاف ابن انباری نیامده است. (الإنصاف في مسائل الخلاف: لابَن الأنباريِّ 2: 707.) 8- فعل مضارع بعد از را منصوب به خود می دانند در حالی که معتقدند می توان یا را دانست زیرا حرف مشترکی است که برای عمل جر و به معنای لام نیز، به کار می رود. (شرح ألفية ابن معطٍ: لابن القوَّاس 1: 340 - 341، وهمع الهوامع: للسيوطي2: 4 - 5.) 9- اصطلاح خاستگاه دارد در حالی که از اصطلاح یا استفاده می کنند. (همع الهوامع 2: 116.) 10- اصطلاح نیز از ویژگی های مکتب است در حالی که از اصطلاح یا استفاده می کنند. (شرح المفصل: لابن يعيش 3: 74، وهمع الهوامع 2: 128.) مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
منبع: التصریح علی التوضیح/ خالد بن عبدالله الأزهری لسان العرب/ ابن منظور النهایة فی غریب الحدیث و الأثر/ ابن اثیر تلفظ و تحلیل : الف- تلفظ : به فتح همزه و سکون زاء یا سین (یعنی: أسد به سکون سین نیز گفته می شود) جوهری در صحاح گفته: «أزد» نام پدر قبیله ای از اهالی یمن است و در لغت فصیح تر به او «» (به سکون سین) می گویند. ب- ترکیب أزد: واژۀ «أزد» به سه ترکیب به کار می رود: ؛ ؛ . (گویا نام سه نفر بوده است) ج- وجه تسمیه: در وجه نام گذاری او به «أزد» یا «أسد» دو نظریه است: 1- أسد از ریشه «سدی» به معنای «بخشیدن فراوان» است، و «أزد» نیز لهجه و لغتی در «أسد» است. پس او را بدین نام، نامیده اند زیرا «کثیر العطاء» (بسیار بخش) بوده است. ابن اثیر در النهایة فی غریب الحدیث و الأثر می نویسد: «أَسْدَى و أولى و أعطى بمعنى. يقال أَسْدَيْتُ إليه معروفا أُسْدِي إِسْدَاءً.» 2- أسد و أزد به معنای «نکاح» می باشد و او را چنین نامیده اند زیرا کثیر النکاح بوده است. تلفظ : به فتح شین و ضم نون و فتح همزه خوانده می شود. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
() () () : در اصل (یا یُوسُ فِ) بوده است. منادای مرخَّم است که اکنون مبنی بر ضم شده است و فعل امر از می باشد. و اما توهم اضافه به و حذف یاء و بقاء کسره به عنوان قرینه، صحیح نیست زیرا یوسف علم است و اضافه معرفه ممتنع است. مگر اینکه بدون هیچ قرینه ای ادعا کنیم یوسف نکره فرض شده و سپس اضافه شده است. : جمع مکسر می باشد همانطور که جمع أصل است. : مبتداست و جار و مجرور، متعلق به فعل عام مقدر، خبر است و به معنای است. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
بین و و و و و چیست؟ حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می کند، چند گونه است ( ، ، ...)؛ از دیدگاه منطق دانان کدام یک از این حالات و کدام یک است؟ و در از کدام یک و در چه بابی سخن می گویند؟ مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می کند، 8 فرض دارد. ادامه دارد .... مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: أحمدُ رَبِّي اللهَ خَیرَ مالِکٍ حَمداً یُنَجِّینِي مِنَ المَهالِکِ ثُمَّ أصَلِّي مُتَوالِیاً عَلَی مُحَمّدٍ خَیرِ نَبِیٍّ أرسِلا لِیَهدِیَ الخَلقَ مَنَاهِجَ الهُدَی فَمَا لَنا إلا إتِّباعُ أحمَدا وَ الفُمُّ حَیثُ المِیمُ مِنهُ بانَا لَم یَبقِ مَا بَینَهُما فُرقَانَا (أحمد ؛ أحد) فَإنَّهُ أحمَدُ وَ اللهُ أحَد فَسِیرَ سَیرَتَینِ سَیرَ ذِي رَشَدٍ (من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی و منه إلی السماء) وَ هُوَ مِنَ الخَلقِ جَمِیعاً أصطُفِي وَ ما سِواهُ ناقِصٌ وَ النَّقصُ فِي ماهِیَّةِ الإمکانِ أمرٌ ثابِتٌ إلا إذا إبتَدَی بِهِ فَإستَثبِتُوا فَإنَّهُ أوَّلُ صَادِرٍ بِلا هَمزٍ فلإثنَینِ بِهِ تَوَصَّلا (خلقت علی و فاطمه بعد از نبی بود) وَ آلِهِ الغَرِّ الکِرامِ البَرَرَة أسرَتِهِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ لا سِیَّمَا عَلَی الإمَامِ الأوَّلِ إذ لَم یَفُوا إلا إمرُءٌ إلا علیٌّ خَلِیفَةُ الرَّسُولِ ثَانِي إثنَی کِسَا فَهوَ بِهِ فِي کُلِّ حُکمٍ ذُو إتِّسَا مَرتَبَتَینِ قَد عَراهُما وَ مِن سِوَاهُما إجعَل کُلَّ ما لَهُ زُکِنَ(غیر از الوهیت و نبوت را دارد) فَلَن تَرَی فِي النَّاسِ مِن وَلِيٍّ أولَی بِهِ الإکرَامُ مِن عَلیٍّ وَ أحَداً أذکُر وَ صِلَنهُ بِعَشَر مُرَکِّباً لِیَکمِلَ الإثنَی عَشَر مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
كتاب القصاص.pdf
220.9K
نمونه ای از به: (سؤال اصلی) و ذیل آن مسأله تقدیم به دوستان عزیزی که خواهان ارائۀ نمونه ای از تجزیۀ متن شهید ثانی به مسأله و فروع ذیل آن شده بودند. 15 صفحه از ابتدای کتاب القصاص. ان شاء الله چند نمونه دیگر هم بارگذاری خواهم کرد. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
كتاب الجهاد.pdf
196.9K
نمونه دوم از به: (سؤال اصلی) و ذیل آن مسأله کتاب شایسته است در ابتدای هر کتاب، یک و ذیل هر فصل یک از آن بحث، تهیه کنید تا هندسه هر کتاب را به خوبی به ذهن بسپارید. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
متن ويرايش شده و کامل کتاب الصيد و الذباحة.pdf
419.1K
نمونه سوم از به: (سؤال اصلی) و ذیل آن مسأله کتاب در این نوشته و با آن به خوبی جدا شده و همه را شماره گذاری کرده ام. ضمنا و هم دارد. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن.mp3
483.2K
پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن می‌شنیدم که بدین نوع همی راند سخن کای ز زلفت صصصبحم شاشاشام تاریک وی ز چهرت شاشاشامم صصصبح روشن تتتریاکیم و بی شششهد للبت صصبر و تاتاتابم رررفت از تتتن طفل گفتا مَمَمَن را تُتُو تقلید مکن گگگم شو ز برم ای کککمتر از زن مممی‌خواهی ممشتی به ککلت بزنم کهبیفتد مممغزت ممیان ددهن پیرگفتا وووالله که معلومست این که که زادم من بیچاره ز مادر الکن هههفتاد و ههشتاد و سه سالست فزون گگگنگ و لالالالم به‌خخلاق زمن طفل گفتا خخدا را صصدبار ششکر که برستم به جهان از مملال و ممحن مممن هم گگگنگم مممثل تتتو تتتو هم گگگنکی مممثل مممن مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منبع: تعدیۀ «أفعل‏ التفضيل»‏ با حروف‏ جر: 1- اگر اسم تفضیل از فعل متعدی، مشتق شده باشد از سه حال بیرون نیست: • 1/1. اگر به معنای «حبّ» یا «بغض» باشد، دو حالت دارد: o الف- اگر اسم مجرور از لحاظ معنایی، «مفعول به» باشد، با واسطۀ «لام»، متعدی می شود. o ب- اگر اسم مجرور از لحاظ معنایی، «فاعل» باشد، با واسطۀ «إلی»، متعدی می شود. مثال: «المؤمن أحبّ للّه من نفسه و هو أحبّ إلى اللّه من غيره». (مؤمن، خداوند را بیشتر از خودش، دوست می دارد در حالی که خداوند نیز او را بیشتر از سایرین دوست می دارد.) • 1/2. اگر از ، مشتق شده و به معنای «علم» (دانستن) است، با حرف «باء» متعدی می شود، نظیر: «زيد أعرَفُ بى، و أنا أدرَى بِهِ» • 1/3. در غیر موارد فوق، با حرف «لام» متعدی می شود، مانند: «هو أطلب للثّأر، و أنفع للجار». 2- اگر اسم تفضیل از مشتق شده باشد، با همان حرفی متعدی می شود که فعلش با آن، متعدی می شود، مثل: «هو أزهد فى الدّنيا، و أسرع إلى الخير، و أبعد من الإثم، و أحرص على الحمد، و أجدر بالحلم، و أصد عن الخنا». تبصره: در باب تعدیه به حرف جر، فعل تعجب نیز حکم اسم تفضیل را دارد. به سان: «ما أحبّ المؤمنَ للّه، و أحبّه إلى اللّه، و ما أعرفه بنفسه، و أقطعه للعوائق، و أغضّه لطرفه و أزهده فى الدّنيا، و أسرعه إلى الخير، و أحرصه عليه، و أجدره به». مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#سؤال_منطقی_اصولی #تطبیق_منطق_و_اصول_فقه حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می
... ادامه 2 گفتیم حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می کند، 8 فرض دارد. اما : در ابواب مختلف علم اصول، کدام حالت مورد بررسی قرار می گیرد؟ در مباحث ، سه حالت مورد بررسی قرار می گیرد: 1و2- و تحت عنوان اصولی بررسی می شود. 3- تحت عنوان مورد بررسی قرار می گیرد. در مباحث ، دو حالت مورد بررسی قرار می گیرد: 1- در بحث و خبر واحد و قول لغوی از حالت به گزاره و حکم شرعی سخن به میان می آید. 2- در بحث و و و ؛ دربارۀ حالت « » سخن گفته می شود. زیرا اینها ادله ای هستند که عامّه و مخالفین اهل بیت (علیهم السلام) آنان را حجت می پندارند در حالی که عدم دلالت قطعی یا ظنی این ادله از راه عقل و نقل متواتر ثابت شده است. در بحث نیز از حالتی سخن می گوییم که مجتهد نسبت به حکم یا موضوع گزاره شرعی، دچار یا یا می باشد. نکته: 1- بحث اصولی که در کتب متأخرین بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است، نیز بحثی دربارۀ حجیت للعلم است. 2- بحث اصولی و و به عنوان یکی از راه های تحصیل به سنت یا به آن -علی اختلاف بین المبانی-، مورد بررسی قرار می گیرد. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#سؤال_منطقی_اصولی #تطبیق_منطق_و_اصول_فقه حالات روانی انسان نسبت به هر گزاره ای که می شنود یا کشف می
تعریف اصطلاحات 8 گانه (یقین، ظن، وهم، کذب، تخییل ... ) و فرق آنها را اینجا بخوانید.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پی حادثه‌ی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز 🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم جنایت شقاوت‌آمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بی‌گناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهم‌السلام جز با جستجو از سررشته‌ی این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه درباره‌ی آن، جبران نخواهد شد. همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوه‌ی قضائیه تا فعالان عرصه‌ی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئه‌ی خباثت‌آمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله. 🔺 اینجانب به خانواده‌های عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همه‌ی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم. سید علی خامنه‌ای ۵ آبان ۱۴۰۱ 💻 Farsi.Khamenei.ir
سیوطی در کتاب «تحفة الأديب في نحاة مغني اللبيب ؛ ج‏2 ؛ ص624» از توزی نقل می کند که وقتی «أبوعبیدة معمّر بن مثنّی» کتاب «المجاز فی القرآن» را نوشت؛ بدو خبر رساندند که «ابوسعید اصمعی» بر او چنین خرده می گیرد که: «کتاب خدا را با آراء شخصی خویش تفسیر نموده است». پس ابوعبیده، از زمان برگزاری جلسۀ درس اصمعی پرسید. چون آن روز فرا رسید، بر خرش سوار شده و به سمت حلقۀ درس اصمعی روان شد. چون بدانجا رسید از خرش پیاده شده و بر او سلام کرد و نزدش نشسته و با او به صحبت پرداخت، پس به اصمعی گفت: «ای اباسعید! دربارۀ معنی واژۀ «خُبز» چه می گویی؟ «خُبز» چیست؟». اصمعی گفت: خُبز همان نان است که می پزیم و می خوریم. پس ابوعبیده به او گفت: «همانا کتاب خدا را بر اساس نظر شخصی خودت تفسیر نمودی. زیرا خدای تعالی در آیۀ 36 سوره یوسف می فرماید: «أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزاً». اصمعی در پاسخ ابوعبیده گفت: آنچه دربارۀ معنای «خبز» گفتم، همان چیزی است که برای من « » است، نه تفسیر به رأی –یعنی معنای ظاهری این واژه همین است-. پس ابوعبیده گفت: عیبی که تو بر کتاب من گرفته ای نیز همین طور است –یعنی آنچه برای من « » شده را نوشته ام-، سپس سوار الاغش شده و برگشت. سيوطى، عبد الرحمن بن ابى بكر، تحفة الأديب في نحاة مغني اللبيب، 2جلد، عالم الكتب الحديث - اردن -، چاپ: 2. مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
: یکی از علل اختلاف فتوا، اختلاف در فهم و دلالت متون است. و یکی از علت های اختلاف در فهم متون، «اشتراک لفظی» است. نمونه هایی از اشتراك لفظى که سبب اختلاف در فتوا شده است: 1- اشتراک لفظی يك كلمه (اسم) بین دو معنای متضاد: بقره، آيۀ 228: «وَ الْمُطَلَّقٰاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلٰاثَةَ قُرُوءٍ ...»؛ یعنی: زنان طلاق داده شده؛ (برای عدّه) باید سه «قرء» صبر كنند». لفظ «قُرء» بين دو مفهوم متضاد «طهر» و «حيض»، مشترك است. و اختلاف در معنای مقصود آیه، سبب اختلاف در دو مسألة فقهی مالی و غیر مالی شده است: مسألۀ اول: اکثریت فقهای امامیه و برخى از عامه نظیر عايشه و عبد اللّٰه بن عمر و زيد بن ثابت و شافعى و مالك معتقدند، «قُرء» در این آیه به معنای دوران «طهر» است، و لذا گفته اند: «عده طلاق زن سه طُهر است». امّا برخى مانند أبو بكر، عمر، عثمان، ابو حنيفه و ابن قدامه حنبلى و ... «قرء» را به معنای دوم گرفته و معتقدند «عدۀ طلاق عبارتست از: گذراندن سه دورۀ کامل حيض» در نتیجه زمان عده طولانی تر از زمانی است که قائلین نظریه اول می گویند. مسألۀ دوم: همين اختلاف نيز موجب مى‌شود كه دربارۀ ارث زن مطلقه، در زمان عدّه نيز، اختلاف به وجود آيد؛ زیرا: اگر شوهرش در (دورۀ حيض سوم) بميرد، مطابق قول دوم آن زن در آن مدت، هنوز در عده بوده و همسر شرعى تلقى شده و ارث مى‌برد، در حالی که بر طبق نظریۀ اول، عدۀ این زن تمام شده و همسر میت به شمار نمی آید و از ارث محروم خواهد بود. ادامه دارد.... مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
-مشترک : دومین نمونه از اشتراك لفظى که سبب اختلاف در فتوا شده است، اشتراک لفظی يك كلمه (حرف) است مانند: اختلاف در معنای «أوْ»: این حرف مى‌تواند براى «تخيير» يا براى «تفصيل» بكار رود. مثلا دربارۀ حدّ مُحارِب و مفسد فی الأرض اختلاف است زیرا خداوند می فرماید: «إِنَّمٰا جَزٰاءُ الَّذِينَ يُحٰارِبُونَ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسٰاداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلٰافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ...» (یعنی: كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمى‌خيزند و اقدام به فساد در روى زمين مى‌كنند، فقط اين است كه اعدام شوند، يا به دار آويخته شوند، يا دست (راست) و پاى (چپ) آنها به عكس يكديگر قطع گردد و يا از سرزمين خود تبعید گردند). از فقيهان امامیه مانند: شيخ مفيد، سلّار، ابن ادريس، محقّق و علّامه حلی، و نيز برخی از عامیان مثل: حسن بصرى و سعيد بن مُسَيِّب و مُجاهِد، حرف «أوْ» را در اين آيه براى تخيير دانسته و قاضى را در اجراى هر كدام از اين مجازاتها نسبت به هر مفسد و محارب مخير دانسته‌اند، امّا دیگر مانند: شيخ طوسى از اماميّه، و شافعى و اكثر علماى اهل سنّت «أوْ» را براى «تفصيل حكم» دانسته و گفته‌اند: مقصود قرآن آن است كه براى مجازات هر‌ مفسد و محاربى بايد نوع مجازات هماهنگ و متناسب با نوع جرمش توسّط قاضى انتخاب شود. دیگر: اختلاف در معنای حرف «باء» در آيۀ وضو: « «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ»؛ سرهايتان را مسح كنيد» فقيهان مانند اماميّه و شافعيّه و حنفيّه حرف «باء» را براى تبعيض يا الصاق گرفته اند، و لذا در وضو مسح مقدارى از سر را كافى دانسته‌اند. امّا برخى مذاهب مانند مالكيّه و حنبليّه حرف «باء» را زائده دانسته و مسح كل سر را لازم دانسته‌اند. ادامه دارد.... مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
غرض از ذکر مناظره اصمعی و فراء: اثبات اینکه عمل به ظواهر قرآن و روایات، در زمان حضور ائمه نیز وجود داشته است. و اما این که این سیرهٔ عقلائی یا متشرعه توسط معصومین علیهم السلام تأیید شده، امری مسلم است.
: سومین نمونه از اشتراك لفظى که سبب اختلاف در فتوا شده است، اشتراک لفظی يك صيغۀ صرفى است، مانند: سؤال: وظیفۀ زن و شوهر در ایام حیض زن چیست؟ قرآن می فرماید: (وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ) (سوره بقره آیه: 222) اکنون نقش علم و -وزن را در تحلیل آیۀ فوق ببینید: وزن : لفظ «محيض» بر وزن «مَفعِل» و مشترك بين سه صیغه است: مصدر میمی (حیض شدن)، اسم زمان (زمان حيض)، اسم مکان(محل حيض)؛ نیز برخی گفته اند واژۀ «محیض» اسم مصدر به معنای (حیض) است. اکنون بر اساس احتمالات فوق، در حکم مسألۀ ذیل اختلاف شده است: در زمان عادت ماهانه، چه چیزی حرام است و مرد باید از آن اجتناب کند؟ (الف- فقط استمتاع از محلی که خون حیض از آن بیرون می آید، حرام است. ب- هر گونه استمتاع و کامجویی از زن، حرام است.) : فقهای امامیه و نیز شافعى در یکی از اقوال خود و ثورى و محمّد بن حسن شيبانى و داوود و فخر رازى معتقدند: با توجه به اینکه « » در آیۀ فوق است، پس فقط باید از دخول در قُبُل احتناب کند ولی سایر لذت جویی ها حلال است. اینان برای ترجیح این نظریه قرائن و ادله ای نیز ارائه کرده اند. امّا برخى ديگر مانند: مالك، ابو حنيفه، اوزاعى و شافعی در قول دیگرش، را دانسته و گفته اند: در این ایام به طور کامل باید از زن دوری کرد و هرگونه استمتاعی حتی بوسیدنش هم حرام است. ادامه دارد:...... مطالب با ذکر https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB