eitaa logo
📝داستان شیعه🌸
2.5هزار دنبال‌کننده
38 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✨ ﷽ ✨ 📖 اگه به داستان‌هایی که با زندگی معصومین مرتبطه یا داستانهای تاریخی پندآموز علاقه‌داری، مارو دنبال کن... ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✨ حاج آقا روح الله آن روز ده پانزده نفری بودیم که پای درس اخلاقی استاد نشسته بودیم دیدم سید جوانی وارد حجره شد و ساکت یک گوشه نشست. آقای قاضی همیشه جلوی پای مهمان بلند می‌شد و گاه تعارف می‌کرد که در بالای مجلس بنشيند، اما این بار فضا خیلی سرد و سنگین بود. سیدجوان در کمال ادب دو زانو دم در اتاق نشست و استاد هم سکوت کرد شاید یک ربع به سکوت گذشت هیچ کسی حرف نمی‌زد، هردو سرشان پایین بود. ناگهان آقای قاضی رو کرد به من و گفت:«آقای حاج شیخ عباس! آن کتاب را بیاور». من یادم رفت بپرسم «کدام کتاب؟» ناخودآگاه دستم به سوی کتابی رفت و آوردمش. استاد گفت:«بازکن» گفتم:«آقا کدام صفحه را؟!» گفت:«هرکجایش که بود!» باز کردم، دیدم اول صفحه نوشته شده «حکایت» شروع کردم بلند بلند به خواندن آن حکایت. حکایت عجیبی بود: «مملکتی بود که در آن مملکت سلطانی حکومت می‌کرد. فسق و فجور این سلطان و خاندانش فساد و بی‌دینی را فراگیر کرده بود. مردی الهی علیه آن سلطان قیام کرد. هرچه این آن سلطان را نصیحت می‌کرد، فایده‌ای نداشت؛ لذا مجبور می‌شد اقدامات شدیدتری علیه او انجام دهد. سلطان هم دستور داد آن عالم را دستگر کنند و به زندان بفرستند و سپس به یکی از ممالک همسایه تبعید کنند. پس از مدتی آن عالم را به مملکت دیگری که حرم ائمه در آن بود تبعید کردند تا اینکه آن سلطان فرار کرد. آن عالم نیز به مملکت خود بازگشت و زمام آن را در دست گرفت...» آقای قاضی گفت:«کفایت می‌کند کتاب را ببند و بگذار سرجایش». سپس خود آقای قاضی شروع کرد به سخن گفتن. اشاره کرد به فتنه‌ها و آزمایش‌هایی که در آینده اتفاق می‌افتد. مجلس تمام شد سیدجوان برخاست و رفت ولی ما هنوز در شوک بودیم که چرا آن جلسه به این شکل گذشت. ✨ ✨✨ ✨ شیخ عباس قوجانی که بعد از وفات آقای قاضی وصی شرعی او هم شده بود، سال‌ها بعد از این اتفاق وقتی اخبار ایران به گوشش خورد کم کم پشت صحنه ماجرای جلسه آن روز برایش روشن شد. وقتی امام خمینی (ره) به نجف تبعید شد و شیخ عباس قوجانی برای اولین بار پیش او رفت چهره او را شناخت همان جوانی بود که آن روز ... شیخ عباس از اولین کسانی بود که بعد از انقلاب هم به ایران آمد و با امام خمینی بیعت کرد. رفتار خاص آن روز آقای قاضی شاید آزمونی برای کشف میزان قدرت روحی آقا روح الله خمینی بود. می‌گویند بیرون از جلسه وقتی از او پرسیدند: «آقای قاضی را چگونه یافتید؟ پاسخ داده بود: «فردی بسیار بزرگ، بزرگ‌تر از آنچه فکر می‌کردم!» بعدها در وصف او گفته بود: «قاضی کوهی بود از عظمت و مقام توحید». 📔 استاد، صد روایت از زندگی آیت الله سید علی قاضی (ره)، ص٨٨ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
٣. 💠 داستان حضرت نوح عليه السلام در قرآن: (۴) مدّت دعوت نوح عليه‌السلام: نوح عليه السلام نُهصد و پنجاه سال مردم خود را به خداى سبحان دعوت كرد. امّا پاسخ آنها به او جز ريشخند و تمسخر و اتهام او به جنون و برترى طلبى چيز ديگرى نبود، تا آنكه از پروردگارش كمك طلبيد (سوره عنكبوت)؛ و خدا به او وحى فرمود كه از قوم تو جز همان هايى كه ايمان آورده‌اند كسى ديگر ايمان نخواهد آورد و او را درباره آنان دلدارى داد (سوره هود). پس، نوح مردم را نفرين كرد كه خداوند نابود و هلاكشان سازد و زمين را از وجود آخرين نفرشان پاك گرداند (سوره نوح). خداوند به او وحى كرد كه با نظارت و وحى ما كشتى را بساز (سوره هود). ✨ (۵) ساختن كشتى: خداى متعال به نوح عليه السلام وحى كرد كه با كمك و يارى او كشتى را بسازد و نوح شروع به ساختن كشتى كرد. مردم دسته دسته از كنار نوح مى‌گذشتند و او را كه مشغول ساختن كشتى روى زمين بدون آب بود، مسخره مى‌كردند؛ ولى آن حضرت مى‌فرمود: «اگر ما را مسخره مى‌كنيد ما نيز همان گونه كه شما مسخره‌مان مى‌كنيد، مسخره‌تان خواهيم كرد و خواهيد دانست كه چه كسى عذابى خفّت آور خواهد ديد و عذابى پايدار گريبان گيرش خواهد شد». (١) خداوند براى نزول عذاب نشانه‌اى قرار داد و آن، جوشيدنِ آب از تنور بود (سوره هود و مؤمنون). ⭕ این داستان ادامه دارد ... ------------------------- (١): سوره هود، آیه ٣٨ و ٣٩ 📔 میزان الحکمة، ج١١، ص٢٨٧ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ♦️ جوانی با پدر و برادر جوان امام صادق علیه السلام فرمود: عربی بادیه نشین به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله که عبایی نازک پوشیده بود، نزد او آمد. عرب بادیه نشین به او گفت: ای محمد! با ظاهری نزد من آمدی که گویی جوان هستی. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بلی ای اعرابی، من جوان، پسرِ جوان و برادرِ جوان هستم. اعرابی گفت: ای محمد! جوان بودن شما را می‌پذیرم، ولی چگونه فرزند جوان و برادر جوان هستید؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آیا نشینده‌ای که خداوند عزیز می‌فرماید: "قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ" گروهی گفتند شنیدیم جوانی از مخالفت با بت‌ها سخن می‌گفت که او را ابراهیم می‌گویند. (انبیاء، ۶٠) 'من فرزند ابراهیم علیه السلام هستم؛' ولی برادر جوان هستم؛ زیرا همانا در روز جنگ اُحُد ندا کننده‌ای آسمانی با صدای بلند فریاد زد: "لا فَتی إلّا عـلـے لا سَیف إلّا ذوالفقار" هیچ شمشیری جز ذوالفقار و هیچ جوانی جز علی علیه السلام نیست. 'از این رو، علی برادر من است و من برادر اویم.' 📔 بحار الأنوار، ج ۴۲، ص ۶۴ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺حدیثِ شیعه🌺
✨ عيد است و جهان روضۀ رضوان حسين است از عرش الی فرش، گلستان حسين است با گريۀ شوق نبی و حيدر و زهرا چشم همگان بر لب خندان حسين است تنها نه به سويش شده فطرس متوسّل خلق دو جهان دست به دامان حسين است ✨ مـیـلـاد سیّد شهيدان و سـرور و سالار شيعيان و دلباختگان شـهيد غـريب، عـطشان نـينوا حـضرت ابـا عبداللَّه الحـسين عليه‌السّلام بر همه شیعیان تبریک و تهنیت باد ... ❣️ 💢 @Hadis_Shia 💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴. 💠 داستان حضرت نوح عليه السلام در قرآن: (۶) نزول عذاب و آمدن طوفان: وقتى كار ساختن كشتى تمام شد و فرمان خدا رسيد و تنور فوران كرد خداى متعال به نوح وحى فرمود كه: از هر حيوانى يك جفت (نر و ماده) و نيز خانواده‌اش را - مگر آن افرادى كه قبلاً فرمان الهى راجع به غرق شدن آنها صادر شده، يعنى زن خائن و فرزند او كه از سوار شدن به كشتى سرباز زدند ـ و همچنين كسانى را كه ايمان آورده‌اند سوار كشتى كند (سوره هود و مؤمنون). وقتى نوح آنها را سوار كشتى کرد، خداوند درهاى آسمان را باز كرد و آب سرازير شد و چشمه‌هاى زمين را نيز جوشان كرد و آب طبق فرمان مقدّر، به هم رسيد (سوره قمر). آب بالا آمد و كشتى روى آب قرار گرفت و در ميان امواجى كوه آسا به راه افتاد (سوره هود). بدين سان طوفان آن مردم ستمكار را فرو گرفت و خدا به نوح فرمان داد كه وقتى او و همراهانش در كشتى قرار گرفتند، خدا را سپاس گويد كه وى را از مردم ستمكار نجات داد، و از او در فرود آمدن از كشتى بركت طلبد و بگويد: «ستايش خدا را كه از مردم ستمكار نجاتمان داد» و بگويد: «پروردگارا! مرا در جايگاهى مبارك فرود آور كه تو بهترين راهبرانى». ⭕ این داستان ادامه دارد ... 📔 میزان الحکمة، ج١١، ص٢٨٨ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺حدیثِ شیعه🌺
✨ هزار يوسف مصری اسير بازارت خداست مشتری لاله‌های ايثارت لوای سرخ خدا در كف علمدارت نديده، خلق دو عالم شده خريدارت سلام گرم خدا بر گلوی عطشانت هزار مرتبه جان جهان به قربانت ✨ میلاد سراسر نور و سرور ســيّد و سالار شـهیدان و حضرت حـسین بـن عـلی عليهما السلام مبارک باد ❣️ 💢 @Hadis_Shia 💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌴 زائر امام حسین (ع) علی بن محمد می‌گوید: ماهی یک مرتبه از کوفه به زیارت قبر امام حسین علیه السلام می‌رفتم، چون پیر شدم و جسمم ناتوان شد، نتوانستم به زیارت امام بروم. یک بار پای پیاده به راه افتادم، پس از چند روز به زیارت قبر مطهر امام مشرف شدم و سلام کردم و دو رکعت نماز زیارت خواندم و خوابیدم. در عالم رؤیا دیدم امام حسین علیه السلام از قبر بیرون آمد و فرمود: ای علی! چرا در حق من جفا کردی؟ در صورتی که تو به من مهربان بودی؟ عرض کردم: سرورم! جسمم ضعیف شده و پاهایم توان راه رفتن ندارد و احساس می‌کنم عمرم به پایان رسیده است و اکنون که آمده‌ام چند روز در راه بودم و با سختی بسیار به زیارتت مشرف شدم، دوست دارم روایتی را که نقل کرده‌اند از خود شما بشنوم. حضرت فرمود: بگو کدام است؟ عرض کردم: روایت کرده‌اند؛ که فرموده‌اید: هر کس در حال حیاتش مرا زیارت کند، من او را پس از وفاتش زیارت خواهم کرد؟ امام علیه السلام فرمود: بلی من گفته‌ام. (افزون بر این) هرگاه ببینم زوار من گرفتار آتش جهنم است، او را از آتش جهنم بیرون می‌آورم. 📔 بحار الأنوار: ج١٠١، ص١۶ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام و احترام داستان‌ هایی که درباره مـعصومین علیهم‌السلام است، و یا داستانهای تـاریخی آمـوزنده، و یا زندگی بـزرگان و علماء، به شرط ذکر منبع در کانال قابل درج می‌باشد. 🔰 http://B2n.ir/w15631 با تشکر از همراهی شما 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺حدیثِ شیعه🌺
✨ الا حور و ملك! جن و بشر! خلق سماوات و زمين! جشن بگيريد كه امشب علی و فاطمه و فاطمۀ‌ام بنين و حسن و شخصِ حسين بن علی جشن گرفتند و همه وصف ابوالفضل علمدار سرودند، همه چشم به عباس گشودند و همه حمد خداوند نمودند كه در باغ ولا، دسته گلِ ياس، خوش آمد پسر شير خدا حضرت عباس خوش آمد! صلوات علی و فاطمه بر ماه جمالش، به جلالش، به كمالش، به خصالش، به دو ابروی هلالش، ز رسول الله و آلش بفشانيد به پايش گهر مدح و ثنا را. ✨ ولادت بـا سـعادت قـمر بـنی هـاشم حضرت عباس بن علی علیه‌السلام بر ‌همه شیعیان تبریک وتهنیت باد ❣️ 💢 @Hadis_Shia 💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵. 💠 داستان حضرت نوح عليه السلام در قرآن: (٧) به انجام رسيدن فرمان خدا و پياده شدن نوح عليه السلام و همراهانش از كشتى: چون طوفان همه گير شد و مردم را غرق كرد (چنان كه از سوره صافّات، آيه ٧٧ پيداست)؛ خداوند به زمين فرمان داد آب خود را فرو برد و به آسمان فرمود از بارش باز ايستد و آب فرو نشست و كشتى روى كوه جودى قرار گرفت و گفته شد: مرگ بر ستمكاران! و به نوح عليه السلام وحى شد كه: با سلامت و بركاتى كه از طرف ما بر تو و امّتهايى از همراهيان تو نازل خواهد شد، به زمين فرود آى كه بعد از اين ديگر طوفانى عمومى آنان را فرا نخواهد گرفت و از نسل آنها امّت هايى به وجود مى‌آيند كه خدا آنان را از متاع‌هاى زندگى بهره مند خواهد كرد و آن گاه عذابى دردآور به ايشان خواهد رسيد. پس، نوح و همراهانش از كشتى بيرون آمدند و روى زمين پياده شدند و به توحيد خدا و تسليم در برابر او پرداختند و دودمان او وارث زمين شدند و خداوند نسل وى را ماندگار قرار داد (سوره هود و صافّات). ✨ ✨✨ ✨ (٨) داستان پسر غرق شده نوح: هنگامى كه نوح بر كشتى نشست، يكى از فرزندان او سوار كشتى نشد و سخن پدرش را كه مى‌گفت هر كس سوار كشتى نشود حتماً غرق خواهد شد، باور نكرد. پدرش او را در گوشه‌اى دور از كشتى ديد و صدا زد‌: پسر جان! با ما سوار شو و با كافران مباش. امّا او در جواب پدرش گفت: به كوهى پناه مى‌برم كه مرا از آب نگه دارد. نوح فرمود: امروز هيچ نگهدارنده‌اى از فرمان خدا نيست، مگر كسى را كه خدا به او رحم كند ـ منظورش كشتى نشينان بود ـ امّا پسر به گفته او اعتنايى نكرد و ناگهان موج ميان آن دو حائل گشت و پسرش مانند بقيّه غرق شد. نوح از كفر پنهانى زنش خبر داشت، امّا درباره فرزندش نمى‌دانست كه باطناً كافر است و اگر اين مطلب را می‌دانست ماجراى غرق شدن او ناراحتش نمى‌كرد؛ زيرا خود او در نفرينش گفته بود: «پروردگار من! احدى از كافران را بر روى زمين مگذار كه اگر بگذاريشان، بندگانت را گمراه مى‌كنند و جز فرزندانى فاجر و كافر نياورند» (١) و نيز همو گفته بود: «ميان من و آنها گشايشى دار و من و مؤمنان همراه مرا از آنان برهان»(٢)، همچنين شنيده بود كه خداوند در وحى خويش به او فرموده بود: «درباره اين ستمكاران با من سخن مگوى كه همه غرق خواهند شد»(٣). اين بود كه نوح ناراحت و محزون شد و از روى اندوه پروردگارش را ندا داد و عرض كرد: پروردگار من! فرزند من جزء خانواده من بود و همانا وعده تو راست است و به من وعده دادى كه خانواده‌ام را برهانى و تو بهترين حكم كنندگانى و در حكمى كه صادر مى‌كنى ستم روا نمى‌دارى و ندانسته حكمى نمى‌دهى، پس، اين چه بود كه به سر فرزند من آمد؟ عنايت الهى شامل حال نوح شد و مانع از آن گشت كه صريحاً نجات فرزندش را بخواهد ـ زيرا اين خواهشى ناآگاهانه بود ـ و خدا به او وحى فرمود كه: اى نوح! او از خانواده تو نيست. او عملى ناشايست است. (۴) پس، مبادا درباره او ندانسته از من درخواست نجات كنى. من به تو هشدار مى دهم كه مبادا از نادانان باشى. در اين هنگام حقيقت مطلب بر نوح آشكار شد و به پروردگار خود پناه برده گفت: پروردگار من! پناه مى‌برم به تو كه از سَرِ ناآگاهى چيزى از تو بخواهم. از تو مى‌خواهم كه مرا مشمول عنايت خود فرمايى و با آمرزشت بر من بپوشانى و به من رحم كنى و گرنه از زيانكاران خواهم بود. -------------------------- (١): نوح: ٢۶ و ٢٧ (٢): الشعراء: ١١٨ (٣): هود: ٣٧ (۴): هود: ۴۶ 📔 میزان الحکمة، ج١١، ص٢٨٩ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺حدیثِ شیعه🌺
✨ تو يم غيرت و ايثار و وفائی كه پيمبر به تو نازد، تو به بی دَستی خود دست خدائی كه علی ساقی كوثر به تو نازد، توئی عباس كه صديقۀ اطهر به تو نازد، حسن آن حجت داور به تو نازد، تو همان يار حسينی كه حسين ابن علی در صف محشر به تو نازد، تو همان مير سپاهی كه همانا علی اكبر به تو نازد، توئی آن ساقی بی آب كه حتی علی اصغر به تو نازد، پسر‌ ام بنين استی و بيش از همه مادر به تو نازد، كه تو كردی به صف كرب و بلا ياری مصباح هدا را. ✨ میلاد سراسر نور علمدار كربلا سـقاى نينوا حضرت قـمر مـنیر بنى هاشم ابـوالفضل العـباس عليه السّلام بر شما مبارک باد ❣️ 💢 @Hadis_Shia 💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✨ وصلت نورانی پس از آنكه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب عليه‌ السلام سالها به سوگ پارهٔ تن رسول الله یعنی سرور زنان عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها كه شهید راه ولایت و امامت شده بود؛ برادرش عقیل بن ابی طالب عليهما السلام را که آشنا به علم انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد که سالار شهیدان حسین بن علی عليهما السلام را در کربلا یاری کند. عقیل علیه السلام، امّ البنین کلابیه علیها السلام را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کلاب، در شجاعت و دلاوری در ميان عرب بی مانند و زبانزد بودند. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام این انتخاب را پسندید و عقیل علیه السلام را به خواستگاری نزد حزام، پدرِ امّ البنین علیهاالسلام فرستاد. پدر، خشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر شتافت و او نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد. در خبری آمده است که وقتی پدر به سراغ دختر رفت، دید وی خوابش را برای مادر می‌گوید: که نشسته بودم و ماه و ستارگان را تماشا می‌کردم که ناگهان ماه با سه ستاره به دامنِ من آمدند و مادر هم تعبیر می‌کند که در همین حال پدر رسید و گفت: برای خواستگاری با امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده‌اند، بگو ببینم آیا فرزندت را طوری تربیت کرده‌ای که به درد علی علیه السلام بخورد؟ مادر گفت: من دخترم را خوب تربیت کرده‌‌ام. پس پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی طالب علیهماالسلام برقرار شد. امام علی علیه السلام در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حرمت او کوشید. گویند همان روزی که پای در خانه مولا علیه السلام گذاشت، حسنین عليهما السلام هر دو بیمار بودند و در بستر افتاده بودند، امّا عروس تازه ابوطالب علیه السلام به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت، چنانکه گفته می‌شود: خود نیز پس از چندی به مولا پیشنهاد داد که به جای فاطمه، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند، تا حسنین عليهما السلام از ذکر نام اصلی او توسط مولا علیه السلام به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری، آنها را آزار ندهد. 📔 چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام: ج١، ص۵٨ (به نقل از تنقیح المقال: ج٢، ص١٢٨ و زندگانی حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام: ص٢١) 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا