eitaa logo
دیباج
88 دنبال‌کننده
376 عکس
52 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
رازداری خویشتن بسیاری از مردم فکر نمی کنند اما همواره از محصول اندیشه دیگران بهره می برند. همین آدمهای بی فکر که ریزه خوار اندیشه های دیگران اند، به اندیشمندان خرده می گیرند، بر آنان طعنه می زنند و خود را انسانهای موفق و پیروز می نامند. آنان اندیشه دیگران را در ظاهر، خرمهره می بینند اما در باطن، همچون گوهری شب چراغ، در پرتوش امور زندگی خویش را سامان می بخشند. این دسته از افراد، اگر از اندیشه دیگران آگاه شده و از اراده و عزم آنان بر انجام کاری خبردار، از هیچ تلاشی برای شکستن این اراده و تباه کردن آن اندیشه فروگذار نمیکنند. انسانهای اندیشه ورز اما، اندیشه و اراده خود را از معرض این آفت بنیان افکن دور نگاه میدارند. فکر، اراده و کاری که قصد انجام آن را دارند، تا به مقصود و غایت خود نرسد، بر دیگران هویدایش نمی سازند، چون به نیکی می دانند اگر بخواهند به هدف خود رسیده و به عملی ساختن اندیشه و اراده خود در صحنه زندگی توفیق یابند، نباید در خصوص آن با هیچ کس سخن بگویند تا مبادا تردیدافکنی و قدرناشناسی بی بهره گان از اندیشه و فکر، اراده و عزم آنان را از اساس ویران سازد و آنان را در مسیر دستیابی به هدف، ناکام رها کند. این جمله شیرین گویای این حقیقت تلخ است: «اذا أردت للشيء أن يدوم فلا تتحدث عنه»؛ چون آهنگ انجام کاری کنی، اگر دوست داری آن کار استمرار یابد، درباره آن با کسی سخن مگو.» https://eitaa.com/Deebaj/27 @Deebaj
آزادی در بند آزادی بیان در غرب، تنها مادامیکه در راستای تأمین منافع آن کشورها باشد اعتبار دارد اما آن هنگام که تمام تلاشهای میدانی آنان به شکست انجامیده و از دستیابی به اهداف شوم خود در دیگر کشورها ناکام مانند، به سخره گرفتن و اهانت به مقدسات و نیز شخصیتهای دینی و سیاسی آن کشورها، آخرین تیری است که آنها در ترکش نهاده و به سمت ذهنها و قلبها می افکنند. این تیرهای زهرآگین البته قلبها را جریحه دار و ذهنها را بر می آشوبد اما از سوی دیگر، نشان از عجز و ناتوانی آنان در مواجهه و تعامل منطقی با واقعیتهای موجود در جهان غیر غرب و نیز ضرورت احترام به عقاید و باورهای دیگران است. ملت ایران با تمسک به تعالیم آسمانی اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام، طرح جامعه ای ایمانی و تمدنی قرآنی را ریخته است که تحقق چنین جامعه و برآمدن چنین تمدنی، منافع زورگویان و پیران استعمار را در معرض مخاطره جدی قرار میدهد، از این رو بدیهی است که آنان از هر ابزاری برای تضعیف این ملت و دست کشیدن آن از آرمانهای بلندش بهره گیرند. اما مردم ایران، با ایمان به هدفی که برای خود ترسیم کرده اند، بی اعتنا به سرزنش خارهای توهین و تهدید، به مسیر خود تا رسیدن به قله های پیشرفت و کمال ادامه خواهد داد و این روسیاهی برای مدعیان آزادی بیان برای همیشه باقی خواهد ماند که تنها از شعار عوامفریبانه آزادی بیان سود میجویند و هر گونه آزادی بیانی که در تضاد با منافع مادی آنان باشد را بر نمیتابند. حال که آتش اغتشاشات در ایران فروکش کرده و ملت فهیم ایران صف خود را از صف عده ای خودفروخته جدا کرده اند و تمام تلاشهای فرانسه برای حمایت از آنان به شکست انجامیده است، ابزار توهین و اهانت به محور اتحاد این ملت، تنها ابزاری است که فرانسه در اختیار خود می بیند تا با کاربست آن به بهانه آزادی بیان، آخرین تلاشهای مذبوحانه خود را برای دمیدن جانی دوباره به پیکر نیمه جان اغتشاشات ماههای گذشته در ایران به کار بندد. https://eitaa.com/Deebaj/26 @Deebaj
دژبانی مرجعیت در تاریخ حیات بشر، پاسبانی از منظومه باورها، رسوم و فرهنگها ضرورتی انکارناپذیر یافته و همواره زبده ترین افراد و آشناترین آنان به مبانی آن باورها و فرهنگها، بر پاسداری از آن گمارده شده اند تا دست غرض ورزان بداندیش را از دامن آن کوتاه نمایند. در گستره تعالیم آسمانی ادیان الهی، این انبیاء و در دوران پس از خاتمیت، این امامان معصوم علیهم السلام بوده اند که پاسداری از تعالیم نجات بخش دین را عهده دار شده اند و انسانهای حقیقت جو با اطمینان و آرامش در پی آنان ره پیموده اند. با آغاز عصر غیبت امام معصوم، نزدیکترین و شبیه ترین افراد از جهت علم و عمل به آن وجودهای مقدس که از سفره معارف آنان لقمه ها برگرفته و شراب ناب معرفت نوشیده اند، بارِ این مسئولیت سترگ را بر دوش کشیدند و از هیچ تلاشی برای نگاهبانی از آن میراث ارزشمند فروگذار نکردند. در طول بیش از یازده قرن که از تاریخ شکل گیری نهاد مهم مرجعیت درون جامعه شیعی میگذرد، عالمان فراوانی همچون دژبانانی شجاع و بیدار، پاسداری از این دژ استوار را عهده دار شده و از نفوذ موریانه های انحراف و تردید در دیوارهای این دژ مستحکم مانع شده اند. هرچند نفوذناپذیری این دیوارهای فراز آمده را نباید به معنای تحجر و تعصب عالمان راستین دین دانست؛ چرا که آنان همواره با اندیشه هایی که از دروازه دژ و نه از دیوار آن و با هدف گفتگو و نه تخریب وارد شده اند، با روی گشاده برخورد کرده اند و با آنان به محاجه نشسته اند، اما با مهاجمانی که از هیچ گونه تلاشی برای نفوذ در حصن استوار دین فروگذار نمیکنند، نیز با هوشیاری مقابله نموده اند. دشمنان بدسیرت به خوبی دریافته اند که تنها مانع مهم فراراه آنان برای از پای درآوردن جامعه مؤمنان و در خدمت اهداف خود درآوردن آنان، رخنه در دژ استوار مرجعیت است، از این رو به هر تلاشی برای تخریب آن دست یازیده اند. حضور مرجعیت وارسته و راستین و گریزان از القاب و عناوین در جامعه مؤمنان، یادآور حضور حجتهای الهی بر روی این کره خاکی و مثال ناخدایی است که کشتی زندگانی بشر امروز را که گرفتار در امواج سهمگین اندیشه های الحادی است به ساحل آرامش می رساند. https://eitaa.com/Deebaj/26 @Deebaj
ققنوس آرامش https://eitaa.com/Deebaj/31 زندگی محل آمد و شد حوادث گوارا و ناگوار است. رویدادی خوشایند، باردار حادثه ای تلخ و واقعه ای ناگوار، پروراننده رخدادی شیرین. و این است اساس اصطکاک که گرمای لازم برای حرکت ارابه زندگی را فراهم می آورد. پس از دل تلخی، شیرینی زاید و در باطن شیرینی، شرنگ جدایی و ناپایداری جاری است. «در پی هر خنده آخر گریه ای است مرد آخربین مبارک بنده ای است» سختی به چشم انسان بیشتر می نُماید تا آسانی، چرا که حتی شهد آسایش را زهر فراق به کام انسان تلخ می سازد، اما به هر روی، باز از خاکستر همان سختیها و اضطرابها، ققنوس آرامش سر برمیدارد و در آسمان زندگی پرواز می کند. و به گفته صائب تبریزی: «آرامش است عاقبت اضطرابها» @Deebaj
پژواک عمل عالم عالمِ حقیقت است و نه مجاز. ریزترین حرکت و کنش در این جهان، واکنش متناسب با خود را در پی دارد. «این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا» پس هیچ ذره ای از کردار در هستی گم نمی شود. آنچه پدید آمد دیگر ناپدید نخواهد شد و در زمان و مکانی مناسب، آثار آن در زندگی فرد پدیدار خواهد شد. توجه به همین اصل ساده کافی است که در روابط خود با خود، دیگران و طبیعت، نگاهمان را تغییر دهیم. @Deebaj
در امتداد نگاه خدا https://eitaa.com/Deebaj/33 میان دوست داشتن و رضایت داشتن فرق است، یا بهتر بگویم: میان دوست نداشتن و ناخشنودبودن تفاوت است. گاه فرد یا افرادی بیگانه را اصلا دوست نداریم، چون بیگانه اند. پس قهر و آشتی با آنان برای ما مفهومی ندارد. اما گاهی کسی را دوست داریم، لذا از او خشنود شده و یا می‍‌‌‍‍رنجیم و این نشان می دهد که واکنش و احساس او نسبت به ما برایمان اهمیت دارد. گاهی خاکستر قهر، چهره دوستی مان با او را می پوشاند و گاه وزیدن نسیم یک پوزش از سوی او، چهره زیبای دوستی را دوباره به رخ می کشد. پس دوستی همچنان زنده است اما در زیر خاکستر دلخوری و قهر، نفسهایش به شماره افتاده است. لذت نبردن از زندگی و اضطراب و ناآرآمی ما نیز نتیجه روی هم انباشته شدن خاکستر نافرمانی های ما از خواسته های محبوب است، اما دوستی او با ما هنوز زیر تلی از خاکستر، زنده است و نفس می کشد. او هنوز ما را دوست دارد فقط از ما ناخشنود است. ناخشنود است چون برای او مهم هستیم نه اینکه چون بیگانه ای باشیم رهگذر که می آید و می رود و از نگاه پنهان می شود و از یاد می رود. ما همیشه در امتداد نگاه خداوندیم. @Deebaj
خوشبختی جمعی بعضی افراد چنان تنگ نظرند که تنها به خوشبختی خویش می اندیشند و برای سرنوشت دیگران کوچکترین نقشی در سرنوشت خود و یا برای عملکرد خویش، کمترین تأثیر را در سرنوشت دیگران قائل نیستند. این قبیل افراد، متأثر از فردگرایی افراطی، خود را مرکز هستی دیده و همه چیز را برای خود و در راستای خوشبختی خود می خواهند. غافل از آنکه افراد انسانی همچون یک کل به هم پیوسته، در جهانی یگانه زندگی می کنند و بر یک کشتی نشسته اند. پس خوشبختی هر فرد، در گرو خوشبختی دیگران است و چنانچه زندگی به کام دیگران تلخ گردد، او نیز شهد خوشبختی را نخواهد چشید. و به قول : «می‌شود خوشبختی را شناخت، به جستجوی آن رفت، و آن‌را یافت؛ امّا خوشبختی فرد، در گروِ خوشبختیِ جماعت است. خوشبختِ تنها وجود ندارد.» @Deebaj
‌‌ پاسدار غرور ایرانی شاید سند محکمی بر اینکه روز نخست بهمن ماه، زادروز حکیم فرزانه ابوالقاسم فردوسی است، در دست نباشد اما همزمانی این روز با اوج گرفتن انقلاب ایرانی و اسلامی مردمان این سامان را می توان به فال نیک گرفت. حکیمی که حکمت را همچون خرمهره به پای زورمندان نریخت، بلکه آن را همچون گوهرهایی درخشان، به پاسداشت مردمان سرزمین پهناور خویش به آنان نثار کرد. شاهنامه او نام بزرگ «ایران» را بر دیوارهای ستبر تاریخ حکّ نمود. زبان شیرین پارسی، وامدار تلاشهای خستگی ناپذیر اوست. او تنها شاهنامه نسروده است، بلکه تمامیت فرهنگ این مرز و بوم باستانی که رنگ زیبای اسلام نیز به خود گرفته بود را به تصویر کشیده است. ما از کودکی، «ایرانْ جان» را با اشعار حماسی او شناخته ایم و باید میراث گرانبهای او را برای نسلهای آینده، نگاهبانی کنیم. در زمانه ای که زبان فخیم پارسی دستخوش دگرگونیهای دهشتناک از رهگذر فضای مجازی است، خوانش دوباره متن «شاهنامه»، علاوه بر دمیدن روح مردانگی در جوان ایرانی، او را با یکی از منابع مهم و اثرگذار زبان پارسی، آشنا می سازد. 🇮🇷 دریغ است ایران که ویران شود 🇮🇷 کُنام پلنگان و شیران شود 🇮🇷 همه سر به سر تن به کشتن دهیم 🇮🇷 بِه از آنکه کشور به دشمن دهیم 🇮🇷 چو ایران نباشد تن من مباد 🇮🇷 در این بُوم و بَر زنده یک تن مباد . @Deebaj
دانش همچون گنجی سر به مهر است که باید شکافته و درّهای حکمت، یاقوتهای معرفت و عقیقهای اخلاص از آن استخراج گردد و امام محمد بن علی الباقر علیهما السلام، شکافنده این گنج ناگشوده است. میلاد فرخنده اش بر همه جویندگان دانش فرخنده باد! @Deebaj
☑️ دیباج بیست و پنجم إعداد قوه هر کس دشمن خود را دست کم بگیرد و در برابر تهدیدهای مداوم او دست روی دست بگذارد، طولی نمی کشد که ناگزیر می شود به دستهای دارز شده به طمع دیگران، چشم بدوزد تا شاید شر دشمن را از سر او دور سازند. اما انسان برخوردار از اندیشه، آینده نگر و آگاه به زمان، همواره بر نیرو و توان خود تکیه می کند و بر آمادگی خود برای مقابله و تهدیدها می افزاید. ملتها نیز همانند افراد، تنها باید بر افزایش توان خود تمرکز کنند. ساده انگاری است چنانچه ملتی دچار این توهم شود که اگر کاری به کار دیگران نداشته باشد، آنان نیز با او کاری ندارند. همواره تضاد منافع، گروههای آزمند را به تعدی به دیگران وامیدارد. جمهوری اسلامی ایران به لطف رهبری داهیانه امام راحل قدس سره و با رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب، با تأسّی به تعالیم بلند قرآن و بر اساس آیه شریفه: (وأعدوا لهم ما استطعتم من قوة)، از تهديدها فرصت ساخته و بر افزایش توانمندی و اقتدار خود روز به روز افزوده اند و امروزه این دشمن قسم خورده این نظام است که از دست یازیدن به هر تعرضی بر ضد این آب و خاک می هراسد. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با هدف هموارساختن مسیر سعادت دنیوی و اخروی انسانها، خود را به بسیاری امکانات لازم مجهز ساخته است. @Deebaj
☑️ دیباج بیست و ششم باز باران با ترانه نمی‌دانم روزی که در پایه چهارم دبستان معلم رسید به درس «باز باران با ترانه»، هوا بارانی بود یا آسمان دل من نمناک، اما هر چه بود، این طرب‌ناکی و تازگی ماند در وجودم تا جایی که هنوز هم خود را همان کودک شادابی که زیر شُرشُر نیزه‌های باران شادمانی می‌کند تصور می‌کنم. این شعر با این تصویر، همواره برایم تری و تازگی دارد. گاه همان چند بیت اولش را با خودم زمزمه می‌کنم و برخورد قطره‌های باران را روی گونه‌هایم و بوی بهار را در مشامم احساس می‌کنم. شعر مثل عطر است که گاه بیتی از آن، حجمی از گذشته عمر آدمی را مقابل چشمانش می‌آورد. «با دو پای کودکانه می‌دویدم همچو آهو می‌پریدم از سر جو دور می‌گشتم ز خانه» (برابرنهاد پارسیِ نوستالژی) @Deebaj
☑️دیباج بیست و هفتم تحریک ساکن «مکتب در فرآیند تکامل» نام کتابی است پرآوازه میان فرهیختگان، به خامه دکتر مدرسی طباطبایی از حوزویان غرب نشین که با روش تاریخ پژوهی و متاثر از نگاه پوزیتویستی نگارش یافته است. نخستین بار که این کتاب را خواندم، با قلمی روان و شیوا روبرو شدم که در میان حوزویان که سنگینی دانششان قلمشان را نیز گرانبار کرده است، کمتر به چشم میخورد. این کتاب مورد نقد و ابرامهای گوناگون قرار گرفته و برخی متأثر از آن، مقاله ها نگاشته و ایده محوری آن را گسترش داده اند. هر چند خود مؤلف در ابتدا به خاطر مطرح نبودن برخی مباحث آن در جامعه ما، با هدف پرهیز از «تحریک ساکن» از برگردان فارسی آن صرف نظر کرده بود. لبّ و عصاره فکرت نهفته در آن، نفی مقامات بلند و شؤون متعالی تر از فهم بشر، برای خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام است. مؤلف محترم برای اثبات فرضیه خویش، فرازهایی از منابع شیعی که از فرضیه اش پشتیبانی می کند را گرفته و دیگر فرازها را فروگذارده است. مؤلف، بزرگترین مرتبت برای امامان را «علمای ابرار» بودن آنان دانسته است، دیدگاهی که از نظریه های اندیشمندان اهل سنت در این خصوص رنگ گرفته است. از نگاه مؤلف، تشیع برآیند یک فرآیند تاریخی است و مؤلفه های آن به صورت کامل از ابتدا وجود نداشته است. @Deebaj