• داستان عاقبت پارت صد و پنجاه و سوم: مایکل که دیگر نمی‌توانست شعف ریخته در چشمانش را پنهان کند، کف دستانش را به هم کوبید. سوتی کشید و گفت:«نون‌مون تو روغنه!» همان لحظه دو‌ ضربه به در کوبیده شد و جسیکا بی‌آن که منتظر اجازه بماند، در را باز کرد. چهار ماگ‌ مشکی بزرگ مشکی در سینی بنفش رنگ بیضی شکلی در دستش بود. خرامان خرامان وارد اتاق شد و سینی را مقابل مایکل گذاشت. لبخند پهنی زد و گفت:«بفرمایید دایی جان. برای خودتون و مهموناتون نوشیدنی آوردم..» اما با دیدن چشم غره مایکل، خنده مضحکی کرد و فورا گفت:«اوه اوه! دایی جان نه. آقای شپارد. عذر می‌خوام. طول می‌کشه تا عادت کنم. عا.. داشتم می‌گفتم، فقط توجه کنید که لیوان دوم آب پرتقاله. برای اون آقا کوچولو!» و این‌بار لبخند پهنش، لبخند پهن خبیثی شد و به دیوید چشم دوخت. دیوید بی‌توجه به او لب‌هایش را به هم فشرد. با خارج شدن او، کوله‌اش را از صندلی کناری چنگ زد، یک‌وری روی دوش انداخت و گفت:«این از من. اگر خبر جدیدی شد دیگه بهم خبر بدید.» @Eema_Ennea | #ادمین_تأویل

• داستان عاقبت پارت صد و پنجاه و چهارم: نیکولاس دستش را به نشانه لایک بالا آورد و گفت:«آفرین بهت! رواله‌.» در هر دیالوگ این مرد آن‌قدر انرژی بود که دیوید می‌توانست با یک دهم آن، یک سال زندگی کند! چشمکی زد و با خداحافظی کوتاهی سمت در رفت. وقتی دست‌گیره را فشرد، مایکل نگاهش کرد و گفت:«موفق باشی پسر!» دیوید یک تای ابرویش را بالا انداخت و برای او دستی کوتاه تکان داد. اما نمی‌توانست انکار کند توی دلش عروسی شده! وقتی جسیکا را در سالن ندید، نفس راحتی کشید و سمت در خروجی رفت. اما ناگهان فکری در ذهنش جرقه زد، جلدی سمت در سرویس بهداشتی رفت و چراغ را خاموش کرد. صدای جیغ جسیکا که بلند شد، خنده‌اش را خورد و این‌بار سمت در خروجی دوید... @Eema_Ennea | #ادمین_تأویل

• همکار بودن با یه #type8 چطوریه؟! ⁉️ بخش چهارم: تیپ هشت‌ها همیشه می‌خوان صاحبان قدرت رو بهتر درک کنن، به خاطر همین همیشه با افراد مقتدر توی چالشن و سعی می‌کنن اونارو محک بزنن. پس بهتره مرزها رو براشون مشخص کنین (البته مرزهای معقول!) و به طور مرتب بهشون بازخورد صادقانه بدین.👌📄 ⠇#ادمین_هرماینی 💜 ══════════════ ⠇ @Eema_ennea

#Dialogue #Type9 #Dialogue_Type9 دیدگاه من اینه که نگران بودن یعنی دوبار رنج می‌کشی. 📽 Newt Scamander | "Fantastic Beasts" ⠇#ادمین_آسمان☕️ ══════════════ ⠇ @Eema_Ennea

#type1 #1w2 کاراکتر های انیمیشنیِ 1w2 🧸✨ ⠇#ادمین_هرماینی 💜 ══════════════ ⠇ @Eema_ennea

• ویژگی‌های زوج #type5 و #type9 در روابط عاطفی🫂 بخش یازدهم: در واقع شکست‌ها و پیروزی‌ها در یک رابطه صمیمی، چشم ما رو به این حقیقت باز می‌کنه که ما به هم محتاجیم! نُه‌ها وقتی عصبانی میشن، موضع می‌گیرن و پنج ها نیاز دارن که پیش احساساتشون حس امنیت کنن. این زوج حتی در زمان قهر و دوری با همدیگه مهربونن و خشونتی بین اونا دیده نمیشه.❤️ @Eema_Ennea | #ادمین_مانیا

• خط قرمز یه #type1 چیه؟ 😤 "بهم ریختن برنامه‌ها و نظم زندگیش" پارت اول: برای یه تیپ یک رسیدن به هدف‌ها و برنامه‌هاش خیلی مهمه و سعی می‌کنه که روز به روز پیشرفت بیشتری توی زندگیش داشته باشه. اینکه بقیه هدف‌هاش رو مسخره کنن یا تلاش‌هاش رو نادیده بگیرن واقعا عصبانیش می‌کنه.🤯 ⠇#ادمین_هرماینی 💜 ══════════════ ⠇ @Eema_ennea

#fun #meme #type8 #ضدکلیشه اینقدر تفاوت‌ بین این دوتا عکس زیاده که نمیدونم برای شمردنش ماشین حساب بیارم یا زوده!🤔 ⠇#ادمین_مانیا🐱 ══════════════ ⠇ @Eema_Ennea

• کودک #type1 ـی و کمال‌گرایی💯 بخش دهم: تیپ یکی‌ها می‌تونن چند وظیفه رو هم‌زمان انجام بدن. اما کامل انجام دادن چند کار در آنِ واحد سخته.😵‍💫 @Eema_Ennea | #ادمین_آسمان

#سناریو #type8: مهارت نه گفتن خیلی مهمه، مثلا دو دقیقه پیش گفتی امروز سرت شلوغه، پس وقتی یکی اومد و ازت کاری خواست باید بهش بگی نمی‌تونی و سرت شلوغه!😮‍💨 #type1: درسته... انجامش میدم!😖 #type2: هی تیپ یک، امروز میخوام برم عیادت همسایه‌م، چند روزیه حالش خوش نیست میایی بریم؟🤩 #type1: میدونی من سرم شلوغه اما... فکر نمیکنم مشکلی باشه!☺️ #type8: ـ......🙄 ⠇#ادمین_کاگه 👤 ══════════════ ⠇ @Eema_Ennea

#Istp_9w8 #ISTP #9W8 #moodboard مودبورد خفن ISTP 9W8 چنل MBTIـ : @EEMA_MBTI چنل انیاگرام : @EEMA_Ennea ⠇#ادمین_کاگه 👤 ══════════════ ⠇ @Eema_Ennea

پست آزاد