فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگى شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد!
تو نه در دیروزى،
و نه در فردایى...
ظرف امروز پر از بودن توست،
زندگى را دریاب!
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
اگر همه چیز خریدنی بود
برای مادرم کمی جوانی می خریدم
برای پدرم عمر دوباره...
و برای خودم خنده های "بچگی"...
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
حقیقت مانند شیر است ، لازم نیست که از آن دفاع کنی ، آزادش بگذارید آنگـاه خودش از خودش دفاع خواهد کرد ...!!
🕴نلسون ماندلا
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_سحر
#عذاب_وجدان
#پارت_سی_دو
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم…..
آرش خانواده ی با کلاس و مودبی داشت و توی همون جلسه ی اول منو پسندیدند و از بابا اجازه خواستند تا با آرش تنهایی توی اتاق صحبت کنیم..زن داداش اومد توی آشپزخونه و به من گفت:سحرجان.!!بیا برو توی اتاقت تا با پسره، آرش خان حرف بزنید..حواست باشه خوب نگاهش کنی،،زیاد هم با چادر صورتتو نپوشون تا آرش هم بتونه چهره اتو واضح ببینه..قبول کردم و رفتم توی اتاقم و منتظر آرش شدم.چند ثانیه بعد آرش با پشت انگشتش ،اروم چند ضربه به در اتاق زد و اومد داخل و با لبخند گفت:سلام…جوابشو دادم و نشستم روی فرش،آرش هم روبروم نشست و گفت:راستش من شرط خاصی ندارم اگه شما شرط و یا خواسته ایی دارید بفرمایید من به گوشم…سرمو بلند کردم و یه لحظه نگاهش کردم و گفتم:منم شرطی ندارم فقط دلم میخواهد همسرم اهل دود و دم و غیره نباشه..فقط همین..آرش گفت:مطمئن باش من اهلش نیستم.،اگه بودم که نمیتونستم ورزش کنم.....
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
اگر روي نتيجه متمركز شويد، تغيير نمي كنيد!
اگر روي تغييرات تمركز كنيد به نتيجه مي رسيد.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
تلاش کردن مهم است اما دانستن اینکه کجای زندگی باید تلاش کرد میتواند همه چیز را تغییر بدهد.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
موفقیت زمان میبرد
و یک شبه به دست نمیاید.
با تلاش و پشتکار و انگیزه بیشتر
در مسیر موفقیت گام بردارید
موفقیت در انتظار شماست
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
بهترین انتقام در اوج بودنه..
انقدر خودتونو بکشید بالا که برای همه آرزو بشین و برای اون کسی که ترکتون کرده حسرت..!
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_سحر
#عذاب_وجدان
#پارت_سی_سه
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم…..
الحق که آرش خوش هیکل و شوخ طبح بود و زود به دلم نشست..وقتی خانواده ها چهره ی خوشحال و خندون مارو دیدند همه باهم گفتند:مبارک باشه…خیلی زود جشن بله و برون برگزار شد و ما نامزد شدیم.از اینکه کارا خوب پیش میرفت با خودم گفتم:حتما ساناز منوبخشیده و از خدا هم خواسته ببخشه و منو خوشبخت کنه…با این افکار به خودم انژی دادم..وقتی نامزد شدیم برای اینکه راحت تر باهم باشیم و تدارک عقد و خرید و آزمایش رو ببینیم به پیشنهاد بابا صیغه ی محرمیت خوندیم،..بعد از محرمیت آرش هر روز عصر میومد دنبالم و باهم میرفتیم بیرون و کم کم خرید و وسایل مراسم عقد رو با سلیقه ی خودمون میخریدیم…دو ماهی طول کشید تا اماده ی مراسم عقد شدیم..از اونجایی که آرش تک فرزند بود پدر و مادرش بهترین مراسم رو توی یه تالار تقریبا گرونقیمت گرفتند و ما شدیم زن و شوهر..همه چی خیلی خوب بود تا اینکه ...
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
خوشحال کسانی هستند که:
- در لحظه زندگی میکنند
- کمتر غُر میزنند
- و برای هر چیز کوچکی در زندگیشان شکرگذارند...
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
هرگز تماشاگر بی عدالتی و حماقت نباش
مرگ فرصت فراوانی
برای سکوت به تو خواهد داد!
کریستوفر هیچنز
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
گاهی اوقات ارزش لحظه ها را تا زمانی که به خاطره تبدیل نشوند، درک نخواهید کرد.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
صبر نكن پولدار بشى تا خوشحال باشى،
خوشحالى مجانيه.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
پرنده ای که روی درخت نشسته
هیچ وقت از شکستن شاخه زیر پاش نمی ترسه
چون نه به شاخه درخت، که به بال های خودش اطمینان داره
همیشه خودت رو باور داشته باش!
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_سحر
#عذاب_وجدان
#پارت_سی_چهار
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم…..
دو هفته بعد از عقد مادر آرش زنگ زد خونمون و به مامان گفت:فردا شب تشریف بیارید خونه ی ما تا هم شام در خدمت باشیم و هم در مورد زمان عروسی بچه ها صحبت کنیم..مامان گفت:زود نیست؟ما هنوز اماده نیستیم…مادر آرش گفت:اتفاقا از نظر ما هم زوده چون تا اینخونه ی کلنکی ما ساخته نشه بیچاره پسرم باید مستاجر باشه اما اگه خونه رو از طریق مشارکت بسازیم دو واحد ۸۰متری بهمون تحویل میدند،.یعنی با یه تیر دو نشون.هم نوساز میشه و هم با پسرم توی یه ساختمون زندگی میکنیم..نوه هامو هم خودم نگه میدارم و سحر جون میتونه درسشو ادامه بده،مامان با خوشحالی قبول کرد و بعد از خداحافظی به من گفت:خوش به حالت .چه مادرشوهر خوبی داری،،متعجب گفتم:چطور؟؟مامان گفت:الان میگفت که میتونی بری دانشگاه و درستو هم بخونی.چی از این بهتر که تحصیلات دانشگاهی داشته باشی و بعدش بتونی کار کنی و دستت توی جیب خودت باشه..با این خبر خیلی خوشحال شدم و از حرفش استقبال کردم…..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
انسانهای زیبا
همیشه خوب نیستند،
اما انسانهای خوب
همیشه زیبا هستند...🌼
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
لذت داشته های امروزت را،
با آرزوی آنچه هم اکنون نداری،
خراب نکن!
داشته های امروزت ،
همان آرزوی دیروز توست.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
خوب بودن خود را منوط به خوب بودن ديگران نكن .
بد بودن خود رابه علت بد بودن ديگران توجيه نكن.
ما آيينه نيستيم،
انسانيم...
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
شاید خدا خواسته است ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را.
به این ترتیب وقتی او رایافتی بهتر می توانی شکر گذار باشی !
🕴 گابریل گارسیا مارکز
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_سحر
#عذاب_وجدان
#پارت_سی_پنج
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم…..
مامان دستشو برد بالا و رو به اسمون گفت:خدایااااشکرت…دختر پاک و دسته گلمو خوشبخت کردی..خدایاااا.دخترم ساناز رو هم ببخش و بیامرز..مامان دعا میکرد و منم خودخوری میکردم آخه من اون دختر پاک و دسته گلی که فکر میکردند،،نبودم..اون شب زمان خواب آرش بهم پیام داد…آرش نوشته بود:سحر دختر نازم ،تویی غنچه ی بازم.تو که خوشگل و زیبا،…هنوز بیداری یا نه؟تویی اونور شهر و منم اینور شهر.برات یه گوشی خریدم تا بتونیم شبها تصویری بحرفیم..با ریتم بخونه..خنده ام گرفت و با خوشحالی جواب دادم:بله بیدارم،منتظر پیامت بودم..گوشی هوشمند خریدی؟نوشت:بله عزیزم،.میخواهی الان بیارم بهت بدم..شوکه گفتم:الان نه..همه خوابند.قراره فردا بیاییم خونتون،اونجا میدی،،نوشت:چشم قربان،شب بخیر همسر عزیزم..خوابهای خوب ببینی..نوشتم:شب بخیر آرش جان..نفس راحتی از روی خوشحالی کشیدم و گوشی رو گذاشتم کنار…داشتم رویاپردازی میکردم که یهو یاد گوشی ساناز افتادم……
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
بيست سال ديگه بيشتر براى كارهايى كه نكردى ناراحت ميشى تا كارهايى كه كردى بگرد، روياپردازى كن.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
هیچ کس از آخرین خداحافظی
با خبر نیست!
با هم مهربان باشیم.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
تا زمانی که نفس میکشی،
و میتونی تپش قلبتو حس کنی،
امیدی هست...
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
مراقب کلمات باش،
وقتي گفته شوند فقط ميـِتوانند بخشیده شوند،
نمیتوانند فذاموش شوند
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_سحر
#عذاب_وجدان
#پارت_سی_شش
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم…..
یاد گوشی ساناز افتادم…آخه با خط خودم توی اون گوشی برنامه های مجازی داشتم ….سریع رفتم سراغش و گوشی رو برداشتم تا تمام برنامه هاشو حذف کنم..تا گوشی رو روشن کردم دیدم از وحدت پیام دارم…من متاهل و عقد کرده بودم ولی با دیدن پیام وحدت یه جوری شدم ،،،انگار انرژی گرفتم و یاد روزهایی که باهم بودیم،افتادم..زود به خودم تشر زدم و گفتم:خجالت بکش سحر،،زود بلاکش کن و دیگه هم بهش فکر هم نکن..تازه عذاب وجدان کاری که با ساناز کرده بودی تموم شده،،میخواهی دوباره شروع کنی و شب و روز عذاب بکشی؟با این افکار مجبور شدم پیام رو باز کنم تا بتونم بلاک کنم که ناخودآگاه دیدم نوشته:سحرم!!.من معذرت میخواهم ازت…واقعا خیلی گرفتار بودم و نتونستم جوابتو بدم..پیامشو خوندم…..نمیتونم به خودم دروغ بگم که بیخیال ازش رد شدم…..دلم آشوبی شد و سعی کردم خودمو قانع کنم و جوابشو بدم…هنوز دو دل بودم که وحدت نوشت:حالا دیگه میزنی زیر قولت و عقد میکنی؟؟؟…
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
محال است، بارانی از محبت
به کسی هدیه کنی و
دستهای خودت خیس نشود!
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
-آدم بودن به اینه که:
یه #حس_خوب از خودت تو دلا جا بذاری،
و دردی از رو دوش اطرافیات برداری ...
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
ثروتمند نیستید،
تا زمانی که چیزی داشته باشید که با پول قادر به خریدنش نباشید…
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🌷ســــلام
🍂صبح زیبای دوشنبه تون بخیر
🌷امروزتان پراز زیبـایی
🍂روزتـان پرانرژی
🌷چهره تون شاد و خندان
🍂لبتون پراز تبسم
🌷قلب تون پراز نورالهی
🍂و زندگیتون پراز
🌷رحمت و نعمتهای خـدا
#سرگذشت_سحر
#عذاب_وجدان
#پارت_سی_هفت
من سحرمتولدیکی از شهرهاهستم و امسال وارد ۲۸سالگی میشم…..
با هر پیامش نفس کشیدن برام سخت و سخت ترمیشد.هنوز جرأت نکرده بودم که جوابشو بدم دوباره نوشت:باور کن خیلی بهت زنگ زدم و پیامک دادم اما انگار خط منو مسدود کرده بودی..اینجا هم هر بار نگاه میکردم افلاین بودی.خب من باید چیکار میکردم؟.نمیتونستم که بیام جلوی در خونتون.،میتونستم؟با حرفهاش حالم بد شد و دستمو گذاشتم روی سرم و با خودم گفتم:خدایااا…چیکار کنم؟بهتره بنویسم که مزاحمم نشه...با دستهای لرزون و بدون رضایت قلبی براش نوشتم:اقا مزاحم نشید..من متاهلم…وحدت زود نوشت:سحر.باور کن من هنوز دوستت دارم.نمیتونم فراموشت کنم..یه شانس دیگه به من بده..اشکم در اومد و در حالیکه گریه میکردم نوشتم:هیچ شانسی نیست.ما عقد کردم..آخه خودت با من کات کردی وگرنه من که تا لحظه ی آخر روی حرفم بودم…وحدت نوشت:فکر نمیکردم به این زودی برات خواستگار بیاد نوشتم:دیگه کاری نمیشه کرد.من آرش رو دوست دارم و باهاش حس خوشبختی میکنم..وحدت استیکر عصبانیت فرستاد و نوشت:سحر..منو دیوونه نکن،.من بدون تو نمیتونم و ممکنه کار دستت بدم…..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir