eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فوائد وعوائد ٧.pdf
425.2K
پاسخ‌های استاد سید محمدجواد دامت‌برکاته به سؤالات تعدادی از طلاب اشرف در موضوع و ◽️ 🔗برگرفته از کانال تلگرامی ریاض الفوائد ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 توجّه به علم نزد مرحوم شیخ ، صاحب ، یکی از اخباریان مشهور است. وی در رابطه با «بی‌فایده بودن علم رجال» می‌نویسد:🔻 إن الأخباريين لايدعون ذلك! و كيف؟ و هم يصرّحون بأن أحوال الرجال -خصوصاً المصنفِّين- من جملة القرائن على ثبوت الأخبار. و أحوال الرواة من جملة المرجحات المنصوصة. 📖 الفوائد الطوسیة۱: ۴۴۵. 📌 این در حالی است که با دانش رجال نیز -مانند سایر علوم- به‌کلی و علی الاطلاق مخالفت می‌کنند تا کاستی‌ها و ضعف‌های خود را به‌نحوی توجیه کرده و راه را برای هرگونه ادعای غیرعلمی باز نمایند. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 «فقاهت ژورنالیستی» به‌مثابه شبه‌علم 🖋 علی‌رضا ملااحمدی 🔸 چندسالی‌ است که با موج نوظهوری از اظهارنظرهای فقهی از سوی برخی افرادِ حوزوی مواجهیم که تفاوت‌های جوهری با اظهارنظرهای فقهیِ پیش از این دوران دارد. مهم‌ترین ویژگی این نوع -که البته با تسامح آن را گونه‌ای فقاهت می‌نامیم- چهار مشخّصه است: 1⃣ انتخاب موضوع افرادی که در این حیطه به «پژوهشگر فقهی» شناخته شد‌ه‌اند، عموماً گرایش فکری‌شان به سمت جریان منوّرالفکری است که دغدغه‌ی اصلی‌اش «سکولاریزاسیون و عرفی‌سازیِ دین در جامعه‌ی ایران» است‌. این افراد هم بالتبع دقیقاً دست می‌گذارند روی موضوعات پرچالشی که ازقضا از مقتضیات زیستِ مدرن هستند و منجر به عرفی‌سازیِ دین می‌شوند. موضوعاتی مانند: حدود شرعیِ ، جواز همجنس‌بازی، و نجاست سگ و... !! 2⃣ روش‌شناسیِ علمی معمولاً (نه همیشه) افرادی که در این زمینه فعّالیت می‌کنند، از عمق علمیِ بسیار کمی برخوردارند و نسبت به بهره‌مندی از فرایندهای و نه‌تنها تبحّر ندارند، بلکه به‌شدّت ضعیف هستند؛ -لااقل اینکه وقتی در این حیطه ورود می‌کنند، استدلال‌های فقهی‌شان اینچنین ضعیف می‌شود- امّا این ضعف را با قوّتی که در زمینه‌ی «اطلاعات فقهی» جبران می‌کنند. این قوّت را چنان پررنگ برجسته می‌کنند و آراء و و گزاره‌های تاریخی را بگونه‌ای کنار هم می‌چینند که مخاطب اگر خودش فهم فقهی دقیق و نسبتاً عمیقی نداشته باشد، به آن نقصان مهمّ پِی نمی‌برَد و مقهور این حجم عظیم اطلاعات می‌شوند. 3⃣ انتخاب مخاطب مخاطبین این اظهارنظرهای فقهی، نه جامعه‌ی علمی (حوزویان) بلکه عموم مردم هستند. اگر کسی دغدغه‌ی علمی داشته باشد و فعّالیتش حقیقتاً بر محور «» شکل گرفته باشد و بخواهد در سنّت علمی اثرگذار باشد، نه‌تنها مخاطب اوّلیه‌اش حوزویان هستند، بلکه از طرح اختلافات درون‌علمی -که در میان فقهاء در همیشه‌ی تاریخ امری طبیعی و لازم بوده است- بیرون از فضای علمی به‌شدّت احتراز دارد؛ تا نکند باورهای دینیِ یک‌نفر یا اعتماد مخاطبی نسبت به فقهاء و متزلزل شود و نتیجه‌ی خسارت‌بارش در روز قیامت وبال او گردد. 🔻‌امّا فعّالان عرصه‌ی دقیقاً برعکس عمل می‌کنند؛ مخاطبین اصلی‌شان نه جامعه‌ی علمی (حوزوی) بلکه عموم مردم هستند و در محتوایی که انتشار می‌دهند همواره طوری سخن می‌گویند که باورِ مخاطبِ ناآگاه نسبت به اتقان فتاوای فقهی متزلزل می‌شود و ناخودآگاه به سمت نوعی «تدیّنِ شخصی، سلیقه‌ای و گزینشی» سوق پیدا می‌کند. 4⃣ ادبیات ارائه اظهارنظرهای خاصّ و شاذّ فقهی معمولاً متّکی به ارائه‌ی ادلّه‌ی فقهی - مشتمل بر بهره‌مندیِ روش‌مند از اصطلاحاتِ رایج در دانش‌های پیرامونی همچون و و درایه و...- است و لذا محتوایی کاملاً پژوهشی است؛ که عموم مردم (کم‌آگاهان از دانش ) توان فهم درست این متون و سنجش قضاوت آنها را ندارند. 🔻 امّا متونی که درباره‌ی آنها سخن می‌گوییم، مخاطب اصلی خودشان را عموم مردم می‌دانند. مسلّماً دیدگاه‌های غیرروشمند هیچ‌گاه در جامعه‌ی علمی اعتباری کسب نمی‌کنند و بالتبع در جامعه‌ی دیندار هم مورد توجّه قرار نمی‌گیرند. به همین جهت منوّرالفکرانِ فقهی، مستقیماً عموم مردمِ نامطّلع از «مؤلّفه‌های دانش فقه» را خطاب قرار می‌دهد. به همین دلیل گرچه نویسنده‌ی این متون از ادبیات فقهی بهره می‌برد، امّا آن‌قدر ساده و بدون پیچیدگی‌های یک متنِ واقعاً پژوهشی و علمی می‌نویسد که هرکسی با کمترین سواد ممکن بتواند آن را بفهمد و به مقصود نهاییِ نویسنده دست یابد. ✅ این البته خصیصه‌ی مثبتی است که یک نفر بتواند به خوبی با عموم مردم مخاطبه کند؛ امّا وقتی این خصیصه را در کنار سه‌دیگر ویژگیِ این متون می‌بینیم، متوجّه می‌شویم که این اقدام در حقیقت یک «جریان ژورنالیستی» با هدف عرفی‌سازیِ دین است که البته از ادبیات فقهی هم بهره می‌برَد تا بتواند ذهن و قلب جامعه‌ی دینی را متأثّر کند. 🔗 اقتباس از کانال «مناهج» ✒️📚 @Faede_v_Borhan
📷کذب وراثتی دروغگویی مادر ابوالبختري قاضی عامّی و از وضّاعین مشهور 📖 رجال الکشّي، ج۱، ص۳۰۹. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
🌀🌀🌀 یکی از ادعیه‌ی معروف ماه رجب دعای «اللهم إني اسئلک بمعاني جمیع ما یدعوک ولاة امرک...» است که در مصباح المتهجد مرحوم (رض) از ناحیه‌ی مقدسّه‌ی حضرت ولی عصر (ارواحناه فداه) نقل شده. یکی از فقرات این دعا در وصف اهل بیت (صلوات الله علیهم) مضمون غریبی دارد: «لا فرق بینک و بینها [خ: بینهم] إلا أنهم عبادک و خلقک» این فقره، برای برخی دستاویزی ساخته تا اهل بیت (صلوات الله علیهم) را واجد تمام اوصاف الهی بدانند. فارق از تعارض واضح مضمون فوق با تواتر معنویِ آیات و روایات (آنجا که پاره‌ای صفات را مخصوص خداوند عزوجل قرار داده است)، نکته‌ی قابل توجه ضعف جدی در سند این دعاست که در کنار غرابت متن، احتمال عدم صدور آن از ناحیه‌ی مقدسّه را تقویت می‌سازد. 🔺مرحوم آیةالله‌العظمی (قده) این مطلب را در عبارتی موجز اما رسا تذکر داده‌اند. 📖معجم رجال الحدیث٨: ٨٧/ذیل عنوان «خیر بن عبدالله» -راوی این دعا-. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 تألیف فقه یا تربیت ؟ • بررسی سیاست اهل بیت (ع) در هدایت جامعۀ شیعی | بریده‌ای از یادداشت محمدباقر ملکیان ❓هرچند در کتب روائی و تألیف کتب و رسائل متعددی به ائمه (ع) نسبت داده شده است (مثل کتاب «السنن والقضایا والأحکام» که در رجال نجاشی به امیرالمؤمنین (ع) نسبت داده شده یا «رسالۀ اهوازیه» امام صادق (ع) یا رساله‌ای که بنابر گزارش کلینی امام صادق (‌ع) آن را برای اصحابشان نگاشتند و ده‌ها نمونۀ دیگر که مرحوم امین در «اعیان الشیعة» و استاد جلالی در «تدوین السنة» به تفصیل آنها را گزارش کرده‌اند) اما هیچ کدام از این نگاشته‌ها کتابی جامع در نیست. اکنون در پی آنیم تا بفهمیم چرا امامان شیعه (ع) کتابی جامع در فقه تألیف ننمودند؟ ... 💡نکتۀ آخر این که چه‌بسا تألیف یک کتاب جامع توسط ائمه (ع) نه تنها مفید نباشد، بلکه از جهاتی سبب بروز مشکلاتی دیگر شود. در توضیح این ادعاء باید بگوییم: ائمه (ع) تا پایان قرن سوم در بین شیعیانشان می‌زیسته‌اند و شیعیان تا همین زمان امکان دسترسی به امامان خویش را داشتند. اما از اواخر قرن سوم، شیعه از رؤیت امام (‌ع) محروم شد و در امام، دچار حیرت وسردرگمی شد، امری که اگر ائمه (ع) برایش چاره اندیشی نکرده باشند با جایگاه هدایت‌گری آنها ناسازگار است؛ یعنی نمی‌توان پذیرفت ائمه (ع) شیعیانشان را در طول قرن‌های متمادی، آن هم در دنیایی که هر روز با مسألۀ جدیدی مواجه می‌شود، یکّه و تنها در حیرت و سرگردانی رها کنند. پس باید پرسید ائمه (ع) برای رفع این مشکل چه چاره‌ای اندیشیده‌اند؟ ظاهراً -و به شهادت روایات متعددی که در آنها ائمه (ع) شیعیانشان را مراجعه به توصیه کرده‌اند- ائمه (ع) خصوصاً از دورۀ امام باقر و امام صادق (ع) به تربیت گستردۀ فقهائی پرداختند که وظیفه آنها پاسخ‌گویی به مسائل شیعیان بر اساس مبانی شیعی است. 💡بنابراین به جای پرداختن به تألیف کتاب، که هم از جهت امکان و هم از جهت سودمندی با موانع متعددی روبه روست، فقهاء و آموزگارانی تربیت کردند که آنها می‌توانند با تألیف کتاب‌های متعدّد در هر دوره و همچنین تربیت شاگردانی در طراز جامعۀ شیعی، قافلۀ مؤمنان را در گردنه‌های هولناک پیش رو راهنمائی و راهبری کنند. این کار خصوصاً برای جامعه‌ای که ممکن است با و نوپدید زیادی دست به گریبان شود، بسیار راه‌گشاتر از تألیف یک کتاب یا کتاب‌هایی در موضوع فقه است. [برای مطالعۀ کامل یادداشت اینجا را ببینید.] ✒️📚 @Faede_v_Borhan