مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
💠 نواخباریان و روشنفکران در نگاه شیخ اعظم! در روزگار ما، عمدتاً دو جریان درونشیعی علیه #فقه و اسلو
2⃣ فرمایش دیگر مرحوم #شیخ_اعظم که ناظر به طرز تفکر موسوم به #روشنفکری است در بحث «قطع حاصل از مقدمات عقلیه» آمده:
🔻
وقد أشرنا...إلى عدم جواز الخوض لاستكشاف الأحكام الدينية في المطالب العقلية والاستعانة بها في تحصيل مناط الحكم والانتقال منه إليه على طريق اللم، لأن أُنس الذهن بها يوجب عدم حصول الوثوق بما يصل إليه من الأحكام التوقيفية.
📖 فرائد الأصول ١: ۶۴
تعلیقه #میرزای_آشتیانی رضواناللهعلیه بر عبارت فوق الذکر نیز جالب توجه است:
🔻
و الّذي يدلّ على صدق ما أفاده قدسسره من عدم جواز الخوض ... إلى آخره، ما ذكره المحقّق القمّي قدسسره في أجوبة مسائله
من أنّه سأل عنه بعض معاصريه من الحكماء المتبحّرين في الحكمة الالهيّة و الطبيعيّة ... عن الواجب في ركعات الاحتياط من أنّه تسبيح أو فاتحة الكتاب؟ و أنّه كان عمله في برهة من الزّمان على التسبيح من جهة فتوى مشايخه في الحكمة بتعيين التسبيح من باب الاحتياط، حيث إنّ ركعات الاحتياط بدل عن الأخيرتين ... و أنت إذا تأمّلت في هذا علمتَ أنّ مشايخه مع ادّعاء فقاهتهم لم يراجعوا كتب الفقهاء أصلاً، ولم ينظروا إلى ما ورد في الأخبار من تعيين فاتحة الكتاب، فقد شاهدنا من مزاول الحكمة أعظم من هذا.
📖بحر الفوائد ١: ١٩٠
اقول: ظاهراً حکیم مورد اشاره در کلام آشتیانی مرحوم آقاعلی مدرس زنوزی است که مجموعه استفتائاتی از #میرزای_قمی دارد.
◽️
🔗آنچه در این فرسته تقدیم شد، مرهون یادآوری کانال تلگرامی «الفوائد و لطائف العوائد» است.
#فقه
#اصول_فقه
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 مدعیان فقاهت!
«و من المعلوم أن وظيفة الفقيه هي استنباط الحكم من أدلته الشرعية وليس هو مشرِّعاً ليحق له أن يغير في الاحكام حسب ما يظنه من مستجدات بزعم جعلها بذلك ملائمة للعصر، كما يلاحظ مثله في سلوك بعض أدعياء الفقاهة ممن يحاولون إضفاء صيغة صناعية علمية على ما يزعمون أنه مقتضى ملائمة الدين الإسلامي لكل عصر وزمان، وهذا منحى خطير يجر صاحبه إلى مخالفة أحكام مسلّمة واضحة الثبات، كما وقع فيها عدد منهم في جملة من الموارد، والله العاصم من الخلل والزلل في القول والعمل».
📃 از جمله واضحات این است که وظیفهی #فقیه، #استنباط حکم از ادلهی شرعی است.
‼️فقیه تشریعکننده نیست تا حق داشتهباشد بهحسب شرایطی که به گمانش مقتضیات دوران است، احکام را تغییر دهد، به خیال اینکه شرع را با این دورانْ سازگار [و بهاصطلاح: بهروز] نماید؛ همچنانکه در عملکرد برخی #مدعیان_فقاهت دیده میشود.
این افراد تلاش دارند مسائلی را -که به خیالشان «مقتضای سازگاری دین اسلامی با هر دوران و زمانی» است- در قالبی صناعی و علمی عرضه نمایند.
🔴 اما این کار، روشی خطرناک است و شخص را [ سرانجام] به مخالفت با احکامی میکشاند که از #مسلمات و واضحات است. کما اینکه تعدادی از این اشخاص، در مواردی به چنین عاقبتی گرفتار شدهاند.
📖 بحوث في أحكام صلاة المسافر١: ۲۴۷.
▫️
🔗 نیز بنگرید: شیخ انصاری و #روشنفکری دینی
#فقه
#نصایح
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 بهروزسازی یا تحریف؟!
مرحوم آیةاللهالعظمی سید محمدسعید #حکیم (قدسسره)🔻
🔸 #احکام اسلام دستخوش تعدیل و تبدیل به چیزی که متناسب با شرایط نوپیدا باشد، نمیشود. بلکه اسلام -خاتم ادیان- احکام ثابت خود را دارد... .
🔹... #اجتهاد مشروع در اسلام و نزد #امامیه ... تنها و تنها عبارت است از:
«بهکارگیری توان برای شناخت حکم شرعی و دریافت آن از منابع اصیل معرفت و پاسداری از آن منابع و معارف؛ بهدور از هرگونه تغییر و سازگارسازی با اوضاع نوپیدا و عوامل بیرونی [بدون حجت شرعی]»... .
🔸 این [طریقه] باعث فخر و عزت این طائفه [=شیعه] است؛ اینکه توانسته در این مدت طولانی و بدون اشراف و نظارت مستقیم معصوم، در طول ۱۱ قرن از #احکام_شرعی پاسداری نماید... .
🔹 تغییر و تبدیل، فقط در موضوعات شرعی و احکام ولائی -در چارچوب مشروع- ممکن است... . در هم آمیختن این دو مطلب با مسألهی تغییر حکم شرعی یا تغییر راههای اجتهاد، خطایی فاحش است... .
📖 مصباح المنهاج، كتاب التجارة۴: ۲۴۱.
▫️
🌐 همچنین بنگرید:
🔗 مدعیان فقاهت!
🔗 شیخ انصاری و #روشنفکری دینی
#فقه
#نصایح
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 راه نجات!
🔹 «آقای سیّد محمّد فرزند حاج آقا عزّالدّين زنجانی از پدرش و او ظاهراً از پدرش مرحوم امامجمعه نقل میکرد که: انگلیس، این آقا جواد [زنجانی؛ عموی مرحوم روزبه] را به یکی از مناطق مستعمرهٔ خود [= شهر سمرپور هند] تبعید میکند.
🔸 در آنجا مطّلع میشود که مرتاضی شیعی نیز در آنجا هست که کارهایی خارقالعاده انجام میدهد. آقا جواد نزد او میرود و برای نجات خودش دستورالعملی میخواهد. آن مرتاض شیعی هم دستوری میدهد و او عمل میکند، ولی نتیجه نمیگیرد.
🔹 دوباره نزد او میرود و میگوید: من عمل کردم، ولی نتیجه نگرفتم. مرتاض تأمّلی میکند و میگوید: در دلت محبّت برخی از خلفا است؛ تا این باشد، نجات نیست!
🔸 بعد از این، انقلابی در او رخ میدهد و به فاصلهٔ کمی نجات پیدا میکند. اواخر، حالتی برایش پیدا شده بود که هرگاه قال الصّادق (علیهالسلام) میگفت، حالت بکاء به او دست میداد. البته او محبّت به معنای ظاهریِ آن را که اهل سنّت دارند نداشت، ولی عقائدی به اصطلاح روشنفکرانه داشت و به #فتوحات آنها معتقد بود. و پس از این قضیّه، از این #روشنفکری ها توبه کرد».
📖جرعهای از دریا۴: ص۴۸۳.
🔗با تشکر از یادآوری کانال «چراغ مطالعه»
▫️
#تراجم
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 دانش بیمصرف
🔻این حدیث تا به حال به گوش خیلی از ما خورده است:
روزی پیامبر اکرم (ص) وارد مسجد شده و مردم را گرداگرد شخصی دیدند. پرسیدند: او کیست؟ گفته شد: علامهای است! فرمودند: علّامه یعنی چه؟ گفته شد: او از همه به نیاکان عرب و تاریخ آنها و اشعارشان داناتر است. فرمودند: «اینها دانشی است که ندانستنش ضرری ندارد و دانستنش هم نفعی نمیرساند...». (کافی۱: ۳۲)
این مطلب که انسان میبایست به دنبال علوم نافع برای آخرت یا دنیا باشد البته چیزی است که عقل هم به وضوح تأییدش میکند.
اما آنچه امروزه در بسیاری از محافل به اصطلاح علمیِ دانشگاهی و احیاناً حوزوی دیده میشود گاه تماماً بر خلاف آن است. حجم انبوهی از مکتوبات و سخنرانیهای بیفایده بلکه مضرّ چشمها و گوشها و ذهنها را درگیر کرده و انسان جویای حقیقت را از جستن واقع دور میسازد.
از جمله نمونههای بارز این آفت بزرگ برای محیط علمی، مباحثی است که غالباً تحت تأثیر فضای به اصطلاح #استشراق و با تابلوی #روشنفکری طرح میشود و در خیلی از اوقات بیشتر از یک پژوهش علمی و تحقیق واقعنما و حقیقتجویانه شبیه نوعی «کاسبی» و «تجارت» با علم است. از مجموع قرائن و شواهد، این معنا به ذهن متبادر میگردد که طرح کنندگان این مباحث، سخنان و افکار خود را نه بر اساس معیارهای منصفانه و علمی، بلکه طبق امیال و رغبتهای «خریداران» خود تنظیم مینمایند.
چندی قبل مقالهای با موضوع اعتبارسنجی عبارت «النساء نواقص العقول» در خطبه ۸۰ #نهج_البلاغة منتشر شد. از همان روزهای نخستینی که در فضای مجازی مورد توجه علاقمندان به مباحث دینی قرار گرفت، این نقد از سوی بسیاری متوجه آن شد که رد یا قبول این عبارت مسألهی مهمی نیست، زیرا عبارات همخانواده و هممضمون با آن در منابع دینی کم نیستند و بر فرضْ اعتبار این جمله در این منبع خاص اگر مخدوش باشد به اصل مسأله ضرری نمیرساند.
در درجه دوم و با گذشت مدّت کوتاهی از انتشار مقاله، کم کم نقدهای روشی متعددی در موردش رخ نموده و این شائبه را که مدّعای مقاله گویا از پیش توسط نگارندگانش پذیرفته شدهاست تقویت کردند. در واقع به نظر میرسید قلمفرسایی نگارندگان از جنس «نحت الأدلة بعد الوقوع» (دلیل تراشی برای چیزی که هست) میباشد.
یکی از تلاشهای قابل ستایش در هویدا ساختن #مغالطات روشی مقاله، نقد مفصّل جناب حجةالإسلام امین حسینپوری (دام عزّه) است که در جلسهای تقریباً سه ساعته تمام مراحل بحثِ مقاله را مورد بررسی و موشکافی قرار داده و به اشتباهات – ان شاء الله سهوی – نگارندگان مقاله به طور مبسوط پرداختند.
💡استفاده از کلماتِ غیر واقعنما برای تقویت مدّعا، ایرادِ جداول و پاورقیهای طولانی از جنس #مغالطه آماری، نتیجهگیری از شواهد ناکافی، ضعف در تحلیل شواهد و قرائن موجود پیرامون مسأله و در نهایت نادیده گرفتن شواهدِ نقضکنندهی مدّعا، از جمله اشکالات پررنگِ بحثی است که در مقالهی یادشده دیده میشود.
‼️همچنین جُمود نویسندگان بر قاعدهای وامگرفته از سُنت مطالعات حدیثی در غرب یعنی قانونِ «همبستگی متن و منبع» و تطبیق نابجای آن یکی از خطاهای این مقاله است که در سایر آثار نگارندگان آن نیز به وفور دیده میشود. این قاعده به طور خلاصه مقرر میکند که هرگاه دو متن در دو منبع (اعمّ از حدیث، گزارش تاریخی و نقل قول) شباهت قابل توجهی داشتند، بیتردید یکیْ از دیگری یا هر دو از منبعی ثالث برساخته است. حال آنکه گذشته از شواهد نقض فراوان در میراث حدیثیِ ما، اصولاً نمیتوان پشتوانهی محکمی برای این قاعده به شکل مطلقش یافت؛ زیرا وقوع وقایع مشابه در تاریخ، یا صدور دو سخن نزدیک به هم از دو شخصیت در تاریخ امری است که امکان آن قابل انکار نیست، به خصوص اگر آن سخن به هر دلیلی یک کلام معروف باشد که بتوان از آن در موقعیتهای مختلف بهره برد.
به هر تقدیر، این نمونه و دهها نمونهی دیگر از مطالعاتی که به عنوان تحقیقات بهروز و متّکی بر روشهای نوین و دقیقِ تاریخشناسانه قلمداد میشود، مثالهای خوبی است برای رواج علوم «لاینفع» در محافل علمی ما؛ علومی که از واقع به شدّت به دور افتادهاند و مصرفی ندارند به جز راضی ساختن مشتریانِ امروزین و رونق گرفتن کاسبی برخی شبهپژوهشگران.
#فایده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 اطلاقات زنانه/۲
•نقدی بر برخی استدلالات نوین در مسائل فقهی بانوان
🔺در فرستهی پیشین مختصراً توضیح دادم که چرا میبایست به #ارتکازات_متشرعی و همچنین «احتمالِ ارتکازات متشرعی» توجه ویژه داشت و استنباط و تحلیل مفاد نصوص دینی را با لحاظ این نکته پیگیری نمود.
💡برای نمونهای از تأثیر این نکته:
در سراسر فقه مواضعی یافت میشود که احکام بندگان (عبید و إماء) با احکام اشخاص آزاد متفاوت است، مانند بسیاری از تکالیف مالی همچون دیه و کفاره.
حال چنانچه نصّی مطلق مثلاً دالّ بر وجوب زکات یافت شد که شامل بنده و آزاد بود، این احتمال وجود دارد که در ارتکازِ متشرعّه حکم مذکور مختصّ اشخاص آزاد بوده و اطلاقِ نصّ، مراد امام (ع) نباشد و این احتمال مانع از تمسک به #اطلاق روایت است.
به عبارت دیگر: از یک سو مشاهده موارد فرق میان احکام عبید و احرار موجب میگردد احتمال بدهیم در ارتکاز متشرعه حکم زکات نیز مختص اشخاص آزاد است و از سوی دیگر ممکن است مقصود امام (ع) از وجوب زکات بر همگان، وجوب زکات بر همه اشخاص آزاد باشد نه بندگان ولی از آنجا که در ارتکاز متشرعّه تفاوت میان بنده و آزاد روشن بوده امام (ع) نیازی به ذکر قیدِ آزاد بودن ندیدهاند.
بله، واضح است که اگر در نصّ معتبری به تعمیم حکم تصریح شده باشد، دیگر جایی برای اِعمال آن ارتکاز نیست.
۴. در بسیاری از احکام شرعی میان مردان و زنان تفاوت وجود دارد. به خصوص در احکام اجتماعی و تکالیفی که مستلزم نوعی حضور عمومی و خروج از پرده نشینی است (مانند وجوب جهاد یا استحباب حضور در مسجد یا امامت جماعت) مشاهده میکنیم که شرع مقدس آن تکالیف را از دوش بانوان برداشته است. این مطلب اگر ما را به این یقین نرساند که در عصر صدور نصوص این تفاوت میان مردان و زنان به شکل یک ارتکاز قوی متشرّعی درآمده بوده است، دستکم احتمالِ جدّی آن را ایجاد میکند. به خصوص با لحاظ این نکته که چنین ارتکازی حتّی تا چند دههی گذشته هم در میان متدینان وجود داشته.
🔰بر این پایه و طبق آنچه در بند های ۱ و ۳ بیان شد، به نظر میرسد تمسّک به اطلاقات برای اثبات احکامی همچون جواز قضاوت بانوان و حجیت فتوای ایشان جایی ندارد؛ چه اینکه #ارتکاز متشرعی قطعی یا -حداقل- احتمالی، مانع از انعقاد ظهور خطابات شرعیه در اطلاق میگردد و نمیتوان شمول آن نسبت به بانوان را احراز کرد. (بر فرض که اطلاقی بیابیم)
🔻در کتابِ القضاء في الفقه الإسلامي (ص۶۸) به این استدلال به طور موجز اشاره شده:
«و قد يستدلّ أيضاً لاشتراط الرجولة في القضاء بما دلّ على عدم صلاحيّتها لإمامة الجماعة مطلقاً أو للرجال... و... أيضاً بالآيات الدالّة على نقصان مستوى المرأة... بدعوى أنّ جوّا تشريعياً من هذا القبيل يمنع عن انعقاد الإطلاق في دليل القضاء».
این در حالی است که متأسفانه برخی افرادِ ناآشنا یا کمتر آشنا با دانش #اصول و ظرائف استدلال فقهی به سرعت به این اطلاقات اخذ کرده و برپایهی آن به نقد فتاوای مشهور و بلکه نقد شخصیت #فقهاء مینشینند و گاه ایشان را با اوصافی همچون «ضدّیت با زنان» یا «جنسیّت زدگی» معرفی میکنند که اجحافی در حقّ بزرگان شیعه است.
به نظر میرسد اگر بنا بر نقد شخصیت باشد، آن افراد اَولیٰ هستند که انگیزه هایشان مورد بررسی قرار گیرد و برای مثال ملاحظه شود که حُبّ تطبیق #فقه با هوا و هوس های این روزگار، چه مقدار در این استدلال های مخدوش و عجولانه مؤثر بوده است؟!
◽️
🌐 همچنین بنگرید:
🔗 بهروزسازی یا تحریف؟!
🔗مدعیان فقاهت!
🔗 شیخ انصاری و #روشنفکری دینی
#مدعیان_فقاهت
#برهان
✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
💠مسندنشینان نادان
•مرثیهای برای ابتذال علم در روزگار مدرن
✂️ عبارات تصویر بالا بریدهای است از مقالهای در دفاع از برخی نظرات ابوالقاسم فنایی در برابر برخی انتقادات.
چنان که واضح است در این چند خط تفاوت بین حجّت منطقی (حدّ وسط قیاس) و حجّت اصولی (منجّز و معذّر) دانسته نیست و برای نگارندهاش روشن نشده که آنچه از قطع سلب میشود حجیت منطقی است و نه اصولی؛ و اساساً آن همه مباحث طویل الذیل در ابتدای حجج اصول برای تبیین و تحلیل «حجیت قطع» منعقد شده.
با این وجود، صاحبِ قلمِ مزبور با همین جهالت عریان به ریشخند فقهاء نشسته و میپندارد طبق مبانی ایشان عمل به قطع عذرآور نیست! از همه عجیبتر آنکه این لاطائلات را با استناد به یک کتاب اصولی دست چندم که در حوزههای علمیه برای آموزش های مقدماتی درنظر گرفته شده، به هم بافته است و زحمت مراجعه به منابع دست اول را بر خود هموار نکرده و ای بسا تاب آن را هم نداشته.
🎓 نویسندۀ مقاله که دارای مدرک دکتری کلام امامیه از دانشگاه تهران است، در سراسر نگاشتۀ خود از موضعی بالا و با لحنی متکبرانه در برابر همۀ فقهاء و اصولیان به رجزخوانی پرداخته، اما همانگونه که گذشت، خود در هضم برخی از ابتدایی ترین و ساده ترین گزارههای اصولی و فقهی درمانده است.
به علاوه، او تقریباً هیچ یک از مدّعاهای کلیدی خود را مدلّل نکرده و بنیادهای اساسی این دفاعیه تماماً بی برهان رها شدهاند؛ بنیادهایی که اتفاقاً همان ها موضع نقد و بررسی است.
همچنین، وی نه تنها نقدهای وارد بر فنایی (= آنچه در صدد پاسخ به آن است) را به درستی فهم نکرده، بلکه گاه سخنان ناقد را با سخنان فنایی اشتباه گرفته و به جای دفاع، حمله کرده است!
⁉️سؤال این است که: صاحبان چنین فهم های کژ و ناقصی (که آنچه گفته شد مشتی بود از خروارِ آن) چطور در مَسنَد استادی و صاحب نظری مینشینند و چنین متبخترانه و البتّه جَهولانه به میراث هزار سالهٔ فقه شیعه حمله میبرند در حالیکه حتّی از فهمیدن چند مصطلح ساده و ابتدایی نیز عاجزند؟!
◽️
📎 مقالات نقدِ فنایی، نوشتۀ فاضل ارجمند حجةالاسلام حسین کامکار در اینجا و اینجا و دفاعیۀ دکتر (!) موسیوند در اینجا قابل دستیابی است. هرچند توصیه میکنم عمر گرانمایه را با خواندن دفاعیۀ مزبور تلف نکنید. مقالات جناب آقای کامکار (دامت توفیقاته) البته خواندنی و قابل استفادهاند، اگرچه از دیدگاهِ صاحب این قلم، خالی از مناقشه نیستند.
#روشنفکری #کاسبان_علم
#فقه #اصول
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan