گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت اول 🔸گفتارگاه: همزمان با تحلیف مادورو در #ونزوئلا، آم
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت دوم
🔸گفتارگاه: #آمریکا، آن قدرت هزارچهرهای است که یک روز در قامت حامی #دموکراسی ظاهر میشود و روز دیگر، نقاب از چهره برمیدارد و آتشافروز جنگها و بحرانها میشود. قصه #جولانی، همان رهبر گروهکی که تا دیروز برای دستگیریاش جایزه تعیین میکردند و امروز از او بهعنوان «شریک منطقهای» یاد میکنند، تازهترین پرده این نمایش دوگانه است. در #ونزوئلا هم، همین رویکرد تکرار شده است؛ وزارت خزانهداری آمریکا برای سر #نیکولاس_مادورو، رئیسجمهور قانونی ونزوئلا، جایزه میگذارد، آنهم درحالیکه بهتازگی از چهره دیگر این سیاست آشنا رونمایی کرده است. آمریکا که جولانی را از فهرست سیاه خارج میکند، همان آمریکایی است که تحریمهای دارویی را بر #مردم_ایران تحمیل کرد. همان که کودتای ۲۸ مرداد را سازماندهی کرد. همان که امروز علم #حقوق_بشر را بلند کرده اما دستش همچنان به خون میلیونها انسان آلوده است. این تناقضها، زنگ هشداری است برای هرکس که تصور میکند میتواند در این بازی دوگانه، برنده شود. درسی که ما در ایران، از #ملی_شدن_نفت تا ماجرای #برجام، بارها و بارها با پوست و استخوان تجربه کردهایم. برای مادورو، این نمایش تازه نیست، برای ما هم. اما پرسشی همچنان پابرجاست: آیا میتوان با چنین قدرتی #مذاکره کرد؟ آیا باید در زمینی بازی کرد که قواعدش را یکجانبه و به سود خود تعریف میکند؟ یا شاید وقت آن رسیده که راهی دیگر جست؟
حالا دولت #پزشکیان از آمادگی برای ازسرگیری مذاکرات سخن گفته است؛ مذاکراتی که تاریخچه آن، از برجام گرفته تا تعلیق فعالیتهای هستهای، چیزی جز #بدعهدی طرف مقابل در بر نداشته است. حتی وقتی غربیها خودشان برجام را «موفقترین توافق چندجانبه» توصیف کردند، آمریکا بهراحتی آن را پاره کرد. وعدههایی که در قبال تعلیق فعالیتهای هستهای داده شد نیز، هیچگاه از کاغذ به واقعیت نرسید. سیاست آمریکا با ایران همیشه همین بوده؛ از حمایت از دیکتاتوری در گذشته تا تحریمهای بیسابقه سالهای اخیر. واشنگتن ثابت کرده که فارغ از اینکه چه کسی در رأس قدرت است، اگر منافعش به خطر بیفتد، از هیچ ابزاری برای فشار فروگذار نمیکند. این واقعیت به ما یادآوری میکند که تکیه بر بیرون، هرگز تمام راهحل مشکلات نیست. مذاکره، اگرچه گاهی ناگزیر است، اما تنها در شرایطی معنا دارد که طرف مقابل اهل منطق و پذیرای گفتوگوی برابر باشد. دولت پزشکیان و تیم سیاست خارجی او باید به این مسئله توجه داشته باشند.
اما با این وجود...
✍🏻 ۲۹ دی ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! ...اما با این وجود 🔘قسمت سوم 🔸 گفتارگاه: نمیتوان بر #پزشکی
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت چهارم/ سریال تجربهها (۱)
مذاکره، نه همهچیز است و نه هیچچیز
🔸گفتارگاه: یکی از مهمترین نقدهایی که میتوان به دولت #حسن_روحانی وارد کرد، نوع نگاه او به مذاکرات هستهای و جایگاهی بود که این مذاکرات در ساختار سیاستگذاری کشور پیدا کرد. بهطور خلاصه، تیم روحانی همهچیز را به نتیجهی مذاکرات گره زد. این گرهزدن نه تنها اقتصاد کشور را بهشدت آسیبپذیر کرد، بلکه باعث شد سایر ابزارهای مدیریتی و ظرفیتهای داخلی عملاً به حاشیه رانده شوند. در همان سالهای اول، مشخص بود که دولت بیش از اندازه بر نتایج مذاکرات حساب باز کرده است. وقتی این همه امیدواری و انرژی صرف یک مسیر شود، طبیعی است که شکست یا حتی تعویق در آن مسیر، اثرات منفی گستردهای خواهد داشت. کافی بود یک خبر بد یا حتی شایعهای از بینتیجه بودن #مذاکرات منتشر شود تا بازارهای مالی، بهویژه ارز و طلا، بههم بریزد. این شرایط باعث شد اقتصاد ایران به یک بیمار تنفسی تبدیل شود که با هر فشار کوچک دچار تنگینفس میشد.
این مسئله دو پیامد مهم داشت. اول، اقتصاد ملی به یک اقتصاد کاملاً وابسته به تحولات خارجی بدل شد. در حالی که منطق سیاستگذاری درست حکم میکند که اقتصاد داخلی تا جای ممکن از فشارهای بیرونی مصون بماند، دولت روحانی عملاً با دست خود چنین حاشیهی امنی را از بین برد. پیامد دوم، فراموشی سایر ابزارها و ظرفیتهای مدیریتی بود. دولت آنقدر به #برجام و رفع تحریمها دل بسته بود که برنامهریزی برای اصلاحات اقتصادی داخلی، تقویت تولید ملی، و توسعه زیرساختها به محاق رفت.
این نگاه تکبعدی، ناشی از چه بود؟ شاید بتوان آن را به دو عامل نسبت داد: اول، خوشبینی مفرط به توانایی دیپلماسی برای حل همهی مشکلات و دوم، تلاش دولت برای ایجاد یک راهحل سریع و همهجانبه برای خروج از بحران. اما هر دو این فرضها، از اساس مشکل داشتند. دیپلماسی، حتی در بهترین حالت، نمیتواند جایگزین سیاستگذاری داخلی شود. حتی اگر مذاکرات به بهترین نتیجه برسد، بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، تحریمزدایی بهتنهایی نمیتواند معجزه کند.
این #تجربه، درسی جدی برای تیم #پزشکیان است. او اگر بخواهد در آینده به مسیر مذاکرات وارد شود، باید دو نکته را بهخوبی درک کند. اول، مذاکرات، بخشی از سیاست خارجی است، نه همهی آن. همانطور که اقتصاد و سیاست داخلی نمیتوانند تنها به دیپلماسی خارجی وابسته باشند، دیپلماسی نیز نمیتواند محور تمام سیاستها باشد. دوم، کشور نیازمند توازن است. برنامهریزی اقتصادی و مدیریت داخلی باید بهگونهای باشد که حتی در صورت شکست مذاکرات یا تأخیر در نتایج آن، کمترین آسیب به معیشت مردم وارد شود.
اما مسئلهی مهمتر، مدیریت انتظارات مردم است. دولت روحانی با وعدههای فراگیر دربارهی رفع همهی مشکلات از طریق توافق هستهای، انتظاراتی غیرواقعی ایجاد کرد. وقتی این انتظارات برآورده نشد، موجی از ناامیدی و نارضایتی عمومی شکل گرفت که پایههای اعتماد به دولت را سست کرد. پزشکیان باید بداند که امیدواری افراطی، همانقدر خطرناک است که بدبینی کامل. مردم باید بدانند که مذاکرات تنها یکی از ابزارهای دولت است، نه همهی آن.
تجربهی روحانی نشان داد که گره زدن همهی سیاستها به یک مسیر واحد، خطرناکترین اشتباه ممکن است. پزشکیان اگر بخواهد از این تجربه درس بگیرد، باید بداند که اقتصاد کشور باید مستقل از تحولات مذاکراتی، روی پای خود بایستد. مذاکرات، نه همهچیز است و نه هیچچیز؛ بلکه تنها یکی از ابزارهایی است که در کنار مدیریت داخلی و اصلاحات ساختاری، میتواند به کشور کمک کند.
✍🏻 ۱ بهمن ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت نهم مذاکره با چشمان باز؛ نه فریب لبخندها، نه ترس از گ
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت دهم
مذاکره؛ بازی تفسیرها
🔸گفتارگاه: در سیاست ایران، #مذاکره به واژهای تبدیل شده که هرکس، بسته به موقعیت خود، تفسیری از آن ارائه میدهد. در این میان، دولت #پزشکیان هنوز سیاستی شفاف و قطعی در اینباره اعلام نکرده، اما این مانع از آن نشده که دو سوی ماجرا، هر یک روایت خود را از آن بسازند.
حامیان دولت، با شور و حرارت، از پالسهای دولت برای مذاکره سخن میگویند و آن را به مذاکره مستقیم با آمریکا تعبیر میکنند. رسانههایشان پر است از تحلیلهایی که به مخاطب القا میکند که اگر این مذاکرات آغاز شود، همه مشکلات، از تحریم گرفته تا اختلافات منطقهای، به سرعت حل خواهد شد. این نگاه، نه فقط سادهانگارانه است، بلکه نشان میدهد که حافظه تاریخی کوتاهمدت برخی، تجربههای گذشته را بهکلی نادیده گرفته است.
در آن سوی ماجرا، منتقدان دولت، همانطور که انتظار میرفت، از همان روز نخست، هر اشارهای به مذاکره را دستاویزی برای حمله قرار دادند. برای آنها، هر گفتوگویی، معنایی جز مذاکره مستقیم با آمریکا و #ترامپ ندارد و آن را عبور از خطوط قرمز و تسلیم در برابر ترامپ تفسیر میکنند. این برداشت نیز همانقدر نادرست است که تصور حامیان دولت از معجزهآسا بودن مذاکره.
اما واقعیت چیست؟ اگر به مواضع رسمی دولت توجه کنیم، نه تعبیر حامیان دولت از مذاکره صحیح است، و نه نگرانیهای منتقدان، مبنای محکمی دارد. مسئله نه بر سر مذاکره مستقیم با آمریکا است، نه بر سر کنار گذاشتن گفتوگو. سوال اصلی این است که مذاکره، اگر قرار است انجام شود، در چه چهارچوبی خواهد بود و چه هدفی را دنبال خواهد کرد.
آنچه معقول به نظر میرسد، بازگشت به همان مسیر ۵+۱ است که #آمریکا نیز بهعنوان یکی از طرفها در آن حضور داشت. مسیری که، هرچند با خروج ترامپ از #برجام آسیب دید، همچنان میتواند بهعنوان یک چهارچوب معتبر برای گفتوگو مطرح باشد. نشانهها حاکی از آن است که دولت پزشکیان نیز چنین رویکردی را در پیش خواهد گرفت. اما یک نکته اساسی وجود دارد: این ایران نیست که باید راه را برای بازگشت آمریکا هموار کند. ایالات متحده، که خود از این توافق خارج شد، اگر قصد بازگشت دارد، باید نخستین گام را بردارد و با اقدامی ملموس، نشان دهد که در پی احیای این چارچوب است.
آنچه امروز از دو سوی این جدال رسانهای مشاهده میشود، بیشتر به یک جنگ تفاسیر شبیه است تا یک بحث منطقی درباره آینده سیاست خارجی. اما مذاکره، فراتر از هیاهوی رسانهای، نیازمند واقعبینی، محاسبه دقیق و دوری از هیجانات زودگذر است.
✍🏻 ۱۴ بهمن ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah