. سیدمحمدحسینی(منتظر)؛ تدریس «حکمرانی قرآنی» برای مدیران دولتی (جلسه مقدماتی در نمازخانه بنیاد قرآن) ۱۴۰۱ هجری شمسی/تهران 🆔 @chelcheraaqHM جهت إشراف بر کلیات امور و اطلاع از جزئیات مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین و اهالی محترم و نامحترم آن، به کانال‌های «سید علاءالدین» و «گنبد فیروزه» بپیوندید: 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠

سیدمحمدحسینی(منتظر)؛ تدریس «حکمرانی قرآنی» برای مدیران دولتی (جلسه مقدماتی در نمازخانه بنیاد قرآن) ۱۴۰۱ هجری شمسی/تهران ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ جهت إشراف بر کلیات امور و اطلاع از جزئیات مسائل راهبردی روستای امامزاده علاءالدین به ما بپیوندید: کانال سید علاءالدین (ویژه امور راهبردی روستای علاءالدین): 🆔 @SayyedAlaaddin https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 کانال گنبد فیروزه (ویژه مسائل اصلی اهالی امامزاده علاءالدین): 🆔 @GonbadeFirozeh https://eitaa.com/joinchat/2306801975C4413b2537a

دستخط کیست؟ بسمه تعالی ریاست محترم بخشداری شهرستان آوج سلام علیکم پس از تقدیم سلام و ادای احترام و عرض ادب اینجانب سیدابراهیم موسوی؛ فردی از ساکنین دهکده امام‌زاده علاءالدین هستم و مطالب مشروحه زیر را بعرض میرسانم: از زمانهای دوران گذشته و خیلی سالیان پیش که بنده یادم می‌آید در حال حاضر هشتاد و یک سال دارم و حداقل هفتاد سال آنرا کاملاً یاد دارم از زمان پدر شیخ ابراهیم انصاری و زمان خود شیخ ابراهیم که تولیت حضرت امام‌زاده علاءالدین به مشارالیه مربوط بود کلیه درآمد و عایدات دو دانگ موقوفه که به حضرت امام‌زاده علاءالدین وقف گردیده است و نذورات نقدی آن پس از اخذ نمودن حق تولیت شیخ انصاری کاملاً برای تعمیرات بقعه و بارگاه حضرت امام‌زاده خرج و هزینه می‌شد تا زمانیکه از طرف سازمان اوقاف آمدند و ملک مزبور را به رعایای حضرت امام‌زاده که قبلاً هم در دستشان بود به اجاره سنوات طولانی دادند از آنزمان به بعد دیناری برای تعمیرات و آبادانی بقعه شریفه خرج نشده است. البته ناگفته نماند آن شخص واقف مرحوم، ملک یادشده بالا را به این نیت و منظور وقف نموده که این بقعه شریف و آثار بارگاه و ساختمان حضرت امام‌زاده از خرابی و انهدام مصون بماند نه اینکه تمام مازاد ملکی آن در وسط حیف و میل شده باشد. و یک تقاضای دیگر؛ لطف بفرمائید در اوایل شهریورماه یک نفر کارشناس اعزام فرمائید. متشکرم از آن مقام محترم تقاضامندم برای رضای حق تعالی در این امرخیر اقدام فرمائید. اجرکم علی‌الله با تقدیم احترامات فائقه سیدابراهیم موسوی متشکرم ۱۳۸۱/۵/۳ مضامین متن ورقه مورد تصدیق است؛ سیداسداله موسوی سیدیوسف علاءالدینی @GonbadeFirozeh

لایحه ارسالی نماینده حقوقی اداره‌کل اوقاف و امور خیریه استان قزوین به دادگاه ۱۴۰۲/۳/۳ (پرونده تجدیدنظرخواهی نانکلی) که در طی آن مجددا بر «محکومیت خواندگان» (۱۸ تن از اجداد/اموات اهالی) تأکید کرده است! لازم به ذکر است که نانکلی مجرم و وکیل بیسواد وی از حضور در دادگاه تجدیدنظرخواهی خودشان، امتناع ورزیدند! اگرچه دادگاه محترم هم بعلت بی‌خیالی اهالی، از محکومیت «متجاوزین به حقوق اهالی و حیثیت اجدادی آن‌ها» امتناع ورزید! (لطفاً به پیام فوق‌العاده ۳ بنده مراجعه نمایید) سیدمحمدحسینی(منتظر) کانال‌های حم؛ «سید علاءالدین»: 🆔 @SayyedAlaaddin و «گنبد فیروزه»: 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین پیام فوق‌العاده (۳): حکم صادر نشد!!! دادگاه تجدیدنظر نانکلی علیه اجداد اهالی روستای امامزاده علاءالدین، در موعد مقرر (۱۴۰۲/۳/۳) در محل شعبه یکم دادگاه آوج، برگزار گردید ولیکن متأسفانه حکمی علیه نانکلی اوقاف صادر نشد! چرا؟! اگر خاطرتان باشد در پیام شماره ۵۱ کانال سیدعلاءالدین (مورخه ۱۴۰۱/۹/۲۵) بنشانی: https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/181 «بی‌خیالی اهالی» را هفتمین مشکل از «أهم مشکلات» روستا (= هفتمین بدبختی موجب «رنج مستمر» اهالی) معرفی کرده بودم که در جلسه اخیر دادگاه رسیدگی به شکایت مخفیانه نانکلی علیه اموات روستا، هم خود را بعینه نشان داد! بعلت عدم وصول گواهی فوت دو سوم از اجداد متوفای اهالی به دادگاه، بلحاظ قانونی بر قاضی دادگاه محرز نشد که همه متهمین نانکلی، مرده‌اند و بالتبع قابل محاکمه نیستند. فلذا وضعیت پرونده، قابلیت صدور حکم را نداشت و لذا بحالت تعلیق در آمد! چنانچه بازماندگان ۱۲ متهم مرده نانکلی همانند بازماندگان ۶ متهم دیگر نانکلی، گواهی فوت پدران خود را تقدیم دادگاه نموده بودند، پرونده شکایت نانکلی علیه اهالی روستا مختومه می‌شد ولیکن بعلت مرض یا غرض «بی‌خیالی اهالی» (که بلحاظ معادل «بی‌غیرتی» بودن، شاید بدترین بلیّه این روستا باشد!) رسیدگی به پرونده مذکور متأسفانه به جلسه دیگری که مدارک ذی‌ربط تکمیل گردد، موکول شد! همانطور که در پیامهای قبلی خود تصریح کرده بودم که نانکلی در دادگاه حضور نخواهد یافت، حتی وکیل وی (آرش آریافرد) هم به دادگاه نیامد! چرا؟! احتمالا وی اطلاع داشته که دو سوم اهالی روستا در امر دفاع از «حیثیت اجدادی» و نیز دفاع از «حقوق مالکیتی» خود (و احیاناً متأثر از کفتارهای شرور روستا یا جهالت و یا لجاجت خود!!!) نه تنها بعنوان «اعتراض شخص ثالث» وارد پرونده نشده‌اند بلکه از ارائه یک‌برگه گواهی فوت پدران خود هم، قصور ورزیده‌اند و بالتبع حکمی صادر نخواهد شد! فلذا نیامد. شاید هم پیشاپیش می‌دانست که هیچ نتیجه مثبتی از آن نخواهد گرفت! در هر حال، یادداشتی فرستاده بود که تصویر و مفاد آنرا (به پیوست این پیام) باشتراک گذاشتم و عنداللزوم در مجال مناسبی آنرا تحلیل خواهم کرد. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ کانال‌های حم؛ «سید علاءالدین»: 🆔 @SayyedAlaaddin و «گنبد فیروزه»: 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین پیام فوق‌العاده (۴): صدور حکم مختومه شدن دادخواست نانکلی (= محکومیت اوقاف) منوط به «تجمیع گواهی فوت متهمین نان‌کلی در پرونده» بود ولیکن بعلت «بی‌خیالی اهالی» (و بی‌اعتنائی به تقاضاها و توصیه‌ها و هشدارهای بنده!) به تعویق افتاد! گواهی فوت متهمینی که در پرونده وارد شده (توسط بازماندگان خوش‌غیرت): ۰۱)سیدمیرباباحسینی ۰۲)سیدمرتضی(موسی)حسینی ۰۳)سیدحیدرحسینی ۰۴)سیدسیف‌اله حسینی ۰۵)سیدتقی حسینی گواهی فوت‌هائی که علیرغم تحویل به دادگاه (توسط بازماندگان خوش‌غیرت)، وارد پرونده نشده یا پس از ورود، به سرقت رفته‌اند: ۰۶)سیدصفدرموسوی ۰۷) سیدعلی‌اکبر موسوی گواهی فوتی که بجای تحویل دادگاه برای بنده ارسال شده! ۰۸)سیداسحاق(عیسی)حسینی گواهی فوت متهمینی که (بعلت اهمال بازماندگان؟ یا...!) به دادگاه ارائه نشده: ۰۹)سیدنقی حسینی ۱۰)سیدمحمودحسینی ۱۱)سیدابوالقاسم حسینی ۱۲)سیدافضل حسینی ۱۳)سیدحسین موسوی ۱۴)سیدقدرت‌اله موسویان ۱۵)سیده‌تاج‌ماه موسویان ۱۶)سیدام‌البنین حسینی ۱۷)سیده‌خاورحسینی ۱۸) محبوبه برجلو سه نکته مهم: ۱) «استعلام حیات و ممات متهمین نان‌کلی اوقاف از اداره ثبت احوال» طبق اظهار قاضی محمدی؛ منوط به ارائه «کد ملی یکی از بازماندگان اموات» مذکور است که امیدواریم بازماندگان بی‌خیال ۱۱ متهم، هرچه زودتر کدملی خود را برای دادگاه یا یکی از خوش‌غیرت‌های روستا ارسال نمایند. ۲) ممدشورا که (عضویت شورای روستا و عنوان امین اوقاف را یدک می‌کشد!) ادعا می‌کرد؛ کد ملی همه اهالی را در اختیار خود دارد، (و علیرغم وعده‌ای که به من داده بود) از ارائه حتی یک مورد به دادگاه، دریغ ورزید!!! (لابد نانکلی؛ ارباب مفلوک اجازه نداده بود!) ۳) حسن‌شورا که (ریاست شورای روستا را یدک می‌کشد و بیشترین املاک و اراضی روستا را تصاحب کرده است!) و برای توجیه حضور بدون دعوت خود در جلسه نه چندان مهم امام جمعه محترم آوج نوشته بود: «...دلیل حضور من ... این بود که اولاً به عنوان شورا باید شرکت میکردم ... و دلیل شرکت کردنم غیر از نمایندگی از طرف اهالی ...»!!! (در همان پیامی که مرا «ممدچرت» و «ی‌لا قبا» نامیده بود!!!) ولیکن از هرگونه دخالت در اقدام حقوقی غیرقانونی نانکلی علیه اهالی روستا، و جلسه رسمی سرنوشت‌ساز برای اهالی، امتناع کرد که البته علت آن بر همگان کاملاً واضح است! وی برای توجیه فضولی خود در جلسه غیررسمی امام‌جمعه، به دروغ ادعا کرد که «به دعوت امام جمعه» رفته (و حال آنکه دفتر امام جمعه اظهار داشت که اساسا نه تلفنی از شورای روستای ما دارند و نه شناختی از اعضای آن و نه حضور آنها وجاهت و ضرورتی داشت) و حال آنکه بدستور اربابش نان‌کلی رفته بود و در اینجا هم بدستور نان‌کلی نه تنها دلیلی برای شرکت نداشته بلکه لازم به اطلاع‌رسانی در گروه شورا هم ندانسته است. در اینجاست که دم خروس این پفیوزها برای کوردل‌ترین افراد اهالی هم باید پیدا باشد. «فأعتبروا یا اولی الابصار» سیدمحمدحسینی(منتظر) کانال‌های حم؛ «سید علاءالدین»: 🆔 @SayyedAlaaddin و «گنبد فیروزه»: 🆔 @GonbadeFirozeh

صورت‌مجلس دادگاه ۱۴۰۲/۳/۳ تجدیدنظرخواهی نانکلی (در حکم بطلان دعوای اوقاف علیه اموات/اجداد اهالی روستای امامزاده علاءالدین) چنانکه قاضی محترم، تحریر کرده است؛ نماینده خواهان [خوانده] در جلسه حضور ندارد و خواهان (ثالث) بنده هستم که - «طرف دعوا قرار دادن اموات توسط اوقاف را مسئله‌ای عجیب»، تلقی کرده‌ام و [وقتی که] - «اجداد ما دو دانگ روستا را وقف خاص امام‌زاده علاءالدین نموده‌اند برای برپائی بقعه مبارکه و بهره‌مندی زوار محترم آن که در اختیار مستأجرینی از غیرسادات است» [و لذا هیچکدام از اجداد ما هرگز بدنبال تصاحب هیچ رقبه‌ای از موقوفه روستا نبوده‌اند و اتهام نانکلی؛ تهمت و افترائی آشکار است] وقتی قاضی محترم، تقاضای توضیح در باره خواسته خواهان نمودند، بنده بجای ورود به توضیح مسائل و ابعاد مختلف پرونده و... توجه ایشان را با سؤالی در باره «وجاهت حقوقی طرح دادخواست علیه اموات» به این نکته سوق دادم که «این پرونده، اساسا قابلیت رسیدگی قضائی ندارد» و لذا ایشان پذیرفتند که «این پرونده باید مختومه شود» و «صرف وقت دادگاه برای حواشی قضیه، زائد و غیرضروری است»! آنگاه به طرح سؤال مهم بعدی پرداختم که «نحوه تنظیم دادخواست و اقدام برای طرح آن توسط خواهان بویژه مسئله «زنده‌انگاری» متهمین وفات‌یافته، حاکی از سوءنیت نانکلی در مسئله «فریب دادگاه» بوده است که چنین جرمی، قاعدتاً قابلیت تعقیب مدعی کذّاب را دارد که برای موقوفه بودن روستا ولو باندازه یک‌وجب، هیچگونه مدرک رسمی محکمه‌پسندی ندارد» ایشان پاسخ دادند که این مطلب، در حیطه اختیارات دادسرای‌کل قزوین است. ✍ حم 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh ✅

کانال‌های حم؛ 💠 «سید علاءالدین»: 👇 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 «گنبد فیروزه»: 👇 🆔 @GonbadeFirozeh 💠چلچراغ معارف و احکام حم👇 🆔 @chelcheraaqHM 💠 مقالات حسینی منتظر 🆔 @SMHM212 ✅

حذف تابلو!!! احتمالا اهالی محترم متوجه حذف «تابلوی امامزاده علاءالدین» در محل انشعاب جاده روستا از آزادراه قزوین _ همدان (پل أروان) شده‌اند. بنده هم در سفر اخیرم به آوج (برای ورود به دادگاه نانکلی علیه اهالی) متوجه آن شدم. احتمالات ذی‌ربط: 1) این تابلو بر اثر باد و باران از بین رفته است و شدت طوفان هم بگونه‌ای بوده که حتی پایه‌های فلزی و بتونی آنرا هم با خود برده است! ولیکن شگفتی مسئله آنجاست که این طوفان چنان هوشمند بوده که فقط این تابلو را با خود برده است و به سایر تابلوهای محل کاری نداشته است! 2) مورد سرقت فردی یا افرادی قرار گرفته است که ناچار بوده/بوده‌اند آنرا از بیخ و بُن برکنند ولیکن شگفتی ماجرا اینجاست که بقیه تابلوهای محل قابل سرقت نبوده‌اند و فقط تابلوی امامزاده، ارزش اقتصادی داشته است! 3) تابلوی مدنظر ظاهرا باهتمام یکی از خیّرین روستا (ا.د.؟!) تهیه و نصب شده بود اما وی بعللی از کرده خود پشیمان شده و آنرا از بین برده است تا اثری نماند! 4) توسط کسانی (از قبیل نانکلی اوقاف و کفتارهای وابسته) محو شده است که تعجیلاً بدنبال امحاء روستا از صفحه روزگار هستند. برخی از اهالی تصور می‌کنند امحاء تابلو در سال‌جاری اتفاق افتاده اما بعید نیست که در بهمن زمستان 1401 (سالگرد تجاوز نانکلی به خانه‌های اهالی با همراهی رئیس خائن شورای روستا) رخ داده باشد. 5) کار جنّیان یا حیوانات و موجودات فرازمینی بوده است! 6) کار آمریکا و اسرائیل و انگلیس و اذناب آنها بوده است! بنظر شما کدامیک از این احتمالات قرین واقعیت است؟ اگر گزینه احتمالی دیگری سراغ دارید، لطفا بیان کنید. ✍حم 🆔 @GonbadeFirozeh

سیدمحمدحسینی(منتظر)؛ بهار ۱۳۵۰ در نقش «سقّای اهالی»؛ زمانی که آنان در حد فاصل روستاهای امامزاده تا نیریج (در آستانه ازدواج آ.سیدمیرشجاع‌الدین) بصورت بسیجی وارد میدان شده و مشغول «راه‌سازی» بودند. مشارکت بنده (۸ ساله) در آن طرح عمرانی همگانی، عمدتاً محدود به امر مستمر «آب‌رسانی به نیروها» بود با همان دبّه‌ای که مشاهده می‌کنید. آن‌زمان، بدون آنکه بدانم نماد متولدین ماه بهمن، «سطل آب» است، اقتضای رفتار خستگی‌ناپذیرم، تابع ماه تولدم بوده است! تا جائی که بخاطرم می‌آید؛ بریدن درختهای تناور بر عهده آقامحمدجعفرداودی بود و از ریشه در آوردن آنها و نیز جابجائی سنگهای بزرگ را مرحوم آ.سیدموسی انجام می‌داد و لذا در ذهن بنده، قوی‌ترین مرد روستا عموموسی بود. این عکسها نشانگر شاید ۱٪ آن «بسیج مردمی برای راهسازی» است. آیا می‌توانید بقیه چهره‌های این عکسهای ۵۲ سال قبل را شناسائی کنید؟ سیدمحمدحسینی(منتظر) کانال‌های حم؛ 💠 «سید علاءالدین»: 👇 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 «گنبد فیروزه»: 👇 🆔 @GonbadeFirozeh

سیدمحمدحسینی(منتظر)؛ روستای امامزاده علاءالدین ۱۳۵۸ آیا می‌توانید بقیه چهره‌ها را شناسائی کنید؟ و اینکه این عکس در کدام قسمت امامزاده گرفته شده است؟ سیدمحمدحسینی(منتظر) کانال‌های حم؛ 💠 «سید علاءالدین»: 👇 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 «گنبد فیروزه»: 👇 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین پیام فوق‌العاده ۵ گواهی فوت‌هائی که به سرقت رفت! در پیامی به نشانی: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/322 اشاره کردم که گواهی فوت مرحومان مغفوران آ.سیدصفدر موسوی و آ.سیدعلی اکبر موسوی (دو تن از متهمین ۱۸گانه نانکلی اوقاف) نیز با همت جناب مهندس آ.سیدسعید موسوی وارد پرونده تجدیدنظرخواهی نانکلی گردید. ولیکن در روز دادگاه (۱۴۰۲/۳/۳) کاشف بعمل آمد که گواهی‌فوت‌های مذکور از پرونده اعتراض به دادخواست نانکلی، حذف شده‌اند! آ.سیدرضا شاهد بوده است که گواهی فوت‌های مذکور همزمان با الحاق گواهی فوت مرحوم آ.سیدموسی وارد پرونده شدند. بنابراین ادعا و اصرار آ.سیدسعید موسوی مبنی بر اینکه گواهی فوت‌های مذکور را شخصا داخل پرونده کرده است، مورد تأیید است. از طرفی طبق نامه مندرج در پیام https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/375 بنده؛ موسوی‌ها (۱۳۸۱) قبل از حسینی‌ها (۱۳۹۵) وارد مبارزه با اوقاف شده‌اند. ولیکن پیام https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/378 نشان می‌دهد که در دادگاه تجدیدنظرخواهی نانکلی فقط سادات حسینی اقدام به ارائه گواهی فوت پدران خود نموده‌اند و گویا سادات موسوی، قضیه را جدی نگرفته‌اند! احتمالات ذی‌ربط: ۱) آقاسعید به علل ناشناخته و مرموزی از درج گواهی فوت دو تن از اجداد موسوی‌ها پشیمان شده و بعدا خودش برگشته و آنها را پس گرفته است! (داره برای حسینی‌ها فیلم بازی می‌کنه!!!) ۲) برگه‌های مذکور با شلختگی و بی‌دقتی کارکنان دادگستری آوج، اشتباهاً و تصادفاً از پرونده کنده شده و به سطل زباله افتاده و از بین رفته‌اند! ۳) نفوذی‌های نانکلی در دادگستری اقدام به سرقت آن گواهی‌ها نموده‌اند! تا بر قاضی دادگاه مشتبه شود که فقط سادات حسینی معارض اوقاف هستند و مورد حمایت موسوی‌ها نیستند! فلذا در بین حتی سادات هم اتحادی علیه نانکلی وجود ندارد! ۴) فرد یا افرادی از موسوی‌ها که به دادگاه آوج رفت و آمد دارند و در عین‌حال برای نانکلی اوقاف هم دُم تکان می‌دهند، اقدام به حذف گواهی‌فوت‌های مذکور کرده‌اند تا برای نانکلی خوش‌رقصی نموده و ادعا کنند که موسوی‌ها با اوقاف مشکلی ندارند و هر چه هست زیر سر حسینی‌هاست! این خودفروخته‌های پفیوز چه کسانی هستند؟! اگر گزینه‌های احتمالی دیگری به ذهن شما می‌رسد، لطفا با ورود به گروههای هم‌اندیشی ذیل، بیان کنید: ۱) گروه «سید علاءالدین»: https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4 ۲) گروه «هم‌اندیشی سادات میدان»: https://eitaa.com/joinchat/1424556326Cd51a6f2d0a سیدمحمدحسینی(منتظر) کانال‌های حم؛ 💠 «سید علاءالدین»: 👇 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 «گنبد فیروزه»: 👇 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین پیام فوق‌العاده 6 چند نکته دیگر؛ ۱) تحلیل درج کلمات «مجهول‌المکان» و «می‌باشند» در دادخواست نانکلی: متهمین ۱۸ نفره نانکلی (قریب باتفاق‌شان سادات) از ساکنین روستای امامزاده علاءالدین بوده‌اند ولیکن طبق وقفنامه جعلی؛ چنانچه از اینجا هجرت کرده باشند، املاک و اراضی آن‌ها به دو دانگ موقوفه امامزاده الحاق می‌گردد. (و طبق وقفنامه اصلی در اختیار «سادات خاص» باقی می‌ماند تا آنکه نسل همه آن‌ها منقرض گردند) تصور ذهنی نانکلی غلط‌اندیش (و زنگوله‌های پفیوز وی) این بوده که اگر ادعا نماید آن‌ها «مجهول‌المکان» هستند به مفهوم این‌ست که آن‌ها در این روستا نیستند (و لابد هجرت کرده و رفته‌اند) و در نتیجه متعلقات سرزمینی آنها باید به دو دانگ موقوفه ملحق شوند! و از آنجا که مبادا دادگاه گمان کند که آنها فوت کرده‌اند (که بالتبع ورّاث آنان، ساکنین روستا هستند و بالطبع لازمست این مسئله استعلام گردد) در دادخواست خود از کلمه «می‌باشند» استفاده کرده است تا «زنده‌انگاری» را به دادگاه، القاء کرده باشد! تا چنبره فریب دادگاه تکمیل شود. زیرا اگر آن‌ها زنده باشند قاعدتاً توجه به بازماندگان آن‌ها تبادر ذهنی پیدا نمی‌کند! بنابراین دادخواست کاملاً کذّابانه نانکلی و وکیل خام‌اندیش وی بسیار هوشمندانه و مکارانه است غافل از اینکه؛ «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»! چنانکه بنده حقیر در جلسه اخیر دادگاه، فقط با سه جمله، «سازه عنکبوتی نان‌کلی» را فتیله‌پیچ کردم و قاضی محترم هم تسلیم این منطق حقوقی شد. البته خود نانکلی هم به سست بودن ادعاهای کاملا واهی خود، چنان واقف بود که جرأت نکرد حتی وکیل خود را به دادگاه تجدیدنظرخواهی خودش بفرستد! ۲) تداوم شانتاژهای جوعل‌لغ جهت حق‌بجانب جلوه دادن نان‌کلی: علیرغم توضیحات مکرر بنده در مسئله «ارائه وقف‌نامه اصلی به اوقاف توسط آ.میرشجاع» و ضرورت آن، باز هم جوعل‌لغ معرکه در تداوم رنگرزی‌های بی‌پایان خود، در صدد سمپاشی و جوسازی علیه ایشان است تا توجه اهالی را از «مقابله با نانکلی اوقاف» به «ضدیت با میرشجاع‌الدین» سوق دهد! (استعفای دروغین وی از عضویت شورا هم حلقه‌ای از زنجیره رنگرزی‌های احمقانه اوست که فقط ابلهان باور کنند!) ۳) اظهارات بنده در مقوله «موقوفه بودن دو دانگ امامزاده» امری‌ست که هیچگونه خدشه شرعی، قانونی و عرفی بر آن مترتب نیست و کسانی که ادعا می‌کنند، اعتراف بنده و اخوی (و سال‌ها قبل از ما اشاره مکتوب مرحومین؛ سیدابراهیم و سیداسدالله موسوی و سیدیوسف حسینی) به موقوفه بودن دو دانگ، بمفهوم باقی گذاشتن بهانه دخالت اوقاف در این روستاست و بجای باقی گذاشتن استخوان لای زخم بهتر است بالکل منکر موقوفه بودن دو دانگ بشویم! خصوصاً که اوقاف هم هیچگونه مدرک معتبری برای موقوفه بودن دو دانگ ندارد. ولیکن لازمست مجدداً تأکید کنم: اولاً) سزامند نیست که امام‌زاده واجب‌التعظیمی مثل سیدعلاءالدین، صاحب موقوفه نباشد و بنده شخصاً مشتاقم که موقوفه داشته باشد ولو اینکه تاکنون (حداقل در چهل سال اخیر)، عملاً نداشته است و حال آنکه چنین سیره‌ای برقرار بوده است ولیکن از وقتی که «دخالت غلط اوقاف» عجین «شیطنت مستأجرین» دو دانگ گردیده (بویژه پس از ورود حسن‌آبادی‌های سوم)، متأسفانه کلیه امور روستا و اهالی آن رو به خرابی و فساد نهاده است. مبدأ دخالت اوقاف در امور دو دانگ را اگر (۱۳۶۲/۶/۱۲ طبق مدرک https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/36 ) در نظر بگیریم تا ۱۳۸۱/۵/۳ (طبق مدرک https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/375 ) حداقل در طی ۱۹ سال، اوقاف و مستأجرین در حق امام‌زاده، خیانت ورزیده‌اند. آن‌ها حتی یک دینار هم از عوائد دو دانگ موقوفه، برای موقوف‌علیه هزینه نکرده‌اند و عجیب‌تر آنکه این حرام‌خواری خود را شرورانه به سادات نسبت داده‌اند!!! ثانیاً) قدمت موقوفه بودن دو دانگ روستا قابل انکار نیست (چنانکه در نامه برخی از آخرین نسل بزرگان سادات هم بدان اشاره شده و آنرا اخیراً باشتراک گذاشتم: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/375 ) و ما هم به این سیره جاریه اجدادی خود باید احترام بگذاریم. ثالثا) اعتراف و بلکه اصرار ما به موقوفه بودن دو دانگ این روستا، بمفهوم رسمیّت بخشیدن یا صحیح دانستن دخالت اداره اوقاف در این روستا نیست. اتفاقا اتحاد شوم حداقل چهل‌ساله «اوقاف لوطی‌خور» و «مستأجرین حرام‌خوار» در اضمحلال امامزاده، کفایت می‌کند که از هر دوی آن‌ها خلع ید گردد. لذا ما باید دنبال متولی جدید و مستأجرین جدیدی برای دو دانگ امامزاده باشیم. فلذا نیازمند «امین موقوفه»ای هستیم که «دانا، دلسوز و دلیر دین‌مدار» باشد نه امثال جوعل‌لغ که از ارائه حتی یک برگه گواهی فوت هم عاجز است و ...! رابعاً) ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 💠 «سید علاءالدین»: 👇 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 «گنبد فیروزه»: 👇 🆔 @GonbadeFirozeh

♦️امام خمینی در ملاقات با مرحوم طالقانی فرمود: والله اگر احمد دچار كوچكترين انحرافی باشد و حكمش مرگ باشد، من شخصاً او را خواهم كشت. 🔹امام سر انقلاب اسلامی با بچه خودش هم تعارف نداشت... 🚨 به لشکر سایبری قدس بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b 💠کانال چلچراغ #معارف و #احکام حم 👇 🆔 @chelcheraaqHM

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین پیام فوق‌العاده ۷ وجاهت ممانعت از حق و تصرف عدوانی شش‌دانگ: با توجه به پیامکی که برای اخوی آمده بود (آقاي سيدميرشجاع الدين حسيني پرونده شما به شماره 140122920001513562 و شماره بايگاني 0200134 به شعبه104 كيفري دو - قزوين ارجاع شد در صورت نياز به حضور، ابلاغ خواهد شد)، هنگام عزیمت از تهران به جلسه ۱۴۰۱/۳/۳ دادگاه آوج، توقفی هم در قزوین داشتم و سری هم به «شعبه ۱۰۴ کیفری دو» زدم که مسئولیت رسیدگی به شکوائیه کیفری بنده و اخوی علیه نانکلی را بر عهده دارد. قاضی پرونده به نحو نامعقولی نسبت به اصل و نیز نحوه شکایت ما خیلی عصبانی بود و حدود یکساعت بصورت سرپائی با هم صحبت کردیم و ظاهراً متقاعد شد که لایحه ۵ صفحه‌ای مرا مطالعه کند! یکی از موضوعاتی که بحث کردیم راجع به درج عنوان «تصرف عدوانی و ممانعت از حق» در شکوائیه ما بود که جاهلانه گمان می‌کرد، تهمت است و واقعیتی ندارد! فلذا گفت: تقاضای صدور کیفرخواست ما علیه نانکلی، وجاهت قانونی ندارد! وی که از حجم پرونده متشکله ما علیه نانکلی، خیلی ناراحت و عصبانی بنظر می‌رسید و اینکه بعلت حجم دعاوی مطرح در شعبه، مجال مطالعه چنین پرونده‌هائی را ندارد، اتهام تصرف عدوانی را دروغ و بهتان می‌پنداشت و لذا می‌گفت: وقتی کل شش‌دانگ روستا در اختیار خود اهالی‌ست، شما به چه حقی او را متصرف عدوانی، جلوه داده‌اید؟! متقابلاً برای ایشان توضیح دادم: اولا) با توجه به مدارکی که ما در پرونده ارائه داده‌ایم، ایشان خودشان صریحاً بر ادعای «تصرف» و «تملک» تأکید دارد. و اگر بازپرسی شعبه یکم دادسرای قزوین، به وظیفه خود عمل می‌کرد و قبل از «صدور منع تعقیب نانکلی» اقدام به تجمیع مدارک و بخشنامه‌های غیرقانونی اوقاف به ادارات آوج و شورای روستا و دهیار آن می‌نمود، تعداد مدارک دال بر ادعای تصرف و تملک وی بیش از این‌ها می‌بود. ثانیاً) تصرف عدوانی، صرفاً به اشغال ظاهری و بگیر و ببند و حضور فیزیکی و مسلحانه و پلمپ و... نیست. همین که ایشان بصورت غیرقانونی و بدون برخورداری از هرگونه وقفنامه معتبر و سایر مدارک محکمه‌پسند، کلیه ادارات محلی را وادار به ترک خدمت به اهالی نموده است یا هرگونه سرویس‌دهی آنها را مشروط به تبدیل مالکیت اهالی به عقد استیجاری در قالب قرارداد زوری و تحمیلی با اوقاف کرده است و در نتیجه فعالیتهای قانونی کل روستا را قفل کرده است، اگر «ممانعت از حق و تصرف عدوانی» نیست، پس چیست؟! تصرف عدوانی و ممانعت از حق که شاخ و دم ندارد. اوقاف نانکلی نه ذی‌حق است و نه ذی‌صلاح که اهالی یک روستا را عجولانه به چارمیخ بکشد و تا آستانه جنایت‌آفرینی پیش ببرد و... و کل اهالی بناحق در عسر و حرج به سر می‌برند. مضافاً که انگیزه نانکلی، اغراض شخصی اوست تا اختیارات اداری و تکالیف قانونی وی و... در اینجا بود که قاضی (شیخی نسبتا جوان) ظاهراً از عصبانیت خود کوتاه آمد و قول داد که لایحه نسبتاً طولانی مرا بخواند و امیدوارم به قول خود وفا کند! (اگرچه قدری بعید است! لطفا به توضیحات بنده در https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/354 مراجعه کنید) البته از این جهت حق داشت که لایحه کیفری نباید طولانی و حجیم باشد! بنابراین؛ سایر اهالی محترم، عنایت کنند که لایحه کیفری‌شان علیه نانکلی بیش از یک صفحه نباشد و در اتهام ممانعت از حق و تصرف عدوانی به نانکلی به مدارک ذیل نیز اشاره نمایند: ۱) بخشنامه (۱۴۰۰/۱۲/۴) اوقاف به شورای روستا: «روستای امامزاده اعلا الدین به پلاک ۱۱۷ اصلی بخش ۱۰ قزوین برابر اسناد و مدارک و جریان ثبتی به میزان ۶ دانگ تحت تملک موقوفه می‌باشد» + «متصرفینی که تاکنون اقدام به تنظیم سند اجاره نزد موقوفه ننموده‌اند و همچنین افرادی که قصد انجام معامله دارند ضمن مراجعه به امین موقوفات (آقای سیدمحمدحسینی) نسبت به تعیین تکلیف مورد تصرف خود اقدام نمایند» ۲) دادخواست بدوی (۱۴۰۱/۵/۱۲) نانکلی: «مطابق وقفنامه ضمیمه شده [جعلی] موقوفه محمدحسین‌خان و محمدکاظم (امامزاده علاءالدین آوج) تحت مالکیت اداره خواهان [اداره اوقاف بوئین‌زهرا] می‌باشد» ۳) ادعای وکیل نان‌کلی در دادگاه: «نماینده حقوقی خواهان [اوقاف] مفاداً بیان داشته که دو موقوفه محمدحسین خان و محمدکاظم در روستای امامزاده علاءالدین وجود دارد که شامل زمینهای کشاورزی می‌باشد و وقف عام می‌باشد و متولی ندارد و موقوفه متصرفی است به این صورت که در تصرف اداره اوقاف است» (دادنامه مورخه ۱۴۰۱/۸/۲۶ آوج) ۴) لایحه دفاعیه [!! تجدیدنظرخواهی وکیل نانکلی]: «محکومیت خواندگان [۱۸ متوفا] در راستای «صیانت و حفاظت از حقوق موقوفات» بتاریخ ۱۴۰۲/۳/۳ ضمنا با توجه به سیطره مؤثر نانکلی‌ها در قزوین، بهتر است شکوائیه خود را در تهران دنبال کنید. ..ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 💠 «سید علاءالدین»: 👇 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 «گنبد فیروزه»: 👇 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۰۹۸): لایحه تقاضای کیفرخواست علیه نانکلی؛ (بخش ۰۱): ارائه شده به دادگاه کیفری دو (شعبه ۱۰۴ جزائی) قزوین بصورت دستی و حضوری (بدون اخذ رسید!): بسمه تعالی دادستان محترم عمومی و انقلاب استان قزوین با سلام و احترام باستحضار می‌رساند؛ عطف به «صدور قرار منع تعقیب» آقای مجید نانکلی (مدیر اداره اوقاف بوئین‌زهرا) توسط بازپرسی شعبه یکم دادسرای کیفری قزوین (موضوع تصمیم نهائی شماره 140122390003517097 مورخه ۱۴۰۱/۱۲/۱۱) و اعتراضیه شاکیان به قرار مذکور (در مهلت مقرر)؛ چنانچه مدیران ادارات دولتی، مصون از «محاکمه و مجازات قانونی» نیستند و دادستانی استان هم از اختیارات تحت پیگرد قرار دادن مدیران متخلف و مجرم دستگاههای دولتی برخوردار است، مستدعی است دستور فرمائید هرچه زودتر کیفرخواستی علیه مشار الیه و تحت تعقیب قرار دادن ایشان صادر گردد. لازم به ذکر است؛ ۱) به دنبال حفاری‌های غیرمجاز متعدد و متناوب در روستای امامزاده علاءالدین (و نیل برخی از اهالی بیسواد روستا از کارگری کف بازار به ثروت‌های افسانه‌ای) و هر دفعه، ارسال چندین گزارش از حفاری‌های غیرقانونی به فرمانداری آوج، اداره میراث فرهنگی، اداره اوقاف و سایر ادارات ذی‌ربط، در خلاء اقدامات اصولی آن‌ها، متأسفانه اداره اوقاف بوئین‌زهرا «بدون اتکاء به سند یا وقف‌نامه‌ای معتبر» (و تبانی با اعضای شورای روستا) در صدد تصاحب شش‌دانگ این روستای بیش از ۲۰۰ ساله (دارای امام‌زاده‌ای به قدمت بیش از ۷۰۰ سال) برآمده و وقایع تلخی از جمله «اقدامات جنایتکارانه‌ای علیه تنها دهیاران بومی» که تسلیم نقشه شوم اوقاف (فروپاشی روستا و خالی از سکنه شدن آن!) نشدند، رقم زد و هنوز هم (علیرغم «صدور حکم بطلان دعوا» توسط دادگاه آوج علیه دادخواست کاملا کذب اوقاف مبنی بر تقاضای نامشروع و غیرقانونی و مکارانه ابطال قدیمی‌ترین اسناد اجداد اهالی، یعنی اظهارنامه‌های ثبتی دهه ۲۰-۱۳۱۰ متهمین ۱۸ گانه اوقاف که دهها سال از فوت آنها گذشته) زمینه‌های تشدید اختلافات اهالی و وقوع جنایاتی مشابه، متاسفانه به قوت خود باقیست و چنانچه رئیس اداره اوقاف بوئین که مرتکب تخلفات و بلکه جرائم آشکاری علیه اهالی روستا بویژه سادات محترم آن، گردیده مؤاخذه و مجازات نشود، باید شاهد فروپاشی جنایت‌آمیز این روستا و ای بسا قتل عام سادات حسینی و موسوی و بالتبع غریبی امام‌زاده سیدعلاءالدین باشیم! ۲) رسیدگی به پرونده جنایتی که علیه آقایان، سید میرشجاع‌الدین حسینی و سید میرحامد حسینی بعنوان (تنها دهیاران بومی روستای تابعه قزوین در طی دو دهه اخیر) و پیگیری سرنخ‌هائی که آشکار گردیده است، اگر بر عهده نظام قضائی این استان نیست، پس بر عهده کیست؟! و چرا بازپرس محترم شعبه مذکور بدون جمع‌آوری مستندات و استعلاماتی که تقاضا شد و نشد و بدون بررسی لازم ابعاد مختلف پرونده، از صدور کیفرخواستی که مورد تمنای اهالی بویژه سادات معزز روستاست، امتناع ورزید؟! ۳) توطئه کثیف و جنایت‌کارانه‌ای که رخ داد در دو محور قابل توجه جدی و بررسی عمیق است: ۳/۱) زمینه‌های بالقوه و بالفعل در ایجاد (جنایتی واقعی پس از حضور نانکلی اوقاف در روستا و جاسوس‌پروری و نفوذی‌پروری وی رخ داده است) ۳/۲) زمینه‌های بالقوه و بالفعل در بقاء (امکان تکرار جنایت تا زمان خلع ید اوقاف از روستا و اذناب کثیف آن در روستا کماکان به قوت خود باقیست) پرونده رسمی این جنایت سبعانه و ترور آشکار در روز روشن در دادگاه آوج، اگرچه (با جان سالم به در بردن دهیاران از مجروحیت و مصدومیت شدید این سوءقصد ناجوانمردانه توسط چاقوکش‌های تحریک‌شده و معترف به حماقت خود!)، با وساطت برخی اشخاص محترم (اما بدون بصیرت!) و با رضایت کراهت‌آمیز مضروبین و مجروحین، (بدون مجازات درخور عاملان و آمران و حامیان این ترور وحشیانه) مختومه گردید ولیکن علل وقوع و علت اصلی آن، متاسفانه بحال خود رها شد و حال آنکه تمامی زمینه‌های جنایت مذکور به قوت خود باقیست و بلکه تشدید هم شده است و هیچ بعید نیست در آینده نزدیکی، خون‌های بیشتری ریخته شود و حداقل آنکه اختلافات تلخی، اتحاد و آرامش اهالی و بلکه پایداری روستا را نابود سازد. جُرم سنگین دهیاران مورد هجوم تروریستی، تلاش و تکاپوی طاقت‌فرسا در امر عمران و آبادانی روستا جهت دعوت به بازگشت اهالی به روستا و نیز رفاه و دسترسی‌های مناسبتر زوار محترم امامزاده بوده که خلاف اشتهای حفارهای حریص روستاست که دنبال خالی‌سازی روستا از سکنه و زوار هستند! (ادامه در https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/392 ) ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۰۹۹): لایحه تقاضای کیفرخواست علیه نانکلی؛ (بخش ۰۲): ارائه شده به کیفری دو (شعبه ۱۰۴ جزائی) قزوین بصورت دستی و حضوری و متأسفانه بدون اخذ رسید و ثبت دبیرخانه‌ای (ناشی از اهمال و شتاب عجولانه بنده و اعتماد نامعقول و بی‌جا به دادگاه!)؛ (تتمه پیام https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/391 ): ... فلذا مستدعی است با عنایت به مفاد «خلاصه‌نامه فتنه خونین» روستای امامزاده علاءالدین (که به پیوست این عریضه تظلم‌خواهی، تقدیم محضرتان می‌گردد)، دستور فرمائید؛ هرچه زودتر مسئولین ادارات اوقاف بویژه آقای مجید نانکلی (از زمینه‌سازان توطئه مذکور و آخرین آنها؛ دادخواست مملو از دروغ و بهتان وی علیه اجداد اهالی) تحت تعقیب کیفری قرار بگیرند. (چرا صدور قرار منع تعقیب؟!!!) ضمنا موعد رسیدگی به دادخواست تجدیدنظرخواهی نامبرده (با ورود اینجانب بعنوان اعتراض شخص ثالث) در دادگاه آوج؛ ۱۴۰۲/۳/۳ تعیین گردیده است. والسلام طلبه بسیجی؛ سید محمد حسینی (منتظر) نماینده جمعی از سادات حسینی و موسوی روستای امامزاده علاءالدین در امر مقابله با چنگ‌اندازی‌های نامشروع و غیرقانونی و نامتعارف اداره اوقاف در روستا و أحدی از شکات پرونده کلاسه 140122920001513562 (شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب قزوین) فروردین ۱۴۰۲ ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۰۰): لایحه تقاضای کیفرخواست علیه نانکلی (بخش ۰۳) ارائه شده به مقامات قزوین و ضمیمه نامه به دادستان: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/391 بسمه تعالی خلاصه‌نامه «قصه فتنه خونین اقدام تروریستی علیه تنها دهیاران بومی» روستای امامزاده سید علاءالدین و نقش بارز اداره اوقاف بوئین‌زهرا در این ماجرای جنایتکارانه! ۱) ماجرای تلخ حمله تروریستی به دهیاران بومی این روستا از آقای مجید نانکلی آغاز می‌گردد که در سوز و سرمای بهمن ماه ۱۳۹۴ بصورت مخفیانه و به مدت چندین شبانه‌روز، مورد میزبانی و پذیرائی یکی از مستأجرین دو دانگ موقوفه امامزاده (آقای حسن حسن‌آبادی)، که اینک ریاست شورای روستا را هم به چنگ آورده است قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که؛ این واقعه بسیار عجیب، بدنبال گزارشات متعدد حفاری‌های غیرمجاز توسط اولین دهیار بومی در پائیز همان‌سال صورت گرفته است که مسابقه تحریک‌آمیز به گردن گرفتن دیه در بین برخی از نانجیب‌های روستا برای قتل او را بدنبال داشت! حضور مخفیانه و پنهانی نانکلی در سردترین ماه روستا و سرکشی به یکایک خانه‌های اهالی (به بهانه متراژ خانه‌های اهالی! و بدون هیچگونه هماهنگی با دهیار و شورای روستا!)، پیامد وقوع حفاری‌های غیرمجاز در جوانب عمارت بقعه مبارکه امامزاده و نیز خانه‌های اطراف آن، بسیار معنی‌دار است! انتخاب مقطع برف و بوران سرد بهمن‌ماه برای حضور و فعالیت میدانی سه شبانه‌روزی مجیدنانکلی در این روستا (که در بین اهالی به ماجرای «چکمه سفید» مشهور شده است و احتمالا دستگاه همراه وی گنج‌یاب بوده نه متراژ!) از آنجهت صورت گرفته است که نه تنها قریب باتفاق اهالی حضور ندارند (زیرا اهالی این روستا همانند اهالی سایر روستاهای همجوار معمولا زیست فصلی دارند) بلکه معدودی از اهالی هم که احیانا حضور دارند در این ماه معمولا از خانه‌های پرده‌کشیده خود خارج نمی‌شوند تا شاهد باشند که فرضا در معابر چه می‌گذرد! ۲) بافت جمعیتی ساکنین این روستای ۶۰ هکتاری از قدیم‌الایام آن (با قدمتی کمتر از ۳۰۰ سال و با جمعیتی کمتر از ۱۰۰۰ نفر) عبارتند از: - حدود یک‌ سوم؛ سادات حسینی ۱ و ۲ (= مالکین دو دانگ) - حدود یک‌ سوم؛ سادات موسوی ۱ و ۲ (= مالکین دو دانگ) - حدود یک ‌سوم؛ غیرسادات یعنی؛ داودی‌های ۱ و ۲ و ۳ + حسن‌آبادی‌های ۱ و ۲ و ۳ + میرزائی‌ها + معینی‌ها + جدیدالورودها (= زارعین و مستأجرین دو دانگ موقوفه امامزاده یا یک‌ سوم روستا که فاقد ثبت رسمی یا سند معتبر وقفیت است!) {مراد از ۱ و ۲ و ۳ اشاره به تفاوت اجداد قبلی ایشان است} مجموع این طوائف (حداقل ۱۰ گانه مذکور) معمولا دهه‌ها و بلکه سده‌ها در صلح و صفا زیسته و به مرور زمان، پیوندهای خانوادگی چنان متراکمی یافته‌اند که نامهای خانوادگی آنها صرفا در شناسنامه‌هایشان متفاوت است وگرنه همگی با هم انواع قرابت‌های نسبی و سببی درهم تنیده‌ای دارند که تفکیک‌ناپذیرند و کل اهالی ظاهرا در حکم یک خانواده بزرگ و پر جمعیت به شمار می‌روند که این نسبت‌ها با اهالی روستاهای مجاور هم بسی توسعه یافته است! ولیکن از دهه ۵۰ به بعد عمدتا بصورت فصلی (و تقریبا متناسب با مراجعه زوار محترم امامزاده) در آن حضور دارند و البته بعد از لوله‌کشی گاز تدریجا بر اهالی سردنشین روستا افزوده می‌شود. هجمه جنایتکارانه به دهیاران بومی روستا اگرچه توسط اراذلی از جدیدالورودهای روستا صورت گرفت ولیکن در ورای آنها تحریکات برخی از طوائف قدیمی عمدتا غیرسادات مذکور (مستأجرین دو سوم از دو دانگ روستا) مؤثر بوده است که از حمایت مدیران متخلف و مجرم اوقاف محل برخوردار بودند و سوابق حفاری‌های غیرمجاز هم عمدتا در بین همان‌ها قابل ردگیری هستند! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۰۱): لایحه تقاضای کیفرخواست علیه نانکلی (بخش ۰۴): ارائه شده به مقامات قزوین و ضمیمه نامه به دادستان: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/391 ادامه پیام https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/393 ۳) در موضوع رؤسای روستا هم همین‌قدر قابل اشاره است که؛ مرحومین؛ سیداسداله موسوی، سیداسحاق حسینی و عباس حسن‌آبادی بترتیب از کدخداهای قبل از انقلاب اسلامی بودند و بعد از انقلاب؛ ریاست روستا بر عهده هیئت امناء روستا بوده است که آخرین رئیس آن؛ سیدمیرشجاع‌الدین حسینی بود که بعنوان اولین دهیار بومی روستا هم منصوب گردید و در ایجاد و تشکیل اولین شورای رسمی روستا (و نیز دومین آن) نقش بارزی داشت. دومین و آخرین دهیار بومی هم پسر ایشان بود (که باتفاق در دوره دوم شورای روستا مورد حمله ددمنشانه تحریک‌شده‌ها - به قصد قتل! - قرار می‌گیرند و بعد از آنها شوراهای روستا از انتصاب دهیار بومی بصورت مشکوکی امتناع ورزیدند!). ترکیب شوراهای سه دوره روستا عبارت بودند و هستند از؛ حسینی‌ها ۳ نفر در ۳ دوره + حسن‌آبادی‌ها ۲ نفر در ۲ دوره + موسوی ۱ نفر در ۱ دوره. ضمنا آخرین امام‌جماعت تأثیرگذار در امور راهبردی و معنوی روستا (مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج‌آقاسیدمیربابا حسینی) دارای مکتبخانه و پس از مهاجرت زمستانه اهالی، دارای هیئت مذهبی سیار در تهران بوده است که بعد از انقلاب، فعالیت همه آنها تدریجا به محاق افتادند! آ.سیدمیرشجاع پسر ارشد اوست و نگارنده این لایحه، پسر دوم آن‌مرحوم. ۴) بعد از وقوع متعدد (و بلکه در طی) حفاری‌های غیرمجاز و پیدا شدن سر و کله نانکلی اوقاف در روستا (ابتدائا بصورت مخفیانه!)، اداره اوقاف بوئین، پاتوق دو نفر از اهالی، یعنی؛ آقایان؛ احمد داودی (داماد یکی از مستأجرین موقوفه و پسر یکی از مستأجرین سابق موقوفه) و حسن حسن‌آبادی (پسر آخرین کدخدای روستا و یکی از مستأجرین موقوفه) گردید که اولی به ریاست هیئت امناء امامزاده و دومی به ریاست شورای روستا رسیدند (و هنوز هم این سمت‌ها را دارند)! بنظر می‌رسید مأموریت آنها بسترسازی تصاحب شش‌دانگ روستا توسط اداره اوقاف است! (البته با تبدیل سادات - مالکین چهاردانگ - به مستأجرین امامزاده و نیز تبدیل غیرسادات - مستأجرین دو دانگ موقوفه - به مالکین شش‌دانگ!) لذا این نقشه شوم خود را طی مراسمی در سال ۱۳۹۵ با حضور مقامات محلی رسمیت بخشیدند که با سخنرانی غیرمنتظره بنده (با هماهنگی دهیار بومی) نقش بر آب شد و بعد از آن بود که اداره اوقاف، اقدام به مکاتبه رسمی با دهیار نمود و از مفاد وقفنامه‌ای جعلی، حرف به میان آورد! و همزمان شایعه‌ای بهت‌آور در روستا پیچید که سادات این روستا اصالتی ندارند و «مشتی افغانی موقوفه‌خوار» (=حرام‌خوار!) بوده و هستند!! و ادامه این جوسازی‌ها و شایعات، زمینه‌های ترور دهیاران بومی را فراهم ساخت که زیربار همکاری با خواسته‌های نامشروع اوقاف نرفتند! ۵) بعد از شکست میدانی نقشه مکارانه اداره اوقاف برای تصاحب شش‌دانگ روستا، رئیس قبلی آن اداره (محمدرضا رحمانی) اقدام به مکاتبه رسمی با دهیار (آ.سیدمیرشجاع‌الدین حسینی) نموده و با اشاره به وقفنامه جعلی (منسوخ بتاریخ ۱۲۹۷ قمری)، ادعا می‌کند که اولاً «مالکیت سادات» مشروط به «حضور و حیات» آنان در روستاست و ثانیاً آنان روستا را ترک کرده‌اند فلذا شش‌دانگ روستا باید تحت تملک اوقاف قرار گیرد! (علیرغم آنکه آن اداره از جریان تخصیص وامی برای احداث سد خاکی روستا در سال ۱۳۷۵ مطلع گشته بود که نشانه توسعه روستاست نه متروکه شدن آن) اولین دهیار روستا طی سه جوابیه؛ ضمن تکذیب «هجرت سادات از روستا» و در اختیار قرار دادن نسخه‌ای از «صورتجلسه حل اختلاف مالکین و مستأجرین» روستا (مشهور به وقفنامه اصلی و ناسخ بتاریخ ۱۲۹۹ قمری) تلویحا به اداره اوقاف هشدار می‌دهد که مراقب شیطنت مرتبطین خود باشد! (غافل از اینکه؛ شیطان اصلی ماجرا، مجید نانکلی است!) ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۰۲): لایحه تقاضای کیفرخواست علیه نانکلی؛ (بخش ۰۵): ارائه شده به مقامات قزوین و ضمیمه نامه به دادستان: https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/391 ادامه پیام https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/394 ۶) در سال ۱۳۹۶ بدنبال برگزاری بی‌سابقه مراسم مشکوکی که اشاره شد و نیز گزارش دهیار روستا در باره فقدان (و احتمالا سرقت و امحاء) مشکوک محتویات پرونده سادات - مالکین - روستا در اداره اوقاف بوئین‌زهرا، سادات روستا که از جانب اوقاف و اذناب آن، نسبت به اضمحلال مالکیت صدها ساله اجدادی و نیز «ید تصرفی مالکانه» خود، احساس خطر کرده بودند در دوره دوم انتخابات شورای روستا (۱۳۹۶ معادل دوره پنجم کشوری)، هر سه نفر شورا را از سادات بر می‌گزینند (بر خلاف دوره اول که نسبت به غیرسادات هیچگونه بدبینی و بی‌اعتمادی نداشتند و شورا را - به سفارش دهیار منتخب بخشدار آوج - مطلقا به غیرسادات سپرده بودند! غافل از آنکه رئیس آن شورا - آقای حسن حسن‌آبادی که پسر آخرین کدخدای روستا هم بوده - بعنوان یکی از مستأجرین اصلی دو دانگ موقوفه به همراه آقای احمد داودی - منصوبه اوقاف بعنوان رئیس هیئت امناء امامزاده -، مشغول مراودات غیرمتعارفی با اوقاف هستند!). ولیکن اداره اوقاف یکی از آنها را بعنوان «امین موقوفه» منصوب می‌کند که هنوز هم این مسئله «تعارض منافع» ادامه دارد! وقتی که اعضای شورای دوم (هر سه از سادات) جهت پیگیری جواب نامه‌های دهیار به اداره اوقاف مراجعه می‌کنند، آقای رحمانی با عصبانیت و طی برخورد زننده‌ای با آنها، به سادات روستا، تهمت «موقوفه‌خوار»ی می‌زند! اخیرا آقای سیدمحمدحسینی (فرزند سیدعابدین) بعنوان «امین موقوفه» و عضو شوراهای دوم و سوم روستا در گروه مجازی خود از آن واقعه چنین یاد کرده است: «اقا سید کاظم و سید احمد و سید محمود همراه من داخل دفتر رئیس وقت اداره رحمانی شدیم بعد سلام ووو تا متوجه شد از روستای امامزاده آمده ایم با الفاظ زننده مثل این کلمه(برید پی کارتان موقوفه خوران) حتی نزدیک بود بین ما و ایشون درگیری فزیکی بعمل بیاد بدون هیچ نتیجه ایی اوقاف را ترک کردیم»! و بعد از آن بود که شایعات «افغانی و غیراصیل بودن سادات» و «حرام‌خوار بودن سادات» توسط غیرسادات روستا طنین‌انداز شد! و بر تشدید اختلافات و جوسازی‌های بی‌سابقه افزود و زمینه‌های روانی ترور فیزیکی دهیاران بومی (سیدمیرشجاع و سیدمیرحامد) را رقم زد! ۷) اینجانب (نگارنده این سطور) بلحاظ روحانی بودن (و نیز پسر حجت‌الاسلام والمسلمین مرحوم حاج‌سیدمیربابا که ملجأ اهالی بودند) مورد مراجعه تعدادی از اهالی قرار گرفته و طی نشستی برای هم‌اندیشی پیرامون چگونگی حل و فصل مسئله نزاعی اوقاف با سادات، حداقل ۲۳ نفر از آنان، نمایندگی دادند که پیگیر دفاع از حقوق و منافع آنان باشم و علیرغم آنکه اراضی روستائی بنده در عرصه شش‌دانگ مورد دعوای اوقاف نیستند، فی‌سبیل‌الله و نیز دفاع از حیثیت اجدادی خود و همچنین دفاع از حریم حرم امام‌زاده علاءالدین، مصمم شدم با جهاد تبیین خود کلیه اهالی را با خود همراه سازم و طی یکی از پیامهای خود در فضای مجازی نوشتم: «شما به هر مسئله‌ای که فکر کنید باید به علت حساسیت ویژه نانکلی به این روستا هم دقیق‌تر بنگرید: آیا نانکلی در ۲۶ روستای دیگری که موقوفه دارند، عضو مخفی گروههای مجازی اهالی آنها شده؟ و مشغول جاسوسی از اوضاع و احوال آنها هم بوده است؟! آیا در همه آن روستاها هم خالق حماسه چکمه سفید است؟! (و در برف و بوران به تک تک منازل مردم سرکشی و ابعاد آنها را مثلا متر نموده است؟!) آیا در همه آن روستاها هم میهمان شبانه‌روزی اعضای شورای آن‌ها قرار گرفته است؟! آیا با اعضای شورای آن روستاها هم رفاقتی در حد رفت و آمد خانوادگی برقرار کرده است؟! آیا در برجام‌های خود با اهالی آن روستاها هم براحتی بدعهدی می‌کند؟! آیا ...؟! بنده بسیار بعید می‌دانم! آیا غیر از دفینه‌ها و عتیقه‌های زیرخاکی این روستا (که احتمالاً حداقل دو خانواده را از کارگری کف بازار ناگهان به ثروتمندی چشمگیری سوق داده!) ویژگی‌های دیگری در این روستا هست که ما خودمان از آن‌ها بی‌خبریم؟! آیا این روستای سنگلاخ و پر از دره‌ها و شیب‌های تند، از اراضی همواری برای کشت و زرع مکانیزه برخوردار است؟! آیا این روستا از نعمت آب کشاورزی و باغداری و دامداری مکفی و حتی از آب شُرب لازم برای اهالی و زوار برخوردار است؟! (تا چه رسد به صادرات آن به روستاهای همجوار!) آیا این روستا ظرفیت تولید درخت برای فروش داشته است؟! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh