eitaa logo
گنبد فیروزه
63 دنبال‌کننده
516 عکس
153 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبوب‌ترین نام پسر در انگلیس کدام است؟؟ ♨️ پیش‌بینی مهم؛ ⁉️ کدام ، دین غالب دنیا خواهد شد؟؟ ________________________________ به مناسبت ایام ولادت باسعادت پیامبر اکرم(ص) 💠 به کانال روشنگری با کلیپهای مستند و معتبر با ارسالات محدود بپیوندید👇 @Roshangaree1 ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 💎 مثلث طلائی رهبری یک واقعی برای با و ، نیازمند سه سلاح «راه‌بردی/کاربردی» است که عبارتند از: ۱) شرح صدر؛ هیچ رهبری بدون این ، قادر به و کسب نیست. لذا (ع) وقتی مأمور به مواجهه با شد (یا موسی اذهب الی فرعون إنه طغی) اولین تقاضای آنحضرت دریافت «شرح صدر» بود (رب اشرح لی صدری)! گاهی معادل دیده می‌شود و حتی بعضی از بزرگان هم مرتکب این خبط و خطای عجیب می‌شوند! و حال آنکه، «سعه صدر» از جنس است (که از اصلی‌ترین یک رهبر الهی‌ست) ولی «شرح صدر» از جنس است که از و ایمانی به شمار می‌رود. (ص) هم دریافت‌کننده این عنایت و بود (أ لم نشرح لک صدرک؟). «عهد الهی» هرگز به و نمی‌رسد ولو اینکه از (ع) باشد (لا ینال عهدی الظالمین) رهبری که متکی به «شرح صدر» باشد، هرگز در دام‌های فریب و نیرنگ دشمنان و اذناب آنها نمی‌افتد. او با قادر به نظارت (نه رؤیت) بر همه پشت‌پرده‌های دشمنان است. کسی که دارای «شرح صدر» باشد، هیچوقت کانالیزه نمی‌شود و عمدتا متکی به الهامات و اخبار غیبی است. که هرگز فریب هیچ دشمن و منافق منحرفی را نخورد از چنین عنایتی برخوردار بود. امام خامنه‌ای هم تاکنون در مواجهه با دشمنان نشان داده‌اند که از این عنایت الهی بی‌نصیب نیستند. ۲) آسانی امر؛ هیچ رهبری بدون این عنایت و عهد الهی به نمی‌رسد و قاعدتاً بدون ، پیشبرد کارها با سختی و صعوبت غیرقابل تحمل همراه خواهد بود. لذا حضرت موسی(ع) بعد از «شرح صدر» تقاضای «یُسر فی الامر» کردند (... و یسّر لی امری) و البته اصل و اساس همانا و است که سخت‌ترین امور جهان است. اگر پروردگار متعال را آسان‌سازی ننماید، هیچ رهبری (ولو متکی به شرح صدر!) به نتیجه مطلوب واصل نخواهد گشت! بنظر می‌رسد که برای این عنایت هم تا حدودی مهیاء گشته است و علیرغم سختی‌ها و صعوبت‌های فراوان و گسترده و متنوع، آسان‌سازی‌هائی هم از ناحیه خدای تبارک و تعالی جاری بوده است و خواهد بود ان‌شآءالله (إن مع العسر یسرا، ثم إن مع العسر یسرا)! ۳) خوش‌بیانی؛ مراد از ، سخنانی است که عالمانه، متواضعانه و نافذانه باشد. هیچ رهبری بدون خوش‌بیانی قادر به با طاغوت نیست. لذا حضرت موسی(ع) دریافت چنین عنایتی را در رتبه سوم استدعای خود قرار داد (و أحلل عقدة من لسانی) این عنایت الهی موجب می‌گردد که بدون هیچگونه ضعف و فساد بیانی و تبیینی و گره در گفتار اقدام به روشنگری دوست و دشمن نماید. این عنایت هم تاکنون شامل حال رهبری ایران بوده است، آنهم بنحو أکمل. بنابراین «عنایات لازمه الهی» (مثلث طلائی رهبری) از سوی قادر متعال بسوی و تاکنون جاری و ساری بوده است و لذا طاغوت عصر ما ( ) هم همچون فرعون عصر موسی(ع) «غرق خواهد شد»! ان‌شآءالله «إنّ ربی معی»! فتأمل. ✍ سیدمحمدحسینی (منتظر) تیر ۱۳۹۹ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۱): صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۴) در پیام قبلی👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/702 سخن از توازن اعتباری شد که به سود حاج‌صفوت و به زیان اهالی امامزاده در جریان است و لازمست چنین اشکال زیرساختی هرچه زودتر ترمیم گردد. کسانی که از قدرتی (اقتصادی، اجتماعی و...) برخوردار هستند معمولاً واقفند که در اتاق شیشه‌ای به سر می‌برند و لذا معمولاً محتاط می‌شوند و براحتی خود را در معرض حمله قرار نمی‌دهند. البته بعید نیست که مرتکب اشتباه محاسباتی هم بشوند. سرمایه‌داری مثل صفت داودی (ولو با وامی که به چنگ آورده) قاعدتاً نباید جرأت کند که به اراضی یک جمعیت، تجاوز نماید ولیکن وقتی که رخ داده است باید گویای آن باشد که قبل از تجاوز، جای پای خود را محکم کرده است! اجازه بدهید مستقیماً بروم سراغ اصل مطلب! در مقطعی، دهیار بومی روستا (حاج‌میرشجاع) در تکاپوی آن بوده که با حفر چاه در رودخانه نقاش، آب مورد نیاز اهالی را تأمین نماید. او قاعدتاً دوندگی‌های فراوانی را انجام می‌دهد تا ادارات ذی‌ربط آوج و قزوین را بخط کند تا به هدف مذکور نائل گردد. ولیکن همزمان، فردی مثل حاج‌صففت هم در صدد خنثی‌سازی فعالیت‌های حاج‌میرشجاع بر می‌آید اما در این نبرد، صففت پیروز می‌شود و میرشجاع، شکست می‌خورد! در آسیب‌شناسی قضیه، معلوم می‌شود که برخی از اهالی روستای امامزاده (از شدت حسادت و حماقت و...!) به همپالگی صفوت و... درآمده و مرتکب غلط‌های اضافی می‌شوند. این خائنین، در عین‌حال مظهر بارز عشّک هم هستند. زیرا فریب وعده واهی حاج‌صفت را می‌خورند! آقای داودی به اینها وعده می‌دهد که بزودی اقدام به احداث سدی در انتهای جنوبی جنگلهای نقاش خواهند کرد که انشعابی (لوله ۴یا۵) هم به امامزاده خواهند داد و این‌ها می‌توانند آن را به نام خود ثبت نموده و برای اهالی پُز بدهند و مِنّت بفروشند! بشرطی که با پروژه چاه میرشجاع، مخالفت کنند. و این الاغ‌های ابله، باور کرده و در واقع خریّت و حماقت خود را به دشمن ثابت می‌کنند و لذا در دام فریبکار افتاده و با آنها هماهنگ می‌شوند و در ادارات ذی‌ربط محلی فضولانه خود را قیّم اهالی جا زده و با حفر چاه و انتقال آب آن به امامزاده مخالفت می‌ورزند! متجاوزین، قبل از «تحمیق دخوهای امامزاده»، سعی می‌کنند آ.میرشجاع را بفریبند (با همان وعده انشعاب لوله ۵ از سدی موهوم در کاروان‌گاه نقاش) ولیکن اخوی، اعتنایی نکرده و پروژه چاه خود را دنبال می‌کند. قاعدتاً چنین اراذلی که بسادگی گول می‌خورند (و شاید هم رشوه می‌گیرند) اساساً حق ندارند در صف مبارزه با متجاوز، حتی یک کلمه حرف بزنند تا چه رسد به اینکه بخواهند پرچمداری نمایند! و از کجا معلوم که برای به شکست کشانیدن مبارزه احتمالی اهالی امامزاده، باز هم با متجاوز، هماهنگ نباشند؟! اهالی روستا چرا باید به چنین افرادی، اعتماد کنند؟! وقتی که بنده از اخوی پرسیدم؛ تجاوز صفت به زمین‌های ما از چه زمانی شروع شد؟! برایم نوشت: «... متاسفانه با اتمام مسئولیت من [دهیاری روستا] که به دلایلی، تمایلی به دخالت در کار مسئول بعدی را نداشتم. نتیجتا صفت، سیف‌الا، طیب احمدی و دیگر نقاشیها به سازمان [آب] فشار آوردند و برنامه نیمه‌کاره‌ای که حداقل ۴۰ درصدش انجام گرفته و آب فراوانی بصورت یک برکه در آورده بودند را تعطیل کرده و رفتند»! از اخوی، وقتی جزئیات بیشتری از ماجرای چاه عمیق را جویا شدم، نوشت: «در مورد دستور اکید استاندار قزوین، عوامل سازمان آب برای اجرای دستور حفر چاه در رودخانه نقاش برای ده ما، آمدند در داخل رودخانه نقاش دو تا دره بزرگ حفر کردند. ولی این دو نفر( البته بنا به سابقه حماقت‌هایشان حدس میزنم) رفته و گفته بودند: ما از این آب نمیخواهیم! (قبلا این صفّت بی‌صفت و یحتمل برادرش مرحوم سیف‌اله این دونفر را فریب داده و گفته بودند: شما از حفر چاه در اینجا انصراف بدهید، عوضش ما از سدی که داریم میزنیم یک لوله ۵ آب به شما میدهیم، دائمی!) و این دونفر همان را انجام داده و من هم که مسئولیتم به اتمام رسیده بود و دیگر رسماً حق و میل مداخله نداشتم. بهر حال سازمان آب هم بنا به عدم خواست اینها، آب چاه نقاش برای ما را با همه هزینه‌ای که کرده بودند، نصفه‌کاره رها کردند و رفتند! و وقتی این دو برادر و دیگر نقاشی‌ها خیالشان راحت شد، نه سدی زدند (که از بیخ دروغ و فریب بود) و نه اجازه دادند برای ما چاهی حفر شود. و تلاش دو ساله من تنها که موفق به اخذ مجوز حفر چاه شده بودم، از بین رفت.» منظور آ.میرشجاع از عبارت «من تنها» اینست که «برنامه اخذ مجوز حفر چاه از استانداری قزوین» را کاملاً محرمانه (بدون اطلاع شورای روستا و...!) دنبال می‌کرده است! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۲مهر۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۲): سد دلیک‌لی‌قیه (بروایت آ.میرشجاع) (بخش ۱): در پیام ۱۱۳ 👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/452 مباحث ما به ابهامی در خصوص استاندارد بودن یا نبودن سد دلیک‌لی‌قیه رسید و جوابی که مبتکر و مسئول آن باید ارائه دهد. آ.میرشجاع لطف کرد و توضیحات مبسوطی را فرستاد که حجم آن معادل سه پیام ۳۰۰۰ حرفی معمول پیامهای بنده بود و لذا مصمم شدم که آنرا در اندازه حتی‌الامکان یک پیام ۸۰۰ کلمه‌ای خلاصه کنم که موفق نشدم و جوابیه مفصل اخوی را در خلاصه‌نویسی خود توانستم به دو سوم آن کاهش بدهم. در عین‌حال سؤالات دیگری هم پیش آمد که منتظر دریافت جواب آن‌ها بودم (و هستم) ولیکن همزمان، ماجرای موناگیت (رسوائی عروس رئیس سازمان اوقاف) پیش آمد که پیگیری و انعکاس رسانه‌ای آن مرا به مسیر دیگری کشانید و نیز پیگیری امور دیگری که باید در تهران دنبال می‌کردم، مانع بازگشت من به امور امامزاده گردید. و اما جوابیه اخوی: «سلام ... ‌و اما سد خاکی دلیکلی قیه! ... در زمانیکه اهالی در مضیقه شدید بی‌آبی (چه شرب و چه کشاورزی) بودند و آب موجود جوابگوی نیاز اهالی نبود، در جلسات ماهانه، راه‌هایی برای تامین آب در ذهن اهالی بود، منجمله پائین ده (آششاغو یونجالیق) که بیشتر افراد مسن جلسه، تاکید داشتند چاهی زده شود و آب اکتشافی با پمپ به روستا منتقل شود. یا... و یا ... بهرحال من هم پیشنهاد دلیک‌لی‌قیه را مطرح کردم که پذیرفته شد. در آن زمان من کمی نسبت به دیگران پیشنهاداتم قابل قبول‌تر بود. دلیلش؟ اکثریت امور روستا با پیشنهاد من اجرایی می‌شد. شاید کسانی هم باشند که «کارهای انجام گرفته» را به خودشان ارتباط بدهند! تنها کسی که در اقدامات عمرانی روستا معمولاً باهم به ادارات رفت و آمد میکردیم، حمداله داودی بود. بهرحال در جلسه های بعدی پس از پیشنهاد احداث بند خاکی، تصمیم گرفته شد بودجه لازمه را هرکسی در حد توانش پرداخت بکند. البته آن زمان، اهالی (نسبت به بعد از فرهنگی که زلزله با خودش آورد!!) مخلص‌تر بودند. و واقعا در حد توانشان یاری می‌کردند. با عرضه توان مالی تک تک مردم در کاغذ مبلغ قابل قبولی اظهار شد. آقای محمدتقی داودی که پولدار اهالی بود، وجه اولیه را پرداخت کرد تا الباقی آن از مردم وصول شود. مسئولیت مذاکره با بولدزرچی بر عهده من و حمداله و یداله و... گذاشته شد. ما هم با مراجعه به علی مصطفا کریمی مالک بولدزر غول‌پیکر در آوج به خانه‌شان رفتیم و در تعیین قیمت و شروع کار و... توافق کردیم و راننده‌اش شروع به کار کرد. کنترل ساعت کاری و کمیت و همچنین بخصوص کیفیت کار راننده به آ.محمدجعفر سپرده شد و بالاخره بند خاکی آماده بهره‌برداری گردید. و اما نکته مهم لازم به یادآوری: پیشنهاد اولیه من در احداث این بند خاکی چنین بود: با بولدزر دوطرف این سنگها را کنده و به سنگ ریشه رسانیده بشود و در حد توان مالی که جمع‌آوری شده، پایه‌گذاری با بتون آرمه شروع بشود و به مرور با اخذ وام از دولت و همت مردم (و شاید بشود از خیرین)، سالانه این دیوار بتون آرمه‌ای بالاتر رود و در ته این دیوار بتونی لوله‌ای به قطر حداقل بیست سانتیمتر تعبیه گردد که در زمان غیرنیاز به آب اینجا ته‌نشین رسوب شده از طریق این لوله تخلیه گردد. اما برادران داوودی متاسفانه به نظریه فنی من، اعتنائی نکردند و با کندن ته دره و انباشت آن، بند خاکی‌ای بوجود آوردند که مدنظر من نبود. و بخاطر در اقلیت بودنم و عدم توان مالی لازمه، پیشنهاد اولیه خود را نتوانستم اعمال کنم فلذا به «سد عموجعفر» مشهور شد! سال بعد با مذاکراتی که با بانک کشاورزی، (حاج محمود افتخاری، معاونت بانک) که به سادات احترام خاصی قائل بود، توانستم برای تحکیم و افزایش حجمی این بند خاکی، موافقت دریافت وامی را بگیرم. در جلسه هیئت که در منزل فعلی ما در تهران، تشکیل گردید، برای اهالی حاضر در جلسه که تقریبا پذیرایی و حال پر شده بود، موضوع دریافت وام را مطرح کردم و گفتم: افرادی را مامور این کار کنند و حتی حقوق و هزینه‌اش را برای ایاب و ذهابش تعیین کنند. در اینجا مجموعه حاضرین با اکثریت قریب به اتفاق اعلام کردند که: خودت مسئولیت اخذ وام و انجام امور لازمه را بعهده بگیر. ولی من زیر بار نمیرفتم و... (ولیکن پس از حاشیه‌هائی و نقش‌آفرینی ملاء جلسه، امثال) خدابیامرز سیداسماعیل بی.بی اوغلو و سیدعابدین و امثال محمدجعفر و... نهایتاً مأموریت اخذ وام را بر عهده خود من گذاشتند. ☝️پیام دریافتی☝️ ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/722 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۲ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۳): سد دلیک‌لی‌قیه (بروایت آ.میرشجاع) https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/721 (بخش ۱)☝️ (بخش ۲)👇 اولین نفراتیکه اعلام همراهی کردند؛ محمود و حمداله بودند و بعدها افراد دیگری را نیز با خودم می‌بردم؛ امثال یداله و سیداکبر و سیدضیاء و.. و معمولاً با مرحوم حاج‌یوسف‌آقا، حمداله، یداله و... در راه تهران، آوج، روستا در تردد بودیم و حتی یکبار در روز ۲۸ اسفند، یعنی شب عید آخرین روز کاری بانکها (که معمولا کارمندان بانکها برای پرداخت وجوه درخواستی مشتری و بستن حسابها، از داخل بانک قدم به بیرون نمیگذارند) برای ارزیابی جهت پرداخت وام به دلیکلی‌قیه بردیم که واقعا معجزه امامزاده واجب‌التعظیم ما بود که اتفاق افتاد! و اونجا بود که یداله گفت: حاج میرشجاع در کاسبی انگشت کوچیکه من نمیشه ولی در اداره‌جات من شاگرد اینم نیستم 😂 و بالاخره وام برای افزایش حجمی و استحکام بند خاکی دریافت شد. با دریافت وام، صاحب‌نظرهای گوناگونی به منصه ظهور رسیدند و تصمیم گرفتند که با این وام مجددا بولدزر علی مصطفا کریمی را آورده و ضمن افزایش حجم بند خاکی، سر ریز آنرا که پائین بود با کندن سنگهای صخره‌ای بالاتر برده و آب بیشتری را برای مصرف تابستان افزایش دهند. منتهی در این مقطع دیگه کسی به نظر و دیدگاه من اهمیتی نداد و انگار که وجود خارجی ندارم! نظر من این بود که ضمن افزایش حجم بند که با کمپرسی بر روی آن ریخته میشد، توسط غلطک سنگینی کوبیده شده و مستحکم گردیده و همینطور بالاتر برود. ولی اساتید تازه وارد اعلام کردند که وزن این بولدزر بقدر کافی سنگین هست که در هر رفت و برگشت، خاک ریخته شده را به اندازه کافی بکوبد! لذا در جمع افراد پر مدعا که خود را از همه داناتر می‌دیدند به اقلیت حاضر اعتنایی نکردند. حتی فردی که بجای کمک مادی حاضر شده بود در کنترل ساعت کاری بولدزرچی نظارت مستمر داشته باشد و محاسبه ساعت کاری را یادداشت کند، بعدها معلوم شد که حتی چای و سیگارش را نیز از رانندگان بولدزر دریافت و ضمن تمرین رانندگی با بولدزر، با اونها عشق و حال نیز میکرده است! تا اینکه در سال ۱۳۸۱ زلزله آمد و بند کوبیده نشده، به عرضش نصف شده و به داخل ریخته شد و مابقی خاک بصورت باریکی که یک نفر بتواند از روی آن بگذرد در آمد. و اما از اینکه گفته شده: این بند خاکی مورد تایید مسئولین اداره‌جات آب نیست! باید بگم: در زمان شروع کار این بند خاکی خود من بارها به اداره آب آوج مراجعه و طلب یاری کرده بودم و احدی جوابگو نبود. حتی کارشناس رسمی اداره آب آوج آقای مهندس آخوندی (که اکنون بازنشسته شده)، با دعوت من برای بررسی از نزدیک به بند خاکی آمده و اعلام کرد که؛ در فلان روستا ما با بودجه دولت، بند خاکی مشابهی احداث کردیم ولی با تمام شدن بهار، آب سد هم تمام میشود. ولی وقتی با بررسی حضوری و آزمایش خاک این بند خاکی متوجه شد که این خاک آب را نگهمیدارد و مشکلی بنام هدر رفت آب نباید داشته باشیم. و حتی یکبار نیز از طرف سازمان آب قزوین آمده و بررسی نمودند. و اعلام اینکه در حدود ۱۰۰ متر پائین‌تر بند خاکی اصولی برای شما احداث خواهیم کرد. و طی نامه‌‌ای دستور تخریبش را صادر کرده بودند! که با واکنش بسیار تند من که؛ اگر راست میگید، اول شروع به کار کنید و بما ثابت کنید که بفکر بی‌آبی ما هستید، عقب‌نشینی کردند. آنوقتی که دام‌های ما تشنه بودند و یا با عدم تامین آب کشاورزی ما درختان ما خشکیدند و مهمتر از همه، اهالی برای آب شرب خود در تنگنا هستند، این جناب مهندس که در استخر خانه‌اش شنا میکند، چه میفهمد که بی‌آبی یعنی چه؟! حتی نوشته بودم این مهندسی که دستور تخریب این بند خاکی را داده است، اول شروع ساخت سدی بر اساس اصول علمی را در اینجا بنا کند، سپس دستور تخریبش را صادر فرماید. و الا غلط میکند که برای تخریب این سد دستور صادر میکند. ووو... در تمام این سالها که از سال ۱۳۷۸ تابحال آب مورد نیاز اهالی روستا را تامین کرده است. اینهایی که مدعی غیر اصولی بودن این بند خاکی هستند (ولو اینکه آنرا واقعاً باید «سد عموجعفر» نامید و من صرفاً پیشنهاد دهنده و وام‌گیرنده و تدارکاتچی آن بودم و نظرات فنی من اعمال نشد! با این‌حال) اگر عرضه دارند، اول بودجه احداث سدی را تامین نموده و سپس اظهار فضل و فضولات صادر نمایند. که الا و بلّا نخواهند کرد. و این منبع تامین آب را هم از ما خواهند گرفت. همانطوریکه جوجوق‌های تازه سر از تخم درآورده، فقط بلدند نق بزنند. و ما که از این نق‌زن‌ها هنری بجز نوکری برای دیگران ندیده‌ایم به اظهار نظرات پوچشان هم کوچکترین ارزشی قائل نیستیم.» ☝️پیام دریافتی☝️ 🎲 چنانچه کسی روایت کامل‌تری دارد، لطفاً ارائه دهد جهت درج در تاریخ روستا 🎲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) مهر۱۴۰۲ 💠 اطلاع‌رسانی 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۴): حفر چاه نقاش (بروایت آ.میرشجاع) (بخش ۱): پیرو جوابیه اخوی به سؤالات و ابهاماتی پیرامون سد دلیک‌لی‌قیه و استاندارد آن، سؤالات دیگری از اخوی پرسیدم که ایضاً محبت کرده و جوابیه مفصلی نوشتند که باز هم ناچار شدم آنرا جسارتاً به دو سوم حجم خود خلاصه کنم: حم: مبلغ وام سد چقدر بود؟ به حساب چه کسی/کسانی واریز شد؟ گزارشی از هزینه‌کرد آن دارید؟ اخوی: و اما وام بانک کشاورزی برای سد؛ مبلغ تقاضای ما ۴ م تومن بود. سود این وام دقیقا یادم نیست. در پرونده بانک هست. منتهی فکر میکنم یک مبلغ دیگری هم توسط بانک اختصاص پیدا کرد که جمعا باز پرداختش با سود وام، مبلغ ۸ م شده بود و بازپرداخت وام بین ۱۰۰ نفر تقسیم شد و طی قسط‌بندی، دریافت و به بانک پرداخت شد. میشود با اختصاص یکساعت وقت دقیقا کل دریافتی و سود و احیانا مسائل جانبی را از روی پرونده در بانک یادداشت کرد. مبلغ دریافتی بحساب شخص خاصی واریز نمیشد. بر اساس هزینه‌کرد (که بیشتر بابت بولدزر و لودری که به کمپرسی‌ها خاک میریخت و کمپرسی‌هایی که خاک را بر روی سد حمل میکردند) توسط فاکتورهایی که صادر می‌شد طی چک بانک کشاورزی یا به شماره‌حساب ذینفع پرداخت میشد. و احدی دخالت در جابجایی وجوه اختصاص‌یافته نداشت. در مورد هزینه‌کرد آن اکنون پس از ۲۴ سال چگونه میتوانم صورتحساب آنرا برای شما بنویسم؟! مگر اینکه به بانک مربوطه مراجعه و با گشودن پرونده موردنظر، بشود حتی ریال آخر دریافتی را مشخص کرد. حم: لطفاً توضیحات مختصری پیرامون؛ علت و نحوه رفتن به سراغ حفر چاه در رودخانه نقاش بنویسید و اینکه به پیشنهاد چه کسی بود؟ در چه سالی؟ و چه ضرورتی داشت؟ و علت اصلی مخالفت اهالی نقاش با آن، چه بود؟ و چرا اهالی امامزاده در این امر از شما حمایت نکردند؟! خلاصه‌ای از جوابیه آ.سیدمیرشجاع: اخوی: ... پس از زلزله، تعداد ۳۰ خانواده روستا به بیش از ۱۰۰ خانواده افزایش پیدا کرد! و طبیعی بود که آب موجود جوابگوی این‌همه خانواده نبود. لذا با شروع مجدد هیئت سیار اهالی در تهران، من پیشنهادی مبنی بر احداث بند خاکی مابین سنگهای دلکلی‌قیه و صخره‌های مقابلش را مطرح کردم که مورد استقبال اهالی قرار گرفت. برای تامین وجوه لازمه، حاج‌ممدتقی، هزینه‌کرد آن را بشرط کمک اهالی تقبل کرد و کار اجرائی آن شروع و با ماجراهایی ... به هر حال آب به منبع دولتی (احداثی بعد از زلزله)، سرازیر شد ولی بازهم کمبود آب مشهود بود و پیشنهادهایی داده میشد. از میان انواع پیشنهادات، سد مذکور تصویب شد و من به اتفاق حمداله به اداره آب و فاضلآب روستائی بويین‌زهرا مراجعه کردیم که اعلام کردند: اگر شما آب مورد نیازتان را تامین کنید، لوله‌گذاری به تک تک منازل را ما انجام خواهیم داد و... در جلسه اهالی این موضوع را مطرح کردیم که به اتفاق مورد قبول اهالی قرار گرفت و از این به بعد، اقدامات تنهایی من شروع شد. آوردن مسئول و معاونین ذی‌ربط از جمله رئیس سازمان آب از قزوین در زیر برف و باران و نیز در تابستان برای رؤیت وجود آب ووو... و مشاهده جاهای مختلفی در سطح منطقه و... پس مشاهده چشمه‌های روستا، اعلام کرد که قبل از (گل) حوضی ساخته و روزهای شنبه تا چهارشنبه برای کشاورزی در اختیار مالکین قرار گیرد و پنجشنبه و جمعه را بدلیل ورود تهرانیها و نیاز بیشتر به آب با پمپ به منبع آب شرب منتقل گردد. در جمع روستا، خواستار امضاء اهالی شدم که غیر از مستاجرین امامزاده، همه امضاء نمودند. بدیهی بود با وجود مخالف، این عمل تعطیل گردد. مجددا باز هم مراجعه به قزوین و مهندس علیزاده (رئیس سازمان) و... به پیشنهاد ایشان اکیپ فنی برای یافتن سفره آب زیرزمینی (در نقاطی از رودخانه نقاش که حدس زده شده بود)، گسیل نمود. این اکیپ پس از بررسی (با دستگاههای مخصوص کشف آب) در رودخانه آششاقو یونجالوق که اعلام کردند بعلت ناودیس بودن سنگهای این مکان، قطره‌ای آب در آنجا موجود نیست، ولی در رودخانه نقاش، بدلیل تاقدیس بودن آن، اگر حدود بیست متر حفر گردد، به سه روستا آب مکفی خواهد داد. این عمل، نیاز به دریافت مجوز از مدیریت آب استان داشت که باز هم اقدام‌کننده‌ای بغیر از من کسی نبود و لذا شروع به طی مراحل اخذ جواز حفر چاه نمودم و پس از تلاش‌های فراوان، موفق به اخذ آن شدم. ولی بمحض باخبر شدن سیف‌اله و صفت و طیب احمدی و دیگر نقاشی‌ها، پیشنهاد اجرای احداث سدی در کاروانگاه را دادند و وعده تخصیص لوله ۵ آب به امامزاده به شرطی که از ادامه حفر چاه در اینجا انصراف بدهید! من که میدانستم اجازه احداث سدی را به احدی نخواهند داد، اعتنائی به ‌پیشنهاد اینها نکرده و لذا اقدامات مخفیانه خود را محرمانه ادامه دادم. ☝️پیام دریافتی☝️ ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۳ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۵): حفر چاه نقاش (بروایت آ.میرشجاع) (بخش ۲): ... اینجا بود که احساس کردم، اگر شورای روستا در جریان قرار بگیرد، یقینا به نقاشیها اطلاع خواهند داد و لذا بدون اطلاع این خائنین بخاطر رفاقتی که با مهندس تقوی‌منش (مدیر امور آب آوج) داشتم، بصورت سکرت، اقدام به اخذ مجوز مستقیما از استانداری قزوین نمودم که این دوندگی‌های مخفیانه، بیش از یکسال و نیم طول کشید و... در این مدت که با مهندس در ارتباطی تنگاتنگ و محرمانه بودم با یک مشکل جدی هم مواجه شدم؛ بودن فردی بنام عباس که اهل قوزلو بود و فامیل ... و رفیق ... که در اداره مدیریت آب آوج، آبدارچی بود. به مهندس تاکید کرده بودم که به هیچ وجه این عباس نباید از اقدامات ما باخبر شود وگرنه کارها خراب خواهد شد. ... ... تا اینکه بالاخره با همکاری محرمانه مهندس تقوی‌منش، مجوز را گرفتم که چهار نفر از مسیولین مربوطه در استانداری قزوین و سه نفر در آوج از مسئولین مربوطه آنرا امضاء کرده بودند. وقتی که مطمئن شدم احدی توان ابطال آنرا ندارد، به شورا اطلاع دادم غافل از اینکه اون عباس آبدارچی، پیک و نامه‌رسان دو طرفه آوج و قزوین هم بوده و روز قبلش متوجه شده که مجوز حفر چاه در رودخانه نقاش برای انتقال آب آن به امامزاده صادر شده است و به رئیس شورا اطلاع داده بود و او هم خبر را در کف دست نقاشی‌ها و آن‌ها مجدداً شروع کردند به جلوگیری از اجرای این حکم! در این مرحله نقاشیها با فرماندار وقت و معاونش و نیز با بخشدار و... اتحادی برای جلوگیری از اجرای این مجوز داشتند! در اینجا بود که من متقابلاً ۹ نفر از روستا و جعفر و رضا را از تهران به استانداری قزوین بعنوان اعتراض به تعلیق اجرای مجوز فرستادم. (خودم بدلیل مسئولیت دهیاری و نوعی کارمند دولت بودنم، صحیح نبود ظهور داشته باشم) نفراتی را (سیدمحمود، کاظم، رضا و ...) را به داخل ساختمان فرستادم و بقیه را در جلوی درب استانداری نگهداشتم و کارهاییکه باید انجام میدادند و حرفهای لازمه را بهشون میگفتم (البته با تلفن و sms) ناگهان خبر دادند که؛ حدود ۷۰ الی ۸۰ نفر اینجا ریخته‌اند که خیلی هم عصبانی و داد و بیدادی هستند. (کارگران کارخانه‌ای بودند که چندین ماه، حقوق نگرفته بوده‌اند) و ما در داخل اینها گم شده‌ایم! می‌خواستند برگردند که به کاظم خط دادم از وضع موجود چگونه بهره‌برداری کنند و لذا با نقش‌آفرینی کاظم، استاندار سریعا از جلسه بیرون آمده و در اطاق مانیتور، نفرات بسیار عصبانی را دیده بود و همونجا در کاغذی که از کاظم گرفته بود، با خط خودش، دستور داد که در مدت دو هفته، حفر چاه انجام شود. پس از اندک زمانی علیرغم میل مسئولین اصلی آوج، سازمان آب قزوین مستقیما آمده، و با لودر و بیلبک دو تا دره بزرگ کنده و آبی که فواره زده و در استخر بزرگی جمع شده بود، هربیننده‌ای را به وجد میآورد! اما متاسفانه احمق‌های کله‌پوک روستای ما، فریب وعده‌های شیطانی اون شیاطین را خورده و از شدت حسادت، زحمات مرا و بقیه همراهان را بر باد دادند و از ادامه کار مأمورین جلوگیری کردند. البته نقاشیها خوشحال بودند ولی اگر کار زشت اینها نبود، برای نقاشیها خوشحالی بوجود نمی‌آمد. و اما چرا اهالی از من حمایت نکردند؟! باید از افرادیکه با مردم در آنزمان در ارتباط تنگاتنگی بودند سئوال شود ولی تا جاییکه من فهمیدم، اکثریت اهالی از عدم اجرای انتقال آب به روستا ناراحت شده بودند و به من اعتماد کامل داشتند، منتهی همانطوری که خودت هم می‌بینی؛ اکثریت ساکتند! اگرچه در انتخابات بعدی شورا، مردم خائنین را پس زدند که نتیجه اعتماد مردم به من بود و قابل تقدیر و بقیه مسائل را هم که دیگر خودت بهتر می‌دانی! و السلام ☝️پیام دریافتی☝️ ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۳ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۶): سوءتفاهمات معطوف به روایت اخوی (بخش ۱): «... ولی من زیر بار نمیرفتم و اعلام کردم که کسی دیگر را مامور این کار بکنید. و من در هر جایی که گیری پیدا شد بر طرف میکنم. ولی مصرانه اعلام کردند که: خودت باید انجام بدهی! در اینجا با توجه به تجربه و اتهامات عدیده‌ای که احتمال اتهامات گوناگون در امور مالی در مورد هر شخصی ممکن است زده بشود اعلام کردم که: اگر من دنبال اخذ وام بروم و موفق بشوم، مطمئن باشید که این وام را برای شخص خودم مصرف خواهم کرد و اگر باز هم موافق هستید اعلام کنید! چند نفر که معمولا ملاء جلسه میشوند. منجمله خدابیامرز سیداسماعیل بی بی اوغلو پدر این کاظم و سیدعابدین پدر ... و امثال ممدجعفر و ... (با صدای بلند) اعلام کردند: نوش جانت! همینطوریکه توانسته‌ای موافقت دریافت وام را بگیری، حق استفاده‌اش را هم بهت واگذار میکنیم! هر جا که دلت میخواد ولو برای شخص خود محق هستی و احدی حق اعتراض ندارد!» بنده این فراز☝️از جوابیه اخوی را در خلاصه‌نویسی خود حذف و مختصر کردم به فراز کوتاه پیام شماره ۱۲۲ 👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/721 👈 «(ولیکن پس از حاشیه‌هائی و نقش‌آفرینی ملاء جلسه، امثال) خدابیامرز سیداسماعیل بی‌بی اوغلو و سیدعابدین و امثال محمدجعفر و... نهایتاً مأموریت اخذ وام را بر عهده خود من گذاشتند.» چرا این فراز را حذف کردم؟! زیرا احساس کردم که بوی «خودشیفتگی» می‌دهد که در شأن اخوی نیست. یعنی لزومی ندارد که تعارفات شابدولعظیمی برخی از اهالی را برجسته‌سازی کند! ولیکن عبارات داخل پرانتز (که برداشت من بود نه نوشته اخوی) موجب سوءتفاهم یکی از اهالی شد و همان دیشب برایم نوشت: «سلام وقت بخیر من تازه الان رسیدم دهات هوا بارونی خدارو شکر یه سؤال داشتم خدمتتون فرمودین در آخر پیام که آقا میر شجاع گفته سید اسمائیل و سید عابدین ملا روستا حاشیه ساز شدند درسته برادر من؟؟ چون امروژ جلسه هست روستا بلکه مطرح شه» در جواب ایشان نوشتم: «سلام اگر یاد بگیرید که با دقت بخوانید، هرگز مرتکب اشتباه نمی‌شوید. اخوی به حواشی آن جلسه هم پرداخته بود که من حذف کردم. زیرا بنظرم چندان مهم نبودند. بیشتر تعارفات مرسوم و الکی که معمولاً در جلسات هست. در سپردن مسئولیت اخذ وام به آمیرشجاع، کسانی نقش‌آفرینی کردند از جمله فلانی و فلانی.» در عین‌حال گفتگوی فوق را همان دیشب برای اخوی هم فرستادم که ایشان در مذمت بنده نوشتند: «اینکه میگم؛ عین گفته منو ننویس و اگر نوشته من ابهامی داره، قبل از گزارش، سئوال کن، بخاطر همین چیزهاست»! و در ادامه مجدداً توضیح دادند که؛ «آنموقع که در خانه ما جلسه بود و برای اقدام به وامی که بنده دنبالش کرده و موافقتشو از بانک کشاورزی گرفته بودم، در آن جلسه برای اهالی توضیح دادم و برای پیگیری وام مورد نظر جملگی به خود من واگذار کردند و حتی برای اینکه در آینده شائبه‌ای و اتهامی به بنده نزنند، پس از اصرار اینکه شخص خود من دنبال اخذ وام نمیروم ولی با اصرار اونها قبول کردم که؛ من بشرطی دنبال این وام میروم که، برای خودم بگیرم! اینجا بود که سیداسماعیل موسوی و چند نفر دیگر به همراهی ایشون گفتند که؛ باشه این وامی که بقول خودت موافقتشو گرفته‌ای، اصلا برای خودت بگیر! البته احتمال اینکه موافقت اخذ وام را که به سختی پرداخت میشد، بنظرشون نوعی بلوف زدن من بحساب آورده بودند. و گرنه به این راحتی هم به خود من با این شرطم موافقت نمیکردند. حالا، الآن، در این جلساتی که یک عباسی کار اساسی انجام نمیگیره، چه چرت و پرتهایی مطرح میشه که دیگه ارزش توضیح واضحات لازم نیست. این تازه بدوران رسیده‌ها، نه بلدند کاری از پیش ببرند و نه بلدند از کسانیکه کارهای اساسی، آنهم بدون چشمداشت و با آن امکانات ابتدائی انجام داده‌اند را یک تشکر خشک و خالی بکنند! من که در متن فعالیت بودم و کارهایی که بدواً و بدون سابقه قبلی که حداقل بعنوان الگو باشد، انجام داده‌ام، یکی از اون کارها رو بلدند دنبال کرده و به نتیجه امیدوارکننده‌ای برسانند؟؟؟ بسم الله. این گوی و این میدان. فقط بلدند کارهای گذشته را به یک نحوی بکوبند. برای همینه که این روستا درجا میزنه»! 🎲 قبل از این توضیح مجدد اخوی، بنده گمان کردم که در توضیحات اولیه ایشان، ردی از خودشیفتگی وجود دارد فلذا آنها را که در شأن آ.سیدمیرشجاع نمی‌دانستم، حذف کردم. 👌 در روان‌شناسی؛ خودشیفتگی یا نارسیسیسم (به انگلیسی: Narcissism) یا نرگس‌مندی بیان‌گر عشق افراطی به خود و تکیه بر خودانگاشت‌های درونی است که نوعی اختلال روانی و خودپرستی به شمار می‌رود. 🎲 ولیکن با توضیحات تکمیلی ایشان، متوجه شدم که منظور او اشاره به «باورناپذیری اهالی» بوده نه «تعارفات شابدولعظیمی» آنها!! ...ادامه دارد. ✍️ حم ۱۳مهر۱۴۰۲ 💠 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۷): سوءتفاهمات معطوف به روایت اخوی (بخش ۲): دومین سوءتفاهم معطوف به فرازی از جوابیه آ.میرشجاع در پیام شماره ۱۲۳ 👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/722 بود که (نوشته است: «حتی فردی که بجای کمک مادی حاضر شده بود در کنترل ساعت کاری بولدزرچی نظارت مستمر داشته باشد و محاسبه ساعت کاری را یادداشت کند، بعدها معلوم شد که حتی چای و سیگارش را نیز از رانندگان بولدزر دریافت و ضمن تمرین رانندگی با بولدزر، با اونها عشق و حال نیز میکرده است!») برای آقای احمد داودی رخ داد و تذکر داد که: «سلام چون توضیح ندادی، خواننده اینطوری متوجه میشه که بابای من با راننده بلدزر دست به یکی کرده!!! شما تا حالا خودت دیدی پدر من سیگار بکشه؟؟ این هم بگویم به پدرم فقط حاج عمو پول داد نه وامی بود و نه دیگری» در جواب ایشان نوشتم: «سلام متن تند اخوی را که برای بنده نوشته بود، من حتی‌الامکان سانسور و ملایم‌سازی کردم وگرنه باز هم ناراحت میشد که چرا حرفهای خودمانی منو که صرفا برای آگاهی خودت می‌نویسم عیناً برای همگان منتشر می‌کنی؟! فرد مورد نظر ایشان را نفهمیدم کیه؟ اما خود من ذهنم به سمت جعفرخالوقلی نرفت و شجاع هم اگر چنین منظوری داشت در متن بی‌سانسورش قطعاً اسم می‌برد. البته من ازش خواهش کرده‌ام که بدون خودسانسوری بنویسد و اجازه بدهد، من خودم سانسور بکنم اما تاکید می‌کند که فقط برای من می‌نویسد و گناه انتشار عمومی آنها بر گردن منه! بنظرم خیلی هم مهم نبود لذا از داداش هم نپرسیدم آن فرد خاطی، کی بوده؟! چنین روابطی در چنین اموری، بنظرم تا حدودی طبیعی است و نیازی به بزرگنمایی نیست اما گویا داداش حساسیت داشته که مورد اشاره قرار داده است! ازش می‌پرسم و طی یکی از پیامهای بعدی حتماً شفاف‌سازی می‌کنم که این قسمت از قضیه هم مخدوش نماند.🙏» در عین‌حال اعتراضیه خواهرزاده‌ام را عیناً برای اخوی فرستادم و ایشان در این‌خصوص هم مجدداً توضیحات مفصلی دادند که ناچارم آن‌ها را قدری خلاصه کنم تا از ظرفیت ۸۰۰ کلمه‌ای هر پیام در ایتا فراتر نرود: «... احداث و تکمیل بند خاکی در دو مرحله انجام گرفت: همانطوریکه عرض کردم، مرحله اول با مشارکت اهالی بود که توسط بولدزر (8 د) فردی بنام علی مصطفا کریمی اهل آوج بود. خدابیامرزدش، ناظر بر عملکرد آن، محمدجعفر بود که بسیار دقیق و خوب نظارت میکرد. مرحله دوم که توسط اخذ وام از بانک کشاورزی آوج انجام گرفت، نظارت بر کار همان بولدزر را به پسر سیدعباس داماد حاج‌سیدجعفردایی که اسمش محمد بود و بهش میگفتند: ممدکارشناس! (... که داماد یدالا اعظمی نیریجی بود و پسرش دختر سیدعبدالله موسوی را گرفته و...) و این غارشناس بخاطر بیکاری و ... نداشت که مثل دیگران وجهی پرداخت کند، اعلام کرده بود که؛ بجای پرداخت سهمش حاضر است «کنترل ساعتِ کاری بولدزر» را بعهده بگیرد. من مخالفت کردم. ولی چون در بین مردم به «کارشناس»! معروف شده بود، کسانیکه میدان را بدست گرفته بودند، قبول کردند که داستان کنترلش را قبلا گفته‌ام.» و اما در جواب دومین سوءتفاهم آقای داودی (این هم بگویم به پدرم فقط حاج عمو پول داد نه وامی بود و نه [کمک] دیگری)؛ ☝️پیام دریافتی☝️ باید بگویم که؛ اخوی در هیچ‌قسمت از پیام خود ننوشته که وام و سایر کمکهای مردمی به پدر شما داده شده است. بلکه تصریح کرده‌ که؛ «... مبلغ دریافتی بحساب شخص خاصی واریز نمیشد ... + ... احدی دخالت در جابجایی وجوه اختصاص‌یافته نداشت ...»👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/723 بنابراین کسی ادعا نکرده که «وام یا کمکهای دیگر» در اختیار جعفرخولوقلو قرار گرفته است که لازم باشد شما آنرا حاشا کنید. و‌ اما اگر منظورتان اینست که در احداث بند خاکی مذکور فقط پرداخت مالی حاج‌عموی شما به پدر شما کارساز بوده و اساساً وامی یا کمکی در کار نبوده است، ادعای دیگری است که باید آن ۱۰۰ نفری جواب بدهند که طبق ادعای آ.میرشجاع پرداخت اقساط وام ۸ میلیون تومانی بانک کشاورزی آوج را پرداخت کرده‌اند. 🎲 و اما انتقاد پایانی بنده به جناب آقای حاج‌سیدمیرشجاع؛ پیگیری و دوندگی‌های یکی دو ساله برای اخذ مجوز حفر چاه بصورت مخفیانه و محرمانه بعلت ترس از خرابکاری کفتارهای روستا، بنظرم وجاهتی نداشته است. ایشان اول باید اینها را با کمک اهالی اخراج می‌کرده و سپس ... ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۳ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم (ویژه امامزاده علاءالدین) 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🙏 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🎲 https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4 💠 🙏 گروه هم‌اندیشی سادات میدان🎲👇 https://eitaa.com/joinchat/1424556326Cd51a6f2d0a و کانال عمومی (سیاسی و دینی و...)👇 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🙏 گروه هم‌اندیشی 🎲 چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۸): بعضی از اهالی محترم، ضمن اعتراض به طویلی پیام‌های بنده، توصیه می‌کنند که من محتوای آن‌ها را در قالب پیام‌های صوتی هم به اشتراک بگذارم. پیشنهاد بدی نیست و اهالی می‌توانند در حین انجام رانندگی و آشپزی و سایر کارهای خود، از مطالب این پیام‌ها هم استفاده نمایند ولو اینکه تمرکز کافی نخواهند داشت! اما بنده معذورم و چه خوب است یکی از اهالی خوش‌صدا این کار را انجام دهد و کافیست که فقط پیامهای مکتوب مرا بخواند و در کانال مستقلی بارگذاری نماید. ولیکن بنده دنبال تبدیل این پیام‌ها به یک جلد کتاب هستم برای آیندگان روستا که قاعدتاً فقط کتابت مطالب را لازم دارم و پیامهای صوتی و پادکست و امثالهم بدرد کتاب‌نویسی نمی‌خورد. ضمناً هر کس که نسبت به مفاد پیام‌های بنده در هر دو کانال من انتقاد و پیشنهاد و اصلاحیه و تکمله‌ای دارد، لطفاً بصورت مکتوب برای بنده ارسال نماید به شماره بله و ایتای ۰۹۳۵۱۳۲۷۷۹۴ تا در کتابی که زیر چاپ خواهد رفت، چیزی از قلم نیافتاده باشد. و اما بعد؛ صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۵) در پیام‌های قبلی از پیام ۱۱۹👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/700 💠 تا پیام ۱۲۷👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/720 گذری داشتم به ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی تجاوزات متجاوز نقاشی بعنوان یکی از ضرورت‌های مبارزه با چنگ‌اندازی‌های او. زیرا مبارزه اصولی، بدون ریشه‌یابی معضلی که اضمحلال آن، هدف مبارزه است، آب در هاون کوفتن بیش نیست. بنده اگر بخواهم به مبارزه اصولی با متجاوز نقاشی بپردازم، اقداماتی را در دستور کار خود قرار خواهم داد که عبارتند از: ۱) دیدار و گفتگو با متجاوز و در صورت لزوم، اتمام حجت که فردای تحمیل شکست بر او نگوید؛ چرا از اول نیامدی سراغ خودم و برای عقب‌نشینی من خودت را به زحمت انداختی!؟! فلذا قبل از مذاکره مستقیم، دست به هیچ مبارزه‌ای نخواهم زد. زیرا گره‌ای را که بشود با دست باز کرد چرا به دندان اندازم؟! ۲) ممکنست نتیجه مذاکره، معامله معقول و عادلانه‌ای باشد که بر مبارزه کورکورانه و بی‌وجاهت، ارجحیت دارد. ۳) اگر از طریق مذاکره، به نتیجه دلخواه نرسم آنگاه نوبت به مبارزه حقوقی می‌رسد ولیکن ورود به این مرحله هم شرایطی دارد: ۳/۱- چنانچه قرار باشد که او را شکست بدهم و از اراضی اشغالی، اخراج کنم اما بعدش زمین‌های بازپس گرفته شده را به حال خود رها نمایم تا همان بیابانی باشد که قبلاً بود، هرگز مرتکب چنین کار احمقانه‌ای نخواهم شد. زیرا آنرا قرین عدالت نمی‌دانم. وقتی که او بتواند این اراضی را آباد و سرسبز نماید که برای زوار امام‌زاده و عابرین منطقه هم منظره خوشایندی باشد بمراتب بهتر از این است که آن اراضی در اختیار ما باشد و برای زوار چندان جالب نباشد. یعنی بشرطی وارد مبارزه‌ای برای شکست متجاوز خواهم شد که مطمئن باشم بعد از رفع تجاوز، این اراضی بسمت آبادی و سرسبزی خواهد رفت وگرنه که عطایش به لقایش! ۳/۲- صرف زمان و هزینه برای چنین مبارزه‌ای دارای وجاهت حیثیتی، عقلانی و حداقل اقتصادی باشد. اگر توجیه عقلائی و لااقل اقتصادی نداشته باشد، وارد معرکه نخواهم شد. البته این مطلب در مقایسه، تحصیل می‌گردد. یعنی ممکنست بنده در تهران یا جای دیگری به کاری بپردازم که غفلت از پیشبرد و تحقق کامل آن، موجب لطمه بر آن گردد و ضرر و زیان آن بدتر و بیشتر از این باشد که من این آب+اراضی خود را از کف بدهم. بالطبع این را بر آن ترجیح نخواهم داد. ۳/۳- پس از وقوف قطعی به ضرورت مبارزه، از هیچ مانعی، هراسی به خود راه نخواهم داد و تا آخرش خواهم رفت. ۴) چنانچه بنا بر ابرام در مبارزه گذاشتم (چنانکه برخی از اهالی به چنین فرایندی گام نهاده‌اند!)، عملیات میدانی خود را مرحله‌بندی خواهم کرد و در اولین گام؛ اقدام به تهیه «جانمائی»، «کاداستر»، «کد یکتای شناسائی اموال غیرمنقول» و «UTM» اراضی خود خواهم کرد. زیرا بدون این‌ها قدم به دعاوی حقوقی و قضایی گذاشتن، تضمینی برای پیروزی سریع و بلکه بطیء وجود ندارد. آیا آن‌ها که در مبارزه با متجاوز نقاشی، عجالتاً متوسل به دادگاه شده‌اند، دادخواست‌شان متضمن چنین ضمایمی بوده است؟! کسانی که ادعا می‌کنند، ما وکیل گرفتیم و هزینه کردیم (اما در دادگاه پیروز نشدیم!)، چنانچه بدون چنین ضمائمی، دعوای خود را دنبال کرده‌اند، یا دروغ می‌گویند یا وکیل‌شان قلابی بوده است! در هر حال، چنانچه از جیب ما هزینه کرده‌اند (آنهم بدون کسب موافقت و تأیید ما و با ادعای دروغینی مبنی بر اینکه دنبال احقاق حقوق مرحوم حاج‌سیدمیربابا بوده‌اند!) ضامن هستند و اقدامشان، پشیزی ارزش ندارد (تازه اگر تعمداً مجری بازی در پازل متجاوزین نبوده باشند! وگرنه) بسختی پشیمان خواهند گشت. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠
مشکل ما با اسراییل چیه؟ چرا میگیم اسراییل باید نابود بشه؟ (زمان مطالعه: ۴ دقیقه) ✅ کشورهای عربستان، عراق، لبنان، سوریه، فلسطین، اردن، ترکیه و... هیچ‌کدوم تا همین ۱۱۰ سال پیش وجود نداشتن. همشون؛ استان‌ها و ایالت‌هایی از کشور بزرگی به نام امپراطوری عثمانی بودن. (نقشه) تا اینکه جنگ جهانی اول آغاز شد و نهایتا امپراطوری بزرگ عثمانی در این جنگ شکست خورد و از هم پاشید. ✅ غربی‌ها سر یک میز نشستن، خط‌کش دستشون گرفتن و روی نقشه، این امپراطوری بزرگ رو به کشورهای کوچیک تقسیم کردن، هر کشوری هم مال یه کدومشون شد. ▫️سوریه و لبنان مال فرانسوی‌ها ▫️عراق و فلسطین مال انگلیسی‌ها ✅ از اونجا که بیشترین ثروت دنیا تو همین منطقه‌ی ما یعنی غرب آسیاست، غربی‌ها تصمیم گرفتن جای پای خودشون رو اینجا محکم کنن و یه پایگاه دائمی برای خودشون اینجا بسازن. یه پایگاهی که نگهبان منافع غربی‌ها توی منطقه‌ی ما باشه. ✅ پس با صهیونیست‌ها توافق کردن و هزاران صهیونیست رو از سرتاسر دنیا به فلسطین آوردن. در فاصله‌ی بین جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم (به مدت بیست سال) صهیونیست‌ها در فلسطین جاگیر شدن و روز به روز بر جمعیتشون اضافه شد. نهایتا بعد از جنگ جهانی دوم بیانیه دادن و به قول خودشون تشکیل کشور اسراییل رو در سرزمین فلسطین اعلام کردن. ✅ تا امروز ده‌ها هزار فلسطینی شهید و میلیون‌ها فلسطینی از خونه و کشور خودشون اخراج شدن. ✅ صهیونیست‌ها در نظر داشتن از رود نیل تا رود فرات رو تصرف کنن و اسراییل بزرگ رو تشکیل بدن. (در این صورت با ایران همسایه می‌شدن، نقشه) حتی غیر از فلسطین بخش‌هایی از سوریه، مصر، اردن و لبنان رو هم اشغال کردن ولی بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی جلوی گسترش اسراییل ایستاد و با تجهیز و مسلح کردن فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها، صهیونیست‌هارو عقب نشوند. ✅ حالا مشکل ما با اسراییل چیه؟ از سیصدسال پیش که اروپایی‌ها و غربی‌ها پا به منطقه‌ی ما گذاشتن، حضورشون جز فلاکت و قحطی و کشتار و جنگ و تعرض و غارت و... هیچ نتیجه‌ای نداشته. میلیون‌ها ایرانی و صدها هزار نفر از مردم کشورهای همسایه‌ی ما فقط به جرم موقعیتِ ارزشمندِ کشورشون و ثروتی که داشتن تا امروز به دست غربی‌ها کشته شدن. حضور غربی‌ها در منطقه‌ی‌ ما همیشه مساویِ با بحران بوده و این بحران اینجا وقتی تموم میشه که خارجی‌ها از منطقه‌ی ما اخراج بشن. خارجی‌ها هم وقتی از منطقه‌ی ما اخراج میشن که پایگاهشون اینجا از بین بره؛ رژیم صهیونیستی بزرگ‌ترین پایگاه غربی‌های جلاد و وحشی در منطقه‌ی ماست. ✅ حالا کاری نداریم که اصلا فلسطین یکی از مقدس‌ترین سرزمین‌های اسلامیه و مسجدالاقصی اولین قبله‌ی مسلمانان هست. کاری نداریم که شهر قدس مثل مکه و مدینه و نجف و کربلا برای ماها به عنوان مسلمون خیلی اهمیت داره. 👈اگر فقط ایرانی و مسلمان هستیم و ایران برامون مهمه، مسئله‌ی فلسطین از مهم‌ترین مسائلی هست که کشور ما برای امنیت خودش نیاز داره حل بشه. اینجا هر حکومت ملی دیگه‌ای به جز جمهوری‌ اسلامی هم سرکار بود، همینقدر به‌مسئله‌ی فلسطین اهمیت می‌داد. چون موجودیت کشور ما در گرو نابودی رژیم جعلی اسراییل و اخراج غربیها از این منطقه است👌 ✅ البته به فضل خدا جمهوری اسلامی امروز تونسته صهیونیست‌ها رو به درون سرزمین‌های اشغالی در فلسطین محدود و محاصره کنه و ده‌ها هزار موشکِ نقطه‌زن، دور تا دور سرزمین‌های اشغالی آروم و قرار ندارن تا روز موعود برسه، از خاک سر بکشن و در قلب صهیونیست‌ها فرود بیان. به یاری خدا انشاءالله. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر صهیونیزم علل مورد اشاره در این مقاله، کف مطلب است و سقف فراتری هم دارد. طبق این در بدست و به رهبری نابود خواهد شد فلذا دشمنی این با ایرانیان سابقه‌ای هزاران ساله دارد و تا قیامت هم به خود ادامه خواهند داد، فرقی هم نمی‌کند که در ایران چه حکومتی بر سر کار باشد. عداوت آنها با فرع بر کینه آن‌ها علیه است. 👌 بخش اعظم پیشگوئی‌های یهود، مورد تأیید و تصریح علیه‌السلام هم قرار گرفته است و اینکه در نابودی هم مشارکت خواهند داشت ولیکن ایرانیان قوی‌ترین یاران خواهند بود إن‌شآءالله ضمناً منحصر به نیستند. سران عمدتاً در و لانه کرده‌اند و شاید سالی یکبار هم به ، سفر نکنند. صرفاً یکی از بازوها ( ) است که همه آنها (۱۰۰٪) باید عین هم کشته شوند. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) مهر۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (یک از هزاران) «حیفه این پیام‌ها را نبینی» 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از قزوین‌ نیوز
رفع تداخل ۱۱ هزار هکتار از اراضی قزوین 🔗مشروح خبر https://qazvinnews.ir/472095 🔺سرخط مهم‌ترین وقایع و اخبار قزوین @qazvinnews_ir
هدایت شده از قزوین‌ نیوز
۳۴۰۰ هكتار از اراضی شهرک‌های صنعتی قزوين دارای سند تفكيكی مدیرعامل شرکت شهرک‌های صنعتی استان قزوين: 🔸 سند تفکیکی ۳۴۰۰ هکتار از اراضی شهرک‌ها و نواحی صنعتی استان آماده و قابل واگذاری به واحدهای بهره‌بردار است. 🔺سرخط مهم‌ترین وقایع و اخبار قزوین @qazvinnews_ir
🔺امیرالمؤمنین‌علی‌علیه‌السلام: 🔹نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست. 🚩کانال تخصصی 🚩@Ansarolmahdi88 ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شکوه معماری را درمیراث جهانی آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی ببینید. @khabar_khoub_iran ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ ✅ مأموریت‌های الهی به جهت انسان‌ها؛ 👈 بار اول برای و فرزندانش جهت نحوه جنازه هابیل (فرزند آدم) 👈 بار دوم برای همه بنی‌آدم جهت نحوه محو از (فرزند آدم) 💠کانال اطلاع‌رسانی (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ رابطه کلاغ با بنی‌اسرائیل! عطف به پیام👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3168 (حاوی تصویری از رفتار عجیب یک کلاغ) ✅ مأموریت‌های الهی به جهت انسان‌ها؛ 👈 بار اول برای جهت نحوه جنازه هابیل (مذکور در قرآن) 👈 بار دوم برای همه جهت نحوه از (قابل برداشت برای هر کسی) لطفاً به این سوره مائده در مجید، عنایت بفرمائید: «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (۲۷) و بخوان بر آنها به حقیقت حکایت دو پسر آدم (قابیل و هابیل) را، که چون تقرب به قربانی جستند از یکی پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. (قابیل به برادرش هابیل) گفت: البته تو را خواهم کشت. (هابیل) گفت: بی‌تردید خدا (قربانی را) از متقیان خواهد پذیرفت. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ» (۲۸) سوگند که اگر تو به کشتن من دست برآوری من هرگز به کشتن تو دست دراز نخواهم کرد، که من از خدای جهانیان می‌ترسم. «إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ» (۲۹) من خواهم که گناه (کشتن) من و گناه (مخالفت) تو هر دو به تو باز گردد تا تو اهل آتش جهنم شوی، که آن آتش جزای ستمکاران است. «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (۳۰) آن‌گاه (پس از این گفتگو) هوای نفس او را بر برادرش ترغیب نمود تا او را به رساند و بدین سبب از گردید. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ ۚ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ» (۳۱) آن‌گاه خدا کلاغی را برانگیخت که زمین را به چنگال حفر نماید تا به او بنماید چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان کند. (قابیل) گفت: وای (بر من) آیا من از آن عاجزترم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم؟ پس (برادر را به خاک سپرد و) از این کار سخت پشیمان گردید. «مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَ لَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» (۳۲) بدین سبب بر حکم نمودیم که هر کس نفسی را بدون و یا بی‌آنکه و فتنه‌ای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که را کشته، و هر کس نفسی را حیات بخشد (از نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده. و هر آینه رسولان ما به سوی آنان با معجزات روشن آمدند سپس بسیاری از بعد از آمدن رسولان باز روی زمین بنای فساد و را گذاشتند. «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (۳۳) همانا کیفر آنان که با و به برخیزند و در به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی (و و و ) از (صالحان) دور کنند. این و خواری آنهاست و اما در به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود. ⁉️ پروردگار متعال، چرا در این آیات هفتگانه خود (از آیه ۲۷ لغایت آیه ۳۳ سوره مائده) ماجرای عجیب (زاغ یا کلاغ) در قضیه اولین در را در کنار ماجرای و ، قرار داده است؟! آیا این دو مسئله، ارتباط معنی‌داری به همدیگر ندارند؟ دانند! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ مهر ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی 🎲 چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۲۹): صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۶) بعضی از عموزاده‌ها راجع به اصطلاحات «کاداستر» و «کد یکتای شناسائی اموال غیرمنقول» و نقشه «UTM» و «جانمائی اراضی و املاک» که بنده در پیام شماره ۱۲۸ خود (در کانال گنبد فیروزه) بدانها اشاره کردم 👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/727 و اینکه از اقتضائات لازم به تهیه برای مواجهه با هر متجاوز و زمین‌خواری است، توضیح خواستند! و حال آنکه بنده قبل از طرح این عبارات در کانال گنبد فیروزه، طی پیام‌های مستقلی به توضیح اجمالی آن‌ها پرداخته‌ام. لطفاً به نشانی‌های ذیل مراجعه فرمائید👇👇👇 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/698 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/691 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/692 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/693 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/695 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/696 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/697 💠 مسئله بعدی؛ تناقضات عجیب دون‌کیشوت‌های باصطلاح پیشتاز مبارز علیه صفوت داودی است. بعضی دهان‌گشادها که از فرط بی‌سوادی، «شعیر» را «شهیر» می‌پندارند و تلفظ می‌کنند! با ناشی‌گری در رنگرزی‌های خود، از طرفی ادعا می‌کنند که هیچگونه رسمیتی برای وراث مرحوم حاج‌سیدمیربابا قائل نیستند و خود را «وکیل خودخوانده» آن‌مرحوم قلمداد کرده و خود را مدافع حیثیت او جلوه می‌دهند و لذا خودسرانه اراضی کشاورزی او را (که طبق احکام شریعت اسلام بین فرزندان او تقسیم شده و اینک هر قطعه آن مالک جدید خودش را دارد)، بدون اجازه ورثه او سالهای سال اجاره داده و اجاره‌بهای آن‌ها را هم (به بهانه آنکه هزینه مبارزه با متجاوز نقاشی بالاست!) شخصاً بلعیده‌اند (و اصلأ هم آنرا مصداق بارز حرام‌خواری نمی‌دانند!!!) و در عین‌حال شایع کرده‌اند که خانواده مرحوم سیدمیربابا در مبارزه با متجاوز نقاشی، خنثی عمل کرده‌اند!! و توقع دارند که ورثه آن‌مرحوم هم در قفای نادانی‌ها و جهالت‌های آن‌ها بتازند!! و از فرط بی‌خبری از واقعیت مسائل و مدارک، یک‌ونیم شعیر ارث پدری ما را به نیم شعیر تقلیل داده و گمان می‌کنند خودشان سهم بیشتری دارند(!!!) و با توجیهاتی که هیچگونه «وجاهت شرعی، عقلی، عرفی و قانونی» ندارند، خود را محق جلوه می‌دهند که همه ما فرزندان آن‌مرحوم، سهم خودمان را مجانی به آن‌ها واگذار کنیم، چنانکه آن‌ها را آ.سیدمیرشجاع به متجاوز نقاشی، بخشیده است! این‌ها که در قضیه دفاع بنده مقابل هجمه نانکلی اوقاف و کفتارهایش به حیثیت اجدادی ما نه تنها از هرگونه مساعدت و همکاری با من دریغ کردند و مرا تنها گذاشتند بلکه مستقلاً هم هیچ جنبشی از خود نشان ندادند که معلوم شود در وجود بی‌وجودشان، ذره‌ای غیرت و حمیتی هم است، حالا مدعی دفاع از حیثیت مرحوم حاج‌سیدمیربابا شده‌اند! جل‌الخالق!!! عجایب صنعتی دیدم در ...! البته توجیه می‌کنند که فقط ۱۰٪ اراضی پدری ما در پلاک ۱۱۷ (امامزاده) و ۹۰٪ آن‌ها در پلاک ۱۱۸ (نقاش) واقع شده و لذا مایملک ما در روستای امامزاده (که مورد تصرف عدوانی نانکلی قرار گرفته است)، در مقایسه با مایملک‌ ما در پهنه نقاش، چندان ارزشی ندارد! و‌ لذا مبارزه بنده با نانکلی را فاقد وجاهت اقتصادی و بالتبع پوچ و بی‌ارزش تلقی می‌کنند. و ترجیح دادند که بجای درگیری بی‌ارزش با «نانکلی و تفاله‌های او» به مبارزه با «متجاوز نقاشی» برخیزند! در این‌خصوص لزومی به تکرار صحبت‌های خود در پیام ۱۲۰ گنبد نمی‌بینم👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/702 ولیکن لازمست جهت تنویر افکار عموزاده‌ها و سایرینی که ذی‌ربط هستند (و جلسه اخیر منعقده در مسجد روستا حاکی از آنست که ظاهراً انواع اهالی روستا، ذی‌ربط هستند!!!) نکاتی را متذکر شوم: ۱) اولاً اخوی بنده، هیچ قطعه‌ای از املاک و اراضی پدری ما را به احدی واگذار نکرده است و شایعه مذکور کاملاً دروغ و جوسازی است. البته ایشان در خصوص اراضی آقداش گفته که به او ربطی ندارد (زیرا آن‌ها متعلق به برادرم محمد است نه سایر ورثه) ولیکن این فرصت‌طلب‌ها گفته بحق ایشان را به کل ۱/۵ شعیر اراضی پدری ما در ملک نقاش، تعمیم داده و ادعا می‌کنند که خانواده مرحوم حاج‌سیدمیربابا دست از اراضی خود کشیده و لذا در مبارزه با تصرفات متجاوز نقاشی، نقشی خنثی دارند! اصلاً گیریم که فرضاً حاج‌سیدمیرشجاع گفته که قصد مبارزه با متجاوز نقاشی را ندارد و حتی ترجیح می‌دهد که اراضی او تحت اشغال متجاوز نقاشی باشد (تا اینکه بدست شماها بیافتد!)، گفته او چه ربطی به سایر وراث پدر مرحوم ما دارد؟! درسته که اراضی بنده هنوز مورد تصرف عدوانی متجاوز نقاشی قرار نگرفته است ولیکن اراضی خواهران من (سیده معصومه و طاهره‌سادات) به همراه اراضی.. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰مهر۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم و امامزاده 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۳۰): صفوت داودی و برادران یوسف! (۰۷) ... به همراه اراضی سایر اهالی (از جمله اخوی) مورد تجاوز صفوت داودی قرار گرفته است و هر سه نفرشان به بنده وکالت داده‌اند که از حقوق ایشان دفاع نمایم و بنده تا خلع مقام نشده و توان و مجالی داشته باشم در صدد مقابله با متجاوزین (اعم از نقاشی‌ها و نیریجی‌ها و امامزاده‌ای‌ها) خواهم بود ولیکن طبق اصول مبارزاتی خودم و هرگز فرمان خود را بدست افراد ناشی و بی‌ترمز و دخوهای فضول محله نخواهم سپرد. ۲) در مسئله غارت سهمیه آب ما در عرصه پلاک ۱۱۸ که بنده هم شخصاً سهم دارم و اینک مورد تاراج متجاوز نقاشی قرار گرفته است، باید بگویم که در این‌خصوص هم طبق اصول خودم مقابله خواهم کرد و هرگز تسلیم راهبری بی‌عقلانه خودسرها نخواهم شد مگر آنکه در رفتارهای خود، اندکی عقل، شرع، عرف، قانون و انصاف را هم مراعات کنند. بعضی از اهالی معتقدند که علت عصبانیت بعضی از سادات امامزاده از صفّت، بیش از اینکه بعلت چنگ‌اندازی او به آب و اراضی پدری این‌ها باشد، ناشی از فریبی است که از نقاشی‌ها خوردند و کلاه گشادی که صفوت بر سرشان گذاشت (با وعده لوله ۴ از سد موهوم کاروانگاه) و آنها را به مخالفت با پروژه حفر چاه واداشت و زحمات آ.میرشجاع را هم هدر دادند. ولیکن بنده احتمال می‌دهم، عرعر امروز بعضی‌ها قطعه دیگری از پازلی است که برای متجاوزین تکمیل کردند فلذا پرچمداران امروزی قیام علیه زمین‌خوارهای نقاش، چندان قابل اعتماد نیستند و ما را به سرمنزل مقصود نخواهند رسانید ولو اینکه با پول اهالی قوی‌ترین وکیل‌ها را استخدام کنند و عمری در راهروهای دادگاه‌های آوج و قزوین در هروله باشند. چنانکه تاکنون بجز حرمان چیزی از مبارزه مثلاً حقوقی علیه فئودال نقاش، عایدشان نگشته است! نسخه پیچیدن بعضی‌ها شبیه آن دهاتی‌ست که وقتی مادرش مرد، خواهرش را به پشت تپه‌ای برد تا با دست‌مالی کردن آن بفهمد که آیا وقت شوهر کردنش رسیده است یا نه؟! وقتی که دخترک خودکشی کرد آن بی‌غیرت فهمید که روش احمقانه کاملاً غلطی داشته و آمد در حمام روستا عرعر کرد که ما بی‌غیرتیم ... ما بی‌غیرتیم ...! این عربده‌کش، تا آنجا گستاخ شد که سعی کرد لکه ننگ بی‌غیرتی خود را به غیوران روستا هم تعمیم دهد!!! ۳) در باره آب (اعم از آب قابل تحصیل از عرصه شش‌دانگ امامزاده در پلاک ۱۱۷ و آب قابل انتقال از عرصه ۹۶ شعیر نقاش در پلاک ۱۱۸ فرعی ۱۰ قزوین) هم معتقدم که باید سوابق بهره‌برداری از آن‌ها و مهمتر از آن، علل عدم بهره‌برداری صحیح از آن‌ها هم آسیب‌شناسی و ریشه‌یابی‌های لازمه صورت بگیرد تا گذشته را چراغ راه آینده قرار بدهیم و بیهوده دور خودمان نچرخیم! در این‌خصوص، مطالبی را معطوف به آب امامزاده به عرض رسانیدم👇👇👇 در پیام ۱۲۱ گنبد فیروزه👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/720 اشاره کردم که تعدادی از اهالی امامزاده، فریب وعده پوچ متجاوز نقاشی را خورده و پروژه آبی دهیار وقت را مضمحل می‌کنند! بعد از این پیام، مدرکی از جلسه‌ای دریافتم که وقتی آنرا با اخوی در میان گذاشتم، گفت از آن جلسه کاملاً بی‌خبر بوده!! البته بی‌خبری ایشان علتی داشته که طی پیام‌های بعدی توضیح خواهم داد. 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/721 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/722 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/723 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/724 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/725 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/726 💠 ۴) و اما آب نقاش؛ قاعدتاً آب موجود در سفره‌های زیرزمینی و جاری در رودخانه جنگلی روستای نقاش، قابل تقسیم به دو قسمت است؛ ۴/۱- آب شرب (انسان‌ها و حیوانات) اهالی نقاش به میزان متعارف روستائی (دارای اولویت اول بلحاظ حیاتی بودن آن) ۴/۲- آب کشاورزی متعلق به مالکان ۹۶شعیر از اراضی پلاک۱۱۸ ف. ۱۰ ق. (مشترک بین اهالی روستاهای نقاش، نیریج و امامزاده از جمله من و عزیزانم) قاعدتاً هرگونه بهره‌برداری از این «آب مشاعی» (یا مشترک) نیازمند کسب مجوز از کلیه مالکین و صاحبان آن است. ولیکن در عمل چه اتفاقی افتاده است؟! الف) فئودال‌های نقاش، بی‌حساب و کتاب و بدون کسب مجوز بصورت روزافزون از این آب‌های مشاعی بنحو دلخواه خود، بهره‌برداری کرده‌اند (که ای‌بسا با مساعدت و لااقل عدم مخالفت معنی‌دار مقامات ذی‌ربط آوج صورت گرفته است!) ب) سهم نیریج (۳دوازدهم؟) بعلت تخریب تدریجی راه‌آب‌های ذی‌ربط، بسوی نیریج نمی‌رود. ظاهراً در جلسه اخیر منعقده در مسجد امامزاده، یکی از اعضای شورای نیریج برای انتقال مجدد آن به نیریج، اعلام آمادگی کرده است و حالا باید منتظر ماند و دید که چه پیش می‌آید! آیا سرمایه‌گذاری خواهند کرد؟! ج) و اما ما.. ..ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های حم (ویژه امامزاده)👇👇 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۳۱): صفوت داودی و برادران یوسف (۰۸) 😳 فضولنامه محرمانه و شیادانه دخوهای روستای امامزاده علاءالدین با متجاوزین روستای نقاش 🙄 توافقنامه [آب] با حضور نمایندگان اهالی 🤥 روستای نقاش و روستای امامزاده در مورخ ۹۵/۵/۳۱ درخصوص احداث آب‌بند (سد) در رودخانه نقاش احداث می‌شود طبق توافق‌نامه‌های قبلی که موجود [موجه؟] و میباشد به این شرح توافق گردید: طبق توافق بین اهالی روستای نقاش و روستای امامزاده قرار بر این شد که از سهم آب رودخانه نقاش که ۹۶ سهم می‌باشد یک لوله شماره ۴ به روستای امامزاده فقط بابت آب شرب اهدا می‌شود که [پس از احداث؟؟] آببند می‌باشد. تمامی مالکین ۹۶ سهم حق قانونی خود جهت مصارف آب این آب‌بند کشاورزی را دارند. هزینه احداث آببند بین ۹۶سهم تقسیم میشود که باید پرداخت نمایند. [امضاء کنندگان:] 1) طیب احمدی 2) [...؟] حسن‌آبادی 3) سیف‌اله داودی 4) [صفوت؟] داودی 5) حمید داودی [حمداله؟] 6) سیدکاظم موسوی 7) سیدجواد موسوی 8) سیدیداله حسینی 9) سیدآصف حسینی 10) ... [شاهد؟؟] 11) ...[؟] ☝️مدرک دریافتی☝️ # جعل عنوان نمایندگی # نمایندگان خودتحمیل # ارتکاب جرم کیفری 👌 چنانچه در تایپ متن دست‌نویس این فضول‌های مفتضح (روباه‌ها و گربه‌نره‌ها!)، خوانش درستی صورت نگرفته یا اشتباهی در آن رخ داده است، لطفاً تذکر دهید تا اصلاح و تکمیل شود🙏 (پیدا کنید پینوکیوها را!)😂🙈😭😡 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰مهر۱۴۰۲ 💠 کانال‌های حم 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠 🙏 گروه حم 🎲 https://eitaa.com/joinchat/3763470541Cd25cef0ad4 🎲
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۳۲): صفت داودی و برادران یوسف! (۰۹) ۵) حماسه لوله ۴ نقاش! همچنانکه در پیام ۱۳۰ خود اشاره کردم، آب شیرین نقاش در دو قسمت قابل بهره‌برداری است: ۱) آب موجود در سفره‌های زیرزمینی از طریق حفر چاه ۲) آب جاری از سرچشمه‌های کوهستان جنوبی نقاش و امامزاده و قوزلو که به رودخانه جنگلی نقاش می‌ریزد از طریق سد سازی آ.میرشجاع، ابتدائاً بدنبال احداث سد بوده است ولیکن در کجا؟ ۱- در دره دلیک‌لی‌قیه ۲- در کاروان‌گاه نقاش ولیکن وقتی که انواع مقامات استانی آب قزوین را مکرراً به منزل خود دعوت و پذیرایی می‌کند (البته از جیب خودش نه از بودجه روستا!) و آن‌ها را به بازدید میدانی می‌برد، از گفته آن‌ها مطمئن می‌شود که دولت برای احداث سدهای مذکور هیچگونه بودجه‌ای نخواهد داد. زیرا که هیچگونه مزیت و توجیه اجتماعی و اقتصادی (در مقایسه با سایر مناطق) ندارند. لذا، تنها دهیار بومی امامزاده، آرزوی سدسازی را از ذهنش پاک می‌کند. بعدش بدنبال پروسه حفر چاه می‌افتد که در تعقیب آن هم (بصورت فنی و مهندسی دستگاههای ذی‌ربط استانی) متوجه می‌شود که در اقلیم امامزاده، سفره زیرزمینی وجود ندارد و لذا چنین مطلبی محدود می‌شود به اقلیم نقاش! ولیکن در آنجا هم با مشکلاتی مواجه بوده است که عمدتاً عبارت بودند از: ۱) عدم همراهی اهالی بعلت مسخ و الینه شدن آن‌ها توسط ملاء بدخاصیت روستا ۲) احتمال کارشکنی و عدم رضایت برخی از مالکان و صاحبان ۹۶شعیر ملک نقاش که مالکان آب آن خطه هم هستند. ۳) احتمال مخالفت و جنگ روانی برخی از اهالی نقاش (همان‌ها که ادعا می‌کردند اگر احیانا سد بشکند، سیلاب، نقاش را خواهد برد!) ۴) عدم برخورداری از سرمایه مورد نیاز برای حفر چاه و نصب تأسیسات ذی‌ربط و سپس لوله‌کشی قابل توجهی از نقاش تا امامزاده فلذا بصورتی کاملاً محرمانه و مخفیانه، دست بدامن انواع مقامات ذی‌ربط و بی‌ربط آوج و قزوین می‌شود و بالاخره بعد از ۱/۵ سال دوندگی، موفق می‌شود، مجوز حفر چاه (و تأمین هزینه‌های ذی‌ربط از طرف دستگاههای دولتی) را به دست آورد و لذا سریعاً عملیات میدانی خود را شروع می‌کند و ۴۰٪ پروژه را با قدرت پیش می‌برد. ولیکن ملاء حریص نقاش هم بیکار نمانده و دست به کار ممانعت از پیشبرد طرح می‌شوند! آن‌ها ابتدائاً به ادارات آوج مراجعه می‌کنند و مسائلی رخ می‌دهد که در پیام ۱۲۵ گنبد مورد اشاره قرار گرفت👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/724 وقتی که نقاشی‌ها از طریق مراجعات اداری کاری از پیش نمی‌برند، در صدد تطمیع آ.سیدمیرشجاع بر آمده و وعده احداث سد و لوله ۵ را می‌دهند!! غافل از اینکه ایشان، کاملاً واقف است که احداث سد، امکانپذیر نیست. فلذا اعتنایی به درخواست آن‌ها نمی‌کند. اما آن روباه‌ها هم دست از تلاش خود برنداشته و از طریق مراوداتی، «احمق‌های کله‌پوک و خودبزرگ‌بین» (گربه‌نره‌های روستا) را شناسائی می‌کنند و (در مقطعی که میرشجاع و میرحامد در تکاپوی معالجات و شکایات خود بابت حمله تروریستی اراذل تحریک‌شده روستا بودند!) این دخوها را به جلسه خود در نقاش کشیده و آن‌ها را (۲ نفر از حسینی‌ها + ۲ نفر از موسوی‌ها + ۳ نفر از غیرسادات و چقدر هوشمندانه و مکارانه!) با وعده سر خرمن لوله ۴ فریب می‌دهند! (بدون هیچ تعهد و تضمینی!) تا حماسه لوله ۴ را بیافرینند!! و حال وقت آنست که این جرثومه‌ها را سیلاب ۴ ببرد! چنانکه در پیام ۱۲۱👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/720 اشاره کردم؛ اخوی گمان می‌کرد صرفاً ۲ نفر از اهالی (حمدولا و یدولا) با حاج‌صفّت، تبانی کرده‌ و پروژه آب‌رسانی از نقاش به امامزاده را به شکست کشانده‌اند و حال آنکه این مدرک👇👈 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/740 نشان می‌دهد که؛ پنج مردک دیگر از اهالی عاشق ابراز وجود در پوشش عاشق خدمت هم آن نابکاران نابخرد را همراهی کرده بودند!! (من واقعاً شرمنده‌ام که دو نفر از آن‌ها عموزاده و دائی‌زاده من بوده‌اند ولو اینکه فریب‌خورده حساب شوند!) 👌 بجای ایراد گرفتن بابت افزودن «روباه» و «گربه نره» و... به لیست عناوین «عشک‌ها، غودوغ‌ها، جوجوغ‌ها، کفتارها، خرس‌خاله‌ها و ناخور» روستا، چنانچه پیشنهاد مناسب‌تری سراغ دارید، لطفاً ارائه بدهید! عنوانی که با ماهیت عملکرد این‌ها همخوانی داشته باشد. آری! روباه‌های نقاش بالاخره موفق می‌شوند با حمایت و صورتجلسه دخوهای فضول امامزاده، ادارات ذی‌ربط را (با نشان دادن سند خیانت مذکور که به امضای ۷ نفری که با «جعل عنوان» خود را «نمایندگان اهالی»، قلمداد کرده‌اند!) متقاعد نمایند که اهالی امامزاده، مخالف انتقال آب از نقاش به امامزاده هستند! و لذا پروژه حفر چاه و انتقال آب به امامزاده، متأسفانه باد هوا می‌شود! و البته ... ...ادامه دارد. ✍️ حسینی منتظر ۲۱مهر۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم (ویژه امامزاده) 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۳۳): صفت داودی و برادران یوسف! (۱۰) جعل عنوان = جرم کیفری ... و البته بنده (چنانکه قبلاً هم گفته‌ام) ملاحظات مرسوم اخوی را ندارم و همه امضاءکنندگان این صورتجلسه منحوس را به محکمه خواهم کشید ولو اینکه عموزاده و دائی‌زاده بنده باشند. زیرا که به دروغ، «ادعای نمایندگی از طرف اهالی روستا و مالکان ۹۶ سهم» کرده‌اند! و بنده بعنوان یکی از مالکان ۹۶ سهم نقاش و نیز یکی از اهالی، قانوناً، شرعاً و عرفاً حق تحت تعقیب قرار دادن این شیادهای آب‌زیرکاه را دارم ولو اینکه مفتضحانه، بازنده معرکه بودند و هرگز اجازه نخواهم داد که چنین افراد تهی‌مغز و بی‌شعور، سردمداری مبارزه با متجاوزین نقاشی را سر دهند و خود را «محق و فداکار و با حیا»!!! و ما را «خنثی و هوچی‌گر و حقیر»!!! جلوه دهند و از جیب ما برای وکلای جاهل‌تر از خودشان کیسه بدوزند!! و در عین بی‌حیائی و بدهکاری‌های متعدد و فراوان، وقیحانه خود را طلب‌کار معرفی کنند!!! و بر تک تک اهالی امامزاده هم فرض است که با در دست گرفتن مدرک مورد ارائه در پیام شماره ۱۳۱ بنده در گنبد فیروزه👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/740 یکایک این فضول‌باشی‌های محله را به استنطاق و پاسخگوئی بکشانند که؛ کو نتیجه «برجام بدفرجام» شما؟! کو لوله ۴ شما؟! کو نتیجه مبارزه و دادگاه شما علیه فریب‌دهندگان‌تان؟! کو شرم و حیا و پوزش شما در محضر اهالی و زوار امامزاده؟! کو حلالیت طلبی شما از تنها دهیاران بومی و خدمتگزار روستا؟! کو غیرت شما؟! اینها بعلت «جعل عنوان»، مرتکب «جرم کیفری» شده‌اند و لازمست تحت پیگرد قضایی قرار بگیرند و‌ خسارت سنگینی را که بر زوار و اهالی امامزاده علاءالدین وارد کرده‌اند، جبران نمایند. ضمناً علت نوشته شدن برجام ببوماشالاهای ما و فئودال‌های نقاش، در سربرگ شورای نقاش، به طیب احمدی (یکی از ملاء نقاش) برمی‌گردد که عضو شورای روستای نقاش هم بوده است. علاوه بر ارتکاب جرم کیفری «جعل عنوان» (نمایندگی کذابانه اهالی!!!)، عبارت‌های مسخره دیگری هم در این «حماسه‌آفرینی گربه‌نره‌ها» قابل ملاحظه است: ۱) تأمین هزینه‌های (بدون برآورد و ذکر!) احداث «سد موهوم و انشعاب ۴ آن» بر عهده مالکان ۹۶ سهم احاله شده (نه طرف اول این قرارداد آبدوغ‌خیاری!) ۲) انشعاب و لوله‌کشی ۴ از سد موهوم به امامزاده علاءالدین جهت مصرف فقط شرب اهالی و زوار محترم آن، اهدائی نقاشی‌ها قلمداد شده است! آنهم بدون هیچگونه اشاره به ضرورت اخذ و انضمام رضایت مالکین ۹۶ سهم آب نقاش که بخش قابل توجهی از آن متعلق به اهالی امامزاده علاءالدین است! ۳) هیچگونه اشاره‌ای به ضرورت اخذ مجوز برای احداث سد یا آب‌بند نشده است و همچون ضرورت درج تاریخ و دوره حدودی بهره‌برداری از طرح بلاتکلیف بحال خود شده است! ۴) برای تحقق انجام تعهدات طرفین در این برجام پوچالی (پوچ+پوشال) هیچگونه ضمانت اجرایی در نظر گرفته نشده است! ۵) اگر این متن جنبه «هدیه‌نامه لوله ۴» دارد، چه ضرورتی داشته که فضول‌های روستای امامزاده هم آنرا امضاء نمایند؟!! ۶) هر امضائی در هر متنی، ماهیتی از تقبل مسئولیت مفاد آنرا دارد. خب! در این توافق‌نامه، طرف امامزاده (نمایندگان خودخوانده اهالی!) چه مسئولیتی را متقبل شده‌اند؟! و اگر این دخوهای مغرور و متکبر و خودشیفته، آنرا امضاء نمی‌کردند، آیا شیرازه عملیات مورد ذکر در مفاد (تک تک مواد و بندها و تبصره‌های این قرارداد ترکمانچای‌گونه در تراز عهدنامه فینکنشتاین!!!) از هم می‌پاشید؟! ۷) نقش بی‌بدیل آقایان نمایندگان اهالی (حمدولا و یدولا و کاظم‌خان و بقیه زعمای روستا) در مفاد عالیه و عاری از هرگونه خدشه ادبی و حقوقی و شرعی و عرفی و قانونی این متن متین و گران‌بها!!! چه بوده است که اگر «شرف حضور»!! نداشتند، خلل غیرقابل جبرانی رخ می‌داد، چیست؟!!! ۸) چنانچه این توافق‌نامه در عمل، بمنصه ظهور نمی‌رسید (که صد البته صد سال سیاه هم نمی‌رسید!) و اختلاف و نزاعی پیش می‌آمد، مرجع حل اختلاف و دعاوی حادثه، چه شخص حقیقی یا حقوقی بود؟! ۹) بلحاظ عدم تعیین و درج مدت و مهلت اجراء و انجام قرارداد در این «مسخره‌ترین توافق‌نامه» و «ابلهانه‌ترین قرارداد»، آیا چیزی غیر از این است که؛ «بزک نمیر بهاااار میااااد، کومبووزه با خیاااار میاااد؟!!!» حال چنین حماسه‌آفرینانی، پرچمدار مبارزه با چنان مکارانی گشته و توقع دارند که فرضاً بنده و امثال بنده هم زیر علم آن‌ها سینه بزنیم!!! عجایب صبری خدا دارد! قضیه قطعاً در این حد خلاصه نمی‌شود که فرض کنیم چن‌تا گاگول‌مشنگ با افکاری اسکول‌پشنگ، صرفاً از رندهائی مثل داوودی‌های نقاش، رکَب خورده‌اند. ابعاد و اعماق این «قضیه ننگین و سنگین» بسیار فراتر از اینهاست! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱ مهر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی حم👇👇 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۳۴): صفت داودی و برادران یوسف! (۱۱) در پیام ۱۳۱👇 گفتم: «پیدا کنید پینوکیوها را»! https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/740 در اینجا لازمست بگویم که؛ پینوکیوهای قصه، مائیم (خانواده مرحوم حاج‌سیدمیربابا و...) که به گفته جوجوغ‌های تازه‌بدوران‌رسیده، در قبال تجاوزات حاج‌صفت، «خنثی» عمل کرده و این مدعیان رذل و خائن را همراهی نکرده‌ایم! اما بد نیست، این‌ها که هنوز تاتی کردن را هم حتی در حرف زدن، بلد نیستند، بدانند؛ اتفاقاً خنثی عمل کردن، گاهی عین عقلانیت مبتنی بر شریعت است. چنانکه امام علی(علیه‌السلام) دستور می‌دهند: «كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ، لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ» در هنگامه فتنه، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند. مخاطب این سخن حضرت امیر(ع)، روبه‌ها و گربه‌ها نیستند بلکه فقط پینوکیوها هستند!! در معرکه‌ای که یکطرف، روبهان مکاری چون صفت و طیب نشسته‌اند و در طرف مقابل، گربه‌نره‌هائی مثل یدولا و حمدولا و کاظم و حسن‌آبادی‌های شوراخور، بالاپایین میپپرند و میو میو می‌کنند و «حماسه لوله ۴» را می‌آفرینند! (و در پرونده اوقاف، کفتار و... هستند)، دستور مولی‌الموحدین اینست که به هیچ طرف نه بیهوده پول وکالت بده و نه چنان سواری بده که زحمات چند ساله یک دهیار دلسوخته برای آب‌رسانی به زوار یک سید واجب‌التعظیم را به آتش بکشی! من بر این تصورم؛ این ۷ نفر امامزاده‌ای که در پیشگاه داودی‌های متجاوز نقاشی، زانوی فلاکت بر زمین زده و چنان بلاهت‌نامه‌ای را امضاء کرده‌اند👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/740 سه دسته هستند: ۱) آن‌ها که صرفاً کودکانه و خام‌اندیشانه در سودای اخذ آب اهدائی از سد موهوم روبهان نقاش بوده‌اند از قبیل؛ سیدجواد موسوی و مرحوم سیدآصف حسینی که اگرچه مرتکب «پلشتی» شده‌اند ولیکن دنبال «پلیدی» نبودند. ۲) آن‌ها که صرفاً از روی «حسادت شدید» نسبت به توفیقات آ.سیدمیرشجاع در انجام خدمات پیاپی و متنوع در امور روستا، از روی پلیدی روانی خود، قصد ممانعت از موفقیت او در امر حفر چاه و انتقال آب کافی به روستا بوده‌اند از قبیل؛ یدولا و حمدولا ولو اینکه می‌دانستند هیچ آبی از سد موهوم روبهان مکار نقاش به امامزاده نخواهد رسید. ۳) آن‌ها که از طرف اوقاف، مأموریت داشتند به هر حیلتی شده، تردد و برقراری ولو موسمی و فصلی اهالی امامزاده در روستا را ناپایدار سازند و بلکه موجبات رهبت و گریز آن‌ها از روستا را رقم بزنند. قاعدتاً چنانچه آ.میرشجاع موفق به انتقال آب مکفی به روستا می‌گشت، بالتبع باعث رونق مجدد روستا با حضور هرچه بیشتر اهالی می‌شد و حال آنکه مزدوران پلید نانکلی اوقاف در صدد فراری دادن کلیه اهالی بویژه سادات مالک بمنظور خالی‌سازی روستا از سکنه بودند و در این‌خصوص قبلاً هم نکاتی را متذکر شده‌ام👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/140 مستمسک نانکلی و زنگوله‌های احمق او هم به وقفنامه‌ای جعلی بر می‌گشت که در آن دم از خلع ید از مالکیت سادات در صورت «فوت یا هجرت»، زده شده است و بنده این مسئله را در برخی از پیامهای خود مکرراً مورد اشاره قرار دادم؛ از جمله در👇 https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/22 💠 https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/314 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/391 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/193 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/140 💠 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/116 💠 این خائنین پلید از قبیل؛ سیدکاظم و حسن‌آبادی‌های شوراخور، بیشترین تلاش و تکاپو را بخرج دادند که اهالی از کانال‌ها و گروه‌های مجازی بنده خارج شوند و خودشان هم پیشتاز ترک فضای مجازی من شدند👇 https://eitaa.com/SayyedAlaaddin/340 تا شاید بتوانند مانع روشنگری‌های بنده بشوند و اهالی روستا به پشت‌پرده‌های خیانت‌کارانه اینها واقف نشوند. بنظرم این‌ها باهوش‌تر از آن بودند که وعده موهوم سدسازی و لوله ۴ امثال صفوت داودی را باور کنند اما چرا سندی را برای آن‌ها تراشیدند تا بشود رسماً مانع پروژه آب‌رسانی دهیار بومی روستا به امامزاده گردید؟! و بعد از آن هم، پیوسته بدنبال دهیار غیربومی بودند؟! خیانت‌پیشگی این کفتارهای مزور و رنگرز آشکارتر از آنست که دیده نشود! ولیکن مطمئن باشند که آفتاب حقیقت، هیچگاه پشت هیچ ابری نمی‌ماند و همچنانکه این سند خیانت و تبانی شما با متجاوزین نقاشی بعد از ۳۰۶۰ ساعت از امضای آن بدست من رسید، سایر خیانت‌ها و شرارت‌های شما هم به اطلاع اهالی محترم خواهد رسید و طشت رسوائی شما بی‌شرف‌ها از بام‌های بلندتری خواهد افتاد. ضمناً اینطور نیست که با ارتکاب یکی دو تا خیانت و شرارت رسوا شدید بلکه از حد گذشت!! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۳مهر۱۴۰۲ 💠 اطلاع‌رسانی حم👇👇 🆔@SayyedAlaaddin 💠 🆔@GonbadeFirozeh 💠