eitaa logo
گنبد فیروزه
57 دنبال‌کننده
553 عکس
173 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۲): «ماتریس (به فرانسوی: Matrice) و (به انگلیسی: Matrix) به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد یا عبارات ریاضی که به صورت سطر و ستون شکل‌یافته گفته می‌شود. به طوری که می‌توان گفت هر ستون یا هر سطر یک ماتریس، یک بردار را تشکیل می‌دهد. هر یک از عناصر ماتریس دِرایه خوانده می‌شود.» این مطلب ☝️ را بدان جهت آوردم که در قسمت قبلی این مبحث، نوشته بودم، نحوه طرح مطالبی در موضوع «چالش‌های امام در تشکیل نظام» در این‌جا، تابع الگوی نیست بلکه از الگوی پیوندهای شبکه‌ای (متناسب با امکانات پیام‌رسان ایتا در فضای مجازی) استفاده می‌کنیم که همان لینک‌های ماتریسی/ماتریکسی است (که باید توضیحی داده می‌شد) و اما بعد؛ جغرافیای طرح مبحث؛ ۱) رویداد ۲) سالگرد ۳) و بنابر ملاحظات مذکور، چالش «نهضت+نظام» را در اولویت تبیین خود قرار دادیم که برخی از مقدمات آنرا قبلاً هم تحریر و به اشتراک گذاشته بودیم (تحت عنوان «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!» در قالب ۵ مقاله مسلسل) و حال می‌خواهیم به این مطلب، بپردازیم که، آیا انتخابات، کارکردی صرفاً برای دارد یا از رویکردی به هم برخوردار است؟ هرگونه جواب مثبت یا منفی به این سوال در ، می‌تواند در موفقیت و کارآمدی مذکور، مؤثر و بلکه تعیین‌کننده باشد. نهضت و نظام، اگر باشند از همدیگر تفکیک‌ناپذیرند و حذف هر کدام، موجب مرگ و اضمحلال دیگری است. «نظام انقلابی» یعنی نهضت قرین نظام و نظام قرین نهضت و این آمیختگی (تقارن مبارک) بشرطی قابل تحقق و تجلی است که هر دو کفه آن، اسلامی باشد وگرنه قابل تضمین نخواهد بود. (به همین جهت هم بنده اصرار دارم که در سخنرانی‌ها و مقالاتم از عبارت استفاده کنم که از «نظام انقلابی» هم، خالص‌تر و رساتر است.) جمهوری اسلامی، ترازوی متعادلی است که اگر وزن هر کدام از این دو کفه نهضت یا نظام، کم و زیاد شود، تعادلی در میان نخواهد بود و قطعاً مضرّ و بلکه مهلک خواهد گشت. قاعدتاً مسائل و امور ملی و فراملی ما از جمله انتخابات را هم باید متناظر با نهضت+نظام، مورد ارزیابی قرار داد. وقتی که «نهضت بدون نظام»، مظهر حماقت و «نظام بدون نهضت»، مظهر وقاحت باشد، بالتبع «انتخابات بدون نهضت» و «انتخابات بدون نظام» هم عین حماقت و وقاحت است. بنابراین باید دید، «نهضت‌گرائی انتخابات» و «نظام‌گرائی انتخابات» چیست؟ و کدامست؟ و چه معیارهایی دارد؟ شاید باور عمومی این باشد که انتخابات از جنس نظام است و با نهضت میانه‌ای ندارد و حال آنکه چنین پندار غلطی، آغاز سقوط انتخابات و بالتبع سقوط نظام است. تنها راه بعنوان و پیش‌گیری از و دفاع از ، از در تراز ایضاً أوجب واجبات است که بدون اعتقاد، ایمان، باور و وفاداری مطلق به اسلامیت، قابل دست‌یازی نیست. همچنانکه در تحقق خود، رهین جمهوریت است، هم در بقای خود، محتاج اسلامیت است و هم والدینی بجز جمهوریت و اسلامیت ندارد. گرامی‌داشت ، بمعنای التزام عملی به پیوند ناگسستنی نهضت از نظام است ولیکن چنین شور و شوقی باید از صندوق‌های آرای انتخاباتی عبور نماید تا هدفمند و هوشمند، تلقی شود. بدون (رأی‌نویسی غیرعلنی و نهان از دیگران)، حرکتی کور و نامعقول و حتی نامشروع است. همچنانکه انتخابات فارغ از ، مرتعی و بیش نخواهد بود. یکی از بزرگترین چالش‌های «امامین نهضت+نظام اسلامی»، همین تقارن در «پیش‌برد متعادل» أمرَین و فریضَتین نهضت و نظام است که عالی‌ترین مزیّت بی‌نظیر نهضت+نظام ما ایرانیان بر نهضت‌ها و نظامات جهانیان است. آیا حفظ چنین تعادلی، اساساً امکانپذیر است؟! ، «بیمه کردن از میل آن به و و انواع » را در مردمی‌سازی حکومت دیدند. از طرفی در صحنه بودن مردم هم رهین انقلابی‌گری آنان است و بس. بنابراین؛ اولاً مردم باید همیشه و همیشه، انقلابی باشند در حد (که است) و ثانیاً پیوسته باید در صحنه و میدان باشند. وقتی که نهضت، مردمی باشد، آنگاه می‌توان امیدوار شد که نظام هم مردمی و انقلابی و ولایی باشد وگرنه نظام، خواهد یافت به اینکه ویلایی بشود برای نااهلان و نامحرمان که عرضه خود خود خواهند برد و زحمت ملت خواهند داشت. انتخابات رقم خواهد زد که ، ولایی باشد یا ویلایی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۴): ‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛ منشوری از تزاحمات بی‌پایان! سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل جامعه‌شناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم و در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید. این دو فارغ‌التحصیل ، اگر زنده می‌ماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یک‌دیگر، جبهه‌گیری و حتی لشگرکشی آشتی‌ناپذیری برپا می‌کردند! پارادوکس مذکور سایه‌افکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیب‌شناسی این مسئله پرداخته است! از آن‌جا که معضل مذکور یکی از «چالش‌های امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسی‌های موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای و نیز را هم به میان می‌کشد و اگر چنین پارادوکسی، حل‌وفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد می‌سازد. چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذی‌ربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان ، نظام را تخطئه می‌کند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان به جنگ انقلابی‌گری برخاسته و چرخش را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه می‌کند و یا هواداران شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر می‌دهند و از را تخطئه می‌کند و بالاخره امروز دکتر ، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی می‌گردد و دم از عدم حمایت ملت از و ترجیح بر می‌زند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راه‌های برون‌رفت واقعی قصه. اگر دعوایی بین آیة‌الله بهشتی و آیة‌الله مصباح در موضوع و و جای‌گاه مطرح بود و اگر آیة‌الله خامنه‌ای، تئوری را مطرح و در بیانیه ، مفهوم را برجسته می‌کنند، تماماً به همین ریشه برمی‌گردد. اگر شاهد صف‌آرائی امثال ظریف در تقابل امثال و هستیم، به همین ریشه برمی‌گردد. بنابراین با فراگیری مواجه هستیم که بصورت همه‌جانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت. بنده در سرآغاز این مبحث، را قدر مشترک و نظام مطرح کردم و اینکه می‌تواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست! دکتر شریعتی در تحلیل جامعه‌شناسانه خود از دو اسلام نام می‌برد؛ و ! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم! از طرفی می‌بینیم؛ هم از دو اسلام نام می‌برند؛ و محمدی(ص) بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقاله‌ای به تصویر کشیدم! بنابراین ارجاع حل همه پارادوکس‌های مانحن‌فیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آن‌جا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»! برگردیم سراغ اصل مطلب! گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانه‌های پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه ده‌ها ساله خود کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم. اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح می‌فرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جای‌گاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟! چرا قبلاً آن‌را در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومت‌های سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار می‌دادند و تخطئه می‌کردند؟! بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت! این قضیه برمی‌گردد به ماجرای که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳۰بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212فصل انتخابات ملی هوشمندانه و حربه‌ای منسوخ شده و ناکارآمد بنام ❌ صالح مقبول بجای اصلح بی‌رأی! با توجه به مفتضح شدن جریان منحوسی بنام اصلاح‌طلبی در نزد اکثریت ، نوبت پس زدن جریان نحسی بنام اصولگرایی دروغین فرا رسیده است. زمانی شاهد رقابت و همترازی مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی بودیم و برای استفراغ چپ‌گراهای خودباخته در مقابل ، ضرورت داشت که اصولگراها (اعم از واقعی و پوشالی) در و ، متحد باشند! فلذا گفتمان «صالح مقبول بجای اصلح بی‌رأی» وجاهتی داشت که آنهم عمدتاً در قالب لیستی با پدرخوانده‌های معلوم‌الحالی به تحمیل می‌شد، ولیکن در حال حاضر چنین وجاهتی و حتی ضرورت لیست‌گرایی، تقریباً رنگ باخته و مندرس گشته است. در واقع باید گفت؛ لولوخورخوره رو لولو برده!!! زیرا تشبیه و تبدیل لیست‌های مشکوکی (که فرضاً به مدعیان اصلاح‌طلبی، منسوب هستند!) به و همزمان رقبای جدی خود را پاجوش نامیدن، جهت جا انداختن ، حربه نخ‌نما شده و منسوخی بیش نیست. لطفاً ملت را از لولوخورخوره‌هایی که اتفاقاً پیوندهایی هم باهم دارید و شماها بارها بیرون زده است، نترسانید! فلذا وقت بازگشت به است ولیکن این امر هم نیازمند ملاحظاتی است که نباید مورد اغماض قرار بگیرند. در حال حاضر، مرز مدعیان اصولگرایی و اصولگراهای نسبتاً واقعی، در قالب دو لیست تقریباً مستقل تهرانی، جلوه‌گری می‌کند: الف) لیست چنار!!! (لیست فرمایشی قالیباف+پایداری با پدرخواندگی ) ب) لیست‌های پاجوش‌‌ها!!! (لیست‌های انقلابی با محوریت و و و...) ولیکن ذکر چند نکته، قابل اغماض نیست: ۱) لیست مذبذبی هم داریم که بینابین چپ و راست مطرح شده و بعضی‌ها معتقدند که اگر لیست چنار برنده نشود، این لیست (مورد طمع مدعیان اصلاح‌طلبی به سرلیستی مطهری) برنده خواهد شد نه انقلابی‌ها! (که البته بنده بعید می‌دانم) ۲) ادعا می‌شود که قالیباف در سایت خودش، کسی را تخریب نکرده و حال آنکه رقبای وی گویا بر محوریت تخریب وی شکل گرفته‌اند! و حال آنکه نامیدن رقبای مثلث برمودای «حداد+قالیباف+پایداری» توسط پدرخوانده مدعیان اصول‌گرایی، آیا تخریب قابل اغماضی است؟! (بد نیست در باره خاطره‌ای را بازگویی بکنم؛ در مقطع قهر ۱۱ روزه ، در جلسه‌ای به حداد گفتم؛ مشانژاد را شما بالا آوردید و حالا که علیه ولایت، دارد شلتاق می‌کند، چرا هیچ‌نوع موضع‌گیری نمی‌کنید؟! گفت: اتفاقاً من به همه دوستان گفتم اصلاً دخالت نکنید! چونکه خود آقا، به بهترین شکل ممکن، این معضل را مدیریت خواهند کرد! عمق استراتژیک چنار و امثال وی در همین حدود است که حاضر نیستند خود را برای ، ذره‌ای هزینه بکنند!) ۳) گیریم که با تخریب چناری مثل نوچه‌های حداد (قالیباف+پایداری)، پاجوشی بنام لیست مطهری، بالا بیاید که گاهی ممکنست به مدعیان اصلاح‌طلبی هم باج بدهند، بنظر بنده برای نظریه امام راحل‌مان (نهضت+نظام) چندان تفاوتی ندارند چه در نوع و میزان خدمت و چه در نوع میزان خیانت! ۴) بنده نه کاندیدا شدم و نه با کاندیداها صنمی و حتی رابطه‌ای دارم ولیکن بعنوان کسی که دغدغه حفظ (نهضت+نظام) جهت و ، دارد، معتقدم که پاجوش‌های پابرهنه مفیدتر از چنارهایی هستند که برای بقای پرستیژ خود به هر معامله‌ای، تن می‌دهند. ۵) ما باید اول اشخاص را گزینش بکنیم و آنگاه با مراجعه به لیست‌های موجود، اقدام به تکمیل لیست خود بکنیم. روشی که امام خامنه‌ای هم همین را توصیه فرمودند. یعنی بنا را بر این بگذاریم که کلیه این ۱۵/۰۰۰ نفری که توسط ، شده‌اند، انسان‌های و مقبولی هستند ولیکن بعضی از آنها آدم‌های و مطلوبی هستند. اما مراجعه به لیست‌ها باید دو منظوره باشد، از بعضی از آنها بکنیم و از برخی از آنها بکنیم! ۶) بعضی مجازی‌ها ادعا دارند که افشاگری‌های شب انتخاباتی «رائفی‌پور+سعیدمحمد» علیه قالیباف، غرض‌ورزی نابهنگامی است! تا جایی که بنده رصد می‌کنم، این افشاگری‌ها مسبوق به سابقه است ولیکن متکبرین، پاسخگو نبودند! وانگهی چنانچه قبلاً به چشم می‌آمد، آیا معترض نمی‌شدید که الآن چه وقت افشاگریه؟! قطعاً بهانه می‌آوردید که؛ به هر حال برگزیده ملت هستند و باید حمایت شوند و به احترام موکلین، نباید کارشکنی کرد! بنابراین مقطع پایان مأموریت قبلی و آمادگی برای تصاحب مجدد ، مناسب‌ترین زمان برای افشاگری متخلفین (با خبط و خطاهایی در حد خیانت!) است. خصوصاً اگر قرار باشد طرف در رأس یکی از قوای اصلی نظام، تعبیه شود! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🌹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 بی‌ثُباتی اقتصادی و نقش سُبات یهودی! «سُبات» از مادّه «سَبْت»، و بر وزن (ثَبْت) به معنی قطع و بريدن گرفته شده؛ و روز شنبه را از اين جهت در لغت عربى «يَوْمُ السَّبْتِ» مى‌‌نامند كه روز تعطيل کردن كار به منظور استراحت بوده، و به نظر مى‌‌رسد كه اين نامگذارى متأثّر از برنامه‌‌هاى يهود است كه شنبه را روز تعطيلى مى‌‌دانند. (منبع) به علل مختلفی، بلاتردید گرفتار بی‌ثباتی زیان‌بار چند وجهی برای و بوده و هست و خواهد بود. و عدم کنترل (= !) توسط دولت‌ها و شاید هم ناتوانی آنها، نماد آشکار آن تلقی می‌شود و لذا سالهاست که مقام معظم رهبری هم، با نامگذاری‌های مبتکرانه و خاصی، عناوین آن‌ها را اقتصادیزه فرموده‌اند. ولیکن عده‌ای از تصمیم‌سازان (و اخیراً تصمیم‌گیران مجلسی متأثر از اهل ) اقتصاد ایران، و و و و و... و علاج بی‌ثباتی را متکبرانه در تعطیلی می‌جویند! پلیدی‌ها و پلشتی‌های و حتی در ناکارآمدی و بلکه خیانت‌های قریب باتفاق دولت‌های قبل و بعد ، به چنان تواتر و بلکه تکرار فزاینده‌ای رسیده است که کسی نمی‌تواند منکر با محوریت در ارکان مختلف باشد! تعطیلی () همزمان با کم‌نظیر تنها دنیا و داغ کردن آن، مابعد عملیات (خارق‌العاده‌ترین نظامی به و آن)، بسیار بعید است که صرفاً یک حرکت سفیهانه و تقنینی یا یک نابخردی و تفننی باشد، بلکه آنرا باید انتقامجوئی از با ، تلقی کرد. در حالی‌که همه جهان، غرق‌گشتن سریع تایتانیک‌واره را به نظاره نشسته است، ارسال سیگنال دریوزگی اقتصاد ورشکسته غربی از طرف مجلس سهمگین با یعنی ، چه معنا و مفهومی دارد؟! ، بی‌مهابا به آمده است همچون که بی‌محابا در می‌تازد و‌ و می‌کند! گویا که هم در ایران، افسار پاره کرده است! البته از همان زمانی که مدال‌ها و عناوین استحماری UCLG بسوی روانه شد، می‌شد طرح چنین طرح‌هایی را در مدیریت‌های مشکوک وی که بوی همسویی با دارند، آنهم با پوشش !، حدس زد!! در هر حال، امیدواریم ، با ملاحظه لااقل مسئله مطلب، دست رد قاطعی به این (علیه ) و حداقل بدسلیقگی مجلسی به ریاست قالیباف در حال بزند. ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 و در (بخش ۶): 👈(بخش۱)👉💠💠💠💠👈(بخش۵)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» هر دو آن‌ند اما این کجا و آن کجا؟! «چشم کور» و «قلب نابینا» برای آدمی هر دو نقصان‌ند اما این کجا و آن کجا! قمپز دینداری و سر دادن‌اندر راه دین هر دو برهان‌ند اما این کجا و آن کجا گر رسد بر دین زیانی یا به دنیا زحمتی هر دو خسران‌ند اما این کجا و آن کجا مهربانی با یتیمان یا به اطفال حسین هر دو احسان‌ند اما این کجا و آن کجا آب نوح و اشک‌چشمِ زینبِ خونین‌جگر هر دو طوفان‌ند اما این کجا و آن کجا! «دانه فلفل» سیاه و «خال مه‌رویان» سیاه هر دو جان‌سوزند اما این کجا و آن کجا؟!! و تشییع پیکرهای گلچینی از شخصیت‌های برجسته ملی و تدفین ۳/۳/۳ آن‌ها در تبریز و تهران و مشهد و...؛ گویا چیزی نیست بجز یک برای نشان دادن سه نماد معنی‌دار به جهان که در بخش قبلی به دو مورد (معطوف به و ) از آن‌ها اشاره کردیم. ولیکن بهتره این آینه را منحصر به ۴ روحانی نکنیم و ۲ وزیر را هم در آن بنگریم! یعنی مقایسه دو وزیر امورخارجه؛ و اما این کجا و آن کجا؟! در این‌جا بر آن نیستیم که مقایسه همه‌جانبه‌ای بعمل آوریم ولیکن در این مقایسه، مطلب یا مسئله در عرصه‌های و ، در صدر توجهات است که نگاهی به همین قضیه، کفایت می‌کند. کدام‌یک در تراز بودند؟! ...ادامه دارد. ✍️ حسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏