بخش دوم - روضه موسی بن جعفر علیه السلام - حاج مهدی رسولی.mp3
47.74M
#روضه_امام_کاظم
بامداحی: #حاج_مهدی_رسولی
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش “یا باب الحوائج ” را
هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره ی نذری ، قدر وسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد
با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد
آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود
گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد
بهر شفای کودک منظور میِ آمد
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم
آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود
حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد … آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد … آه
این بار یوسف زنده از زندان نیامد … آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد … آه
از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند
این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد
.
|⇦•بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
#روضه موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان ✍
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
#روضه_امام_کاظم
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_کاظم
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
14000130-rasoli-roze.mp3
1.45M
|⇦•بر روی لب هایت به جز...
#روضه و توسل به #امام_کاظم موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
نوحه امام کاظم علیه السلام
کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم
بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم
غریب آقام، غریب آقام
میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد
به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد
غریب آقام، غریب آقام
فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد
بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد
غریب آقام، غریب آقام
گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان
تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان
غریب آقام، غریب آقام
شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده
به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده
غریب آقام، غریب آقام
شهید راه دین گشت و ، تنش تشییع شد آنجا
بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا
غریب آقام، غریب آقام
کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک
ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک
غریب آقام، غریب آقام
موضوع: #امام_کاظم علیه السلام
سبک: #مدینه_شهر_پیغمبر
شاعر: #امیر_عباسی
#روضه_دفتری
.
|⇦•بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
#روضه موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا، غیر از خدا، غیر از خدا نیست
چیزی نمانده از تمام پیکر تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی است
زنجیر ها راه گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید صدا نیست
زخم گلویِ تو پذیرفته است اما
زخم دهانت کار این زنجیر ها نیست
این ایستادن با زمین خوردن مساوی است
از چه تقلا میکنی؟ این پا که پا نیست
اصلا رها کن این پلید بد دهان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
*خیلی شیعیان فشار آوُردن به هارون، گفتن که آقای ما در سختی است، این نانجیب زیرِ این فشار، یه مَکری زد، میگه: دستور داد آقا موسی بن جعفر رو لباسِ تازه پوشاندن، آوُردنش تویِ یک تالاری، میوه ها و غذاها جلویِ آقا گذاشتن، یه عده هم شاهد آوُرد، از همون تالار بالا و ایوان ها گفت: نگاه کنید موسی بن جعفر رو، برید به شیعیانش بگید چطوری در ناز و نعمتِ، کجا تویِ زندانِ؟ میگه: اینهارو آوُردن از بالا نگاه میکردن، آقا در لباسِ تازه، جلویِ آقا بهترین غذاها و نوشیدنی ها، میگه: یهو موسی بن جعفر سر رو بالا گرفت، گفت: همه ی اینها دروغِ، دروغ میگن...
نقشه ی هارون رو زد بهم....دوباره آقارو برگردوندن تویِ سیاه چال، زندانبانش هم آمد، موسی بن جعفر نیمه شب تویِ زندان، این زندانبانِ آخری یهودیِ خبیث، دست بُرد به تازیانه، گفت: حالا نقشه ی مارو خراب میکنی؟ اینقدر با تازیانه به سر و صورتِ موسی بن جعفر زد..*
نامرد، زندان بان، در این زندان تاریک
اینکه کنارش میزنی با پا، عبا نیست
*اما یا موسی بن جعفر!...*
اما تو را با نیزه ها بالا نبردند
پس هیچ روزی مثل روزِ کربلا نیست
#شاعر علی اکبر لطیفیان ✍
*یا موسی بن جعفر! تازیانه خوردی آقا! اما آقاجان! شما عزیزی، شما بزرگی، شما مَرد هستید، اما بمیرم برا عمه جانِ شما زینب، به جای همه ی بچه ها تازیانه خورد، به جای تمامِ اُسرا کتک خورد...ای حسین...*
#روضه_امام_کاظم
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_مهدی_رسولی
#شهادت_امام_کاظم
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
14000130-rasoli-roze.mp3
1.45M
|⇦•بر روی لب هایت به جز...
#روضه و توسل به #امام_کاظم موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_غریب_رو_نیزه
زمزمه شهادت موسی بن جعفر عليه السلام
1⃣ بنده اول
تموم جسم تو سياهه و خوني
گناه تو چي بود كه كنج زندوني
روزاي تو مثل شبات شده تيره
چندساله كه پاهات تو قل و زنجيره
گوشه ي زندون شبانه روزش فقط دادن آزارت
تو روزه بودي غروبا ميشد تازيونه افطارت
باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا
2⃣ بند دوم
اونيكه از داغت روونه اشكامه
اونيكه روز و شب شنيدي دشنامه
تو گوشه ي غربت از نفس افتادي
رضا نبود پيشت وقتي كه جون دادي
هميشه اقا روي تن تو جاي كبودي بوده
اونيكه هر شب شمارو ميزد خودش يهودي بوده
باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا
3⃣ بند سوم
هنوز جاي زنجير رو دست و بازوتِ
يه تخته ي پاره واسه تو تابوتِ
موقع تشييعت عاشقاتون گريون
شد آخرش آقا جسم تو گل بارون
بميرم آقا برا تني كه به زير تير و سنگِ
ميون گودال كفن نداره سر لباسش جنگِ
غريب مادر ، غريب مادر
٠
غريب رو نيزه
#امام_کاظم علیه السلام
#فرهاد_ندرخانی ✍
.
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_غریب_رو_نیزه
زمزمه شهادت موسی بن جعفر عليه السلام
1⃣ بنده اول
تموم جسم تو سياهه و خوني
گناه تو چي بود كه كنج زندوني
روزاي تو مثل شبات شده تيره
چندساله كه پاهات تو قل و زنجيره
گوشه ي زندون شبانه روزش فقط دادن آزارت
تو روزه بودي غروبا ميشد تازيونه افطارت
باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا
2⃣ بند دوم
اونيكه از داغت روونه اشكامه
اونيكه روز و شب شنيدي دشنامه
تو گوشه ي غربت از نفس افتادي
رضا نبود پيشت وقتي كه جون دادي
هميشه اقا روي تن تو جاي كبودي بوده
اونيكه هر شب شمارو ميزد خودش يهودي بوده
باب الحوائج ٢ موسي بن جعفر مولا
3⃣ بند سوم
هنوز جاي زنجير رو دست و بازوتِ
يه تخته ي پاره واسه تو تابوتِ
موقع تشييعت عاشقاتون گريون
شد آخرش آقا جسم تو گل بارون
بميرم آقا برا تني كه به زير تير و سنگِ
ميون گودال كفن نداره سر لباسش جنگِ
غريب مادر ، غريب مادر
٠
غريب رو نيزه
#امام_کاظم علیه السلام
#فرهاد_ندرخانی ✍
.
4_5945029147699970791.mp3
7.27M
🔳 #شهادت_امام_موسی_کاظم (ع)
🌴تموم جسم تو سیاهه و خونی
🌴گناه تو چی بود که کنج زندونی
🎤 #محمدرضاطاهری
⏯ #روضه_امام_کاظم
.
|⇦•بر روی لبهایت...
#روضه_امام_کاظم علیه السلام به نفسِ سید مهدی #میرداماد
●━━━━━━───────
بر روی لبهایت به جز یا ربنا نیست
غیر از خدا ،غیر از خدا، غیر از خدا نیست
*آقا موسی بن جعفر اوایل میگفت: خدا ممنونتم یه گوشه ی خلوتی به موسی بن جعفر دادی یه گوشه ای که باهات مناجات کنم، باهات حرف بزنم.....من نمیدونمچهکردن با آقا..هرچه جلوتر میرفت لحن آقا عوض میشد..
این زندان آخری گفت دیگه خلاصم کن..*
زنجیرها راهِ گلویت را گرفتند
در این نفس بالا که می آید
صدا نیست، صدا نیست، صدا نیست
چیزی نمانده از تمامِ پیکرِ تو
انگار که یک پوستی بر استخوانی
*آدمی که روزه باشه دم افطار همه بهش میرسن ...تا دم افطار میشد زندانبان شلاقش رو برمیداشت..*
زخمِ گلوی تو، پذیرفته است امّا
زخمِ دهانت کارِ این زنجیرها نیست
این ایستادن، با زمین خوردن مساوی نیست
از چه تقلّا میکنی این پا که پا نیست
اصلاً رها کن این پلیدِ بد زبان را
از چه توقع میکنی وقتی حیا نیست
میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت
آخه مادر، کسی مقابل دختر نمیزند
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه میزد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_کاظم
#روضه_امام_کاظم_علیه_السلام
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
4_6025861969808983609.mp3
4.76M
🔳 #شهادت_امام_کاظم(ع)
🌴روضه موسی بن جعفر(ع)
🌴بر روی لب هایت به جز یا ربنا نیست
🎙 #سید_مهدی_میرداماد
⏯ #روضه #امام_کاظم