eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
‹🌻💛› ‌ - - شُمـٰایۍڪِه‌هَمـش‌اَز‌رُتـبہ‌ڪُنڪور‌ اُلگوهـٰآ؎ِاونـوَرِآبـۍتَعریـف‌میڪنۍ🚶🏻‍♂..! چَـندسـٰالِت‌بـودفَھـمید؎ شَـھیدمَھد؎‌زِیـن‌ُالدین‌ رُتـبہ‌چـَھـٰارُمِ‌ڪُنڪورِ‌رشـتہ؎ِتَجـربۍ روڪَسب‌ڪَردِھ‌بـودَن؟🖐🏻シ..! 🌱! ‌- - 💛⃟📒¦⇢ •• 💛⃟📒¦⇢ ••
سلام ما توی این کانال کلیپ های شهدایی و عکس شهدا رو قرار میدیم 😄 شهدا گاهی نگاهی...🖇💔😭 @shid_babaknori 🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻 بچه ها عضو شید و کمک کنید زیاد شن 💕🖇💕🖇💕🖇💕🖇💕🖇💕
『حـَلـٓیڣؖ❥』
سالگردزمینی‌شدنت‌نعم‌الرفیق😍 سالگرد‌زمینی‌شدنت‌ مبارک‌برادر ِ شهیدم🙂🌿 دست‌مرا‌هم‌بگیر‌و‌راه‌را‌به‌من
🕊♥️ _________ بهش‌گفتن: «‌توکه‌توخانواده‌مرفهی‌زندگی ‌میکنی‌وتواوج‌زیبایی‌وجوانی‌هستی‌ چراتو‌سوریه‌توجنگ‌باداعشی⁉️» . گفت: «من‌گشمده‌ی‌خودمو توشـام‌پیداکردم💛» . 🌱 ♥️•↷↭-----------------
『حـَلـٓیڣؖ❥』
#خاطره‌شهید🕊♥️ _________ بهش‌گفتن: «‌توکه‌توخانواده‌مرفهی‌زندگی ‌میکنی‌وتواوج‌زیبایی‌وجوانی‌هستی‌
🕊♥️ __________ همیشـه‌گوشیش‌رو‌می‌گذاشت‌روی‌ایوان.‌. با‌آهنگ‌زینب‌زینب‌مرحوم‌مـوذن‌زاده‌ ورزش‌میکرد..🤸🏻‍♂ . میگفتم:«بابك‌مگه‌تو‌جـوون‌نیستی؟ آهنگ شاد بزار..😩» . می‌گفت:«مامان‌اینجوری‌نگـو..من‌نمیتونم، من‌این‌آهنگ‌رو‌خیلـی‌دوست‌دارم.‌.(:♥️» . 🌱 ♥️•↷↭-----------------
❪✨🥁❫ •٠ وقتی از دیگران خیلی ناراحت میشی، این از ضعف درونیِ توست. آدم سالم، قوی است و زیاد بهم نمی‌ریزد. - استادپناهیان رفیق، ناراحت شدن دسته تو نیست، اما ناراحت موندن دسته توعه😚🧡
دوستان بنده خودسازی یاران امام زمان رو هر روز در کانال قرار میدم و انشالله در کنار کار های گاندویی این کار ها رو انجام میدیم هدف اصلی گاندو اینه ما هم باید سرباز آقا امام زمان باشیم و انشالله دیگه کلیپ برای طرفدارن گاندو نمیزارم چون همش داره قربون صدقشون میره و این درست نیست اون آقا نامحرم هست پس دلیلی نداره کلیپ های طنز ،گاندویی،رجز ها،و.... رمان و خلاصه همچی قرار گرفته میشه به جز اون مورد و فعالیت های مهدوی هم درکنارش داریم.
 قدم اول: نماز اول وقت قدم دوم: احترام به پدرومادر قدم سوم: قرائت دعای عهد قدم چهارم: صبر در تمام امور قدم پنجم: وفای به عهد با امام زمان(عج) قدم ششم: قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی قدم هفتم: جلوگیری از پرخوری و پرخوابی قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه قدم نهم: غیبت نکردن قدم دهم: فرو بردن خشم قدم یازدهم: ترک حسادت قدم دوازدهم: ترک دروغ قدم سیزدهم: کنترل چشم قدم چهاردهم: دائم الوضو بودن قدم پانزدهم: محاسبه نفس ۱۵قدم خودسازی یاران امام زمان😍🤩
❪🌿🎡❫ - «يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ» در مقابل آنچه از شما گرفته شده بهتر از آن را عطا می‌کند♥️ - انفال/۷٠ ᵐᵃʸᵇᵉ ʸᵒᵘʳ ᵈʳᵉᵃᵐ ⁱˢ ᵃ ˢᵗᵃʳ ᵇᵘᵗ ᵍᵒᵈ ʰᵃˢ ᵍⁱᵛᵉⁿ ʸᵒᵘ ᵃ ᵐᵒⁿᵗʰ شاید رویایِ تو یه ستارست، ولی خدا برات یه ماه در نظر گرفته!🚴🏻‍♀🌱 •٠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم در فضای مجازی با تیتر👇🏻 [ سکانس دیدی نشده از سریال گاندو] پخش شده که نشون میده که عطیه بالا سره پیکر محمد است و اما واقعیت 👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانسی از سریال شکوه یک زندگی که قبلا از شبکه دو سیما پخش شده و خانم سوگل طهماسبی در آن نقش یک دختر شهید را بازی میکند. پ.ن. این سکانس در فضای مجازی به عنوان قسمت پایانی سریال گاندو و شهادت آقامحمد منتشر شده است!!! سوال: چرا بعضی ها با احساسات مردم بازی میکنن🤔😔
⭕️سباستین سورن رایزن سفارت فرانسه را بهتر بشناسید
『حـَلـٓیڣؖ❥』
😂اینو یکی از رفیقای قدیمیم فرستاد...
قصد مسخره کردن نیست فقط جهت لبخند روی لب شما😄🦋
🌱در‌زمان‌اشغال‌خرمشهر..!! عراقۍ‌ها‌روۍ‌دیۅار‌ نوشتھ‌بودند:«جئنا‌ لنبقے‌‌!!"😐 آمدیم‌تآ‌بمانیم"🙄» بعد‌از،‌آزادے‌خرمشهر🌱 شهید‌بهروز‌مـرادۍ‌زیرش‌نوشت «آمدیم ‌نبودید🤨🚶🏼‍♂😂» 🌼|@siahkali1368
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_هفده #رئوف ♡ خوب گوشاتونو باز کنید.. توی این چند بار
به نام خدا € این دومین جلسه بازجویی از شما.. یعنی خانم مریم شاهد که به در خواست خودتون برگزار شده... اتهاماتی رو که قبلا هم گفتم قبول دارید؟! ^ هوم.. بله... € خب.. میشنوم.. از روزی که گرفته بودیم چند روز اعتصاب غذا کرده بود... دلم براش نمیسوخت.. دلم میخواست.. بهش بگم ببین چه به روز خودت اوردی.. اما حتی لیاقت این رو هم نداشت.. امیدوارم خبری از رها داشته باشه.. خبر که نه‌... دنبال یه سر نخ بودم.. ^ برای اطرافاتم تضمین میخوا.. € تضضضمیننن؟؟؟ ما اینجا در قبال چیزی تضمین نمیدیم! ^ از کجا بدونم بعد از اعترافاتم سربلیستم نمیکنید؟! € ح... احتمالا فیلم اکشن زیاد نمیبینین؟؟؟ تو راجب ما چی فک کردی؟؟ ^ از این حکومت روشن عقلا هیچ چیز بعید نیست... € بهتره این حرفا رو برای همونایی که اینا رو توی مغزتون کردن بگید.. شاید فقط خودشون باور کنن.. پاشدم برم.. ^ خیلی خوب.. باشه... از کجا بدونم به نفعمه.. € مطمئن باش.. به نفعته.. ^ یعنی.. اگه اعتراف کنم.. ممکنه آزاد بشم.. € .. آزاد که.. ن.. اما ممکنه بتونیم از قاضی پرونده براتون .. تخفیف مجازات بگیریم.. ^ من چیز زیادی نمیدونم.. € میخوام راجب نقشه هاشون برای همون دختری که رستگاری ازش حرف زد برام بگی... چی میخواستن ازش.. دنبالش بودن؟؟ قرار چی بود... هدفشون.. هرچیزی که برای حل کردن این معما لازم باشه! ^ همون طور که گفتم.. چیز زیادی نمیدونم .. من .. من فقط یه بازیگر ساده بودم براشون.. اطلاعات مهمی در اختیاراتم نبود.. اما... میگفتن خیلی با ارزشه .. گفتن.. این راه براشون خیلی منفعت داره.. همیشه .. زیر نظرش داشتن.. کجا میره.. کجا میاد... با کی میره.. با کی میاد.. حتی چند بار.. از زبون الهام شنیدم که... میگفت .. شهرزاد .. کینه چند ساله داره.. € به چه کسی.. ^ نمیدونم.. اصلا مطمئن نیستم اون یه شخص باشه.. آخه.. میدونین که... پدرش قربانی انقلاب.. € قربانی انقلاب؟؟ شما چرا نمیخواید چشماتونو باز کنید... چشماتونو باز کنید... ببینید.. پدر رئوف و امثال اون.. میخواستن آرامشی رو که الان مردممون دارن رو بگیرن ... خودشون انتخاب کردن.. بین حق و باطل.. یه عده جوونای ما .. همون وقت که همین منافقین درگیر نقشه کشیدن برای ترور بزرگانی مثل شهید بهشتی بودن... شب و روز توی این خیابونا میچرخیدن که کسی نتونه نگاه چپ به هم وطنشون.. به ناموسشون بکنه... که الان.. توی این سال... بعد از ۴۰ سال مقاومت و آزادی... تو و امثال تو.. با آرامش و خیال راحت اینجا.. جلوی من بشینید و حرف از قربانی شدن بزنید.. اصلا میدونین اونا الان کجان؟! زیر خربار خربار خاک... فقط میدونین فرق اونا با امثال پدر رئوف چیه.. فرقش اینه اونا توی یه قبرستون با یه قبری که روش دو تا عدد ... رفقای ما زیر همون خاک! اما سنگ قبری که روش با یه خط درشت و قرمز نوشته شهید🙂✨ و یادی که تا همیشه باقی میمونه.... فک نمیکرد اینقدر راجب سیاست هاش.. واکنش نشون بدم... از اتاق بازجویی بیرون اومدم... داوود نگران به طرفم اومد.. &چی شد؟؟ € کفتار... گیر کفتارایی افتاده که توی دنیا مثلشون نیست.. الان دیگه شک ندارم.. کار دار و دسته راکس جونیفر... & آقا همین الان از بیمارستان زنگ زدن... میگن رسول بیقراری میکنه... میخواد مرخص شه.. € خیلی خوب... بریم بیمارستان.. & بریم.. € داوود وایسا.. & بله؟؟ € اون چیه؟؟ & چی؟! & آها.. این🙂هعی.. چفیه .. چفیه رهاست.. € چه قشنگه اها.. راستی داوود.. & بله.. € میتونی خودت رو کنترول؟! باید بهم قل بدی که جلوی رسول محکم باشی.. نمیدونم چرا انقدر بهم ریخت.. & نگران نباشین .. قولش رو قبلا یه نفر دیگه ازم گرفته🙂✨ پ.ن بسی حرفای جذاب از محمد😮😍🖤✨
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_هجده #محمد € این دومین جلسه بازجویی از شما.. یعنی خا
به نام خدا با عجله به سمت بیمارستان رفتیم.. رسول روی تخت نشسته بود... با امیر جر و بحث میکرد.. □ بفرما.. آقا محمد اومد.. آقا شما یه چیزی بهش بگین!!!! € چی شده بچه ها.. چه خبره؟؟ رسول؟؟ $ آقا .. من دیگه نمیتونم اینجا بمونم... محمد داد زد.. € نمیتونیییییییییییی؟؟؟ $ آقا.. الان چند روزه که من اینجام؟؟ € دوروز... که چی مثلا.. $ یعنی ۳ روز از رها هیچ خبری نیست... بعد اونوقت از من توقع دارین اینجا بیخیال دنیا بخوابم... € رسول... الان داری لج میکنی.. تو این وضعیت؟؟؟؟ $ اقا .. بزارید مرخص شم.... بزارید بتونم سر بلند کنم... € میخوای مرخص شی؟؟؟ $ حتماا.. € باشه.. هر جور میلته... € داوود... رسول مرخصه.. با برگه ترخیص بیارش تو ماشین... & هان؟! محمد انگار خیلی عصبی بود... رفت ... کارای ترخیص رسول رو انجام دادیم... به زور عصا راه میرفت... اصلا براش خوب نبود... سوار ماشین شدیم... محمد راه افتاد... رسیدیم به خونه آقا محمد😳.. € بفرمایید... پیاده شید... خودش پیاده شد... من که ماتم برده بود... رسول نشسته بود.. € چرا نمیایید؟! $ با اجازتون من میرم سایت.. € شما به هیچ وجه نمیایی سایت... کل اون یه هفته ای که باید بیمارستان میبودی رو خونه میمونی!! $ چی؟! € یا اینجا.. یا بیمارستان... میتونی هم بری سایت... اما یه راست برو حسابداری برای تسویه.. داوود.. کمک کن.. وسایل رو با محمد بردیم.. رسول حرفی نمی زد.. وارد خونه شدیم... & آقا.. چرا اینجا.. خونه ما که هست.. € نگران نباش... همسرم ۲ هفته نیست... پ.ن 😐ایول به محمد.. خیلی رو مخ😬 ✨✨✨بدونین از پارت بعد✨✨✨ نمیزارم اشک منو ببینین... محکم زد تو صورتم... یعنی الان رسول کجاس... من زیاد حوصله ندارم.... کاری میکنم اشکش دربیاد!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 زندگے مثل جلسهِ امٺحان اسٺ. باࢪها غلط مینویسـیم،↯ پاڪ میڪنیم،✔ و دوباࢪه غلط مینویسـیم. غافِل از اینڪہ ناگہان مرگ فریاد میزند🍂 برگه ها بالا..!!!! 🕊
🔸محمدرضا گرایی مدال طلای خود را به "شهید گمنام" تقدیم می‌کند 🔹 محمدرضا گرایی مدال طلای رقابت‌های قهرمانی جهان خود را به شهید گمنام مدفون در کمپ تیم ملی کشتی شهید حاج قاسم سلیمانی اهداء می‌کند. @sahidmugniiiegahad