بازداشت و معدوم شدن ۱۹۶ تروریست تکفیری بین دو حادثه شاهچراغ
وزارت اطلاعات:
🔹در مجموعه عملیاتهای معطوف به واقعه سال گذشته حرم شاهچراغ (ع)، ۲۶ عامل تکفیری دستگیر شدند که جملگی، غیرایرانی و از ملیت های جمهوری آذربایجان، تاجیکستان و افغانستان بودند.
🔹گروهک آمریکا ساخته داعش که مسئولیت عملیات سال گذشته را برعهده گرفته بود، پس از محاکمه و مجازات تعدادی از عوامل آن جنایت اعلام نمود که به عملیات انتقامی مبادرت خواهد ورزید.
🔹از آن پس تروریستهای متعددی را به سوی خاک پاک ایران روانه کرد که جملگی تروریست ها، یا در مبدأ یا در مرزهای کشور، در درگیری با سربازان گمنام امام زمان (عج) معدوم شدند و یا در داخل دستگیر و در مسیر محاکمه قرار گرفتند.
🔹بدین سان از حادثه اول تا دوم حرم مطهر، تعداد ۱۹۶ تروریست تکفیری معدوم یا بازداشت شدند.
🔹عامل عملیات تروریستی اخیر دقیقاً از سنخ همان تروریست های تکفیری پیش گفته است که با کمال تأسف و دریغ به داخل کشور رخنه نموده است.
🔹او نیز همچون تروریست معدوم سال گذشته، تبعه کشور تاجیکستان است که از طریق سکوی خارجی تلگرام با گروهک داعش آشنا و جذب آن شده است.
🔹انتخاب زمان انجام هر دو عملیات تروریستی در حرم حضرت شاهچراغ کاملاً معنادار است. در سال گذشته، همزمان با اغتشاشات دشمن ساخته پاییز و در سال جاری، در آستانه سالگرد آن وقایع.
نزدیک قلّهایم؛ خستگی ممنوع!
✏️ رهبر انقلاب، صبح دیروز: همهی مسئولان کشور امروز موظفند کار جهادی کنند، شبانهروزی کار کنند، خستگی نشناسند. ما فصل مشبعی را حرکت کردیم. این سربالایی، این شیب تند را عبور کردیم، به قلهها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست. امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است. مسئولین کشور در بخشهای مختلف باید با این روحیه حرکت کنند. ۱۴۰۲/۵/۲۶
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهر شهید عجمیان:روح الله وقتی میگفت میخوام برم سوریه میگفتیم اگر رفتی اسیر داعش شدی چی ؟
ای کاش رفته بود اسیر داعشیها شده بود ...
یادمون نره مدیون چه کسانی هستیم😔
سلام
بزرگوارانی که تمایل دارند از اخبار سفر اربعین ، ملزومات سفر و ....هرآنچه در مورد مرزها و خدماتی که در آنها ارائه میشه و خلاصه همه چیز در مورد سفر اربعین مطلع بشوند توی گروه مسافرین بین الحرمین که ادمینش حجت الاسلام مهدوی منش در قم هستن عضو بشن
این گروه بسییییار عالی هست و خیییلی به زائرین اربعین کمک میکنه
دوستان اطلاعاتشون رو باهم تبادل میکنن همزمان دوستانی که الان در کربلا هستن اطلاعات دقیق از صرافیها نرخ ارز کرایه ماشین هر مسیر و ... میذارن
موقع شروع سفر هم کامل اطلاع میدن کدام مرز چه ساعتی خلوت یا شلوغ هست
https://eitaa.com/joinchat/3967680701Ce99bdf269c
Shab03Moharram1402[02].mp3
25.34M
🎙 رو نیزه از رقیه دور بودی (زمزمه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
رو نیزه از رقیه دور بودی
سلام بابای خستهام، چه خوب شد آخر اومدی
جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟
باباجون باباجون
اون که شبیه مادرت، نشسته روبروت منم
لبای من خونی میشه، هر جا رو بوسه میزنم
باباجون باباجون
گلایهای نیست، همه چی خوبه
فقط دلم برا تو آشوبه
زخمای رو لبت برا چوبه
رو نیزه از رقیه دور بودی
می دیدمت، یه پارچه نور بودی
راسته که میگن تو تنور بودی؟
تو رو خدا منو ببر بابا
غصم شده چرا باهام، یه چادر اضافی نیس
موهای رو سرم دیگه، اونقدی که ببافی نیس
خودت که میبینی
مثل مادربزرگ شده، از همه بیشتر این نوه
از بس که سیلی زدنم، گوشم دیگه نمیشنوه
خودت که میبینی
از غصه طاقتم دیگه طاقه
ببین گلت شکسته از ساقه
از شبی که افتادم از ناقه
بذار نگم چرا چشام تاره
بذار نگم چی شده گوشواره
رو میگیرم با آستین پاره
تو رو خدا منو ببر بابا
شاعر: محمد رسولی
نغمه پرداز : مهدی زنگنه
سبک #سیدرضانریمانی👈🏻 (ای نامسلمونا ما نسل طاهاییم)
قلبم گرفتاره ، روزم شب تاره
هرجا پا میزارم ، بابا پر از خاره
دستام بستست و پاهام زخمه چرا
مارو بردن تو بازارا شامیا؟
هلهله میکردن دور نیزه ای
که سرتو روی اون نی بود بابا
یکاری کردن با دخترت بابا
که مثل برگای زرد پاییزه
اگه حتی نازم بکنی آروم
موهام دونه دونه دونه میریزه
نمیدونم که تاریِ چشام
اثر سیلیه یا خستگی؟
اینکه پاهام دیگه نداره جون
اثر زخمه یا گرسنگی؟
بند دوم
موهام پریشونه ، تاریکه ویرونه
تو خواب دیدم بابا ، داریم میریم خونه
تو خواب دیدم جمعمون جمعه بابا
دیدم عمو رو با مشک تو خیمه ها
لالایی میخوند واسه اصغر رباب
منو صدا کردی و گفتی بیا
ندیدم زخمی روی لبات بابا
موهاتم خاکی نبود و خوش بودی
بهم گفتی که داری میای پیشم
میبنیم هم دیگه رو به این زودی
خودمو کجا مرتب بکنم؟
آخه خیلی خاکی شدم بابا
بزار عمه موهامو شونه کنه
اگه میشه کمی آهسته بیا
بند سوم
تو اومدی یا که ، آوردنت بابا؟
سختت نبود با سر ، بابا بیای اینجا؟
خوبه چشمات بسته میترسم بابا
نشناسی من رو دیگه با این موها
راستش من هم نشناختم صورتتو
اما یه نشونه داری رو لبا
یادم مونده اون لبای زخمی رو
که از این زخما شناختمت حالا
یادم هست رگهای نامرتب رو
ببینم میشناسمت بابا هرجا
لباسام خاکی تر از سر توعه
بزارم کجا سرت خاکی نشه؟
کجای ویرونه رو جارو کنم
بابایی بال و پرت خاکی نشه؟
#خادم_زینب
#شهادت_حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
#پنح_صفر
حضرت رقیه س.mp3
17.8M
#روضه
#حضرت_رقیه گریز به حضرت ابالفضل ع
حاج حیدرخمسه
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه #حضرت_رقیه گریز به حضرت ابالفضل ع حاج حیدرخمسه
فایل صوتی 👆
📖 #متن_روضه
🔊 روضه احساسی حضرت رقیه سلام الله علیها
⚫️ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
**
سوره ی کوثرِ، امام حسین
جلوه ی مادرِ، امام حسین
نمک لشکرِ، امام حسین
نازنین دخترِ، امام حسین
اِی، اِی بزرگِ، قبیله ی عشاق
یا رقیه، تویی هُوَ الرَزاق
این رفیقمون تعریف میکرد، دامادشون مدافع حرم بابلسر، شهید شد یه دختر داشت، مهر امسال رفت مدرسه، خواهرِ گفت بچه رو میبری، آره دایی شه، ظهر رفت بیارتش، گفت عقب بشین جلو وسایله، اومد از اون ور زد رو شیشه، بشینم جلو؟ گفتم بچه است، وسایلو عقب گذاشتم نشست یه آخی شی گفت، گفتم ای بابا، چی شده دایی؟ گفت دیگه کسی نمیفهمه بابا ندارم، ما که نمیفهمیم، دختر دارا، دختر این جوریه من نمیدونم، وای اگر دوستاش بفهمن بابا نداره، بچه ان دیگه، اینو بابام خریده، لذا تو خرابه سرو که آوردن، اومد سرو بلند کنه خورد زمین، پا نداره، میخواست ببره بچرخونه، دیدید بابا دارم، جــــــــان
دست پرورده ی ، قبیله تویی
صاحبِ، شوکتی، جلیله، تویی
نازدار همه قبیله، تویی
پای معشوقِ خود قَتیله، تویی
بی بی جان صاحب، صحن و بارگاهی تو
بی بی جان بر گنه کارها، پناهی تو
میبری دل زِ دلبران حرم
اِی، میاندارِ دختران حرم
قمر بنی هاشم، میخواست بره میدان، به آقا عرض کرد اجازه میدی برم؟، فرمود میخای بری برو، اما یه سر به اون خیمه بزن، اومد از کنار این پرده نگاه کرد واویلا، دخترا رو جمع کرده، یه مشک گرفته تو، یه عمو دارم ...
میبری دل ، زِ دلبران حرم
ای میاندارِ دخترانِ، حرم
خون ما، نذر آستانِ حرم
ای فدایت ، مدافعانِ حرم
شود آیا کِی، رو سِپید شَوم
بر دفاع از حرم، شهید شوم (من کارم تمومه، همین دوتا بند)
رویَت، آینه دار زهرا بود (فهمیدی؟)
گیسوانت، ضریح بابا، بود
( آخه چرا بود؟ آخه موی سوخته، دست بخوره، میریزه )
چادر، اولت چه زیبا، بود
در بغل کردن تو دعوا، بود
تو خودت، قبله گاهِ، حاجاتی
دست گیری، رقیه ساداتی
بسم الله الرحمن الرحیم
یه بند روضه و ، حاج حسن ، حاج آقا روح الله، حاج ابراهیم عزیزم، براتون میخونن، به حضرت رقیه، امروز پیر شدم با این دو تا، اگه بگم شاید محاسنم سفید شد، دروغ نگفتم
ای زمین خورده، ای زمین خورده، ضربه ها خوردی
تاحالا شنیدی یکی میگه الان پا میشم چپ و راستت، چپ و راست میزدنش...
زجر ول کن نبود، حرمله میزد
دخترک را، بدون فاصله ، میزد (میدونی یاد کجا افتادم؟)
قنفذ از راه، از آن لحظه که آمد میزد
جای هر کس، (نه نه نه) ، تازه میکرد نفس را، و مجدد، میزد
(این میکشه وا)
وای، از دست مغیره، چقدر ، بد میزد
این برا ، این برا عقبی ها، که احساس میکنم تماشا ، نمیدونم گردن خودت، من اینو برا تو میخونم، برا مدافع های حرم، تیپ فاطمیونِ غریب، برسه برا اون ها
ای زمین خورده، ضربه ها خوردی
ضربه ها را، تو بی هوا، خوردی
بگم یا نه؟ بی هوا، زیر بوته ها، نگاه کرد دید یه بوته داره میلرزه، گفت پیداش کردم، آروم آروم اومد، با لگد، بچه اومد بیرون، نزن، أینَ اَبوی؟، أینَ اَبوی؟، آوردش بالا، یدونه که زد، دیگه نگفت أینَ اَب، أینَ عَمّیَ العَبّاس؟ عموم کجاست؟، یتیم گیر آورده
حسیـــــــــــــــــــن
#شهادت_حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
🎤 حاج حيدر خمسه
🏴🏴🏴
YEKNET_IR_zamine_shabe_6_moharram1399_mohammad_hosein_haddadian.mp3
8.25M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
🌴سلام کریم آل عبا یا حسن مجتبی
🌴بده برات یه کربلا
🎙 #محمدحسین_حدادیان
▪️ #شهادت_حضرت_رقیه(س)
سلام علیکم با احترام
🎤📢 به اطلاع کلیه اساتید مبلغین مداحان می رساند👇👇👇
نشست تخصصی مجازی ( آنلاین )
👌موضوع ؛
بررسی ظرفیت اربعین در تعالی خانواده حسینی(کارگاه آموزش مهارت گفتگو در خانواده)
⏰زمان ؛پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲
ساعت ۹ الی ۱۱ صبح
لینک حضور👇
https://www.skyroom.onlion/ch/alhoda_1401/icro4
#تیرباران
السلام علیک یا حسن بن علی
یامجتبی علیه السلام
از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید
بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید
یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن
تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید
هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را
خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید
من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و
باز او فهمید و در داغت گریبان را درید
پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را
جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید
قامتی که شد خمیده بیشتر خم می شود
در کنار عضو عضو جسم سقای رشید
موی من در کربلا گردد سپید و موی تو
وقت سیلی خوردن مادر به کوچه شد سپید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 7 ماه صفر
سند اول: «تثبیت الامامة»
قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب « تثبیت الامامة»تالیف «سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.
«الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیلة النصف من شهر رمضان فی السنة الثالثة للهجره، القابه: التقی، الزکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنة خمسین من الهجرة»
سند دوم: قول شهید اول
یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای 786) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة … و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.
سند سوم :«مرحوم کفعمی»
یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح» می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید:
» ولد فی یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.
سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی
یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب «وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال 984 هجری است در کتاب خویش میفرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.
جهت دوم: سیره علماء
سیره علمی علماء و متشرعه و سنت عملی آنها اینگونه بوده است که حضرات در روز هفتم ماه صفر، در کلیه بلاد شیعه اقامهی عزا مینمودند. خصوصا این سنت در نجف اشرف و حوزه علمیه قم پس از ورود آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری«قدس سره» به قم و تاسیس حوزه، دستور به تعطیلی بازار، حوزه علمیه و اقامة عزا نمودند؛ و پس از ایشان تحفّظ این سنت سیرهی بزرگانی همچون آیات عظام بروجردی و گلپایگانی«قدس سرهما» -که هر کدام در زمان خود مسئولیت حوزه را به عهده داشتهاند، بوده است.
انتخاب شفقنا از مرکز تخصصی ائمه اطهار (ع)
منابع:
1. شهید اول، دروس: ج2، ص7.
2.کفعمی، المصباح: ص509.
3. علامه شیخ حسین بهایی، وصول الاخبار:ص42
1. 28.1.1401.mp3
6.42M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن ...
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه_امام_حسن_مجتبی ( علیه السلام ) #استاد_حیدرزاده تا ابد بانیِ کل مهربانی ها ، حسن ...
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تا ابد بانیِ
کل مهربانی ها ، حسن
لافتی الا علی و
لا کریم ، الا حسن
#مربع_ترکیب_بند
#شاعر_محمد_حسین_رحیمیان
🌿🌿🌿🌿🌿
شب کربلا مثل روز است روشن
( کربلا رفته ها ، بینُ الحرمین رو نگاه کنید ، مثل روز روشنه ، حرم امام حسین ... )
شب کربلا مثل روز است روشن
بقیع تو اما ، شبی تار دارد
ضریح حسین است شش گوشه اما
ولی دورِ قبر تو دیوار دارد
#آقا_جان
تو در کوچه های مدینه غریبی
( گفت با امام حسن « علیه السلام » میرفتیم ، یه مرتبه دیدم ، رنگ آقا تغییر کرد ، بدنش شروع کرد به لرزیدن ، تکیه به دیوار داد ، گفتم آقا چی شد ؟ چرا بدنتون می لرزه ؟ چرا رنگتون تغییر کرد ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میاد ، این مُغیره یک روز تو این کوچه ها ، مادر مارو میزد ؟
الهی بشکند دست مُغیره
که بینِ کوچه ها ،
بی مادرم کرد ...
#شاعر_استاد_سازگار
مپرس از ماجرای کوچه
با کس هم نخواهم گفت
ولی آنقدر میگویم
آرزوی مرگ خود کرد
( اصلا فکر این که ، کسی مادرت رو بزنه ، آزارت میده ، چه برسه به اینکه ببینی کسی مادرت رو میزنه ؟ یه عمر همین فکر آزارت میده ... )
ای کاش من حسن را
با خود نبرده بودم
تا پیشِ چشم این طفل
سیلی نخورده بودم ...
چه می شد گر مرا مادر
از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم
توهم سیلی نمی خوردی ؟
امام حسن ، مادریه ، مادریه ، یه مرگ داره ، یه شهادت داره ... به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا ، چرا روضه مارو نمیخونی ؟ گفت آقا من همیشه روضه شمارو میخونم ، فرمود : نه روضه مارو نخوندی ... گفت آقا روضه شما کدومه که من نخوندم ؟ فرمود : روضه ی ما اون وقتی بود که مادرمون رو میزدند ...
همین که چشمت اشک آلود شد ، پیغمبر خدا (ص) فرمود : هر چشمی که برای حسنم گریه کنه ، کور وارد محشر نمیشه ...
#آقا_جانم
مرغ پریده دلم
خدا خدا خدا کند
گِرد مدینه گردد و
حسن حسن ، صدا کند
تیغ فلک هزار بار
اگر سرم جدا کند
به حقِ حق ، نمیشوم
ز کوی تو جدا حسن ...
8. بیان داستان.mp3
2.21M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
#بیان_داستان
گفت توخونه با خانومم حرفم شد ، نزاع بالا گرفت ، خیلی ناراحت شدم ، عصبانی شدم ، محکم سیلی زدم تو صورت خانومم ، از خونه زدم بیرون ، خجالت میکشیدم تو خونه بمونم !
از خونه اومدم بیرون ، پشیمان شدم ، چرا من این کارو کردم ؟ چرا من سیلی زدم به خانومم ، اومدم پیش یکی از رفقا گفتم فلانی من امروز یه اشتباهی کردم ، عصبانی شدم سیلی زدم به خانومم ! الان دیگه خجالت میکشم ، روم نمیشه برگردم تو خونه ، چیکار کنم ؟
گفت یه جعبه شیرینی بگیر ، یه دسته گل بگیر، برو خونه از خانومت عذرخواهی کن از دلش بیرون بیار ، شیرینی گرفتم ، گل گرفتم ، اومدم درِ خونه در زدم ، هر دفعه خانومم میومد درو باز میکرد ، اما این بار دخترِ کوچولوم اومد ، تا نگاه به من کرد ، سرشو پائین انداخت رفت داخل خونه ...!
اومدم با شرمندگی یکی یکی اتاقهارو نگاه کردم ، دیدم خانومم نیست ، دیدم تو اون اتاق عقبی یه گوشه ای نشسته زانواشو تو بغل گرفته ، سرشو رو زانوش گذاشته ، نشستم جلوش ، شیرینی رو گذاشتم ، گل رو گذاشتم ، گفتم خانوم ببخشید، اشتباه کردم عصبانی شدم ، دستِ خودم نبود سیلی به شما زدم عدرخواهی میکنم
دیدم سرشو بلند کرد ، همینطورکه آهسته آهسته اشک میریخت گفت: شوهرم عیبی نداره ، اتفاقی که افتاده ، اما یه خواهشی ازت دارم ، این بار اگه خواستی بزنی ، جلو دخترم نزن ! از موقعی که سیلی به من زدی این دختر خرد سالم ، دستشو رو صورتم گذاشت ...
اِاای ی ی زینب زینب زینب ...
9. گریز به کربلا.mp3
2.72M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
(علیه السلام)
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_پایانی
#یک_گریز_کوتاه_به_کربلا
حالا که فهمیدی تو کوچه ها چه اتفاقی افتاد ، بزار این یه بیتو بخونم التماس دعا :
مادر دیدم که خصمِ ستمکارریخت برسرت ، یازهرا یازهرا ... خدا میدونه من با این یک بیت شعر مدت ها گریه میکردم !
مادر :
دیدم که ریخت خصمِ ستمکار بر سرت
قدم نمی رسید که خود را سپر کنم
( شاعر : حاج غلامرضا سازگار )
اِاای ی ی .. قربونِ این خانومِ 5 ساله برم ، که زبان حالش اینه میگه دستم نمیرسید ، اگه مدینه قدت نرسید که دفاع کنی از مادر ، اما کربلا تلافی کرد ، کجا ؟ هر موقع می اومدند بچه هارو کتک بزنند، می دوید بازوشو سپر میکرد ، رقیه رو نزنید ، سکینه رونزنید ، آآی ی آی بابا بابا بابا ...
به جانِ مادرت زهرا ،
پدرجان از تو ممنونم
که من با پا تو را خواندم ،
تو با سر آمدی پیشم ... !
شاعر : #جواد_زمانی
بیش از همه به حالِ زینب دلم بسوخت
(آخه) مادر کسی مقابلِ دختر نمیزند !
شاعر : #حاج_سید_رضا_موید