🥋 داستان رزمی
🔆 روزی پسری نزد استاد هنرهای رزمی آمد و به او گفت که یکی از افسران امپراطوری مزاحم او و خانوادهاش شده است و هر روز به نحوی آن ها را اذیت میکند.
پسر جوان گفت که افسر گارد #امپراطور، مبارزی بسیار جنگاور است و در سراسر سرزمین امپراطوری، کسی سریعتر و پر شتاب تر از او حرکات رزمی را اجرا نمی کند به همین خاطر هیچ کس جرأت #مبارزه با او را ندارد!
لقب این افسر "برق آسا" است، من چگونه می توانم از خودم و حریم خانواده ام در مقابل او دفاع کنم؟!
استاد تبسمی کرد و گفت: او را به مبارزه دعوت کن و در نبردی مردانه او را سرجایش بنشان! 🥊
پسر جوان لبخند تلخی زد و گفت: چه میگوئید؟!
او "برق آسا" ست و سریع تر از برق ضربات خود را وارد می سازد. من چگونه می توانم به سرعت به او ضربه بزنم؟!
استاد با همان لحن آرام و مطمئن خود گفت: او را به مبارزه دعوت کن و در نبردی مردانه سر جایش بنشان! برای تمرین ضربه زنی برق آسا هم فردا نزد من بیا تا به تو راه سریع تر جنگیدن را بیاموزم!!!
فردای آن روز پسر جوان لباس تمرین رزم به تن کرد و مقابل #استاد ایستاد.
استاد از جا برخاست به آهستگی دستانش را بالا برد و با چرخش هم زمان بدن و دست و سر و کمر و پاهایش، ژست مردی را گرفت که قصد دارد به پسر جوان ضربه بزند.
اما نکته اینجا بود که حرکت ضربه زنی را با سرعتی فوق العاده کم و تقریبا صفر انجام داد و یک ضربه استاد به صورت پسر خیلی طولانی طول کشید!!
پسر جوان ابتدا مات و مبهوت به این بازی آهسته استاد خیره شد و سپس با بی تفاوتی در گوشه ای نشست.
🕐 یک ساعت بعد وقتی نمایش ضربه زنی استاد به اتمام رسید، او از پسر خواست تا با سرعتی بسیار کمتر از او همان ضربه را اجرا کند! پسر با اعتراض فریاد زد که حریف او سریع ترین مبارز سرزمین امپراطور است، آن وقت استاد با این حرکات آهسته و لاک پشت وار می خواهد روش مبارزه با برق آسا را آموزش دهد؟!!
اما استاد با اطمینان به پسر گفت که این تنها راه مبارزه است و او چاره ای جز اطاعت ندارد.
پسر به ناچار حرکات رزمی را با سرعتی فوق العاده کم اجرا نمود روزهای بعد نیز استاد حرکات جدید را با همین شکل یعنی اجرای حرکات چند ثانیه ای در چند ساعت آموزش داد و سرانجام روز مبارزه فرا رسید.
پسر جوان مقابل افسر امپراتور ایستاد و از او خواست تا دست از سر خانواده اش بردارد و افسر امپراتور خشمگین و مغرور بدون هیچ توضیحی دست به #شمشیر برد و به سوی پسر جوان حمله کرد!
اما در مقابل چشمان حیرت زده سربازان و ساکنین دهکده، پسر جوان با سرعتی باور نکردنی سر و صورت افسر را زیر ضربات خود گرفت و در یک چشم به هم زدن جناب "برق آسا" را بر زمین کوبید!
همه حیرت کردند و افسر امپراتور ترسان و شرم زده از دهکده گریخت.
پسر جوان نزد استاد آمد و از او راز سرعت بالای خود را پرسید؟!
او به استاد گفت: ای استاد بزرگ! من که تمام حرکات را آهسته اجرا کردم چگونه بود که هنگام رزم واقعی این قدر سریع عمل کردم؟!
استاد خندید و گفت: تک تک اجزای وجود تو در تمرینات آهسته، تمام جزئیات فرم های مبارزه را ثبت کردند و به این ترتیب هنگام رزم واقعی بدن تو فارغ از همه چیز دقیقا می دانست چه حرکتی را به چه شکل درستی باید انجام دهد و به طور خودکار آن حرکت را با حداکثر سرعت اجرا کرد!
در واقع سرعت اجرای حرکات تو به خاطر تمرین آهسته آن بود، هرچه تمرین آهسته تر باشد سرعت اجرا در شرایط واقعی بیشتر است.
✅ در #زندگی هم اگر می خواهی بهترین باشی باید عجله و شتاب را کنار بگذاری و
فقط با صبر و حوصله و سرعت پایین (و به موقع) است که می توان به سریع ترین و پیچیده ترین امور زندگی مسلط شد.
http://ito.blogfa.com
#داستان 📖
👊 @HrazmiVpahlvani 💪
#کانال هنرهای رزمی ورزش پهلوانی🇮🇷
🥋🏋♂🤼♂🤸♂🧗♂🤺🏇
(⛩هنرهای رزمی ما را از خواب بیدار می کند و در آن زیبایی بزرگی نهفته است.)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥋 ووشو
⛩ در حدود پنج قرن پیش از میلاد، یک راهب هندی به نام "بود هیدهارما" که با نام
های "تامو" و "داروما تائیشی" هم از او یاد می شود، به قصد اشاعه تعلیمات مذهبی از
هند راهی چین شد و در معبدی به نام شائولین به تعلیم راهبان آن پرداخت.
تعالیم وی شامل مجموعه ای از تمرین های پرهیزگاری و قواعد خشک انضباطی بود که به
واسطه وضعیت جسمانی ضعیف، پیروان او طاقت تحمل آموزش های وی را نداشته و
به تدریج دچار ضعف و بی حالی می شدند.
از این رو تامو، حرکاتی را برای تقویت بنیه
جسمانی شاگردان خود ابداع نمود که به ۱۸ حرکت دست #لوهان معروف شد.
👊 این حرکات به تدریج گسترش یافته و پایه و اساس سبک های ووشو را تشکیل دادند.
🈴 در طی قرون ۱۴ تا ۱۶ میلادی چهره های برجسته ای از ورزش های رزمی در معبد
#شائولین گرد هم آمدند و سبک های اصلی ووشو را به تقلید از حرکات #حیواناتی چون پلنگ، درنا، مار، ببر و اژدها به وجود آوردند.
😱 لیکن امپراطور وقت که به تدریج از فعالیت های این معبد دچار ترس و نگرانی شده و معبد را تهدیدی برای حکومتش می دید، فرمان انهدام و به آتش کشیدن معبد شائولین را صادر کرد.
در لشکرکشی #امپراطور برای انهدام #معبد، فقط تعداد اندکی از افراد توانستند از مهلکه جان سالم به دربرند.
این واقعه تلخ موجب انتشار و اشاعه ورزش های رزمی معبد شائولین که تا آن زمان محفوظ و مخفی مانده بود به سایر نقاط کشور #چین گردید. ☯
@wushucaran
#تاریخچه 📜
👊 @HrazmiVpahlvani 💪
هنرهای رزمی.. ورزش پهلوانی 🇮🇷
🏹🥊🥋🏋♂🤼♂🤸♂🤺🏇
⛩(هنرهای رزمی ما را از خواب بیدار می کند و در آن زیبایی بزرگی نهفته است.)🀄️🎴