eitaa logo
امام شناسی
373 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (اوضاع شهر) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ اهل بیت پیامبر(ص) در اول صفر سال 61 هجری قمری در شرایطی وارد شهر شدند که حدود چهل سال در این شهر و اطراف آن بر ضد امیرالمؤمنین علی علیه السلام تبلیغات مسموم صورت گرفته بود. ◾️ تعدادی خطیب پول پرست را مأمور ساخته بود که به مقام و منزلت شامخ علیه السلام توهین و جسارت کنند و آن حضرت را مورد فحّاشی و بدگویی قرار دهند. ◾️ مردم شهر شام نیز از هنگامی که این شهر به قلمرو مسلمانان در آمده بود، تا عصر (ع) تنها حاکمان و فرمانروایان طائفه _امیه را در خود دیده بودند و لذا نه محضر پیامبر(ص) را درک کرده بودند و نه روش اصحاب صالح آن حضرت را. ◾️ شامیان در این مدت را در چهره امویان دیده بودند و تنها آنان را بازماندگان و خاندان می ‌دانستند و بر خلاف کوفیان تنها همین را می‌ دانستند که فردی خارجی به نام «حسین» بر امیرالمؤمنین یزید!!! شوریده و توسط سپاه خلیفه به قتل رسیده و خاندان وی به گرفته شدند. از این رو به شکرانه این پیروزی و ورود کاروان اسرا شهر را آراسته و جشن گرفته بودند. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (مسجد شام) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ یکی از حساس ترین سخنان امام سجاد علیه السلام که تحولی عظیم در بینش مردم نسبت به امویان ایجاد کرد و معادلات را بر هم زد و خط مشی او را نسبت به علیهم السلام کاملاً تغییر داد خطبه ای است که آن حضرت در جمع مردم و رجال سیاسی و دینی شام ایراد کردند. این خطبه که در مسجد شام ایراد گردیده اوج موفقیت امام سجاد علیه السلام در ابلاغ رسالت و تبلیغ و تداوم خط شهیدان کربلاست. ◾️ در این مجلس ، یزید ملعون به یکی از خطیبان درگاهش دستور داد تا به مذمت علی علیه السلام و اولادش و به توجیه و تمجید فجایع عاشورا اقدام نماید. خطیب پس از اینکه بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای خداوند را بجای آورد فوق العاده از حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و بدگوئی کرد و نسبت به بزرگداشت و یزید سخنانی طولانی گفت و آن ها را به هر عمل نیکوئی نسبت داد. ◾️ در این حال امام سجاد(ع) بر آن فریاد زد و فرمود: ای خطیب، وای بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدی. اینک جایگاه خود را در آتش شعله ور آماده بنگر و خود را برای آنجا آماده ساز! ❔ آنگاه حضرت به یزید فرمود: آیا اجازه می دهی من هم با مردم سخن بگویم؟ ▫️ اما یزید به دلیل ترسی که از افشاگری های امام و نفوذ کلام ایشان داشت به این کار رضایت نداد. در این حال معاویه پسر یزید به پدرش گفت: خطبه این مرد چه تأثیری دارد؟ بگذار تا هر چه می خواهد، بگوید. ❕ یزید در جواب پسرش گفت: شما قابلیت های این خاندان را نمی دانید، آنان علم و فصاحت را از هم به می برند، از آن می ترسم که خطبه او در شهر بر انگیزد و وبال آن گریبان گیر ما گردد. ▫️ اما مردم شام با اصرار فراوان از یزید خواستند تا علیه السلام نیز به منبر برود. ▫️ یزید گفت: اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اینکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا کرده باشد! ▫️ به یزید گفته شد: این نوجوان چه می تواند بکند؟! ▫️ یزید گفت: او از خاندانی است که در کودکی کامشان را با برداشته اند. ◾️ بالاخره در اثر پافشاری شامیان، یزید موافقت کرد که علیه السلام به منبر برود. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (خطبه امام سجاد علیه السلام) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 📢 حضرت سجاد علیه السلام پس از اینکه بر فراز منبر رفت به گونه ای سخنرانی نمود که چشم عموم مردم گریان و قلب آنان ترسان شد. ایشان پس از و ثنای الهی فرمودند: ◾️ ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران بخشیده است، به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و در قلوب مؤمنین را، و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق (امیر المؤمنین علی علیه السلام)، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلی الله علیه و آله (حمزه)، و امام حسن و امام حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله را از ما قرار داد. (با این معرفی کوتاه) هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان می شناسانم. ◾️ ای مردم! من فرزند و منایم، من فرزند و صفایم، من فرزند کسی هستم که را با ردای خود حمل و در جای خود نصب فرمود، من فرزند بهترین طواف و سعی کنندگانم، من فرزند بهترین حج کنندگان و تلبیه گویان هستم، من فرزند آنم که بر براق سوار شد، من فرزند پیامبری هستم که در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر کرد، من فرزند آنم که او را به سدرة المنتهی برد و به مقام قرب ربوبی و نزدیکترین جایگاه مقام باری تعالی رسید، من فرزند آنم که با ملائکه آسمان گزارد، من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او کرد، من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم، من فرزند کسی هستم که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه اقرار کردند. ◾️ من پسر آن کسی هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه می رزمید، و دو بار و دو بار کرد، و در بدر و حنین با کافران جنگید، و به اندازه چشم بر هم زدنی به خدا کفر نورزید، من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبیا و از بین برنده مشرکان و امیر مسلمانان و فروغ جهادگران و زینت عبادت کنندگان و افتخار گریه کنندگانم، من فرزند بردبارترین بردباران و افضل نمازگزاران از پیامبر هستم، من پسر آنم که جبرئیل او را تأیید و میکائیل او را یاری کرد، من فرزند آنم که از حرم مسلمانان حمایت فرمود و با مارقین و ناکثین و قاسطین جنگید و با دشمنانش مبارزه کرد، من فرزند بهترین قریشم، من پسر اولین کسی هستم از مؤمنین که دعوت خدا و پیامبر را پذیرفت، من پسر اول سبقت گیرنده ای در و شکننده کمر متجاوزان و از میان برنده مشرکانم، من فرزند آنم که به مثابه تیری از تیرهای خدا برای و زبان حکمت عباد خداوند و یاری کننده خدا و ولی امر او، و بوستان حکمت خدا و حامل علم الهی بود. ◾️ او جوانمرد، سخاوتمند، نیکو چهره، جامع خیرها، ، بزرگوار، ابطحی، راضی به خواست خدا، پیشگام در مشکلات، شکیبا، دائما روزه دار، پاکیزه از هر آلودگی و بسیار نمازگزار بود. او رشته اصلاب دشمنان خود را از هم گسیخت و شیرازه احزاب را از هم پاشید. او دارای قلبی ثابت و قوی و اراده ای محکم و استوار و عزمی راسخ بود و همانند شیری شجاع که وقتی نیزه ها در جنگ به هم در می آمیخت آنها را همانند آسیا خرد و نرم و بسان آنها را پراکنده می ساخت. او حجاز و آقا و بزرگ است که مکی و مدنی و خیفی و عقبی و بدری و احدی و شجری و مهاجری است، که در همه این صحنه ها حضور داشت.او سید است و شیر میدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسین. آری او، همان او (که این صفات و ویژگی های ارزنده مختص اوست) جدم است. آنگاه گفت: من فرزند بانوی بانوان جهانم. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (روشنگری) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ حضرت سجاد علیه السلام آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد تا اینکه صدای مردم به ضجه و بلند شد. چون ترسید مبادا فتنه بپا شود لذا دستور داد تا مؤذن شروع به کرد و سخن امام سجاد را قطع نمود. ▫️ وقتی مؤذن گفت: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ ▫️ حضرت سجاد فرمود: چیزی از بزرگتر نیست. ▫️ هنگامی که مؤذن گفت: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ▫️ علی بن الحسین فرمود: مو، پوست، گوشت و خون من به یگانگی خدا می دهند. ▫️ موقعی که گفت: أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ▫️ در این حال امام سجّاد علیه السلام عمامه خویش را از سر برداشت و خطاب به مؤذّن گفت: تو را به حقّ ساکت باش تا من سخنی بگویم. آنگاه از بالای منبر خطاب به یزید فرمودند: ◾️ ای یزید! این پیغمبر، من است و یا جد تو؟ اگر گویی جد من است، همه می دانند که می گویی، و اگر جد من است پس چرا پدر مرا از روی ستم کشتی و مال او را تاراج کردی و او را به اسارت گرفتی؟! حضرت این جملات را گفت و دست برد و گریبان چاک زد و گریست و گفت: ◾️ به خدا سوگند اگر در کسی باشد که جدش رسول خداست، آن منم، پس چرا این مرد، پدرم را کشت و ما را مانند رومیان کرد؟! آنگاه فرمود: ای یزید! این جنایت را مرتکب شدی و باز می گویی: محمد رسول خداست؟! و روی به قبله می ایستی؟! وای بر تو! در روز جد و پدر من در آن روز دشمن تو هستند. ◾️ در این هنگام یزید فریاد زد که مؤذن اقامه بگوید! و آنگاه در میان مردم هیاهویی برخاست، بعضی نماز گزاردند و گروهی نخوانده پراکنده شدند. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (تأثیر خطبه) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ هنگامی که امام سجاد علیه السلام آن خطبه رسا را ایراد فرمود، مردم حاضر در را سخت تحت تأثیر قرار داد و انگیزه بیداری را در آنان برانگیخت و به آنان جرأت و جسارت بخشید. ▪️ روایت شده است که یکی از دانشمندان که در آن مجلس حضور داشت به یزید گفت: ❔ این جوان کیست؟ ❕ گفت: او علی بن الحسین است. ❔ یهودی گفت: کیست؟ ❕ یزید در جواب گفت: پسر می باشد. ❔ عالم یهودی گفت: حسین کیست؟ ❕ یزید گفت: دختر محمّد. ◾️ یهودی گفت: سبحان اللَّه!! این حسین پسر دختر پیامبر شما است و مع ذلک او را با این سرعت کشتید. چه بد با ذرّیه پیامبر خدا رفتار کردید!! بخدا قسم اگر حضرت یک نوه از صلب خود در میان ما یهودیان به یادگار می نهاد ما او را می کردیم، ولی شما که دیروز پیغمبر خود را از دست داده اید امروز برجستید و پسر او را کردید؟ اف بر شما، چه بد امتی هستید! ▪️ در این حال یزید عصبانی شد و فرمان داد تا او را بزنند. ▪️ در این هنگام آن یهودی برخاست و گفت: ◾️ اگر می خواهید مرا بزنید بزنید، می خواهید بکشید بکشید، رها می کنید رها کنید؛ در هر صورت من در می نگرم که می گوید: هر کسی ذریه پیامبری را بکشد تا زنده باشد همیشه خواهد بود و هنگامی که بمیرد دچار آتش خواهد شد. 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان لعن کردن دشمنان علیهم السلام فراموش نشود، که خدا و پیامبرش (ص) آنها را لعن کرده اند. 🖤 💔 اللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَابْنُ آكِلَةِ الاَْكبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَلِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فى كُلِّ مَوْطِنٍ وَمَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ 💔 خدایا این روز روزى است که مبارک و میمون دانستند آن را و پسر آن زن جگرخوار (معاویه) آن ملعون پسر ملعون (که لعن شده) بر زبان تو و زبان پیامبرت که درود خدا بر او و آلش باد در هر جا و هر مکانى که توقف کرد در آن مکان پیامبرت صلى اللّه علیه و آله. 📚 فرازی از زیارت عاشورا
💥 بنی امیه در کلام مولا علی علیه السلام 💥 🌪 سوگند به خدا! چنان به ستمگری و حکومت ادامه دهند که: ▪️ حرامی باقی نماند جز آنکه شمارند، ▪️ و پیمانی نمی ماند جز آنکه همه را بشکنند، ▪️ و هیچ خیمه و ای وجود ندارد جز آنکه ستمگری آنان در آنجا راه یابد، ▪️ و ظلم و فسادشان مردم را از خانه ها دهد، 🖇 تا آنکه در حکومتشان دو دسته بگریند: 1️⃣ دسته ای برای خود که آن را از دست داده اند، 2️⃣ و دسته ای برای دنیای خود که به آن نرسیده اند، ◽️ و یاری خواستن یکی از دیگری، چون یاری خواستن برده از ارباب خویش است که در حضور ارباب اطاعت دارد و در او بدگویی می کند. ◽️ در حکومت بنی امیه هر کس به خدا امیدوارتر باشد بیش از همه رنج و ببیند، پس اگر خداوند عافیت و سلامتی بخشید، قدرشناس باشید و اگر به بلا و گرفتاری مبتلا گشتید، شکیبا باشید که سرانجام، پیروزی با پرهیزکاران است. 📚 نهج البلاغه / خطبه 98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌒 به مناسبت آغاز و شروع جنگ به یاری پروردگار در چند روز آینده به تصویر بخشی از چهره ی معاویه بن ابی سفیان می پردازیم. 👇🏻
✍🏻 معاویه که از زمان دو خلیفه قبل حاکم بود انتظار داشت بعد از قتل هم چنان حاکم باقی بماند . حضرت در آغاز حکومت خود نمایندگانی رابرای گرفتن بیعت به سوی معاویه فرستاد که معاویه با مشورت با عمروعاص به نماینده جواب منفی نداد ولی فرستاده به نام جریر را مدتی پیش خود نگاه داشت تا بتواند خود را برای نبرد باحضرت آماده کند. 4ماه پس از جنگ جمل ، جنگ در شوال سال 36 آغاز شد. ✍🏻 از 1 ذی‌الحجه 36 (قمری) درگیریهای سطحی بین دو طرف در جریان بود و پس از آن در محرم 37 (قمری) به مدت یک ماه متارکه کردند. پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات، از اول ماه صفر درگیریهای سنگینی به مدت 11 روز در محلی به ‌نام صفین که در ناحیه غربی عراق میان بالس و رقه است از سر گرفته شد. ✍🏻 پیامبر از پیش فرموده بودند اگر معاویه بر منبر من رفت او را بکشید . و فرموده دیگرش این بود که عمار یاسر درجنگ اهل و شام و در جبهه حق شهید خواهد شد.
❗️ دلسوزی امام حتی در آتش جنگ ❗️ 🔘 اینکه می گویید، خویشتن داری از ترس است، به خدا سوگند! باکی ندارم که من به سوی مرگ روم یا مرگ به سوی من آید، و اگر تصور می کنید در با شامیان تردید دارم، به خدا سوگند! هر روزی که جنگ را به تاخیر می اندازم برای آن است که آرزو دارم عده ای از آنها به ما ملحق شوند و گردند. و در لابلای تاریکیها، نور مرا نگریسته به سوی من بشتابند، که این برای من از کشتار آنان در راه گمراهی بهتر است، گرچه در این صورت نیز به جرم گناهانشان گرفتار می گردند. 📚 نهج البلاغه / خطبه 55
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌪 چهره ی معاویه به روایت 🌪 (خطبه مالک اشتر در یوم الهریر) 🔥🌪🔥🌪🔥🌪🔥🌪🔥 ❓ابان می گوید: از سُلَیْم بن قِیْس شنیدم در حالی که از او پرسیدم: آیا در صفین حاضر بودی؟ ❗️گفت: آری. ❓پرسیدم: آیا در روز « » هم حاضر بودی؟ ❗️گفت: آری. ❓گفتم: در آن روز در چه سنی بودی؟ ❗️گفت: چهل سال. ‼️ گفتم: پس برایم نقل کن ، خدا رحمتت کند. ▪️ سلیم گفت: آری ، هرچه را فراموش کنم این را فراموش نمی کنم. سپس گریه کرد و گفت: ▫️ آنان بستند و ما صف بستیم. آنگاه سوار بر اسب سیاهی بیرون آمد در حالی که اسلحه اش را بر اسبش آویخته و در دستش بود و با آن به سرهایمان فرود می آورد و می گفت: «صف های خود را منظم کنید». ▪️ وقتی گروه های را دسته بندی و صف ها را منظم کرد ، سوار بر اسبش پیش آمد تا بین دو صف ایستاد و پشت به اهل نمود و رو به ما کرد و حمد و ثنای الهی به جا آورد و بر پیامبر صی الله علیه و آله و سلم درود فرستاد و سپس گفت: ⚪️ اما بعد، از قضا و قدر الهی این بود که در این مکان از جمع شویم به خاطر اجل هایی که نزدیک شده و اموری که شدت یافته است. گذار ما در این جنگ ، آقای مسلمین و امیرالمومنین و افضل وصیین و پسر عموی پیامبر و برادرش و وارث اوست و شمشیرهای ما شمشیرهای خداوند است ، و رئیس آنان پسر خورنده ی جگرها و پناهگاه و باقی مانده ی احزاب است ، که آنان را به شقاوت و آتش می کند. 🌱 ما در جنگ با ایشان از خداوند امید داریم و آنان عقاب دارند. 🔥 ⚪️ آنگاه تنور داغ شد و به خروش آمد و اسبان بر کشته های ما و آنان تاختند ، ما در جنگ با آنان امید پیروزی داریم. در آن هنگام جز سر و صدای نامفهوم و همهمه چیزی نشنویم. ⚪️ ای مردم! چشمان را ببندید و دندان های پیشین را فشار دهید ، که اینگونه در زدن سرها شدیدتر است. با رویتان به استقبال دشمن بروید و دسته ی شمشیرهایتان را به دست بگیرید و بر مغزها فرود آورید و با نیزه ها به پایین سینه ی چپ بزنید که کشنده است. ⚪️ به شدت کنید مانند قومی که برای خونخواهی پدرانشان و گرفتن انتقام برادرانشان آمده اند ، و کینه ی دشمنشان را در دل دارند و خود را برای آماده کرده اند ، تا ذلیل نشوید و در دنیا برایتان عار نماند. 📚 اسرار آل محمد علیهم السلام / خوئینی / ص281-282
❗️به راستی که اهلِ... #سنت بودند ، و به آئین گذشتگانشان سخت پایبند. ⛔️ #قرآن را فقط بر نیزه می شناختند و برایشان فرقی نداشت کتاب خداست یا عترت پیامبر (ص)! ☀️حال آنکه خداوند در کتاب عزیز خویش فرموده است: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ» (المائده/104) «و چون به آنها گفته شود: بیایید از حکم کتابی که خدا فرستاده و از دستور رسول او پیروی کنید، گویند: آن دینی که پدران خود را بر آن یافتیم ما را کفایت است. آیا باید از پدران خود هر چند مردمی جاهل بوده و به #حق راه نیافته باشند باز پیروی کنند؟» 🔥 اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً 🔥 🌎 @Imamology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: 🌻 و الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَا یَقْبَلُ اللَّهُ تَعَالَی مِنَ عَبْدٍ حَسَنَهً حَتَّی یَسْأَلَهُ عَنْ حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام. 🌴 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: 🌻 قسم به آنکه مرا به حق به رسالت برگزید ، خداوند حسنه ای را از بنده نمی پذیرد تا اینکه از دوستی و محبت علی بن ابی طالب علیه السلام از او سوال نماید. 📚 بحارالانوار / ج39 / ص160
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌪 چهره ی معاویه به روایت 🌪 (جنگ در یوم الهریر) 🔥🌪🔥🌪🔥🌪🔥🌪🔥 ⚔️ سپس دو لشکر با یکدیگر درگیر شدند و بین آنان امر عظیمی در گرفت ، و با هفتاد هزار کشته از بزرگان از یکدیگر جدا شدند. ⚔️ جنگ در روز پنجشنبه از وقتی که آفتاب بالا آمده بود تا هنگامی که ثلث اول گذشت ادامه داشت. در آن دو لشکر حتی یک به جا آورده نشد تا آنکه زمان چهار نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا گذشت. ❇️ ❇️ توضیح: یعنی نماز به جا آوردند که به حالت ایستاده و بدون رکوع و سجود خوانده می شود ، چنانکه از امام باقر علیه السلام در این زمینه نقل شده است: « مردم در آن روز جز تکبیر در هنگام نماز چیز دیگری نبود». ▫️◾️▫️🔅▫️🔳▫️🔅▫️◾️▫️ 📢 سلیم گفت: سپس علیه السلام برای خطابه به پا خاست و فرمود: ◾️ ای مردم! کار شما به اینجایی که میبینید رسید و به دشمنان شما هم مثل آن رسید ، و جز نَفَس آخر باقی نمانده است. کارها وقتی پیش می آید آخر آن با اول آن سنجیده می شود. ◾️ این قوم در مقابل شما بدون آنکه دین داشته باشند کردند تا درباره ی شما به این جایی که می بینید رسیدند. و من انشاءالله صبح به سراغ آنان خواهم رفت و آنان را در پیشگاه الهی به محاکمه خواهم کشید. 📚 اسرار آل محمد علیهم السلام / خوئینی / ص282-283
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 یا صاحب الزمان! بهترین ها برای شما و دعای خیر شما برای ما. 🌻
🌿 السلام علیک یا #قائم آل محمد (عج)، سلام بر منتقم خون حسین علیه السلام. ☀️ @Imamology
🌻 ...خدایا! برسان به مولاى ما آن امام راهنماى راه یافته و قیام کننده به فرمان تو که درودهاى بر او و پدران پاکش باد از طرف همه مردان و زنان با در شرقهاى زمین و غربهاى آن هموار آن و کوهش، خشکى آن و دریایش، و از طرف من و پدر و مادرم درودهائى هم وزن خدا و شماره کلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء کرده و کتاب و دفترش بدان احاطه دارد خدایا من تازه مى کنم در بامداد این و هر چه زندگى کنم از روزهاى دیگر و پیمان و بیعتى براى آن حضرت در گردنم که هرگز از آن سرنه پیچم و دست نکشم هرگز، خدایا قرار ده مرا از یاران و کمک کارانش و دفاع کنندگان از او و شتابندگان به‌سوی او در برآوردن خواسته هایش و انجام دستورات و اوامرش و مدافعین از آن حضرت و پیشى گیرندگان به‌سوی خواسته اش و یافتگان پیش رویش. 🌻 خدایا اگر حائل شد میان من و او آن مرگى که قرار داده اى آن را بر بندگانت حتمى و مقرر پس بیرونم آر از گورم کفن به خود پیچیده با شمشیر آخته و نیزه برهنه پاسخ ‌گویان به نداى آن خواننده بزرگوار در و بادیه خدایا بنمایان به من آن جمال ارجمندو آن پیشانى نورانى پسندیده را و سرمه وصال دیدارش را به یک نگاه به دیده ام بکش و شتاب کن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسیع گردان راهش را و مرا به راه او درآور و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محکم کن و آباد گردان خدایا به‌دست او شهرها و بلادت را و زنده گردان به‌وسیله اش بندگانت را... 📚 مفاتیح الجنان / فرازی از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا