📝دیباچه
سردار جاویدان اثر...
روز 14 تيـر مـاه سـال 1361 ،زمانى كه
خبـر ربوده شدن چهار ديپلمات ايرانى توسط همسنگران #رژيم_صهيونيستى به سـفارت ايران در سوريه رسيد، در ميان شخصيت هاى سياسـى، كم بودند كسانى كه شـناخت دقيقى نسبت به هويت و سوابق اين چهار نفر داشـته باشند.
#احمدمتوسـليان، #سيدمحسنموسـوى، #كاظـماخوان و #تقىرسـتگارمقـدم، در مكاتبـات ديپلماتيك و ادبيات رايج سياسـى، تنها چهار شهروند ايرانى بودند كه خلاف اصل مصونيت ديپلماتيك، از خودروهاى داراى پلاك سياسى ربودهِ شـده بودند.
اما پاسـداران جمعى تيـپ ۲۷ محمد رسول الله(ص)، يكى از اين چهار نفر را به خوبى مى شناختند: #حاجاحمدمتوسليان، بنيانگذار و فرمانده تيپ تازه تاسـيس #محمدرسـولالله(ص) و فرمانده سابق سپاه #مريوان.
عزيمت #احمدمتوسـليان در روزهاى ابتدايى غائله #كردستان به اين منطقه، به همراه تعدادى از نيروهاى پاسـدارش و مبارزه با تمام وجودشـان براى هدف و
عقيده اى كه با خون خود براى حفظش پيمان بسته بودند، از جمله مسـائل آن روزگار است. آزادسازى شهرهايى همچون #مهاباد، #سـنندج، #سقز، #بانه، #پاوه و #مريـوان از جمله افتخارات سـردار بزرگ انقلاب، #مهندساحمدمتوسليان به شمار مى آيد.
#حاج_احمد بر خلاف چهره مقتدر و پرجذبه اش، دلى پاك و آرام داشـت. به گونه اى كه هر كس براى كمك به تقويت
جبهه هـاى غرب به آن منطقـه مى آمد، با برخورد با «#بـرادر_احمد» ديگر نمى توانسـت از او دل بكند. از سويى ديگر معاشرت با مردم منطقه و تامين معاش
خانواده هايى كه سرپرسـتى نداشـتند از جمله اين خاطرات است.
تشـكيل #تيپ۲۷محمدرسولالله(ص) و شركت پر شور و حماسه ساز در عمليات هاى #فتحالمبين و #الىبیتالمقدس از ذهن هيچ رزمنده اى پاك نخواهد شد.
#حاجاحمدمتوسـليان، بر خلاف شهرت نسبى نامش در اين سال ها، تا يك دهه پس از پايان جنگ تحميلى، از ناشناخته ترين شخصيت هاى موثر در دفاع مقدس به شمار مى رفت. اين در حالى بود كه يگان تحت امر او، از نيروهاى تهران بودند و به دليل تمركز رسانه اى در پايتخت، فرماندهان و شهداى اين يگان در سطح عمومى شناخته شده تر بودند اما با اين توجيه كه نبايد افشا شود كه #حاجاحمدمتوسليان مسئوليت نظامى نيز داشته است، نزديك به دو دهه از هرگونه عمليات فرهنگى رايج در حوزه شخصيت هاى شهيد و قهرمانان ملى و مذهبى ممانعت نمودند.
هرچـه بـود و هـر چه شـد، گذشـت زمـان ، موانع ذهنـى كاذب را فرسـوده سـاخت و در دهـه ۸۰ ،بـا انتشـار آثارى قابـل تامل، نام #حاجاحمدمتوسـليان و سـوابق جهـادى او، در افـكار عمومى مطـرح گرديد امـا هنوز ناگفته هاى بسـيارى در بـاب حيات ايـن فرمانده ى
مكتبـي وجـود دارد كـه گذشـت سـه دهـه از فقـدان فيزيكـى او و پا به سـن گذاشـتن همرزمانـش، اسـتخراج و انتشارشـان را بـا دشـوارى هـاى فـراوان همـراه نموده اسـت.
مجموعه حاضر تلاشـى اسـت در حد بضاعت ، براى معرفى اجمالى #حاجاحمدمتوسـليان.
فرماندهى كه در طول حيات كوتاه نظامى اش ، سـيره و روشـى منحصر بفرد را در فرماندهى ابداع نمود و شـخصيت بانفـوذ و تاثيرگذارش را براى هميشـه در خاطرات هر كس كه حتى
ديدارى كوتاه با او داشته ، اعم از دوست و دشمن ، به ثبت رسانده است.
اين مجموعه ادعايی براى اثبات اين ويژگى هاى #حاجاحمدمتوسـليان نـدارد زيرا در مجال اندك چند مصاحبه و مقاله نمى توان شخصيتى چنين ذوابعاد را ولو به شكلى ناقص عرضه داشت.
اين فرصت كوتاه تنها نيم نگاهى است به جلد كتاب قطورى كه در كتابخانه ى تاريخ اين سرزمين ، به نام #حاجاحمدمتوسليان جا خوش كرده است.
منبع:سایتِ نوید شاهد
🆔️ @javid_neshan
⬛◽
#فرماندهاى_مقتدر_و_دوست_داشتنى
◽⬛
🌷#قسمت_17🌷
در فضايى آكنده از عربده هاى شيطانى #ضدانقلاب، ستون اعزامى نيروهاى آزادى بخش انقلاب اسلامى - شامل رزم آوران ارتش و ســپاه - بــا قلوبى مطمئن بــه الطــاف و امدادهاى خيرالناصرين، با هدف آزادســازى #مهاباد به سوى اين شهر به حركت درآمد. از زمره فرماندهان شاخص اين ســتون، بايد از #احمد_متوســليان نام برد. ناگفته نماند كــه بخش عمــده اى از اين پيروزى برق آســاى قواى انقلاب در نبرد #مهاباد، مرهون مديريت نظامى سنجيده و قدرت ابتكار عمل كم نظير #احمد بوده است. به دنبال آزادسازى #مهاباد و تثبيت نسبى امنيت اين شهر، #احمد بلافاصله عازم مصافى ديگر شد. مقصد بعدى او شهر #ســقز بود.
برخلاف #مهاباد كه تا پيش از ورود #احمد و همرزمانــش كلاً در تصرف #ضدانقلابيون مســلح قرار داشت، در #سقز معدود نيروهاى تيپ ۲ لشكر ۲۸ ارتش جمهورى اســلامى در پادگان شهر مزبور، مدت ها بود كه دلاورانه به مقاومتى عاشورايى در برابر حملات پى
در پــى مهاجمان تا بن دندان مســلح #ضدانقلاب ادامه مى دادنــد.
#احمد ديگربار، همراه با ســتونى مركب از نيروهاى ســپاه و ارتــش پاى در راه نهــاد تا به يارى قادر متعال و رشــادت رزمندگان انقلاب پرچم فتح و پيروزى اردوى ايمان بر اهريمن صفتان را بر بام شــهر #سقز به اهتزاز در آورد؛ هر چند، در اين راه صعب، او و همرزمانش با مشكلات و مصائب مردآزمايى دست و پنجه نرم كردند.
🆔️ @javid_neshan
⬛◽
#فرماندهاى_مقتدر_و_دوست_داشتنى
◽⬛
🌷 #قسمت_18 🌷
در پى فتح شــهر #ســقز و شكست فضاحت بــار تجزيه طلبــان، اينك رفته رفته اســطوره دروغين اقتدار نظامى #ضدانقلاب در #كردستان، در برابر شعاع سوزنده آفتاب ايمان عاشورايى مردانى همچون #احمد_متوســليان، به سان آدمكى برفى، در حال ذوب شــدن بود. فروغ اميد در چشم هاى رزم آوران انقلاب بار ديگر درخشــيدن آغاز كرد و دســت هاى توانمند دليرمردان اســلام، بسا محكم تر از ســابق، قبضه هاى تفنگ ها را در خود فشــرد. #احمد براى به خاك ماليدن پوزه عفريت هزارسر #ضدانقلاب در #كردستان سر از پا نمى شناخت و شرايط كارزار آتى هر چه سخت تر، در ذائقه جان تابناك او خوشگوارتر بود.
هدف بعدى قواى انقلاب اســلامى، آزادســازى شهر استراتژيك #بانه اعلام گرديد. شهرى كه مردم مسلمان آن ماه ها بود كه با كابوس اشــغال و حضور نامشروع عوامل مســلح #ضدانقلاب دست به گريبان بودند و در انتظار قدوم مبارك دلاورمردان سپاه توحيد؛ سردارانى همچــون #مصطفــى_چمــران و #احمد لحظه شــمارى مى كردند. به دنبال آزادســازى #بانــه و در هم كوبيدن آخرين سنگرهاى دشمن در اين منطقه، حركت بعدى #احمد و همرزمان او به طرف مرزهاى غربى جهت دهى شــد تا راه لجستيك و پشــتيبانى نيروهاى #ضدانقلاب از ســوى #رژيم_بعثى_عراق مســدود شــود. هم از اين روى بــه فاصله اى كوتاه از تصرف #بانه، پاســگاه هاى مــرزى، يكى پس از ديگرى به تســخير قواى انقلاب درآمد و نيروهاى سپاهى، ارتشى و ژاندارمرى در آنها مســتقر شــدند. فرمان #حضرت_امام(ره) مبنى بر بسته شــدن مرزهاى #كردستان، مى رفت تا به همت #احمد و همسنگرانش صورت تحقق پذيرد.
🆔️ @javid_neshan
⬛◽
#فرماندهاى_مقتدر_و_دوست_داشتنى
◽⬛
🌷 #قسمت_24 🌷
به دنبال تصويب اين طرح، فرماندهان ســتاد مشترك عمليات ويژه #سپاه و #ارتش، طى يك برنامه فشرده در اكثر شهرها و روستاهاى مناطق كردنشين اقدام به جلب و جذب عناصر بومى محروم و مؤمن به انقلاب، به اين تشــكل رزمى نوين نمودند. اعلام موجوديت #سازمان_پيشــمرگان_مسلمان_كرد به شدت مورد استقبال اقشار گوناگون مردم رنج كشيده و مظلوم استان #كردستان قرار گرفت. با تشكيل اين سازمان و آغاز عمليات مسلحانه رزم آوران بومى آن عليه باندهاى مسلح #ضدانقلاب، بر تبليغات كذب و عوام فريبانه بوق هاى تبليغاتى استكبار جهانى، رسانه هاى #صهيونيستى غرب و شبه روشنفكران غربزده مترقى! سنگر گرفته در ويلاهاى اعيانى شمال تهران كه تجزيه طلبان جيره خوار « #سيا»، #رژيم_فاشيستى #صدام_حسين و « #موساد» را #مبارزين_خلق_كرد! معرفى مى كردند، خط بطلان كشيده شد. مردم مسلمان #كردســتان كه از باج خواهى ها، تعديات ناموســى، تحميل بيگارى، پايمال كردن حريم مساجد و تبديــل آنها بــه مقرهاى حزبــى و محافل رقص و پايكوبى و توهين و تحقير نســبت به معتقدات مذهبى خويش توســط رفقاى #پيشــمرگ_خلق_كرد! به ستوه آمده بودند، از امر تسليح و شركت در صفوف مدافعان انقلاب چنان حســن اســتقبالى نشــان دادند كه به فاصله اى كوتاه، موزانه قدرت در منطقه به زيان گروهك هاى #ضدانقلابى بر هم خورد. تا جايى كه در شهرهايى همچون #سقز، عوامــل #ضدانقلاب با پخــش تراكت و شــبنامه هايى ســراپا فحاشى، شعارِ « پيشــمرگ خمينى، مساوى با فانتوم!» را بر ســر زبان ها انداختند. چرخ هاى ماشــين ارعــاب، شــكنجه و كشــتار #ضدانقــلاب در وســعتى گســترده تر از ســابق بــه چرخــش مرگبــار خود اســتمرار بخشــيد. اين بار ديگر آماج قهــر تجزيه طلبــان صرفاً شــامل حال #پاســداران_انقلاب، #رزمنــدگان_ارتش، #جهادگران و #آموزشياران_نهضت_سوادآمــوزى نمى شــد. روســتاييان مؤمن خوش نشــين و كم زمين كرد، كارگران محروم، دانش آموزان نوجوان شــهر و روســتا، كســبه جزء، محصلين علوم دينى و روحانيت اهل ســنت كردستان نيــز به گناه همــكارى و گاه حتى ظن طرفدارى از سازمان پ#يشمرگان_مسلمان_كرد در ليست ســياه جوخه هاى ترور #ضدانقلاب قرار گرفتند و بســيارى از آنان به گروگان گرفته شــدند، وحشيانه شكنجه شد و مظلومانه به شهادت رسيدند.
🆔️ @javid_neshan
🌺 #تا_حاج_احمد_نیامد_مراسم_عروسی_را_شروع_نکردیم 🌺
🌺 #قسمت_4 🌺
... تا اینکه یک آقای آمد و به ما گفت: اینجا چه کار میکنید؟ ماهم جریان را برایش تعریف کردیم. او گفت: شبها #ضدانقلاب از روی تپههای روبهروی فرودگاه به سمت فرودگاه تیراندازی میکنند و هواپیماها نمیتوانند روی باند فرودگاه بنشینند. شما برای تامین فرودگاه بیایید و مشغول بشوید. گفتیم: ما برای کار نیامدیم. گفت: پس برای چه کاری آمدهاید؟ گفتیم: آمدهایم با کسانی بجنگیم که اسلحه به دست گرفتهاند و مقابل ما ایستادهاند. گفت: ما از دست شما چه کنیم؟ گفتیم: هیچی! مارا به دورترین نقطهی کردستان بفرستید تا نتوانیم برگردیم. گفت: خب به تهران برگردید. گفتیم: اگر میخواستیم به تهران برگردیم که از اول دنبال درس و مشق و کارمان بودیم و به اینجا نمیآمدیم. چند دقیقهای رفت و برگشت و گفت: یک هلیکوپتر سمت #سقز میرود. شما به سمت #سقز میروید؟ گفتیم: دورترین نقطه است؟ گفت: بله. ماهم قبول کردیم. ۵_۶ نفر بودیم که خواستیم سوار هلیکوپتر شویم، خلبان گفت: باید اسلحهها را تحویل دهید. آن موقع هنوز ارتش پاکسازی نشده بود. گفت: اگر سلاح هایتان را ندهید نمیتوانیم شما را ببریم. گفتیم یک کاری کنید، اسلحه ها مال ما فشنگ ها مال شما. قبول کرد و سوار شدیم.
ادامه دارد...
·٠•🌺♡✿○✿♡🌺•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•🌺♡✿○✿♡🌺•٠·
🌺 #تا_حاج_احمد_نیامد_مراسم_عروسی_را_شروع_نکردیم 🌺
🌺 #قسمت_5 🌺
... به پادگان #سقز آمدیم و در آنجا پیاده شدیم. وقتی ما آنجا رسیدیم، اتاق ها همه تمیز و رنگ کرده، پتوها تمیز و گران قیمت، موکتهای رنگی هم کف اتاق پهن بود. هر چند نفر در یک اتاق بودیم. چند بار به #شهید_بروجردی هم گفته بودیم که اگر قرار شد #کردستان گرفته شود؛ ما نیروی رزمی هستیم، بزمی نیستیم که پشت میز بنشینیم. #شهید_بروجردی هم آدم افتادهای بود. همیشه توسل داشت و تسبیح به دستش بود و ذکر میگفت. به چهرهها هم نگاه نمیکرد. همیشه سرش پایین بود فقط چشم میگفت. چندروزی گذشت و خبری نشد. یک روز در دفتر اعزامیها نشسته بودیم که چند نفری وارد سالن شدند و رفتند گوشهی سالن وسایلشان را قرار دادند. پتوهایی که اینها همراه خود داشتند، نظر مرا جلب کرد. همه پتوهای کهنه و مندرس به رنگ مشکی همراه داشتند. من همیشه واقعا از خدا خواسته بودم یک نفر را نصیب ما کند که از لحاظ عملیاتی و نظامی در سطح بالا باشد تا در کنار ایشان بتوانیم بهتر خدمت کنیم و تجربه کسب کنیم. _الحمدلله خدا دعای مارا مستجاب کرد_ در بین آنها یکنفر قد بلندی داشت که نشان میداد نسبت به بقیه ارشدیتی دارد. آنها دعا و نماز سر وقت میخواندند و صبحها در محوطه حیاط میدویدند. ورزش میکردند و سینه خیز میرفتند. ماهم دوست داشتیم با آنها آشنا شویم.
ادامه دارد...
·٠•🌺♡✿○✿♡🌺•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•🌺♡✿○✿♡🌺•٠·
⚘ #برادر_احمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
🔺️بخش کوتاهی از گفتگو با #احمد_متوسلیان پیرامون #کردستان
⛾درآمد:
آنچه پیش روی شماست بخش کوتاهی از یک گفتگو است که #سردار_احمد_متوسلیان در روزهایی که در جبهههای غرب مشغول به مبارزه با #ضدانقلاب، انجام داده است. دلایل عزیمت به #کردستان، آزادسازی شهرهای #مهاباد، #سقز، #بانه و #مریوان، بیاناتی پیرامون #هیئت_حسن_نیت و برملا کردن شخصیت فکری #بنی_صدر از جمله نکات مهم این گفتگو میباشد.
منبع: سایتِنویدِشاهد
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_11 ⚘
*سقز*
حرکت ستون نیروهای ما به طرف #سقز آغاز شد. ناگفته نماند که #پادگان_سقز در محاصره قرار داشت، عملیات #سقز در اصل باید توسط یک گردان از تیپ ۸۴ مستقل #خرم_آباد اجرا میشد. منتها عیب کار در این جا بود که فرمانده این تیپ که آن زمان فردی به نام #سرگرد_آهنکوب بود، جزء خائنان به مملکت محسوب میشد. اصلاً در زمان #شهید_سپهبد_قرنی قرار بود این سرگرد را از فرماندهی برکنار کنند. منتها بعد از برکناری #شهید_قرنی، #لیبرالها کاری به کار این فرد نداشتند و او همین طور توی ارتش مانده بود. این سرگرد سه بار عمل میکند که از پل #سقز بگذرد و به میدان ورودی شهر برسد. نتیجه چه شد؟! ایشان در این حملات سه دستگاه جیپ، سه قبضه تفنگ ۱۰۶ و سه قبضه خمپاره اندازه ۱۲۰ میلیمتری را مفت و مسلم به #ضدانقلابیون میدهد و عملاً برادران ارتشی مارا به دام محاصرهی #ضدانقلابیون میاندازد. #پادگان_سقز هم در وضعیتی بود که اگر حداکثر تا یک ساعت دیگر به آن نیرو نمیرسید قطعاً سقوط میکرد.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_12 ⚘
... در همین حین سه دستگاه خودرو حامل ۷۰نفر از نیروهای سپاه، برخلاف دستور آن جناب سرگرد عمل کردند و از انتهای ستون به سمت #پل_سقز به راه افتادند... وقتی این ۷۰ پاسدار به جلوی ستون رسیدند و از ماشین ها بیرون پریدند، با فریاد اللهاکبر به طرف #پل_سقز و میدان ورودی شهر حرکت کردند. من خودم شاهد بودم و دیدم که آتش #ضدانقلاب آنها را مثل برگ خزان روی زمین میریخت و یکی پس از دیگری شهید میشدند ولی سایرین همچنان با فریاد تکبیر به پیشروی ادامه میدادند. بالاخره هم توانستند سر پل ورودی شهر را بگیرند و پل را هم کاملاً تصرف کنند. به این ترتیب بود که گردان ارتش توانست وارد شهر بشود. کلاً از این ۷۰ نفر بچههای سپاه، فقط ۹نفر زنده ماندند، بقیه به شهادت رسیدند. هرچند احدی از شهادت مظلومانهی اینها حرفی نزد. هیچ کدام از رسانههای مملکت، نه رادیو_تلوزیون تحت سرپرستی #قطبزاده جاسوس و نه روزنامهها، خبر شهادت اینها را پخش نکرد. اصلاً کسی به مردم نگفت اینها چطور شهید شدند... آیا نباید یک چنین اسمهایی توی تاریخ ثبت بشود؟ اگر ما تاریخ مردمی داریم و اگر بنا بر این است که ما باید تاریخمان مردمی باشد، باید یک چنین کسانی و چنین حماسههایی توی تاریخ ما ثبت بشود. باچنین رشادتهایی بود که به یاری خدا پادگان محاصره شده #سقز از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد و #ضدانقلابیون نتوانستند این پادگان را خلع سلاح کنند.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_13 ⚘
*بانه*
حرکت بعدی ما آزاد کردن شهر #بانه بود. باید بگویم که در #بانه #ضدانقلاب تا آنجا که در توان داشت در برابر ما مقاومت کرد. مخصوصاً در درگیریهای #گردنه_خان. اگر شما از سمت #سقز به طرف #بانه بروید، اواسط راه، این گردنه را که موقعیتی بسیار سوقالجیشی دارد، خواهید دید. #ضدانقلاب در این گردنه خیلی مقاومت کرده بود تا به هر قیمت ممکن نیروهای ستون ما را زمینگیر کند؛ ولی با این همه نیروهای ما با تمام قدرت آنها را عقب زدند و با یک مانور سریع وارد شهر شدند. در جریان تصرف شهر بین برادران ما و قوای #ضدانقلاب زد و خورد درون شهری سنگینی به وجود آمد که در نتیجهی آن ما تعدادی شهید دادیم و از عناصر #ضدانقلاب هم تعداد کثیری کشته شدند. نهایت اینکه نیروهای ما توانستند خود را به #پادگان_بانه برسانند و بدین ترتیب این پادگان هم پس از چندماه از محاصره خارج شد. همین جا بگویم که این پیروزیها کلاً تحت تاثیر طرحهای #شهید_دکتر_چمران به دست آمد؛ چرا که ایشان خودش کنار ما در منطقه حضور داشت و شخصاً در عملیات ما شرکت میکرد.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🌴 #حاجاحمد_خودش_به_تنهایی_یک_لشکر_بود 🌴
🌴 #قسمت_5 🌴
_ #حاجاحمد در #بانه فرمانده سپاه بود؟
ابتدا #شهید_پیچک فرمانده بود. در آنجا هنوز سپاه آنچنانی وجود نداشت و به نام نیروهای سپاه بودند.
وقتی #پیچک مدتی رفت، #حاجاحمد فرمانده نیروی سپاه بود. #شهید_پیچک مدتی رفت و سال ۶۱ یا ۶۲ برگشت و فرمانده سپاه شد.
#حاجاحمد بار اول قبل از آمدن به #بانه (سال۵۸) زمان دولت موقت با امام ملاقات کرد.
#حاجاحمد دوراندیشی و اعتماد به نفس عجیبی داشت. در #بانه شرایط سخت بود. بچه ها امکانات و غذا نداشتند. برای آب خوردن برف ها را آب میکردند.
#حاجاحمد با دست خالی نمیتوانست کاری کند. گویی همهمان در زندان بودیم، یا باید از راه زمینی استفاده میکردیم که حتماً همه به شهادت میرسیدیم.
مخصوصاً گردنه خان، که بین #بانه و #سقز قرار دارد بسیار خطرناک بود.
#ضدانقلاب مدام در آنجا تردد و کمین داشت. عبور از راه هوایی هم ممکن نبود.
ادامه دارد...
✿❯──「🌴」──❮✿
🆔️ @javid_neshan
✿❯──「🌴」──❮✿
🌴 #حاجاحمد_خودش_به_تنهایی_یک_لشکر_بود 🌴
🌴 #قسمت_12 🌴
_ #حاجاحمد نیروی زیر دستش را به گونهای آماده کرده بود که با کمترین نیرو بیشترین بازدهی را داشت. شما خاطرهای در این زمینه دارید؟
در سپاه #مریوان در دفتر #حاجاحمد نشسته بودیم. جاده #سقز از جلوی #پادگان_مریوان به سمت #سقز میرفت. این جاده به دست #ضدانقلاب بسته شده بود.
#حاجاحمد بالا را پاکسازی کرده بود و جادهی پایین (سعد آباد) دست #ضدانقلاب بود.
وقتی میخواستیم از #سنندج به #مریوان بیاییم باید یک مقدار از جادهی اصلی میآمدیم و بعد از جاده اصلی جدا میشدیم و در ارتفاعات به جاده #سقز میخوردیم.
در آنجا روستایی بود که حدود ۴۰ کیلومتر با #مریوان فاصله داشت. ما روزها هم نمیتوانستیم در جاده تردد کنیم. البته #حاجاحمد میرفت و توجهی به این مسائل نداشت، طوری اعتماد به نفس را در نیروهایش ایجاد میکرد که نیروها هم مثل خودش عمل میکردند.
ادامه دارد...
✿❯──「🌴」──❮✿
🆔️ @javid_neshan
✿❯──「🌴」──❮✿