(۳)
🌺 در شرایط عملیات های سخت و دشوار همیشه آن چه که #روحیه رزمندگان را دو چندان می کرد #دعای_توسل و# زیارت_عاشورا و توسل به ائمه معصومین(ع) بود و این گونه قلب های خود را آرام می کردند تا در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنند و ما گرچه در عملیات سخت و دشوار #کربلای۴ به دلایل مختلف به همه آن اهدافی که می باید نرسیدم، اما این عملیات سرآغازی شد برای عملیات #کربلای۵ و آن پیروزهای بزرگ پس از آن.
#خون_شهدای_غواص به نتیجه رسید و امروز اقتدار و سرافرازی ایران اسلامی ما در گرو آن خون های پاکی بود که مظلومانه به زمین ریخته شد.
آدرس:
https://hamedan.iqna.ir/fa/news/3775401
~~~~~~~~~~~~
@Karbala_1365
شادی روح شهدای #عملیات_کربلای۴ صلوات و یادو خاطر آن عزیزان در سالروز شهادتشان گرامی باد.🌷🍃
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
(۲) 🌺 سختی و #مظلومیت عملیات کربلای ۴ لشگر انصار که در این عملیات بهعنوان لشکر #خطشکن معروف بود ا
(۳)
🌺 در شرایط عملیات های سخت و دشوار همیشه آن چه که #روحیه رزمندگان را دو چندان می کرد #دعای_توسل و# زیارت_عاشورا و توسل به ائمه معصومین(ع) بود و این گونه قلب های خود را آرام می کردند تا در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کنند و ما گرچه در عملیات سخت و دشوار #کربلای۴ به دلایل مختلف به همه آن اهدافی که می باید نرسیدم، اما این عملیات سرآغازی شد برای عملیات #کربلای۵ و آن پیروزهای بزرگ پس از آن.
#خون_شهدای_غواص به نتیجه رسید و امروز اقتدار و سرافرازی ایران اسلامی ما در گرو آن خون های پاکی بود که مظلومانه به زمین ریخته شد.
آدرس:
https://hamedan.iqna.ir/fa/news/3775401
~~~~~~~~~~~~
@Karbala_1365
شادی روح شهدای #عملیات_کربلای۴ و راوی این روایت ارزشمند #سردارشهیدمیرزامحمدسلگی صلوات🌷🍃
@Karbala_1365
🌴🌾🌴🌾 🕊
🌾 🌴 🕊
🌴 🕊
💧 #حقیقت_کربلای۴
#قسمت_هفتم
#صفحه۱۴
🕊
🍂🍃🌾
🕊
بازنشستیم لب آب و #علی_شمسی_پور برایمان نیزد.
صدای شورانگیز نی علی، در شبی که آسمان غم زده سدگتوند پراز ستاره ها شده بود، دلمان را گرم کرد.
#علی نه تنها در نی زدن که در رشتههای مختلف ورزشی و هنری استاد بود و در میان هنرهایش، شنا و غواصی اش همه را وادار به تحسین میکرد. او را از سالهای نوجوانی می شناختم. توی اصیل محله صدف، در یک استخر باغی به اسم "اصیل و قلمبه" وقتی به آب می افتاد، یک نفس چند ساعت شنا می کرد. آن روز آنجا هم سرآمده همه شناگران محله بالای صدف بود و من همیشه فکر می کردم که اگر یکی توی همدان پیدا شود که تشنه تر از من به آب و شنا باشد، او علی شمسی پور است.
توی گتوند هم در کنار معاونان گردان غواصی _ حاج محسن و حاج حسین بختیاری _ #علی شمسی پور هم به آموزش غواصان کمک میکرد. آن شب همراه نی زدن علی ، #مصطفی_جریان که ته صدایی داشت، زمزمهای کرد و #محمدبهشتی برایمان چند خط خواند. کمی سینه زدیم و اشک ریختیم که یکباره حاج محسن برای اینکه حال و هوا را عوض کند، پرید داخل آب و پشت سرش علی شمسی پور، من و بقیه هم وارد آب شدیم و زودتر از شبهای قبل آموزش شبانه غواصی را شروع کردیم. تا همان یک ساعت مانده به نماز صبح، که به قول علی #منطقی، منورها روشن می شدند داخل آب بودیم.
من زودتر از بقیه از آب بیرون آمدم و دیدم که حاج آقا عنایتی فانوس به دست به طرف ما می آید شاید می خواست با همان یک قاشق #عسل، تن های خیس و لرزان غواصان را مثل گذشته گرم کند. من دور از چشم او، یک بسته انفجاری " سی۴" برداشتم تا در میان بچه هایی که از آب بیرون می آمدند بیندازنم.
کمی مکث کردم که ده_دوازده نفر به حاج آقا عنایتی نزدیک شدند. یکی شان علی #شمسی_پور بود. به خیالم پنهانی فیتیله انفجاری را روشن کردم، ماده ای که فقط موج انفجار و صدای مهیبی داشت و آن را وسط جمع انداختم. دست برقضا افتاد کنار حاج آقا عنایتی که فانوس به دست ایستاده بود. شمسی پور سی۴ را دست من دیده بود و برای
این که به حاج آقا عنایتی آسیبی نرسد، مثل عقاب پرید و سی۴ را گرفت و به جایی دورتر پرتاب کرد. همین که منفجر شد، موج انفجار او را کله پا کرد. کمی گیج و منگ شد و برای اینکه به خودش بیاید، دوباره پرید توی آب و تا اذان صبح توی آب چرخید.
این اولین بار نبود که من با انواع انداختن مواد منفجره کنار پای بچه ها، آنها را برای شنیدن صدای انفجارهای ناگهانی آماده می کردم. بچه ها همیشه نیم نگاهی به دست یا لباس غواصی من داشتند که آیا مواد انفجاری با خودم دارم یا نه...☺️
یک بار هم توی روز ، سی۴ را وسط جمع غواصانی گذاشتم که لباس خاکی تنشان بود و بند #پوتین هایشان را به هم گره زدم و شماره ۱۰ ،شمارش معکوس دادم و گفتند اگر دیر بجنبید و دور نشوید، سی۴ منفجر میشود.
تقلای بچهها برای دور شدن از سی۴ دیدنی بود. عدهای با هم می پریدن تا دور شوند.😄 عده ای همدیگر را می کشیدند و چند نفری هم گره بند پوتین ها را باز میکردند.😅 ولی بیشترشان درمانده و عاجز، منتظر شنیدن صدای انفجار بودند🙁 که فتیله به ماده انفجاری رسید و چون چاشنی نداشت، منفجر نشد.😖
ایام آموزش در #سدگتوند داشت به روزهای آخر می رسید. روزهایی که با #دعای_توسل و #زیارت_عاشورا شروع میشد و تمرینهای چند ساعته صبح، بعد از ظهر و شب در آب و شب زنده داری تا صبح.
این همان برنامه ای بود که میتوانست توفیق ما را برای یک نبرد سنگین آبی، قطعی و حتمی کند...🕊🌹
#ادامه_دارد….
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄