eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
302 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @admin_kht 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 فقه مردم سالار (قسمت سوم) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 سالار بودن مردم: بحث از سالار بودن مردم اشاره به چند مفهوم کلیدی دارد. اولاً مفهوم «حق»؛ چراکه بحث از یک فعالیت تکوینی انسانی نیست بلکه بحث ما پیرامون حقی است که به مردم داده می‌شود. ثانیاً مفهوم «سالار» که معادل ولایت و حاکمیت است. «حاکمیت مردم» بر چه چیزی و برچه کسی است؟ قطعاً حاکمیت مردم بر خودشان است که تبیین حق حاکمیت مردم بحث اساسی این یادداشت خواهد بود. ثالثاً بحث از «مشروعیّت»؛ یعنی مشروعیّتِ حق و حاکمیت مردم. 🔶 مراد از حق: مراد از حق در اینجا معنای خاص آن نیست. حق به معنای خاص آن در مقابل سلطه و ولایت قرار می‌گیرد و شامل آن‌ها نمی‌شود. «أنّ الحقّ ماهیة اعتباریة عقلائیة فی بعض الموارد و شرعیة فی بعض الموارد، کاعتباریة الملک و السلطنة و الولایة و الحکومة و غیرها، فهو من الأحکام الوضعیة...أنّ الحق لیس ملکاً و لا مرتبة منه و لا سلطنة و لا مرتبة منها؛ أی لا یکون عینهما و لا أخصّ منهما و إلّا لما تخلّف عنهما... نعم، قد یعبّر عن السلطنة ب «الحقّ» بالمعنی الأعمّ». (کتاب البیع، امام خمینی، ص 39-44) اگر در جامعه برای کسی جایگاه و موقعیّتی فراهم کنند که در آن موقعیت بتواند رفتارهای مجاز و مشروعی را انجام دهد در این صورت این شخص دارای حق است. پس حق را باید جایگاه اِعمال سلطه بدانیم. این اعتباریست که هر شخصی می‌تواند برای خود قائل شود و یا جامعه به او بدهد. در واقع نوعی ثبوت جایگاهیِ اعتباریست که محیطی برای اعمال سلطه و اولویّت اجتماعی فراهم می‌کند. این معنا اعم از حق است که شامل سلطه و ولایت هم می‌تواند باشد. 🔶 مراد از حاکمیت و ولایت: «اعتبار الولایة لیس مُلازماً و ملزوماً لاعتبار الاختصاص، الذی هو مُعتبر فی الملکیة، حتّی لا یمکن استقلالهما علی شی‌ءٍ واحدة، بل الولایة هی السلطنة علی تدبیر الامور، أو إضافة بین الولی و المولّی علیه تستتبعها السلطنة علی اموره و لا إشکال فی جواز استقلال الولیین علی تدبیر امور شخص واحدٍ، فهی نظیر الوکالة فی الامور، حیث لا مانع من تعدّد الوکلاء علی أمر واحدٍ». (استصحاب، امام خمینی، ص 287) حاکمیت و ولایت، اعتباری است که در دل او سلطه و سلطنت قرار دارد و به تعبیردیگر اعتبار ویژه¬ای است که سلطنت از آثار آن است، لکن باید توجه کرد ولایت یک رابطه اختصاصی نیست و در این اعتبار، اختصاص نخوابیده است، لذا پدر و پدر بزرگ هر دو در عرض هم می‌توانند نسبت به یک شخص ولایت داشته باشند. با این حساب ولایتهای در عرض هم، نسبت به یک موضوع واحد، ممکن است. 🔶 مراد از مشروعیت: مشروعیت همان است که به آن «روا بودن»، «به جا بودن» و یا «سزاوار بودن» می¬گویند. در بحث ماده امر این نکته را مطرح می‌کنند که آیا هر فعل امری، سزوار است یا باید علوّ یا استعلا در آن ملاحظه شود؟ به این معنا که اگر علو یا استعلا لازم باشد، امر سزاوار و به جاست. سزاوار بودن می‌تواند ساحتهای مختلف داشته باشد؛ مثلاً به لحاظ فطری و تکوینی یا به لحاظ اعتبار اجتماعی و قانونی و یا به لحاظ اعتبار شرعی و الهی. مراد از منشأ مشروعیّت این است که ریشه این جایگاه که باعث به جا بودن و سزاور بودن حق حاکمیت می‌شود چیست؟ حضرت امام درباره منشأ مشروعیّتِ حقِ حاکمیت می¬گویند: «مجرّد النبوّة و الرسالة و الوصایة و العلم- بأی درجة کان- و سائر الفضائل، لا یوجب أن یکون حکم صاحبها نافذاً و قضاؤه فاصلًا. فما یحکم به العقل، هو نفوذ حکم اللَّه- تعالی شأنه- فی خلقه؛ لکونه مالکهم و خالقهم و التصرّف فیهم- بأی نحو من التصرّف- یکون تصرّفاً فی ملکه و سلطانه». (الاجتهاد و التقلید، امام خمینی، ص 18) امام (ره) منشأ مشروعیّت حق ولایت را به مالکیت و سلطه برگردانده است، مالکیت و سلطه تکوینی، چراکه ایشان ملکیّت و خالقیّت را یکی دانسته است. به عقیده امام (ره) خَلق تکوینی، مشروعیت حق را موجب می‌شود. خلق تکوینی خلقی است که مثلاً ما نسبت به مفاهیم ذهنی خود داریم، خلقی که همه حقیقت شئ در دست تو باشد. مالکیت تکوینی را شاید بتوان منشأ مشروعیّت حق دانست. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
مردم سالاری دینی در عرفان نظری (قسمت چهارم) 🎤 گفتگو با استاد امینی نژاد ، استاد سطوح عالی فلسفه و عرفان اسلامی 📣 انسانی که همه خداخواه و اند؛ همه به طرف خیر می روند؛ غلبه خیر بر شر؛ اینکه عاقبت کار از آن است؛ این نگاه‌ها وجود دارد.[اما] چندین عامل باعث می‌شود بسیاری از عرفا به طرف بالفعل شدنش نروند. بخشی به استعدادهای خودشان بر می‌گردد. یک بحثی است که ریشه قرآنی دارد و حضرت علامه هم بحث کرده اند، بحث صراط و سُبل، که سبل متعدد در بستر است. ریشه‌اش هم مسئله استعدادهای متعدد است. بسیاری از کسانی که در فضای عرفانی قدم برمی‌دارند به لحاظ استعدادی بیش از آنکه مثلاً در سفر دوم بخواهند سیر کنند از آن‌ها بر نمی‌آید. این‌ها فقط نباید مزاحم راه باشند، ولی همین که همراهی عمومی دارد، این مقدار برایش کافی است. از جمله بحث‌های دیگری که در این مسئله داریم، مظهریت اسماء الهی است. بنا بر تحلیلهای عرفانی، ریشه تفاوت عرفا به مظهریت اسماء الهی برمیگردد. تنها عده‌ای از عارفان هستند که به لحاظ مظهریت اسماء نسبت به دیگر اسماء الهی ترند. 📣 به لحاظ تاریخی واقعاً درست نیست بگوییم عرفا دخالت‌های اجتماعی نداشته اند. قیام صفویه ریشه واضح از دل عرفا و متصوفه دارد که منجر به تسلط حکومت شیعی در ایران شد. این خیلی مهم است. باید نشست و تحلیلش کرد. چطور کردند، دست به اسلحه بردند با توجه به اینکه نگاه‌های عرفانی خانقاهی داشتند اما یک دفعه به این فضا کشیده شدند و هیچ هم احساس نکردند از فضای خودشان دور شدند. بنا به گزارش‌های موجود، ریشه های نهضت سربداران یک سری شیوخ عرفانی بودند. پس طبیعت عرفان یک بحث مفصل‌تر می‌خواهد. واقعا طبیعت انزوا و عزلت و گوشه گیری و عدم دخالت اجتماعی نیست. یکی از کسانی که توجه جدی به این فضا کرده و بحث مظهریت اسماء در ایشان قابل تأمل است، حضرت امام است. 📣 به نظرم نقطه ثقل عرفانی امام، محوری است یعنی بحث معرفت نفس نیست، نه اینکه اصلاً در کارش نباشد، نقطه ثقل روی آن نیست، بلکه روی مسئله توحید است. آن چیزی که از طبع کار عرفانی امام برمی‌آید، جریان دادن حقیقت توحید در تمام ساحت‌ها است. در بحث اینکه آیا انسان به لحاظ سلوک به درجات طریقت و حقیقت که رسید نیاز به شریعت دارد یا ندارد؛ جواب امام، جواب خاصی است. من حتی در خیلی آثار و کتاب‌ها ندیدم. ایشان می‌گوید وقتی کسی به مراتب بالا رسید، آیا نباید آن حقیقت را به تمام ساحت‌های وجودی خودش تمشی بدهد؟ این یعنی رعایت و عبودیت در تمام سطوح حتی اعضا و جوارح. امام همین اندیشه را می‌خواهد بسط اجتماعی هم بدهد. این‌ها اصول عرفانی است، در این معنا تمرکز کرده است. 📣 اسلام بسط در ابعاد هم هست. نمی‌تواند ظلم را قبول کند و لذا اینجا نزاع بین و درمی‌گیرد و ما دائم باید این فضا را بسط بدهیم و جلو ببریم. فکر می‌کنم این مسئله در امام خیلی جدی شده است، مثلاً ممکن است بسیاری از عرفا اصلاً به اندیشه اجتماعی نرسیده باشند، اندیشه اجتماعی نکته مهمی است. امام به این اندیشه اجتماعی رسیده است حالا که به اندیشه اجتماعی رسیده، میخواهد اصول و عرفانی که بسط توحید در همه ساحت‌ها است را جریان بدهد. و اتفاقاً احساس می‌کنند انبیاء و ائمه معصومین هم همین گونه عمل می‌کردند، مثل تفاوتی که بین امام و دیگر فقها در بحث ولایت فقیه است. ولایت فقیه قبلاً بوده اما خیلی با نگاه امام فرق می‌کند. یک نگاه تعبدی خاص در دیگران است. ولی امام در یک ساختار کاملاً معقول ولایت فقیه را می‌بیند لذا از کسی که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد تعجب میکنند. ایشان قائلند چارچوب اسلام یعنی ولایت فقیه. من احساس می‌کنم تلقی حضرت امام در فضای عرفانی هم به همین شکل است که حرکت انبیا را برای تشکیل حکومت می بینند. بارها حضرت امام روی این تأکید کرده است. تشکیل حکومت یعنی جریان دادن ارزش‌های انسانی و الهی به همه ساحت‌ها. 🗞 مصاحبه از نشریه ص46 متن کامل مصاحبه👇 http://www.khanetolab.ir/content/9647 خانه طلاب جوان @khanetolab
🔴معنویت منقطع از امام🔴 🖋 متن پيش رو حاصل نشستي طلبگي در اردوي معنوی راهیان نور است. موضوع اين نشست معنويت انقلابي و تمايز آن با معنويت بي تفاوت است. ✅ معنويتهاي متعددي در فضاي جامعه و حوزه وجود دارند. از معنويتهاي نوظهور گرفته تا معنويتهايي که سبقه ي ديني دارند و شيعي هستند. ما به معنويتي مي گوييم معنويت انقلابي و ناب که از دل ياري و برخيزد، و گرنه معنويتي در خدمت نفسانيت است که فقط شکل معنوي به خود گرفته است؛ معنويتي که فرد را فداي جبهه ي حق نکند؛ معنويت قلابي است. معنويت شهدا از جنس است. سرعت سير چنين معنويتي قابل مقايسه با ساير معنويتها نيست. اينکه امام اشاره ميکنند که شهدا ره صد ساله را يکشبه رفتند، حقيقتي هست که از دل يک واقعيت بيرون آمده است. واقعاً اگر کسي در راه خدا کند معنويت از او ميجوشد. بايد به شدت از معنويتهاي منقطع از امام و انقلاب دوري کرد. چرا که معنويت يعني و طريق هدايت وقتي از امام منقطع شود ديگر هدايت نيست، ضلالت است. ✅ از شاخصه هاي معنويت انقلاب، جامعيت آن است. اين جمله شهيد مدرس که «سياست ما عين ديانت ماست و ديانت ما عين سياست ماست» را ميتوان اينگونه فهميد که ما در مقام انجام عباداتي مثل نماز و روزه و حج، حس معنوي داريم بايد در حال انجام کارهاي سياسي هم اين حس تقرب به خدا را داشته باشيم. در قضيه ي انتخابات اگر دقت کنيد، مقام معظم رهبري تاکيد دارند با وضو برويد، اول وقت برويد، قصد قربت کنيد، انگار دارد عبادتي شکل ميگيرد. همان حسي را که در موقع نماز داريم در موقع انجام يک فعاليت سياسي هم بايد داشته باشيم، در موقع درس خواندن هم داشته باشيم. ✅ وقتي از الگوهاي طلاب سؤال ميکنيم، مي گويند در مسائل معنوي فلاني و درمسائل سياسي فلاني و در مسائل علمي فلاني. اين جور جدول بندي کردن علما غلط است، چون شناخت از معنويت غلط است. مثلاً گفته مي شود: اينکه ما داريم کار تشکيلاتي انجام ميدهيم، کي به خودسازي برسيم؟ منظورش از خودسازي هم نماز شب و دعاست. در صورتي که هم است، اينطور نيست که اينجا خودسازي باشد و آنجا ديگر سازي. همه خودسازي هستند. جامعيت که مي گوييم يعني اين. خلوتش به جلوت ميکشد و جلوتش به خلوت. ما تصويرمان از معنويت غلط است. ميشود همانند ابلیس سر سجاده عبادت بود و هزاران سال هم عمر گرفت و سجده کرد و آخرش هم فقط خودخواهي جمع کرد. «واستکبر و أبي». ميشود. نبايد صحنه را غلط نگاه کرد. معنويت انقلابي، دارد. هم طلائيه دارد و هم پشت آن جاي قبر دارد. هم دارد و هم . در خلوت چيزهايي کسب ميشود تا بعد شمشير کشيده شود نه اين که انسان خودش را راحت کند که ما داريم بندگي خدا ميکنيم، إن شاء الله ديگران به خلق الله رسيدگي ميکنند. اين فضاي غلط از معنويت است و امام خميني دنبال چنين معنويتي نبود. اگر اين را بفهميم بعداً ظهور و بروز معنويت را فقط در امور شخصي و جزئي نميبينيم. لذا اگر کسي مثلاً پشت سرش را ديد و طي الارض داشت با اينکه اينها ويژگيهاي خوبي است ولي اينها فقط شاخص معنويت نيست. اگر يک نفر يک کار معنوي در اندازه يک اجتماع مثل انقلاب اسلامي انجام بدهد، آيا نبايد معجزه معنوي يا کرامت حساب شود. چند نفر از آنهايي که پشت سرشان را ميبينند، ميتوانند اين کار را بکنند. ما معنويت را اينجور نميبينيم، لذا مي گوييم فلان استاد، معنوي است و فلان استاد، سياسي. برايمان معنوي نيست ولی کمیل را معنوی میدانیم. متاسفانه ما اينجور آدم معنوي تک بعدي در حوزه زياد داريم، ولي آن لحظه که انتظار حرکتي داريم، هيچ عملي انجام نميشود. ✅ پيامبر وقتي روضه سيد الشهدا را ميخواند و همه گريه ميکردند ميگفت «أتبکونه و لا تنصرونه» اگر واقعاً گريه ميکنيد چرا بلند نميشويد کمک کنيد. # معنويت انقلابي، معنويتي است که ميفهمد ، در موقعيت زماني و مکاني فعلي چه کاري است. اگر معنوي بود، چون ميفهميد نصرت امام زمان يعني چه و الان بايد چکار کند، اما خيليها اين را نميفهمند. آدمهاي معنوي، بروز معنويتشان در نصرت ولي خداست. ريشه ي معنويت يعني عاشق خدا بودن ولي ما آخر همه ي عبادتهايمان، «مَن» ميخواهيم. اين معنويت همان معنويتي است که رسول خدا ميفرمايد امت من جهاد است که امام خميني فرمودند هفتاد سال عبادت کرديد يکبار هم شهدا را بخوانيد...اين معنويت هماني هست که فرمود کسي که در دلش نداشته باشد، در دل او است. يعني در درونش يک خودخواهي دارد. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
#هیات_امام_حسن_علیه_السلام شیعه میسازد حرم روزی برایت یا حسن(ع) بعد ازآن چشم ملائک سوی باب القاسم است 📆چهارشنبه #6تیر97 ⏱ساعت: 19:45 الی 22 🏠آدرس: بلوار جمهوری،میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی،پلاک 12، ساختمان فتوت @KhaneTolab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنی از : 🔶 پول اول انقلابی ها رو خراب میکرد. 🔶 با صورت کاملا شرعی در یک معامله کاملا اسلامی، و 🔶 آقای به خاطر همین یک کار همیشه آقای را دعا میکرد. @KhaneTolab
طلبه امام زمان یعنی ... 🔶 پیامبران و امامان وظیفه اصلی شان رشد همگانی بشر به سمت حضرت حق است. این جریان کلیدی و اساسی است که از روز اول خلقت دنبال می شده است. فلسفه ختم ولایت نیز ارتباط روشنی با همین نکته دارد. غیبت امام عصر نیز در همین چارچوب فهم می شود. غیبت امام عصر قبل از آنکه یک تنبیه یا یک قهر تلقی شود یک رفتار تربیتی است. رفتاری که باید در امتداد همه رفتارهای انبیا و اولیا دیده شود. این غیبت چند نکته را با هم در بر دارد یکی اینکه جبهه حق رشد کرده است و میتوان این رفتار را با او انجام داد. دوم این که خود این منزلگاه مطلوب نیست و باید از آن عبور کرد. سوم اینکه این عبور منوط به تصمیم مردم و مخصوصا جبهه و جریان حق دارد. 🔶 مفاهیم دینی اگر در یک شبکه منسجم و مرتبط دیده نشوند موجب کج فهمی می شوند. غیبت را در بستر مفاهیم دیگر و در ارتباط مفاهیم مختلف با هم باید ملاحظه کرد. مفهوم انتظار همین طور است. انتظار اساسا یک عمل است لذا افضل اعمال انتظار دیده شده است. این خیلی مهم است که انتظار بروز عملی دارد. هیچ مفهوم دینی نیست که بروز بیرونی و عملی نداشته باشد، حتی مفهوم توحید. مفاهیم دینی چون انسانی اند مراتب دارند یک مرتبه آنها بروز بیرونی و عملیشان است. 🔶 «انتظار» از مفهوم «نظر» گرفته شده یعنی درخواست این نکته که مقدمات یک واقعه را پی گیری کن تا نتیجه و تحقق آن را ببینی. به نوعی اشاره به رسیدگی به مقدمات یک نتیجه دارد. یک مجاهد همه تلاش خود را تا انتهای توان انجام می دهد. این شخصیت است که میتواند مفهوم انتظار را کاملا درک کرده و در خود بیابد. این شخصیت مفهوم اضطرار را نیز متوجه می شود. بلکه خود مصداق این مفاهیم می شود. 🔶 نظام اندیشه توحیدی همه دانایی ها به صحن عمل می کشد. در این نظام اندیشه اوامر و نواهی امام عصر ارتباط روشنی با بدنه و شاکله کلی جبهه حق دارد. در این نظام اندیشه اهداف و مقاصد انبیا دنبال نمی شوند به شرط آنکه آنها این اهداف را محقق کنند. بلکه این اهداف دنبال می شوند چون خود این اهداف مطلوبند. کسی شرط نمی کند که تا وقتی می جنگم که پیامبر در فرماندهی نبرد زنده باشد و الا بی خیال نبرد می شوم. کسی شرط نمی کند عدالت را وقتی پیاده می کنم که امام عصر بیاید و الا در پی عدالت یا توسعه جبهه حق نخواهم بود. و اتفاقا همین نگاه زمینه ظهور او را نیز فراهم می کند. مبارزه ای که پی گرفته می شود و دنبال می شود تا اینکه امام عصر در نقطه ای که این نبرد شدت می گیرد ظهور می کند و کار را ختم می کند‌ 🔶 در نظام اندیشه توحیدی یک لشکر می تواند ولو با وجود کامل ترین انسان در عالم وجود شکست بخورد. فرمانده لشکر اگر معصوم و والا و کامل باشد لزوما نتیجه اش پیروزی جبهه حق نخواهد بود. آیات سوره ال عمران که درباره شکست جنگ احد در همین باره است. یک بار این واقعه اتفاق افتاد لشکری که کامل ترین انسان روی زمین در طول تاریخ آن را فرماندهی میکرد شکست خورد به دلیل «فشلتم» و «تنازعتم» و«عصیتم» اینها دلایلی است که مربوط به بدنه جبهه حق است و ریشه بسیاری از مشکلات و بلکه غیبت حضرت نیز اموری از همین دست است. سستی جبهه حق و اختلاف و عدم وحدت و انسجام و عدم هماهنگی با دستورات امام اموری است که شکست را متوجه جبهه حق می کند. 🔶 با این حساب اگر امام عصر در پشت پرده غیبت است در این طرف باید دنبال یک جریان و یک جبهه بالنده و در حال رشد باشیم که نسبت روشنی با دستورات و مقاصد امام عصر دارد و از سوی دیگر در نهایی ترین سطح رشد جبهه حق تنفس می کند. این که این جبهه چه موجودی است و چه شاخصه هایی دارد و چگونه این شاخصه ها را باید شناخت اموری است که در مباحث بعدی باید پیگیری کنیم. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
✅ جملاتی از آیت الله بهشتی ☑️ در قرآن کریم ،اغلب به معنانی همبستگی سیاسی و اجتماعی بکار رفته است، همبستگی ای که در کنار آن یک نوع پناه بوجود می آید و دو نفر پناه یکدیگر می شوند می خواهد سیاسی باشد یا اجتماعی باشد و یا دینی. ☑️ در مقابل ولایت است و به معنای جدایی و رهایی است و تکیه سوره برائت بر روی این است که مشرکین از پیمان خدا رها هستند. ☑️ من مخالف این هستم که ما تمام پیشرفتهای اسلام را به حساب جنبه الهی پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بگذاریم .در اینکه مسلما طبق صریح آیات قرآن تایید الهی شامل حال پیغمبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان بوده و پیغمبر صلی الله علیه و آله هم پیامبر خداست ، اصلا تردیدی نیست –اما مقدار زیادی از پیشرفتها نتیجه است، تدبیری که هنوز هم مسلمانها می توانند داشته باشند. ☑️ مکرر در بحثهای مربوط به عرض کرده ام، اگر قرار باشد مسئله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و انتظار فرج او ، نتیجه اش در ما این باشد که دست روی دست بگذاریم تا او بیاید همه کارها را درست بکند ، این درست بدترین اثر است که ممکن است یک اعتقاد امیدزا داشته باشد. ☑️ امام امت بهترین یارانش را از میان کسانی بدست می آورد که در طول سالهای قبل در جریان و سازی، ساخته شده بودند. ☑️ اسلام یک نوع سیستم قانونی است که قانون در آن سیستم ، از دید مصا لح همه انسانها وضع می شود، نه از دید مصالح یک فرد یا گروه. ☑️ ما صریحا می گوییم :ما خود را نسبت به ملتهای مسلمان به پا خاسته در سرزمینهای اسلام متعهد می دانیم، هر چه داشته باشیم باید در اختیار آنان هم بگذاریم. ☑️ فهم اسلام بدون داشتن ذوق اجتماعی و اطلاعاتی از واقعیت ها یاجتماعی اصلا ممکن نیست. ☑️ یک معلم باید در کلاسش چنان جاذبه نیرومندی در و در بوجود بیاورد که بچه هایی از این کلاس بیرون بیایند جوانان مسلمان و متعهد و شوند که جز در برابر خدا و راه خدا و آئین خدا در برابر هیچ چیز دیگر سر فرود نیاورند. خانه طلاب جوان @KhaneTolab
#معرفی_کتاب کتابی در مورد گفتگو ها و مباحث مطرح شده در #حزب_جمهوری_اسلامی @KhaneTolab
⁉️ «جمهوری اسلامی چیست؟» 🔶 سؤالی که متأسفانه، بعد از گذشت حدود سی سال، از برپایی آن، کمتر کسی پیدا می‌شود که بتواند پاسخی جامع و کامل به آن بدهد. پاسخی که هر روز و هر روز، به جوابش احساس نیاز بیشتری می‌کنیم. و بسیار جای تأسف دارد که آموزش رسمی حوزه‌های علمیه، نیز نمی‌تواند جوابی در خور به این سؤال بدهد، و آنان فرزند خویش را نیز فراموش کرده‌اند و درست نمی‌شناسندش. و همین غفلت و نبود شناخت است که سیاست را گاه از دست دین بیرون می‌آورد و هر کس می‌تواند درباره سیاست‌ورزی و جامعه‌‌سازی دین نظر دهد و افکار خودش را به گردن آن بیاویزد. 🔶 شهید آیت الله بهشتی، در حدود سی‌سال پیش، اما به این دغدغه پرداخت و برای به ثمر نشستن ایده حکومتی روح خدا، که سال‌ها تلاش و زحمت و شکنجه و هجرت و شهادت برایش هزینه شده بود، تلاش کرد و گرفتار روزمرگی حوزوی نشد و برای به وجود آوردن جامعه اسلامی، در حزب جمهوری اسلامی، مواضع و سیاست‌های کلی‌ای را تدوین و استخراج کرد که امروز نیز، برای درک و پیشبرد حرکت جمعی جمهوری اسلامی، مفید است. 🔶 در این کتاب که جمع‌آوری مواضع تفصیلی درباره منش و رفتار حزب جمهوری است، از موضوع اعتقادی و فردسازی‌های جزئی شروع می‌کند و تا سیاست خارجه می‌رسند. از نهضت جهانی انبیاء و انسان مسءول صحبت می‌کنند. روش‌های شناخت را در مقایسه با وحی محک می‌زنند و انسان و ویژگی‌هایش را بررسی می‌کنند. از بعثت انبیا و امامت و نیاز اساسی به آن تا ولایت فقیه و قدرت سازنگی آن تا شوراها و نقش کلی روحانیت در اداره جامعه را به بحث می‌نشینند. آزادی، ورزش، انقلاب فرهنگی، هنر، رسانه‌ها، خانواده، سازمان اداری، امنیت و حقوق و قضا، را با هم به عنوان یک ساختار درهم‌تنیده می‌بینند و وقتی به مباحث اقتصادی می‌رسند، شمشیر را بر علیه سرمایه‌داری و حاکمیت سرمایه در اجتاع می‌بندند، و بر مبارزه با بی‌عدالتی تأکید می‌کنند. و در سیاست خارجی فریاد می‌زنند که باید برای «آزادی همه مستضعفان جهان از سلطه مستکبران» تلاش کنیم و به سمت «ارتباط فکری با ملت‌ها در سراسر جهان به منظور نشر دعوت رهایی‌بخش اسلام» پیش برویم. 🔶 این‌ها گوشه‌ای از زحمت‌های ایشان برای نشر مواضع «جمهوری اسلامی» است که در حقیقت در میان ما غریب و مهجور مانده است. راستی شما می‌دانید جمهوری اسلامی یعنی چه و چیست؟ خانه طلاب جوان @KhaneTolab
هدایت شده از 
🔴اشکال بزرگ توده های مسلمان که توحید را از حیطه ذهن به زندگی نمی آوردند🔴 ✴️ توده های عظیم مسلمان، امروز در سراسر دنیا این است که را از حیطه ی به حیطه ی نمی آوردند، این است که به نام خدا دارند حکومت می کنند. قوانین طاغوتی به جای قوانین الهی دارد حکومت می کند. عبادت طاغوت که اجتناب از او واجب است و ملازم با انابه ی به خداست و بازگشت به خداست، امروز دارد به جای عبادت خدا انجام می گیرد. خرافات، غلط ها، کج روی ها، به شدت افکار این توده ها و خیل عظیم مسلمان را به غل و زنجیر کشیده و این همه در حالی است که خودشان این را نمی دانند. ✳️...اشکال کار این است که توحید فقط در آنهاست، زندانی محفظه ی ذهنیت آنهاست. یعنی معتقدند که((خدا یک است و دو نیست)) یعنی یک حقیقتی وجود دارد که این عالم را آفریده و او هم یکتاست و شریکی ندارد، همین؛ اما نقش این عقیده در ، در ، در شکل ، در و شخصیت انسان، در جامعه و نظام سیاسی و نظام اقتصادی و تهیه قوانین و مشخص کردن دوست و دشمن و نوع برخورد با دوست نوع برخورد با دشمن، تاثیر آن ((خدا یک است و دو نیست)) در این محوطه ی عظیم زندگی کاملا برایشان مطرح نیست. توحید را چه می فهمند امروز و در معنای توحید چه تلقین کرده اند به ملت های اسلامی؟ 📎کتاب عهد مشترک/نشر صهبا/ص۴۹ 🔴🔴🔴🔴کانال حوزه و تمدن سازی🔰🔰🔰🔰 https://eitaa.com/howzah114
جامعه توحیدی 🌊امروز شاید کسی باور نکند که آوردن اصطلاح در به دلیل اینکه این مفهوم به دست چپها و مارکسیستها و مجاهدین خلق مصادره شده بود، مورد مناقشه قرار گرفت. میگفت این اصطلاح، مفهوم مارکسیستی را به یاد میآورد. میگوید به جای آن اگر از استفاده کنیم، اندیشه های کلیسای مسیحی را به یاد میآورد. میگوید در قرآن داریم لاتقولوا راعنا قولوا انظرنا . ولی شهید میگوید این مفهوم پایه ای اسلام است و وصف تاریخی و بارز نظام اسلامی است. 🌊جالب است که تعبیر نیز که در تبیین جامعه توحیدی به کار میرفته به شدت مساله مورد گفتگوی اندیشمندان مسلمان بوده. در کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن"، بی طبقه بودن جامعه را یک تبیین از ساختار جامعه توحیدی و جامعه موحد معرفی میکند. تفاوت جدی بین جامعه بی طبقه اسلامی یا رئالیستی با جامعه بی طبقه مارکسیستی بر میشمرد و حاضر نیست دست از این تعبیر بردارد. 🌊به نظر میرسد تعبیر جامعه بی طبقه برای تبیین جامعه توحیدی به کار میرود. در این اندیشه همه حقوق و مسوولیتهای مشترکی دارند. حتی به تعبیری که در کلام امام و قانون اساسی وجود دارد، یک پیشنهاد میشود. یک توده بی رنگ و الهی که اراده اصلی از او است و مظهر اراده الهی است. 🌊آن هویت مشترک انسانی، متن است و اصالت دارد. به تعبیر سیدعلی خامنه ای آن هویت فقر و هویت انسانی، اساس است. شهید مطهری، یک سبک را بر این بستر تبیین میکند. ولی یک هویت یکپارچه به سوی معنویت، به تعبیر امام، هویت را شکل میدهد. 🌊مساله مورد توجه و مهم این است که اندیشه توحیدی مارکسیستی و مجاهدین خلق، تکثرات و انتظام آن را نمیبیند و نفی میکند لکن اندیشه توحیدی امام همه انضباطها و نظم و کثرات را چه به صورت طبیعی و چه حاکمیتی به رسمیت میشناسد. و این نکته است که امام بر اساس آن اندیشه مجاهدین خلق درباره انحلال ارتش را نقد میکند. نظام توحیدی حقیقی هم آن ویژگی را به جد دارد و هم تمایزات و تکثرات و اختلافات و تشکیلات. 🌊امروز هم عده ای به نام مردمی بودن ساختارها و انضباطها را منفی قلمداد میکنند. و عده ای به نام همین تشکیلات نظام آن اراده عمومی و مردمی گسترده را ملاحظه نمیکنند. به نظر میرسد نگاهی به جریانهای سیاسی موجود و مسوولین حاکمیتی، توجه به ویژگی مردمی بودن و جامعه بی طبقه کمرنگ شده است. این جریان چه در دولت چه دو قوه دیگر، جامعه را منحرف کرده است. 🌊راه حل، اجازه بروز و ظهور خودجوش و دادن مجال به آنها و روی کار آوردن نیروهای با این است. و الا جامعه دائم دچار خواهد شد. 🌐 منبع کانال برپا: @ali_mahdiyan خانه طلاب جوان @khaneTolab