eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
626 عکس
207 ویدیو
214 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزش‌ها و مبانی تمدنی مراسم اربعین.docx
21.9K
📝 ارزش‌ها و مبانی تمدنی مراسم اربعین 👆👆👆👆👆 ✍️ محمد جواد حسنی شعار «هیهات من الذله» امام حسین(ع) در حدود ۱۴ قرن پیش، امروز با صدایی بلند در اربعین تکرار می‌شود و عزتمندی مسلمانان و شیعیان را به رخ می‌کشد. برخی از مبانی اندیشه‌ای مراسم اربعین عبارتند از: 1. مبنای وحدت گزاره مهم و تعیین‌کننده وحدت در بسیاری از متون اسلامی به چشم می‌خورد. 2. مبنای ایثار موضوع دیگری که در مراسم اربعین مبنای فکری و عملی شرکت‌کنندگان محسوب می‌شود، ایثار و از خودگذشتگی است. 3. مبنای سبقت در خیرات مبانی دیگری که در کلان مراسم فرهنگی اربعین به چشم می‌خورد فرهنگ «فاستبقوا الخیرات» است. این رویکرد دینی، فضای همکاری و همیاری در اربعین را به یک مسابقه خدمت‌رسانی و دستگیری از دیگران تبدیل کرده است. @MaarefHadith 🌐rasanews.ir/002c0G
(۳) 🔻نمونه‌ای ساده از روند تحریف و داستان‌سازی روایات ضعیف اسرار الشهادة دربندی اقسام مختلفی دارد که از جمله آن‌ها «وهمیّات» مؤلف است. مؤلف در موارد متعدّد به حافظه یا وهم خود ارجاع می‌دهد و می‌گوید: «در ذهنم هست که در جایی خوانده ام یا شنیده ام که ...» بدیهی است که کاربرد مکرّر این شیوه، اعتبار کتاب را مخدوش می‌کند و آن را از صورت یک اثر تحقیقی خارج می‌سازد. امّا سستی و وهن مطالب کتاب وقتی روشنتر می‌شود که می‌بینیم مؤلف حتی در استناد به متداول ترین کتب هم همین شیوه را به کاربرد برده است! تا آن جا که با اتکّاء به ذهن خود حدیثی را به روضه کافی –که از متداولترین کتب شیعه است- نسبت داده که اگر زحمت اندکی به خود می‌داد و به این کتاب مراجعه می‌کرد؛ درمی‌یافت که چنین حدیثی در آن نیست. جالب آن که دربندی این حدیث خیالی را برای اثبات استحباب تعزیه و شبیه خوانی و به عنوان «دلیل منجز» در مقام احتجاج بر اخباریان به نفع اصولیین آورده است: 🔸«عن ثقة الإسلام الكليني في كتاب الروضة من الكافي، ومضمونه ومعناه ـ على ما في خلدي الآن ـ: أنّ الكميت الشاعر دخل على الصادق عليه السلام، فقال: يا كميت، أنشد في جدّي الحسين عليه السلام. فلما أنشد الكميت أبياتاً في مصيبة الحسين عليه السلام بكى الإمام بكاءً شديداً، وبكت نسوة الإمام عليه السلام وأهله وحريمه وصِحن في حجراتهنّ، فبينما الإمام في البكاء والنحيب، إذ خرجت جارية من خلف الستر من الباب الذي كان في سمت حجرات الحرم، وفي يدها طفل صغير رضيع، فوضعته في حجر الإمام عليه السلام، فاشتدّ حينئذٍ في غاية الاشتداد بكاء الإمام عليه السلام ونحيبه، وعلا صوته الشريف، وأعلنت النسوة الطاهرات والحرم أصواتهن بالبكاء والنحيب من خلف الأستار من الحجرات» (اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، شرکة المصطفی، ج1، ص182-183) می‌توان احتمال داد که دربندی تعمدی در این تحریف نداشته، و چه بسا دو روایت زیر را در روضه کافی دیده و در وهم خود آنها را ترکیب کرده و به آنها افزوده و از آنها کاسته باشد و به صورت قصه فوق درآورده باشد: 🔹«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: أَنْشَدَ الْكُمَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع شِعْراً فَقَالَ‏ «أَخْلَصَ اللَّهُ لِي هَوَايَ‏// فَمَا أُغْرِقُ نَزْعاً وَ لَا تَطِيشُ سِهَامِي‏» فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَقُلْ هَكَذَا فَمَا أُغْرِقُ نَزْعاً وَ لَكِنْ قُلْ فَقَدْ أُغْرِقَ نَزْعاً وَ لَا تَطِيشُ سِهَامِي. - سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ‏ مُصْعَبٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ قولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِي‏ءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا قَالَ فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ ثُمَّ قَالَ أَنْشِدْنَا قَالَ فَقُلْتُ‏ « فَرْوُ جُودِي بِدَمْعِكِ الْمَسْكُوبِ»‏ قَالَ فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَابَ الْبَابَ‏ . فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ عَلَى الْبَابِ قَالَ فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَبِيٌّ لَنَا غُشِيَ عَلَيْهِ فَصِحْنَ النِّسَاءُ.» (الكافي ؛ دار الکتب الإسلامية، ج‏8، ص215 -216) در هر حال نه چنان قصه ای در روضه ی کافی است تا اخباری آن را بپذیرد و نه این دو روایت ربطی و لو اندک به شبیه خوانی دارد. ضمن این که همان قصه وهمی نیز دلالت بر شبیه خوانی به شکل رایج ندارد. جای تأسف بسیار است که پس از «ملا آقای دربندی» نیز «روضه نویسان» بی آن که زحمت تورّق در «روضه‌ی کافی» را بر خود هموار کنند؛ قصه خود بافته ی دربندی را در کتب خود نقل کرده اند و به این ترتیب این قصّه به مجالس روضه خوانی و محافل روضه نویسی راه یافته و مشهور شده است! برای نمونه رجوع کنید به: 1. معالی السبطین، مهدی حائری مازندرانی، ج1، ص260 2. البکاء للحسین، محمد حسن میرجهانی اصفهانی، نشر نسیم کوثر، پنجم، ص330 3. سحاب رحمت، عباس اسماعیلی یزدی، انتشارات مسجد جمکران، سوم، ص548 4. سلسلة مجمع مصائب أهل البيت ع، محمد الهنداوي، المكتبة الحيدرية، اول، ج1، ص108 و ... ⚠️در این‌جا یک بی‌مبالاتی موجب خلق داستانی جدید شده است. صدها نمونه مانند آن در کتاب دربندی هست، و البته این آسیب منحصر در او نیست، و بسیاری از واعظان و مداحان ما با حفظ ضعیف روایات، و کمی مبالات در نقل، داستان‌های جدیدی می‌آفرینند، و سهل‌گیران بعدی نیز به نشر آن می‌پردازند. همیشه برای داستان‌سازی لازم نیست، جاعل عمداً جعل کند. بی مبالاتی و مراجعه نکردن به منابع اصیل مکتوب خود زمینه آن است که شخص ناخودآگاه روایات جدیدی بسازد. @Al_Rijal @MaarefHadith
💠امام علی علیه السلام: بزرگترین نعمت، عافیت و تندرستی است. آن را برای دنیا و آخرت خود  غنیمت بشمارید.  🔶أَعْظَمَ اَلنِّعْمَةِ اَلْعَافِيَةُ فَاغْتَنِمُوهَا لِلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ. 📗 تحف العقول، ج۱، ص۱۴۸. @MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به تو از دور سلام آقا .... امام حسن عسكري عليه السّلام فرمودند: نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است: نماز پنجاه و يك ركعت (واجب و نافله در طول شبانه روز)؛ زيارة اربعين حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام؛ انگشتر در دست راست نمودن؛ پيشاني بر خاك گذاردن؛ بلند گفتن بسم‌ الله ‌الرّحمن الرّحيم در نمازهاي جهريّه (صبح، مغرب و عشاء). 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ إِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. @MaarefHadith
اربعین پای پاتا عشقه.mp3
8.52M
اربعین پایین پاتا عشقه
پژوهشی_در_حدیث_«قتیل_العبرة».pdf
691.4K
📝 پژوهشی در حدیث قتیل العبرة 👆👆👆 ✍️ محمد احسانی‌فر لنگرودی یکی از فرازهای زیارت اربعین سیدالشهدا علیه¬السلام، عبارت «السَّلَامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَات‏» است. در روایات دیگر نیز تعابیری همچون « قَتِيلُ الْعَبْرَة» درباره امام حسین علیه السلام بکار رفته است. ؛ «پژوهشی در حدیث قتیل العبرة» در دو محور کلی به بررسی مصادر و گونه های نصوص مربوط، و تحقیق مفاد «قتیل العبره» پرداخته است. چکیده مقاله: احادیث «قتیل العبره» منقول از پنج تن از معصومان صلی الله علیه و آله وسلم و با ده گونه متنی و سیزده اسناد، در اعتبار و کثرت اسانید، برتر از آن اند که مورد تشکیک و مناقشه قرار گیرند؛ لیکن برخی ابهامات مربوط به مفاد و نوع اضافه در ترکیب «قتیل العبره» و دیگر ترکیب های مشابه به کار رفته در این نصوص، بویژه خود ترکیب «قتیل العبره» می طلبد که این دسته از احادیث، به عنوان ، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرند. این مقاله در دو محور کلی سامان می یابد: الف. بررسی مصادر و گونه های نصوص مربوط، ب. تحقیق مفاد «قتیل العبره». 👆👆👆 @MaarefHadith
آیا حضرت ابالفضل علیه السلام غیر از زمان شهادت هیچ وقت با عنوان «برادر» ابی عبدالله علیه السلام را مورد خطاب قرار ندادند؟ ✍️رضا عطائی 📝 در بین برخی از افراد معروف است که حضرت عباس علیه السلام فقط هنگام شهادت از امام حسین علیه السلام با عنوان «برادر» یاد کردند و قبل از آن امام را هیچ وقت با کلمه «برادر» خطاب نکرده بود بلکه «مولای» و «سیدی» خطاب می‌کردند!! اما ظاهر این باور مشهور، منشأ روایی و تاریخی معتبری ندارد، بلکه بالعکس در نقل مشهوری که مرحوم شیخ مفید بیان کرده، حضرت اباالفضل در عصر تاسوعا از واژه «یا اخی» و یا همان «برادرم» استفاده کردند. شیخ مفید چنین نقل می کند: عمر سعد فریاد زد: اى لشكر خدا سوار شويد ... پس لشكر سوار شده تا هنگام غروب به نزد امام و يارانش يورش بردند، در آن هنگام حضرت جلوى خيمه خود نشسته بود و بر شمشير خود تكيه زده و سر بر زانو نهاده خواب رفته بود، زینب صدای دشمن را شنید و به نزد امام حسین آمد ... حضرت فرمود همانا من رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که فرمود به نزد ما خواهی آمد.... «وَ قَالَ لَهُ الْعَبَّاسُ بْنُ عَلِيٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ "يَا أَخِي" أَتَاكَ الْقَوْمُ فَنَهَضَ ثُمَّ قَالَ يَا عَبَّاسُ ارْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ يَا أَخِي‏ ...» (1) پس عباس بن علی پيش آمده و عرض كرد: «برادر» لشکر به طرف شما آمده است .... نکته دیگر این که استفاده از عناوینی؛ مانند «برادرم»، «پدرم» نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه در بین اعضای خانواده، این کلمات، از عناوین عاطفی و احترام آمیز به حساب می آیند؛ همچنان که در روایات اشاره شده است که وقتی آیه «لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضا» (2) نازل شد حضرت زهرا سلام الله علیها با عبارت «یا رسول الله» پیامبر را صدا می‌کرد؛ اما پیامبر اکرم فرمود: دخترم! این آیه در مورد تو و مانند تو نازل نشده است. تو از من هستی و من از تو هستم! این آیه خطاب به افراد جفاکار و متکبر است! از این بعد با همان «پدر جان» صدایم کن، چون هم بیشتر به دلم می‌نشیند و هم خدا از آن راضی‌تر است. (3) 📚 پی نوشت ها: 1.ر.ک: الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏2، ص 89. 2.سوره النور، آیه 63. 3.ر.ک: البرهان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 104. @MaarefHadith
امام على عليه السلام فرمودند: در آغاز سردی هوا خود را از سرما حفظ کنید و در پایان آن از آن استقبال کنید؛ زیرا سرما با بدن ها همان می کند که با درختان می کند؛ در آغاز[برگ درختان را] می سوزاند و در پایان می رویاند 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ، أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ. 📚 حکمت ۱۲۸ نهج البلاغه @MaarefHadith @hadisgraph
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
📝 سابقه چاپ اولین مجلات علمی در ایران (در دو فرسته) سابقه چاپ اولین مجله علمی در ایران به دوره قاجار بر می گردد. «فلاحت مظفری» نام مجله ایست که برای اولین بار در ایران در ماه جمادی الاول سال ۱۳۱۸ هجری قمری مطابق با ماه اوت ۱۹۰۰ میلادی در تهران منتشر شد. روی جلد آن نوشته شده: «این روزنامه در تحت حمایت بندگان اعلیحضرت قویشوکت اقدس شاهنشاه و خلدالله ملکه و سلطانه است». صاحب امتیاز مجله: فخیم السلطنه رییس و مدیر کل فلاحت ممالک محروسه است. در مورد قیمت محل توزیع نیز چنین نوشته شده است: محل رجوع چهارراه مخبرالدوله در اداره مرکزی کل فلاحت است. وجه اشتراک سالانه طهران ۱۸ قران، داخله ایران ۲۰ قران، اروپ و آمریک ۱۴ فرانک، تمام عثمانی سه مجیدی، قفقاز و روسیه شش منات، هند و افغانستان ۹ روپیه [و] اجرت پست همه‌جا به عهده اداره است». در مورد موضوع چنین نوشته شده است: «از کلیه علوم فلاحت و فواید عامه و مقالات سودمند دیگر و اخبار رسمی راجع به امور فلاحت سخن می‌گوید». مقالات نافعه به حال دولت و ملت و راجع به فلاحت و فواید عامه را با کمال امتنان می‌پذیرد و نشر می‌نماید، مراسلاتی که به اداره می‌رسد، در صورت انتشار و عدم آن صاحبش حق استرداد ندارد. پاکت‌های بی‌تمبر قبول نمی‌شود. ماهی دو بار در غره و پانزدهم طبع و تقسیم می‌شود. از نکات مهم دیگری که در مورد این مجله می توان گفت: 1. قرار بود این مجله ماهی دو بار چاپ شود ولی مثلا فاصله انتشار شماره‌های یک و دو به یک ماه می‌رسد و علت آن را «غفلت امنای دارالطباعه» ذکر کرده اند. @MaarefHadith
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
2. تخفیف در قیمت شامل مورد ذیل می شود: برای رجال مردمانی که شایق آبادی مملکت و طالب ترقی زراعت هستند، بدوا دو نمره مجانا فرستاده می‌شود. 3. برای اشتراک مجله نیز چنین نگاشته شده است: هر کس طالب باشد، قیمت آبونه و وجه اشتراک شش‌ماهه آن را که در حقیقت کم و غیرقابل است، نقد همراهی کارسازی فرمایند و شش‌ماهه ثانی را پس از شش ماه دیگر لطف خواهند کرد. اداره مبالغ کلی برای ایجاد و تاسیس این [مجله] خرج کرده و محض اینکه همه‌کس بتواند آبونه بشود وجه اشتراک آن خیلی نازل قرار داده شد که اسباب تسهیل انتشار و انتفاع عامه باشد. 4. فهرست مطالب شماره یک: اخطار مخصوص، تمنا، اخبار رسمی، مقدمه ای در بنای اداره ی کل فلاحت، گندم، اعلان، تعرفه نرخ اجناس و... 5. از نکات جالب این مجله تبلیغات آن است که در شماره سوم خود از یک شرکت هلندی در ایران که فروش ماشین آلات کشاورز را بر عهده دارد، تبلیغ می کند. 6. از جمله نکات شیوه نامه این مجله، این مطلب است: « مراسلاتی که به اداره می رسد در صورت انتشار و عدم انتشار آن صاحبش حق استرداد ندارد. پاکت های بی تمبر قبول نمی شود» 7. نسیه بُردن مجله و عدم پرداخت هزینه نیز از نکات جالب دیگر است «مشترکین عظام وجه ناقابل آن که در سال شش قران است چه در طهران و چه در ولایات نپرداخته اند. امیدوار است که این جزئی وجه را که پول کاغذ و پست نمی شود زودتر بپردازند…» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این مطالب از سایت های مختلف جمع آوری شده است. @MaarefHadith
⚠️ مختصرنویسی در منابع رجالی امامیه، زمینه مبنایی‌پنداشتن اختلافات رجالیان 🔻آیا ابن الولید دو اصل زید زراد و نرسی را جعلی می‌دانست؟ «... جعلی دانستن دو اصل زید زراد و زید نرسی توسط ابن ولید و شیخ صدوق (نک‍: طوسی، فهرست، ص201؛ ابن غضائری، ص62) از مواردی است که مورد مخالفت صریح ابن غضائری قرار گرفته است. (ابن غضائری، ص62) با این وجود باز به طور قطع معلوم نیست که ایشان در مورد این اصول نزاع مبنایی با قمیان داشته باشند؛ زیرا نقد ابن غضائری بر صدوق بر این استوار است که صدوق آن اصول را جعل محمد بن موسی همدانی دانسته؛ در حالی که این دو اصل با روش سماع از ابن ابی عمیر روایت شده اند. اما در برابر اذعان صدوق به روایت نکردن اصل زید زراد، خود در ابتدای یکی از آثارش از کتاب زید زراد روایتی را نقل نموده که سند آن نه از همدانی، که ابن ابی عمیر است. (صدوق، معانی الأخبار، ص1) به احتمال قوی این مطلب بدان جهت بوده که کتاب زید به مانند بسیاری از اصول دیگر نسخه‌های مختلفی داشته است. به ویژه آنکه به نظر می‌آید که بنا بر سندی دیگر احتمالاً صدوق راوی کتاب زید زراد بوده است. نجاشی سند روایت اصل زید را از پدر شیخ صدوق به همان سندی آورده که در معانی الأخبار صدوق است. (نجاشی، ص175) صدوق در جای دیگر به مناسبت حضور همدانی در سندی دیگر با تصریح به ضعف او، تأکید می کند که اخباری که ابن ولید تصحیح نکند ترک می‌شود. (صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص91) چه برسد به این مورد که به جعل همدانی تأکید کرده اند. بر این اساس اثر به روایت صدوق باید چیزی غیر از اثری باشد که ابن الولید آن را جعلی خوانده است.» @Al_Rijal @MaarefHadith
ترجمه اصول کافی (استاد حسین انصاریان) 🔻به دلیل نیاز جامعه به ترجمه ای روان، به روز، دقیق و مطابق با اصول پژوهشی و قواعد ادبیات فارسی معاصر، به دور از برخی از کاستی های ترجمه های گذشته، حضرت استاد انصاریان را بر آن داشت که ترجمه‌ای از بخش اصول کتاب «کافی» با ویژگی‌های زیر به انجام رساند: 1️⃣ در این ترجمه به متن حدیث با استفاده از نسخه اصلی «دارالکتب الاسلامیه» که با تصحیح‌ دقیق استاد مرحوم علی‌اکبر غفاری تصحیح شده است پایبند بوده و ارجاع به مصادر معتبر داده شده و نقایص آن رفع شده است و موارد مبهم با رجوع به نسخه «دارالحدیث» رفع ابهام شده است. 2️⃣ به متن کتاب وفاداری شده و بین توضیحات مترجم از متن ترجمه روایت تمایز گذاشته شده است. 3️⃣ ترجمه‌های موجود کتاب اصول کافی به طور دقیق مورد ارزیابی و مطالعه دقیق قرار گرفته و نقاط ضعف برطرف و از نقاط قوت آنها بهره‌برداری شده است. 4️⃣ در ترجمة از شروح معتبر اصول کافی از جمله از کتاب «مرآةُ العقول»علامه مجلسی و شرح ملا محمدصالح مازندرانی و شرح صدرالمتألهین بر اصول کافی استفاده شده و باتوجه به باطن کلام معصوم و با لحاظ اصطلاحات وضرب‌ المثل ها ترجمه دقیق صورت گرفته است. 5️⃣ در ترجمه فارسی؛ اصول و قواعد دستور زبان فارسی رعایت شده و از واژگان درست، دقیق و خوش‌آهنگ بهره برده شده است و نزدیک‌ترین واژگانِ معادل برگزیده شده است. 6️⃣ چینشی نو، شماره‌گذاری ابواب و شماره‌گذاری روایات به صورت مسلسل با رعایت استانداردهای پژوهشی از دیگر نقاط قوت این ترجمه است. 👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆 7️⃣ در استفاده از کتب لغت، به کهن‌ترین آنها مانند «العین» فراهیدی(م 175) که هم‌عصر با زمان معصومین و هم‌دوره با زمان تدوین کتاب «کافی» بوده مراجعه شده و ترجمه لغات مشکل با کمک لغت‌نامه‌هایی مانند «مصباح‌المنیر» و نیز کتاب‌های جدیدی مانند «فرهنگ معاصر عربی فارسی» آذرنوش انجام گرفته است که به صلابت و اتقان و روانی متن ترجمه کمک کرده است. نیز از انتقال معنای برخی الفاظ در گذر زمان از یک معنا به معنای دیگر غفلت نشده است. 8️⃣ ارتباط تنگاتنگ و مستمر و طولانی مترجم با جامعه مقصد در ترجمه تأثیرگذار بوده و روایات شبهه برانگیز و دارای ابهام برای جامعه روز شناسائی شده و با توضیح در چند جمله برای مخاطب رفع شبهه شده است. 🔹این ترجمه محصول تلاش‌‌های دو ساله اندیشمند محقق حضرت استاد حسین انصاریان بوده که توسط محققین مؤسسه فرهنگی دارالعرفان تحت اشراف معظم‌له طی 2 سال مورد بررسی و تحقیق و ویرایش قرار گرفته است. 📌فایل الکترونیکی این کتاب در اینجا قابل دسترسی است. @MaarefHadith
❓ چرا مسند نویسی مورد علاقه علمای شیعه نبود؟ حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشگاه علوم و معارف حدیث، شامگاه یکشنبه، ۲۰ مهرماه، در نشست علمی «مسندنویسی شیعی؛ چیستی و چرایی»:🔻 ◻️ اصطلاح مسند به عنوان کتاب با روایت مسند متفاوت است؛ کتاب مسند مجموعه روایات یک صحابی را از معصوم(ع) نقل کرده است. هدف از نگارش مسند جمع‌آوری روایات یک راوی برای جلوگیری از فراموشی بوده است. مسندنگاری مجموعه روایات یک راوی کنار هم قرار گرفته و می‌توان دغدغه‌ها و طرز تفکر یک فرد و نیازهای معرفت او و دوره او را به دست آوریم. ◻️ مسندنویسی در میان حدیث‌نگاران کهن شیعه معمول نبوده است؛ زیرا نیازهای معرفتی شیعیان را تأمین نمی‌کند. https://hawzahnews.com/x9Rtx @MaarefHadith
✍استاد احمد عابدی در حدیثی از حضرت عیسی بن مریم علیه السلام نقل شده است که فرمود: « لَنْ يلِجَ مَلَكُوتَ السَّمَوَاتِ مَنْ لَمْ يولَدْ مَرَّتَّينِ » یعنی «کسی که دوبار متولد نشود نمی تواند در ملکوت آسمانها پرواز کند». 📝 غالب کبوتران که پرواز می کنند دو تاریخ تولد دارند: یکی زمانی که در تخم بودند و از مادر متولد می شوند. و دیگر زمانی که به عنوان جوجه ای از آن تخم متولد می گردند. اما انسانها که یک تاریخ تولد دارند یا عموم حیوانات که یک تاریخ تولد دارند قادر به پرواز نیستند. 💠 حضرت عیسی علیه السلام می فرماید برای پرواز در ملکوت به داشتن دو تاریخ تولد نیاز است. یک تاریخ تولد را هر کسی دارد، و آن روزی است که از مادر متولد شده است. 🔹👈 اما اگر یک تحول بزرگ در زندگی او پدید آید بطوری که نقطه عطف مهم و تاثیرگذار باشد و یا یک انقلاب روحی و روانی پیدا کند این را می توان تاریخ تولد دوم به شمار آورد و چنین کسی می تواند در ملکوت آسمانها پرواز کند. 📚 کوکب هدایت(احمد عابدی)،ص۴۶و۴۷. @MaarefHadith
اولین نشریه رسمی با گرایش علوم اسلامی قبل از انقلاب اسلامی ✍️ رضا عطائی سه مجله «درس‌‏هایی از مکتب اسلام»، «مقالات و بررسی‏‌ها» و «نشریه دانشکده الهیات» اولین نشریات قبل از انقلاب اسلامی بودند. مجله «درس‌‏هایی از مکتب اسلام» نخستین نشریه حوزه علمیه قم بود که از آذر ماه، سال 1337 شمسی کار خود را آغاز کرد. این مجله توسط آقایان: مکارم شیرازی، سبحانی، موسوی اردبیلی، نوری همدانی، ، سید مرتضی جزائری، امام موسی صدر، مجدالدین محلاتی، محمد واعظ‌زاده خراسانی و علی دوانی پایه‌گذاری گردید. مجله «دانشکده الهیات و معارف اسلامی» زیر نظر دانشگاه تهران، از سال 1337 با نام «علوم معقول و منقول» کار خود را آغازکرد و بعد از آن با عنوان مجله «مقالات و بررسی ها» به کار خود ادامه داد. این مجله از سال 1388 به 5 مجله علمی مستقل تبدیل شد که مجله «پژوهشهای قرآن وحدیث» از جمله آنهاست. «نشریه دانشکده الهیات» از دیگر مجلاتی بود که نخستین شماره آن در سال 1347 به مناسبت «صدمین سال درگذشت حکیم سبزواری» تحت عنوان نشریه دانشکده علوم معقول و منقول مشهد منتشر شد. در سال 1387 این مجله به چهار مجله مستقل تبدیل شد که «علوم قرآن و حدیث» از جمله آنهاست. 📕📕اولین نشریات رسمی با گرایش علوم اسلامی بعد از انقلاب. اولین مجلات قرآن و حدیث بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شامل «مشکوة»، با گرایشِ معارف قران و حدیث و فرهنگ اسلامی از سال 1361 و مجله تراثنا وابسته به مؤسسه آل البیت در سال 1363 و مجله «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» (صحیفۀ مبین سابق) در سال 1372 می باشد. بعد از دهه دوم سال 70 بیش از 186 مجله فقط مرتبط با موضوع علوم قرآن و حدیث در ایران منتشر شده است که لیستی از آنها در مقاله ای با عنوان «معرفی فهرستی مجله های مرتبط با قرآن و حدیث» توسط «سید مجید نبوی» جمع آوری گردید و در شماره سوم مجله منتشر شده است. (برای ورود به سایت مجله، اینجا کلیک کنید) لینک دریافت مقاله: https://eitaa.com/MaarefHadith/129 @MaarefHadith
🔺نمونه ای از کمک کردن روایات عامی به ⬅️مقایسه سخن ابان بن تغلب و ربیعة الرأی➡️ ✍️علی عادل‌زاده، عمیدرضا اکبری 🔹بسیاری از روایات امامیه ناظر به وقایع و مباحثی ارائه شده‌اند، که در جامعه عامی (اهل سنت) آن دوران مطرح بوده، تا آن‌جا که از فقیه متتبعی چون آیت الله بروجردی نقل شده که: «فقه شیعه حاشیه‌ ای بر فقه سنی است». با این همه بسیاری از اوقات جزئیات این وقایع در منابع امامیه نمود نیافته است. روایت مشهور زیر از این دست است: 💠«علي بن إبراهيم عن أبيه و محمد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعا عن ابن أبي عمير عن عبد الرحمن بن الحجاج عن أبان بن تغلب قال قلت لأبي عبد الله ع‏ ما تقول في رجل قطع إصبعا من أصابع المرأة كم فيها قال عشر من الإبل قلت قطع اثنين قال عشرون قلت قطع ثلاثا قال ثلاثون قلت قطع أربعا قال عشرون قلت سبحان الله يقطع ثلاثا فيكون عليه ثلاثون و يقطع أربعا فيكون عليه عشرون إن‏ هذا كان يبلغنا و نحن‏ بالعراق‏ فنبرأ ممن قاله و نقول الذي جاء به شيطان فقال مهلا يا أبان هكذا حكم رسول الله ص إن المرأة تقابل الرجل إلى ثلث الدية فإذا بلغت الثلث رجعت إلى النصف يا أبان إنك أخذتني بالقياس و السنة إذا قيست محق الدين.» (الكافي، ط - الإسلامية، ج‏7، ص299) 🔶حال این روایت عامی را ببینید: حَدَّثَنَا رَبِيعَةُ، أَنَّهُ سَأَلَ سَعِيدَ بْنَ الْمُسَيِّبِ: كَمْ فِي أُصْبُعٍ مِنْ أَصَابِعِ الْمَرْأَةِ؟ قَالَ: " عَشْرُ فَرَائِضَ "، قُلْتُ: فَكَمْ فِي أُصْبُعَيْنِ؟ قَالَ: " عِشْرُونَ "، قُلْتُ: فَكَمْ فِي ثَلاثَةٍ؟ قَالَ: " ثَلاثُونَ "، قُلْتُ: فَكَمْ فِي أَرْبَعٍ؟ قَالَ: " عِشْرُونَ "، قَالَ: قُلْتُ: حِينَ عَظُمَتْ مُصِيبَتُهَا وَاشْتَدَّ جَرْحُهَا قَلَّ عَقْلُهَا؟ فَقَالَ: " أَعِرَاقِيٌّ أَنْتَ؟ " قُلْتُ: بَلْ عَالِمٌ مُسْتَثْبِتٌ أَوْ جَاهِلٌ مُتَعَلِّمٌ، قَالَ: " فَإِنَّهَا السُّنَّةُ يَا ابْنَ أَخِي" (حدیث اسماعیل بن جعفر (م180)، ص404؛ تأویل مختلف الحدیث، ص109) ⚠️ربیعة در این جا همان ربیعة بن ابی عبدالرحمن مشهور به ربیعة الرأی، فقیه به‌نام عامه است. با در نظر گرفتن روایت ربیعة معنای جمله «کان یبلغنا و نحن بالعراق» بهتر روشن می شود. در واقع ابان بن تغلب فضای عمومی عراق را که اهل قیاس در آن جایگاهی داشته اند توصیف کرده است و مقصودش لزوماً تکذیب روایتی منسوب به امام صادق ع نبوده، بلکه گویا به طور کلی این فتوای مدنی را می شنیده اند و انکار می کرده اند و نمی دانسته اند که سنت واقعی و قول امام صادق هم همین است. یا شاید اساسا این مربوط به قبل از شیعه شدن ابان بن تغلب باشد. @Al_Rijal @MaarefHadith
درآمدی بر جریان شناسی جعل حدیث در زمان رسول الله (ص).pdf
506.2K
📝 درآمدی بر جریان شناسی جعل حدیث در زمان رسول الله (ص) 👆👆👆👆👆👆 ✍️ سید محمدحسن مؤمنی «احادیث ساختگی» یکی از مهم ترین آسیب های احادیث معصومان علیهم السلام است. یکی از مقالاتی که به این بحث پرداخته، مقاله «درآمدی بر جریان شناسی جعل حدیث در زمان رسول الله (ص)» می باشد. در این مقاله موضوعاتی مانند: مفهوم شناسی جعل و بیان شواهد قرآنی و روایی، جریان شناسی جعل، دیدگاه های مختلف در مورد آغاز و علل جعل حدیث و جریان های تاثیر گذار بر جعل در زمان پیامبر پرداخته شده است. هدف این نگاشته، جریان شناسی جعل و اهداف آن در دوران آغاز پیدایش حدیث است. از فوائد پژوهشی این مقاله، شناسایی نمونه های انتساب دروغین به پیامبر و شناخت پیشینه جعل در تاریخ حدیث است. البته بحث جعل در کتاب ها و پایان نامه هی مختلف مانند «اضواء علی السنه المحمدیه» نوشته محمود بوریه؛ «ملاک ها و معیارهای وضع حدیث» به قلم قاسم بستانی مطرح شده است. همچنین کتاب های اختصاصی مانند «الموضوعات فی الآثار و الاخبار» نوشته معروف حسنی، «الوضع فی الحدیث» نگاشته عمر فلاته و «وضع و نقد حدیث» نوشته عبدالهادی مسعودی نیز در این موضوع منتشر شده اند. برای دریافت مقاله در سایت مجله اینجا (http://majaleh-a.ir/issue/31007)کلیک کنید. 📚 دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، شماره 6. @MaarefHadith
آل بویه اولین حکومت مستقل شیعی است که از شمال ایران برخاسته اند و بخش های وسیعی از ایران و عراق تحت تسلط خود قرار دادند. یکی از مهمترین پیامدهای تشکیل حکومت آل بویه، ترویج فرهنگ تشیع در بخش های وسیعی از این سرزمین ها بود. شیعیان در این دوره مراسم سوگواری امام حسین علیه السلام در روزی عاشورا و جشن غدیر خم را به صورت رسمی و آشکار برگزار می نمودند، اما اهل سنت در برخی از این مناطق به مقابله و رقابت با شیعیان بر می خواستند؛ یکی از این رقابت ها را این اثیر چنین گزارش می دهد: در سال 389 ق، زمانی که شیعیان مراسم عاشورا را برگزار می کردند اهل سنت به یاد کشته شدن مصعب بن زبیر مراسم اندوه و سوگواری برگزار می کردند. در مقابل برگزاری جشن عید غدیر نیز اهل سنت به خاطر رقابت با شیعیان، اقدام به جشن و شادی به مناسبت همراهی پیامبر و ابوبکر در غار ثور نمودند. @MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه پناهم بده، خسته راه آمدم‌، غرق گناه آمدم. شهادت امام رضا علیه السلام تسلیت باد. @MaarefHadith
❓آیا لقب «شمس الشموس» در روایات برای امام رضا علیه السلام بیان شده است؟ ✍️ رضا عطائی 📝 یکی از القابی که برای امام رضا علیه السلام بیان می شود، «شمس الشموس» است. این کلمه در فارسی به معنای «خورشید خورشیدها» است. چه بسا مراد این باشد که اگر هزاران خورشید هم در یک جا جمع شوند، شخصی که این لقب برای او در نظر گرفته شده است، در میان آن خورشیدها، خورشید برتری می باشد. 1️⃣ البته در منابع معتبر شیعه، این لقب برای امام رضا علیه السلام در هیچ روایتی یافت نشد، بلکه فقط مرحوم کفعمی (متوفی قرن دهم) در کتاب «جنة الأمان الواقية»، معروف به «المصباح للكفعمي» به نقل از برخی علما، خطبه ای را نقل می کند و در آن خطبه چنین آمده است: «اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى الْإِمَامِ الْمَعْصُومِ وَ السَّیِّدِ الْمَظْلُومِ وَ الشَّهِیدِ الْمَسْمُومِ وَ الْبَدْرِ بَیْنَ النُّجُومِ شَمْسِ‏ الشَّمُوسِ‏ وَ أُنْسِ النُّفُوسِ الْمَدْفُونِ بِأَرْضِ طُوسَ‏ الرِّضَا الْمُرْتَضَى وَ السَّیْفِ الْمُنْتَضَى الْعَادِلِ فِی الْقَضَاءِ الْإِمَامِ أَبِی الْحَسَنِ الثَّانِی عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا». (1) 2️⃣ در کتاب «مفتاح الجنان»‏ نیز به نقل از خواجه نصیر، دعای توسلی برای معصومان علیهم السلام نقل گردیده است؛ برای امام رضا چنین عنوان شده: «اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِكْ عَلَى السَّيِّدِ الْمَعْصُومِ وَ الْإِمَامِ الْمَظْلُومِ وَ الشَّهِيدِ الْمَسْمُومِ وَ الْقَتِيلِ الْمَحْرُومِ عَالِمِ عِلْمِ الْمَكْتُومِ بَدْرِ النُّجُومِ شَمْسِ الشَّمُوسِ أَنِيسِ النُّفُوس‏....»(2) 3️⃣ البته این توصیف برای امام زمان علیه السلام نیز به کار رفته است؛ مرحوم مجلسی زیارت نامه ای به نقل «السَّيِّدُ عَلِيُّ بْنُ طَاوُس‏» نقل می کند که ایشان می گوید بعد از آن که از زیارت امام حسن عسکری علیه السلام فارغ شدید به سرداب بروید و حضرت صاحب الامر علیه السلام را چنین زیارت کنید «إِلَهِي إِنِّي قَدْ وَقَفْتُ عَلَى بَابِ بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِه‏..... السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَمْسَ‏ الشُّمُوسِ‏ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَهْدِیَّ الْأَرْضِ وَ مُبِیِّنَ عَیْنِ الْفَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَان...». (۳) 📚 پی نوشت ها: 1. المصباح للكفعمي، ص719. 2. زاد المعاد-مفتاح الجنان، ص404. 3. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏99، ص85. @MaarefHadith
(ص) (ص) (ص) ❓آیا پیامبر (ص) وفات کرده اند یا به شهادت رسیده اند؟ ◀️پیامبر اکرم (ص) وفات کرده اند یا در اثر زهر به شهادت رسیده اند؟ اگر شهید شده اند آیا قاتل ایشان معلوم است؟ آیا روایتی که می گوید پیامبر (ص) به دست دو تن از زنان خود (یعنی عایشه و حفصه ) مسموم شده اند دارای سند قوی است؟ ❗️این نظریه که پیامبر اکرم (ص) در اثر مسمومیت به شهادت رسیده باشند با شواهد متعدد تاریخی قابل تقویت است اما هویت قاتلان ایشان روشن نبوده و نیست و بر اساس یک روایت ضعیف یا تحلیل ها و حدس ها نمی توان نظر قاطعی ابراز کرد. ◀️روایتی که می گوید 2 تن از همسران پیامبر (ص) به ایشان زهر نوشانده اند تنها در تفسیر عیاشی با سندی منقطع و ضعیف آمده است(تفسیر العیاشی، ص200، روایت شماره 152). نسخه ای که از این تفسیر بر جای مانده ، یک نسخه ناقص است که اسانید روایاتش تلخیص شده اند و معمولا در سند هر یک از روایاتش هویت 3 الی 4 واسطه که بین مؤلف و معصوم(ع) قرار داشته اند نامعلوم است. به گفته نجاشی(رجال شناس بزرگ شیعه) ، مؤلف تفسیر عیاشی گرچه خودش راستگو بوده ولی بسیار از افراد ضعیف نقل می کرد: « كان يروي عن الضعفاء كثيرا » ( رجال النجاشي ، ص٣٥٠). ▪بنابراین وقتی هویت 3 یا 4 تن واسطه های میان عیاشی تا معصوم(ع) مشخص نیستند نمی توانیم سند این روایت را صحیح یا موثق بنامیم و حجت شرعی برای «نسبت دادنِ قاطعانه این روایت به معصومان(ع)» نداریم. وانگهی روایتی که در تفسیر عیاشی آمده تنها یک روایت است و در موضوع مهمی همچون « هویت قاتل رسول الله ص » نمی توان به آن اکتفا کرد.این موضوع برای شیعه مهم بوده و قاعدتا اگر معصومان(ع) احادیثی در این مورد فرموده بودند باید با روایات و اسانید متعدد نقل می شد نه اینکه تنها با یک سند منقطع و ضعیف نقل شود. بر فرض اگر کسانی چنین توجیه کنند که اهل بیت(ع) به دلایلی از بیان مکرر و علنی این موضوع خودداری کرده اند ، باید به آنان گفت: پس ما نیز مأمور به «گمانه زنی» نیستیم. ازسوی دیگر ، مضمون این روایت در آثار بر جای مانده از کلینی ، صدوق ، شیخ مفید ، سید مرتضی و شیخ طوسی دیده نمی شود حال آنکه اگر یک روایت مشهور بود مخصوصا باید در ابواب التاریخ در کتاب کافی کلینی نقل می شد. البته بعدها کتاب های روایی قرن 11 و 12 یعنی تفسیر الصافی ، بحارالانوار ، تفسیر البرهان و تفسیر نورالثقلین همین یک روایت را از تفسیر عیاشی اخذ و مجددا نقل کرده اند که این نیز دلیل کافی بر صحت سند یا متن آن روایت نخواهد بود زیرا مؤلفان این آثار تقریبا هر روایتی که یقین به جعلی بودنش نداشتند نقل می کرده اند. ⚠️در هر حال ، اعتقاد به «دست داشتن دو تن از همسران پیامبر(ص) در مسموم کردن آن حضرت» یک دیدگاه مشهور و مورد تأیید و تأکید عموم علمای شیعه نبوده است. تنها سخنی که می توانیم با « احتمال قوی » بیان کنیم اینست که « پیامبر اکرم(ص) در اثر مسموم شدن به شهادت رسیده اند » اما اسناد و مدارک کافی برای تعیین هویت عاملان و طراحان پشت پرده این توطئه نداریم بنابراین باید از اظهارنظر شتابزده و قاطعانه بپرهیزیم. @shenakhtehadis @MaarefHadith