eitaa logo
مهدی عبداللهی
623 دنبال‌کننده
472 عکس
204 ویدیو
31 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
هر خسی از رنگ گفتاری بدین ره کی رسد درد باید عمر سوز و مرد باید گام زن سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن ماهها باید که تا یک پنبه دانه ز آب و خاک شاهدی را حله گردد یا شهیدی را کفن عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن قرنها باید که تا از پشت آدم نطفه‌ای بوالوفای کرد گردد یا شود ویس قرن سنایی غزنوی إنا لله و إنا إلیه راجعون روح بلند عارف بالله، حکیم فرزانه و علامه ذوالفنون حضرت آیت الله حس زاده آملی به ملکوت اعلی ملحق شد. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
🔰 مروری بر مهمترین آثار مرحوم علامه 🔻عرفانی الهی نامه تصحیح رساله مکاتبات تصحیح و تعلیق تمهید القواعد تصحیح و تعلیق رساله تحفه الملوک تصحیح و تعلیق شرح فصوص خوارزمی تصحیح و تعلیق شرح فصوص قیصری رساله انّه الحق رساله‌ای در سیر و سلوک رساله لقاءالله رساله مفاتیح المخازن رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور شرح طائفه‌ای از اشعار و غزلیات حافظ شرح فصوص الحکم عرفان و حکمت متعالیه قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارد کلمه علیا در توقیفیت اسماء مشکات القدس علی مصباح الأنس منشئات وحدت از دیدگاه عارف و حکیم ولایت تکوینی دروس معرفت نفس (153 درس در نفس‌شناسی) 🔻فلسفی الاصول الحکمیه الحجج البالغه علی تجرد النفس الناطقه النور المتجلّی فی الظّهور الظّلّی ترجمه و تعلیق الجمع بین الرّأیین ترجمه و شرح سه نمط آخر اشارات تصحیح و تعلیق شفا تصحیح و تعلیق اشارات تقدیم و تصحیح و تعلیق آغاز و انجام تقدیم و تعلیق راسله اتحاد عاقل به معقول دررالقلائد علی غررالفرائد دروس اتحاد عاقل به معقول رساله اعتقادات رساله العمل الضابط فی الرّابطی و الرابط رساله‌ای در اثبات عالم مثال رساله جعل رساله رؤیا رساله مثل رساله نفس الأمر رساله نهج الولایه رساله فی التضّادّ صد کلمه عیون مسائل نفس و سرح العیون فی شرح العیون گشتی در حرکت گنجینه گوهر روان معرفت نفس مفاتیح الأسرار لسلّاک الاسفار من کیستم نثرالدّراری علی نظم اللئالی نصوص الحکم بر فصوص الحکم 🔻کلامی تقدیم و تصحیح و تعلیق رساله قضا و قدر محمد دهدار تقدیم و تصحیح و تعلیق کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد رساله حول الرؤیه رساله خیر الاثر در رد جبر و قدر رساله فی الامامه فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب ربّ‌الارباب 🔻تفسیری انسان و قرآن تصحیح خلاصه تفسیر المنهج الصادقین 🔻روایی انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه تصحیح سه کتاب ابی الجعد، نثراللئالی، طبّ الائمه تصحیح نهج البلاغه تکمله منهاج البراعه رساله‌ای در اربعین شرح چهل حدیث در معرفت نفس مصادر و مآخذ نهج البلاغه 🔻رجالی اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال وجیزه‌ای در ترجمه و شرح زندگی علامه طباطبایی قدس سرّه 🔻فقهی تعلیقات علی العروه الوثقی مجیزه‌ای در مناسک حج 🔻ریاضی و هیئت استخراج جداول تقویم تصحیح و تعلیق اکر مانالاوس تصحیح و تعلیق الدّر المکنون و الجوهر المصون تصحیح و تعلیق تحریر اقلیدس تصحیح و تعلیق تحریر اکر ثاوذوسیوس تصحیح و تعلیق تحریر مجسطی تصحیح و تعلیق تحریر مساکن ثاوذوسیوس تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر بیست باب تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر زیج الغ بیک تصحیح و تعلیق شرح چغمینی تعلیقه بر رساله قبله مولی مظفر دروس معرفت اوفاق دروس معرفه الوقت و القبله دروس هیئت و دیگر رشته‌های ریاضی رساله‌ای پیرامون فنون ریاضی رساله‌ای در مطالب ریاضی رساله ظلّ رساله میل کلی رساله تعیین سمت قبله مدینه رساله تکسیر دائره رساله فی الصبح و الشفق رساله فی تعیین البعد بین المرکزین و الاوج شرح زیج بهادری شرح قصیده کنوزالاسماء سی فصل در دائره هندیه 🔻ادبی دیوان اشعار امثال طبری تصحیح کلیله و دمنه تصحیح گلستان سعدی تصحیح و اعراب اصول کافی تعلیقه بر باب توحید حدیقه الحقیقه تعلیقه بر قسمت معانی مطوّل دیوان اشعار (کتاب «تنظیم و تصحیح دیوان اشعار علامه حسن‌زاده آملی» مجموعه‌ای است از اشعار وی که توسط سید سعید هاشمی جمع‌آوری شده و انتشارات «الف. لام. میم» آن را منتشر کرده‌است.) قصیده ینبوع الحیات مصادر اشعار منسوب به امیرالمؤمنین علیه السّلام تقدیم و تصحیح و تعلیق نصاب الصبیان 🔻آثار متفرقه تقدیم و تصحیح و تعلیف خزائن ده رساله فارسی کشکول مجموعه مقالات مصاحبات هزار و یک نکته هزار و یک کلمه رساله رموز کنوز ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
[ Photo ] ✳️ فراخوان مقاله همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره) ✅ محورهای همایش: 🔶 دیدگاه‌های علامه مصباح یزدی(ره) درباره: 🔷 چیستی، امکان و اعتبار علوم انسانی؛ 🔷 مبانی علوم انسانی؛ 🔷 روش و فرآیند تولید علوم انسانی اسلامی؛ 🔷 مسائل علوم انسانی. 🔶 مطالعه تطبیقی اندیشه‌های علامه مصباح یزدی(ره) با دیگر متفکران در حوزه علوم انسانی؛ 🔶 منظومه فکری علامه مصباح یزدی(ره) در علوم انسانی اسلامی؛ 🔶 انعکاس و تأثیرگذاری اندیشه علامه مصباح یزدی(ره) در آثار اندیشمندان علوم انسانی. 🗓 آخرین مهلت ارسال چکیده: ۱۴۰۰/۰۸/۳۰ 🗓 آخرین مهلت ارسال مقالات: ۱۴۰۰/۱۲/۲۹ 🗓 زمان برگزاری همایش: ۸ و ۹ دی ۱۴۰۱ 🏢 دبیرخانه همایش: قم، خیابان جمهوری اسلامی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 🔷 سایت همایش 🌐ihsam.iki.ac.ir ☎️ 02532113456 🌐 پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت علامه مصباح 🌐 https://mesbahyazdi.ir کانال همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمد تقی مصباح یزدی (ره) @ihsam_ir
*معرفی مجموعه 17 جلدی «نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی»* آیین گرامیداشت و رونمایی مجموعه مقالات «کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی»، با سخنرانی حضرت آیة الله العظمی سبحانی مدظله العالی در سالن همایش های رسول اعظم (ص) واقع در مدرسه علمیه امام کاظم (ع) قم برگزار شد.‌ در این آیین از ۱۷ اثر تولید شده در موضوع نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی رونمایی شد.‌ *جلد11: نقش شیعه در گسترش منطق و فلسفه* در این جلد می‌خوانیم... 1. نقش فیلسوفان شیعی در توسعه علم منطق 2. ابن‌سینا و تأثیر وی در تاریخ تفکر فلسفی اسلامی 3. جایگاه علامه حلی در دانش منطق 4. ملاصدرا، فیلسوف شیعه و نوآوری‌های منطقی و فلسفی او 5. نقش فیلسوفان شیعه در روش‌شناسی حکمت اسلامی 6. نقش متفکران شیعه در تبیین روش عقلانی 7. نقش حکمای شیعه در گسترش معرفت‌شناسی فلسفی 8. مکتب فلسفی اصفهان و نوآوری‌های آن 9. نوآوری‌های فلسفی محقق اصفهانی 10. مکتب فلسفی قم و تأثیر آن در گسترش فلسفه 11. تأثیر خداشناسی فلاسفه شیعه در تبیین خداشناسی 12. نقش حکمای شیعه در گسترش خداشناسی فلسفی 13. نقش حکمای شیعه در گسترش علم‌النفس برای مطالعه همه عناوین مقالات همایش: http://mk6.ir/YjWdQ مقاله «نقش حکمای شیعه در گسترش خداشناسی فلسفی» در جلد 11 توسط بنده نگاشته شده است. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
نقش حکمای شیعه در گسترش خداشناسی فلسفی.pdf
669.2K
مقاله «نقش حکمای شیعه در گسترش خداشناسی فلسفی» ارائه شده به «کنگره بین المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی» مجموعه مقالات کنگره، ج11، ص427-460 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
سخن اساتید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 🔴یک‌بام و دو هوا در دفاع از ذخایر حوزه 🖊احمدحسین شریفی 🔷چندروزی است که یکی از نویسندگان جوان و دغدغه‌مند (دکتر مهدی جمشیدی)، در نقد یکی از موضع‌گیری‌های سیاسی آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی (حفظه الله) نکته‌ای مختصر در کانال ایتایی خودش منتشر کرده است. اما بلافاصله پس از انتشار آن مطلب کوتاه ایتایی، شاهد به جوش آمدن غیرت اسلامی بسیاری از گروه‌های سیاسی و علمی حوزوی هستیم. آنان به حق در دفاع از شأن مرجعیت و لزوم حفظ حرمت مرجعیت سخن می‌گویند و می‌نویسند. خداوند از همه آنان این غیرت دینی را قبول کند. جالب است که پیش از همه جریان‌های سیاسی و علمی حوزوی و حتی پیش از نهادهای رسمی حوزوی، «جریان سیاسی غربگرا» در کشور ما، که در عمل هیچ اعتنایی به توصیه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مراجع بزرگوار، از جمله حضرت آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، نداشته‌اند، به حمایت همه‌جانبه از این مرجع بزرگوار قیام کرده‌اند و خواستار «برخورد سخت» با آن نویسنده جوان هستند. البته امیدوارم که این حمایت‌ها و غیرت‌ها فقط به دفاع از یک موضع‌گیری سیاسی (که به زعم و خیال باطل آنها در راستای موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان بوده است) منحصر نشود. بلکه جرأت و شجاعت حمایت از همه دیدگاه‌های این مرجع عالیقدر و عظیم ‌الشأن از جمله دیدگاه‌های ایشان درباره حجاب و موسیقی و ربا و فعالیت‌های اجتماعی زنان و حقوق اسلامی و ... را نیز داشته باشند. یعنی فی المثل اگر کسی در نقد دیدگاه این عالم عظیم‌الشأن در باب حجاب یا موسیقی هم سخنی گفت، نه تنها با همین شدّت و حدّت علیه او موضع‌گیری کنند! بلکه دست کم خودشان در گفتار و نوشتار و رفتار به دیدگاه‌های فرهنگی و اقتصادی این مرجع بزرگوار پایبند باشند؛ تا این حمایت آنها شائبه سوء استفاده سیاسی از این مرجع بزرگوار را نداشته باشد. 🔶در عین حال، به عنوان یک طلبه ناچیز، گلایه‌ای از بزرگان حوزوی هم دارم و آن اینکه حتماً به خوبی می‌دانید که از روز رحلت آملی تاکنون به صورتی بی‌وقفه، سیل تهمت‌ها و افتراها و لعن‌ها و ناسزاها از سوی عده‌ای از مخالفان ولایت و همچنین عده‌ای از روحانیان مخالف فلسفه و عرفان به سوی آن علامه ذوفنون و افتخار علمی حوزه‌های علمیه و جهان تشیع روانه شده است! (تهمت‌ها و ناسزاهایی که یک میلیونیوم آنها در نوشته این نویسنده جوان در نقد آیت‌الله صافی گلپایگانی وجود ندارد). عده‌ای از سکولارهای عمامه‌ به سر و بعضاً خارج‌نشین، علامه حسن‌زاده را به جرم دفاع از حریم ولایت و حمایت از رهبر معظم انقلاب اسلامی، به باد تهمت و ناسزا و فحاشی گرفته‌اند. و عده‌ای از مخالفان حوزوی فلسفه و عرفان هم، از هیچگونه حرمت‌شکنی‌ و هتاکی و ناسزایی علیه آن مرد بزرگ دریغ نورزیده‌اند. شخصیتی که رهبر فرزانه انقلاب او را «عالمی ربانی» و «سالکی توحیدی» و «از چهره‌های نادر و فاخری» معرفی کردند که «نمونه‌های معدودی از آنان در هر دوره‌ای چشم و دل آشنایان را می‌نوازد». اما دریغ از یک موضع‌گیری رسمی از سوی نهادهای حوزوی یا حتی عالمان بزرگ حوزوی در محکومیت این رفتارها! از خدای بزرگ می‌خواهم به همه توفیق «شناخت حق»، «عمل به حق» و «نشر و گسترش حق» را عنایت بفرماید. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
فلسفه یا (1) چندی پیش برنامه شبکه چهار سیما با حضور دو تن از اساتید فلسفه موضوع مهم را به بحث گذاشت. 👉 https://tv4.ir/episodeinfo/268112 👉 http://yun.ir/nh4e39 حاصل دیدگاه یکی از طرفین بحث، دو مدعا در خصوص بود: الف) فلسفه نباید و نمیتواند برای علوم دیگر مبانی دست و پا کند؛ ب) فلسفه تنها میتواند تسهیلگر گفتگوی اندیشمندان علوم انسانی باشد. مسئله از موضوعات به روز فضاهای علمی کشور است و بر اهل فن پوشیده نیست که اختلاف نظرهای شدیدی میان اندیشمندان این حوزه وجود دارد تا آنجا که حتی موافقان تحول در علوم انسانی موجود نیز رویکرد واحدی به مسئله ندارند و راهکار پیشنهادی ایشان برای تحقق این تحول متفاوت است. در این مجال تنها به دو مدعای پیش گفته می پردازم. روشن است که پیش از اظهارنظر در خصوص نسبت فلسفه با علوم انسانی باید مقصود خود را از فلسفه مشخص کنیم. اینکه چه کاری از دست فلسفه برای علوم انسانی برمی آید، بسته به آن است که فلسفه را چه بدانیم. 1. فلسفه در یونان باستان و قرون وسطی به اصطلاحی عام بر مجموعه معرفت‌های نظری و عملی اطلاق می‌شد. اما 2. در دوران رنسانس، با افزایش فزاینده توجه به علوم تجربی، طبیعیات و ریاضیات (به‌جهت نقش بنیادین آن در علوم تجربی) از فلسفه جدا شده و در کسوت علومی مستقل و غیر فلسفی به حیات خود ادامه دادند. پیامد استقلال طبیعیات و ریاضیات از فلسفه آن بود که از این پس وقتي فلسفه به‌صورت مطلق به‌کار مي‌رود، اختصاص به فلسفه اولی دارد. فلسفه در این معنای جدید، تنها به آن بخش از معارف بشري اشاره دارد که به مباحث فلسفه اولي مي‌پردازد که موضوعش «موجود بما هو موجود» است. 3. گسترش تجربه گرایی کار را بدانجا رساند که پوزیتویستهای منطقی مفاهیم و گزاره های غیرحسی را فاقد معنای معرفت بخش دانستند. بدین ترتیب، در دوره نخست پیدایش فلسفه تحلیلی، وظیفه فلسفه چیزی جز تحلیل مفاهیم نبود. از نظر پوزیتویست‌های منطقی، تفکر فلسفی معادل تحلیل منطقی مفاهیم و قوانین علوم تجربی بود. به ‌اعتقاد ایشان، فلسفه از اساس به یک فعالیت زبانی یا مفهومی تبدیل شد. اما 4. پس از فروپاشی پوزيتويسم، از دهه 1950میلادی به بعد، مفهوم جدیدی از فلسفه تحلیلی پای به عرصه نهاد که تا زمان حاضر رو به گسترش است. در اين معناي جديد، به‌جاي آنکه محور مسائل فلسفي «موضوع» باشد، «روش عقلاني حل مسائل» محور و ملاک تفکيک فلسفه از علم قرار گرفته است. يکي از نتايج اين گسترش معنايي فلسفه آن بود که شاخه‌هايي از معرفت به‌وجود آمدند که مشخصه آنها اضافه شدن فلسفه به يک موضوع يا رشته علمي ديگر بود؛ فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه دین، فلسفه فیلم، فلسفه فوتبال و... در مغرب‌زمین، دو نگرش اصلی در نسبت میان فلسفه و علوم اجتماعی وجود دارد. یک دیدگاه، فلسفه را در جایگاه «پایه‌گذاری» و «استادی» نشانده و معتقد است فلسفه بنیادی‌ترین حقایق را راجع به ما انسان‌ها و ماهیت جهانی که در آن زندگی می‌کنیم و نیز قواعد رسیدن به چنین شناختی را وضع می‌کند. ازاین‌رو «بنیاد»هایی برای پژوهش‌های انجام‌شده در رشته‌های خاص فراهم می‌آورد. اما نگرش دوم، فلسفه را پادو یا شاگرد علوم اجتماعی می‌داند. به‌زعم طرفداران دیدگاه دوم (که ریشه در سخن جان لاک در دیباچه رساله پیرامون فهم بشر دارد) تفکر بی‌عمل یا برج عاج‌نشینی نمی‌تواند شناخت معین یا معتبری از جهان به‌دست دهد. شناخت تنها از دل تجربه عملی، مشاهده و آزمایش منظم بیرون می‌آید. بنابراین علوم خاص لازم نیست منتظر فلاسفه بمانند تا آنان بنیادهایی را در اختیارشان قرار دهند و یا به آنها بگویند به چه چیزی باید فکر کنند. بلکه فلسفه باید آماده باشد تا هر زمان دانشمندان در پی کشف طرز کار طبیعت برمی‌آیند، آنان را کمک و حمایت کند. امروزه فلاسفه غربی تمایلی به نگرش نخست ندارند. ولی در اینکه فلسفه چه نوع کمکی می‌تواند به علوم داشته باشد، چند دیدگاه متفاوت وجود دارد. برخی وظیفه فلسفه را زدودن خار و خاشاک پیش‌داوری‌ها و خرافات تفکر عرفی از مسیر قطار علم میدانند، برخی دیگر معتقدند فلاسفه می‌توانند در اصلاح روش‌های تحقیقی مورد استفاده دانشمندان از تخصصشان در منطق و روش‌های استدلال استفاده کنند. از آنچه گفتیم، روشن است که دو مدعای یادشده از سوی استاد مدعو ، در معنا و برداشتی خاص از فلسفه ریشه دارد که در سنت فلسفه تحلیلی در اثر سیطره حس گرایی به بار آمده است. ادامه دارد ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✅ خوارج تفسیر ناب امیرالمؤمنین از اسلام و احکام اسلامی را به‌رسمیت نمی‌شناختند و مسلمانان را با وجود حضور امام به خودبنیادی در ایمان و تفسیر احکام اسلامی و اتخاذ مواضع سیاسی مستقل از حاکم اسلامی فرامی‌خواندند، چنان‌که امروز نیز خوارج زمان برابر ولی فقیه که در امر حکمرانی مأذون شرعی و عقلی و عرفی است، به‌مانند خوارج دوران امامت امیرالمؤمنین عمل می‌کنند. ✅ یکجا با تأکید بر قاعده اضطرار، مردم را به شورش فرا می‌خوانند و آشوب خیابانی علیه حکمرانی دینی را مشروع می‌دانند و در جای دیگر، بر پایه قاعده عسر و حرج، حاکمیت و مردم را به تن دادن و پذیرش ظلم نظام سلطه جهانی دعوت می‌کنند، در حالی که با همان تفسیری که فقه خوارجی از اضطرار سیاسی ارایه می‌کند، این حق حاکمیت و مردم است که علیه نظام سلطه بشورند و خواب را از چشم استکبار جهانی بزدایند نه آنکه برابر ظلم آنها سکوت کنند و راه تقیه را پیش کشند، خلاصه اینکه کارویژه فقه شبه‌خوارجی آن است که احکام و قواعد فقهی را از جایگاه واقعی خارج کند و در جایگاه دلخواهی که به‌نفع نظام سلطه تمام می‌شود، تعریف و استقرار ببخشد. حجت‌الاسلام والمسلمین داود مهدوی‌زادگان، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی با عنوان «جایگاه قاعده لاحرج در فقه سیاسی امامیه و فقه شبه‌خوارجی» به اظهارات اخیر حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی واکنش نشان داد. برای مطالعه کامل متن به اینجا مراجعه کنید: https://hawzahnews.com/xbr44 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
هفته اول روز پنجشنبه 20 آبان ماه ساعت هشت صبح آدرس: خیابان فاطمی، سر خیابان جمالزاده، روبروی کانون بازنشستگان ارتش، حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان جلسه برای اساتید تهران به صورت حضوری برگزار می‌شود. اساتید دانشگاه‌های شهرستان از طریق لینک زیر شرکت بفرمایند: http://vc.nahad.ir/asatid2 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✅ مجمع عالی علوم انسانی اسلامی برگزار می‌كند ✳️ موضوع: علوم انسانی اسلامی: محال‌اندیشی یا واقع‌بینی؟ 🔷 به بهانه معرفی و نقد كتاب علم دینی، علم بومی و علم اسلامی: محال‌اندیشی یا دوراندیشی 👤 سخنران: جناب آقای دکتر علی پایا 👤 ناقد: جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر احمدحسین شریفی (عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره) 👤 كارشناس مجری: آقای دكتر سید محمدتقی موحد ابطحی 🗓 پنج‌شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰ ⏰ ۱۸ - ۲۰ 🔶 شرکت در جلسه👇👇 🌐 http://iwo.ir/elmedini ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
فلسفه یا (2) ✅ چیستی فلسفه در اندیشه اسلامی در ابتدای پیدایش فلسفه اسلامی به‌ تبعیت از فلسفه یونان باستان، مقصود از فلسفه در میان اندیشمندان اسلامی، معادل با همه علوم حقیقی بود. به همین جهت، فلاسفه اسلامی در هر دو شاخه حکمت نظری و حکمت عملی قلم زده و آثار فراوانی را عرضه کرده‌اند. اما در بستر زمان، از سویی با گسترش علوم برخی از این علوم از فلسفه جدا شده و در کسوت علم و بلکه علوم مستقلی درآمده‌اند. از سوی دیگر نیز مباحث و شاخه‌های نوینی در ذیل فلسفه اسلامی پدید آمده‌اند. آنچه در دوره‌های اخیر فلسفه اسلامی دانسته می‌شود، مشتمل است بر فلسفه اولی (امور عامه، الهیات بالمعنی الأعم)، انسان‌شناسی (علم‌النفس فلسفی)، خداشناسی (الهیات بالمعنی الأخص) و معرفت‌شناسی. ✅ ✅ چیستی علوم انسانی «علوم انسانی» علومی هستند که موضوع تحقیق آنها ابعاد وجودی و کنش¬های مختلف انسانی (بما هو انسان) است. مقصود از کنش‌های انسانی، آن‌دسته از فعالیتهای انسانی است که متضمن روابط افراد بشر یا یکدیگر و روابط این افراد با اشیاء، و نیز آثار، نهادها و مناسبات ناشی از این رفتارهاست. همه گزاره‌های علوم انسانی ناظر به انسانیت یا واقعیت انسانی هستند. این علوم در وهله نخست، ابعاد مختلف وجودی انسانی از قبیل وجوه فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و غیره را توصیف کرده و سپس برای گذر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب در هر یک از ابعاد یادشده برنامه ارائه می‌کنند. ✅✅✅ نظام طبقه بندی طولی علوم بشری بنا بر نظریه علم‌شناختی فیلسوفان و منطق‌دانان اسلام، هر دانشی دارای سه مؤلفه اساسی است: موضوع، مسائل و مبادی. مقصود از موضوع و مسائل نیازمند توضیح نیست، اما تحقیق در مسائل یک علم اغلب مبتنی بر گزاره‌هایی است که اعتبار و حقانیت آنها را باید خارج از آن علم جست‌وجو کرد. این گزاره‌ها به‌اصطلاح «مبادی علم» محسوب می‌شوند که به نوبه خود به مبادی تصوری و تصدیقی تقسیم می‌گردند. مبادی تصدیقی، مقدماتی هستند که استدلالهای آن علم مبتنی بر آنها می‌باشند. این مبادی تصدیقی به دو دسته تقسیم میشوند: اصول متعارف و اصول موضوعه. اصول موضوعه هر علم قضایایی اند که باید در علم دیگری اثبات شوند و در واقع، از مسائل آن علم دوم محسوب میشوند. این نگرش علم‌شناختی که هویت یک منظومه معرفتی را وابسته به مبادی و مبانی به‌کار رفته در آن می‌داند، نظام طبقه‌بندی علوم را نظامی طولی تصویر می‌کند؛ چرا که با توجه به جایگاه مبادی یک علم در اثبات و نفی محمولات مسائل آن روشن می‌شود که دانش‌هایی که عهده‌دار تبیین و اثبات مبادی یک دانش دیگر هستند، نقش به‌سزایی در شکل‌گیری آن بازی می‌کنند. اگر دانش (2) نیازمند دسته‌ای از مبانی است که دانش (1) عهده‌دار پاسخ به آن‌هاست، پس تکوّن مسائل دانش (2) و تحول در آنها به‌طور منطقی مبتنی بر مسائل دانش (1) است و از سوی دیگر، هر گونه تغییر در مسائل دانش (1) که مبادی دانش (2) را شکل می‌دهند، مسائل دانش (2) را دست‌خوش دگرگونی می‌کند. اینک با این ملاحظه می‌توان گفت چنان‌که پیشینیان فلسفه را مادر علوم خوانده‌اند، بنیادی‌ترین مبادی علوم حقیقی را باید در میان گزاره‌ها و شاخه‌های مختلف علوم فلسفی جست‌وجو کرد که از قضا میان خود این شاخه‌ها نیز سلسله مراتب دانشی برقرار است. بنیادی‌ترین گزاره‌های معرفتی در دانش معرفت‌شناسی بررسی می‌شوند. در مرتبه دوم، نوبت به هستی‌شناسی عقلی می‌رسد که به‌دنبال دست‌یابی به نگرشی کلی به هستی و شناخت اوصاف و احکام کلی وجود است. بخش نخست را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/Mabdullahi/613 ادامه دارد ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
فلسفه یا (3) ✳️ نقش فلسفه اسلامی در علوم انسانی شاخه‌های مختلف فلسفه اسلامی از جمله معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی نقش بنیادین در علوم انسانی و اجتماعی دارند. ✅ پیش از این گفتیم که در سده هفدهم، تغییر روش علوم طبیعی از قیاسی ـ عقلی به حسی ـ تجربی سرآغاز تحول بنیادین در این علوم و پیدایش علم جدید گردید. چنان‌که دسته‏بندي علوم براساس اسلوب و روش تحقيق به سه دسته علوم عقلي ـ که مانند منطق و فلسفه اولي تنها با براهين عقلي و استنتاجات ذهني قابل بررسي است ـ علوم تجربي ـ كه مانند فيزيك، شيمي و زيست‏شناسي با روش‌هاي تجربي قابل اثبات است ـ و علوم نقلي ـ كه مانند تاريخ، علم رجال و علم فقه براساس اسناد و مدارك منقول و تاريخي بررسي مي‏شود ـ نشان‌گر جایگاه اساسی روش تحقیق در دانش است. از سوی دیگر ابزارهای گوناگونی برای معرفت بشری وجود دارد. همه مسائل را نمي‏توان با ابزارها و روش یکسان تحقيق و بررسي کرد. در واقع روش تحقیق و ابزار مناسب معرفت در هر مسأله و دانشی به موضوع آن مسأله و دانش بستگی دارد. ازآنجاکه واقعیات هستی همگی از یک سنخ نیستند، معرفت به هر واقعیتی روش و ابزاری متناسب با آن می‌طلبد و هر منبعی تنها برای معرفت به متعلقات خاصی کارآیی دارد. افزون بر این، اگر معتقد به ضرورت وحی و دین آسمانی باشیم و قوای متعارف معرفت را برای کسب معرفت به همه واقعیات کافی ندانیم، منبع ویژه دیگری به منابع معرفتی ما افزوده می‌شود که توان عبور از مرزهای منابع متعارف بشری را دارد. حاصل آنکه پژوهش در هر دانش و حل مسائل آن، نیازمند و مبتنی بر روش‌شناسی صحیح می‌باشد که تا اندازه بسیاری برآمده از معرفت‌شناسی و وابسته به ذات موضوع آن دانش و موضوعات مسائل آن است. هر گونه پژوهش در قلمرو علوم انسانی، پیش از همه مبتنی بر حل و فصل مسائل معرفت‌شناختی است. در این حوزه، پرسش‌هایی ازاین‌دست مطرح میشود که آیا معرفت‌های بشری واقعگرایند یا ناواقعگرا؟ مطلق هستند یا نسبی؟ منابع و ابزارهای معرفتی انسان کدامند؟ آیا معرفت انسان محدود به معرفت حسی و تجربی است یا آنکه انسان از معرفت عقلی نیز برخوردار است؟ آیا ابزارهای متعارف معرفت، توان فراهم آوردن همه معرفت¬های مورد نیاز انسان را دارند یا آنکه دست این ابزارها از برخی حقایق کوتاه است و باید دست به دامان وحی شویم؟ پاسخ‌های متفاوت اندیشمندان به این پرسش‌ها نتایج متفاوتی در علوم انسانی به‌بار خواهند آورد. ✅✅ از سوی دیگر، فرضهای فلسفی درباره سرشت انسان در بنیاد هر رشته علمی مربوط به رفتارهای انسانی نهفته است. پرسش‌هایی انسان‌شناختی وجود دارند که نه‌تنها نمی‌توان پاسخ آنها را از علوم انسانی مطالبه کرد، بلکه حل مسائل علوم انسانی مبتنی بر آنهاست. آیا انسان موجود تک‌ساحتی و مادی است یا آنکه یک حقیقت دوساحتی دارد؟ بر فرض دو ساحتی بودن، آیا اصالت با روح مجرد است یا بدن مادی؟ به‌بیان دیگر، کدام‌یک از دو ساحت مزبور حقیقت انسان را تشکیل می‌دهد؟ همچنین رابطه این دو ساحت چگونه است؟ آیا روح انسان تکامل‌پذیر است؟ وابستگی همه‌جانبه وجودی انسان به خالقش چگونه است؟ نیازمندی معرفتی انسان به خالق به چه نحو است؟ اصلاً انسان وابستگی تکوینی به خالق دارد؟ آیا انسان جاودانه است یا هستی وی در لحظه مرگ پایان می‌پذیرد؟ چه نسبتی میان زندگی اخروی انسان با زندگی دنیوی وی وجود دارد؟ همچنین است دهها سؤال دیگر. این پرسش‌های بنیادین ناظر به ابعادی از وجود انسان هستند که علوم انسانی از پاسخ به آنها ناتوان هستند و بلکه ورود به مسائل علوم انسانی و پژوهش در حیطه آنها منوط به این است که پیشاپیش موضع خود را نسبت به این پرسش‌ها مشخص کرده باشیم. ✅✅✅ از جهت سوم، حل مسائل انسان‌شناختی متوقف بر پاره‌ دیگری از مسائلی است که به‌اصطلاح در قلمرو هستی‌شناسی (فلسفه اولی) قرار دارند. مسائلی از قبیل تقسیم موجودات به مادی و غیر مادی، قانون علیت و گستره آن، فروعات قانون علیت (مثل ضرورت)، معیّت و سنخیت علی و معلولی، اقسام علت، علت حقیقی و مجازی و ... مسائلی هستند که در اتخاذ موضع نسبت به مسائل انسان‌شناسی تأثیرگذارند. بدین ترتیب روشن میشود جایگاه فلسفه در میان علوم دیگر، به خصوص نسبت آن با علوم انسانی امری دلبخواهی و فرمایشی نیست، بلکه به تعریف ما از حقیقت فلسفه و نگاه علم شناختی به طبقه بندی علوم وابسته است. بخش نخست و دوم را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/Mabdullahi/613 https://eitaa.com/Mabdullahi/618 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با صدور حکمی، حجت‌الاسلام و المسلمین، دکتر احمدحسین شریفی را به عنوان «سرپرست موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» منصوب کرد. در این حکم انتصاب خطاب به حجت الاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی آمده است: نظر به مراتب تعهد، تخصص و تجارب ارزشمند جنابعالی، به موجب این حکم به سمت «سرپرست موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» منصوب می شوید. انتظار می‌رود با پیروی از آموزه های اسلامی، مبانی علمی و روحیه انقلابی و راهبردهای اساسی دولت مردمی، وجلب همکاری استادان، پژوهشگران، کارکنان (یاوران علمی) و دانشجویان آن موسسه، نقشی شایسته در تحقق اهداف نظام علم و فناوری به ویژه «ارتقاء بنیان های نظری و عملی حکمت و فلسفه ایران» ایفا نمایید. امید است با توکل به خداوند متعال، مأموریت و وظایف آن موسسه حکمت بنیان را در مسیر تحقق اهداف متعالی اسناد بالادستی نظام مقدس جمهوری اسلامی به ویژه عملیاتی‌سازی راهبردهای طرح شده در «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی» و «سند دانشگاه اسلامی» با رویکردی تحول گرایانه و مسأله محور در راستای تحقق «تمدن نوین اسلامی» به انجام رسانید. توفیق روزافزون جنابعالی را در پیش‌برد اهداف متعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و منویات رهبر حکیم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله العالی)، از درگاه پروردگار متعال خواستارم. وزیر علوم، تحقیقات و فناوری همچنین در نامه‌ای جداگانه، از خدمات و تلاش‌های دکتر غلامرضا زکیانی رئیس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران قدردانی کرد. 🗒رزومه دکتر احمدحسين شريفي https://asatid.iki.ac.ir ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
🔸همایش ملی علامه مصباح یزدی(ره)؛ فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی 🔰 در آستانه نخستین سالگرد ارتحال علامه محمدتقی مصباح یزدی(ره) و به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار می‌شود 💢 با سخنرانی: 🗓 چهار‌شنبه سوم آذرماه ۱۴۰۰ ⏰ ۱۸ 🔹 همایش حضوری با رعایت پروتکل‌های بهداشتی 📺 پخش زنده و مستقیم با ترافیک رایگان از طریق 🌐 TV.iict.ac.ir 🆔 @iictchannel ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
📚 منتشر شد: اندیشه نامه علوم عقلی اسلامی به کوششِ مهدی عبدالهی مجموعۀ پیشِ رو با این هدف به سامان آمده است که به‌دور از سوء فهم و جهت‌گیری غیرعلمی، تصویری دقیق از آرای اندیشمندان علوم عقلی در مسائل مشترک به‌دست دهد. کوشش شده است نخست طی مقالاتی با رویکرد توصیفیِ صرف، مقصود اندیشمندان به‌طور دقیق و جامع گزارش شود، به گونه‌ای که محل نزاع اصلی، مدعای حقیقی و سیر تطور دیدگاه‌ها آشکار شود. در مرحلۀ دوم سعی شده است در خلال مقاله‌ای مقایسه‌ای با نگرشی بی‌طرفانه، بین دیدگاه‌های فلسفی، کلامی و عرفانی مقایسه و داوری صورت گیرد. از باب نمونه، ابتدا در سه مقالۀ توصیفی، دیدگاه‌های اصحاب فلسفه، کلام و عرفان در موضوع توحید ذاتی گزارش شده، و سپس مقالۀ تطبیقی به مقایسه و داوری میان این دیدگاه‌ها پرداخته است. بی‌تردید مسائل مشترک متعددی در دانش‌های سه‌گانۀ فلسفه، کلام و عرفان اسلامی وجود دارند که شایستۀ پژوهش‌های توصیفی و تطبیقی‌اند، اما این اندیشه‌نامه تنها به پنج موضوع بنیادین پرداخته است که به‌نظر می‌رسد بر دیگر مسائل نزاع‌برانگیز اولویت دارند، و بر اساس میزان اهمیت، گسترۀ نزاع دیدگاه‌های پیرامونشان و درجۀ اثرگذاری‌شان بر دیگر مسائل گزینش شده‌اند. موضوعات یادشده عبارت‌اند از: توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، حقیقت وحی و حدوث و قدم عالم. ناشر: مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران تعداد صفحات: 588 قطع: وزیری لینک خرید: https://b2n.ir/y14203 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
🔸چون در مقام اندیشه حریف علامه مصباح نمی‌ شوند، افترا می‌ زنند 🔰 گفتگو با حجت‌الاسلام عضو شورای علمی همایش ملی علامه مصباح یزدی؛ فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی ▪️علامه مصباح یک اندیشمند بزرگ دینی هستند که هم علم و احاطه کافی بر معارف اسلامی دارند و هم در مقام کنشگری سیاسی و اجتماعی بسیار فعال و تاثیرگذار بوده‌اند. ▪️یکی از ویژگی‌های بسیار مهم و پررنگ آیت الله مصباح، نظام‌اندیشی ایشان بوده است یعنی اندیشه‌های ایشان واجد نوعی انسجام درونی است و برخلاف برخی از اندیشمندان که با اینکه اهل اندیشه و نظرمندی هم هستند و دیدگاه‌های خاصی دارند اما در یک دستگاه منظم اندیشگی، بحث نمی‌کنند، اعوجاج و تشویشی در آراء ایشان به چشم نمی‌خورد. ▪️یکی دیگر از ویژگی‌های بارز آیت الله مصباح به اعتقاد بنده تطابق عمل و نظر در شخصیت ایشان است. یعنی ایشان در مقام عمل و کنشگری سیاسی-اجتماعی و ایفای نقش در عرصه‌های اجتماعی، طبق ضوابط و خطوطی که برایشان در مقام نظر اصالت داشت رفتار می‌کردند. یعنی یافته‌های ایشان از علوم اسلامی و علوم عقلی چارچوب عملی و رفتاری ایشان را در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی تعیین می‌کند و ایشان طبق آن چارچوبی که در مقام نظر به آن رسیدند اقدام می‌کردند. تفصیل مصاحبه را اینجا ملاحظه فرمایید: https://tn.ai/2611786 https://iict.ac.ir/1400/09/mmesbah/ ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
🔸همایش ملی علامه مصباح یزدی(ره)؛ فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی در حال برگزاری است 📺 پخش زنده و مستقیم با ترافیک رایگان از طریق TV.iict.ac.ir
💢 مافیای ترجمه کتب در ایران! ✍️دکتر مهدی در یادداشتی در سایت شخصی خود به اشتباهات و دست‌های پشت پرده در ترجمه کتب اشاره نمود: برای مثال، «آنتونی فلو»، فیلسوف معروف غربی، یکی از ملحدان درجه‌یک در جهان شناخته می‌شد و مناظرات زیادی هم در این باب داشت که خیلی هم بازتاب خبری داشت. این شخص یک‌مرتبه به خدا بازگشت و الحاد را کنار گذاشت. خبر به این مهمی در ایران ترجمه و منعکس نشد! شاید بنده اولین کسی بودم که خبرش را در سمیناری در قم دادم. بعداً دیدم که فقط یکی از روزنامه‌ها، در دو سطر به آن اشاره کرده بود. سال‌ها بود که کتاب‌های ژان پل سارتر، نویسنده‌ی معروف فرانسوی، به فارسی ترجمه می‌شد. چقدر هم غرب‌زدگان ایرانی مرید او بودند. سارتر در آخر عمرش به خدا بازگشت و این را در مصاحبه‌ای با یک خبرنگار کمونیست متذکر شد. چنین موضوعی به هیچ وجه در جامعه‌ی ما منعکس نشد و کسی آن مصاحبه را ترجمه نکرد. در صورتی که این موضوع در یک مجله‌ی آمریکایی معروف منتشر شد. بقیه‌ی اخبار آن هم در غرب آمد، اما در ایران نه. برعکس، وقتی مثلاً یک کتاب الحادی از ریچارد داکینز منتشر می‌شود، بلافاصله ترجمه و چاپ می‌شود. با مجوز همین وزارت ارشادی که می‌گویند سخت‌گیری می‌کند، چاپ می‌شود! اما در نقطه‌ی مقابل، ده‌ها کتاب بر ضد این کتاب و با استدلال‌های علمی نوشته می‌شود، حتی یکی‌ از آن‌ها هم ترجمه نمی‌شود. بعضی از فلاسفه غربی حرف‌هایشان نزدیک به بعضی از مواضع فیلسوفان ماست، اما این کتاب‌ها اصلاً ترجمه نمی‌شود. مثلاً یک روز من داشتم در کتاب‌فروشی آکسفورد در قسمت‌های مختلفش چرخ می‌زدم. یک‌مرتبه سه کتاب دیدم که بر ضد نسبی‌گرایی منتشر شده است. می‌دانید که نسبی‌گرایی مکتبی است که منکر اصالت همه چیز می‌شود. اما من در آنِ واحد، سه کتاب روی آن میز دیدم. متأسفانه حتی یکی از آن‌ها هم به فارسی ترجمه نشده است. برعکس، تا دلتان بخواهد راجع به نسبی‌گرایی و پوچ‌گرایی و غیره در ایران کتاب ترجمه شده و مقاله نوشته شده است. مشروح این مطلب را در آدرس ذیل نمایید 📃 منبع 👇👇 🌐 http://mgolshani.ir/331/ ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
📚 دیدار به وقت باران 🖊 طهورا حیدری انتشارات جمکران کتاب دیدار به وقت باران مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه مهدوی درباره کرامات امام عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) و تشرفات به محضر ایشان است. داستان های این کتاب برگرفته از واقعیت و مربوط به دوران معاصر است و نویسنده با قلمی جذاب آن ها را پرداخته و خواندنی کرده است. لینک خرید: https://b2n.ir/d07281 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
💥آقاسید رضی شیرازی (ره) جانشین ندارد! 🎤استاد مهدی محقق : جایگاه علمی مرحوم آیت الله سیّد رضی_شیرازی در جامعه علمی ما بسیار والاست. 🔹من آیت‌الله سید رضی شیرازی را بیش از هفتاد سال پیش می‌شناسم. او نمونه تمام و کمالی از یک روحانی اندیشمند بود. زمانی که در مدرسه مروی درس می‌خواندم. چند سال بعد از شهریور ۲۰ بود و طلاب یک شور خاصی نسبت به تحصیلات حوزوی و تحصیلات قدیمه داشتند، به ویژه طلاب جوان از جمله مرحوم حاج آقا محیی‌الدین انواری، حاج آقا جزایری. در آن میان، جناب آقاسیدرضی شیرازی درخشش بیشتری داشتند. « بالای سرش ز هوشمندی می‌تافت ستاره بلندی » واقعاً مصداق این شعر بودند که: فی المهد ینطقُ عن سعاده جدّهِ، اثر النّجابه ساطع البرهانِ. 🔸هنگامی که ایشان امامت مسجد شفا را در خیابان یوسف‌آباد عهده‌دار شدند، گاه گاه در اعیاد من خدمت ایشان می‌رسیدم و یاد دوران گذشته را زنده می‌کردیم. دوره‌ای که ، دوره درخشانی بود و مرحوم آشتیانی «کفایه» تدریس می‌کردند و ما که تازه شروع کرده بودیم، نزد مرحوم آقا سید هادی ورامینی درس مقدمات می‌خواندیم. 🔹مرحوم جلال آل احمد که آن هنگام دانش‌آموز دبیرستان دارالفنون بود هم می‌آمدند خدمت ایشان درس می‌خواندند و ایشان پسر آقا سید احمد طالقانی از علمای تهران بودند. غرض، یک شور و نشاطی در آنجا بود و خصوصاً نه تنها در آنجا بلکه استادانی بودند که در منازل شان تدریس می‌کردند، مثلاً مرحوم آقا شیخ که من افتخار شاگردی ایشان را داشتم در منزل خود چهار راه حسن‌آباد تدریس می کردند. من خودم در مدرسه سپه‌سالار قدیم حجره داشتم، خدمت مرحوم آقا درس می‌خواندم و در آن‌جا حوزه تهران ، واقعاً حوزه‌ای به معنای واقعی بود. 🔸شاید تا ۱۵ مُدرس در مدارس یا در منازلشان تدریس می‌کردند. اما امروز واقعاً باعث تأسف است که روز به روز این شور و نشاط کمتر می‌شود در حالی که باید زیادتر شود. ما هر عالمی که از دنیا می‌رود می‌گوییم متأسفانه جانشین ندارد، در حالی که سنت اسلامی مبنی بر این بوده که هر عالمی که در ۳۰ سال به یک مرتبه‌ای رسیده در ۲۰ سال به شاگردش درس بدهد و آن ۱۰ سال را شاگردان آن علم را ترقی و تعالی ببخشند و حتی محمدبن زکریای رازی در کتاب «الشکوک علی الجالینوس» می‌گوید: سرّ این که متأخرین با سوادتر از متقدمین هستند،همین است که اگر بنا باشد نسلی بعد از نسل علم تنزل کند، یعنی علم به کجا کشیده می‌شود؟! 🔹و قطب الدین شیرازی نیز در اول کتاب «التحفه السعدیه» شرح کلیات قانون می‌گوید؛ زیان‌آورترین جمله‌ای که در مدارس علمیه گفته شده این جمله بوده است: «ماترک الاول للاخره شیء». اگر طلبه بیاید بگوید: «من هر کاری کنم به مرتبه آیت‌الله بروجردی نمی‌رسم»، این غلط است. باید بگوید من باید معلومات ایشان را بدست بیاورم و بعداً چیزی بر آن‌ها بیافزایم. الان آن سنت علمی که در آن وقت وجود داشت، کاملاً بر عکس شده است. چه استاد دانشگاه چه استاد حوزه. متاسفم که باید بگویم که امروز آقا رضی شیرازی هم جانشین ندارد. ⁉️کجاست حاج محمد تقى آملى؟! وقتى آیت الله به من می فرمودند که: من و آقاى آیت الله دوتا بچه ۱۶ تا ۱۷ ساله از مازندران به اینجا آمدهایم و اگر حمایت مادى و معنوى آقاى شیخ محمدتقى آملى نمیبود، ما دو نفر می بایست شاگرد بقال می شدیم. ببینید یک چنین محیطى وجود داشت. آن وقتى که آقا میرزا مهدى آشتیانى در مدرسه سپهسالار قدیم به من حجره و حقوق دادند و شهریه معین کردند، من کوچکترین طلبه آن مدرسه بودم و استادها تشویق می کردند و طلاب را به منزله فرزندان خود می دانستند. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 چگونه دانشگاه، اسلامی می شود؟ برشی از سخنان حکیم معاصر علامه : اسلامی شدن به این نیست که ما نمازخانه داشته باشیم، این وظیفه همه ماست. عکس امام و رهبری را داشته باشیم و آرم جمهوری اسلامی داشته باشیم، اینها جزء سنن ملّی ماست. دانشگاه را ( ) اداره می کند. اگر دانش اسلامی شد، دانشگاه اسلامی است؛ و اگر _ معاذ الله _ او از این فیض و فوز محروم ماند، دانشگاه اسلامی نیست. آن وظائف فردی است، در حکمت عملی نقش دارد؛ نماز خواندن همه ما و مانند آن در نقش دارد، نه در ! ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
ریای روشنفکری از ریای دینی بسیار خطرناکتر است. بسیاری از روشنفکران ما به آنچه می‌گویند عقیده ندارند . حتی می توان با اطمینان گفت که دانه‌های درشت قلمرو روشنفکری ما، در کمال شهرتشان مترجم ناقصِ حرف‌های دیگران اند و غالباً آن حرف‌ها را به عنوان حرف های خودشان عَرضه می دارند ولی در تهِ دل کوچکترین وابستگی و پیوندی با آن اندیشه ها نمی توانند داشته باشند. حتی از فهم درست حرف هایی که ترجمه می‌کنند عاجزند. به همین دلیل، نوشته‌ها و حرف‌های بسیاری از آنها اگر تحلیل معنی شناسیک شود، پُر است از تناقضهای آشکار منطقی. بسیاری از آنها بیش از آنکه مصداق روشنفکر باشند، مُجَلّای اَتَمّ اند. 🖌 محمدرضا شفیعی کدکنی 📗زمینه اجتماعی شعر فارسی 📚نشر اختران و نشر زمانه، ۱۳۸۶، ص ۳۹۹-۴۰۰ ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
چیست و اسنوب کیست؟ اسنوبیسم در واقع تلاشی است برای متمایز بودن. در قرن هجدهم، کلمه اسنوب برای کفاشها و پینه دوزها به کار میرفت و اولین بار توسط مردم انگلیس مورد استفاده قرار گرفت. بعدها و در قرن نوزدهم، برای تحقیر عوام از این کلمه استفاده می کردند. اما اسنوبیسم امروزه یک بیماری شایع است که اگر با آن مقابله نکنیم، می تواند خطرناک هم باشد! اسنوب ها به نوعی خود را فردی خاص می دانند که تفکراتش در سطح بالاتری از دیگران قرار دارد. فرهنگ، خطرناک ترین حوزه برای یک اسنوب است و به وضوح خود را در این زمینه بالاتر از دیگر افراد تصور می کند. در واقع احساس برتری، اسنوب را ارضا می کند و اهمیت چندانی برای زیردستانش قائل نیست. باید اسنوب های درون و بیرونمان را بشناسیم و با آنها مقابله کنیم، پیش از آن که با یک فاجعه فرهنگی مواجه شویم و به جامعه ای برسیم که اعضای آن، خود را از دیگران برتر می دانند. تعریف اسنوب و اسنوبیسم اسنوبیسم به معنای خودویژه‌ پنداری و ترس از دست دادن تمایز خود است. اسنوب هم به شخصی اطلاق می شود که تلاش می کند خود را برجسته و ویژه بداند. البته همه ما تا حدی چنین گرایشی داریم؛ اما مشکل از آنجا شروع می شود که قادر به کنترل کردن این میل و هدایت آن در مسیر درست نیستیم. مثلا شخصی را تصور کنید که به رستوران های شناخته شده نمی رود چون معتقد است این رستوران ها برای عوام ساخته شده اند. در مقابل او یک رستوران دیگر را به عنوان جای مورد علاقه اش معرفی کرده و مدعی است که هرکسی را در آن رستوران راه نمی دهند! این فرد یک اسنوب است و باید تمام قد در مقابلش ایستاد! همین اتفاق در حوزه فرهنگ و هنر نیز بسیار رخ می دهد. به عبارت بهتر، اسنوب یک نوکیسه ی فرهنگی است که علایق و سلایق خودش را بهترین می داند و حتی گاهی معتقد است دیگران از تفکرات و سلایق اون تقلید می کنند. اسنوب ها چه ویژگی هایی دارند؟ پیش از پرداختن به ویژگی های اسنوب و اسنوبیسم، باید این هشدار را بدهیم که همه ما در معرض اسنوب شدن هستیم. برخی معتقدند که اسنوب، ریشه در عبارت sine nobilitate به معنی «بدون اشرافیت» دارد. این لغت اشاره به دورانی دارد که با آغاز انقلاب صنعتی و جامعه مدرن، بورژواها در برابر اشراف احساس حقارت کرده و با خودنمایی از طریق گروهی از مؤلفه‌ های بیرونی به‌ ویژه پوشش، طرز سخن گفتن و … تلاش می‌ کردند احساس حقارت خود را پنهان کنند و در برابر سایر مردم نیز با این‌ گونه خودنمایی‌ ها، شخصیتی کاذب به خویش بدهند. «فرنگ رفته» یا «فکل – کراواتی» را می توان برگردان فارسی اسنوب دانست. افرادی که پا به کشورهای دیگر گذاشته و خود را از دیگران جدا می دانستند. اسنوب‌ها برای نشان دادن تعلق به طبقه محبوبشان و اثبات تمایزشان از عامه مردم، فارغ از سلیقه شخصی، تظاهر به درک و لذت بردن از چیزهایی مثل کتاب، موسیقی و … می کنند که در واقع، علاقه مند به آنها نیستند. آنها خودشان را بسیار باسواد می دانند در حالی که مطالعه زیادی هم ندارند. در هر زمینه ای اظهار نظر کرده و ادعای درک و فهم بسیار زیادی دارند! خودشناسی و خودسازی، بلای جان اسنوبیسم‌ اگرچه ما هنوز در جامعه زیاد از کلمه اسنوب استفاده نمی کنیم، اما حتما افراد زیادی را با ویژگی های اسنوبیسم دیده ایم و شاید خودمان جزء آنها باشیم. اما چطور می شود این درد را درمان کرد؟ اسنوب بودن نوعی نفاق با خود است. اگر ما اسنوب باشیم، مدام در تلاشیم تا خود واقعی مان را از دیگران پنهان کنیم. پس خودشناسی، پذیرش خود و خودسازی، می توانید اسنوبیسم را درمان کند. تلاش در این مسیر به ما کمک می کند که خود واقعی مان را بشناسیم و آن را در مسیر رشد ارتقا دهیم. به این ترتیب دیگر نیازی به دروغ گفتن و تظاهر نیست و خود واقعی ما بیش از هرچیز دیگری برایمان ارزشمند خواهد بود. منبع: https://dekhalat.com/?p=25084 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi