eitaa logo
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
362 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
ولادت⇦۱۳۶۹/۵/۳۰ 😍 شهادت⇦۱۳۹۴/۱۰/۲۱💔🥀 تشیع پیڪر مطهــرشهــید⇦۱۳۹۸/۲/۶ مزار شهید⇦ تهران_گلزار شهدای یافت آباد ✨اولین کانال فعال شهید درایتا✨ تبادل و ارتباط با مدیر @F_Mokhtari_1382 #کپی_با_ذکر_صلوات_برای_امام_زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
لات هم باشی او بخواهد کربلایی خواهی شد.. . فاصله حسینی شدن.. . یک نقطه هست حُریّت!! . یا.. . . خلاصه ای از داستان زندگی مجید: مجید هیچ وقت نماز و روزه و دعا نبود‌، اما سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد‌، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت می‌خواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند، خودش همیشه می‌گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شده‌ام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم. وقتی که به هردری زد ک بره سوریه فدایی خانم زینب (س) بشه و رفت اونجا.. . شب آخر در سوریه جوراب‌های همرزمانش را می‌شسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که روی دستت است.. مجید می‌گوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک می‌شود و یا اینکه پاک می‌شود. و فردای آن روز داش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت. یک تیر به بازوی سمت چپش می خورد، دستش را پاره کرده و سه تا از تکفیری‌ها را می‌کشد، سه یا چهار تیر به سینه و می‌خورد و شهید می‌شود محل شهادتش 21دی ماه 1394 جنوب حلب، ، باغ زیتون است. 🌹🌹🌹🌹
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
●●●● ●●● ●● ● 🥀بسم رب الشہدا وصدیقین🥀 #قسمت_چهارم _حسین!این انگشتر شرف الشمس،بدجوری چشمم رو گرفته
●●●● ●●● ●● ● 🌿بسم رب الشهدا و صدیقین🌿 - چاکرتم عموجون!بفرما.☺️ - مجید! داریم به عملیات نزدیک میشیم، ترسیدی؟ - نه عموسعید!ترس چی! داش مجید و ترس؟!😉 - مجید جون! عجیب امشب ساکتی،من مجید به این آرومی رو تا حالا ندیدم. نمیدونم چرا،چه خبر شده که داداش مجید ما رو آروم کرده؟ - نه عمو سعید،چیزی نیست. خیالتون راحت. مجید این را گفت و ادامه داد: - راستی حاجی!نمیدونم با این دردسری که برا خودم درست کردم، چیکار کنم؟😔 عمو سعید یک آن جا خورد،پرسید: - چی داری میگی؟دردسر چی؟😳 مجید به جای جواب ،آستینش رو بالا زد. روی دستش عجیبی بود. عموسعید تا به حال ندیده بود. شنیده بود بین بچه ها، کسی هست که خالکوبی داره،اما فکرش رو هم نمیکرد اون آدم ،مجید باحال و باشه. -هیچی مجید جون،کاری نمیخواد بکنی! - نمیدونم چیکار کنم. آبروم رو برده.😔 - ناراحت نباش ، خداوند توبه پذیره ،خدا میبخشه،اگه نبخشیده بود که اینجا نبودی،مدافع حرم نمیشدی.💔 قدر جایی رو که هستی بدون. اصلا فکر این رو که خداتورو نبخشیده ،نکن. چرا انقدر خودت رو اذیت میکنی؟! .... @Majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
#دقایقۍبااو🌹 #شهیدمجیدقربانخانی #قسمت_هشتم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق ا
🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق او🍃 مجیدیک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بودو یک هفته بعداز رفتن به سوریه هم شهید شد.🕊 یک هفته ای که سوریه بود هر روز زنگ میزد،مادرم خیلی بی تابی می کرد،روز آخرکه زنگ زد گفت:من تا یک هفته دیگر نمی تونم زنگ بزنم. وبه مادرم گفت یه وقت نری پادگان بگی بچه من زنگ نزده و آبروی من رو ببری. من خودم هروقت تونستم به شما زنگ میزنم.😊 شب آخر همرزمش میگوید:مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق ورفتار که خالکوبی روی دستت هست.😕 مجید میگه:تا فردا این یا خاک میشه یااینکه پاک میشه؛وپاک شد.🙃 آن زمان که مسعود ده نمکی بر روی پرده سینما مجیدسوزوکی را به نمایش گذاشت،شاید باورمان نمی شد امروز هم درحقیقت مجیدی وجود داشته باشدکه با غیرت و بامرام باشد،اهل دل ودست و دلباز،لوتی وبامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود.💫🌱 همه با مجید سوزوکی خندیدیم،ناراحت شدیم و بعد در پایان قصه گریه کردیم.😞 وشجاعت مجید را احسنت گفتیم و برایش دست زدیم. وحالا امروز بعد از چندسال داداش مجیدی هست نه شبیه ویا کپی مجیدسوزوکی قصه اخراجی ها اماشباهت هایی داشت . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ ... ─━✿❀✿♠️✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
#دقایقۍبااو🌹 #شهیدمجیدقربانخانی #قسمت_هشتم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق ا
🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق او🍃 مجیدیک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بودو یک هفته بعداز رفتن به سوریه هم شهید شد.🕊 یک هفته ای که سوریه بود هر روز زنگ میزد،مادرم خیلی بی تابی می کرد،روز آخرکه زنگ زد گفت:من تا یک هفته دیگر نمی تونم زنگ بزنم. وبه مادرم گفت یه وقت نری پادگان بگی بچه من زنگ نزده و آبروی من رو ببری. من خودم هروقت تونستم به شما زنگ میزنم.😊 شب آخر همرزمش میگوید:مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق ورفتار که خالکوبی روی دستت هست.😕 مجید میگه:تا فردا این یا خاک میشه یااینکه پاک میشه؛وپاک شد.🙃 آن زمان که مسعود ده نمکی بر روی پرده سینما مجیدسوزوکی را به نمایش گذاشت،شاید باورمان نمی شد امروز هم درحقیقت مجیدی وجود داشته باشدکه با غیرت و بامرام باشد،اهل دل ودست و دلباز،لوتی وبامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود.💫🌱 همه با مجید سوزوکی خندیدیم،ناراحت شدیم و بعد در پایان قصه گریه کردیم.😞 وشجاعت مجید را احسنت گفتیم و برایش دست زدیم. وحالا امروز بعد از چندسال داداش مجیدی هست نه شبیه ویا کپی مجیدسوزوکی قصه اخراجی ها اماشباهت هایی داشت . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ ... ─━✿❀✿🌸✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313
❤️ 🌹 پسر شر و شوری بود همیشه تو جیبش بود🔪 وقتی میخوابید چاقو رو میزاشت بالاسرش تو خیلی بود💫 دست به خیرشم خوب بود🌹 به معروف بود چون دایی هاش نونوایی داشتن و مجید اونجا وایمیستاد و اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت نون رو بهشون مجانی میداد و آخرشب خودش پول نون هارو حساب میکرد😊 قهوه خونه داشت☕️ از خالکوبی خوشش اومده بودو دستش رو کرده بود رفته بود ❤️ تو راه کربلاهم تخمه میشکوندن و بگو و بخند راه انداخته بودن... وقتی رسید کربلا و چشمش به افتاد به کل تغییر کرد...🙃 همش تو کربلا گریه میکرد😭،حالش عجیب تغییر کرده بود و دوستاش تعجب کرده بودن از این کاراش🙄😦 وقتی از کربلا برگشت... گفت: از امام حسین خواستم کنه :) نمیبردنش سوریه چون مادر و پدرش راضی نبودن قسم داد به تابردنش💔 :) به چند ماه نرسید که رفت سوریه... تو شب آخر یکی موقع وضو های رو دید، بهش گفت: مجید حیف تو نیست این هارو زدی رو دستت😕 داداش مجیدم گفت: این ها فردا یا پاک میشه یا خاک میشه🙂🙃 فرداش بود که شد...🕊:) 🌹 ─━✿❀✿♣✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
#دقایقۍبااو🌹 #شهیدمجیدقربانخانی #قسمت_هشتم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق ا
❤️ 🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق او🍃 مجیدیک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بودو یک هفته بعداز رفتن به سوریه هم شهید شد.🕊 یک هفته ای که سوریه بود هر روز زنگ میزد،مادرم خیلی بی تابی می کرد،روز آخرکه زنگ زد گفت:من تا یک هفته دیگر نمی تونم زنگ بزنم. وبه مادرم گفت یه وقت نری پادگان بگی بچه من زنگ نزده و آبروی من رو ببری. من خودم هروقت تونستم به شما زنگ میزنم.😊 شب آخر همرزمش میگوید:مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق ورفتار که خالکوبی روی دستت هست.😕 مجید میگه:تا فردا این یا خاک میشه یااینکه پاک میشه؛وپاک شد.🙃 آن زمان که مسعود ده نمکی بر روی پرده سینما مجیدسوزوکی را به نمایش گذاشت،شاید باورمان نمی شد امروز هم درحقیقت مجیدی وجود داشته باشدکه با غیرت و بامرام باشد،اهل دل ودست و دلباز،لوتی وبامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود.💫🌱 همه با مجید سوزوکی خندیدیم،ناراحت شدیم و بعد در پایان قصه گریه کردیم.😞 وشجاعت مجید را احسنت گفتیم و برایش دست زدیم. وحالا امروز بعد از چندسال داداش مجیدی هست نه شبیه ویا کپی مجیدسوزوکی قصه اخراجی ها اماشباهت هایی داشت . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ ... ─━✿❀✿🌸✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313
❤️ 🌹 پسر شر و شوری بود همیشه تو جیبش بود🔪 وقتی میخوابید چاقو رو میزاشت بالاسرش تو خیلی بود💫 دست به خیرشم خوب بود🌹 به معروف بود چون دایی هاش نونوایی داشتن و مجید اونجا وایمیستاد و اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت نون رو بهشون مجانی میداد و آخرشب خودش پول نون هارو حساب میکرد😊 قهوه خونه داشت☕️ از خالکوبی خوشش اومده بودو دستش رو کرده بود رفته بود ❤️ تو راه کربلاهم تخمه میشکوندن و بگو و بخند راه انداخته بودن... وقتی رسید کربلا و چشمش به افتاد به کل تغییر کرد...🙃 همش تو کربلا گریه میکرد😭،حالش عجیب تغییر کرده بود و دوستاش تعجب کرده بودن از این کاراش🙄😦 وقتی از کربلا برگشت... گفت: از امام حسین خواستم کنه :) نمیبردنش سوریه چون مادر و پدرش راضی نبودن قسم داد به تابردنش💔 :) به چند ماه نرسید که رفت سوریه... تو شب آخر یکی موقع وضو های رو دید، بهش گفت: مجید حیف تو نیست این هارو زدی رو دستت😕 داداش مجیدم گفت: این ها فردا یا پاک میشه یا خاک میشه🙂🙃 فرداش بود که شد...🕊:) 🌹 ─━✿❀✿♣✿❀✿─━ @Majid_ghorbankhani_313
هدایت شده از کتاب سالم
کتاب " " زندگی داستانی 🍂 بخش اول زندگی مجید، بخش تاریک و خاکستری آن است. او در تهران قهوه خانه دار بوده، و زندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدم ها با آن درگیر هستند. از و هر روزه تا به رخ کشیدن آمار های قهوه خانه اش و... 🌱 اما بخش دوم زندگی او، است که به او می شود و مسیر زندگی اش عوض می شود و حر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش می بندد و او گر چه خانواده است و قرار نیست که به سوریه اعزام شود، ولی عنایت بی بی او را به می کشاند و می شود مدافع حرم. 🌴 مجید قصه ما گرچه ناراحت های بر بازوهای خویش است، اما سرنوشتش این طور می شود تا در از بدنش هیچی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبی هایش. قصه مجید بربری، قصه ای از جنس حر انقلاب است. قیمت: ۱۴۰۰۰ تومان آیدی مشاوره و سفارش👇 @mosafer_1979 💠 با ما برای ترویج کتابهای سالم و ارزشی همراه باشید 👇 @ketabesalem
♥️ پسر شر و شوری بود همیشه تو جیبش بود🔪 وقتی میخوابید چاقو رو میزاشت بالاسرش تو خیلی بود💫 دست به خیرشم خوب بود🌹 به معروف بود چون دایی هاش نونوایی داشتن و مجید اونجا وایمیستاد و اگر کسی وضع مالی خوبی نداشت نون رو بهشون مجانی میداد و آخرشب خودش پول نون هارو حساب میکرد😊 قهوه خونه داشت☕️ از خالکوبی خوشش اومده بودو دستش رو کرده بود رفته بود ❤️ تو راه کربلاهم تخمه میشکوندن و بگو و بخند راه انداخته بودن... وقتی رسید کربلا و چشمش به افتاد به کل تغییر کرد...🙃 تو کربلا کارش شده بود گریه😭،حالش عجیب تغییر کرده بود و دوستاش تعجب کرده بودن از این کاراش🙄😦 وقتی از کربلا برگشت... گفت: از امام حسین خواستم کنه :) نمیبردنش سوریه چون مادر و پدرش راضی نبودن قسم داد به تابردنش💔 :) به چند ماه نرسید که رفت سوریه... تو شب آخر یکی موقع وضو های رو دید، بهش گفت: مجید حیف تو نیست این هارو زدی رو دستت😕 داداش مجیدم گفت: این ها فردا یا پاک میشه یا خاک میشه🙂🙃 فرداش بود که شد...🕊:) 🌹 ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
#حوالیِ‌او♥️ #قسمت_هشتم🌱 #شهید_مجید_قربانخانی🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق
♥️ 🌱 🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ به نام خالق او🍃 مجیدیک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بودو یک هفته بعداز رفتن به سوریه هم شهید شد.🕊 یک هفته ای که سوریه بود هر روز زنگ میزد،مادرم خیلی بی تابی می کرد،روز آخرکه زنگ زد گفت:من تا یک هفته دیگر نمی تونم زنگ بزنم. وبه مادرم گفت یه وقت نری پادگان بگی بچه من زنگ نزده و آبروی من رو ببری. من خودم هروقت تونستم به شما زنگ میزنم.😊 شب آخر همرزمش میگوید:مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق ورفتار که خالکوبی روی دستت هست.😕 مجید میگه:تا فردا این یا خاک میشه یااینکه پاک میشه؛وپاک شد.🙃 آن زمان که مسعود ده نمکی بر روی پرده سینما مجیدسوزوکی را به نمایش گذاشت،شاید باورمان نمی شد امروز هم درحقیقت مجیدی وجود داشته باشدکه با غیرت و بامرام باشد،اهل دل ودست و دلباز،لوتی وبامرام که عاقبتش شبیه مجید سوزوکی به شهادت ختم شود.💫🌱 همه با مجید سوزوکی خندیدیم،ناراحت شدیم و بعد در پایان قصه گریه کردیم.😞 وشجاعت مجید را احسنت گفتیم و برایش دست زدیم. وحالا امروز بعد از چندسال داداش مجیدی هست نه شبیه ویا کپی مجیدسوزوکی قصه اخراجی ها اماشباهت هایی داشت. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥ ❅-----❅-----❅-----❅-----❅ @majid_ghorbankhani_313